❎ کرونا و بزنگاههای نزاع تمدنی اسلام و غرب
کرنش در برابر دستاوردهای تمدن غالب، روح دمیدهشده در تولیدات و محصولات یک تمدن است. تا زمانی که این کرنش پابرجا باشد، میتوان از حاکمیت آن تمدن صحبت کرد؛ بههمینترتیب، سر باز زدن از این کرنش را نیز میتوان از نشانههای انحطاط آن تمدن دانست. امروزه جریانهای مهمی را میتوان در دنیا نام برد که از سجدهکردن در برابر محصولات مدرنیته احتراز میکنند و از مطالبهی یک امکان جدید برای زیست اجتماعی، ولو توام با لکنت و ابهام، صحبت میکنند. جریانی که #انقلاب_اسلامی در نوک این حرکت قرار دارد و شهر قم، کانون آن محسوب میشود.
طب مدرن از محصولات تجدد است. اگر آحاد جماعات بشری بهشکل همهجانبهای آن را پذیرفته باشند، باید بگوییم که هنوز خلل چندانی بر سیطرهی مدرنیته در جهان وارد نشده است؛ اما مشاهدهی وجوه جدی از ناکارآمدی و ناتوانی در پاسخگویی به مشکلات سلامت و بهداشت و درمان بشر را میتوان از نشانههای انسداد این تمدن قلمداد کرد؛ بهویژه اگر جریانهای آوانگاردی پیدا شده باشند که رفع ناتواناییهای طب مدرن را در عداد توانمندیهای خود بدانند و خود را در معرض یک آزمون تمدنی قرار بدهند.
اگرچه طب سنتی ایرانی و طب قدیم اسلامی هنوز در کشور ما به یک نظام درمانی منسجمی تبدیل نشده و جایگزینی محیا و ساختیافته برای جایگزینی نظام سلامت مدرن محسوب نمیشود، اما مشخص است که این الگوی درمانی در کنار طب مدرن، بهعنوان طب مکمل پذیرفته شده و بهکارگرفته میشود. با اینوجود، قرارگرفتن گسل طب مدرن و طب مکمل زمانی فعال میشود که از یکسو طب هاریسونی نتواند به یک مسالهی درمانی فراگیر پاسخ بدهد، و طب سنتی اسلامی در عمل ثابت کند که میتواند تمامقد در میدان حاضر شده و مسالهی غیرقابلحل این نظام درمانی را مرتفع نماید. اگر چنین اتفاقی رقم بخورد، باید اپیدمی کرونا را بهمثابه آشکارکنندهی ظهور دوران جدیدی در عالم پزشکی بهحساب آوریم و پدیدارشدن نقطهی عطف جدیدی را در تاریخ پزشکی جهان اعلام کنیم.
البته بهنظر میرسد که این مساله به این سادگی اتفاق نخواهد افتاد؛ یعنی نه نظام مسلط پزشکی به این آسانی تن به این دوئل تمدنی خواهد داد؛ و نه طب سنتی و اسلامی به این سادگی خواهد توانست از این آزمون عبور کند و بهفرض قبولی، خود را در قالب نظام سلامت و درمان جایگزین به جامعه معرفی کند. با این وجود باید به سه مطلب توجه کرد:
1️⃣ نکتهی نخست؛ فراهمنکردن زمینه برای این دوئل را باید بهحساب ضعف نظام پزشکی مدرنیته نوشت؛ چرا که هزینهی اصلی این مبارزه، در صورت شکست، بهگردهی طب سنتی و اسلامی گذاشته خواهد شد.
2️⃣ نکتهی دوم؛ اگر طب سنتی و اسلامی بتواند همچون سیاوش سوگند بخورد و از آتش این آزمون سربلند گذر کند، خلاء ساختاری این الگوی درمانی باز هم آن را بهچالش خواهد کشید و مانع تبدیلشدنش به یک نظام جایگزین بهداشتی و درمانی خواهد شد. مسالهای که حکمای این جریان به آن توجه نمیکنند و خود را صرفا در سطح یک حرکت آوانگارد تقلیل میدهند. باید پذیرفت که این الگوی ریشهدار و تاریخی برای تبدیلشدن به یک الگوی تمدنی فاصلهی زیادی دارد و متاسفانه همت مردانهای در میان حکمای این جریان برای برنامهریزی در این جهت دیده نمیشود.
3️⃣ نکتهی سوم؛ الگوریتم حوادث چند ماه اخیر و نحوهی اعلام خبر گسترش کرونا در ایران نیز به این گمانه دامن میزند که ظرفیت طب ایرانی اسلامی برای بهچالشکشاندن محصولات تمدن غرب جدی گرفته شده است.
▫️ تصاویر آتشزدن کتاب هاریسون توسط آیتالله تبریزیان در حالی بهطور گسترده در شبکههای اجتماعی منتشر شد که این تصاویر سالها پیش اتفاق افتاده بود؛ این بمب خبری حوزهی علمیهی قم را مجبور به موضعگیری کرد و در زمان شیوع کرونا، آن را در یک فشار رسانهای قرار داد. تبعا حوزهی علمیهی قم که در این بمب خبری خلع سلاح شده است، نمیتواند بهعنوان یک تکیهگاه معرفتی برای طب اسلامی مطرح شود.
▫️ همچنین، معرفی قم بهعنوان کانون نشر کرونا در ایران در حالی اتفاق افتاده است که شواهد متعددی مبنیبر کاذب بودن این خبر وجود دارند.
اگر این سناریو را محتمل بدانیم، باید بگوییم که حفظ هژمونی تمدن غرب را واداشته است تا از آبشخور اپیدمی کرونا، به کانون جوشش علمی تمدن جدید (یعنی قم) و مظاهر این توان (مساجد، جماعات و طب اسلامی) ضربهی حسابشدهای وارد کند و سخنگفتن دربارهی تمدن نوین اسلامی را به تمسخر بگیرد و آن را تلاشی موهوم جلوه دهد.
#یادداشتها
#اپیدمی
#قم
#طب_اسلامی
#تمدن_نوین_اسلامی
#تمدن_غرب
#مدرنیته
#طب_هاریسونی
@doranejadid