#استاد_پناهیان
🔻چرا باید در این دنیا رنج بکشیم؟!
اساساً حیات دنیا بهگونهای است که «اگر انسان در دنیا رنج نکشد، فاسد میشود.» همانطور که اگر جسم انسان مدتی بیتحرک بماند، ضعیف و مریض میشود.
✅ طبق روایتی از امام صادق عليه السلام، خدا انسان را با سختیهای طبیعی زندگی، مشغول کرده است تا از بیکاری و طغیان و فساد دور شود؛ یک نمونه از این سختیها، دشواریِ تهیۀ نان است. (توحید مفضل/۸۷)
❌یکی از عوامل بداخلاقیها در جامعۀ امروز این است که بچهها غالباً سختیهای طبیعی زندگی را لمس نمیکنند، لذا بعدها که در زندگی خود به مشکلی برخورد میکنند، میگویند: «چرا این مشکل پیش آمد؟!» یعنی انتظار دارند اصلاً در زندگی مشکلی نداشته باشند!
🔹حسینیۀ آیتالله حقشناس، ۹۶/۷/۶
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#پیام_مخاطبین
📌همه راضی، دولت ناراضی...
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#وام_ازدواج
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#رهبر_معظم_انقلاب
❌فرهنگ وارداتی
"رسم بعضی از تمدنها و فرهنگهای وارداتی، این چیزی بود که اروپاییها اینجا وارد کردند، که باید حتماً جوانها بگذارند تا تحصیلاتشان تمام بشود، شغل بگیرند، نمیدانم شغل هم، حتماً شغل اداری باشد، بعد ازدواج کنند.
دخترها هم در سن اوایل بلوغ، که اصلاً معنی ندارد ازدواج، باید بمانند تا یک زن بزرگی بشوند، همهچیز دنیا را تجربه کنند، بعد ازدواج کنند. این رسم اروپاییها بود، خیلی هم چیز بدی بود. چون آنها هم که ازدواج را تأخیر میانداختند، نه از باب این تأخیر میانداختند که معتقد بودند جوانها در سنین جوانی نیاز جنسی ندارند، نخیر، کاملاً هم درک میکردند و قبول میکردند که نیاز جنسی هست، منتها معتقد بودند که نیاز جنسی را در دوران جوانی بایستی جوانها آزادانه تأمین کنند؛ یعنی همان چیزی که از نظر ما فساد و فسق و گناه و موجب خراب کردنِ وضع اجتماع است.
برای همین هم بود که زن و شوهر اروپایی و اروپاییمنش، پیوندشان یک پیوند محکم نبود... زن و شوهر، دوران جوانیشان را گذراندهاند ـ نمیگویم همه، خیلیها اینجور بودند و اینجورند ـ بدون اینکه به همدیگر احتیاج داشته باشند، بعد هم سرِ سیری با هم ازدواج کردهاند... اسلام این را قبول ندارد. ۱۳۶۲/۱۲/۱۹"
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#خانواده_مستحکم
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
9.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌فرمول نابودی یک تمدن...
👌بسیار زیبا و قابل تامل
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۳۴۲ #فرزندآوری #فواید_و_برکات_فرزندآوری سلام به همه عاشقان فرزند😍.... من میخوام شمارو د
#تجربه_من ۳۴۷
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#مادری
#زایمان_طبیعی
سلامی دوباره به همه عاشقان فرزند😍
دوستان بعد از نوشتن تجربه ۳۴۲ که بیشتر مربوط به دوران مجردیم بود... میخوام شمارو در جریان تجربه فوق شیرین مامان شدنم بذارم😘
خواهر کوچکم یک ماه داشت که جلسات خواستگاری همسرم از من سپری میشد😊 خلااااصه از عقد تا عروسیمون چهارماه و یکروز طول کشید و الان هم بشدت راضیم که بیشتر نشد و اگر کمتر هم میشد بهتر بود😉 و برای اونهایی که تو دوران نامزدی یا مجردن پیام دارم که هر چقدر نامزدیشون کوتاه تر باشه شیرین تر میشه🍰
یکماه بعد از ازدواج با برنامه ریزی قبلی باردار شدم😊 از اون روزی که متوجه باردار شدنم شدم تا آخرین روزی که برای زایمان به بیمارستان رفتم، تجربه های تلخو شیرین زیادی داشتم 🙃🙂 از ویاری که تا ماه آخر همراهم بود تا هر ماه ویزیت توسط پزشک..... بالاخره روزی که همه منتظرش بودیم رسید😅 بعد از پروسهی بستری شدن در بیمارستان حدود ۶ ساعت درد کشیدم تا توانستم فرزند اولم را ببینم...😍😘 خیلی شیرینه که تو زایمان طبیعی مادر بعد از نه ماه حمل جنین، فرزندش را خودش با درد و تلاش بدنیا بیاره. (دردی ناچیز نسبت به لذت بچه داشتن) البته با کمک و زحمات ماما و پزشک که نباید نادیده گرفته بشه.
از حس بعد از زایمان بگم که انگار مدال طلای جهان را گردنم انداختند🏅 و اینکه پیروز و خوشحالو سربلند بودم، و شاکر خدا برای این نعمت🤲... از همه بهتر لحظه روبرو شدن با همسره که این احساسو با شریک زندگیت تقسیم میکنی، تو مامانی و اون بابا 👪 .... و این حسهای خوب چند دقیقه بعد از زایمان بود، از بعدش دیگه نمیگم که بیخوابی و خستگی و کلافگی بود ببشتر😫 خب هرچه باشد بهای مادری سنگین و با ارزشه😌
پسرم دو سالش بود که پسر دومم رو باردار شدم 😄 توی بارداری دوم همهی تجربه ها و حسها جدید بود و لذات و مشکلات فرق میکرد..... برای بارداری دوم اصلا به پزشک مراجعه نکردم و بیشتر از طب سنتی پیگیری کردم. تا ماه پنجم که رفتم دکتر ... خانم دکتر با دیدن دفترچه گفت خوبه همه آزمایشات رو انجام دادی😳 من تازه فهمیدم که نسخههای بارداری قبلی رو دیده 😜 وقتی فهمید اینا برای بچه اولمه و من با اختلاف باردار شدم، انقدر بد برخورد کرد که من تا روز زایمان دیگه نرفتم دکتر😧 روز زایمان بادردی که چند ساعتی منو گرفته بود به بیمارستان رسیدم... دوباره مورد برخوردهای بد و توهین ها از جانب ماما و پزشک قرار گرفتیم 🙄😶 حرفهایی میشنیدم که گویا من بخودم و بچم ظلم کرده بودم... تو اون موقعییت استرس زیادی بمن وارد کردند. طوری که فشارخون نرمال من به ۱۵ و ۱۶ رسیده بود 😯 بالاخره بعد از ۲الی۳ ساعت درد و انتظار چشمم به دیدن کوچولوم روشن شد🤩 و سریعا از ماما خواستم که نوزادم رو بغل کنم🤗 نینی تو اون ثانیه های اول یجوری نگاهم میکرد که دلم میخواست ساعتها طول بکشه....
دوست دارم که بگم شیرین ترین لحظه ی زندگیمه اون لحظه ای که پاک میشم از گناه بخاطر درد زایمان و نوزاد معصومم رو سلامت و بدون لباس توی دستای پزشک میبینم....
اما پدرم میگه با بچه شیرینی های زیادی در انتظارته... مثلا وقتی بچه ها بزرگ میشن ... اونوقت یه شب که از خواب بلند شی و ببینی دارن نماز شب میخونن اونوقت بمراتب قشنگ ترو لذتبخش تره.....
به امید اینکه متولدین این سالهای انتظار سحرخیزان صبح ظهور آقا باشند..
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
✨يَا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لِي فِي الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَكِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْنا مِنَ الشَّأْنِ ✨
🌺ولادت باسعادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر مبارک باد.
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
12.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅حضور دختر در هر خونه ای لازمه😍😂
#روز_دختر
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#پیام_مخاطبین
✅هدیه های الهی...
#فرزندآوری
#بارداری_بعداز_35_سالگی
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
🔷 ضمن تشکر و قدردانی از همه عزیزانی که در مسابقه "شعارِ من" به مناسبت روز ملی جمعیت شرکت کردند، شعار های منتخب به شرح زیر اعلام می گردد:
✅فرزند امروز، تکیه گاه فردا
✅فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر
✅همدم امروز، یاور فردا
✅ما کوثریم و کم نمی شویم
✅ازدیاد جمعیت، اقتدار و امنیت
🎁 ضمن عرض تبریک به برندگان این مسابقه، ان شاء الله به زودی هماهنگی های لازم جهت اهدا جوایز انجام خواهد شد.
🌺از همراهی شما عزیزان سپاسگزارم.
#شعار_جمعیتی
#فرزندآوری
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#صلی_الله_علیک_یا_فاطمه_المعصومه
✨هم اکنون در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها، نایب الزیاره و دعاگوی همه ی شما خوبان هستیم.🌺
#کریمه_اهل_بیت
#تجربه_من ۳۴۸
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#عقیم_سازی
#معرفی_پزشک
#برکات_فرزندآوری
من ۱۸ ساله بودم که ازدواج کردم. همون سال دیپلم گرفتم و سال بعدش دانشگاه قبول شدم. در ۲۰ سالگی دختر عزیزم با یک بارداری بسیار سخت و طاقت فرسا بدنیا اومد. اون سالها شعار "فرزند کمتر زندگی بهتر" تبلیغ می شد. من عاشق بچه بودم ولی تبلیغات و شرایط مالی باعث میشد که حتی جرات نکنم به همسرم بگم که فرزند دیگری بیاریم.
همسرم کلا با بچه مخالف بود و من رو تشویق میکرد تا دکترا بگیرم و وارد بازار کار بشم ولی من دوست نداشتم. تا ۵ سالگی دخترم صبر کردم بالاخره همسرجان با بی میلی راضی شد، اما حالا خدا نمیخواست. قبلش بابای بچه نمیخواست، دو سال دویدم دنبال بچه تا با نذر و نیاز دومی رو باردار شدم. خبر بارداریم اصلا همسرم رو خوشحال نکرد😔 حتی مامانم گفت تو سر اولی خیلی اذیت شدی، میخواستی چکار بچه!
خواهرشوهرم حامله نمیشد و مادر شوهرم مدام غر میزد همه یدونه دارن چه خبره حالا😳😳 و من در کنار ویار و حال بدم، غصه میخوردم و دم نمیزدم تا پسر عزیزم بدنیا اومد.
در طول مدت بارداریم برای خواهر شوهرم دعا کردم و الان پسرش با پسرم دوستان خوبی هستند😄
خب پر واضحه که باید دکان رو تعطیل میکردم دیگه😱😱 ولی عشق به بچه را کجای دلم میگذاشتم. از خدا یواشکی میخواستم که خدایا تو اگه بخوای میشه کمکم کن من ۴تا بچه میخوام آخه😕
باورتون نمیشه تولد ۳۰ سالگیم گریه کردم😔 آخه ۳۰ سالم بود و من فقط یک دختر ۱۰ ساله و یک پسر ۳ ساله داشتم، با شوهری متنفر از بارداری...
خدای مهربان دعام رو قبول کرد میدونین کی؟ وقتی پسرم ۱۰ ساله بود. واقعا نمیدونم چطور شد، فقط بیبی چکم مثبت بود در ۳۷ سالگی، ذوق مرگ بودم ولی چطور به همسرم بگم😱😱 چشمتون روز بد نبینه، در واقع شوک بزرگی برای کل خانواده بود. دخترم گریه میکرد الان خواستگار زنگ بزنه بپرسه چند نفرین آبرومون میره😳 شوهرم که تا ۵ ماهگی میگفت بریم سقط کنیم. خلاصه مجبور شدم یه کودتای خانوادگی انجام بدم تا همه دهناشون رو ببندن👹😈 و دختر نازنینم پا به این دنیا گذاشت.
تو اتاق عمل، همسرم از دکتر خواست که عمل بستن لوله ها رو برام انجام بده، من هم راضی شدم چون توان مقابله با اینهمه آدم رو نداشتم. بهرحال خوشحال بودم، چون حالا لااقل ۳ تا بچه داشتم. ولی از اونجایی که خدا همه رو امتحان میکنه، دختر زیبای من با اون مژه های بلند و خوشگلش مریض بود، بعد دوماه فهمیدیم نصف قلب نداره😪😪 مثل یک پتک بود حرف دکتر برامون، تمام خاطرات دوران بارداریم از جلوی چشمام گذشتن همه امواج منفی و ناشکریها، خدای من تو میدونی که من عاشق بچم و در تنهایی کنج دلم چقدر شاکر تو بودم🙏🙏
راضی بودم به رضای خدا و در ۵ ماهگی دختر عزیزم میهمان حضرت علی اصغر شد. فقط شوهرم میدانست که چه کرده و چه شده، من که بعد از ۱۸ سال از اولین فرزندم دوباره سیسمونی خریده بودم، با بهت و حیرت به اونها نگاه میکردم و به دنبال بچه گمشدم بودم.
پسر و دختر بزرگم خیلی حالشان بد بود 😟 او با همه مریضیش صفا و عشق خونه مون بود💔 ما رو افسرده کرد و رفت.
وقتی دکتر زنانم خانم دکتر آل یاسین عزیزم که زحمت همه بچه های من با ایشون بود، متوجه شدند. گفتن ناراحتی نداره بیا برات IVF میکنم. من تازه یادم افتاد که ای وای من لوله هام رو بستم😱پس آرزوی ۴بچه و....
خلاصه همسرم برای اولین بار آرزوی بچه کرد و با خوشحالی و طیب خاطر ما رفتیم این عمل را انجام دادیم و در سالگرد فوت دختر عزیزم و در عید سعید غدیر خدا یک جعبه کادویی بزرگ به ما هدیه داد. میدونین چی؟! یک دختر و یک پسر ناز👩👱♂️ وقتی دیدمشون و حتی الان که براتون مینویسم زار زدم😭😭 خدا منو به آرزوم رسونده بود😍خدایا عاشقتم🙏
حالا الان در ۴۴ سالگی، دوقلوهام امسال به مدرسه میرن. پسرم سالهای آخر دبیرستانش را میگذرونه و از همه مهمتر در انتظار نوه عزیزم هستم. خانواده ای خوشحال دارم و همسرم شرمنده از گذشته، بوجود فرزندانش افتخار میکنه.
چند شب پیش خاطراتمان را مرور میکردیم با هر بچه ای خانه ای بزرگتر خریدیم و ماشین بهتر گرفتیم. دکترا گرفتیم و با قدم فرزند از دست رفتمان بزرگ شدیم، صبور شدیم و دنیا را طور دیگر دیدیم.
بچه ها دور از جان همه عزیزان حتی اگر از دست بروند باز هم برای ما اجر و پاداش مزد دارند.
امیدوارم خداوند نعمت مادر شدن رو به همه عطا کند و فرزندانمان را سربازان ولایت قرار دهد🌹
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1