eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
802 دنبال‌کننده
376 عکس
48 ویدیو
14 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. ارتباط با ادمین: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 منطق طبیعی مرز 📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه، از سند تا نیل 2️⃣ از 4️⃣ 🔸 و قلمرو، نخستین مولفه‌ای است که در تعاریف رایج از مورد توجه قرار گرفته است. اگرچه در نگاه نخست بدیهی به نظر می‌رسد که داشتن سرزمین، کم‌ترین شرط برای برپاکردن است، اما ظرافت‌ها و دقت‌های نکته‌سنجانه‌ای در معنای سرزمین و قلمرو هنگام تعریف دولت (ُState) نهفته است که غالبا در شناخت و الزامات برجسته نمی‌شوند. 🔹سرزمین را نباید صرفا به «خاک» و فروکاست. مرز، یکی از فرزندان الگوی زمامداری «دولت-ملت» است. مرز، با هر وسعتی از خاک شکل نمی‌گیرد. درست همان‌گونه که هر تعداد از جمعیت را نمی‌توان ملت نامید و هر شیوه‌ای از اجتماع را نمی‌توان خطاب کرد، هر وسعت و گستره‌ای از خاک را نیز نمی‌توان مرز در نظر گرفت و آن را به یک دولت و ملت نسبت داد. برای مثال؛ آیا می‌توان در جغرافیایی کوچک گرداگرد ساکنان طبیعی یک سرزمین دیوار کشید و با ایجاد حصارهای امنیتیِ مسلح به انواع تکنولوژی‌ها و ارتزاق از خون‌آورد نظام ، دولت-ملت یهود را جعل کرد؟ 🔸یکی از شاخص‌های تعریف مرز، است. یک باید به‌اندازه‌ای وسعت داشته باشد که نیروهای مادی و معنوی متعلق به آن، قابلیت عملیاتی پیدا کنند و در مقیاس زندگی اجتماعی به‌گردش درآیند. این وسعت باید بتواند میزانی از استقلال را برای نیروهای داخل مرز، و اندازه‌ای از وابستگی را نسبت به دیگر جمعیت‌های پیرامون ایجاد کند. 🔹افراد مستقر در یک سرزمین به‌واسطه‌ی مرز می‌شوند. برای ایجاد اختلال در سرنوشت ملت‌ها، کافیست را تغییر داد. آشوب 200ساله در نمونه‌ی خوبی برای مطالعه‌ی مرزهای غیرطبیعی و اختلال‌زا است. 🔸با تعریف مرز، چشم‌انداز متمایزی برای یک ملت در مقایسه با هم‌سایه‌گانش ترسیم می‌شود. هرگاه این مرزها با امکان تعریف مشترک انطباق داشته باشند، شاهد ؛ و هرگاه این مرزها بدون ملاحظه‌ی کشیده شوند، شاهد و خواهیم بود. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🔹 منطق دولت مدرن را به‌گونه‌ای در طراحی حدّ فاصل و تعیین به‌کار گرفته است که برخی مناطق نمی‌توانند مشتری خوب و مناسبی برای جهان توسعه باشند! آن‌ها نامشتری توسعه هستند و این امر یکی از عجایب روزگار است. 🔸 مثلا؛ درحالی‌که برای بذل به مردم از انواع مختلف تسلیحات نظامی استفاده کرد، حاضر به پذیرفتن برگزاری و رای‌گیری همگانی در سرتاسر خاک با حضور همه‌ی مذاهب و اقوام و گرایش‌های سیاسی نیست! مثال دیگر؛ است که در تاریخ مدرن همواره میزبان انواع مختلف چالش و بحران بوده است. 🔹 برخلاف بیان رایج و قول مشهور که را زیرساخت توسعه می‌داند، این رابطه می‌تواند برعکس باشد. اساسا ما در مواجهه با امنیت، با یک مفهوم بسیط و الگوی یکسان و ثابت طرف نیستیم. تفاوت و می‌تواند تمایزات امنیت را توضیح دهد. امنیت برای معماران دنیای مدرن، کالایی است که از طریق فروش آن، زمینه را برای تمنای توسعه فراهم می‌کنند. چنین امنیتی، امنیت کالایی است. ملتی که امنیت کالایی را خریده، ناخواسته به میزبان بحران‌های کشور فروشنده تبدیل می‌شود. در این تبادل، کشور فروشنده به امنیت وجودی دست پیدا می‌کند. 🔸 وجود چندین نقطه‌ی ناامن در برخی مناطق، شکل‌دادن به را ممکن می‌گرداند. این مطلب یکی از لوازم است. ، شرایط لازم برای فروش توسعه در لوای امنیت کالایی است. توسعه، پیوست امنیت کالایی است. وجود مناطق ناامن، که نامشتری مدرنیته محسوب می‌شوند، نه‌تنها بازار مناسبی را برای فروش این کالای گران فراهم می‌کند، بلکه شرایط خیزش رقیبان را نیز مهار می‌نماید. افغانستان در شرق سرزمین میانه و فلسطین در غرب این سرزمین، نامشتری‌های توسعه‌ی مدرن هستند. 🔹 ارتش ایالات متحده، بخشی از بازار بزرگ این کشور است. 800 پایگاه نظامی امریکا در جهان، شعبه‌های این مارکتینگ عظیم برای فروش امنیت کالایی به در جهان هستند. در قلب این بازار بزرگ تعریف شده است. آرایش نیروهای نظامی امریکا بر این مطلب صحه می‌گذارد. با این منطق، ضمن ایجاد محیط مناسب برای دوشیدن کشورک‌های نفت‌خیز حاشیه ، ارتش امریکا از خیزش ، و نیز مراقبت می‌کند. با آمدن قرار است که یک بیزینس‌من بالای سر این آرایش تکیه بزند. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 علی‌رغم شباهت‌ها، تفاوت‌هایی نیز میان #بازی_بزرگ کلاسیک و #بازی_بزرگ_جدید وجود دارند که توجه به
| 🔴 مناطق مورد منازعه یا میدان بازی در بازی بزرگ جدید، مناطق وسیعی از جغرافیای محور یا ، در قاعده‌ی بازی برای پیش‌برد بازی مد نظر گرفته شده‌اند؛ در حالی که در بازی بزرگ کلاسیک، تنها تمرکز روی یک یا دو منطقه بود. 🔴 تغییر و تعدد بازیگران در بازی بزرگ جدید، بازیگران فرامنطقه‌ای بیش‌تری وارد بازی شده‌اند. از ، ، و گرفته تا ، و . در حالی که در شکل کلاسیک آن، دو قدرت بزرگ اروپایی، طرف‌های اصلی منازعه و کشمکش حساب می‌شدند. 🔴 تاثیر وضعیت افغانستان بر وضعیت منطقه در بازی بزرگ جدید، از حیث یک تخته‌ی خیز برای بی‌ثبات‌سازی سیاسی و امنیتی تمام منطقه (و تحمیل ) مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ در حالی که در شکل کلاسیک، افغانستان، منطقه‌ی حائل میان قدرت‌های متخاصم بود. 🔴 قطبی‌شدن وضعیت بازیگران در بازی بزرگ جدید، تمام بازیگران و طرف‌های درگیر رقابت در محور هارتلند، به‌دلیل قطبی‌شدن رقابت در تلاش‌اند تا منافع خود را به شکل انفرادی تامین کنند؛ در حالی که در شکل کلاسیک، دو قدرت بزرگ اروپایی به‌شکل منظم برای دسترسی به منافع بزرگ‌شان تلاش می‌کردند. 🔴 تلاش برای متوازن‌سازی نفوذ هژمونیک در بازی بزرگ جدید برای متوازن‌سازی قدرت و ساختار ، هم‌چنین برای کنترل جغرافیای موثر در این بازی و رقابت‌های نظامی، سیاسی و اقتصادی؛ رهیافت‌های بسیار مدرن‌تری دنبال می‌شوند. در حالی که در بازی بزرگ کلاسیک، صرفا تلاش برای جلوگیری از نفوذ رقبا در دستور کار قرار داشت و هنوز سیاست چهره‌ی به خود نگرفته بود. 🔴 ابزارهای مدرن بازی بزرگ جدید در بازی بزرگ جدید، ابزارهای مدرن در فرایند رقابت مورد استفاده قرار می‌گیرند. بدین‌ترتیب شکل جنگ چهره‌ی هیبریدی پیدا کرده است. یعنی تمام اشکال، وسایل و ابزارهای مدرن و فناوری‌های نوظهور در این میدان به کار گرفته می‌شوند. در حالی که در شکل کلاسیک، تنها از ابزارهای جاسوسی و خبرچینی استفاده می‌شد. 🔴 اهمیت نسبت به در شکل جدید این بازی، تلاش بیش‌تر برای دست‌یابی به منافع اقتصادی و منابع زیرزمینی، برطرف‌کننده‌ی نیازهای فوری طرف‌های درگیر در این رقابت شمرده می‌شود. اگرچه در نگاه نخست چنین القا می‌شود که مقصود، سیاسی و اقتصادی یکی از مناسبات مهم و قواعد بازی است، اما در واقع امر شاهدیم که منافع اقتصادی بر منافع سیاسی حاکم‌اند. 🔴 استفاده از اهرم اقتصادی برای بی‌ثبات‌سازی منطقه‌ای در بازی بزرگ جدید، از اهرم‌های اقتصادی مانند: ارائه‌ی مشوق‌ها، فشارهای اقتصادی و تحریم‌ها و ممانعت‌های ترانزیتی برای تطمیع کشورهای دخیل در دایره‌ی سرزمینی بازی، به شکل وسیعی استفاده می‌شود. در حالی که در شکل کلاسیک این بازی، رقابت تنها معطوف به رقابت‌های سیاسی بود و در آن بیش‌تر مطمح نظر قرار می‌گرفت. 🔴 استفاده از نیروی‌های نیابتی در بازی بزرگ جدید، نیروهای نیابتی () برای برهم‌زنی توازن در حاکم بر قاعده‌ی بازی مورد استفاده قرار می‌گیرند. گروه‌های تروریستی، جدایی‌طلبان و شبکه‌های قاچاق، اضلاع اساسی و ابزارهای این بازی را در کنار فعالیت‌های جاسوسی می‌سازند. در حالی که در شکل کلاسیک بازی بزرگ، تنها بازی‌گران دولتی در با یک‌دیگر قرار می‌گرفتند. 🔴 تقابل فرهنگ‌ها در بازی بزرگ جدید، اصل تقابل فرهنگی و تمدنی قاعده‌ای حاکم بر دایره‌ی رقابت‌هاست. تمدن چینی، ، هندی، ترکی، جاپانی، و غیره در این عرصه قابل ذکرند. در حالی که در بازی بزرگ کلاسیک، تقابل فرهنگ‌ها نه، بلکه ترس از رقابت هژمونیک و تسخیر جغرافیای بیش‌تر توسط قدرت‌های بزرگ مطرح بود. 🔴 فقدان ایدئولوژی دولتی در بازی بزرگ کلاسیک، تلاش عمده برای تسلط هژمونیک سیاسی و ایدئولوژی دولتی، بیش‌تر محسوس بود؛ در حالی که در شکل جدید، این رقابت بدون موجودیت ایدئولوژی دولتی و سیاسی، به‌دنبال کسب هرچه‌بیش‌تر منافع اقتصادی است و حوزه‌ی (خطرات و تهدیدهای امنیتی) اساس آن را می‌سازد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid