eitaa logo
📚 دوستی با کتاب 📚
373 دنبال‌کننده
246 عکس
24 ویدیو
19 فایل
✅ معرفی کتابهای خوب ✅ گزیده هایی از کتاب ها ✅ مسابقه کتابخوانی 📚هدف این کانال، دوستی با کتاب است📚 🌱 ارتباط با ما 👈 @sahour
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 کتاب: راز شادی امام حسین علیه السلام در قتلگاه 🔻بخش پنجم 🖋نویسنده: اصغر طاهرزاده https://eitaa.com/doosti_ba_ketab
📌غفلت از باطن قدسی اسلام 🔵 اسلام براي آباداني دنيا و آخرت مسلمين است، يك وقت شما مي گوييد اسلام را مي خواهيم تا هم عاقبت مان را نوراني كنيم و هم دنياي مان را به سامان برسانيم، اين همان است كه خداوند در قرآن به ما توصيه مي فرمايد که بگوييد: «رَبَّنَا اَتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنةً وَ فِي الاَخِرَةِ حَسَنةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّار»؛ 🟡 به فرمايش قرآن عدّه اي از خدا فقط دنيا را مي خواهند و مي گويند: «رَبَّنَا اَتِنَا فِي الدُّنْيَا» خدايا فقط دنيا را به ما بده، خدا مي فرمايد: اين ها در آخرت هيچ بهره اي ندارند «وَ مَالَهُ فِي الاَخِرةِ مِنْ خَلاقٍ». از حرکات و گفتار خليفه ي اوّل و دوم بر مي آيد که متوجه باطن قدسي دستورات الهي نبودند، تصورشان آن بود که آن دستورات، يک مجموعه دستورات قراردادي است تا امور جامعه را به سرو سامان برساند و لذا اگر به نظرشان چيز ديگري مي رسيد که کارآيي بهتري داشت آن را عمل مي کردند. 🟠 يك وقت انسان در عين توجّه كامل به قيامت، در دنيا هم طبق دستورات ديني زندگي آسوده اي را براي خود تهيّه مي كند و بر اين اساس به اسلام هم عمل مي كند تا در حياتِ ابدی،ِ معذّب نباشد. ولي يك وقت اسلام را مي خواهد كه صرفاً دنيايش را تأمين کند، حالا هرجا اسلام مزاحم دنيايش شد - طبق اين بينش- اسلام را كنار مي گذارد. در حالي که اگر با افق اصلاح قيامت به اسلام بنگريم بايد وقتي بين اسلام و اميال ما تعارضي پيش آمد، آن اميال را زير پا بگذاريم. 🟢 در صدر اسلام بينشي كه بر سر كار آمد و اميرالمؤمنين علي(ع) را حذف كرد اين طور بود كه هرجا زندگيِ دنياييِ مردم با اسلام اصطكاك پيدا مي كرد تحت عنوان «اجتهادِ خليفه» اسلام را كنار مي گذاشت. خليفه دوم بار ها مي گويد: «مُتْعَتان كانَتا عَلی عَهْدِ رَسُولِ اللّه (ص) أَنَا أَنْهی عَنْهُما وَ أَعاقب عَلَيْهِما»؛ دو متعه در زمان پيغمبر(ص) حلال بود من حرام كردم و عامل به آن دو را كيفر مي كنم. معني اين حرف اين است که پيامبر(ص) هرچه كرد، كرد، و قرآن هرچه گفت، گفت، نظر ما اين است كه صلاح دنياي مردم همين است كه ما مي گوييم. اين طرز فکر چه بخواهيم چه نخواهيم جايگاه پيامبر(ص) را از آن مقام قدسي که او رسول خدا است و حکم خدا را آورده، تنزل مي دهد و او را در حدّ يک مصلح اجتماعي پائين مي آورد، به طوري که هرکسِ ديگر هم مي تواند در حدّ او باشد. در اين نگاه جايگاهي براي امام حسين(ع) نمي ماند که حق داشته باشد يزيد را نپذيرد و بخواهد حکم حق را بر مناسبات جامعه حاکم کند. 🟣 در تحلیل حادثه ای که در کربلا رخ داد باید نظرها رابه طرز فکری بیندازيم كه با نفي قداست نبي و نبوت، مديران حقيقي جامعه ي اسلامي يعني اهل البيت(ع) را نادیده گرفتند و نگذاشتند آن ها آن طور که شايسته است جامعه را رهبري کنند. اگر معرفتي پشتوانه ي وفاداری ما به امام حسین(ع) نباشد نه تنها متوجّه ي جايگاه تاريخي حادثه ي كربلا نمي شويم و نمي توانيم كربلا را درست تحليل كنيم، بلکه ممکن است به جنگ فرقه اي گرفتار شويم. در حالي که بحث بر سر يک نوع تفکر است و نقد آن تفکر، و نه بحث بر سر فرد يا افراد، به همين جهت هم اميرالمومنين(ع) در خطبه 162 نهج البلاغه وقتي يکي از افراد بني اسد در مورد جريان غصب خلافت پس از رحلت رسول خدا(ص) از آن حضرت سؤال مي کند، مي فرمايند: رها کن آن را، آنچه را بايد به آن بپردازي پسر ابي سفيان يعني معاويه است که تلاش دارد از جريان سقيفه به نفع خود استفاده کند و حزب اموي را بر سرنوشت ملت اسلام حاکم کند. 🔴 در تاريخ داريم در زمان خليفه ي دوم لشكر مشغول كشورگشايي بود و بازار جنگ گرم بود، وقت اَذان شد، مؤذن در حين اذان گفت: «حَيِّ عَلَي خَيْرِ الْعَمَل»؛ يعني بشتابيد به سوي نماز كه بهترين عمل است. خليفه حساب کرد اگر اين شعار مورد توجه قرار گيرد ممکن است انگيزه جنگ و جهاد ضعيف شود. دستور داد آن قسمت را از اذان حذف کنند و به جاي آن بگويند: «الصّلاةُ خَيرٌ مِنَ النَّوم». جمله اي كه پيامبر(ص) دستور داده بودند در اذان باشد، به دستور خليفه ي دوم حذف شد! و اين در حالي است که خداوند فرمود: «مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ» هر آنچه را رسول خدا براي شما آورد بگيريد و از آنچه شما را بازداشت، دست بکشيد، تقواي الهي پيشه کنيد، به درستي که خداوند شديدالعقاب است. https://eitaa.com/doosti_ba_ketab
📚 کتاب: راز شادی امام حسین علیه السلام در قتلگاه 🔻بخش ششم 🖋نویسنده: اصغر طاهرزاده https://eitaa.com/doosti_ba_ketab
📌اسلام دنیایی شده 🔵 حرف اين است كه چرا چنين برخوردي با اسلام و سخنان پيامبر خدا(ص) مي كردند؟ عرض شد از حرکات و گفتارشان برمي آيد که از نظر آن ها اسلام براي دنيا بود و هر جاي اسلام با دنيا منطبق نبود بايد کنار بگذارند، و اين يک طرز فکر بود نه اين که فقط شخص خليفه دوم چنين بينشي داشت، بلكه جرياني که دست به دست هم داد و سقيفه را در مقابل غدير به وجود آورد، داراي چنين طرز فکري بود. 🟡 خليفه ي اول؛ خالدبن وليد را فرستاد تا با از دين برگشتگان برخورد كند، خالد مردان آن ها را در آغل هاي چارپايان گرد آورد و همه را آتش زد، عمر به ابابكر نسبت به كار خالد اعتراض كرد و گفت: آيا اجازه مي دهي مردي، مردم را به گونه ي خداي بزرگ شكنجه كند؟ ابوبكر گفت: شمشيري را كه خداوند بر روي دشمنان خويش برهنه ساخته در غلاف نخواهم كرد. در حالي كه از قول پيامبر(ص) هست که : «كيفردادن به آتش تنها در خور پروردگار است». 🟠 باز در تاريخ داريم؛ چون خبر كشتن مالك بن نويره به ابوبكر و عمر رسيد، که خالدبن وليد، مالک بن نويره را کشت و همان شب با همسر او هم بستر شد. عمر به ابوبكر گفت: خالد با آن زن فحشاء نمود، تازيانه اش بزن. ابوبكر گفت: نه! او در امر دين گرفتار لغزش شده است. عمر گفت: او مسلماني را كشته او را بكش، ابوبكر گفت: نه! او در امر دين گرفتار لغزش شده، و من شمشيري را كه در روي ايشان برهنه كرده در غلاف نمي كنم. 🟢 راستي به چه جرمي مالك بن نويره آن صحابي رسول خدا(ص)، كشته شد؟ مگر پيامبر نفرمود: هر مردي که گواهي به يگانگي خدا و رسالت من بدهد نبايد خون او را ريخت، مگر يكي از سه كار را انجام دهد، كسي را بكشد، زناي محصنه كند، دين خود را رها كند. كار آنچنان زشت بود كه وقتي عمر با ابابكر روبه رو شد، در بارة خالد به او گفت: «دشمن خدا بر مردي مسلمان ستم كرد، او را كشت و سپس بر زنش جهيد» 🔴 اين فكر که نسبت به مجازات خالدبن وليد کوتاهي مي کند، فكري است كه دين را فقط براي دنيا مي خواهد و نه براي نوراني شدن انسان و نه براي سعادت ابدي او. اين تفکري بود که امويان توانستند ميوه هاي آن را بچينند و نه تنها حضرت اباعبدالله(ع) را شهيد کردند که هر مؤمني که مقيد به آداب الهي بود و آن ها را تأييد نمي کرد را به مسلخ فرستادند که از جمله ي آن ها حجربن عدي بود که به دست معاويه شهيد شد. 🔵 با غفلت از ارزش تقوا و پشت کردن به انسان هاي قدسي، به مرور روحيه اي به ميدان آمد که با پاسداري از ارزش ها سرِ جنگ دارد و از هر حامل ارزشي كه به بالاتر از دنيا فكر كند متنفّر است. 🟡 كتاب صحيح مسلم نقل مي كند كه: پيامبر(ص) در حال احتضار بودند، فرمودند: بياييد تا نوشته اي براي شما بنويسم كه هرگز پس از اين گمراه نشويد و كاغذ و قلم خواستند. تاريخ گواه است كه خلیفه دوم گفت: اين فرد ـ اشاره به پيامبر(ص) ـ هذيان مي گويد. يعني پيامبري را كه قرآن درباره اش مي فرمايد: «مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَي»؛ هرگز از روي ميل خود سخن نمي گويد و هرچه مي گويد حقّ است، خليفه ي دوم درباره ي آن حضرت گفت: «اِنَّ الرَّجُلَ لَيهْجُر»؛ اين مرد هذيان مي گويد. بعد ادامه مي دهد و مي گويد: «حَسْبُنَا كِتَابَ الله»؛ كتاب خدا ما را كافي است. يعني ما از پيغمبر(ص) توصيه و راهنمايي نمي خواهيم. 🟠 مگر كتاب خدا نمي گويد: بايد از پيامبر(ص) اطاعت كنيد؟ مي فرمايد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ...»؛ اي مؤمنان خدا را اطاعت کنيد و رسول و اولي الأمر خود را نيز اطاعت نماييد... و يا مگر قرآن نمي فرمايد: «أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ»؛ اي پيامبر! ما قرآن را بر تو نازل کرديم تا براي مردم شرح و تبيين نمايي، تا تفکر کنند. پس چرا دستور پيامبر(ص) ناديده گرفته مي شود؟ 🟢 با دقت بر اين نکات است که مي توان گفت در تفکري که از سقيفه شروع شد، قرآن وسيله اي براي امور دنيايي گشت و لذا آن جا که تصور مي شد قرآن جواب گوي امور آن دنيايي که آن ها براي خود تنظيم کرده اند نيست، دستورات را آن رعايت نمي کردند. https://eitaa.com/doosti_ba_ketab
📚 کتاب: راز شادی امام حسین علیه السلام در قتلگاه 🔻بخش هفتم 🖋نویسنده: اصغر طاهرزاده https://eitaa.com/doosti_ba_ketab
📌 تفاوت دو نوع برخورد با اسلام 🔵 چنانچه ملاحظه مي شود بحث در رابطه با اختلاف دو گروه به نام شيعه و سني نيست، بحث بر سر دو نوع برخورد با قرآن و پيامبر(ص) است، و موضوعِ مورد بحث يك مسئله ي معرفتي است و توجه به آثار و تبعات آن معرفت در سير تاريخ دارد. اگر جامعه ي اسلامي اين موضوعات را نشناسد نمي تواند خطرات آينده را پيش بيني کند و از آن ها عبور نمايد، عين اين مشکلات ممکن است براي انقلاب اسلامي و نيروهاي متديّن آن پيش بيايد. بايد فكر و بينشي را بشناسيم که در صدر اسلام علي(ع) را کنار گذاشت تا اولاً: خودمان در آن ورطه نيفتيم، ثانياً: جريان هايي را که در دل جامعه شيعي همان طور فکر مي کنند، بشناسيم تا انقلاب اسلامي را از گرفتارشدن در چنگال آن جريان ها حفظ نماييم. 🟡 بسيار پيش مي آيد كه رفيق بنده و رفيق جنابعالي بدون آن که متوجه شود، تجزيه و تحليلش از اسلام شبيه همان تفکري است که در سقيفه ظهور کرد و برداشتش از اسلام همان طوري است كه نمي تواند غدير را بپذيرد. غافل از اين که آن طرز فکري که ابعاد الهي انسان را نمي شناسد و رابطه ي بين تشريع و تکوين را نمي فهمد و همه چيز را سياسي بررسي مي كند، كارش به كُشتن مظاهر معنوي منجر مي شود. بايد در جريان شهادت حضرت سيدالشهداء(ع) به اين موضوع فکر کرد که چرا پس از پنجاه سال از هجرت رسول خدا(ص) عده اي از مسلمانان حاضر شدند دست به کشتن کسي بزنند که معتقدند رسول خدا(ص) در مورد او و برادرش سفارش ها کرده و حضرت سيدالشهداء در مقابل لشکر عمرسعد فرمودند: «أَ وَ لَمْ يَبْلُغْكُمْ مَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ لِي وَ لِأَخِي هَذَانِ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّة» آيا به راستی سخن پيامبر خدا(ص) در مورد من و برادرم به شمايان نرسيده است كه فرمود: اين دو؛ سيد و سالار جوانان اهل بهشت اند؟ اين طور نيست که منکر سخن حضرت سيدالشهداء(ع) بودند، مشکل آن بود که در فرهنگي قرار داشتند که رعايت سخن رسول خدا(ص) را مصلحت نمي دانستند، و اين آن فرهنگي است که در سقيفه ظهور کرد. 🟠 يک نوع فکر و فرهنگي در سقيفه ظاهر شد که معتقد است از اسلام استفاده کند ولي هرجا به نظر او اسلام جواب نداد با نظر خودش کار را ادامه دهد، زيرا معتقد است اسلام هم مثل هر چیزی کهنه مي شود و دوراني دارد. اين طرز فکر را در گفته خليفه دوم به وضوح مي توان ديد، وقتي مي گويد: «همان طور كه يك شتر در طول عمرش حالات گوناگونِ توانايي و جواني و ناتواني و پيري دارد، اسلام همين طور است» از اين جمله بر مي آيد که اسلام هم يک طرز فکر بشري است، مثل طرز فکر افلاطون و جان لاک که در عين قابل احترام بودن نمي توان تا ابد به آن مقيد بود. حرفشان اين است که اسلام مربوط به زمان پيامبر(ص) بود، امروز بايد خودمان با فكر خودمان به اسلام كمك كنيم. 🟢 آيا نبايد تعجّب كرد که چگونه به ديني كه خالق هستي براي كلّ بشر آورده و فوق عالَم است و شامل مُرور زمان نمي شود، از اين منظر نگاه مي شود؟ چون فكر مي كردند دين خدا هم يك پديده مادّي و عصري است و همان طور که مادّه فرسايش پيدا مي كند، آن هم فرسايش پيدا مي کند! حال اگر امام حسين(ع) بخواهد جامعه را به زمان رسول خدا(ص) برگرداند و بگويد: «أَنِّي لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي(ص) أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَی عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّي وَ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع)»؛ من برای سركشی و عداوت و فساد كردن و ظلم نمودن خروج نکردم، بلكه؛ جز اين نيست كه من به منظور اصلاح در دين جدّم قيام نمودم، من در نظر دارم امر به معروف و نهی از منكر نمايم. من مي خواهم مطابق سيره ي جدّم رسول خدا و پدرم علی بن ابی طالب(ع) رفتار نمايم. در منظر آن ها چنين فردي طغيان گر است و طبق عقل جامعه عمل نمي کند و مي خواهد ما را به گذشته برگرداند. https://eitaa.com/doosti_ba_ketab
هدایت شده از تعلیقات
🔅 اقدام درخور تقدیر فعالین حوزه کتاب جبهه انقلاب 🔻 در پی اقدام خلاف قانون کارکنان پلتفرم به و انتشار تصویر آن در فضای مجازی، انتشارات و (متعلق به آستان قدس رضوی) و برخی دیگر از انتشارات های جبهه انقلاب اقدام به قطع همکاری با این پلتفرم کردند. این انسجام و اقدام به‌هنگام قابل تقدیر است، خدا قوت 👌 ✅ به‌پیوست تصویر نامه مدیر انتشارات شهید کاظمی و به‌نشر به مدیریت طاقچه ارائه شده است. 🆔 @taalighat
📚 کتاب: راز شادی امام حسین علیه السلام در قتلگاه 🔻بخش هشتم 🖋نویسنده: اصغر طاهرزاده https://eitaa.com/doosti_ba_ketab
📌 به حاشیه رفتن معنویت 🔵 پس اگر حضرت زينب(س) يا ساير ائمه(ع) جريان سيدالشهداء(ع) را به روز دوشنبه و رحلت رسول خدا(ص) و سقيفه مرتبط مي کنند براي آن است که ما را به تأمل و تفکری دعوت کنند که بتوانیم معضلات اجتماعي خود را به طور ريشه اي حل کنيم و به افکار و ديدگاه هايي که منجر به اين مشکلات مي شود نظر نماييم و بفهميم تفکري که معنويت را به حاشيه مي راند، هرچند با ظاهر اسلامي به ميدان بيايد، در نهايت، با حقيقي ترين روشِ اصلاح امور که در امامي معصوم(ع) تجلي مي يابد، به مقابله بر مي خيزد. 🟡 در ابتدا هيچ كس فكر نمي كرد با تفکري که در سقيفه ظهور کرد كار به قتل فرزند پيامبر بكشد، ولي چون پس از رحلت رسول خدا(ص) يادشان رفت كه قرآن آمده است تا بشر را آسماني كند غدير فراموش شد و امام به شهادت رسيد. 🟠 آسماني شدن بشر ممکن نيست مگر اين که کسي مديريت جامعه را در دست بگيرد که به عنوان انساني معصوم، با باطن قرآن مرتبط باشد، همان شخصيت هايي که ابتدا قرآن آن ها را به عنوان اهل البيت، عين عصمت و طهارت معرفي کرد و سپس فرمود: «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ * لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»؛ آن قرآن، قرآن بلند مرتبه اي است که در کتابي پنهان و دور از دسترس همه قرار دارد و هيچ کس نمي تواند با آن تماس پيدا کند مگر آن مطهرون و اهل عصمت و طهارت. وقتي مقصد اصلي قرآن فراموش شد هم سقيفه جاي غدير مي نشيند و هم يزيد جاي حسين(ع) و هم امام در کربلا شهيد مي شوند. 🟢 افتخار ابدي بر آن هايي باد كه بي سروصدا در آن غوغاي سقيفه متوجّه ي غدير شدند و ما را وابسته به اهل بيت عصمت و طهارت(ع) نمودند. اکثر مسلمانان تحت تأثير فضايي قرار گرفتند که اصحاب صحيفه در سقيفه پديد آوردند و لذا ابتدا تعداد شيعيان كم بود امّا همين تعداد کم، به خوبي درك كردند كه اهل سقيفه در نهايت كارشان به كجا خواهد كشيد، و به همين جهت شيعه دامن ائمه(ع) را گرفت. 🟣 مؤمن واقعي کسي است که به حقايق قدسي و معنوي عالم ايمان دارد و متوجه نقش فعّال آن ها در تمام مناسبات بشري است. در مقابل چنين بينشي، آن بينشي که در عين پذيرش اسلام، معتقد به نقش فعّال امور معنوي نيست، به انسان هاي قدسي و معنوي توجهي ندارد، و سقيفه بر همين اساس پايه گذاري شد، به طوري که کارگزاران آن معتقد نبودند براي امور جامعه نيازمند انساني هستند که با عالم قدس و معنويت ارتباطي خاص دارد. 🔴 نظام سرمايه داري با تکيه بر ليبرال دموکراسي، گمان کرد با کار و توليد مي تواند امور جامعه را سر و سامان دهد و جايي براي رهنمودهاي انبياي الهي در مناسبات اقتصادي و اجتماعي قائل نبود و نه تنها معنويت را به چيزي نگرفت، بلکه روحيه ي کينه ورزي با امور معنوي را تقويت نمود و درنتيجه بشر را امروز با بحراني اين چنين سهمگين روبه رو کرد. همان بحراني که جهان اسلام با حضور امويان با آن روبه رو شد، 🔵 بحران مقابله با قداست ها که منجر به شهادت حضرت امام حسين(ع) شد. ريشه ي همه ي اين بحران ها - اعم از بحران هاي دوران اموي، و يا بحران هاي جهان امروز - را بايد در توجه بيشتر به زمين و غفلت از آسمان معنويت جستجو کرد، اين روحيه در سقيفه به يک نحو ظاهر شد و در مارکسيم لنينيسم به نحوي ديگر و در ليبرال دمکراسي به صورتي ديگر. 🟡 در سقيفه هيچ کس منکر آن نبود که رسول خدا(ص) فرموده اند: «اَلْحَقُّ مَعَ عَلِي وَ عَلِي مَعَ الْحَق»؛ حق همواره با علي(ع) همراه است و علي(ع) نيز همواره با حق است. اين حديث و امثال آن را همه از زبان پيامبر(ص) شنيده بودند و در کتاب هاي خود نيز آن ها را آورده اند، منتها در سقيفه روحيه اي حاکم بود که تصور مي کرد براي اداره جامعه به چيزي غير از شريعت الهي احتياج است و آن زرنگي هاي حاکمان است و بايد گروهي بر سر کار آيد که با انديشه ي بشري جامعه را اداره کند و امور ديانت را براي امور شخصي بگذارد. اين ها اعتراض هاي حضرت زهرا(س) را به چيزي نگرفتند که فرمودند با اين کار در امور دنيايي و آخرتي ناکام مي شويد، و متأسفانه بعد از روبه روشدن با ناکامي ها و بحران ها، باز هم آن طور که بايد و شايد ريشه ي مشکل را تحليل نکردند، تا آن که حضرت امام حسين(ع) در کربلا عمق فاجعه را نماياند، و روشن کرد وقتي اصالت به منافع دنيايي داده شود بهترين انسان ها به مسلخ مي روند و در نتيجه جامعه يک روز هم روي خوش به خود نخواهد ديد، هم چنان که با غفلت از مرحوم مدرّس مردم ايران بيست سال گرفتار رضاخان شدند. https://eitaa.com/doosti_ba_ketab
▫️در آسمان حسین... 🔹ما هنوز تشنه آبِ حیاتِ آن مشک تیر خورده ایم... و شما هنوز در آسمانِ بی کرانِ حسین سقایی می کنی... 🔹و انسان تا ابد شرمده و محتاجِ حیات بخشی تو خواهد بود ای ساقی تشنگان کربلا. ادرکنا یا باب الحوایج یا ابالفضل العباس علیه السلام