نام محمد مهربان(ص) را باید از این بساط حذف کرد!
استاد دانشگاه سوری پیام داد از دیروز تا حالا فقط داریم راه میرویم. نه میدانیم کجا میرویم؟! نه میدانیم چرا؟! نه میدانیم تا کی؟! دو شبانه روز است نخوابیدیم. تمام راهها بسته است. بیستوچهارساعته با انواع اسلحه میکشند و آمار مجروح و شهید است که بالا میرود. آواره شدهایم.
از دیروز تا حالا که صحنه آوارهگی مردم سوریه را دیدهام دلم آشوب است. هر کسی گوشه زندگیش را ریخته توی کیسه و تو سوز سرما میرود به جایی که نمیداند. شب وقتی تروریستها وسط میدان شهر مست پیروزی آتشبازی میکردند و الله اکبر میگفتند دلم برای محمد مهربان سوخت. اصلا پرت شدم وسط تاریخ! وقتی پیامبرِ مسلمانها هوای زن و بچه و پیرها را داشت! اگر چه از مخالفانش بودند. هوای درختها و دامها را حتی! کشتار جمعی را قبول نداشت. با اسیر و کشته دشمن خوب تامیکرد...
اللهاکبر شنیدن از دهان تروریستها، طنین خنده شیطان است که در گوش جهان میپیچد. گروهکهایی که بخشی از ارتش آمریکا هستند به علاوه تعدادی کلمه عربی و مقداری موی اضافه. از آنها پول میگیرند و اسلحه و خط!
باید نام محمد مهربان(ص) را از این بساط حذف کرد!
🆔 @dorje_del
هدایت شده از منادی
«نبردِ منِ» آدولف هیتلر را که خواندم، فهمیدم زیستِ دیکتاتورهای خونریزِ دنیا هم چیزی شبیه امثالِ منیست که داریم عادی زندگی میکنیم، همراه با خیلی از علایق و سلایقی که داریم و تجربه میکنیم!
بعد که درباره استالین خواندم این باور تقویت هم شد! یعنی دیکتاتورِ خشن و نچسبِ شوروی هم از آن آدمهاییست که علاقه داشت به مطالعه و زیستی داشت شبیه یکی مثل ما...!
شبیه همین آدمی که عکسش را گذاشتهام! یک خوشتیپِ خوشقد و بالا که دارد توی مطلبی سیر میکند و خیلی هم آدم هوس میکند یکی باشد شبیه او! اما به خاطر همین جناب آقای #جولانی، آن قدر این روزها آدم کشته شده و سنگبنایِ کشتن آدمهای دیگر گذاشته شده که آمارش از دست در رفته!
دیروز داشتیم اتفاقاً به «هومن» همین را میگفتم. به هر میزان علم و دانش ما بیاید بالا، شیطان بیشتر از آن بلد است و علم دارد؛ اینجا فقط آن اخلاق و معنویت و فطرت است که میآید به کمک آدم تا دانستههایش به درد خودش و مردم بخورد...
آدمکشهای بزرگ تاریخ با همین اندوختههای علمی و فکری بوده که سربازان خوبی برای پیاده کردن اهداف شیطان شدهاند. روی خودمان کار کنیم که این علم و دانش و خواندهها برای صلاحِ دنیا و آخرتمان خرج شود، نه برای رفتنمان به جهنم...
✍ #احمد_کریمی
🆔 محفل نویسندگان منادی
https://eitaa.com/monaadi_ir
خوشبهحال هنرمندان اصفهانی!
آقای جعفری یکشنبهها حوزههنری اصفهان، کلاس تدوین تاریخ شفاهی دارند. این هفته شرایط طوری رقم خورد خانوادگی آمدیم.
صبحی، در مهمانسرا را زدند. خانم محترمی بود. از طرف آقای نوری، مدیر حوزه هنری اصفهان. روز زن و مادر را تبریک گفتند و هدیهای بهم دادند.
هدیه شیرین است در هر صورت؛ شیرینتر وقتی غافلگیرت کند.
این حجم از دقت به جزئیات حتما مدیران را در تراز ویژهتری قرار میدهد. خوشبهحال هنرمندان اصفهان!
🆔 @dorje_del
10.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀دنیا وقتی تو بودی چه امنتر بود...
🆔 @dorje_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از این فازها نیستم که یک جمله از شهید را بگیرم سردست و برایش مقدمه و موخره ترتیب بدهم. یک چیزهایی از توش دربیاورم که خود شهید هم ذوق کند. بشود ده تا سخنرانی مشتی! خیلی هم وسواس به خرج میدهم که قدیسسازی نکنم.
با همه این روحیاتِ خیلی آننرمالم، هر چه میگذرد بیشتر به این جمله سردار ایمان میآورم. بیشتر ذهنم برایش تئوری میسازد. بیشتر گزاره تربیتی اقتصادی و سیاسی و اخلاقی و هر چیزی که فکرش را بکنید از توش درمیآورد. یک جوری که چهار ستونم میلرزد و مو به تنم سیخ میشود!
" کل جمهوری اسلامی حرم است! "
حرمها آدابی دارند؛ حرمتهایی دارند...از قدیم رسم بوده مادرها مسؤل یاددادن ادب و آداب حرمها به بچهها باشند!
حرف قدری سیاسیست ولی بیشتر اعتقادی... چیزی شبیه سوال اول قبر! همینقدر جدی! برای اینکه بچههایمان حرمت حرم نگهدارند چهقدر فکر میکنیم؟!
🆔 @dorje_del
May 11
🔸مهدی که حمله کرد طرفش گاردش را جمع کرد. تعجب کردم. بزن بهادری هست برای خودش.
حسین سرش را تکان داد و اشاره کرد به این قاب کوچولو که کاردستیِ خلاقانهی اعتکافش بود.
"حیف که سوراخش کردم." پرسیدم:
چی رو؟
گفت: "دو تا از بدیهام رو انتخاب کردم و سوراخ کردم و قلبم را " و دوباره اشاره کرد به سینهاش " این قلب را از نو ساختم. قول دادم نزنم."
#اعتکاف_خونه_تکونی۱۴۰۳
#هیئت_شباب_الحسن_علیه_السلام
🆔 @dorje_del
37.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزمرگی لامصب چیز بدیست! آدم طوری ساخته شده که هی باید به روزرسانی شود. ولی هر چه بگوییم حلوا دهان که شیرین نمیشود. تلخی نکنم اعتکافهای امسال هم جذاب بود و حرف نو داشت برای خودش. لااقل برای منی که چهار تا اعتکاف را انگار همزمان شرکت کرده بودم. پدرانه، دخترانه، پسرانه و مادرانه!
هزار در هزار تصویر و قاب داشت.
دنبال یک رویکرد بودم که وسط این همه کلیپ دلبر معنوی پیداش کردم.
یک مثال زنده و ملموس که خیلی عمیق بود!
🆔 @dorje_del
هدایت شده از حوزه هنری استان یزد
رونمایی کتاب جاده کالیفرنیا در یزد📚
✍️با حضور نویسنده اثر؛ محمد علی جعفری
و
جواد موگویی؛ نویسنده، تاریخ پژوه و مستندساز
دوشنبه 1 بهمن 1403، ساعت 18
مکان: حوزه هنری استان یزد، سالن استاد فرج نژاد
حوزه هنری استان یزد را دنبال کنید 👇👇
@artyazd_ir
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
علم باید با حلم باشد تا نور پیدا کند و روشنگر باشد. تا چراغ باشد برای دیگران!
علم با معرفت فرق دارد و روا نیست از فهم و درک و دانایی گفتن و ادب را واسپردن!
چه آنانکه به قرب میرسند نفس و نفسشان نور میشود و چراغ راه؟! بیآنکه بگویند و بفهمانند...
تا ذوب نشوی، فانوس نخواهی شد و علمت تو را فاسد خواهد کرد...
🔸ذوب شدن در توحید بیگمان از همین زمین و قفس جان شروع میشود.
بیگمان زمین از اولیاءش خالی نیست و
کل معادله عالم همین است که بفهمی ولی کیست؟! حقیقت در همین عصر از کجا نشت پیدا میکند و چقدر سنگ او را به سینه میزنی؟! چقدر سنگ از جلوی پای او برمیداری؟! چقدر سنگ صبور او هستی؟!
گویا تنها راه سعادت همینست...
گویا از شؤون عاقبت بخیری ذوب شدن در ولایت است...
#در_حاشیه_رونمایی_جادهکالیفرنیا_یزد
🆔 @dorje_del
🔸آقا جواد موگویی از زیر آتش آمده بود انگار! نویسنده و پژوهشگری پرکار که هنوز لباسهایش خاکی بود از این رزم...
دلش پر بود؛ از خیلی چیزها!
گرفته گفت سوریها چرا در خانه را قفل کردند و کلیدش را دادند دست دشمن...
داغدار از خسارت حذف سید مقاومت و نداشتنش در این شرایط منطقه!
از رفتن بشار نه از جازدنش با آن سابقه مجاهدتش...
وقت کم بود و حرفهایش زیاد!
از هر دردی که گزیدهبودش حرفی زد
از وعده صادقها گفت و انتظاری که میرود در تقابل با اسرائیل! درست یا غلطش را نمیدانم اما
موگویی چنتهاش پر بود از حرفهای نگفته در رسانهها...
از واقعیتهای پنهانشده و سانسورشده
روزومهاش به قاعده تمام سینهسوختههای غریب پربود از گریز از اسم و لقب و شهرت...
دلش انگار مثل موهایش پریشان بود از شعارزدگی و کتمان.
داشت برای خواص حرف میزد و میخواست بفهمیم کم میگذاریم برای تبیین خیلی چیزها...
مثل تیپش جوری ساده میگفت که بعضیجاها به آدم برمیخورد و مجالش بود میخواستی بپری وسط کلامش تا ترمزش را بکشد...
کاش وقت کش میآمد و حرفهایش را جرعهجرعه میگفت...
#درحاشیه_رونمایی_جادهکالیفرنیا
🆔 @dorje_del
🔸 چه خیال آرامی دارند بعضیها!
زجرکش نمیشوند و زجر نمیدهند!
🔸آیتالله هست برای خودش!
هفتاد جلد تفسیر قرآن دارد فقط... چه قدر عالم و عابد زیر دستش. موسسه فلان و فلان! خلاصه کم و کسری ندارد. حرفش آب است روی آتش اگر گوش جان باز باشد...
" ما تمام مشكلاتمان همين است كه جای ديگر پا ميگذاريم نه روی هوس!
به من برخورد؛ چرا اين لقب را به من ندادند؛ چرا اسم من را اوّل نبردند؛ ما چیمان كمتر است؛ همين بازيها.
فرمود: يك قدم بر خويشتن نه و آن دگر در كوی دوست...
اين من و ما و اين بازيها را بگذار كنار و بگذار زير پا. روی اين بازيها كه پا گذاشتی، بقيه لقاءالله است."
🔸خدایا توی این ماه عزیز همين خیالمان را راحتکنی کل خیر را دربست دادهای...
🆔 @dorje_del