هدایت شده از فلسفه و عرفان
🌀 روش فلسفه آموزی در بیان استاد #یزدان_پناه
💠من به #متنخوانی اعتقاد جدی دارم. بعضیها متنخوانی را تقلید صرف از گذشتگان ميدانند؛ ولي من معتقدم متنخوانی، #ماده_تفکر هست، #ماده_تعمق هم هست، همراهی با بزرگترین فیلسوفان هم هست؛ درست مثل اینکه به جایی برسيم که انگار ملاصدرا مستقیماً استاد ما بودهاست. گاهی در سطح ما قرار میگیرند و به ما كمك ميكنند..
💠بعضیها متنها را ميخوانند و برای بقیه تعریف ميکنند؛ ولي من به این اعتقاد ندارم و میگویم که این جوابگو نیست. البته باید کمی سرعت بخشید؛ آموزش به شکل منسجم و مجموعهای و دست به دست هم بايد باشد. معمولاً اگر استادی را همراهی کنیم، بیست سال طول میکشد تا یک دوره فلسفه را بخوانيم؛ ولي اگر یکی را همراه یک استاد و دیگری را با استاد دیگر و مقداري را خود فرد بخواند، میتواند به سرعت آن را جمع کرد؛ ولی باید همه متنها خوانده شود؛ بدایه، نهايه، اشارات، اسفار، تمهيد، مصباح و فصوص باید خوانده شود..
💠در کنار آن، خوب بفهمد. من به #فهم بسیار معتقدم، اما به #حفظ اصلاً معتقد نیستم. بعضیها فقط حفظ میکنند. شخصی، تمام آنچه که استاد میگفت را توضیح میداد؛ ولي از همان متن یک سؤال كه از او کردم، نتوانست جواب دهد. از اول که میخوانید، #دغدغه_فهمیدن داشتهباشید.
💠 متن اوّل را سخت نگيريد؛ مثلاً اگر بدايه ميخوانيد، فقط يك دور نگاه كنيد تا مطالبي را به دست آوريد و اگر سؤالي هم برايتان پيش آمد بنويسد. ممكن است در بدايه مثلاً دويست سؤال و در نهايه صد سوال و در کتاب بعدی ده سوال و بعد هم وقتي به آخرين كتاب ميرسيد، ديگر هيچ سؤالي برايتان باقي نماندهباشد. هر چه جلو ميرويد، سؤالات خود را بنويسيد؛ اما سعي كنيد وقتي به نهايه رسيديد، فقط به دنبال دانستن گزارهها نباشيد. در نهايه، چنين كاري نكنيد. اگر استاد قََدَري در بدايه داشتهباشيد، همانجا فلسفه را در كامتان شيرين ميكند. اگر در بدايه نشد، در نهايه ديگر نبايد كم لطفي كند..
💠از يكي از دوستان پرسيدم نهايه كه خوانديد چطور بود؟ گفت خيلي عالي بود. در دلم گفتم خیلی خوب نخواندی! چون وقتي به نهايه ميرسيد، بايد با مشكلات فراواني رو به رو شويد و كمي خون دل بخوريد تا آن را حل كنيد ...
♦️ کانال فلسفه و عرفان👇
https://eitaa.com/AGLOESHG
پیرامون روایات نوروز (1)
*مقدمه*
ابتدا خوب است بدانیم عید نوروز در تاریخ و فرهنگ مردم ایران سابقه ای دیرین دارد و در ایام سال در گردش بوده است و این تصور که نوروز صرفا روز اول بهار است به طور مطلق صحیح نیست. آنچه که هست اینکه از زمان ملکشاه جلال الدین سلجوقی (قرن پنجم) تقویم منسوب به او به نام جلالی تاسیس شد که در آن روز اول بهار را روز اول فروردین و نوروز قرار دادند و از آن زمان نوروز مختص اول فروردین و اول فروردین مختص اول فصل بهار گردید اما قبل از آن در گردش بود و چه بسا نوروز و اول فروردین در اول تابستان واقع می شد.
ایرانیان در دوره های مختلف مراسم متنوعی برای نوروز داشته اند که برخی صبغه حکومتی داشته است از جمله اینکه مرسوم بود مردم در عید نوروز و همچنین عید مهرگان هدایایی به حاکمان می دادند و همین زمینه باعث شد معاویه و خلفای پس از او (علیهم اللعنه) رسم اخذ هدایا را از ایرانیان ترویج دهند و سالانه علاوه بر مالیات های متداول پول زیادی از این طریق به جیب بزنند ! البته در زمان عمربن عبدالعزیز این رسم توسط او تعطیل شد.
آنچه درباره نوروز مسلم است اینکه نام نوروز در هیچ یک از کتب آسمانی ، قرآن انجیل تورات و حتی اوستا نیز نیامده است پس نمی توان به طور قطع ان را به عنوان عید مذهبی ایرانیان باستان قلمداد کرد و از طرف دیگر چون منحصر به اول بهار هم نبوده نمی توان ریشه آن را تحول موجود در طبیعت و حیات مجدد گیاهان و... دانست.بنا بر آنچه فردوسی در شاهنامه آورده نوروز ، روز تاج گذاری جمشید از پادشاهان ایران است و هیچ روشن نیست که روز تاج گذاری اول بهار بوده است فردوسی چنین سروده:
به جمشید بر گوهر افشاندند
مران روز را *روز نو* خواندند
سر سال نو هرمز فرودین
برآسوده از رنج روی زمین
بزرگان به شادی بیاراستند
می و جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ ازان روزگار
به ما ماند ازان خسروان یادگار
این مقدار مختصر از تاریخچه نوروز هرچند با ابهامات و سوالات فراوانی رو به روست اما نگاهی اجمالی به دست می دهد تا بتوانیم با آن روایات نوروز را بررسی کنیم.
*این نوشته ادامه دارد....*
پیرامون روایات نوروز (2)
ضمن تبریک سال نو ادامه بحث پیرامون روایات نوروز رو تقدیم دوستان می کنم.
در فرهنگ اسلامی و روایات شیعی، مسأله نوروز در صدر اسلام و دوره حیات پیامبر اکرم (ص) چندان مطرح نبوده است چرا که از طرفی در آن زمان هنوز ایران فتح نشده بود و از طرف دیگر تقویم اعراب نیز بر اساس سال قمری بوده و عرب عیدی به نام نوروز (نیروز) نداشته اند.از این رو در روایات موجود ، روایتی که از پیامبر اکرم ص در اثبات یا نفی عید نوروز باشد نقل نشده است.
اما از سایر معصومین ع کم و بیش روایاتی درباب نوروز به دست ما رسیده است که اغلب روایات در تایید صریح یا ضمنی نوروز است.
در اینجا دو نکته بسیار مهم وجود دارد که باید قبل از بررسی روایات باید بدان توجه کنیم:
۱. احکام اسلام در قبال رفتارها و رسوم به سه دسته کلی تقسیم می شود :
الف. احکام تاسیسی اسلام : بخشی از احکام اسلام قبل از بعثت پیامبر ص در بین بشر رواج نداشته و خداوند متعال بر اساس مصالح و مفاسد موجود در افعال مختلف ، عملی را واجب یا حرام اعلام کرده است مانند مسأله وجوب خمس و حرمت ربا
ب. احکام امضایی : که قبل از اسلام در بین جوامع وجود داشته و اسلام با آنها موافقت کرده و به اصطلاح آنها را امضا و تایید کرده است مانند خرید و فروش.
ج. در پاره ای از موارد، دین اسلام در قبال رفتاری که در بین مردم رواج داشته سکوت کرده است و در قبال آن ثبوتا یا نفیا نظری نداشته است ، در چنین مواردی برای کشف نظر اسلام باید به احکام عام اسلامی مراجعه کرد.
حال در مسأله نوروز باید ببینیم دین اسلام چه موضعی اتخاذ کرده است؟ که ان شا الله در بحث های پیش رو پاسخ این سوال روشن خواهد شد.
۲.در مورد روایات به طور کلی باید توجه کرد که به صرف وجود یک روایت نمی توان حکمی را به اسلام نسبت داد بلکه حتما باید اعتبار سندی و محتوایی روایت را مورد بررسی قرار داد و این مهم از عهده مجتهدان و رجال شناسان بر می آید. انها هستند که تک تک راویان را بررسی کرده و اعتبار سندی حدیث را به دست می آورند. و همچنین محتوای احادیث را بررسی کرده و با قرآن و روایات مسلم می سنجند.
مسأله ای که در باب احادیث نوروز وجود دارد اینکه حاکمان غاصب بنی امیه و بنی عباس(که حق اهل بیت علیهم السلام را غصب نموده و بشریت را از حکومت های عدل ایشان محروم ساحتند) در قبال ایران موضع یکسانی نداشته اند:
برخی بشدت تعصب عربی داشته (که البته این تعصب هیچ ربطی به آموزه های اسلامی ندارد) و با ایران مخالف بوده اند و بدشان نمی آمده که روایاتی از اهل بیت ع در مذمت آداب و رسوم ایرانی جعل کنند و برخی دیگر به عکس تمایل زیادی به ایرانیان داشته اند و لاجرم این دسته نیز از جعل و دس حدیث در اثبات نوروز و جلوه دینی دادن به آن بدشان نمی آمده است.
توجه به این فضا ما را از قضاوت زودهنگام درباره احادیث نوروز باز می دارد و کنکاش در سند و راویان این احادیث را واجب تر و لازم تر می کند.
با توجه به این مقدمه در فرسته های بعد روایات منقول از اهل بیت علیهم السلام را ذکر می کنیم و در صورت لزوم توضیحات لازم را عرض خواهیم کرد.
*ادامه دارد...*
دروس و بحوث
آرشیو دروس و بحوث https://t.me/Adorous
با سلام
با تقاضای دوستان و به جهت حذف صوت ها در پیام رسان ایتا ، کانال ارشیو دروس و بحوث در تلگرام راه اندازی شد.
به زودی مجموعه ای از صوت ها در این کانال بارگذاری می شود. ان شا الله
دروس و بحوث
با سلام با تقاضای دوستان و به جهت حذف صوت ها در پیام رسان ایتا ، کانال ارشیو دروس و بحوث در تلگرام
با سلام
درس امثله و صرف میر در کانال آرشیو در تلگرام بارگزاری شد. لینک کانال :
https://t.me/Adorous
ادامه صوت ها نیز به تدریج بارگزاری خواهد شد ان شا الله
بسم الله الرحمن الرحیم
🔰 با عرض سلام و عذر خواهی به خاطر وقفه ی نسبتا طولانی ای که در بارگزاری صوت های کلاس معالم الدین پیش آمد.
در این مدت افراد زیادی تقاضای بارگزاری صوت ها را داشتند که متاسفانه به خاطر مشغله ی زیاد فرصت مناسبی فراهم نمی شد
✅ اکنون که با توفیق خداوند متعال باب مطلق و مقید رو به اتمام است، إن شالله در ایام درسی، روزانه دو صوت از ادامه صوت های بارگزاری شده، بارگزاری خواهد شد...
May 11
هدایت شده از تحصیل اجتهاد محور
4_5944943755160193369.mp3
864.4K
صوت علامه حسن زاده آملی در جمع شاگردانش:آقایان داریم خداحافظی می کنیم.
ای بسا که خبر به شما رسیده: حسن زاده مسافرت کرد.
آه و ناله ای ندارد که.
هست.
نظام عالم است و ما هم از پس پرده خبر نداریم.
خدا نکند ندارد که.
چرا نکند؟
اینجا باشیم برای چه؟
دار خلود نیست.
دار حرکت است.
https://eitaa.com/mdianat/570
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🏴 فرا رسیدن سالروز وفات پیامبر گرامی اسلام (ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) تسلیت باد
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴دو خاطره اسطرلابی از علامه حسنزاده آملی
🖊احمدحسین شریفی
🔲مقدمه: اسطرلاب به معنای «ستارهیاب» است که دستگاهی قدیمی است که هزاران سال پیش توسط متخصصان علم هیأت برای رصد ستارگان ساخته شده بود، این دستگاه در زمان خودش به منجمان کمک میکرد که پارهای از محاسبات نجومی را با دقت قابل قبولی انجام دهند. البته ابزارهای ستارهیابی و دانش نجوم در دوران معاصر آنقدر پیشرفت کرده است که دستگاه اسطرلاب در برابر آنها شبیه اتومبیل پلاستیکی در برابر پیشرفتهترین اتومبیلهاست.
⭕️خاطره اول:
🔶شب چهاردهم شعبان سال ۱۳۷۳ به همراه سه نفر از دوستان توفیق شرفیابی به محضر #علامه_حسنزاده آملی را یافتیم. شبی بسیار خوش و به یادماندنی بود؛ درست مثل همه دیدارهای دیگر با ایشان پر از لطایف قرآنی و نکات عرفانی و علمی بود.
🔶از جمله خاطراتی که آن شب بیان کردند این بود که فرمودند زمانی که در مدرسه مروی بودم (ایشان در شهریور ۱۳۲۹ به تهران آمدند و تا مهر ۱۳۴۲ در تهران بودند)، کتابخانه مدرسه دستگاه اسطرلابی داشت که در اختیار من بود. میفرمودند حجره من در مدرسه به گونهای بود که درب آن رو به روی درب ورودی مدرسه بود. به همین دلیل اگر کسی وارد مدرسه میشد، متوجه میشدم.
🔸روز جمعهای بود که در حجره مشغول مطالعه بودم که دیدم یک روحانی جلیلالقدری وارد مدرسه شد و با خادم مدرسه گفتگوی مختصری داشت و او هم با انگشت اشاره، حجره من را به او نشان داد. بعد از چند لحظه آن روحانی نورانی وارد حجره من شد و من مبهوت عظمت و نورانیت و ادب و اخلاق او شدم. بعد از احوالپرسی مختصری که با من کرد، گفت قصد مزاحمت برای شما را ندارم. شنیدم که شما در اسطرلاب تخصص دارید و دستگاه اسطرلاب مدرسه هم در اختیار شما است. این روزها یهودیها به شدت در حال خریدن این دستگاهها، مخصوصاً دستگاههای قدیمی و عتیقه و ارسال آنها به خارج از کشور هستند. وظیفه خود دانستم که به شما اطلاع دهم و از شما بخواهم که مواظب دستگاهی که در اختیار دارید باشید.
من به او عرض کردم آقاجان من، همچون جانم از این دستگاه محافظت میکنم. خیالتان آسوده باشد.
سپس چند توصیه اخلاقی و معنوی به من کرد و قصد خداحافظی داشت. هنگام رفتن گفتند ما هم چند دستگاه داریم اگر زمانی فرصتی کردید نگاهی به آنها بیاندازید که نقصانی نداشته باشند یا اصالت آنها را بررسی کنید، لطف بزرگی در حق ما کردهاید.
🔶من هم که نمیخواستم محضر این روحانی نورانی را از دست بدهم و دوست داشتم در معیت او باشم، گفتم آقا هر زمانی که بفرمایید در خدمت شما هستم. همان ساعت به همراه او از مدرسه بیرون آمدم و وسیله نقلیهای کرایه کردیم (که البته پول کرایه را هم من دادم و اجازه ندادم آن روحانی نورانی دست در جیب بگذارد) و به سمت منزل ایشان حرکت کردیم. در بین راه هم دائماً نصحیتهای علمی و اخلاقی به من میکرد و فراوان هم از من تمجید میکرد. (به تعبیر خودشان دائماً از آن هندوانههای بزرگ جنوبی زیر بغل من میگذاشت)
به منزل ایشان وارد شدیم (خانهای بسیار مجلل و وسیع در شمال تهران) و چند دستگاه اسطرلاب را آماده کرده بودند و من آنها را دیدم و نقصهای آنها را گفتم و آنهایی که اصالتی داشتند و بینقص بودند را هم مشخص کردم. بعد از پذیرایی مختصری به خودم اجازه ندادم که بیش از این وقت این بزرگ را بگیرم.
🔶خدا حافظی کردم و از منزل ایشان خارج شدم. همین که خارج شدم یکی از طلبههای مدرسه مروی به صورت اتفاقی من را دید. مثل چوب خشکش زد و با تعجب از من پرسید «شما اینجا چکار میکنی؟!»
همینکه میخواستم بگویم در خدمت چه کسی بودم تازه متوجه شدم که جذبه ظاهری این عالم نورانی اجازه نداده بود که اصلاً اسمشان را سؤال کنم! به او گفتم منزل چنین عالمی بودم! او گفت اینجا یکی از مراکز یهودیان است و این فرد با این مشخصاتی که میگویی هم یکی از رؤسای آنهاست! کار اصلی آنها تهیه عتیقهجات و امور باارزش و ارسال آنها به اسرائیل است!
🔶 علامه میفرمود، بعد از شنیدن این قضیه خیلی ناراحت شدم، نه بابت خدمت علمی و مراعات ادبی که در برابر آن مرد کرده بودم! بلکه بابت آن کرایه ماشینی که از مدرسه مروی تا منزل ایشان داده بودم! چون در پرداخت این کرایه ماشین اخلاص نبود این کار را برای خدا انجام ندادم!
🔶سپس فرمودند: «آقاجان آن مرد از ارکان آیتاللهی هیچ چیز کم نداشت! چهره نورانی، ادب ظاهری، نعلین زرد، عبای نازک، دستانی نرم و ...؛ فقط دو رکن را نداشت: علم و تقوا!»
در ادامه فرمودند: این قضیه مربوط به حدود 40 سال قبل بود؛ گمان نکنید که دیگر دزدان و نفوذیهایی در لباس روحانیت نداریم! الان هم اگر بیشتر از قبل نشده باشد کمتر نیست! روحانی را نباید با عمامه و عبا و ظاهرش شناخت؛ روحانی را باید با علم و اخلاق و معنویت و انسانیتش شناخت. روحانی باید نماینده رسولالله(ص) باشد.
@Ahmadhoseinsharifi
🌹