eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
1.1هزار دنبال‌کننده
452 عکس
73 ویدیو
19 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. Admin: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 "سال صفر"، "سال یک" و ماجرای تقویم انقلاب فرانسه آغاز عصر جدیدی که امروز دیگر باید آن را "عصر قدیم" نامید. درباره‌ی چگونگی تولد سخن زیاد گفته شده است. برخی معتقدند که باید امر اجتماعی را از موالید تحولات پیرامونی انقلاب فرانسه دانست؛ زیرا در این دوران، فهم مردم فرانسه از "ملت‌"بودن‌شان تغییر یافت و حوزه‌ی با یک دانش‌واژه‌ی جدید روبه‌رو شد. عنوانی بود که پیش از این، مردم فرانسه آن را از مجرای و انقلاب‌ 1789میلادی اخذ می‌کردند. امر سیاسی حاکی از منازعات و کشمکش و درگیری بود. با پایان‌یافتن دوره‌ی ترور و دادگاه‌های صحرایی بعد از انقلاب 1789، تقویم جدیدی در رسمیت یافت؛ تقویمی که با نامیدن سال 1793 به "سال صفر"، سال 1794 میلادی را "سال یک" می‌نامید. در تقویم جدید نام ماه‌ها عوض شده بود؛ هر سال شامل 10ماه می‌شد و هر هفته، شامل 10 روز بود تا روز "یکشنبه" به‌عنوان روزی که باید کلیسا رفت، معنای خودش را از دست بدهد. این تقویم که نقطه‌ی عطفی در تاریخ سکولاریزم محسوب می‌شود، یادآور آرمان‌های بود و به ملت تذکر می‌داد که تاریخ جدیدشان با انقلاب 1789 آغاز شده است و آن‌ها با این انقلاب، دوران جدیدی را در عالم تجربه می‌کنند. مساله این‌جا بود که انقلابیون فرانسه علی‌رغم سپری‌شدن 100 سال از انقلاب‌شان، هنوز دستاوردهای انقلاب فرانسه و ملتی که انقلاب به آن‌ها وعده داده بود را لمس نمی‌کردند؛ تا این‌که مساله‌ی جدیدی را کشف کرد: . سخن دورکیم این بود که جامعه، محصول یک نیست. وی می‌پرسید: «آیا هرگز دیده شده است که انسان‌ها درباره‌ی ورود به یک یا انتخاب جامعه‌ای که می‌خواهند واردش بشوند، مشورت کنند؟» به‌نظر او، جامعه نوعی تجمیع آغازین یا طبیعی هم نیست که گفتمانی باورمندانه به‌مدد ارزشمندی سوگندهایی که برایش می‌خوریم، وظیفه حراست از آن را به‌عهده بگیرد. وی بر این باور بود که جامعه، محصول همبستگی است؛ هم‌بستگی‌ای که در طول شکل می‌گیرد و در گذار از مرحله‌ای به مرحله‌ی دیگر، از شکلی به شکل دیگر تبدیل می‌شود و همبستگی تغییر ماهیت می‌دهد، اما کماکان به‌عنوان مبنایی برای تشکیل جامعه بر سر جای خود باقی می‌ماند. ✉️ گزینشی آزاد از کتاب «ابداع امر اجتماعی، رساله‌ای درباره افول هیجانات سیاسی»، نوشته‌ی ژاک دونزولو. @doranejadid
❎ همه‌گیری جهانی و آزمون حاکمیت‌های ملی "اپیدمی" (epidemy) یا "همه‎گیری" عبارت است از شیوع چشم‌گیر و غیرقابل انتظار یک بیماری یا یک عارضه و گسترش آن در یک جمعیت قابل توجه و فراوان. اگر این فراگیری از مرز یک قاره بگذرد و در مقیاس جهانی اتفاق بیافتد، به آن پاندمی (Pandemic) یا همه‌گیری جهانی گفته می‌شود. طاعون، وبا، ایدز، آنفلوآنزای خوکی و اینک کرونا ویروس از جمله‌ی بیماری‌هایی است که مرز شیوع آن از همه‌ی قاره‌ها را درنوردیده و جهان را با خود درگیر ساخته است. اپیدمیولوژی علم شناخت آن‌چیزی است که بر مردم در شرایط شیوع بیماری‌های فراگیر می‌گذرد. اگرچه در پزشکی بالینی، آن‌چیزی که مهم و محل تمرکز است، مفهوم "مطب‌داری" آن است و فرد بیمار و بیماری فرد برجسته می‌شود، اما در اپیدمیولوژی، آن‌چه محل توجه است، گروه‌های جمعیتی و جامعه است و بیماری فرد در زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی، اقتصادی‌اش مطالعه می‌شود. شاید - البته با کمی مسامحه - بتوان این دانش را مطالعه‌ی چگونگی جامعه‌پردازی توسط یک عامل بیماری نامید. یک عامل بیماری‌زا می‌کوشد تا حداکثر نفوذ و تاثیر و نهایت بقا را به‌دست آورد؛ اپیدمیولوژیسک هم تلاش می‌کند سازمان تشکیل‌شده توسط این عامل و قدرت سرایت‌پذیری‌اش را از طریق نامساعدکردن محیط شیوع از هم بپاشاند. بیماری‌های همه‌گیر جهانی، عرصه‌ی جدال هوش اجتماعی یک عامل بیماری‌زا با هوش اجتماعی بشر است. اپیدمی‌ها، آشکارکننده‌ی توانایی ملت‌ها در حفاظت از امر اجتماعی بناشده در تاریخ‌شان هستند؛ جامعه‌ای که به‌سرعت می‌تواند سازمان مناسبی را برای مقابله با فراگیری و شیوع یک عامل بیماری‌زا به‌خود بگیرد، نشان می‌دهد از آگاهی ملی‌ مناسبی نسبت به جامعه‌بودن‌اش برخوردار است؛ و بالعکس. اپیدمی‌ها، آزمون‌های مهمی برای حاکمیت‌های ملی هستند؛ حاکمیت‌های ملی به‌عنوان نهادی که مسئولیت معماری و ساخت‌مندی و استحکام امر اجتماعی ملت‌ها را به‌عهده دارند، در مواجهه با یک اپیدمی به چالش کشیده می‌شوند و نقاط آسیب‌پذیرشان را آشکار می‌کنند. از این‌رو اگر یک پاندمی (همه‌گیری جهانی) از سوی نهادهای خاصی در دنیا طراحی شده باشد، باید آن را به‌مثابه آزمونی برای ورود به یک تحول جهانی تحلیل کرد. این منظر، تحلیل فراگیری کرونا را به جهت خاصی هدایت خواهد کرد؛ ویروسی فراگیرشده در پنج قاره، در فضای رقابت تجاری چین و آمریکا؛ ویروسی کم‌خطر برای افراد، و البته بسیار جدی و رسواکننده برای حاکمیت‌های ملی. @doranejadid
⭕️ تمایز امر سیاسی و امر اجتماعی و تاثیر آن در پیدایش دولت یکی از چالش‌های مهم در فهم دولت، از اختلاف میان و برخاسته است. اجتماعی‌بودن غیر از دولت‌مندبودن است. انسان نه‌تنها موجودی اجتماعی، بلکه موجودی سیاسی و دولت‌مند است. این تمایز زمانی خودش را آشکار می‌کند که بخواهیم حرکت اجتماعی را تحلیل و سرپرستی کنیم. وقتی یک اجتماع بخواهد توسعه پیدا کند، چه کسی متولی حرکت روبه‌رشد آن‌هاست؟ اصلا چه کسی باید درباره‌ی این که رشد چیست و چگونه به‌دست می‌آید، تصمیم بگیرد؟ چه‌کسی بر فرآیند وقوع رشد و تکامل باید نظارت کند؟ چه کسی باید درباره‌ی این‌که این رشد به‌دست آمده یا نه، داوری کند؟ پاسخ این پرسش‌ها بدون درنظر گرفتن دولت – ورای اجتماع – ممکن نیست. ازاین‌رو متفکرانی هم‌چون هگل معتقد بودند اگرچه دولت یک نهاد طبیعی است، اما برآمده از بلوغ تاریخی است. اعصار و ادوار تاریخی مولود ادوارو اعصار پیش از خود هستند؛ گاهی به نقطه‌هایی می‌رسند که یک بلوغ و رشد برجسته‌ای به‌طور طبیعی و تدریجی رخ می‌دهد. ، را مولود رشد مراحل تاریخ آگاهی انسان می‌داند و بر این باور است که نقطه‌ی عطف این رشد را باید در و جست‌وجو کرد. https://www.instagram.com/mh.taheri1980/ https://virgool.io/@mhtaheri .
«اصالت امر اجتماعی در قیاس با امر سیاسی» که بر آمده از شرایط خاص تکوین فرهنگ سیاسی شیعیان در عصر است، یکی از موانع مهم در گذار به در است. در مقدمه‌ی کتاب «دولت مدرن در روابط بین‌الملل» اشاره‌ لطیفی به اصالت در قیاس با در نزد شیعیان دارد و می‌نویسند: سنت اندیشیدن درباره‌ی ، نه نوپا و نه‌چندان ناآشناست؛ باوجوداین، در میان آثار علمی این مرزوبوم، کم‌تر به این مهم پرداخته شده است. آن‌چه ژرف‌اندیشی در این مقوله را، خصوصا بر جامعه‌ی نخبگان این دیار ناگزیر می‌سازد، وضعیت ویژه‌ای است که با پیدایش نظام جمهوری اسلامی در قالب بلکه در این کشور پدیدار شد و تاکنون نیز دشواری‌های تئوریک و ناهمگونی‌های اجتماعی آن فرا روی نظام جلوه می‌نماید. تشکیل نوبنیادی که ازیک‌سو بنیان‌های فرهنگی آن، قوام اساسی خود را از ویژه‌ای گرفته است که آموزه‌هایی تعارض‌نما با دولت مدرن را ترویج می‌کند؛ و ازسوی‌دیگر مراجع و کانون‌های مذهبی آن قرن‌ها از جانب حکومت به حاشیه رانده شده و دست آنان نه‌تنها از مملکت‌داری، که از برخی حقوق اولیه‌ی اجتماعی و سیاسی کوتاه بوده است. آنان نیز در تقابل، نقش اپوزیسیون را بر دوش گرفته و با چنین وضعیتی خو کرده و دریافته بودند که می‌بایست بنیان خود را در قلوب مردم پایه گذارند و عنان رهبری واقعی اجتماعی مردم را در دست بگیرند و سیاست و را عفریت ظلم و بدی، مجسم سازند. این تصویر و تصور آن‌چنان تا اعماق ذهن و عادات روحی-روانی آنان نفوذ کرده بود که جدایی از چنین وضعیتی و پرداختن به معضلات اجتماعی، آن‌هم نه در مقام اپوزیسیون، بلکه در مقام مملکت‌داری و و از دریچه‌ی حکومتی به قضایا نگریستن، برای آنان سخت و دشوار ‌می‌نمود. مردم این دیار نیز که با و مذهبی انس گرفته بودند و جلوه‌ی اطاعت از خدا و رسول را در پیروی از فرمان و منش مراجع و روحانیان دینی می‌دانستند، به پیروی از آنان، قرن‌ها دولت را نه از خود، بلکه در مقابل خود می‌دانستند. ازاین‌رو تخلف و سرپیچی از قوانین نظام حکومتی را نه‌تنها جرم نمی‌دانستند، بلکه بر آن مباهات می‌ورزیدند و در سوابق افتخارات خود ثبت می‌کردند. (عبدخدایی، 1398، صص. 15-16) https://eitaa.com/doranejadid https://virgool.io/@mhtaheri
| 📌 امر سیاسی: تنظیم‌گر آمریّت‌های محیطی ⭕️ دولت مدرن؛ ایجادگر انحصار جهتِ اِعمال و تعلیق اقتدار 🔸 آدمی وقتی چشم می‌گشاید، خود را در آغوش محیط‌های مختلفی می‌یابد که هرکدام‌شان آمریت خاصی دارند. محیط‌ها هستند و و انسان را به مبارزه می‌طلبند. 🔹حتی با فرض این‌که عرصه‌ی عمومی صرفاً با حضور انسان‌های فرهیخته شکل گرفته باشد، بازهم این احتمال قابل پی‌گیری نیست که صرفا با تکیه‌بر ، امید را داشته باشیم. زیرا: 1️⃣ در با انسان‌های گوناگونی طرف حسابیم که امیال و اهداف متنوعی دارند و از سطح فکر و اقدام متفاوتی برخوردارند؛ 2️⃣ با محیط‌های غیرانسانی هم‌چون مواجهیم که جبر سنگین و نسبتا پایدارشان را، فارغ از فهم و توافق انسانی، در بدو امر، بر شکل‌دادن به عرصه‌ی عمومی تحمیل می‌کنند. 🔸 آدمی در فضایی زاده می‌شود که هرکس ساز خودش را می‌نوازد. ازاین‌رو در فقدان محتمل نیست و باید برای آن چاره‌ای اندیشید. 🔹مهار ازیک‌سو، و فائق‌آمدن بر ازسوی‌دیگر، انسان را به‌تدریج به مکانیزمی سیاسی‌ای متوجه ساخت که ماحصل آن، شکل‌گیری state یا بوده است. 🔸 اگرچه اصل شکل‌گیری این ، کاملا معقول و برخاسته از نیازهای آدمی بوده است، اما این هم‌چنان قابل تغییر و تصرّف و ارتقاست. حتی این وجود دارد که بتوانیم به اَشکال تکامل‌یافته‌تری از مکانیزم‌های عرصه_عمومی و مهار بیاندیشیم. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid