🔴 منطق طبیعی مرز
📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه، از سند تا نیل
2️⃣ از 4️⃣
🔸#سرزمین و قلمرو، نخستین مولفهای است که در تعاریف رایج از #دولت_مدرن مورد توجه قرار گرفته است. اگرچه در نگاه نخست بدیهی به نظر میرسد که داشتن سرزمین، کمترین شرط برای برپاکردن #دولت است، اما ظرافتها و دقتهای نکتهسنجانهای در معنای سرزمین و قلمرو هنگام تعریف دولت (ُState) نهفته است که غالبا در شناخت #دولت_مدرن و الزامات #دولتسازی برجسته نمیشوند.
🔹سرزمین را نباید صرفا به «خاک» و #مرز فروکاست. مرز، یکی از فرزندان الگوی زمامداری «دولت-ملت» است. مرز، با هر وسعتی از خاک شکل نمیگیرد. درست همانگونه که هر تعداد از جمعیت را نمیتوان ملت نامید و هر شیوهای از اجتماع را نمیتوان #جامعه خطاب کرد، هر وسعت و گسترهای از خاک را نیز نمیتوان مرز در نظر گرفت و آن را به یک دولت و ملت نسبت داد. برای مثال؛ آیا میتوان در جغرافیایی کوچک گرداگرد ساکنان طبیعی یک سرزمین دیوار کشید و با ایجاد حصارهای امنیتیِ مسلح به انواع تکنولوژیها و ارتزاق از خونآورد نظام #انحصار، دولت-ملت یهود را جعل کرد؟
🔸یکی از شاخصهای تعریف مرز، #سعهی_جغرافیایی است. یک #قلمرو باید بهاندازهای وسعت داشته باشد که نیروهای مادی و معنوی متعلق به آن، قابلیت عملیاتی پیدا کنند و در مقیاس زندگی اجتماعی بهگردش درآیند. این وسعت باید بتواند میزانی از استقلال را برای نیروهای داخل مرز، و اندازهای از وابستگی را نسبت به دیگر جمعیتهای پیرامون ایجاد کند.
🔹افراد مستقر در یک سرزمین بهواسطهی مرز #همسرنوشت میشوند. برای ایجاد اختلال در سرنوشت ملتها، کافیست #منطق_طبیعی_مرزبندی را تغییر داد. آشوب 200ساله در #غرب_آسیا نمونهی خوبی برای مطالعهی مرزهای غیرطبیعی و اختلالزا است.
🔸با تعریف مرز، چشمانداز متمایزی برای یک ملت در مقایسه با همسایهگانش ترسیم میشود. هرگاه این مرزها با امکان تعریف #سرنوشت مشترک انطباق داشته باشند، شاهد #صلح؛ و هرگاه این مرزها بدون ملاحظهی #همسرنوشتی کشیده شوند، شاهد #جنگ و #ناامنی خواهیم بود.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🔹 منطق دولت مدرن #دست_پنهان_جغرافیا را بهگونهای در طراحی حدّ فاصل #دولت_ملتها و تعیین #مرز بهکار گرفته است که برخی مناطق نمیتوانند مشتری خوب و مناسبی برای جهان توسعه باشند! آنها نامشتری توسعه هستند و این امر یکی از عجایب روزگار است.
🔸 مثلا؛ درحالیکه #ایالات_متحده برای بذل #دموکراسی به مردم #عراق از انواع مختلف تسلیحات نظامی استفاده کرد، حاضر به پذیرفتن برگزاری #رفراندوم و رایگیری همگانی در سرتاسر خاک #فلسطین با حضور همهی مذاهب و اقوام و گرایشهای سیاسی نیست! مثال دیگر؛ #افغانستان است که در تاریخ مدرن همواره میزبان انواع مختلف چالش و بحران بوده است.
🔹 برخلاف بیان رایج و قول مشهور که #امنیت را زیرساخت توسعه میداند، این رابطه میتواند برعکس باشد. اساسا ما در مواجهه با امنیت، با یک مفهوم بسیط و الگوی یکسان و ثابت طرف نیستیم. تفاوت #امنیت_وجودی و #امنیت_کالایی میتواند تمایزات امنیت را توضیح دهد. امنیت برای معماران دنیای مدرن، کالایی است که از طریق فروش آن، زمینه را برای تمنای توسعه فراهم میکنند. چنین امنیتی، امنیت کالایی است. ملتی که امنیت کالایی را خریده، ناخواسته به میزبان بحرانهای کشور فروشنده تبدیل میشود. در این تبادل، کشور فروشنده به امنیت وجودی دست پیدا میکند.
🔸 وجود چندین نقطهی ناامن در برخی مناطق، شکلدادن به #منازعات_مرزی را ممکن میگرداند. این مطلب یکی از لوازم #مسابقات_جغرافیایی است. #ناامنی، شرایط لازم برای فروش توسعه در لوای امنیت کالایی است. توسعه، پیوست امنیت کالایی است. وجود مناطق ناامن، که نامشتری مدرنیته محسوب میشوند، نهتنها بازار مناسبی را برای فروش این کالای گران فراهم میکند، بلکه شرایط خیزش رقیبان را نیز مهار مینماید. افغانستان در شرق سرزمین میانه و فلسطین در غرب این سرزمین، نامشتریهای توسعهی مدرن هستند.
🔹 ارتش ایالات متحده، بخشی از بازار بزرگ این کشور است. 800 پایگاه نظامی امریکا در جهان، شعبههای این مارکتینگ عظیم برای فروش امنیت کالایی به #جریان_سازش در جهان هستند. #سرزمین_میانه در قلب این بازار بزرگ تعریف شده است. آرایش نیروهای نظامی امریکا بر این مطلب صحه میگذارد. با این منطق، ضمن ایجاد محیط مناسب برای دوشیدن کشورکهای نفتخیز حاشیه #خلیج_فارس، ارتش امریکا از خیزش #ایران، #روسیه و #چین نیز مراقبت میکند. با آمدن #ترامپ قرار است که یک بیزینسمن بالای سر این آرایش تکیه بزند.
#روایت_ایران
#عصر_جدید
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 علیرغم شباهتها، تفاوتهایی نیز میان #بازی_بزرگ کلاسیک و #بازی_بزرگ_جدید وجود دارند که توجه به
|
🔴 مناطق مورد منازعه یا میدان بازی
در بازی بزرگ جدید، مناطق وسیعی از جغرافیای محور یا #هارتلند، در قاعدهی بازی برای پیشبرد بازی مد نظر گرفته شدهاند؛ در حالی که در بازی بزرگ کلاسیک، تنها تمرکز روی یک یا دو منطقه بود.
🔴 تغییر و تعدد بازیگران
در بازی بزرگ جدید، بازیگران فرامنطقهای بیشتری وارد بازی شدهاند. از #آمریکا، #ترکیه، #هند و #پاکستان گرفته تا #ژاپن، #روسیه و #چین. در حالی که در شکل کلاسیک آن، دو قدرت بزرگ اروپایی، طرفهای اصلی منازعه و کشمکش حساب میشدند.
🔴 تاثیر وضعیت افغانستان بر وضعیت منطقه
در بازی بزرگ جدید، #افغانستان از حیث یک تختهی خیز برای بیثباتسازی سیاسی و امنیتی تمام منطقه (و تحمیل #ناامنی) مورد استفاده قرار میگیرد؛ در حالی که در شکل کلاسیک، افغانستان، منطقهی حائل میان قدرتهای متخاصم بود.
🔴 قطبیشدن وضعیت بازیگران
در بازی بزرگ جدید، تمام بازیگران و طرفهای درگیر رقابت در محور هارتلند، بهدلیل قطبیشدن رقابت در تلاشاند تا منافع خود را به شکل انفرادی تامین کنند؛ در حالی که در شکل کلاسیک، دو قدرت بزرگ اروپایی بهشکل منظم برای دسترسی به منافع بزرگشان تلاش میکردند.
🔴 تلاش برای متوازنسازی نفوذ هژمونیک
در بازی بزرگ جدید برای متوازنسازی قدرت و ساختار #هژمونیک، همچنین برای کنترل جغرافیای موثر در این بازی و رقابتهای نظامی، سیاسی و اقتصادی؛ رهیافتهای بسیار مدرنتری دنبال میشوند. در حالی که در بازی بزرگ کلاسیک، صرفا تلاش برای جلوگیری از نفوذ رقبا در دستور کار قرار داشت و هنوز سیاست چهرهی #هژمونی به خود نگرفته بود.
🔴 ابزارهای مدرن بازی بزرگ جدید
در بازی بزرگ جدید، ابزارهای مدرن در فرایند رقابت مورد استفاده قرار میگیرند. بدینترتیب شکل جنگ چهرهی هیبریدی پیدا کرده است. یعنی تمام اشکال، وسایل و ابزارهای مدرن و فناوریهای نوظهور در این میدان به کار گرفته میشوند. در حالی که در شکل کلاسیک، تنها از ابزارهای جاسوسی و خبرچینی استفاده میشد.
🔴 اهمیت #ژئواکونومی نسبت به #ژئوپلیتیک
در شکل جدید این بازی، تلاش بیشتر برای دستیابی به منافع اقتصادی و منابع زیرزمینی، برطرفکنندهی نیازهای فوری طرفهای درگیر در این رقابت شمرده میشود. اگرچه در نگاه نخست چنین القا میشود که مقصود، #توازنبخشی سیاسی و اقتصادی یکی از مناسبات مهم و قواعد بازی است، اما در واقع امر شاهدیم که منافع اقتصادی بر منافع سیاسی حاکماند.
🔴 استفاده از اهرم اقتصادی برای بیثباتسازی منطقهای
در بازی بزرگ جدید، از اهرمهای اقتصادی مانند: ارائهی مشوقها، فشارهای اقتصادی و تحریمها و ممانعتهای ترانزیتی برای تطمیع کشورهای دخیل در دایرهی سرزمینی بازی، به شکل وسیعی استفاده میشود. در حالی که در شکل کلاسیک این بازی، رقابت تنها معطوف به رقابتهای سیاسی بود و #جاسوسی در آن بیشتر مطمح نظر قرار میگرفت.
🔴 استفاده از نیرویهای نیابتی
در بازی بزرگ جدید، نیروهای نیابتی (#پروکسی) برای برهمزنی توازن در #قطببندی حاکم بر قاعدهی بازی مورد استفاده قرار میگیرند. گروههای تروریستی، جداییطلبان و شبکههای قاچاق، اضلاع اساسی و ابزارهای این بازی را در کنار فعالیتهای جاسوسی میسازند. در حالی که در شکل کلاسیک بازی بزرگ، تنها بازیگران دولتی در #رقابت با یکدیگر قرار میگرفتند.
🔴 تقابل فرهنگها
در بازی بزرگ جدید، اصل تقابل فرهنگی و تمدنی قاعدهای حاکم بر دایرهی رقابتهاست. تمدن چینی، #ارتدوکس، هندی، ترکی، جاپانی، #آنگلاساکسون و غیره در این عرصه قابل ذکرند. در حالی که در بازی بزرگ کلاسیک، تقابل فرهنگها نه، بلکه ترس از رقابت هژمونیک و تسخیر جغرافیای بیشتر توسط قدرتهای بزرگ مطرح بود.
🔴 فقدان ایدئولوژی دولتی
در بازی بزرگ کلاسیک، تلاش عمده برای تسلط هژمونیک سیاسی و ایدئولوژی دولتی، بیشتر محسوس بود؛ در حالی که در شکل جدید، این رقابت بدون موجودیت ایدئولوژی دولتی و سیاسی، بهدنبال کسب هرچهبیشتر منافع اقتصادی است و حوزهی #امنیت (خطرات و تهدیدهای امنیتی) اساس آن را میسازد.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid