eitaa logo
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
970 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
430 فایل
بسم‌تعالے^^ [شھدآ،مآروبه‌اون‌خلوتتون‌راهےبدین!💔:) ـ خاک‌پاۍنوکراۍمادر! مجنـون‌شده.. عاشق‌اهل‌بیت¡ ‌سایبرۍکانال↯ @sayberi_313 پشت‌جبهہ↯ @jebhe00 متحدمونہ️‌↯ @Nokar759 @Banoyi_dameshgh @mim_mobtalaa کپے! ‌صلوات‌براآقامون‌ ودعابراۍبنده‌حقیر
مشاهده در ایتا
دانلود
「♥️"🔗」 هر آمدنے ࢪفتنے دارد جُــز شهــ∞ــادټ شهیـد کہ شدے مے مانے... یعنے خــدا نِگَـهَـټ میـدارد براے همیشهـ ...○[🦋] 🕊🥀
شھـادت🌱 داستان‌ِماندگارے آنانیست کہ‌دانستند‌دنیا🌎،جاےِماندن‌نیسٺــ^^!
سلام علیکم دوستان از امشب هر شب مطالبی از شهدا از زندگی نامه و رفتار هاشونو میزاریم امشب از شهید بزرگوار شروع میشه دوستان التماس دعا .شـہـدا.بـا.صـلـواتـ
🕊بسم رب الشهدا و صدیقین🕊 ❤️ ❤️ زندگینامه و خاطرات فرمانده 👈قسمت2⃣👉 🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃 🌸 حاج عماد پیش از شهادتش بسیار به ❣ ❣ رسیدگی میکرد. او را به کلاس های آموزش نظامی میفرستاد و مهارتهای مختلف را به او آموزش میداد. علاوه بر این حاج عماد تلاش بسیاری برای تقویت ❣ ❣ در آموزش علوم مختلف داشت. 🌸 در فراگیری، هضم و بهره برداری از علوم مختلف بسیار سریع عمل میکرد. حتی در مواقعی که❣ ❣بنابر دلایلی از جمله شرایط سنی قادر به یادگیری برخی علوم در 🏢 نبود به مطالعه دقیق کتاب های مربوط به حوزه مورد علاقه اش میپرداخت. 🌸🌸 یکی از اساتید فلسفه و عرفان میگفت:«« در زمینه های گوناگون است و سرعت پیشرفت او است.🌸🌸 🍃❤️🍃 👈👈 ❣ ❣بسیار آدم ، ، و بود 😊☺️. در ایام فوت مادر در بسیاری از مواقع همراه او بود. حاج قاسم به شدت با محافظ مخالف است ، ❣ ❣پدر ❣ ❣، همیشه در فضاهای عمومی پشت حاجی می ایستاد که اگر خدای نکرده تیری شلیک می شود به او اصابت کند و نه به حاج قاسم. ❣ ❣هم همینطور نسبت به حاج قاسم تعصب داشت.
🕊بسم رب الشهدا و صدیقین 🕊 ❤️ ❤️ زندگینامه و خطرات فرمانده 👈قسمت3⃣👉 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌹 این اواخر مادر جهاد خیلی دعا می کرد که به چیزی که خودش دوست دارد و از مادرش دعا برای آن را می خواهد برسد، یعنی طوری شهید شود که قدر و ارزشش بالا برود و به محضر پدرش مشرفش کند. 🌹 وقتی خبر شهادت را به مادرش دادند ، گفت:« " ناراحت نیستم ، خوشحال هم هستم که پسرم به چیزی که می خواست رسید" 🌹 🌹 پیش از شهادت فرزندم هر روز به جا می آوردم و دعا می کردم که خداوند در راه خودش را روزی فرزندم کند و او را سربلند و در بلند ترین مرتبه قرار دهد.🌹 🌹امام خمینی (ره) فرمود خیر در اختیار خداوند است، زمانی که فرزندم را شنیدم افتخار کردم.🌹 🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘ 💐 پیش از شهادت حاج عماد ، زندگی یک زندگی بود. مدام از مکانی به مکان دیگر برای زندگی جا به جا میشدند. ❤️ ❤️ در روز های پایانی زندگیش به من می گفت:« که بسیار از شهادت پدرش ناراحت است و هنوز نتوانسته است که آن واقعه را فراموش کند، ناراحتی اش به خاطر این نبود که را از دست داده ، بلکه به این خاطر که پس از نتوانسته الگویی کامل چون او برای خود پیدا کند.
🍂 🕊بسم رب الشهدا و صدیقین 🕊 ❤️ ❤️ زندگینامه و خاطرات فرمانده 👈قسمت🔟👉 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ❣ برای خانواده شهدا احترام خاصی قائل بود و همیشه پیگیر و جویای احوالات آنها بود. تمام تلاش خود را داشت که اگر به چیزی احتیاج داشتند و یا کاری بود در حد توانش برایشان انجام دهد. با فرزندان شهدا ارتباط صمیمی داشت و در سفرهایی که به تنهایی عازم میشد آنها را با خود همسفر میکرد. 🌿❤️🌿❤️🌿 🌹 یک روز به داخل اتاق کار رفتم و دیدم چند نیروی استشهادی را برای رزم سخت آماده میکند. وقتی به اتاق آماده سازی نیروها رفتم یک درب نیمه سوخته و چند مشک پاره تیرخورده را دیدم که برایم بسیار حیرت آور بود. با دیدن این صحنه ها ناخودآگاه منقلب شدم و او خودش به سوالاتی که مدنظر بود، پاسخ داد. شهید مغنیه گفت: ((حاجی! این نمادهایی که دیدید برای گرفتن میثاق از رزمندگان جنگ های سخت حزب الله است.علامت های ماهوی که در ملکوت ارزش الهی دارد.)) 🌿❤️🌿❤️🌿 🎤بخشی از سخنرانی : « خط الموت علی ولد آدم مخط القلاده علی جید الفتاه ، و خیرلی مصرع انا ملاقیه ، الا من لحق بی الستشهد و من تخلف عن الرکب لم یبلغ الفتح.» مرگ بر گردن آدمی همانند گردنبند بر گردن دختران کشیده شده. برای من راهی در نظر گرفته شده است ، هرکس به من بپیوندد خواهد شد و هرکس روی برگرداند به پیروزی نخواهد رسید. ☘اینها کلماتی است که در مورد حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام میگوییم. ما در مواجهه با مرگ ، رسیدن به و را انتخاب کرده ایم . . . 💐
🕊بسم رب الشهدا و صدیقین 🕊 ❤️ ❤️ زندگینامه و خطرات فرمانده 👈قسمت10👉 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌹 این اواخر مادر جهاد خیلی دعا می کرد که به چیزی که خودش دوست دارد و از مادرش دعا برای آن را می خواهد برسد، یعنی طوری شهید شود که قدر و ارزشش بالا برود و به محضر پدرش مشرفش کند. 🌹 وقتی خبر شهادت را به مادرش دادند ، گفت:« " ناراحت نیستم ، خوشحال هم هستم که پسرم به چیزی که می خواست رسید" 🌹 🌹 پیش از شهادت فرزندم هر روز به جا می آوردم و دعا می کردم که خداوند در راه خودش را روزی فرزندم کند و او را سربلند و در بلند ترین مرتبه قرار دهد.🌹 🌹امام خمینی (ره) فرمود خیر در اختیار خداوند است، زمانی که فرزندم را شنیدم افتخار کردم.🌹 🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘ 💐 پیش از شهادت حاج عماد ، زندگی یک زندگی بود. مدام از مکانی به مکان دیگر برای زندگی جا به جا میشدند. ❤️ ❤️ در روز های پایانی زندگیش به من می گفت:« که بسیار از شهادت پدرش ناراحت است و هنوز نتوانسته است که آن واقعه را فراموش کند، ناراحتی اش به خاطر این نبود که را از دست داده ، بلکه به این خاطر که پس از نتوانسته الگویی کامل چون او برای خود پیدا کند. 💐 💐
🕊بسم رب الشهدا و صدیقین🕊 ❤️ ❤️ زندگینامه و خاطرات فرمانده 👈قسمت1⃣1⃣👉 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌹سال ۹۱ اجلاس جوانان و بیداری اسلامی.جوانان زیادی بودند، یکی از یکی بهتر ، ولی یک خواهر و برادر توجه همه را جلب کرده بودند. دل در دل نداشت برای دیدار ، صبح دیدار در صف اول بود و نگاه میکرد و پس از سخنرانی هم نزدیک ایشان رفت و گپی زدند و گونه. ☘🌸☘🌸☘🌸 ❣شرایط نبرد نظامی در لبنان بسیار سخت است ، نیروها حتما باید در جبهه مخفی قرار بگیرند ، تا تلفات کمتری داشته باشند. به قدری که شاهد بودم نیروها حالشان به هم میخورد ولی منطقه را ترک نمی کردند. حقیقتا زندگی افرادی که در مناطق امنیتی کار می کنند به مراتب سخت تر از آن هایی است که در مناطق عادی فعالیت دارند، کسی نباید آن ها را بشناسد و همواره در یک حفره به فعالیت خودشان بپردازند . آن روز ها نوجوان بود ، واقعا چطور میشود یک نوجوان ۱۵ ساله در این شرایط سخت بایستد. بدون شک این روحیات معنوی و الهی در این راستا مثمرثمر بوده است. ☘🌸☘🌸☘🌸 ❣ میتوانست با نام بزرگ پدر خود زندگی کند، هرطور میخواهد رفتار کند و هرکاری که میخواهد انجام دهد ، اما مقاومت را آویزه گوش ، هدف اول و آخر خود قرار داد. می گفت:« همیشه افسوس میخوردم چون گاهی پدرم را چند ماه ندیده بودم و در اماکن عمومی او را ملاقات میکردم ، ولی مثل همه پدر و پسر ها، جرأت نزدیک شدن و در آغوش کشیدن او را نداشتم ، مبادا این مسئله منجر به شناخته شدنش توسط جاسوسان شود. 🙏برای شادی روح فرمانده👈 فاتحه ای را تقدیم بفرمایید 👉 💐 ☑️
🕊بسم رب الشهدا و صدیقین🕊 ♥️ ♥️ زندگینامه و خاطرات فرمانده 👈قسمت2⃣1⃣👉 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ❣خیلی خوب به حرف های دیگران گوش میکرد، در زندگی اجتماعی اش خیلی جدی بود ، برعکس روحیه ی شوخ و نرمش در خانواده. در آخرین سال از عمرش شخصیت دینی و عرفانی خود را به صورت گسترده تقویت کرده بود. یکی از روز هایی که در یک منزل خوابیده بودیم نیمه شب هنگامی که درب را کمی باز کردم متوجه شدم او در حال خواندن دعا به شدت می گرید😭. من در طول مدت آشنایی ام با او هیچ گاه چنین صحنه ای ندیده بودم.آنچه که من از سراغ داشتم یک شخصیت و بود. هیچ گاه او را در حال گریستن آن هم با این صورت ندیده بودم. 🍃🌸🍃🌸🍃 ❣با جمله ای کوتاه از سخن میگفت:« » « » در سالگرد پدرش گفت:« پدرم همیشه در میدان مبارزه بر اسرائیل و ارتش پر ادعا و توخالی اش پیروز شد. او در میدان شهادت هم بر آن ها پیروز شد. ما همگی همفکر و معتقد به آرمانهای پدر هستیم و دنبال رو . ما این راه را با قدرت ادامه خواهیم داد. 🍃🌸به ، پدرم رضوان میگویم ،در آرزوی در هستم و به تو ملحق خواهم شد.🌸🍃 🕊♥️برای شادی روح فرمانده👈فاتحه ای را تقدیم بفرمایید👉 💐💐
❰ツ🧡°°°❱ یک هفته قبل از شهادتش از سوریه به خانه آمد. پنجشنبه شب بود، نصف شب دیدم صدای ناله گریه جهاد می آید. رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه کردم، دیدم جهاد سر سجاده مشغول دعا و گریه است و دارد با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) صحبت میکند. دلم لرزید ولی نخواستم مزاحمش شوم. وانمود کردم که چیزی ندیده ام. . صبح موقعی که جهاد میخواست برود موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بیاورم از او پرسیدم پسرم دیشب چی میگفتی؟ چرا اینقدر بی قراری میکردی؟ چیشده؟ جهاد خواست طفره برود برای همین به روی خودش نیاورد و بحث را عوض کرد من بخاطر دلهره ای که داشتم اینبار با جدیت بیشتری پرسیدم و سوالاتمو با جدیت تکرار کردم. گفت:چیزی نیست مادر داشتم نماز میخواندم. دیگر دیدم اینطوری پاسخ داد نخواستم بیشتر از این‌ پافشاری کنم وادامه بدهم گفتم باشه پسرم! مرا بوسید و بغل کرد و رفت... . یکشنبه شب فهمیدم آن شب به خداوند و امام زمان چه گفته و بینشان چه گذشته! و آن لحن پر التماس برای چه بوده است! . جهاد شهید شده بود 🌿 راوی: مادر شهید 🌹 ↬💚 ـــــ🛵🌻ــہـ۸ـــــہـــــ۸ـــــ
|🌱| براے امام حسین -؏- گریه مے کنیم تا ارزش ها را زنده نگه داریم ؛ بدانیم آنجا چه گذشت تا دوباره آن موضوع براے نوه‌اش تکرار نشود .💚 🌱'
4.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
「💔🥀•°•°」 ڪلیپے‌از‌صحنہ‌ے‌شهـادٺ شـهداے‌قـنیطره‌...🕊⛓