⚠️جز خدا پناهی ندارد...
چندی پیش پس از سخنرانی ... راهی محل استراحت بودم که جوان راننده از زندگیاش برایم صحبت کرد. میگفت بعد از به مقصد رساندن شما میخواهم به همراه همسرم برای سقط جنین به مطب دکتر برویم! وحشتزده پرسیدم: جدی میگویی؟ گفت: بله. از او خواستم چند دقیقه توقف کند تا در خودرو با هم صحبت کنیم. او پذیرفت.
اشک در چشمانم حلقه زد. به او گفتم: چرا میخواهید بچه را سقط کنید؟ گفت: وضعیت زندگیام دلخواه نیست. با همسرم به این نتیجه رسیدیم که چند سالی صبر کنیم، بعد که وضعمان بهتر شد، بچهدار شویم! گفتم: سن شما چقدر است؟ گفت: ۲۲ سال
به او گفتم: با خودت فکر کن ۲۲ سال پیش، هنگامی که در رحم مادر بودی، اگر همین تصمیم امروز شما را مادرت در مورد تو بهکار گرفته بود، حالا چه سرنوشتی داشتی؟ در آن صورت تو الان زنده نبودی ... خدا میدانست تو چقدر به حمایت او نیازمندی.
به همین خاطر به همهی پدران و مادران، از جمله پدر و مادر تو دستور داده بود که آدمکشی نکنند و از سقط جنین بپرهیزند. بر اثر پیروی آنها از دستور خدا، تو زنده ماندی. اینک بچهای که در رحم همسر توست همان حال ۲۲ سال پیش تو را دارد. او جز خدا پناهی ندارد و اهل بیت علیهم السلام به ما سفارش کردهاند: بترس از ستم به کسی که جز خدا پناهی ندارد.
... تو برای نداشتن اندکی پول به انجام کاری رو میکنی که همهی درهای رحمت خدا را بر تو میبندد. مورد نفرین خدا و فرشتگان قرار میگیری. زندگیات تلخ و ناگوار میشود. گرفتاریهای پیشبینی نشده، یکی پس از دیگری به سراغت میآید و نمیدانی از چیست. هر کدام را که برطرف میکنی، گرفتاری دیگری بهوجود میآید و همه از نکبت این گناه است...
بگذار برایت ماجرایی نقل کنم:
چندی پیش زنی از شهرستان ... تماس گرفت و گفت: در جلسه سخنرانی شما حضور داشتهام. میخواهم دربارهی سقط جنین حکایت زندگیام را به شما نقل کنم. من دو فرزند داشتم. سومی را سقط کردم. بعد از سقط بار دیگر حامله شدم. قصد داشتم این را هم سقط کنم.
بعضی از دوستانم گفتند: از این گناه بپرهیز. مبادا خدا به تو غضب کند و یکی از بچههایت یا شوهرت بمیرد! خندیدم و آنها را به مسخره گرفتم و دومین بچهام را هم سقط کردم. به خدا قسم هنوز از سقط فرزند دومم چند ماهی بیش نگذشته بود که شوهرم بر اثر یک بیماری ساده، در زمانی کوتاه نحیف و ضعیف شد و در جوانی مُرد.
از این ماجرا عبرت بگیر. هنگامی که بعدها شما دارای چند فرزند شوی، روزی همهی آنها خواهند دانست که شما در گذشته یک برادر یا خواهر آنها را کشتهاید. آنها درباره شما چه قضاوت میکنند؟ ... آنها شما را فردی خودخواه، ناامید از رحمت خدا، ناآشنا به حقوق فرزندان و گناهکاری میشناسند که جرمش آدمکشی است!
آن جوان با شنیدن صحبتهای من که به واقع دلسوزانه بود، دگرگون شد. بیدرنگ به همسرش تلفن کرد و گفت: به طور کلی از سقط بچه منصرف شدم. در هیچ صورت آن را سقط نمیکنیم.
#جنایت_سقط_جنین
#من_قاتل_نیستم
#حق_حیات
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
✅ محیا ...
وقتی من ۱۴ سالم بود و برادرم ۲۰ ساله، متوجه شدیم که انگار یه خواهر یا برادر دیگه تو راهه...
پدر و مادرمون هم، اصرار بر سقط داشتن. میگفتن سن مون رفته بالا و بچه هامون بزرگن. اما من از خدام بود که یه کوچولو بیاد خونه مون. بعد چند سال دعا، خدا درخواستمو اجابت کرده بود.😍😍
برای اینکه والدینم رضایت بدن به موندش، اعتصاب غذا کردم و لب به هیچی نمی زدم و میگفتم باید به دنیا بیاد. ز طرفی مادربزرگ مادریم هم، مامانم رو قسم داد که اینکارو نکن. به این دو دلیل راضی شدن. البته همچین ساده هم نبود...
خلاصه خواهر کوچولوی ما به دنیا اومد و اسمشم گذاشتیم محیا، یعنی زندگی...
الان واقعا زندگی همه مونه. ۱۶ ماهشه، یه دختر شیطون بلا که دست هرچی پسر شر از پشت بسته.
پدر و مادرم، خواهرمو بغل می کنن و میگن: «ما غلط می کردیم، میگفتیم نمی خوایمش...»
شده نفسمون...ضربان قلبمون...💞
الان همین دختر شیطون، مهر نماز همه رو وسط نماز برمیداره و فرار میکنه... 😂
پدرم میگه بچه هامون که ازدواج کردن و رفتن سر زندگیشون، این بچه پیشمون هست و تنها نیستیم. الانش هم ما دوتا درگیر درس و تحصیلیم و خیلی کم تو جو خانواده ایم، این آتیش پاره، عوض ما فعالیت داره😬☺
برام دعا کنید، بتونم خاله ام رو راضی کنم بچه ی دوم بیاره. دو ساله هرچی میگم. گوش نمیده.
واقعا به این نتیجه رسیدم که دوتا کافی نیست...
#بارداری_خداخواسته
#من_قاتل_نیستم
#حق_حیات
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۱۰۸۵
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#جنسیت_فرزند
#حرف_مردم
#حق_حیات
#رزاقیت_خداوند
#من_قاتل_نیستم
#مشیت_الهی
بنده متولد ۸۵ هستم و حدودا ۸ ماهه که ازدواج کردم. ما ۴تا خواهر برادریم که به امید خدا پنجمی هم تو راهه...
باید بگم ما قرار نبود ۵ تا بچه بشیم، خوب یادمه که مادر و پدرم یه زمانی به خاطر حرف مردم که میگفتن زنت دخترزاست و پسر ندارید و کلی چرت و پرت دیگه میرفتن دکتر و کلی خرج کردن که پسردار بشن ولی خب حکمت خدا چیز دیگه ای بود و برای بار سوم هم دختردار شدن...
مادرم اون زمان می خواست سقطش کنه و هر روزش شده بود گریه و ناله و شکایت از خدا، چون دیگه از دست مادربزرگم و عمه هام خلاصی نداشت🥲
با هزار بدبختی راضی شد بچه رو نگه داره بعد از اینکه خواهرم به دنیا اومد وضع زندگیمون خیلی بهتر شد، زندگی شادتری داشتیم تا اینکه چندسال بعد مادرم برای بار چهارم خداخواسته باردار شد.
سر این بارداری توی خونه ما جنگ به پا بود چون بچه پسر بود و پدرم قبول نمیکرد سقطش کنن، مادرم می گفت دیگه توان بچه بزرگ کردن ندارم، بارها اقدام به سقط کرد ولی به خواست خدا بچه چیزیش نشد
در تمام طول مدت بارداری حتی یکبار هم دکتر نرفت اما الحمدالله چیزی نشد و خدا یه برادر خوشگل و بامزه بهمون هدیه داد، که بعد اومدنش کلی برکت اومد تو زندگیمون، تونستیم طبقه بالای خونه مون رو بسازیم و ماشین جدید بخریم و کار بابام بهتر شد و من با یه آقای خوب و متدین ازدواج کردم.
اما داستان ما به اینجا ختم نمیشه😅
همه دیگه میگفتن بسه و هم سه تا دختر داری و پسردار هم شدی، دیگه کافیه مادرم هم همین نظر رو داشت چون دیگه نه روحیه بچه داری داشت نه توان جسمی واسه نگه داشتن بچه داره هرچند که سنش هم چندان بالا نیست ۳۷ سالشه
خلاصه یه ماه مونده به عروسی من ما فهمیدیم که مامانم برای بار پنجم بارداره (البته اینو اضافه کنم که بارداری ششم بود چون اون وسط قبل تولد برادرم یه بارداری دوقلو داشت که خودشون سقط شدن)
تو گیر و دار کارای عروسی و خرید جهیزیه و اینا مادرم عزا گرفته بود چون هیچ پزشکی راضی به سقط نمیشد، بچه ۴ ماهه بود و به اصطلاح اونا ما دیر فهمیده بودیم کار مادرم شده بود گریه و ناله حتی دیگه با خدا هم دعوا داشت. پدرم با اینکه عاشق بچه هست ولی ایندفعه دیگه حتی اون هم برخلاف قبل خوشحال نبود و انگار ناراضی بود از اومدن این بچه شاید تنها کسی که از اومدن این بچه خوشحال بود من بودم.
مادرم شهر رو بهم ریخته بود در به در داشت دنبال پزشکی میگشت که بچه رو بندازه یه پزشک بهش گفته بود که میشه سقط کرد ولی خطر جانی داره و هراتفاقی بیفته مسئولیتش با خودتونه.
با اینکه میدونستم اگه این بچه به دنیا بیاد به خصوص اگه دختر باشه حرف و حدیث ها از طرف فامیل پدری و مادریم و طرف فامیل شوهرم شدت پیدا میکنه ولی از اینکه مامانم دنبال این بود که اون بچه رو بکشه خیلی ناراحت بودم.
خلاصه که مامانم انگار دیگه از جون خودش هم میخواست واسه کشتن اون بچه بگذره برای همین صبر کرد تا من عروسی کنم بعد اقدام به سقط بکنه.
اینکه اینکار رو عقب انداخته بود من رو خوشحال میکرد چون بعدش فرصت بود برای منصرف کردنش خلاصه عروسی گرفته شد و مامانم دوباره برگشت سر خونه اول انگار دیگه همه درها به روش بسته بودن و نمیدونست چیکار کنه یه روز زنگ زد به من و با گریه بهم گفت که من این بچه رو نمیخوام و نمیخوام تو از طرف فامیلای شوهرت حرف و حدیث بشنوی و خسته شدم و نمیدونم چیکار کنم.
گفت نمیخوام تو اول زندگی به سختی بیفتی و به خاطر من حرف بشنوی اگه تو بگی برو بندازش به قیمت جونمم شده اینکارو میکنم.
خلاصه با کلی بدبختی راضیش کردم بچه رو نگه داره و دلداریش دادم و گفتم از کجا میدونی اگه دست به قتل این بچه بزنی زندگیت بهتر میشه؟ شاید اومدنش یه حکمتی داره و خدا میخواد از طریق این بچه یه دری واسمون باز کنه.
الان به امید خدا سه ماه بعد قرارِ خواهر قشنگم به دنیا بیاد و من مطمئنم که با خودش کلی خیر و برکت به زندگیمون میاره و بچه ای به مراتب خیلی بهتر از من و خواهرام میشه.
راستش من خودمم خیلی دوست دارم بچه دار بشم ولی هم مامانم مدام سرزنشم میکنه، هم همسرم راضی نیست هرچی میگم میگه زوده برات و اول درست مهمه و شرایط بهتر بشه بعد. خودمم میدونم که بچه داری و همزمان درس خوندن و کار کردن چقدر سخته ولی من توان اینو دارم که این سختی رو مدیریت کنم و هم به بچم برسم هم به کارم...
یه حسی بهم میگه اگه بچه بیاد تو زندگیم هم شرایط زندگیم بهتر میشه هم توی روحیه ام خیلی تاثیر میذاره خودمم تنبلی تخمدان دارم و میترسم دیر اقدام کنم و نشه😓
من عاشق بچه ام لطفا دعا کنید برام هرچی به صلاحه پیش بیاد🌹
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
✅ به خاطر امیرعباس...
#حق_حیات
#من_قاتل_نیستم
#زندگی_پس_از_زندگی
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
✅ حرف حساب...
بنده شاغل هستم و گاها پیش میاد که توی محل کار بحث از فرزندآوری و داشتن بچه پیش میاد.
البته عموما یک یا دو فرزند دارند و زمانی که موضوع مطرح میشه گاهی چنان برخی از همکاران نسبت به این قضیه گارد میگیرند و بد برخورد میکنند که اگر کسی از اون جمع باردار باشه خجالت میکشه یا اصلا جرات اقدام به بارداری رو نداشته باشه. این احساسی هست که در من به شخصه به وجود میاد (هرچند حرف کسی برای من مهم نیست ولی روحیات همه که مثل هم نیست)
چندوقت پیش آماری رو خوندم که درصد بسیار زیادی از سقط ها بخاطر ناخواسته بودن فرزند هست. روی صحبت با افرادی هست که در این جمع ها حضور پیدا میکنند.
عزیزان اگر حرف شما به جای تبریک و شاد کردن خانم باردار، باعث خالی کردن ته دلش بشه و این قبیل رفتارها رو از جمع های دیگر هم ببینه و مرتکب قتل یه انسان بشه( وقتی میگیم سقط انگار داریم قضیه رو ماستمالی میکنیم بله دقیقا قتل)
و شما در این قتل شریک جرم هستید
شریک جرم قتل انسانی که هنوز مرتکب گناهی نشده پس معصومه و در درجه بالاتر خواست خداوند بر وجود اون بوده.
نگید ما هروقت بخواهیم میشه، این دفعه حواسمان نبود از دست مون در رفت. اگه دست من و شما بود این همه زن و مرد چشم انتظار نبودن.(خدای ناکرده ابدا قصدم بی احترامی به عزیزان چشم انتظار نیستا که ان شاءالله بحق باب الحوائج دامن همه شون سبز بشه)
از خدا بترسیم و با حرف های به ظاهر ساده که مُد شده دل کسی رو خالی نکنیم.
#حرف_مردم
#جنایت_سقط_جنین
#من_قاتل_نیستم
#حق_حیات
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
https://eitaa.com/dotakafinist
https://eitaa.com/dotakafinist
.
📌تو مجلس امام حسین علیه السلام هم، بله!!
مادر خدا بیامرزم یک روز که رفته بودند روضه میگفتند که دیدم دختر صاحب خونه با حالت گریه اومد و بعد مراسم داشت به مادرش میگفت باردارم، در حالیکه بچه اولش ۶ ماهه بوده.
مامانم میگفت همه ی خانم های جمع بهش حمله کردند که وای چه خبرته؟ هولی مگه؟ برو بندازش؟ حتی نشونی و آدرس مرکز سقط و قرص و تجارب سقط شون رو هم با افتخار به دختر ۲۳ ساله میگفتن😔
مامانم میگفتند من با حالت تعجب و با لحن تندی بهشون گفتم تو مجلس امام حسین علیه السلام دارید به یکی دستور و آموزش نحوه ی قتل میدید؟!!
میگفت با اون دختر کلی صحبت کردم که خود منم بچه هام شیره ب شیره هستن. اولش سخته ولی بزرگ بشن عالیه و خلاصه بعد کلی صحبت اون دختر رو منصرف کرده بود.
اون دختر خانم ماشاالله الان ۳ تا بچه داره و همیشه میگه مامان شما این بچه من رو از مرگ حتمی نجات داد و این فقط یک نمونه از شجاعت مادرم بود که در جمعی که همه ساز مخالف میزدند یک تنه می ایستاد و حرف خدا رو بازگو میکرد.
چندین مورد دیگه هم تو اقوام بودند که با صحبت های مادرم، طرف از سقط بچه اش منصرف شد حتی قرص هم خریده بود ولی مامانم منصرفش کرد. گاهی ساعت ها تلفنی یا حضوری باهاشون حرف میزد.
الان مامانم نیست ولی اون فرشته های کوچولو هستند و نفس خانواده هاشونن.
اونقدرم شیرینند😍😊
تو این جمع ها حتما اعتراض کنیم و حداقل کار اینه که جمع رو به نشونه اعتراض ترک کنیم. همین کارهای کوچیک اثرات بزرگ داره 👌
شادی روح همه مادران آسمانی هم صلوات🌹
👈 زندگی بخش باشیم که ابد در پیش داریم.
#فرزندآوری
#حرف_مردم
#بارداری_خداخواسته
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
#من_قاتل_نیستم
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
https://eitaa.com/dotakafinist
https://eitaa.com/dotakafinist
5.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استاد_عباسی_ولدی
🚨 کُشتاری دردناک در ایران...
⚠️از شروع طوفان الاقصی تا به امروز، ده برابر کشته های غزه، جنین های بیگناه در ایران به قتل رسیده اند.
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
#من_قاتل_نیستم
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
https://eitaa.com/dotakafinist
https://eitaa.com/dotakafinist