eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
800 دنبال‌کننده
367 عکس
47 ویدیو
14 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. ارتباط با ادمین: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ ضرورت فهم معانی سیاسی معطوف به زمینه‌های فرهنگی مفاهیم در مطالعات انسانی کلا لغزنده هستند و ابهام، بخشی از ماهیت آن‌هاست؛ اما این ابهام در سیاست مضاعف‌تر است و چندپهلویی بیش‌تری دارد. برای گریز و مهار این آسیب، باید مفاهیم سیاسی را معطوف به زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی‌ای معنا کرد که در آن متولد شده‌اند. STATE نیز مستثنی از این قاعده نیست. اگر استیت را به دولت ترجمه کنیم و بخواهیم در زمین ایرانی-اسلامی، نهادی مقارن با بسازیم، قطعا چنین کاری پر از کژتاپی و اعوجاج خواهد بود. پیش‌تر به نمونه آلمانی اشاره کردیم تا نشان دهیم که بومی‌سازی این نهاد و مفاهیم سازنده‌ی آن صرفا برای ما - که ایرانیان مسلمان هستیم - حائز اهمیت نیست، بلکه برای هر ملتی که به اختصاصات و ویژگی‌های فرهنگی خودش تعلق خاطر دارد، مهم است. استیت در گذار از «جهان سنت» به «جهان مدرن» موضوعیت پیدا کرده است. بنابراین به یک معنای دیگر، در خروج از این جهان و ساختن دوران جدیدی در عالم نیز ناگزیر از فهم «State» هستیم. ما استیت را از این رو مقدم در مطالعه می‌کنیم، چون گذار از جهان سنت به جهان مدرن برای نخستین‌بار در غرب رقم خورده است. این گذار نه‌تنها سیمای جهان اجتماعی غرب و سپس به‌تدریج سیمای اقصای بلاد را دگرگون کرد، بلکه در گامی عمیق‌تر، مفاهیم اجتماعی مردمان مغرب‌زمین و سپس مفاهیم اجتماعی دیگر ملت‌ها را نیز متاثر از خود نمود و زلزله‌ای در فهم مردمان جهان از فرهنگ‌شان درانداخت. به‌بیان‌دیگر، گذار از سنت به با فاعلیت و عاملیت نه‌تنها قلمروهای فیزیکی، بلکه قلمروهای متافیزیکی و ساحت عقل و خرد را نیز درنوردید و معنای آن‌ها را معطوف به خود سمت‌وسو بخشید. به‌همین‌خاطر است که ما در خواندن سنت‌مان نیز متاثر از جهان مدرن هستیم. ما در مواجهه با فرهنگ و سنت دچار آستیگمات شده‌ایم و ساختمان معانی فرهنگی خومان را آن‌گونه که پیش‌تر در سنت‌مان بازنمایی می‌شد، نمی‌توانیم درک کنیم. تبعا با تحول در و ، نحوه‌ی ساختن و برآمدن نهادی این مفاهیم نیز تغییر پیدا می‌کند. یعنی نه‌تنها واقعیت و ماهیت در دوران مدرن متحول شده، بلکه معنای مفاهیم سازنده‌ی زمام‌داری نیز متحول شده‌اند؛ مضاف بر این دو، نحوه‌ی ساختن و برآمدن نهاد زمام‌داری در میان ملت‌ها نیز تغییرات و دگرگونی‌های ژرفی یافته است. وقتی از جدید صحبت می‌کنیم، باید به جوانب پیچیده‌ی این امر دقت داشته باشیم. این سخن ادامه خواهد داشت. https://www.instagram.com/mh.taheri1980/ https://virgool.io/@mhtaheri
⭕️ عقلانیت دینی و خرد دولت‌ساز 🔸 معمای دولت در وضعیت ایران معاصر (1) تامل پیرامون یکی از گذرگاه‌های معمایی در مواجهه با است که دشواره‌ی دامنه‌داری را در سیاست کشورمان رقم زده است. دو مساله‌ی نظری و یک اضطرار عینی، این تامل را ضروری می‌کنند: اولا، می‌تواند به‌عنوان منبع غنی معرفتی و الهام‌بخش، ترسیم‌کننده‌ی متناسب با زیست‌جهان مسلمانان باشد؛ البته در این مراجعه ضرورت دارد که به تناسبات عصر حاضر توجه شود. مراجعه به نص برای اصطیاد با این تصور که در خلاء و بدون توجه به جنس و سنخ موضوعات می‌توان به حیات دینی دست یافت، به می‌انجامد. ثانیا، تحول در تفکر سیاسی که با طلوع عصر مدرن رخ داده است، تامل در و را گریزناپذیر می‌کند؛ درعین‌حال که این تحول را باید به چشم مرحله‌ای از مراحل تکامل سیاسی جامعه‌ی بشری دید، اما نباید آن را سقف انگاشت. فرارفتن از این عقلانیت و نهاد، با ملاحظه‌ی الزامات لازم، نه‌تنها ممکن است، بلکه مختصات و تجربه‌ی نیم قرن اخیر این امکان را تقویت کرده و آن را به یک افق سخت و پیچیده، اما قابل دستیابی تبدیل می‌کند. تحقق اسلامی و قرارگرفتن در اقتضائات فرآیندی جدید، اندیشیدن به دولت و تئوری‌پردازی معطوف به ایرانی-اسلامی را به اولویت نخست اندیشه‌ی سیاسی تبدیل کرده است. نهاد دولت، فاعل برتر جامعه‌پردازی است و کامیابی در این انقلاب لاجرم به تاسیس ساختِ سیاسیِ متناسب با این فرآیند نیاز دارد. https://eitaa.com/doranejadid https://virgool.io/@mhtaheri
با توجه به تفاوت «تعریف نظری و مفهومی» با «تعریف کارکردی و کاربردی»، هم‌چنین عطف به نقش مهم فلسفه و منطق و در یک امر، سوال مهم این است که «دولت چیست؟» و «دولت‌سازی چگونه محقق می‌شود؟» در بسیاری از مواقع، وقتی از و صحبت می‌شود، این امر به ، خصوصا انتخابات قوه‌ی مجریه فرو کاسته می‌شود. ازاین‌رو وقتی از ضرورت دولت‌سازی در ایران صحبت می‌کنیم، بخش قابل توجهی از نیروهای سیاسی با تعجب می‌پرسند: ؟! یک معنای بسیار سطحی از این است که رفتن شاه و آمدن امام خمینی به ایران و تشکیل نظام جمهوری اسلامی را معادل تشکیل بدانیم. این تلقی، جدی‌ترین حجاب دولت‌سازی در جمهوری اسلامی ایران در قریب به پنج دهه‌ی گذشته بوده است. بسیاری با تعجب می‌پرسند:‌مگر با رفتن شاه و آمدن امام خمینی و تغییر نظام سیاسی، دولت جمهوری اسلامی تشکیل نشده است؟! این تعجب محصول است. معنای جدید دولت در روزگار معاصر همان است؛ . واژه‌ای که برای بازنمایی اتفاقی که در در جهان رخ داده و را ایجاد کرده، دقیق وضع نشده است. تبعا در جایی که معنای نظری مبهم باشد، درک ما از ضرورت نیز متشتت خواهد بود و تفاهمی برای معماری پیچیده و سرنوشت‌ساز رقم نخواهد خورد. ، نه صرفا یک ، بلکه یک است؛ لذا باید بتواند علاوه‌بر تغییر حاکمان و رژیم سیاسی، طرح جدیدی برای را نیز ترسیم کرده و پیاده نماید تا «نظم اجتماعی مطلوب»‌اش جایگزین «نظم اجتماعی موروث» گردد. لازمه‌ی این امر است. آیت‌الله خامنه‌ای فرموده‌اند: ما نداریم؛ ما هم نداریم! از آن مراحل چندگانه‌ای که ما مطرح کردیم، هنوز در دولت اسلامی‌اش مانده‌ایم. بعدازاین، ایجاد یک دولت اسلامی است. یعنی ایجاد تشکیلات مدیریّتیِ اسلامی برای کشور. ما در این قضیه هنوز خیلی فاصله داریم تا به مقصود برسیم. 1396/06/06 https://eitaa.com/doranejadid https://virgool.io/@mhtaheri https://virasty.com/Mhtaheri
| ⭕️ بازی بزرگ در مرزهای ایران تمدنی 📌 استعمار ایبریایی چگونه به مرزهای ممالک محروسه‌ی پارس رسید؟ در پست‌های پیشین، اجمالا به تبار تاریخی حوادثی پرداختیم که در آغازین روزهای قرن نوزدهم میلادی و قرن 13 شمسی، جغرافیای کشور عزیزمان ایران را تغییر داد. این تبار بر محور به‌تبع فروپاشی متمرکز بود. اکنون در دور جدید مباحث، به شکل‌گیری در مرزهای و خاصه (Guarded Domains of Iran) خواهیم پرداخت. این سلسله مباحث شامل تصویرسازی اجمالی اما دقیق از شکل‌گیری رقابت‌های ژئوپلیتیکی و امنیتی میان سه کشور بریتانیا، فرانسه و روسیه خواهد بود. در اثنای سخن نیز گاهی به حسب نیاز به تحولات داخلی این کشورها و گاهی به بنیادهای روشی نگرش ژئوپلیتیکی خواهیم پرداخت و ریشه‌های ساخت و پدیداری را در دنبال خواهیم نمود. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid .
| 📌 موانعی که به انجامیده‌اند ⭕️ جغرافیا، مادرِ تفاوت‌ها و تمایزها و رنگارنگی‌ها 🔸 کیست که بتواند نقش «دوری» و «نزدیکی» را در شکل‌دادن به «تفاوت»ها و «شباهت»ها انکار کند؟! کیست که بتواند بر تاثیر «عینیت» و «ثبات» ، در شکل‌دادن به نزدیکی‌ها و دوری‌ها چشم بپوشد؟! 🔹وقتی کوهی مثل میان دو جمعیت انبوه فاصله می‌اندازد، آب و هوا و خورد و خوراک و پوشاک آن‌ورِالبرزی‌ها را با این‌ورِ البرزی‌ها متفاوت می‌کند؛ زبان و گویش‌شان را متمایز می‌کند؛ راه‌های گوناگونی را برای بروز خوشحالی و ناراحتی پیش روی‌شان باز می‌کند؛ آداب و رسوم و فرهنگ و مناسک‌شان را تغییر می‌دهد و ... و بی‌راه نیست که بگوییم در ادراک‌شان از ، از ماهیت قدرت، از منابع قدرت، نوع اِعمال قدرت، شیوه‌ی مهار و تعلیق قدرت و .... نیز تاثیرات مستقیم و عمیق می‌گذارد. 🔸آیا می‌توان در کویر و دریا و کوهستان، ادراک ما از قناعت و کرامت و امنیت و بقا را تغییر نمی‌دهد؟! آیا سکنی‌گزینی در کنار رودخانه‌ها و جلگه‌های همان صورتی از زندگی را می‌آفریند که زندگی در پیرامون کوهستان یا (Gobi Desert) و اقتضا می‌کند؟! آیا واقعا تفاوتی ندارد که آن‌سوی و رو به جلگه‌ی اروپا داشته باشیم یا این‌سوی آلپ همسایه‌ی شویم؟! 🔹اگر این فرض‌ها را بپذیریم، ظهور و در اروپا به‌جای مشرق‌زمینی که سابقه‌ی هزاران ساله در داشته است را هم شاید به‌نحو گویاتری بتوان تبیین و تفسیر کرد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid .
| 🔸 ایده‌ی و از دل برخاسته است. ، عرصه‌ی و برای بقاست. و در کنه سیاست نهفته و جزو جدایی‌ناپذیر آن است. 🔹تزاحم و تضاد هنگام تشکیل اولین گونه‌های اجماعات بشری نیز خود را نشان می‌دهند؛ اما در است که به اوج خود می‌رسند. بنابراین بی‌جا نیست که تکامل اندیشه‌های سیاسی از دل عظیم‌ترین جنگ‌های بشری سربرآورده باشند. 🔸 وقتی گفته می‌شود که تبار و به پیوند می‌خورد، این تبار را صرفا نباید به محدود دانست؛ بلکه باید آن را در دل بزرگ‌تری که تقریبا از در شکل گرفته‌اند، پی‌جویی نمود. 🔹 ازاین‌روست که مطالعه‌ی سلسله‌ی و نظم‌های سیاسی و اداری و بوروکراسی برآمده از آن، برای فهم تبار دولت مدرن حائز اهمیت می‌شود. و در این راستا در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته است. 🔸 گمان می‌رود که ویژگی‌های دولت مدرن که برای نخستین‌بار در آلمانی نمایان گردید، بی‌ارتباط با ویژگی‌های نظم تتونیکی که قوم و مشخصا مردمان سرزمین به‌تدریج آن را در سواحل پدید آوردند، نباشد. 🔹توجه به دریا و ، کاربست ویژه‌ی عنصر خشونت و زور، دگردیسی گونه‌ی خاصی از اعتقادات مذهبی و از این ویژگی‌های مهم می‌باشند. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🟥 ، بستری برای سازماندهی روش تعامل افراد با یک‌دیگر است. صحنه‌ای هستند که حوادث در آن اتفاق می‌افتند. ساخت از اشکال مختلف تقابل و تعاملی که در محیط بین‌الملل رخ می‌دهند، کمک می‌کند تا به درک واقع‌بینانه‌تری از مسائل جهانی برسیم و در سازماندهی اجتماعی، شعاع بیش‌تری از مخاطب را در اختیار داشته باشیم؛ زیرا غالبا موجودیتهای جغرافیایی به‌عنوان مولفه‌های بنیادین روایت ژئوپلیتیکی همان‌گونه می‌شوند که در عینیت وجود دارند. 🔸 در صحنه‌ای اجرا می‌شود و به نمایش درمی‌آید که با موجودیت‌های جغرافیایی ساخته شده است. روایت واقع‌بینانه‌تری از خواهد بود اگر بگوییم: فضاهای یک سرزمین همان‌گونه که را پدید می‌آورد، ویژگی‌هایی را نیز ایجاد می‌کند که پیامد آن‌هاست. بنابراین: طراحی سیاست، اجرای سیاست و انباشت ، بدون شناخت عمیق موجودیت‌های جغرافیایی همواره در معرض کوته‌بینی و مواجهه‌ی رمانتیک با سیاست است. 🔹 ، برآمدن مرهون تسخیر امکان‌هایی است که به‌تبع شناخت قابلیت موجودیت‌های جغرافیایی در چهار قرن گذشته در دسترس بشر قرار گرفته است. لاجرم، ساخت نیز بدون توجه به اقتضائات این محیط طی‌شدنی نخواهد بود. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🟥 استیت یا ، برآیند تحولات درونی و بیرونی است. تحولات الهیاتی، اقتصادی، صنعتی، هنری و علمی این منطقه مقتضی انقلاب سیاسی و فرهنگی بود. به‌تبع انقلاب سیاسی و فرهنگی، ساخت نیز دگرگون شد و صورت اولیه‌ی در به‌ویژه در و پدید آمد. 🔸 منافع و اهدافی که دولت مدرن برای خودش -به‌تبع تحولاتی که پشت سر گذاشته بود- تعریف می‌کرد، آن‌ها را وارد و رقابت‌های ژئوپلیتیکی نمود. ترکیب تحولات و انقلاب‌های درونی با در بیرون، در مجموع به‌نحوی پیش رفت که برآیند آن‌ها به ترمیم و تثبیت و تکمیل دولت مدرن انجامید. 🔹 قدرت‌های نوظهور اروپا در پی دستیابی به سرچشمه‌‎های ثروت و تجارت و صنعت در آسیا، به‌ویژه کشورهای مسلمان بودند. و جزایر پیرامونی در کانون این توجه و تحرک قرار داشت. فاصله بسیار زیاد میان این قدرت‌ها و جغرافیای تامین‌کننده‌ی هدف و منفعت مذکور اقتضا می‌کرد که مناطق تحت ایشان به‌نحوی اداره شوند که منافع این قدرت‌ها نه‌تنها به احسن وجه تامین شود، بلکه هیچ تهدید و خطری متوجه آن‌ها نگردد. مبتنی‌بر الگوی ، این مهم را برآورده می‌کرد. 🔸بدین‌ترتیب دولت مدرن همان پلتفرمی بود که می‌توانست قدرت‌های نوظهور در غرب اروپا را -اعم از منافع درون‌مرزی یا برون‌مرزی ایشان- به‌نحو توأمان تامین و تضمین کند. کالبدشکافی این واقعیت برای واسازی دولت مدرن و نیل به ضرورت دارد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid
| 🟥 پس از قریب به چهار و اندی سال کار مقدماتی در این کانال، اعم از: پرداختن به ترمینولوژی ، ، ، و ، و نهایتا ، اکنون می‌توان یک جمع‌بندی نسبتا قابل قبولی از در گذار به عصر جدیدش ارائه داد. به‌عبارت‌دیگر، پس از چهار سال پهن‌کردن بحث، اکنون به فصل جمع‌کردن آن رسیدیم. 🔸 تلاش می‌کنم در فصل جدید، مطالب به دور از موجزگویی باشد. شاید بهتر این باشد که ابتدا یک مطلب موجز به شکل کپشن، و سپس مطلب مبسوط‌‌تر با ادبیات عامیانه‌تر را تقدیم کنم. 🔹پی‌رنگ اصلی پست‌ها این خواهد بود که نسخه‌ی تمدنی ، تنها راه برون‌رفت از دشواره‌های دویست سال گذشته‌ی این مرزوبوم است. این نسخه، حاصل فهم رهبران انقلاب از تلاقی سه نیرو در شکل‌دادن به وضعیت ایران معاصر است: 1️⃣ طرح بعثت 2️⃣ تقابل ایران و اسلام با استعمار و 3️⃣ میراث پنج نهضت تحول‌خواهانه‌ی ایرانی در دو قرن گذشته 🔹ماحصل فهم عمیق از نحوه‌ی تلاقی این سه نیرو در شکل‌دادن به ، رهبران انقلاب را به ضرورت پی‌ریزی نقشه‌ی راه تمدنی انقلاب برای شکل‌دادن به رهنمون ساخته است. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🔹ویژگی‌ها و مختصات جغرافیایی سهم مهمی در جهت‌دادن به سرنوشت جمعیت‌ها دارد. آگاهی به این تاثیر و تاثر، نقاط عطفی را در الگوهای ایجاد کرده است. اساسا یکی از مهم‌ترین بنیادهای عقلانی گذار از حکومت‌های سنتی و بسیط به «دولت-ملت مدرن»، آگاهی به تاثیر مختصات جغرافیایی در سرنوشت جمعی است. با تاسیس (State) حتی این اندیشه‌ی متهورانه پا گرفت که می‌توان علاوه‌بر تاثیرپذیرفتن از مختصات جغرافیا، بر آن تاثیر گذاشت و جغرافیا را رام قدرت استیت کرد. این اندیشه را می‌توان نقطه‌ی استعلائی تفکر غرب‌مرکز تلقی کرد. در ادامه بخوانید... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔹 چگونه دست اندیشه‌ی استعلایی غرب از آستین رقابت‌های ژئوپلیتیکی بیرون آمد؟ ایران معاصر چگونه در په
| 🔴 استعلای جغرافیایی، زیربنای استیلای سیاسی 📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه، از سند تا نیل 3️⃣ از 4️⃣ 🔸 تولد در قرن هفدهم و گذار از حکومت‌های بسیط سنتی به ، به‌شکل معناداری مقارن بود با اوج‌گرفتن در و شیوع رقابت‌های ژئوپلیتیکی با محوریت قدرت‌های سیاسی نوظهور در آن منطقه. نیز در اثنای همین مسابقات و رقابت‌ها، و مشخصا در کشاکش (Great Game) 📎 متولد شد. تبیین این امر باید در کانون در گذار به قرار بگیرد. 🔹 در امتداد بود که چهره‌ی جهان تغییر یافت و به شکلی که امروز می‌شناسیم، درآمد. برای تصویرسازی از جهان فردایی که هم‌اینک به‌سوی آن در حال حرکتیم و بنای ی که هم‌اینک برای ساختن آن می‌جنگیم، ناگزیریم که منطق پشت این مسابقات و رقابت‌ها را بشناسیم و آن را به‌نحو مقتضی و مطلوب تغییر دهیم. ازاین‌رو درک دقیق «منطق مرزبندی نظم وستفالیایی»، یک مقدمه‌ی اجتناب‌ناپذیر برای معماری نظم آینده محسوب می‌شود. 🔸 باید توجه داشت که «منطق مرزبندی» و شیوه‌ی تعریف و ترسیم در صلح وستفالیا، به‌عنوان سلاح بسیار نرم امنیتی به‌کار گرفته شد. تمدن غرب از همان بدو تولدش، ایده‌ی مرز و چگونگی ترسیم و تنظیم و تغییر و تثبیت آن بوده است. برون‌داد این سلاح در لحظه‌ی نخستین، تبدیل بیش از 500 واحد فئودالی () به 30 کشور () و تولد 30 دولت-ملت در اروپا بود. اگر در دوره‌ی اخیر، ارعاب ناشی از بمب اتم به فیصله داد، در ، این قدرت ناشی از بود که توانست به جنگ‌های صدساله‌ی اروپایی و در 1648میلادی خاتمه بخشد. 🔹 با تکیه بر مدعای فوق می‌توان گفت که قدرت فائقه‌ی تمدن غرب در منطق مرزبندی و ظهور پیدا کرده است. غرب در پدیده‌ای تصرف کرده که هیچگاه تصور نمی‌شد تغییر آن در بضاعت بشر بگنجد. البته باید توجه داشت که غرب این امکان را ابتدا با سست‌کردن پایه‌های و گذار از و تاسیس بنای شامخ (method) به‌دست آورد و در گامی دیگر، این امکان را با و محقق نمود؛ دانش و تکنولوژی و صنعت نیز در خدمت این ایده بوده است. پس پربی‌راه نیست که بگوییم: دست‌بردن در و ایجاد امکانات جغرافیایی، از غرب برخاسته و به مدرن منتهی شده است. 🔸 نتایج شگفت‌انگیز کاربست منطق مرزبندی چنان خیره‌کننده بود که بعدها نیز به‌عنوان ابزار قدرت، جهت کنترل دیگر مناطق جهان به‌کار گرفته شد. بدین‌ترتیب، این نظم به‌تدریج در اقصی نقاط جهان رسوخ یافت؛ با الگوی خود سرزمین‌های مختلف را درنوردید؛ قلمروهای گوناگون را به‌مثابه به یک‌دیگر متصل ساخت؛ در نهایت، شیر کنترل این ظروف و شیب تغییر تبادلات فی‌مابین آن‌ها را به‌دست خویش گرفت و آن را به‌دست ها داد. این همان خط داستانی است که نقاط تمدن‌خیز مشرق‌زمین را طفیلی غرب کرده است. 🔹 اکنون که قریب به 400 سال از آن تاریخ می‌گذرد، منطق مرزبندی وستفالیایی هم‌چنان به‌عنوان یک حربه‌ی حیاتی در اختیار قدرت‌های غربی است. و تعیین مرز، ناموس است. این منطق هم اینک نیز برای مهار قدرت‌های نوظهور، به‌منظور حفظ در مدیریت تحولات جهان به‌کار گرفته می‌شود. تجزیه‌ی کشورهایی که به سطحی از دست پیدا می‌کنند و ایجاد اتحادیه‌های منطقه‌ای نمونه‌ای از مصادیق کاربرد در روزگار ماست. 🔸 مطالعه‌ی دانش‌های مرتبط با و اداره‌ی نشان می‌دهد که این منطق در انحصار معماران ژئوپلیتیک جهان قرار دارد. شکستن این انحصار و تعیین منطقی جدید برای مرزبندی، و چه بسی وضع و جعل پدیده‌ای غیر از و برای صیانت از تمایزات فرهنگی، یکی از الزامات گذار به و تصویرسازی از است. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid