#آیت_الله_شوشتری
...اینکه میگویند انسان احتیاج به استاد دارد، استاد باید تعیین کند که آقا جنابعالی باید ذکر لا اله الا الله را زیاد بگی، به رفیقتون می گوید شما باید الحمدلله بگی. او خود می داند که چرا ؛ اگر هم بخواهی استاد به تو توضیح می دهد.
ما یعنی بنده و شما باید دائماً ذکرمان این باشد: أستغفرالله ربّی و أتوب إلیه. خودِ قرآن کریم ببینید همه جا به استغفار بیشتر تأکید میکند " وَ قُلتُ إستَغفِروا رَبَّکُم یُرسِلِ السَّماءَ علیکُم مِدراراً و .....
باید استغفار کنید. وقتی استغفار کنید خداوند متعال باران رحمت را سیل آسا بر شما می بارد و به شما #فرزندان زیادی صحیح و سالم مرحمت می کند و به شما مزارعی پر حاصل عطا می کند و به شما قصرهای خوبی عطا می کند.
ولی متأسّفانه به حرف او گوش نکردند، حالا شما هم امشب إنشاالله تعالی شروع کنید و هر چه می توانید استغفار کنید، اینجور استغفار کنید: اول استغفار از گناهان، خدایا استغفار می کنم از گناهانی که مرتکب شدم مخصوصاً گناهان کبیره، باز دوباره خدایا استغفار می کنم از گناهانی که مرتکب شدم حتی گناهان صغیره، خدایا استغفار می کنم از اینکه من مکروهات را به جا آوردم، پله پله میروید جلوتر، باز بیایید جلوتر و بگویید خدایا من استغفار می کنم از هر عبادتی که کردم.
زاهدان از گناه توبه کنند
عارفان از عبادت استغفار
خدایا من استغفار می کنم از این نماز و روزه ای که من به جای آوردم، از این حجّی که من رفتم. خاک بر سر من، من کجا و کربلا کجا. من از اینکه به کربلا رفتم استغفار می کنم. من رفتم ولی ادب را حفظ نکردم.
📕بیانات استاد در شب سوم رمضان ۱۴۳۴
#استغفار
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تجربه_من ۵١۶
#فرزندان
#بارداری_خدا_خواسته
#جنایت_سقط_جنین
شب خواستگاری خانواده ها قرار گذاستن بعد از یکسال عروسی بگیرن، اماااااا من حدود ۴ ماه بعد از عقد متوجه شدم باردارم اونم حدود ۲ ماه و نیم.. چون هیچ علائم بارداری نداشتم یعنی تو حاال و هوای خودم بود و فکر میکردم بخاطر عفونته.
بخاطر همین با همسرم رفتم مطب دکتر، برام آزمایش نوشت. منم با خیالی آسوده به مراکز دولتی رفتم و آزمایش دادم و حدود یک هفته هم نتیجه اش طول کشید، بیاد. بعد هم با همسرم رفتم مطب دکتر چون شلوغ بود همسرم بیرون پشت در ورودی منتظر موند،
نوبتم شد، رفتم پیش دکتر، گفت: خب آزمایشت مثبته و بارداری... گفتم یعنی چی؟! من نامزدم، من نمیخواااام، آبروم میره... گفت خب باشه، چه مشکلی هست؟
گفتم من نمیخواااام یکاری کنین، بندازینش گفت من این کارو نمیکنم. برگه رو گرفتم همینکه اومدم بیرون و در اتاق رو بستم، با دیدن همسرم شروع کردم به گریه کردن، گفتم نمیخواااام همه برنامه هام بهم ریخت، آبروم میره، من دارم درس میخونم، من نمیخواااام...
همسرم هم تلاش کرد در حین رانندگی فقط آرومم کنه، گفت هرکاری بگی میکنم، هر تصمیمی میگیری تابعم، فقط آروم باش.
تمام مسیر تا رسیدن به خونه ی مادرم گریه کردم و گفتم نمیخوام و همسرمم تلاش میکرد آرومم کنه. رسیدم خونه مادرم بدون اینکه کسی متوجه بشه مقداری زعفرون (دم نکرده) و چیزهای دیگه رو قاطی کردم، جوری که فکر میکردم سقط میشه همه رو تو یه لیوان ریختم و موقع خوردن یادمه همسرم قرآن رو گرفت و یه سوره یا یه چیزی خوند. من لیوانو سرکشیدم نمیدونم چطوری اون ترکیبو خوردم، ولی خوردم.
اون شب موقع خواب فکر کردم شاید و یقینا خدا خواستو فکر کردم که چطور جون یه آدمو بگیرم؟ چه حقی دارم که بُکُشمش؟
صبح تصمیم قطعی گرفتم که نگهش دارم به همسرم هم گفتم نگه میدارم. الحمدلله اون ترکیب اثر نکرد و بدون هیچ چشم هم چشمی، ساده ترین جهیزیه رو گرفتم. در حالیکه ۴ ماهه باردار بودم.
روز نیمه شعبان روزی که منو همسرم آرزومون بود اون روز عروسیمون باشه، عروسی کردیم.. بعدشم بچه اولم بدنیا اومد.
الان دو فرزند دارم. که قبل از بدنیا اومدن هر دوشون رزق مادیشون اومده بود و دیدم آدمهایی که بچه سقط کردن یا فرزند دیگه شونو از دست دادن یا از نظر مالی بهم ریختن. هیچوقت اون برکتی که خانواده های بچه دار دارن رو اونا ندارن.
و راست گفت دوستی که: برخی حرامشون رو اعلام میکنن و آشکارا افتخار میکنن، و ما کار حلالمون رو مخفی میکنیم و خجالت میکشیم..
دعا کنین ان شاءالله خدا فرزندان سالم، صالح خوش قدم، خوش روزی و عاقبت بخیر بیشتری به همه و ما عنایت کنه.
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1