eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
945 دنبال‌کننده
426 عکس
62 ویدیو
17 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. Admin: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕ آغاز استعمار اروپایی 📃 ترجمه‌ی مقاله‌ای از سایت worldatlas 📌به آدرس: https://www.worldatlas.com/history/what-is-colonialism.html 🔹 ، تاریخ طولانی و پیچیده‌ای دارد. ریشه‌های استعمار به باز می‌گردد. با‌این‌حال، در اواخر قرن پانزدهم، با (Age of Exploration)، زمانی که کشورهای اروپایی شروع به کاوش و ایجاد سکونت‌گاه‌های جدید در سرزمین‌های دوردست کردند، استعمار یک‌باردیگر شهرت پیدا کرد. 🔹 و اولین قدرت‌هایی بودند که این سفرها را آغاز کردند؛ این سفرها منجر به استعمار سرزمین‌هایی در آفریقا، آسیا و آمریکا شد. این سفرها، آغازگر دوران بود که تقریباً از قرن 16 تا قرن 20 را دربر گرفت. 🔹 در این دوره، دیگر قدرت‌های اروپایی از جمله ، و نیز امپراتوری‌های استعماری خود را گسترش دادند. ورود بازی‌گران جدید منجر به شکل‌گیری رقابتی جهانی برای تصرف قلمرو و منابع شد. ، اوج گسترش است. این دوره گاهی تحت‌عنوان (Scramble for Africa) نامیده می‌شود؛ زیرا کشورهای اروپایی، قاره‌ی را بین خود تقسیم کردند. تاسیس مستعمره‌های جدید در آسیا و اقیانوسیه توسط امپراتوری‌های استعماری بریتانیا، فرانسه و هلند نیز در این دوره رخ داد. 🔹 استعمار در اواسط و پس از پایان شروع به افول کرد، زیرا کشورهای مستعمره به‌دنبال و خود بودند. این دوره که به‌عنوان دوران (decolonization) شناخته می‌شود، شاهد برچیده‌شدن امپراتوری‌های استعماری اروپایی و ظهور های جدید در سراسر آفریقا، آسیا و کارائیب بود. علی‌رغم پایان رسمی استعمار، میراث آن هم‌چنان به شکل‌دهی چشم‌اندازهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بسیاری از کشورها ادامه می‌دهد. 📚 ادامه دارد... https://virgool.io/@mhtaheri https://eitaa.com/doranejadid https://t.me/doranejadid .
⭕ استعمارگران هزاره‌ی دوم 📃 ترجمه‌ی مقاله‌ای از سایت worldatlas 📌به آدرس: https://www.worldatlas.com/history/what-is-colonialism.html 🔹 قدرت‌های عمده‌ی استعماری در هزاره‌ی دوم عبارت بودند از: ، ، ، ، ، و . هر یک از این کشورها امپراتوری‌های استعماری گسترده‌ای را ایجاد کردند که در اوج خود، در سراسر قاره‌ها گسترده شده بود. 🔹 پرتغال و اسپانیا پیشگامان استعمار اروپا بودند. پرتغال، اکتشافات سواحل را در اوایل آغاز کرد و درنهایت، مستعمراتی را در ، آفریقا و تاسیس نمود. اسپانیا نیز از همین روش پیروی کرد و امپراتوری وسیعی را ایجاد نمود که بخش‌های وسیعی از قاره و را دربر می‌گرفت. 🔹 به‌عنوان یک قدرت استعماری مسلط در ظهور کرد، با اولین استقرار دائمی خود در آمریکای شمالی در جیمزتاون در سال 1607. در طول چند قرن بعد، امپراتوری بریتانیا قلمروهای خود را گسترش داد که شامل: ، ، و مناطق وسیعی از آفریقا می‌شد. ، یکی دیگر از قدرت‌های مهم استعماری، مستعمره‌هایی را در آمریکای شمالی، و بعدها آفریقا و آسیا ایجاد کرد. امپراتوری ، در مقیاس کوچک‌تر، قلمروهایی را در قاره آمریکا و آفریقا تحت کنترل داشت؛ نقش اساسی در گسترش این مستعمرات داشت. 🔹 و بعداً به نژاد استعماری پیوستند. بلژیک، را مستعمره کرد و آلمان در اواخر و اوایل ، مستعمراتی را در آفریقا و تأسیس نمود. 📚 ادامه دارد... https://virgool.io/@mhtaheri https://eitaa.com/doranejadid https://t.me/doranejadid / /
⭕️ پایگاه استعمار در شرق آسیا 📝 یا «East Indies» اصطلاحی است که به سرزمین‌های ، به‌ویژه لقب داده بودند. مرکزیت منطقه‌ی ژئواستراتژیک «هند شرقی» در نظر قدرت‌های استعماری، بود و برای ایشان ذیل فرهنگ تعریف می‌شد. قدیمی‌ترین نقشه‌های نشان می‌دهد که تصرف این جزایر برای قدرت‌های نوظهور اروپایی جذابیت و اهمیت زیادی داشته است. 📝 پیش از کسب استقلال، در یک دوره‌ی 300ساله مستعمره بود؛ هلندی‌ها مستعمرات خود را در این حوزه، می‌نامیدند. سبقت در استعمار این جزیره‌های پهناور و حاصل‌خیز و سلطه‌ی ایشان بر مجمع‌الجزایر مالایی باعث شد که دست برتر تجارت پرسود و محصولات کشاورزی در و از آن هلند شود. با جنگ جهانی دوم و حضور در این منطقه، جغرافیای استعمار در شرق هند دستخوش تغییرات اساسی شده است. 📝 اصطلاح هند شرقی در کلمه‌ی «ایندوس» ریشه دارد. یا «Indus» همان رودخانه‌ی تمدن‌خیز ، از گهواره‌های تمدنی شرق است. ازآن‌جایی‌که ملت‌های مجمع‌الجزایر مالایی تحت نفوذ فرهنگی بودند و هند به تمدن رودخانه‌ی سند تعلق داشت، این منطقه‌ی جغرافیایی به‌دلیل قرارگرفتن در جانب شرقی هند، شرقی نامیده شد. بااین‌وصف، باید کشورهای ، و را که در حوزه‌ی تمدنی قرار دارند، از شمولیت این تعریف مستثنی کرد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid
| 🚩 چگونه جبهه‌ی مقاومت از هژمونی غرب مرکززدایی کرده است؟ 🔹 دهه‌ی پایانی و دهه‌ی نخست بازه‌ی زمانی تدوین نظریه‌های ترمیم‌گر و رخنه‌پوش ژئوپلیتیک بود؛ بازه‌ای که در آن به پیروزی رسید و اتحاد جماهیر از هم فروپاشید. بار تئوریک این کار بر دوش و قرار داشت. نظرورزی آن‌ها کوه یخی را ساخت که نوک آن را می‌شد در طراحی و اجرای در و در و دید. هانتینگتون آشکارا در کتابش اعلام کرد که درصدد بازسازی نظم نوین جهانی از دل درگیری تمدن‌هاست. کاپلان نیز از کارکرد شورش و آنارشی در تبیین مسابقات جغرافیایی پرده برداشت. 🔸 تمرکز معماری دفاعی و امنیتی جمهوری اسلامی حول پی‌ریزی و پیاده‌سازی نشان‌دهنده‌ی اعتنای این نظام به اهمیت جغرافیا و قدرت برخاسته از آرایش زمین و سرزمین است. ما به تدریج عقلانیت خود را در برای هضم و ترتیبات امنیتی این نقطه‌ی حادثه‌خیز جهان رشد داده و همواره در مسیر بلوغ و تکامل حرکت کرده است. با این نشانه‌هاست که می‌توان قسم خورد که در پس تصمیمات این نظام با عقل شدیدا عمیقی روبه‌رو هستیم که به تغییر افق‌های برسازنده‌ی مناسبات بین‌المللی واقف است و خود را در مقیاس بازی‌گر می‌بیند و میدان را برای بازی‌گری خود تنظیم می‌کند. 🔹 ترسیمی که با ادبیات خاص خودشان از مواجهه‌ی با نظام سلطه ترسیم می‌کنند، بروز و برون‌داد همان عقلانیتی است که می‌خواهد تفوق اروپامحور را بشکند و هژمونی برآمده از آن را از مقام استیلاء به زیر بکشد. طبعا چنین مواجهه‌ای بدون پشتیبانی تئوریک نبوده و نمی‌تواند پیش برود. 🔸 ازاین‌‎رو می‌توان گمانه‌زنی کرد که یک پشتیبان و مجهز به ادراکات هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی و روش‌شناختی در پس اراده‌ی معطوف به گذار از نظام سلطه وجود دارد؛ خواه این تئوری آشکارا عرضه گردیده باشد یا به هر دلیلی صرفا در و دولت عمیق آشکار شود. رد پای این تئوری را می‌توان در جاهایی سراغ گرفت که با تولید و به‌کارگیری ادبیاتی جدید، عزم خود را مبنی‌بر مشروعیت‌زدایی از نظم و موجود نشان داده است. 🔹مرکززدایی از نظم غرب‌محور یکی از مهم‌ترین نمودهای نظام فکری پشتیبان جبهه‌ی مقاومت است. تلاش‌های این جبهه به‌نحو واضح و میدانی، مرکزواقع‌شدن غرب در تعریف زندگی ایده‌آل را نشانه گرفته است. این جبهه موفق بوده که لخت‌بودن پادشاه غرب را فریاد بزند و نشان دهد که غرب عملا فاقد صلاحیت لازم برای تعیین هنجارهای اخلاقی، الگوهای سیاسی، شیب مبادلات اقتصادی و روندهای فرهنگی است. 🔸نویسنده‌ی کتاب «هراس بنیادین» در همان سال‌های نخست این ظرفیت را در انقلاب اسلامی مشاهده کرده است. در این کتاب می‌نویسد: رهبران اسلامی در ایران تا حد زیادی در راستای تخریب منطق اروپامداری و غرب‌مداری در جهان تلاش نموده‌اند. بنابراین ظهور اسلام‌گرایی تنها در فضایی قابل فهم است که در آن، غرب و اروپا در وضعیت مرکزیت‌زدایی قرار گیرد. 🔹در توضیح سخن سعید باید گفت که وجه نامرئی امپراتوری غرب، همان مرکزیت‌بخشیدن به شیوه‌ی اداره‌ی عرصه‌ی عمومی و سبک زندگی اروپایی است. مرکزیت‌بخشی به تجربه‌زیسته‌ی اروپا، منطق سلطه را تامین می‌کند. این منطق در تعریف جغرافیا نیز بازتاب داشته است. برای مثال، تعریف به‌عنوان مدار شاخص برای تنظیم ساعت در جهان بازتاب همین منطق است. گذر از مستلزم به چالش‌کشیدن اقتدار آن‌دسته از ابزارهای غرب است که با توسل به آن‌ها وانمود می‌کند که بر جغرافیای جهان تسلط دارد و گویا عالم در ید کنترل اوست. این گذار در رفتار جبهه‌ی مقاومت و به چالش‌کشیدن اقتدار ژئوپلیتیکی غرب کاملا نمود و بروز دارد. 🔸با نگاهی عمیق‌تر به این تقابل و با درنظرگرفتن لایه‌های مختلف درگیری دو ، که در یک‌سوی آن جبهه‌ی مقاومت ایستاده است، از شکست نظریه‌ی فرانسیس فوکویاما تفسیر بهتری می‌توان ارائه کرد؛ ازاین‌منظر، اعتراف را باید اذعان به توانایی و توفیق جبهه‌ی مقاومت در مرکزیت‌زدایی از جهان آمریکایی دانست. 🔹در ادامه و امتداد همین تلاش‌های عملی و میدانی جبهه‌ی مقاومت، کاملا قابل فرض است که بتوانیم به لایه‌های دیگری از مبارزه با نظام سلطه از طریق مرکززدایی از جهان غرب در عرصه‌های مختلف بیاندیشیم تا به از خودش پایان ببخشیم. 📮 پی‌نوشت: یادداشت‌های این عنوان از گفت‌گوی با دکتر ابراهیم متقی الهام گرفته شد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid