eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
1.1هزار دنبال‌کننده
451 عکس
73 ویدیو
19 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. Admin: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
| ⭕️ فلسفه‌ی جغرافیا 📌 تقارن رستاخیز مطالعاتی "فلسفه‌ی جغرافیا" و "نظریه‌های دولت" 🔸 رسوخ و تعمیم تفکر فلسفی در مطالعه‌ی ، رستاخیز جدیدی در مطالعه‌ی و توسعه‌ی آن را نیز -در قرن بیستم- در پی داشت. 🔹اثر شهیر ریچارد هارت‌شورن تحت‌عنوان «ماهیت جغرافیا: بررسی انتقادی اندیشه‌ی کنونی در پرتو گذشته» (The Nature of Geography: A Critical Survey of Current Thought in the Light of the Past)، اثر جریان‌ساز تحت‌عنوان «تبیین در جغرافیا» (Explanation in Geography) از جمله‌ی تولیدات فکری این تکاپوی نظری است. 🔸دیدگاه‌های در باب ، از این مطالعات تغذیه کرده است؛ کوشیده است تا این تاثیر را در کتابی تحت‌عنوان «آموزش و تولید فضا: آموزش سیاسی، جغرافیا و انقلاب شهری» (Education and the production of space_ Political pedagogy, geography, and urban revolution) به تصویر بکشد. 🔹چشم‌انداز جدیدی که در تولید و بسط و حفظ ایجاد کرد، در نظریه‌های دولت و احیای تاثیرات عمیقی به همراه داشت. این چشم‌انداز باعث گردیده است تا میان و ساخت ارتباط روشی برقرار شود. 🔸 دستاوردهای این مطالعات می‌تواند به ترسیم نگاه‌های بدیل و تعریف آلترناتیو جهت در کمک شایانی نماید. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid .
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 2️⃣ از 4️⃣ ایران؛ فرصت ساخت تصمیم بزرگ 🔸 پنجمین موج تحول‌خواهی در با انقلاب اسلامی رقم خورد. رهبران برخلاف رهبران پیشین معتقد بودند که حل چالش‌های اساسی نیازمند بازتعریف منطقه‌ی غرب آسیا در معادلات جهانی است. زیرا وضعیت کشورهای این منطقه تابع رژیم‌های امنیتیِ تعریف‌شده برای این نقطه از جهان است؛ این رژیم‌ها تعریف می‌شوند تا دوام و تداوم ناموازنه‌ی حاکم بر روندهای به‌نفع حفظ شود و پایدار بماند. 🔹 رهبران انقلاب به این نکته پی بردند که حل نخواهند شد، مگر این‌که مساله‌های کشورهای حل بشوند. در این نگاه فراملی و تمدنی، مساله‌ی کشورهای مسلمان و مساله‌های منطقه‌ی غرب آسیا همانند فرض شده است؛ به‌طوری‌که تحولی کوچک در یکی از این ظرف‌ها، لاجرم به‌شکل طبیعی تحول در کلیه‌ی را در پی دارد. استعاره‌‎ی «ظروف مرتبطه» به‌نحو ضمنی بر بنیان نظریه‌ی استوار شده است؛ این نظریه را می‌توان به منطقه‌ای با وسعت تطبیق کرد. 🔸 شواهد و تجربه‌های تاریخی گواهی می‌دهند که آرامش و صلح جهانی، تابع آرامش و صلح در و پیرامون آن - - بوده است. این منطقه به‌طور طبیعی واجد یک جغرافیای مشترک است که تبعات خاصی را بر آن بار می‌کند. برای مثال؛ هرگاه تعادل و تعاملی در این جغرافیای مشترک به راه بیافتد، به‌هم‌پیوستگی طبیعی آن می‌تواند ضامن صلح و ثبات و آرامش در گستره‌های فراتر از و آن‌سوتر از باشد. به‌عبارت‌دیگر، به‌مدد مندرج در منطقه، سرنوشت جمعیت‌های مستقر در این شعاع را به هم دوخته و ایشان را کرده است. با این اوصاف، این‌منطقه را می‌توان سرزمین نامید. 🔹 ملت‌هایی که در غرب آسیا زندگی می‌کنند، خواه یا ناخواه به‌دلیل به‌هم‌وابسته‌شان، سرنوشت مشترکی را نیز در تاریخ دنبال کرده و می‌کنند. حتی نیز آن را تحت‌عنوان کژتابانه‌ی می‌شناسد؛ آمریکا کل این منطقه را ذیل فرماندهی واحد کنترل می‌کند؛ علوّ در گرو آشفتگی این منطقه است. هم‌سرنوشتان این منطقه هرگاه از این پیوستگی‌شان غفلت ورزیده‌اند، تقلای ایشان برای تحول و تغییر و پیشرفت، به یک چرخه‌ی باطل پرهزینه و کم‌ثمر تبدیل شده است. دقیقا ملهم از این نگاه بود که مساله‌ی در نوک پیکان اندیشه‌ی سیاست خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته؛ این سیاست تا به امروز تداوم یافته؛ اکنون نیز به نقطه‌ی سرنوشت‌ساز خود رسیده است. 🔸 ذیل همین نگاه راهبردی در سال 1982میلادی، با حمایت آشکار و قاطع جمهوری اسلامی در بیخ گوش رژیم اشغال‌گر تاسیس شد. تاسیس این نهادِ نیک‌پی نشانه‌ی واضحی بود از عزم برای درافتادن با ، پایان‌بخشیدن به در غرب آسیا، بنای رژیم جدید منطقه‌ای جهت ایجاد ، و بنیان‌گذاری . 🔹 تداوم این سیاست به‌مرور زمان به تولد انجامیده و منطق ویژه‌ی خود را به‌عنوان یکی از مولفه‌های تاثیرگذار بر نظم جدیدی که در حال شکل‌گیری است، بر جهان در حال گذار تحمیل کرده است. جبهه‌ی مقاومت را می‌توان نخستین فرزند دانست. ظهور این قدرت منطقه‌ای یکی از نشانه‌های انکارناپذیر نزدیکی به قله‌های آرمانی است. جمهوری اسلامی با حمایت‌های علنی خود از جبهه‌ی مقاومت، اعتقاد راسخ خود به هم‌سرنوشتی ملت‌های غرب آسیا را تا به امروز فریاد زده است. شنیدن این صدای رسا و نجات‌بخش، بخش مهمی از در گذار به است. شنیدن این صدا کمک می‌کند تا در ساختن قدم‌های مستحکمی را برداریم. ادامه دارد.... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🔴 جابه‌جایی محور توازن منازعات تمدنی به مدیترانه 📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه، از سند تا نیل 4️⃣ از 4️⃣ 🔹 یکی از نقاط پیوند با و StateBuilding، عبارت است از: تعریف و حاکم بر شیوه‌ی تعیین و تنظیم برای مشخص‌کردن قلمرو یک . ، به سرزمینی با سرحدات مشخص و معین احتیاج دارد. این‌که این سرحدات براساس چه شاخص و معیاری، و با چه وسعت و گستره‌ای مشخص شوند، بر و تاثیر مستقیم دارند. تغییرات این منطق و الگو را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند. 🔸 ، شاخص جدیدی است که در مورد توجه قرار گرفت. با تعریف مرز، که ماهیتی صرفا مادی و ریاضیاتی داشت، شاخص که ماهیتی انسانی داشتند، کنار گذاشته شدند. سرحد براساس وفاداری اقوام و قبایل و ایلات تعریف می‌شد؛ اما مرز، کاملا کمّی بود و با متراژ سرزمین تعیین می‌گردید. 🔹 رونق‌گرفتن نگاهی کمّی و امکان رام‌کردن عالم طبیعت با افسار ، ابزاری بود که این گذار را تسهیل می‌کرد. یا همان چیزی که به‌خطا تحت‌عنوان «گفتار در روش» معروف شده است، مهم‌ترین کتاب است؛ این کتاب تنها 10 سال پیش از و در نقطه‌ی اوج منتشر شد و بر منطق پیدایش جهان مدرن و شیوه‌ی نظام بین‌الملل تاثیر گذاشت. 🔸 شاخص مرز، گذار از سنتی به را ممکن کرد. حتی نیز متاثر از ریاضیات جدیدی که دکارت عرضه کرده بود، را نوشت. خود هابز، یعنی معمار دولت مدرن و نخستین مدون جدید، به این نکته تصریح کرده است. 🔹 این‌که دقیقا از کدامین نقطه از خاک گسترده‌ی زمین، مرزهای یک سرزمین آغاز شود و در کدامین نقطه به اتمام برسد، نیازمند مطالعه‌ی پیچیده‌تر جغرافیا بود. اگرچه این پیچیدگی با ابزار ریاضی مهار می‌شد، اما نگاه پیچیده‌تری به ماهیت انسانی و تاریخی جغرافیا را نیز می‌طلبید. به‌مرور زمین، دانش‌هایی هم‌چون ، ، ، ، و ... درراستای تامین این نیاز، عمدتا با مرکزیت جهان آنگلاساکسونی شکل گرفتند. 🔸 از آن روز تا به‌اکنون، یکی از مهم‌ترین اهرم‌های و شکل‌دادن به و بوده است. این‌که می‌بینیم از تا به امروز، سکان‌داران و پایه‌گذاران دانش‌های مرتبط با آن، کشورهای ابرقدرت جهان هستند، نشان می‌دهد که هژمونی مدرنیته با روش فهم جغرافیا در پیوند بوده است. 🔹 یکی از این مسابقات است که در قلب و در پیرامون مرزهای عزیز شکل گرفت و نتیجه‌ی آن، تجزیه‌ی بخش‌هایی از قلمرو ملی و تاریخی ما شد. این سرزمین‌های جداشده اکنون 9 کشور را دربر می‌گیرند که عبارتند از: ، ، ، ، ، ، ، و . در اثنای بازی بزرگ، کارکرد خاکی و زمین‌پایه‌ی در شکل‌دادن به ، به مرزهای آبی در منتقل گردید. 🔸 به‌تبع تغییراتی که دانش‌های جغرافیایی جدید رقم زده‌اند، مختصات و نقطه‌ی تعادل و لبه‌های منازعه‌خیز از به شرق مدیترانه منتقل شده است. از این رو است که سرزمین در جوار ، امروزه سنگر مقاومت سرزمین میانه و نماینده‌ی در برابر سینه سپر کرده است. امروز فردای سرزمین ، در لبه‌های سرخ این نقطه از عالم، در حال رقم‌خوردن است. / پایان 📎 یادداشت‌های پیشین 👇👇👇 1️⃣ یادداشت اول: وابستگی توازن‌بخش 2️⃣ یادداشت دوم: منطق طبیعی مرز 3️⃣ یادداشت سوم: استعلای جغرافیایی زیربنای استیلای سیاسی . 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 بازی‌سازی برای بازتعریف غرب آسیا 💰 تعداد کلمه: 560 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 6 دقیقه
| ⭕️ نکته‌ی اول: ✅ تساوی شرّ «استیلا» با «استبداد» 🔹 فرار از شرّ به دامان همان مقدار از منطق مقاومت به دور است که سقوط اسد در را صرفا به تغییر جناح سیاسی در قوه‌ی مجریه‌ی جمهوری اسلامی ایران فرو بکاهیم. تاثیر و تأثر، چیزی است و علت و معلول چیز دیگر. این تقلیل باعث می‌شود انقلاب اسلامی هم‌چنان در حجاب و باقی بماند. 🔹فرار از شرّ «حاکم مستبد» به دامان «نظم استیلائی» و امیدجستن از ، ناشی از فقدان و غفلت از است. این یعنی درآمدن از چاله و افتادن در چاه. هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرد که از «تنگنای چاله» به درآمده و به «تعفن چاه» پناهنده شوی. البته این سخن به‌معنای پذیرش استبداد و تسلیم در برابر حاکمان خودکامه و اقتدارگرا نیست. اما تقلا برای نجات، نباید به تئوریزه‌نمودن سازش با ، تعظیم در مقابل و انفعال در مواجهه با قدرت‌های استیلاگر بیانجامد. ⭕️ نکته‌ی دوم: ✅ تمایز «باخت» با «بازی‌سازی» 🔹طبعا کسی درصدد انکار مخاطرات تغییر در آرایش محور مقاومت، با رفتن اسد نیست. جابه‌جایی در ایران -خواه خواسته باشد، خواه ناخواسته- به‌هرروی، دلهره‌آور و مخاطره‌برانگیز و نفس‌گیر است. اما این‌که این تغییر را بلافاصله مساوی با شکست جبهه‌ی مقاومت بدانیم و افسارپاره‌کردن صهیونیزم در را نشانه‌ی غروب اقبال در ساخت نظم منطقه‌ای مطلوبش تلقی کنیم، چیزی جز داوری عجولانه و خام‌اندیشانه و نیست. 🔹 با در میدان بسیار شبیه هم‌اند. اگر به مقیاس تحول توجه نکنیم، در تشخیص‌شان به خطا خواهیم رفت. لازمه‌ی این مطلوب، برخورداری مناسب از است. باید اعتراف کنیم که نتوانسته‌ایم تدابیر مناسبی برای ارتقای سواد معطوف به درک (به‌ویژه نظم سیاسی و مدنی) در جبهه‌ی مقاومت پیاده کنیم. 🔹وقتی اراده کرد که اسد هم‌چنان در بماند، این توانایی و ابزارهای آن را داشت که 14 سال این سقوط را، علی‌رغم اراده‌های بین‌المللی به تاخیر بیاندازد. اما این نظام هنوز مجهز و مسلح به نرم‌افزارهای ، حتی در درون مرزهای خودش نیز نیست و در تولید این ابزارها با چالش‌های جدی روبه‌رو بوده است. تبعات فقدان این نرم‌افزارها بی‌شک هر از چندی بر چهره‌ی آرزوهای این جبهه چنگ و خط می‌اندازد. 🔹لازمه‌ی ماندن اسد، نصب نرم‌افزارهایی در این 14 سال بود که بتواند تمنای حاکمیت اسد را از قلب و ذهن مردمان سوریه به یک تبدیل کند. این نرم‌افزار در یک جمله‌ی کوتاه عبارت است از: . ما به این نرم‌افزار، چه در داخل و چه در منطقه و جهان، به همان‌اندازه -و حتی بیش‌تر- نیازمندیم که به موشک و پهباد و دیگر سخت‌افزارهای . ⭕️ نکته‌ی سوم ✅ اهمیت صعه‌ی صدر در بازی نظم 🔹تغییر در ، بخشی از در جهان جدیدی است که در حال شکل‌گیری است. این تغییر را نمی‌توان به یک تک مولفه‌ی سیاستی (مثل خودکامگی اسد یا تغییر جناح اجرایی ج.ا.ا) فروکاست؛ حتی این تغییر را نباید به ضرورت تحول در در یک کشور تقلیل داد. 🔹شکی در این نیست که فاصله‌گرفتن از رفتارهای استبدادی در جغرافیای مقاومت و بازگشت یه شکوه تاریخی‌اش، یک ضرورت غیرقابل‌انکار است. اما نکته این‌جاست که این ضرورت به صرف سرنگونی حاکم اقتدارگرا به‌دست نمی‌آید؛ این مطلوب حتی با تغییر رژیم سیاسی و آن هم به‌صورت آمرانه حاصل نمی‌شود. 🔹مهم‌ترین نکته‌ی این یادداشت نسبتا طولانی این است که تا جایگاه ملت‌های مسلمان در و تغییر نکند، احوال مردم و اوضاع سفره‌ی ایشان بهبود پیدا نخواهد کرد. جبهه‌ی مقاومت در میدانی وارد شده است که ماحصل آن، تغییر منزلت ملت‌های مسلمان در است. ⭕️ نکته‌ی آخر ✅ ضرورت خروج از «خاورمیانه‌بودن برای غرب» 🔹تنگ‌شدن سفره‌ها و به‌بن‌بست‌رسیدن حوصله‌ها، در منطقه‌ای به فراخی ، از زمانی شدت گرفت که مردمان این سرزمین به اسارت استیلای مدرن درآمدند. این اسارت مقارن بود با تعریف به . مقارن بود با فروپاشی مرزبندی‌های طبیعی و تاریخی و تحمیل و مرزبندی ای. باید صعه‌ی صدر بازتعریف و را داشت و از و در پرهیز کرد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
61.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تحلیل از تحولات و جایگاه ایران، و کشورهای حاشیه . این تحلیل فوکویاما لایه‌های متعددی دارد و در جای خود باید عمیقأ بررسی شود. در آینده به چند گمانه خواهم پرداخت. https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 تغییر در شیوه‌ی تقسیم زمین 🧩 قسمت دوم: نظریه‌پردازی برای ترمیم هژمونی 💰 تعداد کلمه: 420 کلمه
| 🚩 نزاع نظریه‌ها 🔸 نظریه‌ها، برسازنده‌ی جهان واقعی هستند؛ به آن مشروعیت می‌بخشند و ترمیم و دوام آن را ممکن می‌سازند. رشد نگاه انتقادی که از عدم کفایت و نابسندگی نظریه‌های پشتیبان نظم نوین جهانی خبر می‌داد، اندیشیدن به آلترناتیو هژمونی آمریکایی را تقویت کرده است. نظریه‌ی که توسط و ارائه شد، یکی از این آلترناتیوها بود که راهبرد شمال-جنوب را جایگزین راهبرد غرب_شرق کرد. 🔹یکی دیگر از نظریه‌هایی که از پشتیبانی می‌کند، نظریه‌ی است. نظریه‌ی کاپلان عمدتا با نام رهیافت شناخته می‌شود. نظریه‌ی وی نمونه‌ای از تلاش‌هایی است که می‌کوشند تصویری از نظام جایگزین موجود را ترسیم کنند. 🔸کاپلان روی ناآرامی‌هایی که در نقاط مختلف جهان در حال گسترش بود، تمرکز کرد و اصطلاح جدید ژئوپلیتیکی و را برای توضیح و تبیین وضعیت موجود ابداع نمود. البته قصد کاپلان ترمیم قدرت جهانی آمریکاست و کم‌تر می‌توان از دل آن بدیل را استشمام نمود. 🔹نظریه‌ی نیز یک سویه‌ی ژئوپلیتیکی دارد. در این نظریه که به رهیافت مربوط می‌شود، زیرساخت منازعات ژئوپلیتیکی که از آن سخن می‌گفت را در فرهنگ‌ها و تمدن‌های منتشر در جغرافیای ملل جست‌وجو کرده است؛ وی این وضعیت را به اوضاع بعد از پیوند زد و رد پای خطوط گسل‌خیز این منازعه را در جغرافیای جهان ترسیم نمود. عنوان کتاب وی یعنی «برخورد تمدن‌ها و بازسازی نظام نوین جهانی» به وضوح از جنبه‌ی ژئوپلیتیکی نظریه‌ی ساموئل هانتینگتون پرده برمی‌دارد. این نظریه، نسخه‌ای کاربردی برای بقای در مواجهه با شرایط گذار به بوده است. 🔸روی‌آوردن به ایجاد برای مقابله با ، بر اساس این نظریه‌های ترمیمی پشتیبانی می‌شود. نظریه‌ی کاپلان در پایان قرن بیستم نگاشته شد؛ نظریه‌ی برخورد تمدن‌های هانتیگتون نیز در سال 1993 میلادی مطرح گردید. اقدام امریکا در ایجاد کانون‌های تکفیری در نیز از سال 1996 میلادی آغاز شد و در سال 2007 میلادی به بهره‌برداری رسید. و تجهیز مسلحین افغان نمونه‌ای بسیار برجسته در این راستاست. کاپلان نیز در این میان روی منازعات تمرکز داشت و از نزدیک در این منطقه زندگی می‌کرد. تضعیف گفتمان از درون با تاسیس گروه‌های سلفی و تکفیری، از بالکان و تا نکته‌ی تمرکز این نظریه‌ها بوده است. 🔹جا دارد ما نیز در ایران عزیزمان از خودمان بپرسیم که نظریه‌ی پشتیبان ما از جبهه‌ی مقاومت چیست و چه آرایش تئوریکی در برابر نظریه‌های رقیب به خود باید بگیریم؟ اساسا آیا توجه به لایه‌ی تئوریک این تقابل‌ها و تغییرات را یک امر جدی و لازم و ضروری می‌دانیم یا معتقدیم که این وجه بیش‌تر یک فعل تشریفاتی و نمایشی و تزئینی است؟ در برابر را از کجا پی بگیریم؟ این یادداشت ادامه دارد.... 1️⃣ قسمت اول: گذار به جهان شمال-جنوب 2️⃣ قسمت دوم: نظریه‌پردازی برای ترمیم هژمونی 3️⃣ قسمت سوم و پایانی: آغازی بر پایان مرکزیت غرب ... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🚩 چگونه جبهه‌ی مقاومت از هژمونی غرب مرکززدایی کرده است؟ 🔹 دهه‌ی پایانی و دهه‌ی نخست بازه‌ی زمانی تدوین نظریه‌های ترمیم‌گر و رخنه‌پوش ژئوپلیتیک بود؛ بازه‌ای که در آن به پیروزی رسید و اتحاد جماهیر از هم فروپاشید. بار تئوریک این کار بر دوش و قرار داشت. نظرورزی آن‌ها کوه یخی را ساخت که نوک آن را می‌شد در طراحی و اجرای در و در و دید. هانتینگتون آشکارا در کتابش اعلام کرد که درصدد بازسازی نظم نوین جهانی از دل درگیری تمدن‌هاست. کاپلان نیز از کارکرد شورش و آنارشی در تبیین مسابقات جغرافیایی پرده برداشت. 🔸 تمرکز معماری دفاعی و امنیتی جمهوری اسلامی حول پی‌ریزی و پیاده‌سازی نشان‌دهنده‌ی اعتنای این نظام به اهمیت جغرافیا و قدرت برخاسته از آرایش زمین و سرزمین است. ما به تدریج عقلانیت خود را در برای هضم و ترتیبات امنیتی این نقطه‌ی حادثه‌خیز جهان رشد داده و همواره در مسیر بلوغ و تکامل حرکت کرده است. با این نشانه‌هاست که می‌توان قسم خورد که در پس تصمیمات این نظام با عقل شدیدا عمیقی روبه‌رو هستیم که به تغییر افق‌های برسازنده‌ی مناسبات بین‌المللی واقف است و خود را در مقیاس بازی‌گر می‌بیند و میدان را برای بازی‌گری خود تنظیم می‌کند. 🔹 ترسیمی که با ادبیات خاص خودشان از مواجهه‌ی با نظام سلطه ترسیم می‌کنند، بروز و برون‌داد همان عقلانیتی است که می‌خواهد تفوق اروپامحور را بشکند و هژمونی برآمده از آن را از مقام استیلاء به زیر بکشد. طبعا چنین مواجهه‌ای بدون پشتیبانی تئوریک نبوده و نمی‌تواند پیش برود. 🔸 ازاین‌‎رو می‌توان گمانه‌زنی کرد که یک پشتیبان و مجهز به ادراکات هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی و روش‌شناختی در پس اراده‌ی معطوف به گذار از نظام سلطه وجود دارد؛ خواه این تئوری آشکارا عرضه گردیده باشد یا به هر دلیلی صرفا در و دولت عمیق آشکار شود. رد پای این تئوری را می‌توان در جاهایی سراغ گرفت که با تولید و به‌کارگیری ادبیاتی جدید، عزم خود را مبنی‌بر مشروعیت‌زدایی از نظم و موجود نشان داده است. 🔹مرکززدایی از نظم غرب‌محور یکی از مهم‌ترین نمودهای نظام فکری پشتیبان جبهه‌ی مقاومت است. تلاش‌های این جبهه به‌نحو واضح و میدانی، مرکزواقع‌شدن غرب در تعریف زندگی ایده‌آل را نشانه گرفته است. این جبهه موفق بوده که لخت‌بودن پادشاه غرب را فریاد بزند و نشان دهد که غرب عملا فاقد صلاحیت لازم برای تعیین هنجارهای اخلاقی، الگوهای سیاسی، شیب مبادلات اقتصادی و روندهای فرهنگی است. 🔸نویسنده‌ی کتاب «هراس بنیادین» در همان سال‌های نخست این ظرفیت را در انقلاب اسلامی مشاهده کرده است. در این کتاب می‌نویسد: رهبران اسلامی در ایران تا حد زیادی در راستای تخریب منطق اروپامداری و غرب‌مداری در جهان تلاش نموده‌اند. بنابراین ظهور اسلام‌گرایی تنها در فضایی قابل فهم است که در آن، غرب و اروپا در وضعیت مرکزیت‌زدایی قرار گیرد. 🔹در توضیح سخن سعید باید گفت که وجه نامرئی امپراتوری غرب، همان مرکزیت‌بخشیدن به شیوه‌ی اداره‌ی عرصه‌ی عمومی و سبک زندگی اروپایی است. مرکزیت‌بخشی به تجربه‌زیسته‌ی اروپا، منطق سلطه را تامین می‌کند. این منطق در تعریف جغرافیا نیز بازتاب داشته است. برای مثال، تعریف به‌عنوان مدار شاخص برای تنظیم ساعت در جهان بازتاب همین منطق است. گذر از مستلزم به چالش‌کشیدن اقتدار آن‌دسته از ابزارهای غرب است که با توسل به آن‌ها وانمود می‌کند که بر جغرافیای جهان تسلط دارد و گویا عالم در ید کنترل اوست. این گذار در رفتار جبهه‌ی مقاومت و به چالش‌کشیدن اقتدار ژئوپلیتیکی غرب کاملا نمود و بروز دارد. 🔸با نگاهی عمیق‌تر به این تقابل و با درنظرگرفتن لایه‌های مختلف درگیری دو ، که در یک‌سوی آن جبهه‌ی مقاومت ایستاده است، از شکست نظریه‌ی فرانسیس فوکویاما تفسیر بهتری می‌توان ارائه کرد؛ ازاین‌منظر، اعتراف را باید اذعان به توانایی و توفیق جبهه‌ی مقاومت در مرکزیت‌زدایی از جهان آمریکایی دانست. 🔹در ادامه و امتداد همین تلاش‌های عملی و میدانی جبهه‌ی مقاومت، کاملا قابل فرض است که بتوانیم به لایه‌های دیگری از مبارزه با نظام سلطه از طریق مرکززدایی از جهان غرب در عرصه‌های مختلف بیاندیشیم تا به از خودش پایان ببخشیم. 📮 پی‌نوشت: یادداشت‌های این عنوان از گفت‌گوی با دکتر ابراهیم متقی الهام گرفته شد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 نظم آینده: هوش مصنوعی و حکمرانی جدید 💰 تعداد کلمه: 456 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 4 دقی
| 🔹چالش‌های بزرگ و مهمی را می‌توان فهرست کرد که به جان اکنونی افتاده‌اند و تداوم آن را به پرسش کشیده‌اند. با وجود جنگ روسیه با اتحادیه‌ی اروپا که اکنون صرفا نوک کوه یخ آن در زمین بیرون آمده است، جهان نمی‌تواند به روندهای سابق خود کمافی‌السابق ادامه دهد. تغییرات عظیمی که بعد از در شرق مدیترانه رخ داده‌اند، امکان ادامه‌ی مسیر سابق را در معادلات و تعاملات منطقه‌ی سد کرده است. جهان با آمریکایی که بر مسند تصمیمات و اجرائیات کلان آن نشسته است، نمی‌تواند همان رنگی را به خود ببیند که پیش‌تر با آن انس گرفته بود. تدبیر برای دیگر نمی‌تواند با شتاب پیشین خود ادامه پیدا کند. این‌ها نمونه‌هایی از چالش‌های بزرگی هستند که پتانسیل تحول در معماری را دارند. این‌ها مصادیق عمده‌ای از تغییراتی هستند که به ما می‌گویند: دنیای فردا ابدا نمی‌تواند رنگ امروز را دوباره به خود ببیند. باید از خودمان بپرسیم که ایران عزیزم ما کجای این ماجراست؟ ما برای بازی‌کردن در این تغییرات چه ابزارها و امکان‌هایی در اختیار داریم؟ چه نقشه و تدبیری برای فردا می‌توانیم ترسیم و پیاده کنیم؟ 🔸به نظر می‌رسد که ، و سه مولفه‌ای هستند که نحوه‌ی استفاده از آن‌ها در نهایت کیفیت بازیگری ایران در این میدان پرالتهاب را تعیین خواهد کرد. ما در قلب رقابت‌های جغرافیایی نشسته‌ایم. ما در گرانیگاه سرزمین‌‎هایی هستیم که منابع طبیعی لازم برای تداوم زندگی مدرن وابسته به آن‌ها هستند. ما پل ارتباطی تولید و توزیع و مصرف تکنولوژی‌های جدیدی هستیم که قدرت‌های بزرگ جهانی آن‌ها را برای چانه‌زنی در آستین خود پنهان کرده‌اند. و مهم‌تر از همه، ما طراح اصلی هستیم که در پنج دهه‌ی گذشته آن را در یک جبهه‌ی گسترده پیش برده‌ایم تا نقش تعیین‌کننده‌ی ملت‌های مسلمان را در تعاملات جهان احیا نماییم. این بازی را چگونه باید پیش ببریم که در نهایت یکی از برندگان باشیم؟ 🔹گمان می‌رود که به‌تبع این چالش‌ها، نظم دولت_ملت که برآمده از است، دچار تغییرات و تحولات عمده‌ای خواهد شد. تشدید در جهان، به‌دلیل قرارگرفتن کشورهای توسعه‌یافته در آستانه‌ی بحران دستیابی به منابع طبیعی به‌ویژه کاهش منابع فسیلی انرژی، وسوسه‌های تازه‎ای را در جان قدرت‌های بین‌المللی ایجاد کرده است. به‌نظر می‌رسد که آن‌ها درصدد هستند این وسوسه‌ها را با استفاده از تکنولوژی‌های نوپا و بهره‌گیری از نظریه‌های جدید علوم انسانی تامین کنند. در کانون این تکنولوژی‌هاست و ، محور تغییرات جدید در نظریه‌های علوم انسانی. قرارگرفتن در چنین شرایطی است که گفت‌گو پیرامون (CYPL) و مفاهیم سیاسی جدیدی هم‌چون آن را ضروری می‌کند. 🔸تصویرسازی و رویاپردازی برای نیازمند ژرف‌اندیشی در مطالعاتی هم‌چون سایبرپولتیک است. صحبت از ، به‌نحوی که بتوان ذیل آن از یک ملت الهام‌بخش و قدرتمند و تاثیرگذار در تحولات منطقه‌ای و جهانی سخن گفت، مطالعه و تامل در مطالب بالا را اجتناب‌ناپذیر می‌کند. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
این تصویر را به یاد بسپارید... در موردش بیشتر خواهم نوشت... اجمالا این‌که رصد و روندیابی تحولات آیند
| همان‌گونه‌که پیش‌تر انتظارش را داشتیم، فعال شدند تا بدین‌ترتیب قطعات مهمی از تغییر آرایش سیاسی در پیش برده شوند. به‌نظر می‌رسد که ادامه‌ی این روند را بتوان ذیل سه محور اصلی هم‌چنان انتظار کشید: 1️⃣ تغییر در ساختار ناتو ترکیه‌ی لائیک هرچه تکاپو کرد تا خود را به عضویت درآورد، موفق نشد؛ سهم او از اروپایی‌شدن، عضویت در بود تا نقش لبه‌ی درگیری جهان غرب با بقایای تمدن اسلامی را در منطقه‌ی غرب آسیا بازی کند. ترکیه با گذار از به کوشید تا هویت خود را از شاگرد آخر بودن در اتحادیه‌ی اروپا به شاگرد اول شدن در آسیا تغییر دهد؛ ایده‌ی در چنین فضایی شکل گرفت. در این تغییر، ترکیه باید رقبای آسیایی مهمی را لاجرم باید پشت سر می‌گذاشت: چین، هند، روسیه و ایران. باقی‌ماندن در ناتو، کارت بازی برای روز مبادای ترکها بود تا در موقع درگیری با رقیبان آسیایی‌شان بتوانند از زور بازوی اروپا بهره ببرند. این وضعیت، ترکیه را به پل دسترسی غرب به چین و روسیه و ایران تبدیل کرد؛ بهره‌برداری از این پل نیازمند قطعه‌قطعه‌شدن فلات جهت فعال‌ساختن گسل‌های قومیتی و مذهبی غرب آسیاست و این امر حاکمان فعلی ترکیه را به یک قربانی بزرگ تبدیل می‌کند. با طرح خروج آمریکا از ناتو و شنیده‌شدن زمزمه‌های شکل‌گیری ناتوی اروپایی به رهبری انگلیس، مهار شرق به جغرافیای وسیع‌تری از ناتوی امروز نیاز پیدا خواهد کرد. استقلال عمل از ناتو و جذب متحدان جدید بخشی از سازکار بسط جغرافیایی است. این جذب هزینه‌های سنگینی را اقتضا می‌کند که زاده‌شدن کشورهای جدید بخشی از این هزینه است. به‌نظر می‌رسد که جنوب ترکیه زایشگاه این کشورهای جدید خواهد بود. تحولات ، به‌ویژه می‌تواند در تکمله‌ی این پروژه کلید بخورد و ناتوی جدید را با مرزهای ایران و همسایه‌تر نماید. 2️⃣ تعیین اولویت درگیری با چین یا غرب آسیا اسناد امنیت ملی آمریکا چین را به عنوان رقیب و ایران را به عنوان بدیل در نظر گرفته است. طبعا از نظر پتانسیل، تغییر نظام بین‌الملل محتمل‌تر و سهل‌الوصول‌‎تر است. نظم جهانی بدون تبدیل‌شدن به نظام بین‌الملل عملا امکان تحقق پیدا نمی‌کند. در این میان اما نشانه‌هایی وجود دارد که گویا دیپ استیت آمریکایی در حال ارجحیت‌دادن به درگیری با بدیل به‌جای مواجهه با رقیب است. فعال‌ترشدن گسل‌های ترکیه این گمانه را بیش‌تر تقویت خواهد کرد. گسل‌های ترکیه می‌تواند هم‌زمان تمامیت ارضی سه کشور دیگر یعنی ایران، و را نیز درگیر کند و بدین‌ترتیب آسیب‌های جبران‌ناپذیری به ستون فقرات نظم بدیل که همانا است وارد نماید. 3️⃣ مشخص‌شدن محوریت تکنولوژی یا ایدئولوژی در نظم آینده ظرفیت محوری چین برای شکل‌دادن به نظم آینده، است و دارایی ایران برای این گذار، . اولویت دادن به حذف بدیل نشان‌دهنده‌ی اهمیت ایدئولوژی در مقایسه با تکنولوژی است. چه بسا میان چین و آمریکا برای شکل دادن به جهانی که تکنولوژی‌های جدید آن را خواهند ساخت و جغرافیا را به تبع این تکنولوژی‌ها به میدان رقابت تبدیل خواهند کرد، شاهد همکاری و توافق باشیم؛ شبیه توافقی که میان روسیه و امریکا در حال وقوع است. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 دانش‌واژه‌های جدید برای تبیین منازعات ژئوپلیتیک عصر جدید 💰 تعداد کلمه: 540 کلمه ⏰ زمان مورد نیا
| 🔹 روند‌های تغییر در منطق و سیمای تدریجا در حال تکمیل شدن است. قرارگرفتن برخی از این فرآیندها در نقطه‌ی پایانی خود، لایه‌های عمیق‌تری از درگیری‌های گذار به را آشکار می‌کند. ✅ الف) جنگ اوکراین یکی از این خرده فرآیندهاست. توافق و حول اوکراین پای مفاهیم بنیادینی را به تحلیل تحولان نظم جهانی و نظام بین‌الملل باز می‌کند: ، و حاکمیت_الگوریتمی از جمله‌ی مفاهیم نوپدیدی هستند که منازعات سنتی نبرهای جغرافیایی را به سطحی تازه ارتقا می‌دهند. این مفاهیم نشان می‌دهند که جنگ اوکراین نه فقط نبردی فیزیکی، بلکه رویارویی در عرصه است که در آن، سرعت پردازش داده به‌اندازه‌ی تسلط بر سرزمین اهمیت یافته است. ✅ ب) وضعیت جدید جبهه‌ی مقاومت 🔸قرارگرفتن زنجیره‌ی تحولات پس از نیز به همین ترتیب در حال یک جمع‌بندی جدید است. ماحصل این فرآیند امکان صحبت از را فراهم آورده و آن را به ادبیات ژئوپلیتیک جهان افزوده است. آن‌چه در غزه رخ داد و کم‌تر مورد توجه بود، نمونه‌ای عملیاتی از بود که با بهره‌گیری از مفهوم توانست معادلات یک قدرت نوظهور و تمدنی را آشکار ساخته و در قلب جزیره‌ی ثبات هژمونی موجود، دگرگونی ایجاد نماید. برخی معتقدند که اکنون در حال بازتعریف خود در قالب (Tech-sovereignty) است تا جای خود را در نظم جدید جهانی پیدا کرده و استقلال خویش را در زنجیره تأمین نیازمندی‌های فناوری نو به رخ بکشد. ✅ ج) انتخاب ترامپ برای رهبری آمریکا 🔹 بازگشت به کاخ سفید نیز یکی از این فرآیندهای معلق بوده است که حدس‌زدن سیمای نظم در حال تولد را تسهیل می‌کند. حضور این زردموی سرخ‌روی آمریکایی امکان بالاآمدن استراتژی (Splinternet) را تقویت کرده است؛ مراد از این استراتژی عبارت است از تجزیه‌ی اینترنت جهانی به حوزه‌های نفوذ دیجیتال. در در مقابل این ایده می‌تواند ایده‌ی (Cognitive Justice) و را مطرح نماید و خواهان بازتوزیع قدرت در اکوسیستم جهانی فناوری شود. 🟥 دارایی‌های ما برای نقش‌آفرینی در نظم جدید مؤلفه‌های کلیدی که برای این منظور در اختیار ما هستند، عبارتند از: 1️⃣ : موقعیت استراتژیک در اوراسیا 2️⃣ : پیشگامی در 3️⃣ : قابلیت جدید ایران در جهت‌دادن به توسعه‌ی (Technological Sovereignty) و 4️⃣ : کنترل جریان‌های داده‌ای در منطقه 🔴 نیازمندی‌های نو و مفاهیم جدید 🔸آن‌چه را متمایز ساخته، پرده‌برداری از الگوی (Cognitive Autonomy) است. در عصر که قدرت‌های بزرگ برای تسلط بر (مانند ، و ) و رقابت می‌کنند، این گفتمان توانایی دارد که را در برابر رهبری کند. 🔹مفهوم جدیدی که در این میان متولد شده است، (Geocompute) می‌باشد. این دانش‌واژه توضیح می‌دهد که چگونه قدرت محاسباتی و مراکز داده، همان اهمیتی را در نظم جدید خواهند داشت که روزگاری پایگاه‌های نظامی در قرن بیستم داشتند. اینک (CYPL) با مفاهیمی چون و تکمیل شده است و چارچوب جامعی را در اختیار ما قرار می‌دهد تا (Hybrid Wars) را بهتر از پیش تحلیل کنیم. 🔸ساخت به‌عنوان قلب جبهه‌ی مقاومت در زمینی به نام پیش خواهد رفت؛ نباید از مختصات و خصوصیات این عصر و زمینه غفلت کرد. این ساخت، نیازمند تسلط بر زیرساخت‌های حیاتی دیجیتال و توسعه استقلال محاسباتی در عصر هوش مصنوعی است. ایران با پیشگامی در و تأسیس منطقه‌ای می‌تواند نقش مهمی در رهبری گذار از به ایفا کند و در ساخت دولت مطلوب اسلامی از ظرفیت‌های بهره‌ی وافر ببرد. ⏰🛎 چقدر برای چنین نبرد و گذاری آماده‌ایم؟ 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid