⭕️ شهر و "دولت-فضا-جهان" هانری لوفور
یکی از اندیشمندان مغربزمین که از بستر اندیشههای چپ بیرون آمده و تا آخر عمر بدان پایبند مانده است، #هنری_لوفور است که در توضیح و توصیف #جبر_شهر، اندیشهی قابل اعتنایی دارد. وی معتقد است اگر در دورهی صنعتیشدن، ساماندادن #کارخانه و تحت کنترل درآوردن کارگران، استیلای حاکمان را قوت میبخشید، در دورهی شهریشدن، این #شهر است که در کانون اِعمال قدرت قرار میگیرد.
مراد وی آن است که در دورهی سرمایهداریِ شهریشده، اصحاب #قدرت و ثروت با تولید ایدهی شهر و ساخت آن میخواستند با به انقیادکشیدن شهروندان و سرکوب شکلهای دیگر زندگی اجتماعی، سلطهی عمیقتری را ساماندهی کنند. تبعا ساختن #شهر، کفایتی از زمان و اندیشه را میطلبد؛ باید گونهای از علوم مدرن تولید و تعلیم داده شوند؛ باید مجموعهای از دانشهای مدرن، از شهرسازی و مدیریت شهری گرفته تا معماری و اقتصاد شهری پدید آیند و در دامن #دولت_مدرن، به استخدام نهادهای حاکمیتی درآیند. مسیری که بخش گریزناپذیری از تاریخ #دولتسازی مدرن بوده است.
شهوت سیریناپذیر سازمانهای دولتی، از وزارت مسکن و سازمان نوسازی گرفته، تا شهرداری و سازمانهای تابعهاش به فراگرفتن علوم شهری و توسعهی آموزشهای شهروندی را با این #منطق میتوان عمیقتر فهمید؛ افزایش فزایندهی متخصصان شهری در #دولت_داری و #حکمرانی_مدرن را نیز باید باید بر همین معنا دنبال کرد. همان مطلبی که لوفور آن را «تکنوکراتِ ساختاریِ دولتی» مینامد؛ یعنی تولید علوم و گفتمانهای شهریِ در خدمت #تولید_فضا. در چنین جبری، #لوفور با زیرکی میپرسد: «چه خواهد ماند از قدرت مذهبی اگر نتواند بر پایهی نامها و مکانهایش تجسد یابد».
اکنون ما نیز باید بپرسیم، در دولتسازی اسلامی، با شهر مدرن و جبر ناشی از آن چه میخواهیم بکنیم؟ آیا شهر، صرفا جایی برای کار و خدمت و تحصیل و تمشیت امور زندگی است، یا یک کارخانهی عظیمی که انسانها را به شکل خاصی درمیآورد و حقیقتا یک فضا برای تلبس به انواع نانوشته است؟ طرح دولتسازان جوان برای مواجهه با زیست شهری چیست؟
🧲 لینک اطلاعات مربوط به هانری لوفور در ویکیپدیا:
https://en.wikipedia.org/wiki/Henri_Lefebvre
🧲 آدرس چند مقاله پیرامون آثار و اندیشههای لوفور:
http://problematicaa.com/materialist-dialectic/
http://pi.srbiau.ac.ir/article_8798.html
http://tarjomaan.com/barresi_ketab/6726/
http://dialecticalspace.com/toward-an-urban-strategy/
http://dialecticalspace.com/henri-lefevbre/
#یادداشتها
#هانری_لوفور
#نظریهپردازی_شهر
#جبر_شهر
#شهرنشینی
#انقیاد
#بورژوا
#سرمایهداری
#دانش_مدرن
#دولتسازی
#نهادهای_حاکمیتی
@doranejadid
⭕️ معنای «اشتات» در فلسفهی سیاسی هگل
#هگل در گفتوگو پیرامون آنچیزی که ما آن را #دولت مینامیم، از واژهی staat (اشتات)استفاده کرده است که معادل state انگلیسی نیست. برای توضیح این مفهوم، توجه به زمینههای فکری او ضرورت دارد.
هگل در پی احیای یکپارچگی فرد و #پولیس زادهشده در #یونان است. وی در این راه با دو مانع بزرگ روبهرو بود: نخست اینکه فرد عصر ما دیگر فرد زمان یونان نیست؛ دوم اینکه دولت هم پولیس نیست. این تحول در فرد و پولیس، بهتبع #سوبژکتویسم رخ داده بود و هگل #دولت_مدرن را محصول و فرزند همین امر میدانست.
اشتات یا staat ترجمهای است که هگل آن را برای #پولیتئیا انتخاب میکند؛ همان اصطلاحی که ما در فارسی به «جمهور» ترجمهاش کردهایم. مراد هگل از اشتات، نظام سیاسی یک کشور است؛ اما هر نظام سیاسیای را نمیتوان اشتات یا دولت دانست. اشتات در نزد هگل به دولتی اطلاق میشود که مبتنیبر حقوق (rechtsstaat) باشد. این حقوق به این دلیل باید استیفا شود که انسان، انسان است؛ یعنی حقوقی که بهخاطر انسانبودن انسان بر او فرض شده است و نه بهدلیل دین و آیین خاص.
دولت هگلی، دولت مبتنیبر نمایندگی است و ارادهی صنوف مختلف مردم باید پشت آن باشد. او صرفا زمانی قوهی قهرآمیز دولت را تجویز میکند که پای ایجاد فضای مناسب برای گسترش #دموکراسی در میان باشد. بنابراین، تاسیس دولت مدرن بر تامین آزادی مقدم است و اولویت دارد.
#سیاست_ما
#سیاست_به_زبان_ساده
https://www.instagram.com/mh.taheri1980/
https://virgool.io/@mhtaheri
⭕️ ضرورت فهم معانی سیاسی معطوف به زمینههای فرهنگی
مفاهیم در مطالعات انسانی کلا لغزنده هستند و ابهام، بخشی از ماهیت آنهاست؛ اما این ابهام در سیاست مضاعفتر است و چندپهلویی بیشتری دارد. برای گریز و مهار این آسیب، باید مفاهیم سیاسی را معطوف به زمینههای فرهنگی و اجتماعیای معنا کرد که در آن متولد شدهاند. STATE نیز مستثنی از این قاعده نیست. اگر استیت را به دولت ترجمه کنیم و بخواهیم در زمین ایرانی-اسلامی، نهادی مقارن با #استیت بسازیم، قطعا چنین کاری پر از کژتاپی و اعوجاج خواهد بود. پیشتر به نمونه آلمانی اشاره کردیم تا نشان دهیم که بومیسازی این نهاد و مفاهیم سازندهی آن صرفا برای ما - که ایرانیان مسلمان هستیم - حائز اهمیت نیست، بلکه برای هر ملتی که به اختصاصات و ویژگیهای فرهنگی خودش تعلق خاطر دارد، مهم است.
استیت در گذار از «جهان سنت» به «جهان مدرن» موضوعیت پیدا کرده است. بنابراین به یک معنای دیگر، در خروج از این جهان و ساختن دوران جدیدی در عالم نیز ناگزیر از فهم «State» هستیم. ما استیت را از این رو مقدم در مطالعه میکنیم، چون گذار از جهان سنت به جهان مدرن برای نخستینبار در #ژئوپلیتیک غرب رقم خورده است. این گذار نهتنها سیمای جهان اجتماعی غرب و سپس بهتدریج سیمای اقصای بلاد را دگرگون کرد، بلکه در گامی عمیقتر، مفاهیم اجتماعی مردمان مغربزمین و سپس مفاهیم اجتماعی دیگر ملتها را نیز متاثر از خود نمود و زلزلهای در فهم مردمان جهان از فرهنگشان درانداخت. بهبیاندیگر، گذار از سنت به #مدرنیته با فاعلیت و عاملیت #دولت_مدرن نهتنها قلمروهای فیزیکی، بلکه قلمروهای متافیزیکی و ساحت عقل و خرد را نیز درنوردید و معنای آنها را معطوف به خود سمتوسو بخشید. بههمینخاطر است که ما در خواندن سنتمان نیز متاثر از جهان مدرن هستیم. ما در مواجهه با فرهنگ و سنت دچار آستیگمات شدهایم و ساختمان معانی فرهنگی خومان را آنگونه که پیشتر در سنتمان بازنمایی میشد، نمیتوانیم درک کنیم. تبعا با تحول در #فیزیک و #متافیزیک، نحوهی ساختن و برآمدن نهادی این مفاهیم نیز تغییر پیدا میکند. یعنی نهتنها واقعیت و ماهیت #زمامداری در دوران مدرن متحول شده، بلکه معنای مفاهیم سازندهی زمامداری نیز متحول شدهاند؛ مضاف بر این دو، نحوهی ساختن و برآمدن نهاد زمامداری در میان ملتها نیز تغییرات و دگرگونیهای ژرفی یافته است.
وقتی از #دولتسازی جدید صحبت میکنیم، باید به جوانب پیچیدهی این امر دقت داشته باشیم.
این سخن ادامه خواهد داشت.
#سیاست_ما
#سیاست_به_زبان_ساده
https://www.instagram.com/mh.taheri1980/
https://virgool.io/@mhtaheri
«اصالت امر اجتماعی در قیاس با امر سیاسی» که بر آمده از شرایط خاص تکوین فرهنگ سیاسی شیعیان در عصر #غیبت_کبری است، یکی از موانع مهم در گذار به #دولت_سازی در #جمهوری_اسلامی است.
#مجتبی_عبدخدایی در مقدمهی کتاب «دولت مدرن در روابط بینالملل» اشاره لطیفی به اصالت #امر_اجتماعی در قیاس با #امر_سیاسی در نزد شیعیان دارد و مینویسند:
سنت اندیشیدن دربارهی #دولت_مدرن، نه نوپا و نهچندان ناآشناست؛ باوجوداین، در میان آثار علمی این مرزوبوم، کمتر به این مهم پرداخته شده است. آنچه ژرفاندیشی در این مقوله را، خصوصا بر جامعهی نخبگان این دیار ناگزیر میسازد، وضعیت ویژهای است که با پیدایش نظام جمهوری اسلامی در قالب #دولت_مدرن بلکه #ملت_دولت در این کشور پدیدار شد و تاکنون نیز دشواریهای تئوریک و ناهمگونیهای اجتماعی آن فرا روی نظام جلوه مینماید.
تشکیل #جامعه_سیاسی نوبنیادی که ازیکسو بنیانهای فرهنگی آن، قوام اساسی خود را از #عقلانیت_دینی ویژهای گرفته است که آموزههایی تعارضنما با دولت مدرن را ترویج میکند؛ و ازسویدیگر مراجع و کانونهای مذهبی آن قرنها از جانب حکومت به حاشیه رانده شده و دست آنان نهتنها از مملکتداری، که از برخی حقوق اولیهی اجتماعی و سیاسی کوتاه بوده است. آنان نیز در تقابل، نقش اپوزیسیون را بر دوش گرفته و با چنین وضعیتی خو کرده و دریافته بودند که میبایست بنیان خود را در قلوب مردم پایه گذارند و عنان رهبری واقعی اجتماعی مردم را در دست بگیرند و سیاست و #حکومت_داری را عفریت ظلم و بدی، مجسم سازند.
این تصویر و تصور آنچنان تا اعماق ذهن و عادات روحی-روانی آنان نفوذ کرده بود که جدایی از چنین وضعیتی و پرداختن به معضلات اجتماعی، آنهم نه در مقام اپوزیسیون، بلکه در مقام مملکتداری و #مدیریت_اجتماعی و از دریچهی حکومتی به قضایا نگریستن، برای آنان سخت و دشوار مینمود. مردم این دیار نیز که با #دین و #نظام_ولایت مذهبی انس گرفته بودند و جلوهی اطاعت از خدا و رسول را در پیروی از فرمان و منش مراجع و روحانیان دینی میدانستند، به پیروی از آنان، قرنها دولت را نه از خود، بلکه در مقابل خود میدانستند. ازاینرو تخلف و سرپیچی از قوانین نظام حکومتی را نهتنها جرم نمیدانستند، بلکه بر آن مباهات میورزیدند و در سوابق افتخارات خود ثبت میکردند. (عبدخدایی، 1398، صص. 15-16)
#دولت_ملت
https://eitaa.com/doranejadid
https://virgool.io/@mhtaheri
ارتباط میان بردهداری و #سرمایه_داری یکی از کلیدهای فهم ریشههای #جهان_مدرن است. اندیشهای که بهدنبال توسعهی بردهداری از طریق دگردیسی، هم از حیث کمی و هم از حیث کیفی، آن بود در نهایت در مدل جدیدی از زمامداری بهنام #دولت_مدرن تعیّن پیدا کرد. #شهروند، اسیری است که توهم آزادی دارد.
https://eitaa.com/doranejadid
https://virgool.io/@mhtaheri
https://virasty.com/Mhtaheri
🔴 ارتباط جوهری روش، دانش، اداره
...
ویلیام بلوم میگوید: «نظریهی سیاسی» با «نظام سیاسی» مرتبط است و «روش» با این مجموعه هماهنگی دارد؛ مثل تناسب و تقارن «متافیزیک افلاطون» با «نظام فیلسوفشاهی» و «روش دیالکتیک غیرتاریخی». توجه به این تناسب و هماهنگی تحلیلِ واضحتری از چگونگیِ تاثیرگذاریِ «نابسندگیِ تاملاتِ انتقادی» بر «تدوین نظریهی دولت بومی» و «فرآیند #دولتسازی» را در اختیارمان قرار میدهد تا خاستگاه بنیادین تشتت در ادارهی #عرصه_عمومی را درک نماییم.
بهتبع دیدگاه بلوم، میان سه ساحتِ تئوریکِ ساختِ سیاسی (یعنی: «روش» و «دانش» و «الگو»ی اداره) نیز هماهنگی و تقارن حاکم است. زیرا هر شیوهای از اداره، مبتنیبر مجموعهای از دانشهاست؛ این دانشها ذیل روش مشخصی کسب اعتبار کرده و برای جریانیافتن در متن جامعه مشروعیت مییابند. وقتی در شیوهی ادارهی جامعه اختلالی رخ میدهد، نشاندهندهی عدم هماهنگی و تقارن این سه ساحت نظری است. زمانیهمکه این سه ساحت بهطور اساسی دگرگون شوند و هماهنگی جدیدی میان آنها شکل بگیرد، میتوان از تولد و ظهور شیوهی جدیدی از ادارهی جامعه سخن گفت. مرور فرآیندِ تاریخیِ تکوینِ #دولت_مدرن این مدعا را تایید میکند.
https://virgool.io/@mhtaheri
https://eitaa.com/doranejadid
|
⭕️ بازی بزرگ در مرزهای ایران تمدنی
📌 استعمار ایبریایی چگونه به مرزهای ممالک محروسهی پارس رسید؟
در پستهای پیشین، اجمالا به تبار تاریخی حوادثی پرداختیم که در آغازین روزهای قرن نوزدهم میلادی و قرن 13 شمسی، جغرافیای کشور عزیزمان ایران را تغییر داد. این تبار بر محور #استعمار_ایبریایی بهتبع فروپاشی #آندلس متمرکز بود. اکنون در دور جدید مباحث، به شکلگیری #بازی_بزرگ در مرزهای #ایران_تمدنی و خاصه #ممالک_محروسهی_پارس (Guarded Domains of Iran) خواهیم پرداخت. این سلسله مباحث شامل تصویرسازی اجمالی اما دقیق از شکلگیری رقابتهای ژئوپلیتیکی و امنیتی میان سه کشور بریتانیا، فرانسه و روسیه خواهد بود. در اثنای سخن نیز گاهی به حسب نیاز به تحولات داخلی این کشورها و گاهی به بنیادهای روشی نگرش ژئوپلیتیکی خواهیم پرداخت و ریشههای ساخت #دولت_مدرن و پدیداری #استیت را در #فلسفه_جغرافیا دنبال خواهیم نمود.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
.
|
⭕️ فلسفهی جغرافیا
📌 تقارن رستاخیز مطالعاتی "فلسفهی جغرافیا" و "نظریههای دولت"
🔸 رسوخ و تعمیم تفکر فلسفی در مطالعهی #جغرافیا، رستاخیز جدیدی در مطالعهی #قدرت و توسعهی #هژمونیک آن را نیز -در قرن بیستم- در پی داشت.
🔹اثر شهیر ریچارد هارتشورن تحتعنوان «ماهیت جغرافیا: بررسی انتقادی اندیشهی کنونی در پرتو گذشته» (The Nature of Geography: A Critical Survey of Current Thought in the Light of the Past)، اثر جریانساز #دیوید_هاروی تحتعنوان «تبیین در جغرافیا» (Explanation in Geography) از جملهی تولیدات فکری این تکاپوی نظری است.
🔸دیدگاههای #هنری_لوفور در باب #تولید_فضا، از این مطالعات تغذیه کرده است؛ #دِرِک_فورد کوشیده است تا این تاثیر را در کتابی تحتعنوان «آموزش و تولید فضا: آموزش سیاسی، جغرافیا و انقلاب شهری» (Education and the production of space_ Political pedagogy, geography, and urban revolution) به تصویر بکشد.
🔹چشمانداز جدیدی که #فلسفه_جفرافیا در تولید و بسط و حفظ #هژمونی ایجاد کرد، در نظریههای دولت و احیای #دولت_پژوهی تاثیرات عمیقی به همراه داشت. این چشمانداز باعث گردیده است تا میان #رقابتهای_ژئوپلیتیکی و ساخت #دولت_مدرن ارتباط روشی برقرار شود.
🔸 دستاوردهای این مطالعات میتواند به ترسیم نگاههای بدیل و تعریف آلترناتیو جهت #واحدبندی در #نظام_بینالملل کمک شایانی نماید.
#ژئوپلیتیک
#ژئواستراتژی
#ساخت_قدرت
#معماری_دولت
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
.
|
📌 موانعی که به #ملت_سازی انجامیدهاند
⭕️ جغرافیا، مادرِ تفاوتها و تمایزها و رنگارنگیها
🔸 کیست که بتواند نقش «دوری» و «نزدیکی» را در شکلدادن به «تفاوت»ها و «شباهت»ها انکار کند؟! کیست که بتواند بر تاثیر «عینیت» و «ثبات» #جغرافیا، در شکلدادن به نزدیکیها و دوریها چشم بپوشد؟!
🔹وقتی کوهی مثل #دماوند میان دو جمعیت انبوه فاصله میاندازد، آب و هوا و خورد و خوراک و پوشاک آنورِالبرزیها را با اینورِ البرزیها متفاوت میکند؛ زبان و گویششان را متمایز میکند؛ راههای گوناگونی را برای بروز خوشحالی و ناراحتی پیش رویشان باز میکند؛ آداب و رسوم و فرهنگ و مناسکشان را تغییر میدهد و ... و بیراه نیست که بگوییم در ادراکشان از #قدرت، از ماهیت قدرت، از منابع قدرت، نوع اِعمال قدرت، شیوهی مهار و تعلیق قدرت و .... نیز تاثیرات مستقیم و عمیق میگذارد.
🔸آیا میتوان در کویر و دریا و کوهستان، ادراک ما از قناعت و کرامت و امنیت و بقا را تغییر نمیدهد؟! آیا سکنیگزینی در کنار رودخانهها و جلگههای #بین_النهرین همان صورتی از زندگی را میآفریند که زندگی در پیرامون کوهستان #هیمالیا یا #بیابان_گوبی (Gobi Desert) #چین و #مغولستان اقتضا میکند؟! آیا واقعا تفاوتی ندارد که آنسوی #آلپ و رو به جلگهی اروپا داشته باشیم یا اینسوی آلپ همسایهی #مدیترانه شویم؟!
🔹اگر این فرضها را بپذیریم، ظهور #استیت و #دولت_مدرن در اروپا بهجای مشرقزمینی که سابقهی هزاران ساله در #زمام_داری داشته است را هم شاید بهنحو گویاتری بتوان تبیین و تفسیر کرد.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
.
|
📌 امر سیاسی: تنظیمگر آمریّتهای محیطی
⭕️ دولت مدرن؛ ایجادگر انحصار جهتِ اِعمال و تعلیق اقتدار
🔸 آدمی وقتی چشم میگشاید، خود را در آغوش محیطهای مختلفی مییابد که هرکدامشان آمریت خاصی دارند. محیطها #فاعل هستند و #اراده و #اختیار انسان را به مبارزه میطلبند.
🔹حتی با فرض اینکه عرصهی عمومی صرفاً با حضور انسانهای فرهیخته شکل گرفته باشد، بازهم این احتمال قابل پیگیری نیست که صرفا با تکیهبر #امر_اجتماعی، امید #تنظیم_و_تنسیق_عرصه_عمومی را داشته باشیم. زیرا:
1️⃣ در #عرصه_عمومی با انسانهای گوناگونی طرف حسابیم که امیال و اهداف متنوعی دارند و از سطح فکر و اقدام متفاوتی برخوردارند؛
2️⃣ با محیطهای غیرانسانی همچون #محیط_طبیعی مواجهیم که جبر سنگین و نسبتا پایدارشان را، فارغ از فهم و توافق انسانی، در بدو امر، بر شکلدادن به عرصهی عمومی تحمیل میکنند.
🔸 آدمی در فضایی زاده میشود که هرکس ساز خودش را مینوازد. ازاینرو #امر_اداره در فقدان #امر_سیاسی محتمل نیست و باید برای آن چارهای اندیشید.
🔹مهار #کثرت_میل_و_فکر_و_اقدام ازیکسو، و فائقآمدن بر #آمریت_محیط_طبیعی ازسویدیگر، انسان را بهتدریج به مکانیزمی سیاسیای متوجه ساخت که ماحصل آن، شکلگیری state یا #دولت_مدرن بوده است.
🔸 اگرچه اصل شکلگیری این #نهاد، کاملا معقول و برخاسته از نیازهای آدمی بوده است، اما این #مکانیزم همچنان قابل تغییر و تصرّف و ارتقاست. حتی این #امکان_عقلانی وجود دارد که بتوانیم به اَشکال تکاملیافتهتری از مکانیزمهای #تنظیم_و_تنسیق عرصه_عمومی و مهار #آمریت_محیطی بیاندیشیم.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
|
🔹اگرچه بسیاری کوشیدهاند تا از آیین #مسیحیت، تصویر کاریکاتوری دینی غیرسیاسی و ظلمپذیر ارائه کنند، اما برآمدن #جنگهای_صلیبی با تکیهبر آموزهی مسیحی #جنگ_مقدس، ساختگیبودن این تصویری را برملا میکند.
🔸#جنبش_صلیبی (Crusading movement) مهمترین جنبش سیاسی در مغربزمین در طلیعهی هزارهی دوم است. فرهنگی که در #هزاره_دوم در #اروپای_غربی شکل گرفت، بهشدت از این جنبش تاثیر پذیرفت و تا پایان #قرون_وسطی دوام آورد. #جنگهای_صلیبی باعث شدند تا #نظم_تتونیک بر سرتاسر اروپا حاکم گردد؛ #نظم_وستفالیایی و الگوی #دولت_مدرن نیز از دل همین نظم سر بر آورده است.
🔹عقبنشینی سیاسی و گامبهگام مسلمانان از اروپا، از اصلیترین تبعات این #جنبش_الهیاتی عظیم بود؛ این عقبنشینی در نهایت موجبات #عقب_ماندگی ایشان را فراهم کرد. جنبش صلیبی، در قامت یک #ایدئولوژی متمایز در این نخستین قرون همین هزاره ظهور کرد و بر سیاست و اقتصاد و معماری جامعه تاثیر گذاشت. آنچه در هستهی سخت جنبش صلیبی بهمثابه قلب تپنده جا بود، عبارت بود از:
1️⃣ نظریه جنگ مقدس
2️⃣ #زیارت اماکن مقدس.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🔸 جنگهای صلیبی (در بین سالهای ۱۰۹۵-۱۲۹۱م / ۴۷۳-۶۷۰ش) از اتحاد #دو_شمشیر مسیحی در #اروپای_غربی سر بر آورد؛ بعدها به این توافق #پاپ و #قیصر، دو طبقهی #فئودال و #مرچنت (Merchant) نیز پیوستند و در بنای #نظم جدید -که در حال شکلگیری بود- مشارکت جستند.
🔹 هدف این اتحاد، بازپسگیری جغرافیایی بود که در #کتاب_مقدس گرامی داشته شده بود؛ این #جغرافیای_مقدس در آن روزگار در دست مسلمانان قرار داشت و بدون درگیری نمیشد آن را بازپس گرفت.
🔸#اورشلیم در نقطهی کانونی این سرزمینهای مقدس بود. #عهد_عتیق و #عهد_جدید به صراحت، پیروان خود را به #زیارت این #جغرافیا دعوت کرده بود. همزمان با نخستین موج #جنگهای_صلیبی، نبردهای خونبار دیگری در #ایبریا و #بیزانس شکل گرفتند؛ این مواجهات تا قرن پانزدهم میلادی ادامه یافتند.
🔹همپای اندیشیدن به چگونگی #امر_اداره و #تنظیم_و-تنسیق نیازها و مسالههای #عرصهی عمومی در چنین محیط بحرانزدهای، نخستین جرقههای #نظم_وستفالیایی نیز زده شد؛ با صورتبندی ایدهی #دولت_مدرن، شیوهی واحدبندی سرزمینی در جغرافیای طبیعی نیز مشخص گردید و بدینترتیب، جهان بهسمت سیمایی که امروز میشناسیم، سوق پیدا کرد.
#الهیات_جغرافیا
#جنگ_مقدس
#سرزمین_مقدس
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🔸 ایدهی #استیت و #دولت_اندیشی از دل #جنگ برخاسته است. #سیاست، عرصهی #قدرت و #رقابت برای بقاست. #تزاحم و #تضاد در کنه سیاست نهفته و جزو جداییناپذیر آن است.
🔹تزاحم و تضاد هنگام تشکیل اولین گونههای اجماعات بشری نیز خود را نشان میدهند؛ اما در #جنگ است که به اوج خود میرسند. بنابراین بیجا نیست که تکامل اندیشههای سیاسی از دل عظیمترین جنگهای بشری سربرآورده باشند.
🔸 وقتی گفته میشود که تبار #دولت_مدرن و #نظم_وستفالیایی به #جنگهای_اروپایی پیوند میخورد، این تبار را صرفا نباید به #جنگهای_سی_ساله محدود دانست؛ بلکه باید آن را در دل #جنگهای_مذهبی بزرگتری که تقریبا از #قرن_دهم در #اروپا شکل گرفتهاند، پیجویی نمود.
🔹 ازاینروست که مطالعهی سلسلهی #جنگهای_صلیبی و نظمهای سیاسی و اداری و بوروکراسی برآمده از آن، برای فهم تبار دولت مدرن حائز اهمیت میشود. #نظم_تتونیک و #دولت_تتونیک در این راستا در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته است.
🔸 گمان میرود که ویژگیهای دولت مدرن که برای نخستینبار در #اشتند_اشتات آلمانی نمایان گردید، بیارتباط با ویژگیهای نظم تتونیکی که قوم #ژرمن و مشخصا مردمان سرزمین #آلمان بهتدریج آن را در سواحل #دریای_بالتیک پدید آوردند، نباشد.
🔹توجه به دریا و #دریانوردی، کاربست ویژهی عنصر خشونت و زور، دگردیسی گونهی خاصی از اعتقادات مذهبی و #تفکر_الهیاتی از این ویژگیهای مهم میباشند.
#فرقه_تتونیک
#شوالیه_های_تتونیک
#دولت_شوالیه_های_تتونیک
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🔹 لشکرکشی #اسلام_اموی به #اروپا از مهمترین مولفههای دخیل در شکلگیری #جنگهای_مذهبی این قاره بود. سرنوشت این مواجهات تاثیر بهسزایی در پدیدآوردن استعمار جدید و استفاده از سازوکار #دولت_مدرن برای مهار تفکر اسلامی از خود به جا گذاشت.
🔸 تامل در #جغرافیای_جنگهای_مسلمین_در_اروپا میتواند فهم ما را از مواجههی غرب با جهان اسلام، ویژگیهای #نظم_جهانی و الگوی حاکم بر #نظام_بین_الملل تعمیق ببخشد. این تامل نشان خواهد داد که چگونه #محاصره_جغرافیایی و ایجاد #انزوای_ژئوپلیتیکی -بهانحای مختلف و در ترکیب با ابزارهای متنوع- به مهمترین ابزار قدرتهای اروپایی برای مواجهه و مهار جهان اسلام تبدیل شد. این همان روح حاکم بر فرآیند #استعمار جدید است که از قرن پانزدهم به راه افتاد.
🔹 در سلسله پستهای آتی به بررسی جنگهای مسلمانان در اروپا خواهیم پرداخت. این مطالعه از آغاز #قرن_هشتم میلادی در مرزهای #اسپانیا آغاز و با بررسی #نبرد_تور در مرزهای پواتیهی #فرانسه خاتمه خواهد یافت.
#نبرد_تور
#شارلمانی
#فتح_آندلس
#محاصره_اورشلیم
#پادشاهی_اورشلیم
#شوالیه
#شوالیه_گری
#شوالیه_های_مهمان_نواز
#جنگهای_صلیبی
#نظام_جهانی
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🟥 استیت یا #دولت_مدرن، برآیند تحولات درونی و بیرونی #اروپای_غربی است. تحولات الهیاتی، اقتصادی، صنعتی، هنری و علمی این منطقه مقتضی انقلاب سیاسی و فرهنگی بود. بهتبع انقلاب سیاسی و فرهنگی، ساخت #زمامداری نیز دگرگون شد و صورت اولیهی #استیت در #غرب_اروپا بهویژه در #هلند و #انگلیس پدید آمد.
🔸 منافع و اهدافی که دولت مدرن برای خودش -بهتبع تحولاتی که پشت سر گذاشته بود- تعریف میکرد، آنها را وارد #مسابقات_جغرافیایی و رقابتهای ژئوپلیتیکی نمود. ترکیب تحولات و انقلابهای درونی با #رقابتهای_ژئوپلیتیکی در بیرون، در مجموع بهنحوی پیش رفت که برآیند آنها به ترمیم و تثبیت و تکمیل دولت مدرن انجامید.
🔹 قدرتهای نوظهور اروپا در پی دستیابی به سرچشمههای ثروت و تجارت و صنعت در آسیا، بهویژه کشورهای مسلمان بودند. #هند و جزایر پیرامونی #تنگه_مالاکا در کانون این توجه و تحرک قرار داشت. فاصله بسیار زیاد میان این قدرتها و جغرافیای تامینکنندهی هدف و منفعت مذکور اقتضا میکرد که مناطق تحت #استعمار ایشان بهنحوی اداره شوند که منافع این قدرتها نهتنها به احسن وجه تامین شود، بلکه هیچ تهدید و خطری متوجه آنها نگردد. #ساخت_سیاسی_مدرن مبتنیبر الگوی #استیت، این مهم را برآورده میکرد.
🔸بدینترتیب دولت مدرن همان پلتفرمی بود که میتوانست #منافع_ملی قدرتهای نوظهور #دریاپایه در غرب اروپا را -اعم از منافع درونمرزی یا برونمرزی ایشان- بهنحو توأمان تامین و تضمین کند. کالبدشکافی این واقعیت برای واسازی دولت مدرن و نیل به #دولت_مطلوب_اسلامی ضرورت دارد.
#مفاهیم_و_تعاریف_پایه
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
|
🟥 پس از قریب به چهار و اندی سال کار مقدماتی در این کانال، اعم از: پرداختن به ترمینولوژی #عصر_جدید، #فلسفه_تاریخ، #ژئوپلیتیک، #استیت و #دولت_مدرن، #ساخت_تاریخی_روش و نهایتا #استعمار، اکنون میتوان یک جمعبندی نسبتا قابل قبولی از #روایت_ایران در گذار به عصر جدیدش ارائه داد. بهعبارتدیگر، پس از چهار سال پهنکردن بحث، اکنون به فصل جمعکردن آن رسیدیم.
🔸 تلاش میکنم در فصل جدید، مطالب به دور از موجزگویی باشد. شاید بهتر این باشد که ابتدا یک مطلب موجز به شکل کپشن، و سپس مطلب مبسوطتر با ادبیات عامیانهتر را تقدیم کنم.
🔹پیرنگ اصلی پستها این خواهد بود که نسخهی تمدنی #انقلاب_اسلامی، تنها راه برونرفت از دشوارههای دویست سال گذشتهی این مرزوبوم است. این نسخه، حاصل فهم رهبران انقلاب از تلاقی سه نیرو در شکلدادن به وضعیت ایران معاصر است:
1️⃣ طرح بعثت
2️⃣ تقابل ایران و اسلام با استعمار و #بازی_بزرگ
3️⃣ میراث پنج نهضت تحولخواهانهی ایرانی در دو قرن گذشته
🔹ماحصل فهم عمیق از نحوهی تلاقی این سه نیرو در شکلدادن به #ایران_معاصر، رهبران انقلاب را به ضرورت پیریزی نقشهی راه تمدنی انقلاب برای شکلدادن به #نظم_جدید رهنمون ساخته است.
#روایت_ایران
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
🔴 منطق طبیعی مرز
📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه، از سند تا نیل
2️⃣ از 4️⃣
🔸#سرزمین و قلمرو، نخستین مولفهای است که در تعاریف رایج از #دولت_مدرن مورد توجه قرار گرفته است. اگرچه در نگاه نخست بدیهی به نظر میرسد که داشتن سرزمین، کمترین شرط برای برپاکردن #دولت است، اما ظرافتها و دقتهای نکتهسنجانهای در معنای سرزمین و قلمرو هنگام تعریف دولت (ُState) نهفته است که غالبا در شناخت #دولت_مدرن و الزامات #دولتسازی برجسته نمیشوند.
🔹سرزمین را نباید صرفا به «خاک» و #مرز فروکاست. مرز، یکی از فرزندان الگوی زمامداری «دولت-ملت» است. مرز، با هر وسعتی از خاک شکل نمیگیرد. درست همانگونه که هر تعداد از جمعیت را نمیتوان ملت نامید و هر شیوهای از اجتماع را نمیتوان #جامعه خطاب کرد، هر وسعت و گسترهای از خاک را نیز نمیتوان مرز در نظر گرفت و آن را به یک دولت و ملت نسبت داد. برای مثال؛ آیا میتوان در جغرافیایی کوچک گرداگرد ساکنان طبیعی یک سرزمین دیوار کشید و با ایجاد حصارهای امنیتیِ مسلح به انواع تکنولوژیها و ارتزاق از خونآورد نظام #انحصار، دولت-ملت یهود را جعل کرد؟
🔸یکی از شاخصهای تعریف مرز، #سعهی_جغرافیایی است. یک #قلمرو باید بهاندازهای وسعت داشته باشد که نیروهای مادی و معنوی متعلق به آن، قابلیت عملیاتی پیدا کنند و در مقیاس زندگی اجتماعی بهگردش درآیند. این وسعت باید بتواند میزانی از استقلال را برای نیروهای داخل مرز، و اندازهای از وابستگی را نسبت به دیگر جمعیتهای پیرامون ایجاد کند.
🔹افراد مستقر در یک سرزمین بهواسطهی مرز #همسرنوشت میشوند. برای ایجاد اختلال در سرنوشت ملتها، کافیست #منطق_طبیعی_مرزبندی را تغییر داد. آشوب 200ساله در #غرب_آسیا نمونهی خوبی برای مطالعهی مرزهای غیرطبیعی و اختلالزا است.
🔸با تعریف مرز، چشمانداز متمایزی برای یک ملت در مقایسه با همسایهگانش ترسیم میشود. هرگاه این مرزها با امکان تعریف #سرنوشت مشترک انطباق داشته باشند، شاهد #صلح؛ و هرگاه این مرزها بدون ملاحظهی #همسرنوشتی کشیده شوند، شاهد #جنگ و #ناامنی خواهیم بود.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔹 چگونه دست اندیشهی استعلایی غرب از آستین رقابتهای ژئوپلیتیکی بیرون آمد؟ ایران معاصر چگونه در په
|
🔴 استعلای جغرافیایی، زیربنای استیلای سیاسی
📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه، از سند تا نیل
3️⃣ از 4️⃣
🔸 تولد #استیت در قرن هفدهم و گذار از حکومتهای بسیط سنتی به #دولت_مدرن، بهشکل معناداری مقارن بود با اوجگرفتن #مسابقه_جغرافیایی در #اروپای_غربی و شیوع رقابتهای ژئوپلیتیکی با محوریت قدرتهای سیاسی نوظهور در آن منطقه. #ایران_معاصر نیز در اثنای همین مسابقات و رقابتها، و مشخصا در کشاکش #بازی_بزرگ (Great Game) 📎 متولد شد. تبیین این امر باید در کانون #روایت_ایران در گذار به #عصر_جدید قرار بگیرد.
🔹 در امتداد #رقابتهای_ژئوپلیتیکی بود که چهرهی جهان تغییر یافت و به شکلی که امروز میشناسیم، درآمد. برای تصویرسازی از جهان فردایی که هماینک بهسوی آن در حال حرکتیم و بنای #نظم_جدید ی که هماینک برای ساختن آن میجنگیم، ناگزیریم که منطق پشت این مسابقات و رقابتها را بشناسیم و آن را بهنحو مقتضی و مطلوب تغییر دهیم. ازاینرو درک دقیق «منطق مرزبندی نظم وستفالیایی»، یک مقدمهی اجتنابناپذیر برای معماری نظم آینده محسوب میشود.
🔸 باید توجه داشت که «منطق مرزبندی» و شیوهی تعریف و ترسیم #مرز در صلح وستفالیا، بهعنوان سلاح بسیار نرم امنیتی بهکار گرفته شد. #سوپر_سافت_پاور تمدن غرب از همان بدو تولدش، ایدهی مرز و چگونگی ترسیم و تنظیم و تغییر و تثبیت آن بوده است. برونداد این سلاح در لحظهی نخستین، تبدیل بیش از 500 واحد فئودالی (#کانتون) به 30 کشور (#کانتری) و تولد 30 دولت-ملت در اروپا بود. اگر در دورهی اخیر، ارعاب ناشی از بمب اتم به #جنگ_جهانی_دوم فیصله داد، در #قرن_هفدهم، این قدرت ناشی از #منطق_مرزبندی بود که توانست به جنگهای صدسالهی اروپایی و #جنگهای_سیساله_مذهبی در 1648میلادی خاتمه بخشد.
🔹 با تکیه بر مدعای فوق میتوان گفت که قدرت فائقهی تمدن غرب در منطق مرزبندی و #استعلاء_بر_جغرافیا ظهور پیدا کرده است. غرب در پدیدهای تصرف کرده که هیچگاه تصور نمیشد تغییر آن در بضاعت بشر بگنجد. البته باید توجه داشت که غرب این امکان را ابتدا با سستکردن پایههای #منطق_صوری و گذار از #ذاتباوری و تاسیس بنای شامخ #روش (method) بهدست آورد و در گامی دیگر، این امکان را با #تفکر_جغرافیایی و #قدرت_اقیانوسپایه محقق نمود؛ دانش و تکنولوژی و صنعت نیز در خدمت این ایده بوده است. پس پربیراه نیست که بگوییم: دستبردن در #امتناعات_جغرافیایی و ایجاد امکانات جغرافیایی، از #اندیشه_استعلایی غرب برخاسته و به #دولت_استیلائی مدرن منتهی شده است.
🔸 نتایج شگفتانگیز کاربست منطق مرزبندی #وستفالیا چنان خیرهکننده بود که بعدها نیز بهعنوان ابزار قدرت، جهت کنترل دیگر مناطق جهان بهکار گرفته شد. بدینترتیب، این نظم بهتدریج در اقصی نقاط جهان رسوخ یافت؛ با الگوی خود سرزمینهای مختلف را درنوردید؛ قلمروهای گوناگون را بهمثابه #ظروف_مرتبطه به یکدیگر متصل ساخت؛ در نهایت، شیر کنترل این ظروف و شیب تغییر تبادلات فیمابین آنها را بهدست خویش گرفت و آن را بهدست #آنگلاسکسون ها داد. این همان خط داستانی است که نقاط تمدنخیز مشرقزمین را طفیلی #سرنوشت غرب کرده است.
🔹 اکنون که قریب به 400 سال از آن تاریخ میگذرد، منطق مرزبندی وستفالیایی همچنان بهعنوان یک حربهی حیاتی در اختیار قدرتهای غربی است. #مرزبندی و تعیین مرز، ناموس #نظم_جهانی است. این منطق هم اینک نیز برای مهار قدرتهای نوظهور، بهمنظور حفظ #انحصار در مدیریت تحولات جهان بهکار گرفته میشود. تجزیهی کشورهایی که به سطحی از #پیشرفت دست پیدا میکنند و ایجاد اتحادیههای منطقهای نمونهای از مصادیق کاربرد #منطق_مرز در روزگار ماست.
🔸 مطالعهی دانشهای مرتبط با #توطّن و ادارهی #سرزمین نشان میدهد که این منطق در انحصار معماران ژئوپلیتیک جهان قرار دارد. شکستن این انحصار و تعیین منطقی جدید برای مرزبندی، و چه بسی وضع و جعل پدیدهای غیر از #سرحدّات و #مرز برای صیانت از تمایزات فرهنگی، یکی از الزامات گذار به #نظم_جدید_جهانی و تصویرسازی از #تمدن_نوین_اسلامی است.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🔴 جابهجایی محور توازن منازعات تمدنی به مدیترانه
📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه، از سند تا نیل
4️⃣ از 4️⃣
🔹 یکی از نقاط پیوند #ژئوپولیتیک با #دولتسازی و StateBuilding، عبارت است از: #منطق تعریف #سرزمین و #روش حاکم بر شیوهی تعیین و تنظیم #مرز برای مشخصکردن قلمرو یک #ملت. #توطّن، به سرزمینی با سرحدات مشخص و معین احتیاج دارد. اینکه این سرحدات براساس چه شاخص و معیاری، و با چه وسعت و گسترهای مشخص شوند، بر #سبک_زندگی و #الگوی_زمامداری تاثیر مستقیم دارند. تغییرات #روششناسی این منطق و الگو را تحتالشعاع قرار میدهند.
🔸 #مرز، شاخص جدیدی است که در #دولت_مدرن مورد توجه قرار گرفت. با تعریف مرز، که ماهیتی صرفا مادی و ریاضیاتی داشت، شاخص #سرحدّات که ماهیتی انسانی داشتند، کنار گذاشته شدند. سرحد براساس وفاداری اقوام و قبایل و ایلات #دور_از_مرکز تعریف میشد؛ اما مرز، کاملا کمّی بود و با متراژ سرزمین تعیین میگردید.
🔹 رونقگرفتن نگاهی کمّی و امکان رامکردن عالم طبیعت با افسار #ریاضیات، ابزاری بود که این گذار را تسهیل میکرد. #دیکورس_متد یا همان چیزی که بهخطا تحتعنوان «گفتار در روش» معروف شده است، مهمترین کتاب #دکارت است؛ این کتاب تنها 10 سال پیش از #وستفالیا و در نقطهی اوج #جنگهای_سیساله_مذهبی منتشر شد و بر منطق پیدایش جهان مدرن و شیوهی #واحدبندی نظام بینالملل تاثیر گذاشت.
🔸 شاخص مرز، گذار از #حکومت سنتی به #دولت_مدرن را ممکن کرد. حتی #هابز نیز متاثر از ریاضیات جدیدی که دکارت عرضه کرده بود، #لویاتان را نوشت. خود هابز، یعنی معمار دولت مدرن و نخستین مدون #فلسفه_سیاسی جدید، به این نکته تصریح کرده است.
🔹 اینکه دقیقا از کدامین نقطه از خاک گستردهی زمین، مرزهای یک سرزمین آغاز شود و در کدامین نقطه به اتمام برسد، نیازمند مطالعهی پیچیدهتر جغرافیا بود. اگرچه این پیچیدگی با ابزار ریاضی مهار میشد، اما نگاه پیچیدهتری به ماهیت انسانی و تاریخی جغرافیا را نیز میطلبید. بهمرور زمین، دانشهایی همچون #روابط_بینالملل، #ژئوپلیتیک، #ژئواستراتژی، #ژئواکونومی، #ژئوکالچر و ... درراستای تامین این نیاز، عمدتا با مرکزیت جهان آنگلاساکسونی شکل گرفتند.
🔸 از آن روز تا بهاکنون، #منازعات_مرزی یکی از مهمترین اهرمهای #دولتسازی و شکلدادن به #نظم_جهانی و #نظام_بینالملل بوده است. اینکه میبینیم از #وستفالیا تا به امروز، سکانداران #مسابقات_جغرافیایی و پایهگذاران دانشهای مرتبط با آن، کشورهای ابرقدرت جهان هستند، نشان میدهد که هژمونی مدرنیته با روش فهم جغرافیا در پیوند بوده است.
🔹 #بازی_بزرگ یکی از این مسابقات است که در قلب #سرزمین_میانه و در پیرامون مرزهای #ایران عزیز شکل گرفت و نتیجهی آن، تجزیهی بخشهایی از قلمرو ملی و تاریخی ما شد. این سرزمینهای جداشده اکنون 9 کشور را دربر میگیرند که عبارتند از: #گرجستان، #آذربایجان، #ارمنستان، #داغستان، #چچن، #ترکمنستان، #افغانستان، #پاکستان و #بحرین. در اثنای بازی بزرگ، کارکرد خاکی و زمینپایهی #زاگرس در شکلدادن به #سرزمین_میانه، به مرزهای آبی در #شرق_مدیترانه منتقل گردید.
🔸 بهتبع تغییراتی که دانشهای جغرافیایی جدید رقم زدهاند، مختصات و نقطهی تعادل #ناموازنه_تمدنی و لبههای منازعهخیز #ناترازی_تمدنی از #زاگرس به شرق مدیترانه منتقل شده است. از این رو است که سرزمین #فلسطین در جوار #نیل، امروزه سنگر مقاومت سرزمین میانه و نمایندهی #قدرت_زمینپایه در برابر #قدرت_اقیانوسپایه سینه سپر کرده است. امروز #سرنوشت فردای سرزمین #همسرنوشتان، در لبههای سرخ این نقطه از عالم، در حال رقمخوردن است.
/ پایان
📎 یادداشتهای پیشین
👇👇👇
1️⃣ یادداشت اول: وابستگی توازنبخش
2️⃣ یادداشت دوم: منطق طبیعی مرز
3️⃣ یادداشت سوم: استعلای جغرافیایی زیربنای استیلای سیاسی
.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid