eitaa logo
دوتا کافی نیست
49.5هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
30 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
۴۲۷ همیشه فکر می کردم تو سن ۱۸ سالگی ازدواج می کنم، همیشه حساب می کردم کی میشه ۱۸ سالم. تو فکر ۱۸ سال بودم که سال ۸۴ تو سن ۱۴ سالگی اولین خواستگار من اومد و من، هم ذوق داشتم هم استرس... خوب من تو ذهنم ۱۸ سالگی بود😜 یادمه بابا جونم خیلی بهم روحیه می داد، می گفت چیزی نیست اگه دوست نداری بگو نه... منم گفتم نه. دوباره با اصرار های مامان و مامان بزرگم راضی شدم و بعد چند روز اومدن خواستگاری. شب خواستگاری که تموم شد یه انگشتر دست من کردن و فردای اون روز دایی مادر بزرگم من و همسر جونی رو عقد دائم خوندن و بعدش به ما گفتن برید با هم صحبت کنید😍 دیگه حرفی نداشتیم چون اگه به تفاهم نمی‌رسیدیم باید خطبه طلاق می خوندیم 😄 الان خیلی خوشحالم که هیچ صحبتی نکردیم چون اگر پایبند به اون حرفا نبودیم، همیشه می گفتیم خودت گفتی این کارو می کنم. فقط یادمه تنها کاری که کردیم خواهر شوهرم اون انگشتری که شب تو دستم کردن در آوردن دوباره همسرم گذاشتن تو دستم😍 اون موقع ها ما شهرستان بودیم، همسرم تهران. برا همین من هر موقع تعطیل می شد، میومد پیشم. یادمه یه بار عید فطر اومد، از یه شیرینی فروشی خوب تو تهران برام شیرینی خریده بود. دو تا النگو و یه روسری برام خریده بود که همون شب اومدم النگو رو دستم کنم دیدم یکیشون شکست و من همون طوری نگه داشتم نبینه ناراحت بشه آخه تو خالی بودن اما بعداً بهم گفت صدای شکستنش اومده اون موقع ها خیلی وضع مالی خوبی نداشتیم آخه تازه رفته بود سر کار. اون موقع ها یادمه بهم قول داد که بعد عروسی یه سرویس طلا یک میلیونی برات می خرم. بعد ها که بهش میگفتم می گفت هنوز بعد عروسیه😄 اما الان میگه برو یه سرویس یک میلیونی پیدا کن تا برات بخرم. اما خیلی خدارو شکر می کنم که تو سن کوچیک ازدواج کردم، خیلی راحت می گرفتیم و دنبال هیچ تجملاتی نبودیم. فقط به فکر خوش گذرانی بودیم. بعد از ده ماه دوران نامزدی رفتیم خونه خودمون تو سن ۱۵ سالگی 😍 عروسی ما شهرستان بود، عروسی که تمام شد، فرداش باید میومدیم تهران. دوست داشتم چند روز دیگه اون جا باشیم اما نشد موقع خدا حافظی خیلی سختم بود، موقعی که می خواستم با بابام خداحافظی کنم گریه امونم نمی‌داد.😭 بعد از ۶ ساعت به خونه مون رسیدیم و زندگی دو نفره رو شروع کردیم😍 یادمه اون اوایل گریه می کردم و دلم تنگ میشدم بعد یه مدتی بهتر شدم و به کلاس خیاطی رفتم و خودمو مشغول کردم چون که سنم پایین بود برام سخت بود برم مدرسه بزرگسالان آخه محیطشو دوست نداشتم و باید تا دیر وقت کلاس می رفتم. تصمیم به استخاره شد که زنگ زدم، گفتن استخاره تون خیلی بده و هلاکت داره. دیگه بعد از سه سال که از زندگیمون می گذشت همه می گفتن بچه بیارید و ما هم می گفتیم کوچیکیم بعد از چهار سال از زندگیمون تصمیم گرفتیم که بچه دار بشیم. 👈 ادامه در پست بعدی کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۴۲۷ بعد چهار سال که تصمیم داشتیم بچه دار بشیم، اما تا هشت ماه من باردار نشدم. روزای سختی بود خیلی استرس داشتم. می ترسیدم بچه دار نشم. اون موقع ها غیر حضوری درس می خوندم اول دبیرستان یه کلاس زبان هم با همسرم می رفتیم تو اون روزها فهمیدیم که داریم مامان و بابا میشم. تو سن ۱۸ سالگی خیلی ذوق داشتیم، همسرم گفت دیگه هیچ کلاسی رو نرو، فقط استراحت کن. خیلی روزهای خوبی بود تا اینکه سه ماهم شدم. وقتی رفتم دکتر گفتن یه کیست بزرگی داری و برای بچه خیلی خطر داره. روزای خیلی سختی بود خیلی گریه می کردم پیش چند تا دکتر دیگه هم رفتم، همون حرفو زدن و گفتن که سه شبه بیام برای عمل همون جا نشستم و گریه می کردم. آخه بهم گفته بودن احتمال داره بچه سقط بشه 😭😭 از روی تخت بلند نمی‌شدم و همچنان گریه می کردم. دکتر که دید کوتاه نمیام گفت فردا برو پیش خانم دکتر مهرداد و اون جا یه زنگ به من بزن تا با دکتر صحبت کنم. رفتم پیشش وخانم دکتری که گفته بودن عمل لازمه صحبت کردن و بعد سونو منو دید و گفت برو تو هیچ مشکلی نداری. باورم نمیشد داشتم پر در میاوردم از خوشحالی. بعد نه ماه صبر کردن موقع زایمان بهم گفتن قلب بچه خیلی کند میزنه اگه بچه تا چند ساعت به دنیا نیاد، سزارین میشی و دوباره گریه های من تو راهرو بیمارستان شروع شد و همسرم همش به من دلداری می داد بهم گفت وقتی تو داخل اتاق بودی یه خانمی که زایمان کرده بود رو آوردن و وقتی همسرش به استقبالش رفت دو تایی داشتن می خندیدن. بهم گفت دوستدارم توهم زود از اتاق زایمان بیرون بیای و با هم دیگه بخندیم. حالم خیلی بهتر شد فقط به این فکر می کردم کی میشه از اتاق زایمان بیام بیرون وبعدش دوتایی بخندیم. خوب تجربه ای از زایمان طبیعی هم نداشتم، فقط از سزارین که میدونستم شکم رو پاره میکنن می ترسیدم. وقتی منو بردن اتاق ریکاوری دردی نداشتم. به پرستار ها گفتم من دوست دارم برم کنار پنجره بشینم و بیرون رو تماشا کنم. فکر می کردم هر موقع بچه بخواد بیاد خودش میاد. وقتی که آمپول فشار رو زدن به خودم اومدم که چه خبره بعد از ۵ ساعت درد خدا یه کنیز حضرت زهرا به ما هدیه کرد به نام فاطمه😍 بعد از دوسال و چند ماه دیگه تو سن ۲۲ سالگی دوباره باردار شدم و خدا یه دختر ناز دیگه به ما داد به نام ریحانه، حالا تو خونه مون دوتا کنیز حضرت زهرا داریم. با اومدن این دوتا دختر ناز خدا خیلی به ما روزی های زیاد داده بزگترین روزیه ما اربعین بوده، سال ۹۸ وقتی ما اربعین کربلا بودیم من همش آرزوی دوقلو می کردم و دستمو به ضریح می زدم. نمی‌دونستم که باردارم وقتی که از کربلا اومدیم حالت تهوع داشتم و وقتی که آزمایش دادم، دیدم دوباره دارم مامان میشم. خودم و همسرم خیلی ذوق داشتیم. فقط نمی‌دونستم اطرافیان که خیلی مخالفن، چی میگن... آخه مامان و خواهرهای من خیلی با بچه زیاد موافق نیستن اما خدا انقدر مهر این بچه رو به دل همه انداخته بود، وقتی بهشون گفتم همه خوشحال بودن. بعد از چند ماه به مشهد رفتیم و من رفتم سونو گرافی دارالشفاء حرم و اون جا فهمیدم که خدا می خواد یه غلام رضا به ما هدیه کنه. من تو کل بارداریم فقط دوسه بار سونو گرافی رفتم و هیچ دکتری تا روز های آخر بارداریم نرفتم و بعد برای زایمان به بیمارستان که رفتم گفتن پروندت رو بده گفتم پرونده من سفیده 😅 منو که داخل اتاق ریکاوری بردن چند تا دستگاه به من وصل کردن، گفتن تکون نخور چند ساعت تو اون حالت بودم تا صبح که شد یه خانم دکتر بد اخلاق اومدن و آمپول فشار رو زدن و بعد نیم ساعت بچه به دنیا اومد و بعدا فهمیدم که همه مادر ها رو تا صبح نگه داشتن. بعد نیم ساعت به نیم ساعت آمپول فشار رو زدن که شب راحت باشن. شب سختی بود، خدارو شکر پسرم صحیح و سالم به دنیا اومد و من دوباره برای بار سوم تو سن ۲۸ سالگی مامان شدم. محمد که سه ماهش بود، اربعین رفتیم کربلا و تا شش ماهگی پسرم سه بار مشهد رفتیم و این ها همه روزی بچه های معصوم است که من و همسرم در کنارش از این روزی ها استفاده می کنیم بعضی ها فکر می کردن من پسر می خوام اگه پسر بیارم دیگه فکر بچه از سرم میره، هر موقع میپرسن چند تا بچه دیگه می خوای میگم معلوم نیست هر چند تا خدا بده و برام دعا کنید آخه می خوام بعدی رو با فاصله کمتری بیارم می خوام همه رو سورپرایز کنم. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
📌فرض كنید بچه‌اى مریض است و غذایى برایش بد است و با این حال، اصرار مى‌كند كه حتماً باید من این غذا را بخورم و یا انواع كارهاى بچه‌گانه دیگر را كه بچه‌ها با اصرار و پافشارى تمام درصدد انجام آن هستند. اگر در این موارد با چنین فردى درگیر شوید و شما هم لج‌بازى كنید، نزاع درمى‌گیرد و معلوم نیست چه قدر زیان و خسارت وارد مى‌سازد؛ ولى اگر خواسته باشید عاقلانه با او برخورد كنید تا وى را منصرف سازید، لازم است سعى كنید چیزى را كه دوست دارد و به آن علاقمند است برایش مهیا نمایید تا توجه او به آن چیزى كه مطلوب‌تر است معطوف گردد. ✅ فرض كنید به یك اسباب بازى خاص یا رفتن به پارك و جاهایى از این قبیل علاقه زیادى دارد. در حالتى كه او لج‌بازى مى‌كند سعى نمایید او را متوجه آن اسباب بازى خاص كنید و یا به آن یا جایى كه دوست دارد ببرید تا از این حالت خود منصرف بشود. اما اگر او بگوید من حتماً باید این غذا را بخورم و شما هم در مقابل بگویید نباید بخورى، این برخورد باعث مى‌گردد تا حالت لج‌بازى در او راسخ‌تر گردد و احیاناً ضرر زیادى را هم به دنبال بیاورد. 📚 پند جاوید - جلد دوم کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«فرزند امروز، تکیه گاه فردا» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
🚨غربالگری و باعث و بانی آن... سیزدهم دی ماه ۱۳۷۱ بود که برای دفاع از طرح جمعیت و تنظیم خانواده، پشت تریبون مجلس قرار گرفت. شروع به صحبت کرد و حرف هایی زد که یادآوری آنها بعد از قریب به سه دهه، حال انسان را خراب می کند: «برادران، ما می دانیم که مشارکت خانم ها و اشتغال بیشتر آنها ضرورتا یعنی اشتغال کمتر برای آقایان. شاید یکی از دلایل مهم تشویق زنها به فعالیت های اجتماعی و اقتصادی این باشد که کنترل جمعیت بشود! این تجربه کشورهای مختلف است. ما در اندونزی می بینیم که توانستند جمعیت را به این طریق کاهش بدهند. ما نیاییم این حربه! را از آن برندگی خاص خودش بیندازیم!» شانزده سال بعد از تصویب قانون منحوس جمعیت و تنظیم خانواده، او گزینه آقای احمدی نژاد شد برای وزارت بهداشت. دکتر علیرضا مرندی -وزیر سابق بهداشت، بنیانگذار تحدید نسل پس از انقلاب، برنده جایزه جمعیت سازمان ملل و نماینده مردم تهران در مجلس هشتم- به عنوان حامی او پشت تریبون رفت و گفت: «به اعتقاد بنده خانم دکتر دستجردی نیازی به معرفی ندارد. شناخت بنده از او به سال ۱۳۵۹ برمی گردد... از آنجايي كه بانوان نيمي از جامعه را تشكيل مي‌دهند، افزايش نقش فعال و سازنده‌ي آنان، مي‌تواند مكمل تلاش‌هاي مردم بوده و موجب پيشرفت سريع‌تر جامعه شود» دستجردی، وزیر بهداشت شد و در دوران وزارتش «غربالگری برای همه مادران باردار» به اجرا درآمد. همین شیوه از غربالگری که تجارب مربوط به آن را خوانده ایم و اشکمان درآمده. ناگفته نماند که هم اکنون نیز مرضیه وحید دستجردی، یکی از بزرگترین حامیان شیوه فعلی غربالگری است. شیوه ای غیرعلمی که سالانه به قتل هزاران جنین سالم می انجامد. همسویی این فرد در این موضوع با افرادی مانند مصطفی تاجزاده، عباس عبدی، حسین باستانی، سعید حجاریان و همسرش و ... جالب نیست؟! کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
📌متأسفانه در دنیای غرب، بیشتر متفاهم از این آزادی، آزادی به معنای نادرست و مضرّ آن است - یعنی آزادی از قید و بندهای خانوادگی، آزادی از نفوذ مطلق مرد، آزادی از حتّی قید ازدواج و تشکیل خانواده و پرورش فرزندان در آن‌جایی که هدف شهوانی زودگذری در مقابل قرار گیرد - نه آزادی به معنای صحیح آن. 📌لذا شما میبینید جزو حرفهایی که در دنیای غرب زده میشود، مسأله آزادی سقط جنین است، که این نکته بسیار مهمّی است و با این که ظاهر ساده و کوچکی دارد، اما باطن بسیار خطرناک و سهمگینی در این سخن مضمر و مندرج است (۱۳۷۶/۰۷/۳۰). کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
سلام به همه ی اعضای کانال "دوتا کافی نیست". من هر روز پیامهای شما دوستانو میخوندم و از این همه عزم و اراده برای فرزندآوری به وجد میومدم. خداروهزاران مرتبه شکر من ۲تا فرزند دسته گل دارم. و وقتی پیامهای شما دوستان رو میخوندم تشویق میشدم برای فرزندان بیشتر. امشب در اووووووووج ناباوری فهمیدم که ۲ ماهه باردار هستم و یه دسته گل خداخواسته در راهه.... من با فرزندآوری موافق بودم ولی حالا نه، همیشه میگفتم سومی ۱_۲ سال آینده! ولی خدا خواست و دارم برای سومین بار مادر میشم. البته راضی هستیم به رضای خدا😊 از هیچ چیز این قضیه نگران نیستم. چون خدا رارزقه و هر کسی روزی خودشو میخوره. فقط متاسفانه نگران عکس العمل اطرافیان هستم حتی عزیزترین کسم یعنی مادرم!😔چون اطرافیان مخالف شدید فرزند زیاد هستن... از همه ی مادرای عزیز این گروه میخوام که برام دعاکنن که خدا خودش مهر این بچه رو تو دل همه بندازه و با این قضیه راحت کنار بیان!😉 کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌چگونه غربالگری منجر به افزایش سقط جنین غیر قانونی شده است؟! کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۴۲۸ من همیشه به خدا میگفتم که برام مهم نیست شوهرم پولدار باشه بلکه دوست دارم با جربزه باشه چون آدم پولدار ممکنه به هر دلیلی مالش رو از دست بده اما آدم باجربزه میتونه به هر طریقی کسب روزی کنه. همینم شد همسرم که اومد خواستگاری شغل ثابت نداشت، استخدام نبود و دانشجو بود ولی برای خوانوادم این چیزا مهم نبود نه سر من نه خواهرم، ولی شوهرم تمام تلاشش رو برای کسب روزی میکرد و ما بعد از شش ماه عقد، عروسی کردیم و یه خونه کوچیک اجاره کردیم پول پیش رو هم به هیچ وجه از خانواده ها نگرفتیم. همسرم ماشین قدیمی جمع میکردند و با فروش اون پول پیش جور شد با اینکه هردومون خانواده هامون مناطق خوب شهر بودند اما ما رفتیم حدود مرکز شهر بعد از عروسی، باردار شدم و دانشجو هم بودم و دانشگاه میرفتم. همسرم اوایل نگران روزی بچه بود اما به مرور کارش خیلی بهتر شد و پایان نامه اش رو هم تو همون دوران بارداری من دفاع کرد ولی پسرم با اومدنش واقعا روزی اش رو با خودش آورد. جوری که هم کار همسرم بهتر شد، هم تونستیم یه خونه نزدیک مادرم اجاره کنیم. همسرم سربازی هم نرفته بود و وقتی پسرم چند ماهش بود تونست امریه یه جا بره سربازی و تنها حقوق ما حق اولاد سربازی بود و تازه همسرم بعد از ساعت چهار میرفت سر کار که کارش آزاد بود و جالب این جاست که با برکتی که خدا در زندگی مون ایجاد کرده بود، ما هم خیلی سفر میرفتیم، هم مهمونی میدادیم. خلاصه بلاخره سربازیشون تمام شد و ما تونستیم یه خونه بزرگتر اجاره کنیم و من خیلی همسرم رو آماده کردم که بعد از کامل شدن دوره شیردهی فرزند اول، برای دومی اقدام کنیم که مصادف شد با یه سفر اربعین رویایی و بسیار عالی انقدر برای من و همسرم این سفر معنوی بود که بلا فاصله بعد برگشت برای دومی اقدام کردیم و باردار شدم و فاصله پسرام شد دو سال و نه ماه و کار همسرم خیلی بهتر شد. این نکته رو هم بگم که همسر من این فرصت رو داشتند که بعد سربازی کارمند بشن ولی خودشون شغل آزاد رو انتخاب کردند چون ایشون کار آفرین هستند و تو ماشین خبره منم اصلا اجبارش نکردم که به خاطر عافیت طلبی کارمند بشن چون به قول ایشون اینجوری حس میکنی روزیت رو مستقیم خدا میده و خیالت راحت نیست آخر ماه یه حقوق ثابت داری. در مورد فاصله سنی بچه ها هم باید بگم من واقعا از فاصله سنی پسر ها راضی هستم. تمام مدتی که من مشغول نوشتن این متن بودم بچه ها مشغول بازی بودن با تلاشی که تو مدیریت روابطشون کردم الحمدلله خیلی هم رو دوست دارند. همسرم هم واقعا همراه بودند با توجه به اینکه حجت به ما تمام شده بود که روزی بچه را خدا میده توکلمون به خودش بود و رشدی که ما همراه با بچه ها داشتیم شاید بدون داشتن بچه اصلا ممکن نباشه و در مورد رزق کمک برای بچه داری من معتقدم در این زمینه هم دست خدا بسته نیست یکی همسرش همراهه، یکی مادرش یکی اصلا کمکی نداره اما از لحاظ جسمی و روحی خدا کمکش میکنه یا همسایه یا ....فقط باید الطاف خدا رو دید و نیمه پر لیوان رو نگاه کرد نباید بگیم من که همسرم کمکم نمیکنه یا مادرم چون قطعا خدا از جایی که ما متوجه نیستیم داره یاریمون میده هیچ چیز نزد خدا پنهان نیست اگه هیچکس رو هم نداشته باشیم قطعا اجر سختی هامون نزد خدا محفوظه بچه هایی که در این راه از دست میدیم ان شاالله ذخیره اخرتمون هستند دلمون خوشه که پیامبر ما به سقط شده های امتشون هم میبالن قطعا بچه داری سختی های خودشو داره به خصوص مادرانی که با فاصله کم بچه دار میشن اما باید قبول کنیم دنیا جای راحتی نیست و راحتی ان شاالله برای اون دنیاست اگه ما به اونچه خدا بهمون داده راضی بشیم خدا هم از ما راضی میشه نکته دیگه اینکه همونطور که میگن شهادت اجل رو جلو نمیندازه باید بدونیم سختی های ما رو تو زندگی خدا تقدیر میکنه پس لزوما اگر فکر میکنیم نداشتن بچه زندگی رو ساده تر میکنه این دید اشتباهه خدایی نکرده ممکنه به مریضی دچار شیم و امتحانات دیگه. 👈ادامه در پست بعدی کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۴۲۸ پسر دومم رو مجبور شدم به خاطر خراب شدن دندوناش و دستور دکتر یه سال و نیمگی از شیر بگیرم و هم خودمون هم بچه خیلی اذیت شدیم و شاید یک ماه کامل شب ها گریه میکرد. تصمیم گرفتم اون سال ماه رمضون رو گم روزه بگیرم و بعد برای سومی اقدام کنیم و همین کار رو هم کردیم ایندفعه دو ماه طول کشید و بعد باردار شدم هیچوقت از خدا نخواستم این یکی دختر باشه و همیشه صلاحمون رو میخواستم. من دکترم فرد خوب و مذهبی بود که تا جایی که بتونه زایمان طبیعی انجام میده اما برای من تشخیص داد که طبیعی نمیتونم منم با ناراحتی تمام چون خیلی علاقمند به طبیعی بودم چون بهش اعتماد داشتم قبول کردم و سزارین شدم. دکتر من اجباری هم بر سونوی قلب نداره و یهو سونوی ۱۲ هفته میفرسته منم صبر میکردم و همون موقع میرفتم سر این یکی هم همینکار رو کردیم و الحمدلله همه چی خوب بود تا اینکه نوبت به غربالگری و آنومالی شد و وقتی رفتم سونوگرافی دکتر تشخیص مشکل بزرگی رو داد و منو فرستاد پیش دکترم و دکترم تشخیص اون رو تایید کرد ولی برای اینکه مطمئن بشیم سونوگرافی دیگه ای رو نوشت خیلی شوک بزرگی بود ولی همون لحظه که از سونو امدم بیرون گفتم خدایا خیلی دوستت دارم و راضی هستم به رضای تو درسته خیلی سخت بود ولی به صورت عجیبی محبت خدا رو تو اون شرایط بیشتر حس میکردم. خلاصه سونوی بعدی هم بدون هیچ شکی همون تشخیص رو داد. دکتر دیگه و سونوهای دیگه هم همینطور همه متفق القول بودن ولی برای اطمینان خودم و تشخیص مشکل برای بچه های بعدی آمینیوسنتز هم دادم دیگه حجت به ما تموم شد که بچه مشکل داره و حتی ممکنه تا پایان بارداری هم نمونه یا اگه به دنیا بیاد با مشکلات زیادی که داره زندگی خیلی سختی داشته باشه و از دنیا بره بنابراین با اجازه پزشکی قانونی (اصلا به راحتی مجوز سقط نمیدن) رفتم برای سقط که خودش پروسه ی خیلی سختی بود. من دو تا سزارین با فاصله کم داشتم، نمیتونستن دارو با دوز بالا بهم بدن و ازم رضایت نامه قطع عضو در صورت پارگی رحم گرفتن این رضایت نامه ها و حرف هاشون برای من که نیت دارم فرزندان بیشتری بیارم خیلی نگران کننده و اضطراب آور بود و دوز پایین هم جواب نمیداد و دکتر اونجا به من گفت میخواستی بعد دو تا سزارین مواظب باشی دیگه باردار نشی یا میگفتن اگه میخوای لوله هاتو ببندیم 😐 ولی خوب خدا رو شکر بعد از کلی صبر کردن و تحمل کردن ۲۷ روز بعد از اولین سونویی که دادم، تونستم طبیعی سقط کنم تا مشکلی برای رحمم پیش نیاد یا سزارین سوم بشم دوره ی خیلی سختی بود و دوری از بچه ها سخت ترش میکرد ولی خدا خیلی بهم توان داد همسرم هم خم به آبرو نیاورد. شب آخر که هنوز موفق به سقط نشده بودم رفته بود سر مزار شهدا و گفته بود همسرم رو از شما میخوام و خدا کمکمون کرد و اون دوره را پشت سر گذاشتیم. الان دو ماه و نیم از این قضیه میگذره از تمام اعضای کانال طلب دعای خیر برای داشتن نسلی سالم و صالح رو دارم و توفیق جهاد برای فرزند اوری برای خودم و تمام عزیزان کانال 🤲 کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ «دوتا کافی نیست» را در شبکه های اجتماعی مختلف دنبال کنید. 👈 «دوتا کافی نیست» کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب، در زمینه ، و 🌺 همراه ما باشید: 👇 👇 👇 🔹واتساپ: https://chat.whatsapp.com/GpUAXTcmwMKGcltpDZZVoo 🔹ایتا: eitaa.com/dotakafinist1 🔹بله: ble.im/dotakafinist1 🔹سروش: Sapp.ir/dotakafinist1 🔹روبیکا: rubika.ir/dotakafinist1 🔹تلگرام: t.me/dotakafinist1
🔹به یکی از دوستان گفتم: شنیده‌ام خداوند به شما فرزندی عطا فرموده است؟ ✅ در جواب من خیلی زیبا گفت: خداوند افتخار تربیت یکی از بندگانش را به من عطا کرده‌است. 📚 خاطرات حجت الاسلام قرائتی ۲ کانال"دوتا کافی نیست" @dotakafinist1
👌«فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
💥در مقابل برنامه دشمن علیه خانواده بایستید... 📌در این برهه به‌خصوص روی مسئله تأکید کنید. دشمن بشریت تصمیم گرفته خانواده را از بین ببرد. از صد سال پیش تصمیم گرفتند خانواده را از بین ببرند؛ این ازدواج‌های سخت و دیرهنگام و فرزندآوری کم، این ازدواج به تعبیر زشتشان سفید که سیاه و غلط است و از بین بردن حیا و عفت از برنامه‌های دشمن است. ✅ شما مقابله با این‌ها را وظیفه خود قرار دهید. به ترویج طهارت و پاکیزگی کشور همت بگمارید که از بهترین کارها برای حفظ انقلاب و نظام اسلامی است. «دیدار با مداحان، ۹۷/۱۲/۷ » کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ رنج مقدس... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۴۲۹ من در سن ۴۱ سالگی اولین بارداری مو داشتم، دکترم یکی از برترین های زنان در حیطه علم پزشکی هستن. وقتی موعد غربالگری شد، خب اولی رو رفتم، با اینکه اعتقادی نداشتم، بعد بهم گفتن چون سنت بالای ۳۵ سال هست باید سل فری هم بدی، من گفتم نمیدم، گفتن اگر بچه داون شد چی؟ گفتم هر چی باشه بچه ماست، منو همسرم هر چی باشه نگهش میداریم، اینم بگم من سابقه ناباروری نداشتم که فکر کنید از سر ناچاری هر طور شده میخواستم بچه دار بشم، نه، من متاسفانه دیر ازدواج کرده بودم. البته چون تحصیلاتم هم نسبتا مرتبط بود و از طرفی به نوعی دو مرکزی که ایشون بود، همکار خانم دکتر بودم حرفم روشون تاثیر گذاشت. اینکه گفتم من نمی‌فهمم واقعا چرا اینقدر همه رو از سندرم داون میترسونید، من و همسرم هیچ سابقه ای در خانواده نداریم و میدونم هزاران مشکل ژنتیکی و سندرم های مختلف و بیماری‌های متابولیکی و غیره... بچه میتونه داشته باشه، که اصلا بررسی نمیشه، جوری از سندروم داون حرف میزنید انگار مردم ایران یکی درمیون داون هستن یا همه تو خونه شون حداقل یه دونه از این افراد دارن.... خنده اش گرفت گفت راست میگی.... اتفاقا هفته پیش یه کنفرانس علمی تو کانادا دعوت داشتم، یه دکتر آمریکایی و یه دکتر برزیلی و یه دکتر کانادایی داشتن با من صحبت میکردن و میگفتن آخه چرا تو ایران شما همه رو مجبور به غربالگری میکنید و چرا غربالگری ها اجباری هست؟؟! و اصلا چرا تعداد غربالگری ها اینقدر تو ایران بالاست؟!! ، بعد هم گفتن حتی چین که میخواد کنترل نسل داشته باشه، وقتی دو یا سه قلو بشه هیچ وقت والدین رو تشویق به از بین بردن یه قل نمیکنن اما شما تو ایران برای کسانی که سالها منتظر بچه بودن و با روش‌های درمانی باردار شدن و سه قلو شده پیشنهاد، ریداکشن میدید، در حالیکه میدونید با روش‌های حمایتی خوب میتونید به راحتی تعداد قل های خیلی بیشتر از سه قل رو هم نگه دارید.... ( ریداکشن از بین بردن عمدی یه قل هست که معمولا در سه قلوها پیشنهاد میشه، میگن حاملگی های ریسک یا پر خطر میشه برای مادر و جنین و پیشنهاد با آب و تابی میدن که مادر بنده خدا برای موندن دو تای دیگه راضی به سقط عمدی یه قل به طور عمد میشه اونم تو ماه دو و سه، یعنی وقتی بچه کامله 😭😭، چون منتظر می‌مونن که مطمئن بشن از موندگاری جنین ها و وقتی وضعیت مادر و جنین به حد قابل اطمینان رسید یه قل از سه تا رو سقط میکنن ) بعد هم از من امضا گرفتن که اگر بچه ات طوری شد وزارت بهداشت فردا به ما گیر نده بنویس خودت نخواستی سل فری بدی.... به نظر من داستان ریداکشن خیلی غم انگیز تر از بقیه سقط هاست و این بی‌عرضگی ما در حیطه مراقبت‌های پزشکیه که نتونن ۳ قل رو به سرانجام برسونن، در حالیکه شما تو کشورهای دیگه نگاه کنید آمار سه و چهار قل به بالا بسیار زیادتر از ایرانه .... خواهش میکنم کادر پزشکی و متخصصین این رشته خرده نگیرن و بدون تعصب و بدون درگیری با علم غربی به این مسئله نگاه کنن، من خودم جزء همین جامعه هستم.... این علم غربی همون علمیه که چپ و راست سزارین رو تشویق میکنه در حالیکه به راستی جهادگرانی تو این علم زنان پا به عرصه گذاشتن و ویبک های ۳ و ۴ رو با کمترین فاصله حتی یک سال و دو هفته انجام میدن.... اما همین علم غربی و وزارتخانه غربی میگه نمیشه..... کانال"دوتا کافی نیست" @dotakafinist1
📌وقتی ما کودکان‌مان را از سر محبت عادت به رفاه فراوان دادیم و هر آن‌چه خواست، بلافاصله و به هر قیمت در اختیار او ‏قرار دادیم، عملاً ذائقه‌ی احساس لذت را به واسطه‌ی انبوه لذت‌هایی که دائماً درک می‌کند از بین برده‌ایم. ‏ 📌کودکی که تا اراده کرد و پشت ویترین هر مغازه هر اسباب بازی و خوراکی و پوشاکی را دید در اختیارش گذاشته شد، و هر ‏روز با رنگی جدید و اسباب بازی جدیدتر در میان کودکان ظاهر شد، دیگر احساس کمبودی نمی‌کند تا با داشتن آن لذت ببرد ‏ 📌 و لذا رو به بهانه‌جویی می‌برد و از داشته‌های خود شکایت می‌کند و ناشکرانه انبوه نعمت‌های اطراف خود را نمی‌بیند تا ‏نوبت به تشکر از والدین و لذت بردن از زندگی برسد.‏ 📚 کرامت نفس در تربیت کودک کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«همدم امروز، یاور فردا» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
📌وقتی با تبلیغات چندجانبه و همه‌جانبه روی فرزندآوریِ کمتر تبلیغ میشود، میرسیم به وضعیّت فعلی که آدمهای وارد، هشدار میدهند نسبت به بیست سال دیگر، سی سال دیگر، از لحاظ پیر شدن کشور، پیر شدن جامعه. 📌جامعه‌ی پیر نمیتواند به آن قلّه‌ها برسد؛ همه‌ی پیشرفتهای ما تا امروز به برکت حضور جوانها بوده. بنده گفته‌ام که پیرها بلاشک نقش ایفا میکنند، امّا موتور، جوانهایند.اگر این جامعه محروم بماند از یک جمعیّت قابلِ جوان، دشمن بر این جامعه مسلّط خواهد شد. ✅ خب این فرهنگ‌سازی لازم دارد؛ تشکیل خانواده فرهنگ‌سازی می خواهد، ازدواج آسان فرهنگ‌سازی می خواهد، سخت‌گیری نکردن در امر ازدواج فرهنگ‌سازی لازم دارد. «بیانات رهبر انقلاب در دیدار با مداحان، مورخ ۹۸/۱۱/۲۶» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
من هم یه پسر ده ساله دارم که تو سن ۳ سالگی گرفتار لکنت زبان شده بود، بارداری پر از نگرانی و غمباری رو تجربه کرده بودم، و نتیجه اش شد یک پسری که هر شب برای خواب و گریه هاش داستان داشتیم. تقریبا تا پایان ۳ سالگیش من ۲ ساعت خواب مستمر نداشتم، یا رو پام می‌خوابید یا تو بغلم بود راه میرفتم، حرف میزدم تا اون بخوابه، وقتی هم بیدار می‌شد بی دلیل گریه میکرد جیغ میکشید، دیگه اون اواخر، وسط گریه می‌پرید تو بغلم و موهامو میکشید. ۲سال و نه ماهش بود کم کم لکنتش بروز کرد گفتار درمانی بردمش، راه و روش کارشون رو یاد گرفتم تو خونه هم همون طور عمل میکردم، هم مشاوره رفتیم، هم پیش روانپزشک رفتیم که گفتن بیش فعاله ... تا اینکه دوستم از یکی از اساتید مشاور خانواده (مشاور مذهبی) در مورد پسرم پرسید، ایشون گفتن این بچه با وجود همه ی محبت هایی که از پدر و مادر میبینه ولی باز هم احساس ناامنی داره و به همین دلیل گریه می‌کنه و خواب آرومی نداره. توصیه ایشون این بود که برای مدتی محل خواب رو تغییر بدیم، مثلا تو پذیرایی تشک پهن کنیم و همه باهم بخوابیم. حتی اگر خواهر و برادر دیگه ای داره همه باهم باشیم، بچه موقتا برای مدتی بین پدر و مادر بخوابه و مادر مدام در خواب بچه رو در آغوش بگیره، حتی نیمه شب بیدار میشدم می‌دیدم خوابیده بازهم بغلش میکردم. ما این دو کار رو همزمان انجام دادیم و الحمدلله پسرم بعد از دو هفته آروم آروم خوابش بهتر شد و لکنتش هم کامل برطرف شد. کانال"دوتا کافی نیست" @dotakafinist1
👌«فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
گاهی بعضی ها به آدم حرفی می زنند که خدا آن را کرده. من تا سی و چهار سالگی ازدواج نکرده بودم. معمولاً از وجوه شرعی کم مصرف می کردم. کار زراعت و این ها داشتم. خب آن هم کفاف نمی داد. یک شاگرد داشتم که پیش من درس می خواند. سنّش هم شاید از من کوچک تر بود اما او ازدواج کرده بود. یک دفعه به من گفت: آقای حائری! پیر شدی! باید زودتر ازدواج کنی. گفتم: من واقعاً آمادگی ندارم. چیزی هم اندوخته نکرده ام. گفت: «تو نشسته ای خدا غنی ات کند، بعد ازدواج کنی؛ خدا هم گفته ازدواج کن تا احتیاجت را رفع کنم». تو به او می کنی و او هم به تو می کند! مگر خدا نگفته که «إِن يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ»؟ (اگر فقیر باشند، خدا غنی شان می کند). کانال"دوتا کافی نیست" @dotakafinist1