eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
1.1هزار دنبال‌کننده
451 عکس
73 ویدیو
19 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. Admin: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ بازخوانی یک کتاب 👓 «علم تحولات جامعه؛ پژوهشی در فلسفه‌ی تاریخ و تاریخ‌گرایی علمی» ⛳️ قطعه‌ی شماره‌ی 5 وجه مشخصه‌ی روشن‌فکری هر زمانی آن است که به حرکت تاریخ و سیر اصیل جامعه با منطقی پویا آگاه است. روشن‌فکر در جریان همبسته‌ی مرگ و میر ارزش‌ها، محتوای مرده‌ی یک آرمان را تشخیص می‌دهد و ارزش‌های اصیل یک را باز می‌شناسد. روشنفکری در دوره‌ای، مظهر آگاهی به جوهر انتظار و ارزش‌های فرهنگی آن، رجوع‌دادن مردم جامعه به این ارزش‌ها، و ایجاد ایمان و آگاهی در آن‌ها، و نمایانیدن راه برای بازیافت وسایل تحقق این ارزش‌هاست. این‌که من با چنین قاطعیتی حکم می‌کنم که فرهنگ غربی در آخرین لحظات احتضار است، یک بیان مبتنی‌بر واقعیت‌هاست. فرهنگ غرب، یعنی جوهر ذاتی انتظار مردم اروپایی، از لحاظ تاریخی عقیم مانده است؛ آن‌چه هست، تلاشی خستگی‌آور برای حفظ این بی‌تاریخی است. قرن ما، قرن طرح مسائل نوینی است؛ انتظارها و مایه‌های جوهری آن به‌جهات دیگری از زندگی میل کرده است. تاریخ انسان در مرحله‌ی جدیدی از رسیده است و این تازگی رابطه‌ی مسائل و مشکلات و پرسش‌های نوینی را در امر زندگی، اندیشه و تعقل انسانی به‌وجود آورده است. پیداست چنین مسائلی مبتنی‌بر ارزش‌های تازه و اصیل فرهنگی است که در شرق در روند تکوین است و از بطن آن، رابطه‌ی نوینی در امر تولید خلق می‌شود. فریاد بلند است که: «غرب دارد می‌میرد». سرشاری غرب در پس جلای چشم‌گیر هیولای ماشین، پایان می‌پذیرد. این پایان را می‌توان در تاکید غرب بر "وحدت روحی و فرهنگی غرب" مشاهده کرد. دست‌وپا زدن برای ایجاد شهرهای وطنی و جهان‌وطنی. ، تنها میراثی است که غرب می‌خواهد با توسل به آن زنده بماند. بگذارید این حقیقت صریح را بگویم که مغرب‌زمین از همان آغاز که با جهش تصورناپذیری از مرحله‌ی فیضان فرهنگی به دامن و تمدن و صنعتی‌شدن درغلتید، به این مساله واقف بود که فرهنگ او به‌تنهایی نمی‌تواند عاملی برای صدور و قبضه‌کردن مناطق نفوذ و قلمروهای منتظر بی‌ایمان به‌حساب آید. پس، تنها تکنولوژی او و طمطراق گیج‌کننده‌اش می‌توانست این نقص را جبران کند. ولی امروز ما می‌دانیم که نسخه‌ی تکنولوژی و صنعتی‌کردن کاذب، ک محافل روشنفکری غرب برای ملل شرق پیچیده‌اند، نسخه‌ای است که بیمار را علاج نمی‌کند، اما پزشک را قربانی خواهد کرد. چراکه تکنولوژی ما را به یک مرحله‌ی کاذب تاریخ سوق خواهد داد. یاس او را در فریادهای ناشی از بی‌کسی روشنفکرانی هم‌چون: کار (Carr)، بایلی (Baillay)، یاسپرس (Jaspers)، توین‌بی و اشپنگلر، ژاک ماری تاین، آرتور شلزینگر(Schelsinger)، هانس کوهن (H. Kohn)، مرلوپونتی (Morleoupnoty) شنید. غرب در دوره‌ی بی‌تاریخی با مفاهیم انتزاعی و بی‌نسبتی شیرازه می‌بندد و غافل است از این حقیقت که تاریخ، حیات دیگری را آغاز کرده است. ر.ک. همان، 26-11. @doranejadid
✍️ بازخوانی یک کتاب 👓 «علم تحولات جامعه؛ پژوهشی در فلسفه‌ی تاریخ و تاریخ‌گرایی علمی» ⛳️ قطعه‌ی شماره‌‌ی 13 ه) نظریه‌ی جبر تکنیکی اصحاب پنجمین نظریه در نگاه به تاریخ، عامل را در امر تکامل تاریخ و تمدن محور اصلی می‌شمرد. نظریه‌ی تکنولوژیک تاریخ معتقد است که تکامل تاریخی انسان و جامعه‌ی انسانی مدیون تغییراتی است که در زمینه‌ی روابط و مناسبات تکنیکی و فنی به‌وجود آمده است. آن‌ها معتقدند هر جامعه‌ای که نظام تکنیکی‌اش پیشرفته‌تر باشد، بالتبع متمدن‌تر است و از همین طریق بر همه‌ی وقایع کوچک و بزرگی حاکم است که در جهان اتفاق می‌افتد. این اصطلاح برای اولین بار توسط تورستین وبلن (Thorstein Veblen) (۱۸۷۵–۱۹۲۹) جامعه‌شناس و اقتصاددان آمریکایی ابداع شد؛ ویلیام اگبورن، آلفرد نورث، وایتهد و را نیز می‌توان از پایه‌گذاران و معتقدین به این رویکرد در دانست. اگبورن معتقد است که یک متغیر ثابتی در دستگاه علم‌الاجتماعی و تاریخی است و حال آن‌که زندگی اجتماعی و تمام فرهنگ انسان یک متغیر وابسته است. @doranejadid
❎ نیل پستمن و نقد فرهنگ تکنولوژی نسبت انسان با در سه دوره دچار تحولات عمده‌ای شده است که می‌توان آن را در سیر تاریخی بشر از یک‌دیگر متمایز کرد. یعنی ارتباط انسان با ابزار در دوره‌های نخستین پیدایش ابزار، موجب ایجاد شد؛ سپس این فرهنگ با شکل‌گیری دستگاه چاپ به تغییر صورت داد. امروزه پیدایش وسایل ارتباط جمعی و کامپیوتر از فرهنگ جدید به اسم خبر می‌دهد. الف) فرهنگ ابزار اصطلاح فرهنگ ابزار، رابطه انسان‌های آن جامعه را با مبانی اعتقادی و سیستم اجتماعی و این ابزار مشخص می‌کند. جوامع دارای فرهنگ ابزار می‌توانند مقادیر زیاد و متنوعی از این ابزار را دارا باشند؛ امّا تعالیم مذهبی و دینی، هدایت‌کننده و کنترل کننده‌ای است که کاربرد ابزارآلات و کم و کیف استفاده از آن‌ها را تعیین می‌کند. این فرهنگ، وحدت و همگانی‌بودن خود را از مبانی متافیزیکی (غیرمادّی) گرفته است. این، "تفکر" است که به هستی معنا می‌بخشد و مانع آن می‌شود که تکنیک (فن) خود را بر انسان‌ها و نیازهای آنان تحمیل کند. مهم‌ترین ابزاری که در این دوره، ابداع شده، ، دوربین نجومی، و بوده است. ب) فرهنگ تکنوکراسی در یک جامعه تکنوکرات، ابزارآلات، نقش کلیدی‌ای را در جهان اندیشه‌های فرهنگی آن جامعه برعهده دارند. همه شرایط، تحوّلات و خواسته‌ها و تمام ویژگی‌های اجتماعی باید تا حدود زیادی، تابع خواسته‌ها و ضوابطی باشد که رشد این تکنیک و سیر تکاملی آن ایجاب می‌کند؛ امّا نقش تکنیک هنوز به آن حدی نرسیده است که موجب تغییر در ساختار فرهنگی و تحوّل آن شود. هنوز مبانی ماورایی و اهداف، جای خود را در فرهنگ‌ها حفظ کرده‌اند و هنوز افراد، بر این باورند که ماشین و ابزار صنعتی، هم‌چنان در استخدام بشریت خواهند بود و هرگز به قدرت حاکم مبدّل نخواهند شد. مهم ترین وسیله‌ای که در این دوران ابداع شد، است. با این اختراع، یک تحوّل عظیم در ساخت فرهنگ، رخ داد و آن، تبدیل فرهنگ شفاهی به فرهنگ مکتوب بود. از این پس، عنان ارابه فرهنگ، به دست "کتاب" افتاد. کتاب، به‌عنوان مهم‌ترین محصول ، ویژگی‌هایی داشت و مربوط به متنی می‌شد که در چارچوب آن به چاپ رسیده است. این خصوصیت باعث تمییز "مفهوم نوشتاری" از "مفهوم شفاهی" می‌شود. ج) فرهنگ تکنوپولی وجه بارز این فرهنگ، قراردادن به‌جای خداست و لذا شاخصه‌ی آن، "خدای‌گونه"بودن آن است. یعنی فرهنگ، اعتبار خود را در تکنولوژی جست‌وجو می‌کند و دستورالعمل‌های خود را از تکنولوژی می‌گیرد. این راه، الزاماً به فروپاشی و نابودی باورها و عقاید سنّتی منتهی می‌شود. نظام تکنوپولی را این چنین می‌توان تعریف کرد: "نظامی که در آن، جامعه‌ی انسانی سیستم ایمنی و قدرت دفاعی خود را در برابر تهاجم سیل اطلاعات از دست داده است». در این فرهنگ با کاهش اعتقاد به اهداف و کم‌رنگ‌شدن "ماورا" در زندگی مواجهیم. در این فرهنگ، «وسیله» با «هدف»، یکی می‌شود و دیگر بدان‌معنا هدفی وجود ندارد که بتواند مانع استفاده‌ی بی‌مورد از تکنیک شود. خصلت نظام تکنوپولی، انبوه اطلاعات است که در قالب ابزاری چون کامپیوتر و تلویزیون ایفای نقش می‌کند. نيل پستمن در اثری با همین نام با رد خنثي‌بودن تكنولوژي، به تأثيرات و پيامدهاي ورود و گسترش تكنولوژي در پرداخته و جامعه‌ي و فرهنگ حاكم بر آن را مورد نقد و بررسي قرار داده است. ويليام ملودي نیز "جامعه‌ی اطلاعاتي" را از محصولات تکنولوژی جدید می‌داند و به توصیف آن می‌پردازد. @doranejadid
⭕️ انقلاب اسلامی: لرزه‌ای در گسل‌های سیاست ایرانی دانش سیاست، دانش اداره‌ی ساحت عمومی و نظام اجتماعی است. لذا وقتی در حوزه عمومی جامعه، یک یا رخ می‌دهد، بنیان سیاست اساسا دگرگون می‌شود. درست همان‌گونه که بعد از ، رژیم سیاسی متحول می‌شود، در انقلاب اجتماعی حتی نهاد علم سیاست نیز در معرض تغییرات بنیادین قرار می‌گیرد؛ چراکه باید ترتیبات و تنظیمات جامعه از نظام ارزشی متفاوتی تبعیت کند. چنین تغییراتی لاجرم گسل‌های تاریخی در سیاست یک ملت را تشدید خواهد کرد و پیامدهایی نیز از خود به‌جای خواهد گذاشت. پیروزی در ایران، گسل‌های سه‌گانه‌ی سیاست در ایران معاصر را فعال کرده است. امروزه اگرچه آثار آوار این زلزله‌ها برای ما مشهود است، اما کم‌تر به این نکته توجه کرده‌ایم که به جای آوار، به شناخت گسل‌ها توجه کنیم و فضا-سیاست کشورمان را از آثار این گسل‌ها ایمن نگه داریم. ترمیم و اعتلای سیاست ایرانی و ساخت کشوری قدرتمند و موثر در تحولات سیاسی جهان چنین توجهاتی را به‌جد نیاز دارد. فراموش نکنیم که هرچقدر در حوزه و بهداشت و عمران و ... هم که پیشرفت کنیم، بدون یک بنیان مستحکم سیاسی دانش‌بنیان که سرشار از حکمت تاریخی این سرزمین باشد، در دستیابی به قدرت پایدار و بالنده با نقصان مواجه خواهیم بود. دانش سیاسی بومی، مهمترین رکن پیشرفت ایران اسلامی است. آن را دریابیم. https://www.instagram.com/mh.taheri1980/ https://eitaa.com/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 نظم آینده: هوش مصنوعی و حکمرانی جدید 💰 تعداد کلمه: 456 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 4 دقی
| 🔹چالش‌های بزرگ و مهمی را می‌توان فهرست کرد که به جان اکنونی افتاده‌اند و تداوم آن را به پرسش کشیده‌اند. با وجود جنگ روسیه با اتحادیه‌ی اروپا که اکنون صرفا نوک کوه یخ آن در زمین بیرون آمده است، جهان نمی‌تواند به روندهای سابق خود کمافی‌السابق ادامه دهد. تغییرات عظیمی که بعد از در شرق مدیترانه رخ داده‌اند، امکان ادامه‌ی مسیر سابق را در معادلات و تعاملات منطقه‌ی سد کرده است. جهان با آمریکایی که بر مسند تصمیمات و اجرائیات کلان آن نشسته است، نمی‌تواند همان رنگی را به خود ببیند که پیش‌تر با آن انس گرفته بود. تدبیر برای دیگر نمی‌تواند با شتاب پیشین خود ادامه پیدا کند. این‌ها نمونه‌هایی از چالش‌های بزرگی هستند که پتانسیل تحول در معماری را دارند. این‌ها مصادیق عمده‌ای از تغییراتی هستند که به ما می‌گویند: دنیای فردا ابدا نمی‌تواند رنگ امروز را دوباره به خود ببیند. باید از خودمان بپرسیم که ایران عزیزم ما کجای این ماجراست؟ ما برای بازی‌کردن در این تغییرات چه ابزارها و امکان‌هایی در اختیار داریم؟ چه نقشه و تدبیری برای فردا می‌توانیم ترسیم و پیاده کنیم؟ 🔸به نظر می‌رسد که ، و سه مولفه‌ای هستند که نحوه‌ی استفاده از آن‌ها در نهایت کیفیت بازیگری ایران در این میدان پرالتهاب را تعیین خواهد کرد. ما در قلب رقابت‌های جغرافیایی نشسته‌ایم. ما در گرانیگاه سرزمین‌‎هایی هستیم که منابع طبیعی لازم برای تداوم زندگی مدرن وابسته به آن‌ها هستند. ما پل ارتباطی تولید و توزیع و مصرف تکنولوژی‌های جدیدی هستیم که قدرت‌های بزرگ جهانی آن‌ها را برای چانه‌زنی در آستین خود پنهان کرده‌اند. و مهم‌تر از همه، ما طراح اصلی هستیم که در پنج دهه‌ی گذشته آن را در یک جبهه‌ی گسترده پیش برده‌ایم تا نقش تعیین‌کننده‌ی ملت‌های مسلمان را در تعاملات جهان احیا نماییم. این بازی را چگونه باید پیش ببریم که در نهایت یکی از برندگان باشیم؟ 🔹گمان می‌رود که به‌تبع این چالش‌ها، نظم دولت_ملت که برآمده از است، دچار تغییرات و تحولات عمده‌ای خواهد شد. تشدید در جهان، به‌دلیل قرارگرفتن کشورهای توسعه‌یافته در آستانه‌ی بحران دستیابی به منابع طبیعی به‌ویژه کاهش منابع فسیلی انرژی، وسوسه‌های تازه‎ای را در جان قدرت‌های بین‌المللی ایجاد کرده است. به‌نظر می‌رسد که آن‌ها درصدد هستند این وسوسه‌ها را با استفاده از تکنولوژی‌های نوپا و بهره‌گیری از نظریه‌های جدید علوم انسانی تامین کنند. در کانون این تکنولوژی‌هاست و ، محور تغییرات جدید در نظریه‌های علوم انسانی. قرارگرفتن در چنین شرایطی است که گفت‌گو پیرامون (CYPL) و مفاهیم سیاسی جدیدی هم‌چون آن را ضروری می‌کند. 🔸تصویرسازی و رویاپردازی برای نیازمند ژرف‌اندیشی در مطالعاتی هم‌چون سایبرپولتیک است. صحبت از ، به‌نحوی که بتوان ذیل آن از یک ملت الهام‌بخش و قدرتمند و تاثیرگذار در تحولات منطقه‌ای و جهانی سخن گفت، مطالعه و تامل در مطالب بالا را اجتناب‌ناپذیر می‌کند. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
این تصویر را به یاد بسپارید... در موردش بیشتر خواهم نوشت... اجمالا این‌که رصد و روندیابی تحولات آیند
| همان‌گونه‌که پیش‌تر انتظارش را داشتیم، فعال شدند تا بدین‌ترتیب قطعات مهمی از تغییر آرایش سیاسی در پیش برده شوند. به‌نظر می‌رسد که ادامه‌ی این روند را بتوان ذیل سه محور اصلی هم‌چنان انتظار کشید: 1️⃣ تغییر در ساختار ناتو ترکیه‌ی لائیک هرچه تکاپو کرد تا خود را به عضویت درآورد، موفق نشد؛ سهم او از اروپایی‌شدن، عضویت در بود تا نقش لبه‌ی درگیری جهان غرب با بقایای تمدن اسلامی را در منطقه‌ی غرب آسیا بازی کند. ترکیه با گذار از به کوشید تا هویت خود را از شاگرد آخر بودن در اتحادیه‌ی اروپا به شاگرد اول شدن در آسیا تغییر دهد؛ ایده‌ی در چنین فضایی شکل گرفت. در این تغییر، ترکیه باید رقبای آسیایی مهمی را لاجرم باید پشت سر می‌گذاشت: چین، هند، روسیه و ایران. باقی‌ماندن در ناتو، کارت بازی برای روز مبادای ترکها بود تا در موقع درگیری با رقیبان آسیایی‌شان بتوانند از زور بازوی اروپا بهره ببرند. این وضعیت، ترکیه را به پل دسترسی غرب به چین و روسیه و ایران تبدیل کرد؛ بهره‌برداری از این پل نیازمند قطعه‌قطعه‌شدن فلات جهت فعال‌ساختن گسل‌های قومیتی و مذهبی غرب آسیاست و این امر حاکمان فعلی ترکیه را به یک قربانی بزرگ تبدیل می‌کند. با طرح خروج آمریکا از ناتو و شنیده‌شدن زمزمه‌های شکل‌گیری ناتوی اروپایی به رهبری انگلیس، مهار شرق به جغرافیای وسیع‌تری از ناتوی امروز نیاز پیدا خواهد کرد. استقلال عمل از ناتو و جذب متحدان جدید بخشی از سازکار بسط جغرافیایی است. این جذب هزینه‌های سنگینی را اقتضا می‌کند که زاده‌شدن کشورهای جدید بخشی از این هزینه است. به‌نظر می‌رسد که جنوب ترکیه زایشگاه این کشورهای جدید خواهد بود. تحولات ، به‌ویژه می‌تواند در تکمله‌ی این پروژه کلید بخورد و ناتوی جدید را با مرزهای ایران و همسایه‌تر نماید. 2️⃣ تعیین اولویت درگیری با چین یا غرب آسیا اسناد امنیت ملی آمریکا چین را به عنوان رقیب و ایران را به عنوان بدیل در نظر گرفته است. طبعا از نظر پتانسیل، تغییر نظام بین‌الملل محتمل‌تر و سهل‌الوصول‌‎تر است. نظم جهانی بدون تبدیل‌شدن به نظام بین‌الملل عملا امکان تحقق پیدا نمی‌کند. در این میان اما نشانه‌هایی وجود دارد که گویا دیپ استیت آمریکایی در حال ارجحیت‌دادن به درگیری با بدیل به‌جای مواجهه با رقیب است. فعال‌ترشدن گسل‌های ترکیه این گمانه را بیش‌تر تقویت خواهد کرد. گسل‌های ترکیه می‌تواند هم‌زمان تمامیت ارضی سه کشور دیگر یعنی ایران، و را نیز درگیر کند و بدین‌ترتیب آسیب‌های جبران‌ناپذیری به ستون فقرات نظم بدیل که همانا است وارد نماید. 3️⃣ مشخص‌شدن محوریت تکنولوژی یا ایدئولوژی در نظم آینده ظرفیت محوری چین برای شکل‌دادن به نظم آینده، است و دارایی ایران برای این گذار، . اولویت دادن به حذف بدیل نشان‌دهنده‌ی اهمیت ایدئولوژی در مقایسه با تکنولوژی است. چه بسا میان چین و آمریکا برای شکل دادن به جهانی که تکنولوژی‌های جدید آن را خواهند ساخت و جغرافیا را به تبع این تکنولوژی‌ها به میدان رقابت تبدیل خواهند کرد، شاهد همکاری و توافق باشیم؛ شبیه توافقی که میان روسیه و امریکا در حال وقوع است. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 دانش‌واژه‌های جدید برای تبیین منازعات ژئوپلیتیک عصر جدید 💰 تعداد کلمه: 540 کلمه ⏰ زمان مورد نیا
| 🔹 روند‌های تغییر در منطق و سیمای تدریجا در حال تکمیل شدن است. قرارگرفتن برخی از این فرآیندها در نقطه‌ی پایانی خود، لایه‌های عمیق‌تری از درگیری‌های گذار به را آشکار می‌کند. ✅ الف) جنگ اوکراین یکی از این خرده فرآیندهاست. توافق و حول اوکراین پای مفاهیم بنیادینی را به تحلیل تحولان نظم جهانی و نظام بین‌الملل باز می‌کند: ، و حاکمیت_الگوریتمی از جمله‌ی مفاهیم نوپدیدی هستند که منازعات سنتی نبرهای جغرافیایی را به سطحی تازه ارتقا می‌دهند. این مفاهیم نشان می‌دهند که جنگ اوکراین نه فقط نبردی فیزیکی، بلکه رویارویی در عرصه است که در آن، سرعت پردازش داده به‌اندازه‌ی تسلط بر سرزمین اهمیت یافته است. ✅ ب) وضعیت جدید جبهه‌ی مقاومت 🔸قرارگرفتن زنجیره‌ی تحولات پس از نیز به همین ترتیب در حال یک جمع‌بندی جدید است. ماحصل این فرآیند امکان صحبت از را فراهم آورده و آن را به ادبیات ژئوپلیتیک جهان افزوده است. آن‌چه در غزه رخ داد و کم‌تر مورد توجه بود، نمونه‌ای عملیاتی از بود که با بهره‌گیری از مفهوم توانست معادلات یک قدرت نوظهور و تمدنی را آشکار ساخته و در قلب جزیره‌ی ثبات هژمونی موجود، دگرگونی ایجاد نماید. برخی معتقدند که اکنون در حال بازتعریف خود در قالب (Tech-sovereignty) است تا جای خود را در نظم جدید جهانی پیدا کرده و استقلال خویش را در زنجیره تأمین نیازمندی‌های فناوری نو به رخ بکشد. ✅ ج) انتخاب ترامپ برای رهبری آمریکا 🔹 بازگشت به کاخ سفید نیز یکی از این فرآیندهای معلق بوده است که حدس‌زدن سیمای نظم در حال تولد را تسهیل می‌کند. حضور این زردموی سرخ‌روی آمریکایی امکان بالاآمدن استراتژی (Splinternet) را تقویت کرده است؛ مراد از این استراتژی عبارت است از تجزیه‌ی اینترنت جهانی به حوزه‌های نفوذ دیجیتال. در در مقابل این ایده می‌تواند ایده‌ی (Cognitive Justice) و را مطرح نماید و خواهان بازتوزیع قدرت در اکوسیستم جهانی فناوری شود. 🟥 دارایی‌های ما برای نقش‌آفرینی در نظم جدید مؤلفه‌های کلیدی که برای این منظور در اختیار ما هستند، عبارتند از: 1️⃣ : موقعیت استراتژیک در اوراسیا 2️⃣ : پیشگامی در 3️⃣ : قابلیت جدید ایران در جهت‌دادن به توسعه‌ی (Technological Sovereignty) و 4️⃣ : کنترل جریان‌های داده‌ای در منطقه 🔴 نیازمندی‌های نو و مفاهیم جدید 🔸آن‌چه را متمایز ساخته، پرده‌برداری از الگوی (Cognitive Autonomy) است. در عصر که قدرت‌های بزرگ برای تسلط بر (مانند ، و ) و رقابت می‌کنند، این گفتمان توانایی دارد که را در برابر رهبری کند. 🔹مفهوم جدیدی که در این میان متولد شده است، (Geocompute) می‌باشد. این دانش‌واژه توضیح می‌دهد که چگونه قدرت محاسباتی و مراکز داده، همان اهمیتی را در نظم جدید خواهند داشت که روزگاری پایگاه‌های نظامی در قرن بیستم داشتند. اینک (CYPL) با مفاهیمی چون و تکمیل شده است و چارچوب جامعی را در اختیار ما قرار می‌دهد تا (Hybrid Wars) را بهتر از پیش تحلیل کنیم. 🔸ساخت به‌عنوان قلب جبهه‌ی مقاومت در زمینی به نام پیش خواهد رفت؛ نباید از مختصات و خصوصیات این عصر و زمینه غفلت کرد. این ساخت، نیازمند تسلط بر زیرساخت‌های حیاتی دیجیتال و توسعه استقلال محاسباتی در عصر هوش مصنوعی است. ایران با پیشگامی در و تأسیس منطقه‌ای می‌تواند نقش مهمی در رهبری گذار از به ایفا کند و در ساخت دولت مطلوب اسلامی از ظرفیت‌های بهره‌ی وافر ببرد. ⏰🛎 چقدر برای چنین نبرد و گذاری آماده‌ایم؟ 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid