|
📌 امر سیاسی: تنظیمگر آمریّتهای محیطی
⭕️ دولت مدرن؛ ایجادگر انحصار جهتِ اِعمال و تعلیق اقتدار
🔸 آدمی وقتی چشم میگشاید، خود را در آغوش محیطهای مختلفی مییابد که هرکدامشان آمریت خاصی دارند. محیطها #فاعل هستند و #اراده و #اختیار انسان را به مبارزه میطلبند.
🔹حتی با فرض اینکه عرصهی عمومی صرفاً با حضور انسانهای فرهیخته شکل گرفته باشد، بازهم این احتمال قابل پیگیری نیست که صرفا با تکیهبر #امر_اجتماعی، امید #تنظیم_و_تنسیق_عرصه_عمومی را داشته باشیم. زیرا:
1️⃣ در #عرصه_عمومی با انسانهای گوناگونی طرف حسابیم که امیال و اهداف متنوعی دارند و از سطح فکر و اقدام متفاوتی برخوردارند؛
2️⃣ با محیطهای غیرانسانی همچون #محیط_طبیعی مواجهیم که جبر سنگین و نسبتا پایدارشان را، فارغ از فهم و توافق انسانی، در بدو امر، بر شکلدادن به عرصهی عمومی تحمیل میکنند.
🔸 آدمی در فضایی زاده میشود که هرکس ساز خودش را مینوازد. ازاینرو #امر_اداره در فقدان #امر_سیاسی محتمل نیست و باید برای آن چارهای اندیشید.
🔹مهار #کثرت_میل_و_فکر_و_اقدام ازیکسو، و فائقآمدن بر #آمریت_محیط_طبیعی ازسویدیگر، انسان را بهتدریج به مکانیزمی سیاسیای متوجه ساخت که ماحصل آن، شکلگیری state یا #دولت_مدرن بوده است.
🔸 اگرچه اصل شکلگیری این #نهاد، کاملا معقول و برخاسته از نیازهای آدمی بوده است، اما این #مکانیزم همچنان قابل تغییر و تصرّف و ارتقاست. حتی این #امکان_عقلانی وجود دارد که بتوانیم به اَشکال تکاملیافتهتری از مکانیزمهای #تنظیم_و_تنسیق عرصه_عمومی و مهار #آمریت_محیطی بیاندیشیم.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
|
📌 #هم_پیوندی_روش_شناختی تاریخ و سیاست و جغرافیا
#فلسفه_سیاسی از #زندگی_خوب میپرسد. البته پاسخ اینکه «چگونه میتوان خوب زندگی کرد؟» به پاسخ «بشر تاکنون چگونه زندگی کرده است؟» گره خورده است. «چگونه بودن در اینک و اینجا» با «چگونه بودیم در دیروز و دیگر جا» ارتباط دارد.
آمیزش گذشته و حال و آینده، موجب امتزاج آفاق #تاریخ و #سیاست و #جغرافیا است؛ #الهیات و #فلسفه و #علم را نیز به هم میدوزد. #هماهنگی_روش_شناختی این سه، در این آمیزش و امتزاج ضرورت مییابد تا با یک #مکانیزم مشخص، #وحی و #عقل و #تجربه دور یک میز بنشینند؛ زبان همدیگر را بفهمند و بههمدیگر پاسخ دهند.
هر ملتی که در یک جغرافیای مشترک، زمان مدیدی را در کنار هم زیسته؛ از تهدیدهای مشترک جان سالم بهدر برده و از منافع مشترک بهرهمند شده باشد، در معرض این #هم_فهمی است. اگرچه #گرایش و #بینش و #کنش ملی، خواه یا ناخواه، بهتدریج به نصابی از تفاهم سوق پیدا میکند، اما باید پرسید:
1️⃣ چه مقدار از تعامل #روح_ملت با #ذهن_ملت و #جوارح_ملت بر ایشان خودآگاه شده و مدوّن گردیده است؟
2️⃣ این تفاهم و تعامل، با ظهور چه تغییراتی به هم میریزد و بستن #عهد_جدید را برای آن ملت ضروری میکند؟
تغییر در تعادل #آمریت_محیطی، بهویژه ظهور #تعادل_جغرافیایی جدید، بزنگاهی است که میتواند هماهنگی روحی و ذهنی و کالبدی ملت را مختل کرده و نظم #عرصه_عمومی را نیازمند تنظیم مجدد نماید. ازاینرو میان ظهور #تعادل_جغرافیایی جدید با آغاز #دوران_جدید در جهان رابطه وجود دارد. مطالعه این روابط به #فلسفه_روش متکاملتری محتاج است.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid