⭕️ ضرورت فهم معانی سیاسی معطوف به زمینههای فرهنگی
مفاهیم در مطالعات انسانی کلا لغزنده هستند و ابهام، بخشی از ماهیت آنهاست؛ اما این ابهام در سیاست مضاعفتر است و چندپهلویی بیشتری دارد. برای گریز و مهار این آسیب، باید مفاهیم سیاسی را معطوف به زمینههای فرهنگی و اجتماعیای معنا کرد که در آن متولد شدهاند. STATE نیز مستثنی از این قاعده نیست. اگر استیت را به دولت ترجمه کنیم و بخواهیم در زمین ایرانی-اسلامی، نهادی مقارن با #استیت بسازیم، قطعا چنین کاری پر از کژتاپی و اعوجاج خواهد بود. پیشتر به نمونه آلمانی اشاره کردیم تا نشان دهیم که بومیسازی این نهاد و مفاهیم سازندهی آن صرفا برای ما - که ایرانیان مسلمان هستیم - حائز اهمیت نیست، بلکه برای هر ملتی که به اختصاصات و ویژگیهای فرهنگی خودش تعلق خاطر دارد، مهم است.
استیت در گذار از «جهان سنت» به «جهان مدرن» موضوعیت پیدا کرده است. بنابراین به یک معنای دیگر، در خروج از این جهان و ساختن دوران جدیدی در عالم نیز ناگزیر از فهم «State» هستیم. ما استیت را از این رو مقدم در مطالعه میکنیم، چون گذار از جهان سنت به جهان مدرن برای نخستینبار در #ژئوپلیتیک غرب رقم خورده است. این گذار نهتنها سیمای جهان اجتماعی غرب و سپس بهتدریج سیمای اقصای بلاد را دگرگون کرد، بلکه در گامی عمیقتر، مفاهیم اجتماعی مردمان مغربزمین و سپس مفاهیم اجتماعی دیگر ملتها را نیز متاثر از خود نمود و زلزلهای در فهم مردمان جهان از فرهنگشان درانداخت. بهبیاندیگر، گذار از سنت به #مدرنیته با فاعلیت و عاملیت #دولت_مدرن نهتنها قلمروهای فیزیکی، بلکه قلمروهای متافیزیکی و ساحت عقل و خرد را نیز درنوردید و معنای آنها را معطوف به خود سمتوسو بخشید. بههمینخاطر است که ما در خواندن سنتمان نیز متاثر از جهان مدرن هستیم. ما در مواجهه با فرهنگ و سنت دچار آستیگمات شدهایم و ساختمان معانی فرهنگی خومان را آنگونه که پیشتر در سنتمان بازنمایی میشد، نمیتوانیم درک کنیم. تبعا با تحول در #فیزیک و #متافیزیک، نحوهی ساختن و برآمدن نهادی این مفاهیم نیز تغییر پیدا میکند. یعنی نهتنها واقعیت و ماهیت #زمامداری در دوران مدرن متحول شده، بلکه معنای مفاهیم سازندهی زمامداری نیز متحول شدهاند؛ مضاف بر این دو، نحوهی ساختن و برآمدن نهاد زمامداری در میان ملتها نیز تغییرات و دگرگونیهای ژرفی یافته است.
وقتی از #دولتسازی جدید صحبت میکنیم، باید به جوانب پیچیدهی این امر دقت داشته باشیم.
این سخن ادامه خواهد داشت.
#سیاست_ما
#سیاست_به_زبان_ساده
https://www.instagram.com/mh.taheri1980/
https://virgool.io/@mhtaheri
⭕️ عقلانیت دینی و خرد دولتساز
🔸 معمای دولت در وضعیت ایران معاصر (1)
تامل پیرامون #دولت_سازی یکی از گذرگاههای معمایی #ایران_معاصر در مواجهه با #مدرنیته است که دشوارهی دامنهداری را در سیاست کشورمان رقم زده است.
دو مسالهی نظری و یک اضطرار عینی، این تامل را ضروری میکنند:
اولا، #عقلانیت_دینی میتواند بهعنوان منبع غنی معرفتی و الهامبخش، ترسیمکنندهی #نظم_سیاسی متناسب با زیستجهان مسلمانان باشد؛ البته در این مراجعه ضرورت دارد که به تناسبات عصر حاضر توجه شود. مراجعه به نص برای اصطیاد #نظم با این تصور که در خلاء و بدون توجه به جنس و سنخ موضوعات میتوان به حیات دینی دست یافت، به #اتوپیاگرایی میانجامد.
ثانیا، تحول در تفکر سیاسی که با طلوع عصر مدرن رخ داده است، تامل در #استیت و #خرد_استیتساز را گریزناپذیر میکند؛ درعینحال که این تحول را باید به چشم مرحلهای از مراحل تکامل سیاسی جامعهی بشری دید، اما نباید آن را سقف #اندیشه_نهادی انگاشت. فرارفتن از این عقلانیت و نهاد، با ملاحظهی الزامات لازم، نهتنها ممکن است، بلکه مختصات #عقلانیت_دینی و تجربهی نیم قرن اخیر این امکان را تقویت کرده و آن را به یک افق سخت و پیچیده، اما قابل دستیابی تبدیل میکند.
تحقق #انقلاب_اجتماعی اسلامی و قرارگرفتن در اقتضائات فرآیندی #جامعه_پردازی جدید، اندیشیدن به دولت و تئوریپردازی معطوف به #دولتسازی ایرانی-اسلامی را به اولویت نخست اندیشهی سیاسی تبدیل کرده است. نهاد دولت، فاعل برتر جامعهپردازی است و کامیابی در این انقلاب لاجرم به تاسیس ساختِ سیاسیِ متناسب با این فرآیند نیاز دارد.
#انقلاب_اسلامی
https://eitaa.com/doranejadid
https://virgool.io/@mhtaheri
با توجه به تفاوت «تعریف نظری و مفهومی» با «تعریف کارکردی و کاربردی»، همچنین عطف به نقش مهم فلسفه و منطق و #روش_شناسی در #تعریف یک امر، سوال مهم این است که «دولت چیست؟» و «دولتسازی چگونه محقق میشود؟» در بسیاری از مواقع، وقتی از #دولت و #دولتسازی صحبت میشود، این امر به #انتخابات، خصوصا انتخابات قوهی مجریه فرو کاسته میشود. ازاینرو وقتی از ضرورت دولتسازی در ایران صحبت میکنیم، بخش قابل توجهی از نیروهای سیاسی با تعجب میپرسند: #مگر_ما_دولت_نداریم؟!
یک معنای بسیار سطحی از #دولتسازی این است که رفتن شاه و آمدن امام خمینی به ایران و تشکیل نظام جمهوری اسلامی را معادل تشکیل #دولت_مطلوب_اسلامی بدانیم. این تلقی، جدیترین حجاب دولتسازی در جمهوری اسلامی ایران در قریب به پنج دههی گذشته بوده است. بسیاری با تعجب میپرسند:مگر با رفتن شاه و آمدن امام خمینی و تغییر نظام سیاسی، دولت جمهوری اسلامی تشکیل نشده است؟! این تعجب محصول #شناخت_ناصحیح_از_دولت_بهمعنای_جدید است. معنای جدید دولت در روزگار معاصر همان #استیت است؛ #استیت_مدرن.
واژهای که برای بازنمایی اتفاقی که در #امر_سیاسی_مدرن در جهان رخ داده و #نظم_اجتماعی_جدید را ایجاد کرده، دقیق وضع نشده است. تبعا در جایی که معنای نظری #دولت مبهم باشد، درک ما از ضرورت #دولت_سازی نیز متشتت خواهد بود و تفاهمی برای معماری پیچیده و سرنوشتساز #امر_ملی رقم نخواهد خورد. #انقلاب_اسلامی، نه صرفا یک #انقلاب_سیاسی، بلکه یک #انقلاب_اجتماعی است؛ لذا باید بتواند علاوهبر تغییر حاکمان و رژیم سیاسی، طرح جدیدی برای #جامعه_پردازی را نیز ترسیم کرده و پیاده نماید تا «نظم اجتماعی مطلوب»اش جایگزین «نظم اجتماعی موروث» گردد. لازمهی این امر #دولت_سازی است.
آیتالله خامنهای فرمودهاند:
ما #جامعه_اسلامی نداریم؛ ما #دولت_اسلامی هم نداریم! از آن مراحل چندگانهای که ما مطرح کردیم، هنوز در دولت اسلامیاش ماندهایم. بعدازاین، ایجاد یک دولت اسلامی است. یعنی ایجاد تشکیلات مدیریّتیِ اسلامی برای کشور. ما در این قضیه هنوز خیلی فاصله داریم تا به مقصود برسیم.
1396/06/06
#منطق
https://eitaa.com/doranejadid
https://virgool.io/@mhtaheri
https://virasty.com/Mhtaheri
|
⭕️ بازی بزرگ در مرزهای ایران تمدنی
📌 استعمار ایبریایی چگونه به مرزهای ممالک محروسهی پارس رسید؟
در پستهای پیشین، اجمالا به تبار تاریخی حوادثی پرداختیم که در آغازین روزهای قرن نوزدهم میلادی و قرن 13 شمسی، جغرافیای کشور عزیزمان ایران را تغییر داد. این تبار بر محور #استعمار_ایبریایی بهتبع فروپاشی #آندلس متمرکز بود. اکنون در دور جدید مباحث، به شکلگیری #بازی_بزرگ در مرزهای #ایران_تمدنی و خاصه #ممالک_محروسهی_پارس (Guarded Domains of Iran) خواهیم پرداخت. این سلسله مباحث شامل تصویرسازی اجمالی اما دقیق از شکلگیری رقابتهای ژئوپلیتیکی و امنیتی میان سه کشور بریتانیا، فرانسه و روسیه خواهد بود. در اثنای سخن نیز گاهی به حسب نیاز به تحولات داخلی این کشورها و گاهی به بنیادهای روشی نگرش ژئوپلیتیکی خواهیم پرداخت و ریشههای ساخت #دولت_مدرن و پدیداری #استیت را در #فلسفه_جغرافیا دنبال خواهیم نمود.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
.
|
📌 موانعی که به #ملت_سازی انجامیدهاند
⭕️ جغرافیا، مادرِ تفاوتها و تمایزها و رنگارنگیها
🔸 کیست که بتواند نقش «دوری» و «نزدیکی» را در شکلدادن به «تفاوت»ها و «شباهت»ها انکار کند؟! کیست که بتواند بر تاثیر «عینیت» و «ثبات» #جغرافیا، در شکلدادن به نزدیکیها و دوریها چشم بپوشد؟!
🔹وقتی کوهی مثل #دماوند میان دو جمعیت انبوه فاصله میاندازد، آب و هوا و خورد و خوراک و پوشاک آنورِالبرزیها را با اینورِ البرزیها متفاوت میکند؛ زبان و گویششان را متمایز میکند؛ راههای گوناگونی را برای بروز خوشحالی و ناراحتی پیش رویشان باز میکند؛ آداب و رسوم و فرهنگ و مناسکشان را تغییر میدهد و ... و بیراه نیست که بگوییم در ادراکشان از #قدرت، از ماهیت قدرت، از منابع قدرت، نوع اِعمال قدرت، شیوهی مهار و تعلیق قدرت و .... نیز تاثیرات مستقیم و عمیق میگذارد.
🔸آیا میتوان در کویر و دریا و کوهستان، ادراک ما از قناعت و کرامت و امنیت و بقا را تغییر نمیدهد؟! آیا سکنیگزینی در کنار رودخانهها و جلگههای #بین_النهرین همان صورتی از زندگی را میآفریند که زندگی در پیرامون کوهستان #هیمالیا یا #بیابان_گوبی (Gobi Desert) #چین و #مغولستان اقتضا میکند؟! آیا واقعا تفاوتی ندارد که آنسوی #آلپ و رو به جلگهی اروپا داشته باشیم یا اینسوی آلپ همسایهی #مدیترانه شویم؟!
🔹اگر این فرضها را بپذیریم، ظهور #استیت و #دولت_مدرن در اروپا بهجای مشرقزمینی که سابقهی هزاران ساله در #زمام_داری داشته است را هم شاید بهنحو گویاتری بتوان تبیین و تفسیر کرد.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
.
|
🔸 ایدهی #استیت و #دولت_اندیشی از دل #جنگ برخاسته است. #سیاست، عرصهی #قدرت و #رقابت برای بقاست. #تزاحم و #تضاد در کنه سیاست نهفته و جزو جداییناپذیر آن است.
🔹تزاحم و تضاد هنگام تشکیل اولین گونههای اجماعات بشری نیز خود را نشان میدهند؛ اما در #جنگ است که به اوج خود میرسند. بنابراین بیجا نیست که تکامل اندیشههای سیاسی از دل عظیمترین جنگهای بشری سربرآورده باشند.
🔸 وقتی گفته میشود که تبار #دولت_مدرن و #نظم_وستفالیایی به #جنگهای_اروپایی پیوند میخورد، این تبار را صرفا نباید به #جنگهای_سی_ساله محدود دانست؛ بلکه باید آن را در دل #جنگهای_مذهبی بزرگتری که تقریبا از #قرن_دهم در #اروپا شکل گرفتهاند، پیجویی نمود.
🔹 ازاینروست که مطالعهی سلسلهی #جنگهای_صلیبی و نظمهای سیاسی و اداری و بوروکراسی برآمده از آن، برای فهم تبار دولت مدرن حائز اهمیت میشود. #نظم_تتونیک و #دولت_تتونیک در این راستا در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته است.
🔸 گمان میرود که ویژگیهای دولت مدرن که برای نخستینبار در #اشتند_اشتات آلمانی نمایان گردید، بیارتباط با ویژگیهای نظم تتونیکی که قوم #ژرمن و مشخصا مردمان سرزمین #آلمان بهتدریج آن را در سواحل #دریای_بالتیک پدید آوردند، نباشد.
🔹توجه به دریا و #دریانوردی، کاربست ویژهی عنصر خشونت و زور، دگردیسی گونهی خاصی از اعتقادات مذهبی و #تفکر_الهیاتی از این ویژگیهای مهم میباشند.
#فرقه_تتونیک
#شوالیه_های_تتونیک
#دولت_شوالیه_های_تتونیک
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🟥 #جغرافیا، بستری برای سازماندهی روش تعامل افراد با یکدیگر است. #موجودیتهای_جغرافیایی صحنهای هستند که حوادث #داستان_ژئوپلیتیک در آن اتفاق میافتند. ساخت #روایت_ژئوپلیتیکی از اشکال مختلف تقابل و تعاملی که در محیط بینالملل رخ میدهند، کمک میکند تا به درک واقعبینانهتری از مسائل جهانی برسیم و در سازماندهی اجتماعی، شعاع بیشتری از مخاطب را در اختیار داشته باشیم؛ زیرا غالبا موجودیتهای جغرافیایی بهعنوان مولفههای بنیادین روایت ژئوپلیتیکی همانگونه #روایت میشوند که در عینیت وجود دارند.
🔸 #سیاست در صحنهای اجرا میشود و به نمایش درمیآید که با موجودیتهای جغرافیایی ساخته شده است. روایت واقعبینانهتری از #سیاست_جهانی خواهد بود اگر بگوییم: فضاهای یک سرزمین همانگونه که #منافع_ملی را پدید میآورد، ویژگیهایی را نیز ایجاد میکند که #رقابتهای_ژئوپلیتیکی پیامد آنهاست. بنابراین: طراحی سیاست، اجرای سیاست و انباشت #قدرت_ملی، بدون شناخت عمیق موجودیتهای جغرافیایی همواره در معرض کوتهبینی و مواجههی رمانتیک با سیاست است.
🔹 #دولتسازی، برآمدن #استیت مرهون تسخیر امکانهایی است که بهتبع شناخت قابلیت موجودیتهای جغرافیایی در چهار قرن گذشته در دسترس بشر قرار گرفته است. لاجرم، ساخت #دولت_مطلوب_اسلامی نیز بدون توجه به اقتضائات این محیط طیشدنی نخواهد بود.
#مفاهیم_و_تعاریف_پایه
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🟥 استیت یا #دولت_مدرن، برآیند تحولات درونی و بیرونی #اروپای_غربی است. تحولات الهیاتی، اقتصادی، صنعتی، هنری و علمی این منطقه مقتضی انقلاب سیاسی و فرهنگی بود. بهتبع انقلاب سیاسی و فرهنگی، ساخت #زمامداری نیز دگرگون شد و صورت اولیهی #استیت در #غرب_اروپا بهویژه در #هلند و #انگلیس پدید آمد.
🔸 منافع و اهدافی که دولت مدرن برای خودش -بهتبع تحولاتی که پشت سر گذاشته بود- تعریف میکرد، آنها را وارد #مسابقات_جغرافیایی و رقابتهای ژئوپلیتیکی نمود. ترکیب تحولات و انقلابهای درونی با #رقابتهای_ژئوپلیتیکی در بیرون، در مجموع بهنحوی پیش رفت که برآیند آنها به ترمیم و تثبیت و تکمیل دولت مدرن انجامید.
🔹 قدرتهای نوظهور اروپا در پی دستیابی به سرچشمههای ثروت و تجارت و صنعت در آسیا، بهویژه کشورهای مسلمان بودند. #هند و جزایر پیرامونی #تنگه_مالاکا در کانون این توجه و تحرک قرار داشت. فاصله بسیار زیاد میان این قدرتها و جغرافیای تامینکنندهی هدف و منفعت مذکور اقتضا میکرد که مناطق تحت #استعمار ایشان بهنحوی اداره شوند که منافع این قدرتها نهتنها به احسن وجه تامین شود، بلکه هیچ تهدید و خطری متوجه آنها نگردد. #ساخت_سیاسی_مدرن مبتنیبر الگوی #استیت، این مهم را برآورده میکرد.
🔸بدینترتیب دولت مدرن همان پلتفرمی بود که میتوانست #منافع_ملی قدرتهای نوظهور #دریاپایه در غرب اروپا را -اعم از منافع درونمرزی یا برونمرزی ایشان- بهنحو توأمان تامین و تضمین کند. کالبدشکافی این واقعیت برای واسازی دولت مدرن و نیل به #دولت_مطلوب_اسلامی ضرورت دارد.
#مفاهیم_و_تعاریف_پایه
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
|
🟥 پس از قریب به چهار و اندی سال کار مقدماتی در این کانال، اعم از: پرداختن به ترمینولوژی #عصر_جدید، #فلسفه_تاریخ، #ژئوپلیتیک، #استیت و #دولت_مدرن، #ساخت_تاریخی_روش و نهایتا #استعمار، اکنون میتوان یک جمعبندی نسبتا قابل قبولی از #روایت_ایران در گذار به عصر جدیدش ارائه داد. بهعبارتدیگر، پس از چهار سال پهنکردن بحث، اکنون به فصل جمعکردن آن رسیدیم.
🔸 تلاش میکنم در فصل جدید، مطالب به دور از موجزگویی باشد. شاید بهتر این باشد که ابتدا یک مطلب موجز به شکل کپشن، و سپس مطلب مبسوطتر با ادبیات عامیانهتر را تقدیم کنم.
🔹پیرنگ اصلی پستها این خواهد بود که نسخهی تمدنی #انقلاب_اسلامی، تنها راه برونرفت از دشوارههای دویست سال گذشتهی این مرزوبوم است. این نسخه، حاصل فهم رهبران انقلاب از تلاقی سه نیرو در شکلدادن به وضعیت ایران معاصر است:
1️⃣ طرح بعثت
2️⃣ تقابل ایران و اسلام با استعمار و #بازی_بزرگ
3️⃣ میراث پنج نهضت تحولخواهانهی ایرانی در دو قرن گذشته
🔹ماحصل فهم عمیق از نحوهی تلاقی این سه نیرو در شکلدادن به #ایران_معاصر، رهبران انقلاب را به ضرورت پیریزی نقشهی راه تمدنی انقلاب برای شکلدادن به #نظم_جدید رهنمون ساخته است.
#روایت_ایران
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🔹ویژگیها و مختصات جغرافیایی سهم مهمی در جهتدادن به سرنوشت جمعیتها دارد. آگاهی به این تاثیر و تاثر، نقاط عطفی را در الگوهای #زمامداری ایجاد کرده است. اساسا یکی از مهمترین بنیادهای عقلانی گذار از حکومتهای سنتی و بسیط به «دولت-ملت مدرن»، آگاهی به تاثیر مختصات جغرافیایی در سرنوشت جمعی است. با تاسیس #استیت (State) حتی این اندیشهی متهورانه پا گرفت که میتوان علاوهبر تاثیرپذیرفتن از مختصات جغرافیا، بر آن تاثیر گذاشت و جغرافیا را رام قدرت استیت کرد. این اندیشه را میتوان نقطهی استعلائی تفکر غربمرکز تلقی کرد.
در ادامه بخوانید...
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔹 چگونه دست اندیشهی استعلایی غرب از آستین رقابتهای ژئوپلیتیکی بیرون آمد؟ ایران معاصر چگونه در په
|
🔴 استعلای جغرافیایی، زیربنای استیلای سیاسی
📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه، از سند تا نیل
3️⃣ از 4️⃣
🔸 تولد #استیت در قرن هفدهم و گذار از حکومتهای بسیط سنتی به #دولت_مدرن، بهشکل معناداری مقارن بود با اوجگرفتن #مسابقه_جغرافیایی در #اروپای_غربی و شیوع رقابتهای ژئوپلیتیکی با محوریت قدرتهای سیاسی نوظهور در آن منطقه. #ایران_معاصر نیز در اثنای همین مسابقات و رقابتها، و مشخصا در کشاکش #بازی_بزرگ (Great Game) 📎 متولد شد. تبیین این امر باید در کانون #روایت_ایران در گذار به #عصر_جدید قرار بگیرد.
🔹 در امتداد #رقابتهای_ژئوپلیتیکی بود که چهرهی جهان تغییر یافت و به شکلی که امروز میشناسیم، درآمد. برای تصویرسازی از جهان فردایی که هماینک بهسوی آن در حال حرکتیم و بنای #نظم_جدید ی که هماینک برای ساختن آن میجنگیم، ناگزیریم که منطق پشت این مسابقات و رقابتها را بشناسیم و آن را بهنحو مقتضی و مطلوب تغییر دهیم. ازاینرو درک دقیق «منطق مرزبندی نظم وستفالیایی»، یک مقدمهی اجتنابناپذیر برای معماری نظم آینده محسوب میشود.
🔸 باید توجه داشت که «منطق مرزبندی» و شیوهی تعریف و ترسیم #مرز در صلح وستفالیا، بهعنوان سلاح بسیار نرم امنیتی بهکار گرفته شد. #سوپر_سافت_پاور تمدن غرب از همان بدو تولدش، ایدهی مرز و چگونگی ترسیم و تنظیم و تغییر و تثبیت آن بوده است. برونداد این سلاح در لحظهی نخستین، تبدیل بیش از 500 واحد فئودالی (#کانتون) به 30 کشور (#کانتری) و تولد 30 دولت-ملت در اروپا بود. اگر در دورهی اخیر، ارعاب ناشی از بمب اتم به #جنگ_جهانی_دوم فیصله داد، در #قرن_هفدهم، این قدرت ناشی از #منطق_مرزبندی بود که توانست به جنگهای صدسالهی اروپایی و #جنگهای_سیساله_مذهبی در 1648میلادی خاتمه بخشد.
🔹 با تکیه بر مدعای فوق میتوان گفت که قدرت فائقهی تمدن غرب در منطق مرزبندی و #استعلاء_بر_جغرافیا ظهور پیدا کرده است. غرب در پدیدهای تصرف کرده که هیچگاه تصور نمیشد تغییر آن در بضاعت بشر بگنجد. البته باید توجه داشت که غرب این امکان را ابتدا با سستکردن پایههای #منطق_صوری و گذار از #ذاتباوری و تاسیس بنای شامخ #روش (method) بهدست آورد و در گامی دیگر، این امکان را با #تفکر_جغرافیایی و #قدرت_اقیانوسپایه محقق نمود؛ دانش و تکنولوژی و صنعت نیز در خدمت این ایده بوده است. پس پربیراه نیست که بگوییم: دستبردن در #امتناعات_جغرافیایی و ایجاد امکانات جغرافیایی، از #اندیشه_استعلایی غرب برخاسته و به #دولت_استیلائی مدرن منتهی شده است.
🔸 نتایج شگفتانگیز کاربست منطق مرزبندی #وستفالیا چنان خیرهکننده بود که بعدها نیز بهعنوان ابزار قدرت، جهت کنترل دیگر مناطق جهان بهکار گرفته شد. بدینترتیب، این نظم بهتدریج در اقصی نقاط جهان رسوخ یافت؛ با الگوی خود سرزمینهای مختلف را درنوردید؛ قلمروهای گوناگون را بهمثابه #ظروف_مرتبطه به یکدیگر متصل ساخت؛ در نهایت، شیر کنترل این ظروف و شیب تغییر تبادلات فیمابین آنها را بهدست خویش گرفت و آن را بهدست #آنگلاسکسون ها داد. این همان خط داستانی است که نقاط تمدنخیز مشرقزمین را طفیلی #سرنوشت غرب کرده است.
🔹 اکنون که قریب به 400 سال از آن تاریخ میگذرد، منطق مرزبندی وستفالیایی همچنان بهعنوان یک حربهی حیاتی در اختیار قدرتهای غربی است. #مرزبندی و تعیین مرز، ناموس #نظم_جهانی است. این منطق هم اینک نیز برای مهار قدرتهای نوظهور، بهمنظور حفظ #انحصار در مدیریت تحولات جهان بهکار گرفته میشود. تجزیهی کشورهایی که به سطحی از #پیشرفت دست پیدا میکنند و ایجاد اتحادیههای منطقهای نمونهای از مصادیق کاربرد #منطق_مرز در روزگار ماست.
🔸 مطالعهی دانشهای مرتبط با #توطّن و ادارهی #سرزمین نشان میدهد که این منطق در انحصار معماران ژئوپلیتیک جهان قرار دارد. شکستن این انحصار و تعیین منطقی جدید برای مرزبندی، و چه بسی وضع و جعل پدیدهای غیر از #سرحدّات و #مرز برای صیانت از تمایزات فرهنگی، یکی از الزامات گذار به #نظم_جدید_جهانی و تصویرسازی از #تمدن_نوین_اسلامی است.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid