⭕️ بهدنبال چه میگردیم؟
🔵 مطالعهی عصر قدیم برای تلقی الزامات ساخت دوران جدید عالم
مدعای اصلی ما، همانگونه که از عنوان کانال پیداست، پیدایش یک دوران جدید در عالم است؛ که معتقدیم این دوران پیرامون #انقلاب_اسلامی شکل گرفته است. تبعا این مدعا را باید بهنحو مستدل و مستند پشتیبانی کرد و شواهد و دلایل و قرائنی را نشان داد که از عهده بازنمایی چنین مدعایی برآید.
یکی از راهکارها، برای نشاندادن پیدایش "عصر جدید" و آغاز "دوران جدید عالم" آن است که بتوانیم پیدایش، تغییرات و تکامل و زوال و انحطاط عصر و دوران پیشین را بهتصویر بکشیم. درواقع، ما زمانی میتوانیم از عصر جدید صحبت کنیم که عصر قدیم را نشان دهیم و شواهد پایانیافتن و زوال آن را عرضه کنیم.
ما زمانی میتوانیم از آغاز دوران جدیدی در عالم حرف بزنیم که نخست مخاطب را قانع کنیم که در چرخش عالم، دورانهایی وجود دارد و مانند یک قانون فراگیر بر تحولات آن دوران سایه میاندازد. آنگاه نشان دهیم که دورانی پیش از این دوران نیز بوده است که یک روزی آغاز شد و بر دوران پیش از خود مهر خاتمه زد؛ آنگاه بهتدریج رشد کرد و سایهی ویژگیهای خود را بر اکثر تحولات آن عصر گسترانید؛ به اوجی رسید و در نهایت رو به افول و زوال نهاد. آخر سر نیز نشان دهیم ما با آغاز دوران جدیدی در عالم مواجهیم و ایدهی ما چگونه این عصر جدید را میسازد و چگونه ما پیشتاز و پیشقراول این عصر جدید هستیم.
آنچه در این کانال مطالعه میکنید، چنین هدفی را دنبال میکند.
برآنیم تا پیدایش "دوران قدیم عالم" را با تاکید بر پیدایش #انقلاب_صنعتی و ریشههای تاریخی آن بررسی کنیم؛ تحولات مهم آن را مطالعه کرده و نقاط انحطاطش را تاریخگذاری نماییم. یکی از مهمترین محورهای این پژوهش، بررسی تحول و تطور #امر_سیاسی و #قدرت و #نهاد دولت در این پیدایش و زوال خواهد بود؛ تا در این مجرا، پشتوانهای برای نظریهی #دولت_سازی_اسلامی در #عصر_جدید پیدا نماییم.
✅ از کلیه علاقهمندان حوزهی مطالعاتی: فلسفهی تاریخ، فلسفهی سیاست، فلسفهی سیاسی، جامعهشناسی سیاسی، الهیات اجتماعی تقاضا داریم که با نظرات و پیشنهادهای خودشان ما را یاری برسانند.
#اهداف_کانال
@doranejadid
10. آیتاللهخامنهای:
پیام بمناسبت ۱۲ بهمن، سالروز ورود امام به ایران
بسم الله الرحمن الرحیم
دوازدهم بهمن ماه از روزهای نادر و بینظیر در تاریخ ملت ماست. روز حرکت سرنوشتسازی که در آن همهی فریادهای ملتی بپاخاسته، یکی شد و دریایی از انسانها به حرکت درآمد و بهصورت موجی یکپارچه بسوی مقصدی الهی و انسانی روان شد.
در دوازدهم بهمن ماه ۵۷، جهان شاهد یکی از شگفت انگیزترین قیامهای مردمی تاریخ بود. در آن روز، ملتی یکپارچه و مصمم، با شعاری واحد و با قلب و روحی سرشار از عشق و ایمان، مرزهای خطر را در نور دید و به استقبال مردی شتافت که پس از پانزده سال دوری و تبعید، به میان ملتش باز میگشت، تا بر پیکر شهیدانش نماز بگزارد و بنام خدا سفینهی نجات خلق را از میان لُجّهی خون به ساحل پیروزی رهنمون شود.
مستضعفان جهان، آنروز، همچون امروز، نگران سرنوشت ملتی بودند که گلولههای مجهزترین زرادخانههای جهان را به سپر سینهی دلیرترین جوانان خویش میآزمود و سربلند و با افتخار، با خون خویش وضو میساخت تا نمونهی بینظیر و با شکوهی از اخلاص و ایمان و ایثار را در تاریخ انقلابهای جهان به نمایش بگذارد. در آن روز این ملت، نگران هیچ چیز نبود، جز آنکه، آن نجاتدهنده چگونه به آغوش ملتش باز میگردد و با دژخیمان و ددمنشان چه میکند؟
در آن روزهای خون و شرف، در آن لحظههای اخلاص و ارادت، در آن ساعات گل و گلوله، چشمها و مشتها، نظارهگر آسمان و مفسّر خشم مقدس ملتی بپاخاسته بود که تنها رهبر خود را میخواست. آنان که خدا را نمیشناسند و وعدهی الهی را باور ندارند، نه آنروز دانستند که آن مرد چگونه آمد و نه امروز میدانند و نه در آینده خواهند دانست.
اما آنان که فریاد دشمن شکن او را در فیضیه شنیده بودند، آنان که گلولهی جلادان در پانزدهم خرداد ماه سینهی عزیزانشان را دریده بود، آنان که قامت رعنای جوانان وطن را در هفدهم شهریور ماه، غرقه به خون دیده بودند، میدانستند که او میآید و میفهمیدند که چرا میآید.
«باطل باید برود» و... رفت. حق، «باید بیاید» و... آمد. مصلحتجویانی که در دل، به آن «رفتن» خشنود نبودند، این «آمدن» را نیز «غلط» میدانستند. و این اولین تلاش برای به انحراف کشاندن انقلاب اسلامی مردم در آستانهی پیروزی بود.
اما امام میبایست بیاید تا سراسیمگی امپریالیسم جهانخوار و عوامل حقیر داخلیش کامل شود. تا دشمن خوار و بیمقدار گردد. تا ملت، مصممتر و استوارتر بماند و انقلاب به پیش رود.
و انقلاب چگونه به پیش میرفت، اگر در نخستین گام، پاسداری از خون شهیدان و ادای احترام به آنان فراموش میشد؟ پس امام امت شهید پرور، نخست به میعادگاه شهیدان رفت تا با آنان که عاشقانه جان بر سر پیمان نهاده بودند، تجدید عهد و پیمان کند و به همه درس وفاداری به عقیده و آرمان و به یاران جان در این راه باخته، راه بیاموزد. و امروز در حاکمیت الله و تا استقرار کامل حکومت اسلامی، مبارزه را ادامه خواهیم داد. که کار ما، نه با شکست دشمن که با پیروزی کامل اسلام، پایان میپذیرد .
«و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین»(۱)
والسلام علیکم و رحمة الله
سید علی خامنهای
رئیس جمهوری اسلامی ایران
۱۱ بهمن ۱۳۶۰
#آیتالله_خامنهای
#انقلاب_اسلامی
#حرکت_ملت
#وعدهی_الهی
#حاکمیت_الله
#مبارزه
@doranejadid
❌ فوکو و انقلاب اسلامی
در مورد دیدگاه "میشل فوکو" نسبت به انقلاب اسلامی، اما و اگرهای فراوانی وجود دارد، اما بههرحال نمیتوان از گفتههای او در 1979 و در سفر به ایران بهراحتی گذشت؛ حتی اگر عدهای اصرار داشته باشند که وی در ارزیابی انقلاب اسلامی دچار خطای محاسباتی شده است!
فوکو از مفسران پیشتازی است که متوجه شد آنچه در ایران واقع میشود، یک انقلاب منحصر بهفرد، بدیع و کاملا متفاوت با انقلابهای قرن بیستم است؛ انقلابی که در پدیدارشدناش از مدل انقلابهای تجربهشده پیروی نخواهد کرد و سخنی نو در تحولات اجتماعی به جهان مخابره خواهد نمود و دوران جدیدی را در روزگار ما رقم خواهد زد.
آنچه این فیلسوف اجتماعی را به این نتیجه میرساند، مشاهدهی توان گفتمان اسلام مبارز در بسیج فراگیر تودهها بود؛ توانی که میتواند در سطح جهان بهعنوان یک منبع کنشگر فعال شود و به انفصال فرهنگی و اجتماعی از نظام مدرنیته، اعم از چپ و راست دنیای متجدد، بیانجامد.
برداشت فوکو این بود که این تجربهی ناب و دوران جدیدی که خواهد ساخت، بر محور "سیاست معنوی" سامان خواهد گرفت؛ لذا وی به این مطلب با وسواس تمام و با حساسیت مینگریست و بر آن بود که چگونگی معماری یک حرکت اجتماعی بدیع بر مبنای معنویت سیاسی را عمیقا درک کند.
اکنون که بیش از چهل سال از این واقعه میگذرد، میتوان جانمایهی سخن فوکو مبنیبر "فرامدرنبودن انقلاب اسلامی" را، اعتراف یک فیلسوف اجتماعی به توان تمدنی انقلاب اسلامی دانست؛ تمدنی که با تولید نظریهی سیاسی و اجتماعی بر محوریت "معنویت سیاسی" قد برخواهد افراشت و هویت مدرن را به چالشهای جدیتری فراخواهد خواند و اندکاندک، چهرهی زندگی عمومی بشریت را تغییر خواهد داد. تغییراتی که مهمترین ویژگیهای آن، شکلگیری ائتلافهای بزرگ جهانی حول ظلمستیزی، کرامت ذاتی بشر، توجه به زبان فطرت و تواناییهای عظیم معنوی انسان خواهد بود.
#فوکو
#انقلاب_اسلامی
#دوران_جدید_عالم
#سیاست_معنوی
#معنویت_سیاسی
#مدرنیته
#فطرت
@doranejadid
13. آیتاللهخامنهای:
♨️ نسبت جغرافیای تاریخی با دولتسازی و تمدنسازی
به مراحل پنجگانهی تحقق اهداف #انقلاب_اسلامی و نسبت آن با الگوی پیشرفت باید توجه داشت.
«مرحلهی اول در این فرایند، شکلگیری انقلاب اسلامی است و پس از آن باید بلافاصله نظام اسلامی تشکیل شود که هنر بزرگ امام خمینی رحمهالله نیز ایجاد نظام اسلامی بود. مرحلهی سوم را که اکنون در آن قرار داریم، "تشکیل #دولت_اسلامی" یعنی تشکیل دولتی براساس الگوها و معیارهای کاملاً اسلامی است. تا وقتی این مرحله بهطور کامل محقق نشده است، نوبت به تشکیل جامعهی اسلامی نمیرسد و در این صورت، موضوع سبک زندگی اسلامی نیز صرفاً در سطح گفتمانسازی در جامعه باقی خواهد ماند.
تمدن اسلامی، #کشورگشایی نیست بلکه به معنای تأثیر پذیرفتن فکری ملتها از اسلام است.
الگوهای رایج #توسعه، از لحاظ مبانی، غلط و بر پایهی #اومانیسم و اصول غیر الهی هستند و از لحاظ آثار و نتایج نیز نتوانستهاند وعدههایی را که درخصوص ارزشهایی نظیر «#آزادی» و «#عدالت» داده بودند، محقق کنند.
ایران، زمینهی تحقق این الگو است و اگر به فرهنگ، تاریخ، #جغرافیا، #اقلیم، آداب و سنن و سرمایههای انسانی و طبیعی کشور توجه نشود، الگوی پیشرفت، سندی غیر قابل تحقق و بدون استفاده خواهد شد».
دیدار اعضای شورای عالی «مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» . ۱۳۹۵/۰۲/۰۶
#آیتالله_خامنهای
#جغرافیای_تاریخی
#فرآیند_تحقق_اهداف_اسلامی
#الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت
#دولتسازی
#دولت_اسلامی
#تمدن_نوین_اسلامی
#ایران
#ژئوپلیتیک
@doranejadid
بررسی یک واقعهی بزرگ تاریخی که قرار است آینده را متحول کند، وقتیکه هنوز زمان زیادی از وقوع آن نگذشته، احتیاج به نبوغ، پختگی و خبرگی فراوان دارد.
بلاشک مهمترین و بزرگترین واقعهی عصر حاضر، #انقلاب_اسلامی ایران به رهبری امام خمینی قدسسرهالشریف است. شناخت صحیحِ آن، مستلزم داشتن دیدی فراتر از آمارها و گزارشها و نگاهی فراسیاسی، انقلابی و مکتبی است. کسی میتواند تحلیل جامعی ارائه کند که در طول عمر پرماجرای انقلاب، پیوسته با آن همراه و اساس نظام فکریاش، منطبق بر اساس نظام فکری معمار بزرگ انقلاب باشد.
در مراسم بزرگداشت «نخستین دههی انقلاب اسلامی» در ۱۲ بهمن ۱۳۶۷، حضرت آیتالله خامنهای، ریاست جمهور وقت، سخنرانی تاریخی ای در هتل لالهی تهران و در جمع فرهیختگان و اندیشمندان داخلی و میهمانان خارجی به یادگار میگذارند که زوایای مهم انقلاب اسلامی در آن تبیین میشود.
متن حاضر، مختصری از بیانات معظم له در مراسم بزرگداشت «نخستین دهه ی انقلاب اسلامی» سال ۶۷ می باشد.
#آیتالله_خامنهای
#اولین_دههی_انقلاب
#دوازدهم_بهمن1367
#انقلاب_تاریخی
@doranejadid
🎈نخستین دههی انقلاب اسلامی (بخش یازدهم)
❎ سخنرانی آیتالله خامنهای در 12 بهمن 1367:
«پایگاهی را که #انقلاب_اسلامی ویران کرد، یعنی نظام پادشاهی در ایران یکی از بزرگترین و قویترین پایگاههای استعمار بود.
اولاً ایران ازلحاظ جغرافیایی یک منطقهی بسیار استراتژیک و بسیار مهم و فوقالعاده است. ارتباطش به خلیجفارس و دریای عمان و اقیانوس هند و ازطرفِ شمال به اروپا، حادثهی مهمی را در ارتباطات جهانی بهوجود میآورد و همیشه هم قبل از آنیکه حتی معادن نفت استخراج بشود بهخاطر همین موقعیت حساس جغرافیایی، یک منطقهی بسیار مهم استراتژیک بوده است.
از قرن هجدهم مورد توجه استعمارگرهای دنیا ـ که تازه داشتند سر بلند میکردند ـ قرار گرفت؛ آنوقت هنوز نفت هم استخراج نشده بود ...یک کشور ثروتمند ازلحاظ طبیعی، مهم ازلحاظ موقعیت جغرافیایی، با مردم هوشمند، با فرهنگ بسیار سابقهدار و عمیق.
نظام شاهنشاهی هم فوقالعاده مهم بود. شاید شما ندانید در اغلب حوادثی که در منطقهی خاورمیانه اتفاق میافتاد که آمریکا در آن یک سودی داشت، شاه هم دخالت داشت. کمک به نظامهای مرتجع، حمایت از حکومتهای وابسته، مبارزه و معارضه با همهی حکومتهایی که ضد استعماری و ضد غربی هستند.
با بعضی از حکومتهایی که صِبغهی انقلابی داشتند، شاه تا آخر هم آشتی و رابطه برقرار نکرد. مأمن خبیثترین عناصر این منطقه ـ یعنی صهیونیستها، سیاستمدارها و ژنرالهای اسرائیلی - که آن روزها دائماً انفجارهای فداییان فلسطینی آنها را میلرزاند - برای استراحت و آرامش، مکرر به اینجا میآمدند. یک منطقهی مخصوصی برای پذیرایی از آنها بود، یک باغ بسیار عالی و قصور خیلی خوب. آن روزی که اعراب نفتشان را نسبت به غرب قطع کردند، ایران و شاه ایران بود که به تنهایی ایستاد و گفت که من نفت آمریکا و غرب را تأمین میکنم، شیرهای نفتش را باز کرد، تولیدش را بالا برد، به اسرائیل و آفریقای جنوبی کمک میکرد. ، برای اینکه منافع استعمار و استکبار در آفریقای جنوبی تأمین بشود، از اینجا کمک میکرد. شاه یک عنصر بسیار فعال به نفع آمریکا و غرب بود و برای آمریکا بسیار ارزشمند.
آن ایران، آن رژیم سلطنت و شاه مقبور و خبیث که تمام این امکان عظیم کشور را دربَست در اختیار آمریکاییها گذاشته بود، پایگاهی با این عظمت که انقلاب اسلامی آن را تخریب و تصرف کرد. از این جهت هم انقلاب یکی از مهمترین شاخصهها را دارد. در این چند دههی اخیر، کمتر انقلابی در دنیا شناختیم و میشناسیم آن نقطهای را که از دست استکبار گرفتند اینقدر حائز اهمیت باشد».
#آیتالله_خامنهای
#اولین_دههی_انقلاب
#دوازدهم_بهمن1367
#پایگاه_استعمار
#نفت
#ژئوپلیتیک
#ژئواستراتژیک
@doranejadid
🎈نخستین دههی انقلاب اسلامی (بخش دوازدهم)
❎ سخنرانی آیتالله خامنهای در 12 بهمن 1367:
«این انقلاب چون بر مبنای اسلام حرکت میکرد بنابراین روی تمام عالم اسلام نفوذ بالقوه داشت. استکبار این را فهمید. تمام ملتهای اسلامی، منهای حکومتهای اسلامی، در آسیا، اروپا، آفریقا و آمریکا، در هرجا که بودند، دلشان تپید و بهخاطر این انقلاب احساس جاذبه کردند.
هر سه عنصر در این انقلاب جمع بود. انقلابی بود با آن جهانبینی و تلقّی جدید از عالم و ارائهی حل مشکلات و آوردن سرفصلهای جدید در بینش و زندگی بشر؛ انقلابی بود با تخریب یک پایگاه عظیم و انقلابی بود با حوزهی نفوذ طبیعی بسیار وسیع که حدّاقلش دنیای اسلام است. بنابراین این انقلاب، یک انقلاب برجسته و شاخص بود. و من بر این اساس عرض میکنم: ما این انقلاب را یک "انقلاب تاریخی" میدانیم، یعنی انقلابی است که تأثیراتش در تاریخ آیندهی دنیای اسلام، غیرقابل اجتناب است. نمیتوانند با آن کاری کنند.
تاریخ را براساس انقلابها میتوانیم طبقهبندی کنیم. هر حادثهی انقلابی و هر تحول انقلابی بزرگ، در هر مقطعی از تاریخ که اتفاق افتاده، یک عصر را بهدنبال خودش داشته است. حادثهی انقلاب فرانسه یک عصر را با ویژگیهای خودش، بهدنبال خودش آورد. همچنانیکه انقلاب سوسیالیستی در کشور روسیه، یک عصر را با ویژگیها و خصوصیات خودش بهدنبال خودش آورد؛ و انقلاب اسلامی ایران، قطعاً آن انقلابی است که "عصر تاریخ اسلام" را یا «عصر #انقلاب_اسلامی» را بهدنبال خودش خواهد آورد. ملتهای مسلمان، تأثیرات عمیق و عظیمی را از این انقلاب پذیرفتند و گرفتند، و دلیل دشمنیهای بسیار خشن استکبار هم با این انقلاب، همین تأثیری بوده که در آینده دارد.
#آیتالله_خامنهای
#اولین_دههی_انقلاب
#دوازدهم_بهمن1367
#نفوذ_در_پیرامون
#تلقی_جدید_از_عالم
#جهانبینی
#انقلاب_تاریخی
#آیندهی_دنیای_اسلام
#طبقهبندی_تاریخ
#انقلاب_سوسیالیستی
#عصر_تاریخ_اسلام
#عصر_انقلاب_اسلامی
@doranejadid
🎈نخستین دههی انقلاب اسلامی (بخش چهاردهم)
❎ سخنرانی آیتالله خامنهای در 12 بهمن 1367:
«در جنگ تحمیلی، غیر از #آمریکا که علناً و صریحاً از #عراق حمایت کرد و شوروی که عمدهی تسلیحات عراق را داد و #فرانسه که بخش مهمی از تسلیحات عراق را داد و انگلیس که انواع و اقسام کمکهای ممکن را به عراق کرد. علاوه بر همهی اینها، حتی آلمان که آن روزهای جنگ که با ما روابطش نسبتاً دوستانه بود، امروز خبرها و گزارشهایی نشان میدهد که در دوران جنگ تحمیلی، شرکتهای آلمانی، مواد شیمیایی برای ایجاد بمب شیمیایی به عراق دادند؛ در این حد!
ایتالیا که درست نقطهی مقابل ما نبود و درمقابل ما قرار نگرفته بود حتی به عراق کمک کرد؛ هلیکوپترهایی که متعلق به ما بود و جنگی هم نبود و پول آن قبلها داده شده بود و توی انبارهای #ایتالیا بود، پولش را هم داده بودیم؛ در مقام کمک به عراق به ما نداد. چون احساس کرد ممکن است به ما کمک کند و به عراق فشار بیاورد. حتی دولت ژاپن در اواخر به گروه فشار علیه انقلاب اسلامی پیوست. آن هم برای فشار علیه جمهوری اسلامی از روشهای مخصوص خودش استفاده کرد.
دولت شوروی که اینقدر برای عراق تجهیزات، از انواع و اقسامش فراهم کرد و بهدنبال شوروی، دولتهای اروپای شرقی کلاً در کار جنگ، در آموزش و در تسلیحات و مواد اولیه و ساخت کارخانجات در خدمت عراق قرار گرفتند. شاید جالب باشد که بشنوید در دوران جنگ، یکوقتی پیش آمد ما یک مقدار سیم خاردار از کشوری خریدیم و میدانید که سیم خاردار تأثیرش در جنگِ به این عظمت مگر چقدر است، دولت شوروی اجازه نداد که این سیم خاردار را از داخل خاک او ترانزیت کنیم؛ تا این حد!
تمام غرب و شرق علیه ما و به نفع دشمن ما متحد شدند. یعنی هم اروپا، هم #شوروی، هم آمریکا، #اروپای_شرقی، #اروپای_غربی، حالا دولتهای مرتجع منطقه و بعضی دولتهای وابستهای که جاهای دیگر هستند را ذکر نمیکنم و اسم نمیآورم، قابل ذکر نیستند، اگرچه کمک آنها هم بیتأثیر نبود.
تمام این قدرتها علیه جمهوری اسلامی متحد شدند. چرا؟ بهخاطر اصول ما. پس اصول ما آنچنان است که وقتی پایبند به او بشویم، هیچ بخشی از دنیای قدرتمند نمیماند که با ما مخالف نشود. و انقلاب علیرغم اینهمه مخالف، صد در صد اصول خودش را حفظ کرد. ما یک قدم از اصولمان عقب ننشستیم. اگرچه دنیای استکباری خواست این شبهه را القا کند که گویا #انقلاب_اسلامی در حال تجدیدنظر در خودش است؛ نه! این جزء همان ترفندهایی است که اینها همواره علیه انقلاب بهکار زدند».
#آیتالله_خامنهای
#اولین_دههی_انقلاب
#دوازدهم_بهمن1367
#جنگ_تحمیلی
#اصول_انقلاب
@doranejadid
🎈نخستین دههی انقلاب اسلامی (بخش شانزدهم)
❎ سخنرانی آیتالله خامنهای در 12 بهمن 1367:
«مسئلهی بعدی این است که این انقلاب موفق بوده است. شرح مبسوطی دارد. ما خودمان را یکی از موفقترینها میدانیم. این بهمعنایِ این نیست که به تمام هدفهایمان رسیدیم. انتظار این را هم نداشتیم. هدفمان این است که تمام شئون جامعه، اسلامی اداره بشود. امروز آنجور نیستیم، این را متواضعانه قبول میکنیم و اعتراف میکنیم. ما به این سمت داریم حرکت میکنیم. افتخار میکنیم که حرکتمان را به سمت اسلامی شدنِ صد در صد ادامه دادیم و ادامه خواهیم داد. اما تا به آنجا برسیم، فاصلهی زیادی است.
هدف ما ریشهکن کردن فقر است. ما به این هدف دست نیافتیم، اما به این سمت حرکت میکنیم. هدف، کم کردن فاصلهی بین قشرهاست، قشرهای اجتماعی، فقر و غِنا. این فاصله در دوران گذشته، یک درهی عمیق بود. ثروتهای افسانهای در کنار فقر عظیم مردم در این کشور وجود داشت و در همهی جای کشور محسوس بود. من در دوران پیش از انقلاب، در یکی از سختترین و محرومترین مناطق این کشور، مدتها تبعید بودم و زندگی آنها را از نزدیک دیدم و در غیر آن، در همهی مناطق کشور از فقر همواره خبری بود.
بعد از انقلاب، حجم بعضی از فعالیتهای جمهوری اسلامی، در برخی از بخشها چند برابر حجم تلاش مشابه آن رژیم در طول پنجاه سال است. اما هنوز به هدفها نرسیدیم. هدف ما ریشهکن کردن جهل است، هدف ما استقرار نظام عدالت اجتماعی است، هدف ما زدودن اخلاقیات فاسد از مردم است، برادر کردن انسانهاست. داریم تلاش میکنیم. افتخار ما و ادعای ما این است که در این راه تلاش میکنیم. نمیگوییم رسیدیم، اما در این تلاش هرگز متوقف نشدیم و در این راه پیش رفتیم و توفیق انقلاب این است.
موفق بودن انقلاب بهاینمعنا نیست که یک انقلابی در ظرف چند سال بتواند بهکلی تمام بنیادهای جامعه را دگرگون کند و تمام اهدافش را پیاده کند. این یک امر خیالی است. تحقق یافتن آن ظرف چند سال رؤیایی است. قابل تحقق است، اما در بلندمدت. موفقیت برای انقلاب این است که در این راه حرکت کند، پیش برود، هیچ متوقف نشود و هیچ ملامتِ ملامتگری، او را به تردید نیندازد».
#آیتالله_خامنهای
#اولین_دههی_انقلاب
#دوازدهم_بهمن1367
#جنگ_تحمیلی
#دستاوردهای_انقلاب
#اسلامی_شدن_جامعه
#حرکت_عمومی_انقلاب
#برادری_انسانها
#انقلاب_اسلامی
@doranejadid
🎈نخستین دههی انقلاب اسلامی (بخش هفدهم)
❎ سخنرانی آیتالله خامنهای در 12 بهمن 1367:
مسالهی دیگر، عناصر تدوام #انقلاب_اسلامی است.
یک عنصر، عنصر عقیدهی اسلامی است. یک عنصر، عنصر حضور مردمی است. یک عنصر، عنصر قوت رهبری است. بِلاتردید هرکدام از اینها نقش خودشان را دارند. هر سهی اینها به هم مربوطند. یعنی اگر عقیدهی اسلامی نبود، حضور مردم به این شدت نبود.
یکی از رهبران جنوب آفریقا به من میگفت شما که در مورد کشور آفریقای جنوبی، انگیزه و احساس دارید، باید بدانید که آن حادثهای که در کشور ایران اتفاق افتاد، در آن کشور نمیتواند اتفاق بیفتد. برای خاطر اینکه آن ایمان مردمی که در کشور شما بود، آنجا نیست و این حرف درستی است. پس مردمی بودنِ انقلاب، به اسلامی بودن انقلاب وابسته است.
قوت و قدرت رهبری، نفوذ عظیم رهبری و حکمت رهبر، ناشی از موقعیت دینی اوست. اینهم به اسلام برمیگردد، یعنی اگر رهبر یعنی یک فقیه عادل، مرجع تقلید و مقتدا صفتی نبود، ایمان مردم را بر نمیانگیخت. به برکت اینکه رهبر، چنین شأنی دارد برای حدوث انقلاب و بقای انقلاب از عنصر ایمانِ عمیق مردم استفاده شد. و من روی همین نکته است که میخواهم تکیه کنم؛ "مسئلهی ولایتفقیه".
بعضی از تحلیلگران ولایتفقیه را بهجای اینکه بهعنوان یک عنصر مترقی و بسیار حائز اهمیت تلقّی کنند، بهعنوان یک نقطهی مبهم تحلیل کردند یا تعبیر غلطی از او کردند. من عرض میکنم: ولایتفقیه بهمعنایِ حاکمیت انسان فقیه و دینشناس، عادل، در حد عدالت و محبوب مردم و مقتدای دینی مردم است نه بهمعنایِ حاکمیت یک قشر».
#آیتالله_خامنهای
#اولین_دههی_انقلاب
#دوازدهم_بهمن1367
#عناصر_تداوم_انقلاب
#ولایت_فقیه
@doranejadid
🎈نخستین دههی انقلاب اسلامی (بخش نوزدهم و پایانی)
❎ سخنرانی آیتالله خامنهای در 12 بهمن 1367:
«دربارهی آیندهی انقلاب حرفهای زیادی داریم و من بهصورت یک کلمه عرض میکنم که این انقلاب آیندهاش تضمینشده است، قطعی است، زوالپذیر نیست.
و هیچیک از تدابیری که دشمن تاکنون برای اضمحلال این انقلاب اندیشیده، کفایت این کار را نداشته و باز هم ندارد. علت هم این است که دشمن انقلاب را نمیشناسد. دستگاههای تحقیق و بررسی و مراکز تحقیقاتی استراتژیک استکبار جهانی، #انقلاب_اسلامی را هنوز به درستی نمیشناسند. همچنانیکه نهضت اسلامی را قبل از پیروزی انقلاب نمیشناختند.
بعد از آنیکه انقلاب پیروز شد، در تمام اسناد و مدارکی که در اختیار رژیم گذشته و متعلق به دستگاههای جاسوسی بیگانه بود آنچه که اینها تحلیل و بررسی کردند را دیدیم، از زمین تا آسمان با واقعیت تفاوت دارد. استکبار در ایران شکست خورد، چون نهضت را نمیشناخت. تاکنون هم همواره سلاح آمریکا و استکبار درمقابلِ انقلاب، کُند شده بهخاطر اینکه انقلاب را نمیشناخته، بازهم نمیشناسد.
آینده خوب است. عناصر حرکت انقلاب در او فراوان است، عناصر بقا و حیات در انقلاب فراوان است، البته دشمن هم زیاد دارد، دشمنش هم قوی است، اما دشمن هم درست نمیشناسد. علاوه بر اینکه بلاشک عنصرِ اقتدار، بیشتر از قدرت دشمن است، بهخاطر اینکه قرآن میفرماید: «اِنَّ كَیدَ الشَّیطانِ كانَ ضَعیفًا».
#آیتالله_خامنهای
#اولین_دههی_انقلاب
#دوازدهم_بهمن1367
#آیندهی_انقلاب
#زوالناپذیری_انقلاب
#تضمینشدهبودن_انقلاب
#آیندهی_قطعی
#عناصر_حرکت_انقلاب
#عنصر_اقتدار_انقلاب
#نهضت_اسلامی
#ناشناختگی_انقلاب
@doranejadid
❎ امکان عبور از مدرنیته و ظهور یک دوران تاریخی جدید در عالم
مدرنیته، شیوههایی از زندگی و سازماندهی اجتماعی است که از قرن هفدهم در اروپا پیدا شد و بهتدریج در سرتاسر عالم، کم و بیش نفوذ پیدا کرد. با این وجود، در اواخر قرن بیستم و در آغاز هزارهی جدید، بسیاری از اندیشمندان چنین استدلال میکنند که جهان در آغاز عصری نو قرار گرفته است و علوم اجتماعی باید در برابر آن واکنش نشان دهند؛ چراکه این عصر نوپدید ما را به فراسوی مدرنیته کشانده است. بسیاری از اصطلاحات ما را به این گذار آگاه میکنند؛ مانند نظام اجتماعی جدید؛ جامعهی اطلاعاتی و جامعهی مصرفی. این واژگان به ما یادآور میشوند که حالت پیشین امور اجتماعی در شرف پایانگرفتن است و ما وارد دورهی پسامدرنیته و پساصنعتی شدهایم.
برخی دیگر از اندیشمندان در معرفی #عصر_جدید، تحولات نهادی را مطمح نظر قرار میدهند؛ مثلا معتقدند که ما از "نظام مبتنی بر ساخت کارخانهای کالاهای مادی" بهسوی نظامی گام برمیداریم که اساسا با "اطلاعات" سروکار دارد. فرانسوا لیوتار، که شیوع واژهی پستمدرنیته به وی منسوب است، دوران جدید بعد از #مدرنیته را «رویگردانی از کوشش در جهت مبتنیساختن #معرفت_شناسی بر پیشرفت طراحیشده بهوسیلهی انسان و دوریگزیدن از این نوع اعتقاد» تعریف میکند. به باور لیوتار، در عصر جدید، جوامع انسانی میخواهند از "روایت بزرگ" و "طرح داستانی" مدرن که میگوید بشریت همچون موجوداتی با گذشتهی معین و آیندهی پیشبینیشده است، عبور کنند.
#آیت_الله_خامنهای، که دیدگاه تاریخی ایشان مسبوق به سالهای پیش از پیروزی #انقلاب_اسلامی است، به امکان شکلگیری دوران جدیدی در عالم اشاره کرده و ضمن تصریح بر تحققپذیربودن آن، اسلام را واجد توان و توشهی لازم برای معماری #دوران_جدید_عالم معرفی میکنند. ایشان برای این منظور بر توحید اجتماعی و معنویت فطری تاکید کرده و افق مطلوب و منوی انقلاب را دستیابی به تمدنی بر مبنای قرائت اجتماعی از اسلام برای بسط معنویت فطری عنوان مینمایند.
#مدرنیته
#عبور_از_مدرنیته
#قرن_هفدهم
#پستمدرنیسم
#لیوتار
#آیتالله_خامنهای
#تمدن_نوین_اسلامی
#دوران_قدیم_عالم
#توحید_اجتماعی
#معنویت_فطری
@doranejadid
❎ فرد هالیدی (Fred Halliday) و سخن ناشنیدهی انقلاب اسلامی
"فرد هالیدی" از اندیشمندان سیاسی برجستهی ایرلندی، عضو رسمی فرهنگستان بریتانیا، استاد دانشگاه LSE لندن، متخصص حوزهی مطالعاتی #ایران و عربستان است. دغدغهی عمدهی وی، نقش انقلابها در روابط بینالملل است و دربارهی انقلاب اسلامی ایران نظرات قابل تاملی ارائه کرده است.
فرد هالیدی در ایران با کتاب معروفاش "ایران: دیکتاتوری و توسعه" شناخته میشود؛ وی یک سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی - یعنی در سال 1356 - این اثر را منتشر نمود و به بررسی ساختار اقتصادی-سیاسی رژیم پهلوی پرداخت. بهگفتهی خود وی، او نیز همانند اکثریت قریب به اتفاق تحلیلگران و اندیشمندان سیاسی جهان، اصلا گمان نمیکرد که انقلابی در ایران صورت بگیرد. اهمیت کتاب هالیدی به این مطلب مربوط است که با وجود پرداختن به مشکلات عمدهی حکومت پهلوی، نشانههای بروز یک انقلاب قریبالوقوع در آن دیده نمیشود. بهاینترتیب، وقتی در کمتر از یک سال بعد از چاپ کتاب، انقلاب اسلامی در ایران بهوقوع پیوست، هالیدی راهی ایران شد و با تکمیل مطالعات خود، بعد از ویرایش این کتاب، اثری تحتعنوان "مقدمهای بر انقلاب ایران" را نگارش کرد که در یک مدت کوتاه به چاپ دوم رسید.
هالیدی در گردهمایی سال ۲۰۰۹ در مدرسه اقتصاد لندن، مصادف با سیسالگی انقلاب اسلامی ایران، این انقلاب را مدرنترین انقلاب تاریخ نامید و آن را غیرخشونتآمیزترین انقلاب جهان خواند و افزود: ایرانیها بزرگترین اجتماعات تاریخ بشر را در تظاهرات انقلابی و بهویژه در استقبال از آیتالله خمینی انجام دادهاند؛ در سالهای پس از انقلاب نیز در این کشور سطحی از آزادی بیان عقاید مختلف در حکومت و جامعه دیده میشود که در هیچ حکومت انقلابی دیگری در جهان وجود ندارد.
نکتهی بسیار مهم صحبتهای فرد هالیدی در این سخنرانی، این عبارت پایانیاش بود که گفت: «سی سال بعد از انقلاب، دنیا هنوز حرف جمهوری اسلامی و این ملت بزرگ را نشنیده است».
لینک اطلاعات مربوط به فرد هالیدی در ویکی لیکس:
https://en.wikipedia.org/wiki/Fred_Halliday
لینک سخنرانی فرد هالیدی در مدرسه اقتصادی لندن، بهمناسبت 30 سالگی انقلاب اسلامی ایران:
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2009/02/090224_og_bd_lse_revolution.shtml
#فرد_هالیدی
#انقلاب_اسلامی
#نظریههای_انقلاب
#شواهد_دیگران
#منابع_مکتوب
@doranejadid
❎ کرونا و بزنگاههای نزاع تمدنی اسلام و غرب
کرنش در برابر دستاوردهای تمدن غالب، روح دمیدهشده در تولیدات و محصولات یک تمدن است. تا زمانی که این کرنش پابرجا باشد، میتوان از حاکمیت آن تمدن صحبت کرد؛ بههمینترتیب، سر باز زدن از این کرنش را نیز میتوان از نشانههای انحطاط آن تمدن دانست. امروزه جریانهای مهمی را میتوان در دنیا نام برد که از سجدهکردن در برابر محصولات مدرنیته احتراز میکنند و از مطالبهی یک امکان جدید برای زیست اجتماعی، ولو توام با لکنت و ابهام، صحبت میکنند. جریانی که #انقلاب_اسلامی در نوک این حرکت قرار دارد و شهر قم، کانون آن محسوب میشود.
طب مدرن از محصولات تجدد است. اگر آحاد جماعات بشری بهشکل همهجانبهای آن را پذیرفته باشند، باید بگوییم که هنوز خلل چندانی بر سیطرهی مدرنیته در جهان وارد نشده است؛ اما مشاهدهی وجوه جدی از ناکارآمدی و ناتوانی در پاسخگویی به مشکلات سلامت و بهداشت و درمان بشر را میتوان از نشانههای انسداد این تمدن قلمداد کرد؛ بهویژه اگر جریانهای آوانگاردی پیدا شده باشند که رفع ناتواناییهای طب مدرن را در عداد توانمندیهای خود بدانند و خود را در معرض یک آزمون تمدنی قرار بدهند.
اگرچه طب سنتی ایرانی و طب قدیم اسلامی هنوز در کشور ما به یک نظام درمانی منسجمی تبدیل نشده و جایگزینی محیا و ساختیافته برای جایگزینی نظام سلامت مدرن محسوب نمیشود، اما مشخص است که این الگوی درمانی در کنار طب مدرن، بهعنوان طب مکمل پذیرفته شده و بهکارگرفته میشود. با اینوجود، قرارگرفتن گسل طب مدرن و طب مکمل زمانی فعال میشود که از یکسو طب هاریسونی نتواند به یک مسالهی درمانی فراگیر پاسخ بدهد، و طب سنتی اسلامی در عمل ثابت کند که میتواند تمامقد در میدان حاضر شده و مسالهی غیرقابلحل این نظام درمانی را مرتفع نماید. اگر چنین اتفاقی رقم بخورد، باید اپیدمی کرونا را بهمثابه آشکارکنندهی ظهور دوران جدیدی در عالم پزشکی بهحساب آوریم و پدیدارشدن نقطهی عطف جدیدی را در تاریخ پزشکی جهان اعلام کنیم.
البته بهنظر میرسد که این مساله به این سادگی اتفاق نخواهد افتاد؛ یعنی نه نظام مسلط پزشکی به این آسانی تن به این دوئل تمدنی خواهد داد؛ و نه طب سنتی و اسلامی به این سادگی خواهد توانست از این آزمون عبور کند و بهفرض قبولی، خود را در قالب نظام سلامت و درمان جایگزین به جامعه معرفی کند. با این وجود باید به سه مطلب توجه کرد:
1️⃣ نکتهی نخست؛ فراهمنکردن زمینه برای این دوئل را باید بهحساب ضعف نظام پزشکی مدرنیته نوشت؛ چرا که هزینهی اصلی این مبارزه، در صورت شکست، بهگردهی طب سنتی و اسلامی گذاشته خواهد شد.
2️⃣ نکتهی دوم؛ اگر طب سنتی و اسلامی بتواند همچون سیاوش سوگند بخورد و از آتش این آزمون سربلند گذر کند، خلاء ساختاری این الگوی درمانی باز هم آن را بهچالش خواهد کشید و مانع تبدیلشدنش به یک نظام جایگزین بهداشتی و درمانی خواهد شد. مسالهای که حکمای این جریان به آن توجه نمیکنند و خود را صرفا در سطح یک حرکت آوانگارد تقلیل میدهند. باید پذیرفت که این الگوی ریشهدار و تاریخی برای تبدیلشدن به یک الگوی تمدنی فاصلهی زیادی دارد و متاسفانه همت مردانهای در میان حکمای این جریان برای برنامهریزی در این جهت دیده نمیشود.
3️⃣ نکتهی سوم؛ الگوریتم حوادث چند ماه اخیر و نحوهی اعلام خبر گسترش کرونا در ایران نیز به این گمانه دامن میزند که ظرفیت طب ایرانی اسلامی برای بهچالشکشاندن محصولات تمدن غرب جدی گرفته شده است.
▫️ تصاویر آتشزدن کتاب هاریسون توسط آیتالله تبریزیان در حالی بهطور گسترده در شبکههای اجتماعی منتشر شد که این تصاویر سالها پیش اتفاق افتاده بود؛ این بمب خبری حوزهی علمیهی قم را مجبور به موضعگیری کرد و در زمان شیوع کرونا، آن را در یک فشار رسانهای قرار داد. تبعا حوزهی علمیهی قم که در این بمب خبری خلع سلاح شده است، نمیتواند بهعنوان یک تکیهگاه معرفتی برای طب اسلامی مطرح شود.
▫️ همچنین، معرفی قم بهعنوان کانون نشر کرونا در ایران در حالی اتفاق افتاده است که شواهد متعددی مبنیبر کاذب بودن این خبر وجود دارند.
اگر این سناریو را محتمل بدانیم، باید بگوییم که حفظ هژمونی تمدن غرب را واداشته است تا از آبشخور اپیدمی کرونا، به کانون جوشش علمی تمدن جدید (یعنی قم) و مظاهر این توان (مساجد، جماعات و طب اسلامی) ضربهی حسابشدهای وارد کند و سخنگفتن دربارهی تمدن نوین اسلامی را به تمسخر بگیرد و آن را تلاشی موهوم جلوه دهد.
#یادداشتها
#اپیدمی
#قم
#طب_اسلامی
#تمدن_نوین_اسلامی
#تمدن_غرب
#مدرنیته
#طب_هاریسونی
@doranejadid
⭕️ عقیده بهتر است یا ثروت؟!
👈 بهمناسبت سالگرد شهید بدون مرز "کنت لوکا گائتانی لاواتلی"
یکی از ویژگیهای عصر قدیم، دوئالیسم یا دوگانهسازی بود. علم یا عمل، دنیا یا آخرت، دین یا دانش، انسان یا خدا و ... . و در پس سر این دوگانهها چنین القا میکرد که گویا غیراز گزینههای مطرحشده، هیچ گزینهی دیگری هموزن آنها نیست.
ما هم که – بهقول آنها در یک کشور جهان سومی - زیر سلطهی تاریکیهایش بهسر میبردیم، بیخبر از همهجا پرسیدیم: علم بهتر است یا ثروت؟! و در پس این سوال خود را بین دو گزینهی مدرن مخیر میکردیم که آیا علم مدرن را یاد بگیرم یا بهدنبال ثروت دنیای مدرن بروم؟ اگر علم، که باید دانشگاه؛ اگر ثروت، که باید بیزینس بهسان یک #مرچنت مغربزمین. ستارهی علم یا انیشتین است یا هاروی یا دیگر قلههای علم کاربردی غرب؛ ستارهی ثروت هم یا گیتس است یا جابز یا دیگر قلههای اقتصاد دنیای جدید.
🔅بگذریم...
وقتی دوران جدید عالم با #انقلاب_اسلامی سر رسید و عصر جدیدی را آغاز کرد و فصل نوینی را بهروی دنیا گشود، بودند آزادههایی که در همین قلهها زندگی میکردند؛ جان زندهی آنها طلیعهی تازهی دوران را درک کرد و قلهی روزگار کهنهی خود را حضیضی بیش نیافت. بار بست و رهسپار عالم جدید شد.
امروز، 13 فروردین، سالگرد شهادت "لوکا لاواتللی"، از دوستان صمیمی شهید ادواردو آنیللی است. لوکا، بین انتخاب عقیده و ثروت مخیر شده بود. اینکه وارث ثروت پدری شود که از سلاطین کارخانههای شرابسازی جهان بود؛ یا در عداد اولین پرستوهای فرامرزی انقلاب اسلامی درآید و در طلوع #دوران_جدید_عالم، از ستارههایی باشد که راه را میتوان با آنها شناخت. لوکا لاواتللی، عقیده را انتخاب کرد. دوربینی را بهدست گرفت و پشت با دنیای مستهجن زد و در کسوت خبرنگار در جبهههای نبرد #افغانستان و کوزوو حضور پیدا کرد؛ همانجا بود که با احمدشاهمسعود آشنا شد. لوکا در 1988 بههمراه آنیللی به #ایران آمد و به آیین تشیع گروید.
ترد از طرف خانواده، از دستدادن ثروت هنگفت پدری و دهها مشکل دیگر نتوانست لوکا را از این مسیر برگرداند. تا در نهایت، مزد پایمردی در مسیر حق را در 13 فروردین 1386 – 2007 میلادی – گرفت و شهد شیرین شهادت را سر کشید و مهر تاییدی بر این واقعیت زد که دوران جدید نه در ایران که در عالم آغاز شده است؛ دورانی که نه مرز میشناسد و نه طبقهی اجتماعی.
#لوکا_لاواتللی
#ادواردو_آنیللی
#شهدای_بدون_مرز
@doranejadid
⭕️ انقلاب اسلامی: لرزهای در گسلهای سیاست ایرانی
دانش سیاست، دانش ادارهی ساحت عمومی و نظام اجتماعی است. لذا وقتی در حوزه عمومی جامعه، یک #انقلاب_اجتماعی یا #انقلاب_کبیر رخ میدهد، بنیان سیاست اساسا دگرگون میشود. درست همانگونه که بعد از #انقلاب_سیاسی، رژیم سیاسی متحول میشود، در انقلاب اجتماعی حتی نهاد علم سیاست نیز در معرض تغییرات بنیادین قرار میگیرد؛ چراکه باید ترتیبات و تنظیمات جامعه از نظام ارزشی متفاوتی تبعیت کند. چنین تغییراتی لاجرم گسلهای تاریخی در سیاست یک ملت را تشدید خواهد کرد و پیامدهایی نیز از خود بهجای خواهد گذاشت.
پیروزی #انقلاب_اسلامی در ایران، گسلهای سهگانهی سیاست در ایران معاصر را فعال کرده است. امروزه اگرچه آثار آوار این زلزلهها برای ما مشهود است، اما کمتر به این نکته توجه کردهایم که به جای آوار، به شناخت گسلها توجه کنیم و فضا-سیاست کشورمان را از آثار این گسلها ایمن نگه داریم. ترمیم و اعتلای سیاست ایرانی و ساخت کشوری قدرتمند و موثر در تحولات سیاسی جهان چنین توجهاتی را بهجد نیاز دارد. فراموش نکنیم که هرچقدر در حوزه #تکنولوژی و بهداشت و عمران و ... هم که پیشرفت کنیم، بدون یک بنیان مستحکم سیاسی دانشبنیان که سرشار از حکمت تاریخی این سرزمین باشد، در دستیابی به قدرت پایدار و بالنده با نقصان مواجه خواهیم بود. دانش سیاسی بومی، مهمترین رکن پیشرفت ایران اسلامی است. آن را دریابیم.
#سیاست_ما
#سیاست_به_زبان_ساده
https://www.instagram.com/mh.taheri1980/
https://eitaa.com/doranejadid
⭕️ دولت-ملتسازی پس از عهدنامه ترکمنچای
با انعقاد صلح #وستفالیا در 1648 میلادی و پایانیافتن جنگهای چندصدسالهی خونبار در اروپا، جهان در آستانهی #نظم_نوین_جهانی قرار گرفت؛ علیرغم فرازوفرودهای فراوانی که اروپای جدید پس از این تاریخ به خود دیده است، اما هنوز هم میتوان سیاست جهان را در امتداد این حادثه مطالعه کرد. مهمترین رخداد جهانی بهتبع این قرارداد، تکثیر الگوی دولت-ملت در سرتاسر جهان بود؛ بهنحویکه بدون توجه به بوم ملی و فرهنگی ملتهای مختلف، الگوی سیاسی واحدی بر آنها اعمال گردید. عنوان این پروژهی جهانی، #دولت_ملت_سازی در جهان بود و #علوم_سیاسی جدید بهعنوان پشتیبان این پروژه خود را بازسازی کرد.
برای پروژهی دولت-ملتسازی در ایران، تاریخها و موقفهای مختلفی گمانهزنی شده است. برخی عصر صفویه را آغاز دولت-ملتسازی دانسته و برخی بر عصر ناصری تاکید داشتهاند. اگرچه این دو نقطهی زمانی درخور تامل است، اما بیشک یکی از نقطهعطفهای تاریخی برای این پروژه، عهدنامه #ترکمنچای در پی شکست لشگر نظامی ایران از روسیه در 1206 شمسی است؛ موقفی که زخمی تاریخی بر تن ما نشست و ایران معاصر با آن آغاز شد. سنت سیاسی و الگوی زمامداری، پس از این حادثه است که بهتدریج دستخوش تحول میشود و اندیشمندان، آهنگ این میکنند که دانش پشتیبان پیشرفتهای غرب جدید را وارد بوم ایران کنند تا این سرزمین صاحبتمدن از عطایا و مواهب تمدن جدید جا نماند. این #اخذ_و_اقتباس پرنشیب و فراز در طی زمان گاهی به نقطههایی میرسد که گروهی بر آن میشوند که عطای این موهبت را به لقایش ببخشند و به عهد سنتی خود بازگردند؛ گروهی دیگر نیز کلا سنت خود را انکار میکنند و پرستش وطن را در گرو این میبینند که سرتاپا فرنگی شوند. #ایران امروز در دو سر این پاره خط پیش آمده است. و امروز پرسش ما این است که سیاست ما چه باید باشد و ما بر اساس کدامین الگو باید زمامداری کنیم؟ آیا ما هم باید #دولتسازی مدرن را پیش برویم؟ دولتسازی در ایران کنونی ما چگونه باید باشد؟ این پرسش حتی در #انقلاب_اسلامی نیز پاسخ درخوری نیافته است.
#سیاست_ما
#سیاست_به_زبان_ساده
https://www.instagram.com/mh.taheri1980/
https://eitaa.com/doranejadid
⭕️ یوتوپیااندیشی برای تحول در سیاست
#انقلاب_اجتماعی یعنی تحول در نظم حاکم بر جامعه؛ یعنی آهنگ خروج از نظم مألوف به هوای نظم مطلوب؛ نظمی که لاجرم در #شهر، خودش را متجسد میکند و هرگونه زیستگاهی، تجسد رویایی از #نظم است. انقلاب اجتماعی یعنی سیاستورزیای تازه و ناگزیر، یعنی برآوردن و پردازش زیستگاهی بدیع. تبعا چنین نگاهی را میتوان با برچسب رادیکال به حاشیه راند یا آن را یک فانتزی آرمانگرایانه نامید؛ اما سخن من در این مجال، از جنس تقلا برای طراحی آرمانشهر و ترسیم یک خیال و #رویای_اجتماعی است. قصد ندارم نخی از دامن اندیشهام را به سیاست عملی گره بزنم. در قامت یک اتوپیست میخواهم در افق رویاهایی که در تاریخ ساختهاند به پرواز درآیم و خیال جدیدی بسازم که همگی با هم بهواسطه آن خیال به هم گره بخوریم. در یوتوپیاسازی میخواهیم مرزهای تفکر سیاسی بشر را توسعه دهیم، بدون آنکه متنعم از خوانی باشیم یا وجیزهگوی سلطانی. بگذریم...
مطلوب یک انقلاب اجتماعی، بهصرف تعویض و جایگزینشدن حاکمان و کارگزاران بهدست نمیآید. این را در انقلاب اجتماعی خودمان، یعنی #انقلاب_اسلامی میتوانیم شاهدش باشیم. بقا و دوام دوگانههای پرمخاطرهای همچون: «تعهد یا تخصص»، «انقلابی یا محافظهکار»، «عملگرایی یا نظرزدگی»، «اسلام یا مدرنیته» و ... همگی نشان میدهند که هنوز با گذشت بیش از چهار دهه از انقلاب سیاسی اسلامی، بستر حرکت برای تحول اجتماعی و معماری جامعهی جدید ایرانی-اسلامی همچنان نامساعد است و آگاهی مناسب و افق روشنی در رگ و جان این حرکت هنوز نضج نگرفته است.
انقلاب اجتماعی یعنی تحول در الگوی زیست جمعی؛ یعنی برانداختن آسودگی ناخوشایند و دلسپردن به تقلایی برای ساختن یک خیال سیاسی. یعنی تغییر صورت شهر یعنی ساختن یک یوتوپیا.
همچنانکه #اور را نمیتوان #پولیس دانست، پولیس هم «کامیونیتی» نیست؛ کامیونیتی هم غیر از «بورگ» است و بورگ غیر از «سیویتاس» و سیویتاس غیر از «مدینه»؛ زیستگاهی که میخواهیم غیر از همه اینهاست. زیستگاه ما چیست؟ زیستگاه ما چه تمایزی با این صورتهای تجربهشدهی تاریخی دارد؟ آیا میتوان در سیویتاس زیست و از تمدنی نو سخن گفت؟ غرب جدید به پولیس اندیشید، اما سیویتاس را ساخت؛ امروز که ما به #مدینه و #ساتراپ میاندیشیم، چهچیزی را میخواهیم بسازیم؟
#سیاست_ما
#سیاست_به_زبان_ساده
https://www.instagram.com/mh.taheri1980/
https://virgool.io/@mhtaheri
ششم: تغییر در نظم منطقهای و درگیریهای درونتمدنی مسلمانان
هژمونی غرب در غرب آسیا فروپاشیده و گرانیگاه چالشهایش به سمت جنوب شرق آسیا و همسایگی با چین رفته است. آمریکا در حال خروج از منطقه و واگذاری آن به جریانهای نیابتی بدونهزینه و حاشیه است. غرب روی گسلهای جهان اسلام حساب باز کرده و در سودای آن است که بدون تحمیل هزینه به بودجهی خود، ضمن شعلهورساختن منطقه و استفاده از آوردههای اقتصادی آن برای خزانهی خود، حضورش در جوار چین را توسعه ببخشد. بهاینترتیب مرزهای ما در حال ورود به دوران پرمخاطرهای خواهد بود که فنر فشردهی خواستههای تمدن ازدسترفتهی اسلامی از زبان برخی سیاستمداران بیرون خواهد جهید و سناریوهای تغییر در شرایط غرب آسیا را رقم خواهد زد.
هفتم: حضور همیشه حاضر یک غدهی سرطانی
اظهارات رئیس جمهور آذربایجان در وسع ایشان نیست و بیشتر به پخش صدای رژیم صهیونیستی در همسایگی شبیه است. اسرائیل دیگر کشور مذهبی این منطقه است که در 7 دههی گذشته مشغول #دولتسازی بوده است. #اسرائیل با ازدستدادن حضور امریکا در منطقه، بهدنبال افزایش تاثیر در سرکردگان سیاسی کشورهای مختلف غرب آسیاست؛ دولت باکو نیز سابقهی درازدامنی در این ارتباط منفعلانه دارد. با توجه به استراتژی عمدهی رژیم صهیونیستی در دکترین «هزار زخم کوچک»، تحرکات اخیر بیشتر در پی ایجاد تردید در داخل کشور است تا کفهی معادلات تمدنی را از #جبهه_مقاومت بهسمت اخوانیگری سنگینتر کند و معاملهی قرن را به سرانجام برساند.
هشتم: تشدید آشوب اطلاعاتی و اختلال در محاسبات ایران
آمادگی نظامی ایران ازیکسو، هزینهی بالای جنگ در منطقه ازسویدیگر احتمال وقوع درگیری را بهجد پایین میآورد، اما احتمالش را منتفی نمیسازد. قصد اصلی این تحرکات، ایجاد اختلال در محاسبات مسئولین «راستین» و وفادار به #انقلاب_اسلامی و دلبستهی ایران تمدنساز است که در حداقلیترین شکل خود میتواند به افزایش هزینهی محاسبهی تهدیدات و بالابردن ضریب خطای محاسباتی (از نوع هواپیمای اوکراین) منتهی شود. دیگر مقصد جدی این تحرکات و تحرکات بعدی که احتمالا با شروع فصل سرما و بالاتررفتن سوخت در ایران آغاز خواهد شد، بههمریختن صفوف داخلی ملت و افزایش اختلاف در میان سلایق مختلف سیاسی و دمیدن در شکاف میان دولت و مردم است؛ این امر میتواند در کنار گزینههای دیگر موجب بالارفتن احتمام آشوب در داخل، بهویژه در مناطق مرکزی ایران شود. مقصد دیگر این تحرکات، باجخواهی در پیمانهای بینالمللی است که میتواند در برجام ثمر بدهد. درصورت مقاومت و هوشیاری ایران، دور از انتظار نیست که شاهد تهدیدات ترکیبی از نوع قدرت هوشمند باشیم.
نه: نوشداروی دولتسازی
بحرانهای منطقهای غرب آسیا یک نوشدارو بیشتر ندارد که امید است پیش از مرگ سهراب تهیه شود. این نوشدارو دستیابی به الگوی دولتسازی خاورمیانهای است که از همهی ظرفیتهای این منطقه باید بهره ببرد؛ متاعی که بسیار گرانبها و البته مغفول است. در نبود این الگو، تقویت «امر ملی» و چشمپوشی جریانهای سیاسی از منافع حزبی و اهمیتدادن به منافع بلندمدت عمومی ضروری است.
⭕️ انسان: داستان تکراری ایستادن در بحران
چگونه نظمهای سیاسی از دل محیطهای آنارشیک متولد میشوند؟
هیچ فکر و اندیشهای در خلاء متولد نمیشود و در ساحل رشد نمیکند. بلوغ نظامهای فکری مرهون ایستادن و خوشدرخشیدن در کاروزارهایی چالشهایی است که انبوهی از سوال و مساله را بر سر نظام فکری آوار میکنند و او را به تحرک و تکامل وامیدارند. تولد صلح #وستفالیا از دل بحرانهای صدسالهی اروپا و فراگیرشدن این #نظم اروپایی در سرتاسر جهان -چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم- یکی از این تجربههای بشری است که در سه قرن گذشته آن را تجربه کردهایم. نظامهای فکری در مواجهه با چالشهای میدانی درصدد آن برمیآیند که آرایش عناصر میدان را بهنحوی تغییر دهند که نظم مطلوبشان در آن هویدا شود.
تفکر اسلامی نیز از بدو تولدش در میدانهای مختلف به چالش کشیده شده و بالیده و بر قوام و نظاممندی درونیاش برای محیطسازی افزوده است. ظهور تمدن باشکوه خلافت و سلطنت اسلامی از قرن دوم تا قرن هفتم این مدعا را تصدیق میکند. اینک اما این #نظام_فکری در آوردگاه جدیدی ایستاده که #جهان_معنایی_وحیانی را از درون تهی میکند. آیا این نظام دوام خواهد آورد و بلوغ دیگری را تجربه خواهد کرد یا جذب هاضمهی #رنسانس خواهد شد و به یک خردهفرهنگی در کنار خردهفرهنگهای #جهان_مدرن تبدیل خواهد شد؟ پاسخ به این سوال منوط به تحول نظری در نظام فکری اسلامی است؛ از یک #انقلاب_الهیاتی بگیرید تا یک #انقلاب_روش_شناختی و #معرفت_شناختی که قدرت راهبری یک #انقلاب_اجتماعی را داشته باشد؛ و الا فلا...
#انقلاب_اسلامی
https://www.instagram.com/mh.taheri1980
https://virgool.io/@mhtaheri
.
⭕️ عقلانیت دینی و خرد دولتساز
🔸 معمای دولت در وضعیت ایران معاصر (1)
تامل پیرامون #دولت_سازی یکی از گذرگاههای معمایی #ایران_معاصر در مواجهه با #مدرنیته است که دشوارهی دامنهداری را در سیاست کشورمان رقم زده است.
دو مسالهی نظری و یک اضطرار عینی، این تامل را ضروری میکنند:
اولا، #عقلانیت_دینی میتواند بهعنوان منبع غنی معرفتی و الهامبخش، ترسیمکنندهی #نظم_سیاسی متناسب با زیستجهان مسلمانان باشد؛ البته در این مراجعه ضرورت دارد که به تناسبات عصر حاضر توجه شود. مراجعه به نص برای اصطیاد #نظم با این تصور که در خلاء و بدون توجه به جنس و سنخ موضوعات میتوان به حیات دینی دست یافت، به #اتوپیاگرایی میانجامد.
ثانیا، تحول در تفکر سیاسی که با طلوع عصر مدرن رخ داده است، تامل در #استیت و #خرد_استیتساز را گریزناپذیر میکند؛ درعینحال که این تحول را باید به چشم مرحلهای از مراحل تکامل سیاسی جامعهی بشری دید، اما نباید آن را سقف #اندیشه_نهادی انگاشت. فرارفتن از این عقلانیت و نهاد، با ملاحظهی الزامات لازم، نهتنها ممکن است، بلکه مختصات #عقلانیت_دینی و تجربهی نیم قرن اخیر این امکان را تقویت کرده و آن را به یک افق سخت و پیچیده، اما قابل دستیابی تبدیل میکند.
تحقق #انقلاب_اجتماعی اسلامی و قرارگرفتن در اقتضائات فرآیندی #جامعه_پردازی جدید، اندیشیدن به دولت و تئوریپردازی معطوف به #دولتسازی ایرانی-اسلامی را به اولویت نخست اندیشهی سیاسی تبدیل کرده است. نهاد دولت، فاعل برتر جامعهپردازی است و کامیابی در این انقلاب لاجرم به تاسیس ساختِ سیاسیِ متناسب با این فرآیند نیاز دارد.
#انقلاب_اسلامی
https://eitaa.com/doranejadid
https://virgool.io/@mhtaheri
با توجه به تفاوت «تعریف نظری و مفهومی» با «تعریف کارکردی و کاربردی»، همچنین عطف به نقش مهم فلسفه و منطق و #روش_شناسی در #تعریف یک امر، سوال مهم این است که «دولت چیست؟» و «دولتسازی چگونه محقق میشود؟» در بسیاری از مواقع، وقتی از #دولت و #دولتسازی صحبت میشود، این امر به #انتخابات، خصوصا انتخابات قوهی مجریه فرو کاسته میشود. ازاینرو وقتی از ضرورت دولتسازی در ایران صحبت میکنیم، بخش قابل توجهی از نیروهای سیاسی با تعجب میپرسند: #مگر_ما_دولت_نداریم؟!
یک معنای بسیار سطحی از #دولت_سازی این است که رفتن شاه و آمدن امام خمینی به ایران و تشکیل نظام جمهوری اسلامی را معادل تشکیل #دولت_مطلوب_اسلامی بدانیم. این تلقی، جدیترین حجاب دولتسازی در جمهوری اسلامی ایران در قریب به پنج دههی گذشته بوده است. بسیاری با تعجب میپرسند:مگر با رفتن شاه و آمدن امام خمینی و تغییر نظام سیاسی، دولت جمهوری اسلامی تشکیل نشده است؟! این تعجب محصول #شناخت_ناصحیح_از_دولت_بهمعنای_جدید است. معنای جدید دولت در روزگار معاصر همان #استیت است؛ #استیت_مدرن.
واژهای که برای بازنمایی اتفاقی که در #امر_سیاسی_مدرن در جهان رخ داده و #نظم_اجتماعی_جدید را ایجاد کرده، دقیق وضع نشده است. تبعا در جایی که معنای نظری #دولت مبهم باشد، درک ما از ضرورت #دولت_سازی نیز متشتت خواهد بود و تفاهمی برای معماری پیچیده و سرنوشتساز #امر_ملی رقم نخواهد خورد. #انقلاب_اسلامی، نه صرفا یک #انقلاب_سیاسی، بلکه یک #انقلاب_اجتماعی است؛ لذا باید بتواند علاوهبر تغییر حاکمان و رژیم سیاسی، طرح جدیدی برای #جامعه_پردازی را نیز ترسیم کرده و پیاده نماید تا «نظم اجتماعی مطلوب»اش جایگزین «نظم اجتماعی موروث» گردد. لازمهی این امر #دولت_سازی است.
آیتالله خامنهای فرمودهاند:
ما #جامعه_اسلامی نداریم؛ ما #دولت_اسلامی هم نداریم! از آن مراحل چندگانهای که ما مطرح کردیم، هنوز در دولت اسلامیاش ماندهایم. بعدازاین، ایجاد یک دولت اسلامی است. یعنی ایجاد تشکیلات مدیریّتیِ اسلامی برای کشور. ما در این قضیه هنوز خیلی فاصله داریم تا به مقصود برسیم.1396/06/06
https://eitaa.com/doranejadid
https://virgool.io/@mhtaheri
https://virasty.com/Mhtaheri
⭕️ شناخت نابسندگیهای نظری جبههی انقلاب برای تبیین حرکت تمدنی انقلاب اسلامی
🔻 کتاب «یک ذره بیشتر از صفر»، حلقهی نخست از مجموعهی «اندیشهی پشتیبان #انقلاب_اسلامی» است. هدف این مجموعه، تئوریزهکردن حرکت عمومی انقلاب برای دستیابی به «نظریهی دولت تمدنی اسلامی» است. هدایت حرکت عمومی انقلاب بهنحویکه به تحقق «دولت مطلوب اسلامی» بیانجامد، چنین مطالعاتی را ضروری کرده است.
🔻 اولویّت و اضطرار کاوش دربارهی اندیشهی پشتیبان انقلاب اسلامی به این فرض تئوریک برمیگردد که همواره میان وضعیت «گذشته»، «حال» و «آینده»ی هر پدیده، تناسبات قابل محاسبه و سنجشی حاکم است. پذیرش فرض امکان شناخت و دسترسی به این نسبتها و روابط را میتوان مترادف با کنترلپذیری پدیدهها -اعم از پدیدههای طبیعی یا اجتماعی- دانست. یعنی ازآنجاییکه میان وضعیت سابق و لاحق تحولات اجتماعی، ربط و نسبتِ قابلِ تصرفی وجود دارد، از امکان «شناخت» و «هدایت» و «نظارت» بر حرکت و تغییراتِ جامعه نیز میتوان سخن گفت و سلسلهی تغییرات و تحولات را برای رسیدن به وضعیت ازپیشتعریفشده، «تنظیم» و «بهینه» نمود. این امر به ابزارهای مختلفی احتیاج دارد که ابزارهای نظری از آن جملهاند.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
.
|
گفتمان «روش»؛ فرصت بیداری و چند نکتهی دیگر
🟥 اساسا معدومکردن انقلاب اسلامی، گزینهی مقدور #نظام_سلطه نیست. شعلهی وجودی امری که از باطن عالم برخاسته باشد، با لطیفه و حیله خاموش نمیشود. تنها میتوان به شعاع آن صدمه زد و در برابر نورش، شیشههای کبود قرار داد. بهعبارتدیگر، مساله #استحاله است و چنگانداختن به سنّت «سمّیتموها»؛ قراردادن شیشههای رنگین در برابر شعلههای وجودی انقلاب اسلامی و نامیدن آن به اسمی دیگر. امکان این آسیب از کجا فراهم میشود؟ جبههی ایمانی این بستر را چگونه تقدیم رقیب میکند؟
🔸 تکیه به #تحلیل_فلسفه_تاریخی از اتفاقاتی مثل #انقلاب_اسلامی، استقامتزاست. این تحلیلها میتوانند خواصی از مردم و کارگزاران را در میدان پابرجا و #مقاوم نگه دارند؛ بیآنکه خم به ابرو بیاورند. نقش و کارکرد تحلیل فلسفهی تاریخی، خلق جهت یا اصلاح جهت در نظام راهبری یک ملت است. گرههای مربوط به جهتگیریهای کلان، با تحلیلهای فلسفهی تاریخی گشوده میشود. با اتکا به تحلیلهای فلسفهی تاریخی میتوان در متن عظیمترین ابتلائات، نور پیروزیهای بزرگ را در افق تاریخ دید و دل، قوی داشت. فلسفهی تاریخ، مفسّر افقهای بلند و مقیاسهای سوپرماکروست. بااینوجود، اکتفا به این سطح از تحلیل و تبدیلنکردن آن به #دستگاه_محاسباتی_اجتماعی، عامل #سهل_پنداری در نظام کارشناسی و سیستمهای متکفل #اداره است. بدون ترجمهی تفاسیر فلسفهی تاریخی به #ادبیات_اداره و #حکمرانی، بیم آن میرود که کارگزار دلدادهی انقلاب به آسیب سهلپنداری و تقلیلگرایی مبتلا شود.
🔹 این چالش اساسی در سیر تکوینی انقلاب اسلامی، بعد از فراغت از #دفاع_مقدس آغاز شد. تجربههای اهورایی و «از جنس دیگر»ی که طیفی از مردم با گوشت و پوست و استخوانشان در دو میدان پیروزی انقلاب و دفاع مقدس تجربه کرده و زیسته بودند، یک منبع حیاتی برای تولید دستگاه کارشناسی، برای ادارهی کشور بود. در آن دوره، تحلیلهای فلسفهی تاریخی به میدان آمدند و گروهی از نخبگان را متوجه این منبع قدرت نمودند و این جهت را در پیش روی ایشان گشودند. اما این نخبگان تا به امروز در تبدیل این منبع به «دستگاه محاسباتی مدون» ناکام بودهاند. #اختلال_دستگاه_محاسباتی_کارگزاران_مسلمان، مولود این نقیصه و خلاء است.
🔸 بهگمانم آنچه بر نتیجهی انتخابات چهاردهمین دورهی ریاست جمهوری تاثیر تعیینکننده گذاشت، همین نقیصه و خلاء بود. رئیسجمهور منتخب مستمرا به همین خلاء و گسستی که میان برنامهها با #دستگاه_کارشناسی و #روش حاکم است، توجه میداد و دست خالی رقیبش را نشانهی انکارناپذیری قلمداد میکرد که لاجرم باید از آن گریخت. دال مرکزی گفتمان ایشان، اعتماد به «کارشناس» و ضرورت حاکمیت «روش» بر برنامه و ادارهی کشور بود؛ اعتمادی که اگر از ایستار فلسفهی تاریخی بخواهیم آن را معنا کنیم، بیشتر #تسلیم در برابر روش و کارشناسی مدرن است. این تسلیم بهخاطر عینیبودن بروندادهای دستگاه کارشناسی و تکرارپذیری نسخههای روشمند است. همین ویژگی است که میتواند عمق تحلیلهای فلسفهی تاریخی و حتی خلوص بهکاررفته در برنامههای کلانی که از طریق استراتژی «بهگزینی» بهدست آمدهاند را به حاشیه براند.
🔹 تدبیر #دولت_عمیق ج.ا.ا برای ترمیم چالش خلاء متدولوژی برای معماری دستگاه کارشناسی اسلامی چیست؟ بهنظر میرسد که چارچوب حاکم بر میدان انتخاباتی که پشت سر گذاشتیم، اهتمام دولت عمیق نسبت به حل این #نابسندگی است. این نهاد عقلانی، با ایجاد ابتلای میدانی برای برانگیختن متخصصانی وارد گود شده است که هنوز نیمچه شعلهای از افقهای تاریخی همچنان در وجود آنها امکان برافروختهشدن دارد. دولت عمیق به خاکستر توانهایی که متاسفانه در زیر تجربههای ناکام خفتهاند، امید دارد.
🔸 چرا باید دولت عمیق چنین تدبیری اندیشیده باشد؟ دلیل این است که دستیابی به کارشناسانی که قدرت طراحی دستگاه محاسباتی متناسب با افق انقلاب اسلامی را داشته باشند، یعنی تربیت معماران و مهندسان #دولتسازی مطلوب اسلامی، عملا چندین دهه زمان نیاز دارد؛ درحالیکه تبدیل #سحره_فرعون به #مومنان_موسی، اگرچه سخت اما زودبازده است. آنچه از سایهی تدبیر دولت عمیق ج.ا.ا میتوان بشارت پیدا کرد، ایجاد امکان میدانی یک چنین شگفتانهای است.
🔹 باید توجه داشته باشیم که بار گران این تدبیر به دوش فرزانگانی خواهد بود که قدرت تبدیل تحلیلهای فلسفهی تاریخی به دستگاه محاسباتی اجتماعی را داشته باشند. تبعا این فرزانگان، در کانون تیرهای آختهی نظام سلطه قرار خواهند گرفت.
#دستگاه_کارشناسی
#عقلانیت_اداره
#اختلال_محاسباتی
#روش
#روششناسی
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🟥 پس از قریب به چهار و اندی سال کار مقدماتی در این کانال، اعم از: پرداختن به ترمینولوژی #عصر_جدید، #فلسفه_تاریخ، #ژئوپلیتیک، #استیت و #دولت_مدرن، #ساخت_تاریخی_روش و نهایتا #استعمار، اکنون میتوان یک جمعبندی نسبتا قابل قبولی از #روایت_ایران در گذار به عصر جدیدش ارائه داد. بهعبارتدیگر، پس از چهار سال پهنکردن بحث، اکنون به فصل جمعکردن آن رسیدیم.
🔸 تلاش میکنم در فصل جدید، مطالب به دور از موجزگویی باشد. شاید بهتر این باشد که ابتدا یک مطلب موجز به شکل کپشن، و سپس مطلب مبسوطتر با ادبیات عامیانهتر را تقدیم کنم.
🔹پیرنگ اصلی پستها این خواهد بود که نسخهی تمدنی #انقلاب_اسلامی، تنها راه برونرفت از دشوارههای دویست سال گذشتهی این مرزوبوم است. این نسخه، حاصل فهم رهبران انقلاب از تلاقی سه نیرو در شکلدادن به وضعیت ایران معاصر است:
1️⃣ طرح بعثت
2️⃣ تقابل ایران و اسلام با استعمار و #بازی_بزرگ
3️⃣ میراث پنج نهضت تحولخواهانهی ایرانی در دو قرن گذشته
🔹ماحصل فهم عمیق از نحوهی تلاقی این سه نیرو در شکلدادن به #ایران_معاصر، رهبران انقلاب را به ضرورت پیریزی نقشهی راه تمدنی انقلاب برای شکلدادن به #نظم_جدید رهنمون ساخته است.
#روایت_ایران
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid