⭕️ کتاب #فلسفه_حرکت_اسلامی منتشر شد.
کتاب فلسفهی حرکت اسلامی که به موضوع «استلزامات امتدادبخشی اجتماعی و سیاسی به فلسفهی اسلامی» را بررسی کرده است، منتشر گردید. این کتاب در سه بخش و در 700 صفحه، ضمن تبیین مفاهیم اصلی دخیل در امتداد اجتماعی فلسفه و نابسندگیهای موجود در فلسفهی اسلامی، دیدگاه جدیدی را برای نیل به این مهم به بحث و گفتوگو گذاشته است. اگرچه این کتاب را باید گامی مقدماتی و ابتدایی برای چنین مدعای مهمی دانست، اما #فلسفه_حرکت_اسلامی نخستین اثری است که در این باب با این صورتبندی به چاپ رسیده است.
....
درطول تاریخ، نظامهای فلسفی که از متن فرهنگ وسنت جامعه و ناظر برآن برآمدهاند، نقش تعیینکننده وسازندهای در پویایی و پایایی فرهنگ و حیات اجتماعی داشتهاند.بهویژه در عصر #مدرنیته شاهد انقلاب و چرخش اساسی در اهداف و کارکرهای فلسفه مادی هستیم. فلسفه مادی غرب از تفسیر و تعبیر جهان، به فلسفهای برای تغییر و تصرّف درجهان متحول گشته و درمتن زندگی فردی و اجتماعی راه یافته است و در تنظیم و #مهندسی_اجتماعی در جهت مادی نقش بنیادی ایفا میکند. این چرخش اساسی در فلسفه جدید، بیشترین تاثیر را درحوزه مباحث #فلسفه_حرکت و «فلسفه طبیعت» و «فلسفه فیزیک» برجای گذاشته است. برخی از فلاسفه شاخص همچون #کانت اساسا فلسفهاش ناظر بر فلسفه فیزیک #نیوتن است. طبیعی است که درجهان اسلام نیز از فلسفه اسلامی چنین کارکردی درجهت اهداف و غایات دینی و تمدنی مطالبه شود.
پژوهش حاضر با عنوان «درآمدی برفلسفه حرکت» بهمنظور #امتدادبخشی_اجتماعی و کاربردیسازی #فلسفه_اسلامی میکوشد ضمن توصیف و تبیین دستگاه فلسفی موجود، نگاه انتقادی و نویی را در این مباحث بنیادین دنبال کند. این مباحث ناظربرحل مسالهها و نیازها و ضرورتهای تحول در #علوم_انسانی اسلامی هستند. با تکیه بر این تحول فلسفی میتوان یک دستگاه فلسفی پشتیبان برای تحول در ریاضیات علوم انسانی مهیّا کرد. برای تحقق عینی فلسفهی حرکت اسلامی نیازمند #دستگاه_محاسباتی هستیم که ریاضیات آن، برآمده از مبانی همین فلسفه باشد.
#فلسفه_حرکت_اسلامی
...
⭕️ از logic به method
تطور تاریخی ادراک و اراده
1️⃣ ادراک انسان، گاه از فضای #جبر متاثر شده و گاه در پیوند با #اراده، در بستر #آزادی نشو و نمو یافته است. در خطی که برای #ساخت_تاریخی_روش دنبال میکنم، چنین بهنظر میرسد که #عبور_از_منطق_به_روش (گذار از logic به method) را میتوان عبور از #ادراک_جبری به سمت ادراکهای در پیوند با ارادهی انسانی دانست. منطق از یک #استراتژی_قیاسی تبعیت میکند که یک استراتژی ارادهگریز است؛ این در حالی است که روش عمدتا در تلائم با #استراتژی_استقرایی و #پسکاوی است.
2️⃣ موید این مطلب، بقای پارادایمهای قدیمیتر در عین طرح پارادایمهای جدید، در حوزه #علوم_انسانی است؛ چنین تداوم و بقایی در علوم طبیعی وجود ندارد. شاید بتوان این بقا را ناشی از وسعت اراده و آزادی در حیات انسانی در مقایسه با طبیعت غیرانسانی دانست. امروز با وجود رشدی که در #پارادایم_تفسیری و انتقادی رقم خورده، #پارادایم_پوزیتویسم نیز همچنان به حیات خود ادامه داده است؛ این درحالی است که پارادایم نسبیت در فیزیک، انگارهی نیوتونی را در خود هضم کرده است.
3️⃣ آیا نمیتوان این مطلب را نشانهی تلائم گریزناپذیر ادراک و اراده دانست؟ اگر ادراک ما گریزی از تاثیرات ارادهی ما ندارد، چگونه میتوان تاثیر اراده در نسبیت فهم را بهنحو مقنن ملاحظه کرد؛ بهنحویکه در عین پذیرش تاثیر محیط و اجزا، تاثیر انسان و اراده و خواست او را نیز دخیل کرده و نحوهی دخالتش را تبیین و قابل سنجش کند؟
4️⃣ اگرچه عبور از #منطق به #روش (گذار از logic به method) یک گام رو به جلو در این راستا بوده است، اما هنوز فاصلهی قابل توجهی تا این مطلوب پیش روی ماست.
.
#ساخت_تاریخی_روش
https://www.instagram.com/mh.taheri1980
https://virgool.io/@mhtaheri
.