eitaa logo
دوشکاچی
133 دنبال‌کننده
211 عکس
52 ویدیو
0 فایل
📘کتاب #دوشکاچی 🎙خاطرات #علی_حسن_احمدی 📖چاپ اول : سال۹۸ 📚ناشر : #سوره_مهر 📍موضوع : #دفاع_مقدس ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi 💻 dooshkachi.blog.ir ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯ 🌍اخبار رسمی ما را فقط از این کانال پیگیری بفرمائید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🤝نماز وحدت 📖پیشنهاد برادر بروجردی برای شرکت در نماز جمعه و حضور در میان مردم، توطئه دشمنان و گروهک‌های معاند را خنثی کرد. نزدیک ظهر روز جمعه‌ای بود که برادر بروجردی اعلام کرد: «کسانی که مایل‌اند در نماز جمعه شرکت کنند، آماده بشن که با هم بریم.» با تعداد زیادی از نیروها آماده شدیم. از پادگان بیرون زدیم و به سمت مسجد جامع پیرانشهر حرکت کردیم. برای رفتن‌مان اجباری در کار نبود، اما نیروها با میل درونی‌شان از این کار استقبال کردند. برادر بروجردی و برادر گنجی‌زاده خیلی تأکید کردند که وقتی به مسجد می‌روید، کنار یکدیگر ننشینید و یک در میان، بین مردم پخش شوید ... بعد از نماز بصورت دسته‌جمعی دعای وحدت را خواندیم. صحنه زیبایی بوجود آمده بود. دست در دست یکدیگر داده بودیم طوری که دو دست ما بالا بود و پنجه‌هایمان در هم قفل شده بودند. این کار ما وحدت با مردم اهل‌تسنن را به نمایش می‌گذاشت. حضور ما در بین مردم در حالی بود که عناصر ضدانقلاب، خودشان را در میان اهالی غیور آنجا پنهان می‌کردند و سعی‌شان بر این بود تا از صمیمیت و صفای آنها سوء استفاده کنند. 👈ادامه این خاطره در کتاب 🎙خاطرات 📒انتشارات 📍 🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇 https://sooremehr.ir/book/3321 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯‌
🤝نماز وحدت 📖پیشنهاد برادر بروجردی برای شرکت در نماز جمعه و حضور در میان مردم، توطئه دشمنان و گروهک‌های معاند را خنثی کرد. نزدیک ظهر روز جمعه‌ای بود که برادر بروجردی اعلام کرد: «کسانی که مایل‌اند در نماز جمعه شرکت کنند، آماده بشن که با هم بریم.» با تعداد زیادی از نیروها آماده شدیم. از پادگان بیرون زدیم و به سمت مسجد جامع پیرانشهر حرکت کردیم. برای رفتن‌مان اجباری در کار نبود، اما نیروها با میل درونی‌شان از این کار استقبال کردند. برادر بروجردی و برادر گنجی‌زاده خیلی تأکید کردند که وقتی به مسجد می‌روید، کنار یکدیگر ننشینید و یک در میان، بین مردم پخش شوید ... بعد از نماز بصورت دسته‌جمعی دعای وحدت را خواندیم. صحنه زیبایی بوجود آمده بود. دست در دست یکدیگر داده بودیم طوری که دو دست ما بالا بود و پنجه‌هایمان در هم قفل شده بودند. این کار ما وحدت با مردم اهل‌تسنن را به نمایش می‌گذاشت. حضور ما در بین مردم در حالی بود که عناصر ضدانقلاب، خودشان را در میان اهالی غیور آنجا پنهان می‌کردند و سعی‌شان بر این بود تا از صمیمیت و صفای آنها سوء استفاده کنند. 👈ادامه این خاطره در کتاب 🎙خاطرات 📒انتشارات 📍 🇮🇷 @dooshkachi