#مقام_معظم_رهبری
بنده راضی نیستم از کسانی که با خرجهای سنگین و با اسراف در امر ازدواج، کار را بر دیگران مشکل میکنند. البته با جشن و شادی و مهمانی موافقیم ولی با اسراف مخالفیم.
تجمّلات برای یک جامعه، مضرّ و بد است. آن کسانی که با تجمّلات مخالفت میکنند، معنایش این نیست که از لذّتها و خوشیهایش بیاطلاعند، نه! آن را کاری مضرّ برای جامعه میدانند. مثل یک دارو یا خوراکی مضرّ. با تجمّلات زیادی، جامعه زیان میکند. البتّه در حد معقول و متداول ایرادی ندارد. امّا وقتی که همینطور مرتّب پای رقابت و مسابقه به میان آمد، اصلاً از حدّ خودش تجاوز میکند و به جاهای دیگر میرود.
برخی، اسراف میکنند. میریزند و میپاشند. در این روزگار که فقرایی در جامعه هستند، کسانی هستند که اوّلیّات زندگی هم درست در اختیارشان نیست، این کارها اسراف است، زیادی است، بیخود است. هر کس بکند خلاف است.
- خطبهی عقد مورخهی ۲۰/۴/۱۳۷۰
- خطبهی عقد مورخهی ۱۱/۶/۱۳۷۲
- خطبهی عقد مورخهی ۲۴/۵/۱۳۷۴
#سبک_زندگی_اسلامی
#ازدواج_آسان
#ساده_زیستی
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حاج_قدرت_الله_لطیفی
✨ما صاحب داریم...
👌بسیاااااار دلنشین
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
در زمینه مدیریت اقتصادی و برکت زندگی خواستم نکاتی رو بگم.
در مورد خوراکی ها اهل تنقلات نیستیم و سعی میکنیم، بجای چیپس و پفک و خوراکی های کارخانه ای حتی به میزان کم هم شده آجیل و عسل و خرمای خوب بخریم و مصرف کنیم.
درآمد زیادی نداریم و مستاجریم در خانه ای ۵۰ متری اما باصفا. درباره ی خرید روغن و برنج و گوشت صرفه جویی نمیکنیم و از روغن حیوانی و برنج ایرانی و گوشت گوسفندی استفاده میکنیم چون هزینه کردن برای سلامتی خودش پس اندازه. میوه و سبزیجات رو از تره بار تهیه میکنیم صبح ها بار تازه میاد و هیچ فرقی با میوه و سبزیجات مغازه ها نداره اما قیمتش نصف میشه تقریباً...
هروقت یادم باشه غذا رو نذر میکنم و با رضایت همسرم تقریبا هفته ای یکبار برای همسایه ای که بچه کوچیک داره هم میبرم و بعضی وقتا هم برای پیرزن مهربان همسایه.
درباره ی لباس هم من هم خانم هستم و مثل همه ی خانما عاشق خریدن لباس جدید اما نمیشه واقعاً. لباس ارزون نمیخریم به هیچ وجه چون الان مواد اولیه به قدری گرونه که قطعاً لباس ارزون بی کیفیت هستش. لباس پلی استر اصلا نمیخریم. لباس کم میخریم اما با کیفیت و نخ پنبه چند سال هم کار میکنه.
کفش گرون میخریم اما جنس با کیفیت که دو سال میپوشیم هم فصل سرد هم گرم البته این کفش روزمره. کفش مهمانی هم جنس خوب میخریم چندین سال استفاده میکنیم چون کمتر میپوشیم سالم میمونه.
دو دست لباس مهمانی. لباس راحتی در حد نیاز فقط. شلوار های راحتی خودم و همسرم وقتی زانو میندازه شلوارک میکنم خیلی هم زیبا و راحته و یک سال دیگم میپوشیم.
تیشرت هم از تیشرت های نخ پنبه ساده که به تیشرت های رنگین کمانی معروفه از بازار بزرگ اگه تهیه بشه قیمتش نصف مغازه میشه و نیم جین هم میدن که سه تاشو من بردارم سایز خودم سه تاشم سایز همسر جان...
جوراب و لباس زیر هم دو سال یکبار به صورت جین از بازار بزرگ تهیه میشه که هم جنسش نه پنبه هست هم قیمتش با مغازه ها و تک فروشی زمین تا آسمونه و دوسال هم از خریدش راحت میشید. همیشه هم جوراب نو داری برای مهمانی😉
در آخر اینکه هرماه بعد از پشت سر گذاشتن غول کرایه خونه، اولویت بندی میکنیم برای خرید ها و مخارج ضروری. اولویت اول دندان پزشکیه و قبل از درد گرفتن میریم چکاپ چون اگه دیر بری هم هزینش بیشتره هم دردش😖
همسرم درآمد روزانه دارند و هر روز یه مقدار معین برای من کنار میذارن که هزینه ی کتاب و لباس و اسباب بازی رو من از روی این پول میدم.
لباس های بچه هارم از برند های با کیفیت ایرانی بخرید گرونه اما یکسال کار میکنه حتی گاهی بیشتر و واقعاً با بچه بزرگ میشه و دیگه مجبور نیستی چندماه یکبار لباس بخری بجاش لباس مهمونی بخرید براشون.
درباره هدیه هم با اینکه شرایط مالی عالی نداریم اما همیشه هدیه هایی میگیریم که دوست داریم برای خودمون بیارند و خساست به خرج نمیدیم.
قرض هم تا حد امکان نمیگیریم حتی از خانواده هامون. هم مکروهه، هم آرامش خانواده رو کم میکنه. اما قرض میدیم حتی شده به سختی پول رو جور کنیم. خداوند کریم هم جبران کرده...
صدقه اول صبح فراموش نشه که معجزه ها میکنه و جلوی خیلی خرج های اضافه و غیر منتظره رو میگیره.
صدقه ها رو هر ماه به حساب دو عزیز یتیم ریخته میشه که از صدقه سر همین دو کودک که در حد اسم و فامیل میشناسم شون خودم و خانوادم خیلی کم بیمار میشیم و هزینه دوا و دکتر خدارو شکر نمیدیم.
انشاالله رزق مادی و معنوی همه فراوان باشه ❤️
#مدیربت_اقتصادی
#برکت_زندگی
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#آیت_الله_دستغیب
تكليف بزرگى كه وظيفۀ هر مسلمان است اين است كه وقتى خودش صاحب ايمان شده، همسر و اولادش را هم بايد صاحب ايمان كند. نه اينكه بگويد: ما خودمان گليممان را از آب بکشیم، زن و بچّه خودشان مىدانند!
در دنيا بچّهاى كه مؤمن شد، محمّدى، علوى و حسينى [صلوات الله علیهم] شد، پابهپاى پدرش به هر خيرى قدم مىگذارد. نور چشم پدر و مادر مىشود. اگر اعتنا نكردى در همين دنيا هم صدمه مىخورى.
چقدر در اين دوره مردم از دست اولادشان، نالهها دارند؛ چون از همان اوّل او را رها كردهاند. بايد ايمانى كه نصيبت شده، به بچّهات هم برسانى و او را هم با تكيه كنى. آه از بىتكيه بودن جوانان ما!
📚 ایمان
#تربیت_فرزند
#سبک_زندگی_اسلامی
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#سوال_مخاطبین
✅ پاسخ سوالات شما...
#فشار_خون_بالا
#قانون_پاس_شیر
#صرع
#بازی_و_جنسیت
#وسایل_ضروری_سیسمونی
#سقط_مکرر
#ناباروری
#نسخه_معنوی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۱۰۳۲
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#رزاقیت_خداوند
#سختیهای_زندگی
سال ۸۹ وارد دانشگاه شدم و خواستگارها رو بخاطر درس رد میکردم. بعد از چند وقت که مادرم باهام صحبت کردن از این کار پشیمون شدم و تصمیم گرفتم ازدواج کنم و بعد از نماز صبح از خدا همسر خوب خواستم.
همون شب یکی از اقوام تماس گرفتن که بیان منزلمون خواستگاری😳 و من واقعا فکر میکردم که خدا دعای صبحم رو اجابت کرده...
بعد از ۳ماه عقد کردیم و من مطمئن بودم کار درستی کردم ولی روزهای سختی پیش رو داشتیم. همسرم تک پسر بودن و چون پدرشون هنوز حقوق بازنشستگی نمیگرفتن خرج خونه میدادن و مادرشون بیمار بودن و حقوق همسرم خیلی کم بود تازه باید خونه سازی و عروسی و طلا و تعدادی از وسایلم میخریدن.
روزهای خیلی سخت رو با قناعت گذروندیم و بعد یکسال یک عروسی آبرومند گرفتیم و رفتیم خونه خودمون طبقه بالا خونه خانواده همسرم ساکن شدیم و تازه قسطها و قرضها شروع شد و هزینه دانشگاه من هم بود.
پدر شوهرم خدا رحمتشون کنه خیلی کمکمون کردن تا چکهامون رو پاس کنیم
۴ماه بعد ازدواج باردار شدم😍 خیلی خوشحال بودم و با بچه تو وجودم هر روز حرف میزدم اما ماه دوم که رفتم سونو گفتن قلبش تشکیل نشده و تو خونه بچه سقط شد.😔
من خیلی ناراحت بودم و این اتفاق روز عاشورا افتاد خیلی کنایه ها از مادر همسرم شنیدم مثل اینکه تو انقد بدجنسی که خدا تو عاشورا بچه ات رو کشت و اینکه نتونستی بعد چند ماه از زندگیت ماشین بخری و لایق پسرم نیستی و...
سال بعد به قم رفتم و از خانم معصومه خواستم که از خدا برام بچه سالم و صالح بخوان و هفته بعد از مسافرت دوره ام عقب افتاد و متوجه بارداریم شدم😍استراحت بودم و خواهرم چند روزی پیشم بودن، خدا خیرشون بده 🤲
تو بارداری همسرم ماشین خوب خرید و قرضهامون رو دادیم و پسرم ۴ روز مونده بود به عاشورا به روش سزارین به دنیا اومد و من این رو هدیه امام حسین ع میدونستم. اسمشو محمد حسین گذاشتم.
پسر پر انرژی بود و من واقعا بی تجربه و تنها و پدر همسر مهربانم هم از دنیا رفته بودن و من تو شهر غریب تنها و بی تجربه با آدمهایی که زخم زبون زدن کارشون بود
و من هر روز افسرده تر میشدم و پسرم که گریه میکرد میزدمش😔 (و اون لجباز تر و بدتر میشد. واقعا پشیمونم از خدا میخواهم که من رو ببخشه)
۵ماه بعد از تولد محمد حسین همسرم بیکار شد و حسابی بی پول شدیم و بعد چند روز کاری پیدا کردن و روی نیسان کار میکردن و بیشتر جاها رو با نیسان میرفتیم و واقعا کار سختی بود و تو ماه رمضان با دهان روزه و تو تابستان مصالح ساختمان بار میزدن و خالی میکردن چون همیشه سر کار بودن ولی پولشون برکت داشت و خودم هم تو پیش دبستانی کار میکردم و پسر۲ سالمو پیش مادر همسرم میذاشتم.
همون سال با فروش طلاها و فروش ماشین و.... یه خونه خوب خریدیم خدا رو شکر😍
روزهای خوب داشت از راه میرسید. تا اینکه سه سال بعد از تولد پسرم، با اتوبوس سه نفری رفتم قم و از حضرت معصومه خواستم از خدا برام بچه سالم و صالح بخوان. چند روز بعد برگشتن چند وقتی بود که حالت تهوع داشتم و دوره ام عقب افتاده بود. بی بی چک زدم و نتیجه دوتا خط پر رنگ بود😍 و فهمیدم تو قم هم باردار بودم.
تو بارداری ماشین خریدم و همسرم کار خوب پیدا کرد خداروشکر😍 تیر ۹۸دختر نازم ملیکا خانم به دنیا اومد.
چند روز بعد به دنیا اومدن دخترم برای خونه ای که خریده بودیم مستاجر اومد که خیلی خانوم خوبی بود و ما باهم خیلی دوست شدیم و از تنهایی در اومدم و بهم خیلی کمک میکرد و پسرش هم سن محمد حسین بود و از صبح تا شب باهم بودیم دخترم بخاطر تجربه و کمک دوستم خیلی آروم و مهربون بود و همیشه کمک حالم هست.
وقتی ملیکا دوسالش بود از طریق یکی از دوستان با حوزه آشنا شدم و شروع به تحصیل کردم و واقعا نمرات خوبی میگرفتم و اساتید خوب هم در کنار تدریس آموزش زندگی بهمون میدادن، بهم پیشنهاد دادن که فرزند سوم بیارم.
اول اصلا فکرشو نمیکردم اما بعد آشنایی با کانال دوتا کافی نیست و مشاوره و کلی تحقیق بعد از چند سال تصمیم گرفتم که فرزند سوم بیارم. با همسرم در میان گذاشتم و ایشون هم قبول کردن و پسرم آقا مرصاد که یه پسر ناز و آرومه تیر امسال به دنیا اومد و اوایل تولدش چند روز آن آی سی بودن بعد ۵ روز مرخص شدن
و با خودش به زندگیمون کلی برکت آورد.
البته که سختی هایی هست اما شیرینی و خوبی بیشتر از سختیه.
بخاطر اشتباهاتی که سر محمد حسین داشتم اون پرخاشگر شده، از خدا میخواهم که پسرم آروم بشه. لطفاً شما هم برامون دعا کنید.
بخاطر مشکلات و سختی ها فرزندانتان رو از داشتن خواهر و برادر محروم نکنید...
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075