هدایت شده از ❤️دنیای شیرین ما❤️
⭕دنیای شیرین ما/ روایت دورهمی بزرگ خانوادههای ۴+ فرزند
#قسمت_دوم
گیج و منگ دارم دنبال یک آشنا می گردم که از دور چند عمامه می بینم، سیاه و سفید؛ بعید میدانم پارک شادی یزد به عمر چند دههای خود این همه عمامه یک جا دیده باشد.
یکی از عمامه ها آشناست، سید یحیی از دور دست تکان می دهد، می روم سلام می کنم، دستم را با مدل خاص خودش فشار محبت آمیزی میدهد و یک پاکت نامه در دستم می گذارد.
بعد هم صفی را نشانم می دهد که انتهایش نامشخص است.
خانم ها بعد از اقامه نماز با بچه های کوچک تر روی قالی های پهن شده کف محوطه پارک گُله به گُله نشسته اند و آقایان با بچه های بزرگتر در صف ایستاده اند.
پاکت را باز می کنم، ۴ ژتون غذا و سه بلیط وسایل بازی داخل پاکت خودنمایی می کند.
از ایستادن در صف ناامید شدهام، با شکم خالی میروم نماز بخوانم، نگاهی به مسیر می اندازم، خانواده های مثبت چهار به مسیر رفت و آمد هم رحم نکردهاند و هر جا رسیده اند بساطشان را پهن کردهاند.
یاد اربعین می افتم، خیلی ساده و بی آلایش سبدهای وسایل را باز کرده اند و در حال افطارند.
#ادامه_دارد
@noghtewirgool
#قسمت_دوم
#روایت_من
"مقلوبه یا مقبوله؟ "
پارک شلوغ بود. بلندگوی وسط پارک، رادیو پارک مراسم مثبت چهارتایی ها بود و یک بلندگو🎤 هم داشت با تمام توان نظم میبخشید:
- عوامل اجرایی لطفا سفره را صاف پهن کنید.
- سفره تا آخر پارک برسد.
- هرکه مقلوبه آورده بیاید کنار سفره.😋
-آفرین حاج آقا. درسته، سینی ها را درست بذارید روی قابلمه ها.
- از اتاق فرمان میگویند، مقلوبه درست است نه مقبوله.
- فیلم برداری مراسم از بالای سر شماست. به ترتیب قابلمه ها را برگردانید. همه باهم نه...
- مرگ بر اسراییل.
بنظرم نیم ساعتی طول کشید تا سفره پهن شد و حرکت نمادین مقلوبه انجام شد💪. قطر سینی های گردی که باباها روی قابلمه ها گذاشته بودند ، نشان میداد که اینجا بام ها، برف بیشتری دارند.😊
محمدم ، بستنی اش را فدای بازی کرده بود و پا بر زمین میکوبید که برویم چرخ و فلک.سعی کردم نشنیده بگیرم😵💫 بعدها شاید بگویم ماجرای نشنیده گرفتنم را. سپردمش به پدرش و رفتم وسط پارک. کنار قو هایی که در آب روان بودند.🦢🦢🦢
ادامه دارد...
❤️ دنیای شیرین ما❤️
https://eitaa.com/donyayeshirinema