eitaa logo
دوتا کافی نیست
51.9هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
31 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁 خدا رحمت کند مادرم را. یکی از راههای تربیتی وی این بود که هرگاه از ما خلافی میدید، دیگر کار به ما نمیداد و نمیگذاشت در خانه کار کنیم؛ 🍁 یعنی ظرف شستن و دوخت و دوز و مانند آنها را از ما سلب میکرد و از این طریق کار را پیش ما ارزشمند میساخت. 🍁 امروزه بسیاری از ما دقیقاً بالعکس عمل میکنیم؛ یعنی وقتی بچه خلافی کرد او را به کار وا میداریم یا اگر اذیت کرد، کار او را دو برابر میکنیم. 🍁 در نتیجه، چنین بچه ای کار را تنبیه تلقی میکند، در حالیکه ما بیکاری را به عنوان تنبیه تلقی می کردیم. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
📌فرصت های از دست رفته... خیلی وقت بود که من و همسرم تصمیم گرفته بودیم بچه دوم رو داشته باشیم، بچه اول ما پسر ۷ ساله هست و این رو بگم که من خودم معتقد بودم که فاصله سنی بچه ها باید کم باشه اما بعد از دوسالگی پسرم مدام من و همسرم به دنبال این بودیم تا شرایط زندگی از جهات مختلف در حد خوب باشه بعد اقدام به بچه دار شدن بکنیم. بعد از گذشت حدود ۵ سال متوجه شدیم شرایط هر روز به نحوی هست و چه بسا فرصت ها از دست میره و اینکه همه چیز در حد خوب یا عالی باشه، معلوم نیست کی اتفاق بیفته متوسل به امام مهربانی امام رضا علیه السلام شدیم و خواستیم تا به ما کمک کنن که خدا رو شکر خواسته ما رو اجابت کردن و الان یک پسر ۱۱ ماهه به اسم علیرضا داریم. دوران بارداری پر فراز و نشیبی داشتم از فشار خون بارداری و دوران کرونا و ....هر بار که کم انرژی میشدم کانال شما رو باز میکردم و مطالب دوستان رو مطالعه میکردم و روحیه میگرفتم و با خودم میگفتم انشالله منم بچه ام در کنارم باشه و براتون بنویسم. خواستم به دوستان بگم اگه منتظر این هستن که همه شرایط جور بشه و آماده بشه تا بچه دار بشن، کار خیلی اشتباهی هست و این فقط از دست دادن فرصت هاست. ازتون میخوام برامون دعا کنید که خدا یه دختر خوب هم بهمون عنایت کنه🙋 التماس دعا از همه 🌺 انشالله که عاقبت بخیر باشیم. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✨امام حسن عسکری علیه السلام «هیچ بلایی نیست مگر این که در آن، از طرف خدا نعمتی است.» 📚تحف العقول،ص ۵۲۰ 🏴 شهادت مظلومانه امام حسن عسکری علیه السلام را خدمت امام زمان(عج) و تمامی شیعیان تسلیت عرض می کنیم. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
‏مستاجر قبل از بازدید با ترس و لرز گفت حاج‌آقا من ۳ تا بچه دارم، ۵ نفریم مشکلی نیس؟ بابا گفت اگر پسندیدی بهت تخفیف میدم در قرارداد هم قید می کنیم اگر به بچه‌ها اضافه شد، ۲۰ درصد اجاره کم میشه و یکسال تمدید کسی میخواست ازش تشکر کنه میگفت یه صلوات برای امام و سلامتی آقا بفرست. ‏ کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
سلام من خواستم تجربه خودمو بگم و به دوستان یادآوری کنم که دنیا همیشه طبق برنامه ریزی های ما پیش نمیره... من همیشه دوست داشتم سه تا بچه داشته باشم اولی رو چهار سال بعد از ازدواج به دنیا آوردم (بخاطر دانشگاهم) که خیلی خیلی پشیمونم از این تصمیمی که گرفتم. برای بچه دوم اوایل مشتاق بودم ولی همسرم مخالفت می کردن و می گفتن زوده، بچه مون گناه داره اگه خواهر و برادر براش بیاریم، نمی تونیم بهش توجه لازم رو داشته باشیم. خلاصه بعد از چند سال، بخاطر اینکه دیگه پشتمون باد خورد، بیخیال بچه شدیم تا اینکه ناخواسته باردار شدم، خیلی ناراحت بودم. بالاخره دومی دنیا اومد و شد تمام هستی من، شور زندگی به من داد، انقدر از اومدنش خوشحال بودم که هزاران بار استغفار کردم بخاطر ناراحتیم موقع بارداری... کوچولوی من یکسال و نیمه شد و منتظر بودم که دو ساله بشه و سومی رو باردار بشم چون واقعا از فاصله هفت ساله بچه هام پشیمون بودم اما همسرم بیمار شدن و مجبور به شیمی درمانی، همین شیمی درمانی باعث عقیم شدن ایشون شد و حسرت مادر شدن دوباره به دل من موند... خواستم به همراهان کانال تون بگم تا دیر نشده و سلامتید به خاطر درس و دانشگاه و کار این فرصت رو از خودتون و بچه هاتون نگیرید، هیچی توی دنیا به اندازه ی خانواده برای آدم پشت گرمی و دلخوشی نیست.... برای شفای بیماران هم دعا بفرمایید. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
" بحث به‌اصطلاح اُنس بچّه‌ها با فضای مجازی، محسّناتی دارد، عیوبی هم دارد. یکی از عیوبش این است که گفتم؛ یکی از عیوبش شدن بچّه‌ها در خانه است؛ وقتی که با این تبلت و مانند اینها آشنا شدند، میروند سرگرم آن کار میشوند و از و خانواده در واقع بتدریج دور میشوند. باید به اینها توجّه کنید و مراقبت کنید...." ۹۹/۰۶/۱۱ کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
❌تصورات غلط را کنار بگذاریم. ⚠️رهبر انقلاب: بلاشک یکی از چیزهایی که باروری را محدود میکند، بالا رفتن سن ازدواج است؛ چرا سن ازدواج در کشور ما بالا رفته؟! ✅ مگر جوان هفده ساله، هجده ساله، نوزده ساله، احتیاج ندارد به اطفاء نیاز جنسی و غریزه‌ی جنسی؟! 💢 از آن‌طرف میگویند که اینها خانه و شغل و درآمد ندارند؛ ما نباید تصور بکنیم که حتماً بایستی یک نفری خانه‌ی مِلکی و شغل درآمدداری داشته باشد، بعد ازدواج بکند؛ نه ✨ اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه. این قرآن است که‌ با ما دارد این‌جور حرف میزند. ۱۳۹۲/۰۸/۰۸ کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
بیشترین چیزی که تو عصبانیت به دست می‌یاد، خالی شدن عقده‌ها به بدترین شکل ممکنه و کمی هم ترسیدن اطرافیان که اونم موقّت و مقطعیه.❌ ✅ باید همّتمون رو زیاد کنیم و نگاهمون رو به بالا بدوزیم تا به این نتایج اندک و پست، قانع نشیم. انسانِ بلند همّت به نتایجِ کم، راضی نمی‌شه. زحمتی که هر آدمی به خودش می‌ده، به اندازۀ مقصدیه که برا زندگیش تعیین کرده.💪 🍃🍃بگو از پنجرۀ دنیا، کجا را به تماشا نشسته‌ای؟ قلّه؟ کوه پایه؟ درّه؟ کجا را؟ برای رفتن به درّه، همین که کاری نکنی، کافی است. برای رسیدن به کوه پایه، زحمت چندانی لازم نیست؛ امّا اگر به فتح قلّه می‌اندیشی، باید از هر فرصتی جایِ پایی بسازی برای بالا رفتن. راستی یادت باشد، تو فقط برای رسیدن به قلّه ساخته شده‌ای، به کمتر از قلّه راضی نشو.🍃🍃 ✅ یاد خدا در موقع غضب، بهترین عامل برا از بین بردن اونه. مقصود از یاد خدا اینه که خدا رو توی دلمون یاد کنیم و به خاطر جلب رضایت خدا، خشمِ خودمون رو کنترل کنیم.😇 ⚠️سعی کنید تا چند دقیقه پس از عصبانیت، حرف نزنید و سکوت کنید. با طرف مقابلتون هم بحث نکنید؛ چون در موقع خشم، نوع فهم و منطق شما و دلایلی که شما رو قانع می‌کنه، متفاوت از حالت عادیه.🤫 🔹تغییر حالت به ما کمک می‌کنه تا بر خشم‌مون غلبه کنیم. مثلاً اگه نشستیم، بایستیم و اگه ایستادیم، بشینیم تا آتش غضبمون خاموش بشه.👌 📚تا ساحل آرامش @abbasivaladi کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«همدم امروز، یاور فردا» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
📌درد لاعلاج.... ما یه خانواده شش نفره ایم دوتا برادر، دوتا خواهر😉البته پدرومادم کم جمعیت بودن مادرم تک فرزند😔 پدرم فقط یه برادر دار🙁 من خودم به چشم معایب تک فرزندی و جمعیت کم رو دیدم و هر چهارتامون خیلی رنج کشیدیم سر این موضوع😔 با اینکه خواست خدا بوده این کم جمعیتی ولی تو روزایی که همه دوستامون چندتا خاله و عمه و عمو و دایی داشتن ما فقط پدرمادرمونو داشتیم... چه شبهای عیدی که تنها بودیم. چه سیزده بدرهایی که خودمون شش نفر گذروندیم و هیچ کدوممون ناراحتیی که تو دلمون بودو تو صورتمون داد میزد رو به روی هم نمی آوردیم 😥 همه و همه گذشت و من هجده سالم شد، دختر اول خانواده بودم با یه پشتکار اساسی برا ادامه تحصیل😉کم کم ضمضمه خواستگارا تو خونه پیچید و من میگفتم اصلا🙄 ولی وقتی همسرم اومدن دیدم شرایط اولیه برای همراهی زندگیم رو دارن، تصمیم گرفتم خانوادمو گسترش بدم😁 تو چهره پدرومادرم آرزوی داشتن یه شخص جدید تو خانواده موج میزد، بعد از ازدواج من و ورود عضو جدید، خانواده مون رنگ و بوی دیگه ای به خودش گرفت... چقد شور و نشاط به خونه مون وارد شد وکلی بگو بخندهایی با عطروبوی جدید😉 دوستان مجازی من تک فرزندی و کم فرزند داری واقعا عواقب تلخی برای یک عمر خودمون و بچه هامون داره.‌ سختی هایی که منو برادرا وخواهرم به چشم خودمون دیدیم و لمس کردیم و ضربه خوردیم😔 الان پدرومادر من هم عروس دارن، هم دوتا داماد هم چهارتا نوه🤩 ما تازه داریم مزه زندگی و دورهمی رو میفهمیم.. دوست دارم جار بزنم به پدرمادرا التماس کنم بچه کم داشتن کلاس نیست، درد بزرگ لاعلاجه. خواهش میکنم به نسل تون ضربه روحی جبران نشدنی نزنید.. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ از همون روزهای اول بارداری، خیر و نعمت فراوان وارد زندگی مون شد. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
دوتا کافی نیست
#علیرضا_لاور 💥 فقط پدر و مادر ها ببینند. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
حدود ۱۰ سال پیش که برادرم سالهای اول دانشگاه بود، من متوجه شدم که برادرم به خاطر تنهایی مفرط و نداشتن دوست و برادر و یا پدر و مادر همزبان شدیدا نیاز به یک مانوس داره. مخصوصا حضور در دانشگاهی که اکثرا در کلاسشون دختر بودند و دخترانی جلب نظر کننده و برادر من هم تک پسر خانواده، این تنهایی رو بیشتر نمود می داد. من کم کم متوجه شدم احتمال به خطا رفتن برادرم (با اینکه تمایلات مذهبی داشت) به شدت وجود داره. با اینکه خجالت میکشیدم، با وجود کوچکتر بودن در خانواده ام، بهشون گفتم که پسرشون گناه داره یه فکری براش بکنید قبل از اینکه دیر بشه... مادرم میگفتن من نمیتونم کاری کنم به پدرت بگو مسئولیتش با پدره. پدرم میگفتن باشه هر وقت رفت سر کار و پول در آورد، الان بریم خواستگاری همه میپرسند اول کارش چیه، خونه اش کجاست، بریم خواستگاری خودمونو سبک میکنیم. بعدشم من ۲۸ سالگی ازدواج کردم، اونم خودشو نگه داره... (البته اون موقع بخاطر موقعیت اجتماعی خانوادگی مون مطمئنم کسانی بودند که حاضر باشند حتی با وجود شاغل نبودن برادرم، دخترشون عروسشون ما باشه.) خلاصه اونها بهانه میکردند و مدام عقب می افتاد. تا کم کم برادر من تمام انگیزه اش از درس و تلاش رفت زیر سوال و کارشناسی ۴ ساله رو ۷_۸ ساله تمام کرد... بماند که این وسط رابطه های پیامکی و غیر جدی هم با دختران داشت و به گناه افتاده بود. الان دیگه خانواده ام بخاطر وضیعت به ظاهر بد برادرم هم نمیتونستند براش قدمی بر دارند. (چون شاغل نبودن یه جوان ۲۰ ساله شاید قابل قبول باشه ولی همه از جوان ۲۷ ساله انتظارات فراوانی دارند) و خودش هم اعتماد به نفس برای رسیدن به استقلال رو از دست داده بود. و بعد هم کار رسید به رابطه بسیار عاطفی با یک دختر که آینده ازدواج از همه طرف برای هر دوشون زیر سوال بود و کسی راضی به این وصلت نبود. ۲ سال هم این رابطه عاطفی با همه مشکلاتش ادامه داشت... حتی وقتی برادرم سر کار هم رفت و شرط پدرم برای داشتن درآمد برآورده شد، الان دیگه اون آدم با انگیزه ای نبود و نه سر کاری مداوم میموند و نه حقوقشاشو در راه درست مصرف میکرد و به ولخرجی افتاده بود... بعد از چند سال سخت پر از بحث و دعوا و گریه و نذر و....برای همه خانواده، بلاخره فرجی شد و برادرم خودشو پیدا کرد. شرایطشو سروسامان داد و با فردی مناسب ازدواج کرد و همه چیز تقریبا رو به راه شده... خدارو شکر... ولی می مونه اون چند سالی که بخاطر تنهایی مفرط و نداشتن نقطه تلاش برای کار، از عمر برادرم هدر رفت... چند سالی که زندگی همه خانواده با دعوا و سردی گذشت... هر چه فکر میکنم این اتفاقات اکثرش بخاطر اینه که بزرگتر هایی هستند که بلد نبودند با بچه هاشون رفیق و مانوس باشند. بزرگتر هایی که جوانهای الان رو با نسل خودشون مقایسه میکردند و نمیدونستند بچه هاشون تو چه جامعه ای دارند قرار میگیرند... بزرگترهایی که حاضر نشدند به موقع کمی خرج کنند تا جوانشون به خطر ایمان و اخلاق نیفته، ولی دست روزگار باعث شد چندین برابر از آبرو و مال و آسایش خرج کنند تا جوانشون به راه بیاد... ای کاش اگر والدین نمیتونن با بچه هاشون رابطه عاطفی بگیرند، حداقل وظیفه به حق فرزند رو که فراهم کردن شرایط ازدواج هست رو براشون محقق میکردند تا حداقل خودشون بعدها دچار سختی ها و عواقب سستی هاشون نشن... خدا درجه شهید حسین همدانی رو بالاتر ببره. خانومشون میگفتن (نقل مضمون از کتاب خداحافظ سالار): "یک روز بهم گفتن نظرت چیه برای پسرمون آستین بالا بزنیم؟" گفتم: "آخه خودش هنوز چیزی به زبان نیاورده." گفتن: "قبل از اینکه به زبان بیاره باید براش کاری کرد..." کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ دوتا کافی نیست... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
❌ ما سخت در اشتباهیم که فکر می‌کنیم احساس خوش‌بختی رو می‌‌شه با پول و مادّیات به همسر منتقل کرد. ✅بهترین راه انتقال احساس خوش‌بختی به همسر، خوش‌اخلاقیه. پس کسایی که ثروتی ندارن تا با اون برای همسرشون امکانات رفاهی فراهم کنن، ناراحت نباشن.😉 💯اخلاق خوب، خودش ثروت بزرگیه. البتّه خدا هم وعده داده که رزق و روزی کسایی رو که خوش اخلاقن زیاد می‌کنه و روزی بداخلاقا رو تنگ می‌کنه.😃 ✳️ اگر می‌خوایم همسرمون رو رفیق راه خودمون کنیم، باید قبل از اون با اخلاق خوش، همراه بشیم. ⭕️ بدون اخلاقِ خوش _ که بهترین همراهه _‌ نمی‌تونیم دیگران رو با خودمون همراه کنیم. افراد خونواده از آدم بداخلاق، بیزار و فراری‌ان و حاضر نیستن با او رابطۀ دوستانه برقرار کنن.😵 📛 دوستای آدم بداخلاق هم به دشمنای اون تبدیل می‌شن. این فقط اطرافیان انسان بداخلاق نیستن که از او فراری‌‌ان، بلکه خودش هم از دست خودش در تنگناست و زندگیش همیشه در حزن و اندوهه.😔 ‼️ خدا هم رابطۀ خوبی با انسان بداخلاق نداره. عبادتای انسان بداخلاق، هر اندازه هم که زیاد باشه، مورد رضای خدا نیست.🤯 📚تا ساحل آرامش @abbasivaladi کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✨ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: «حَقُّ الوَلَدِ عَلى والِدِهِ... اَن يَستَفرِهَ اُمَّهُ ؛ حق فرزند بر پدر اين است كه مادر او را گرامى بدارد.» 📚كافى، ج ۶، ص ۴۸ ✅ بخش بزرگی از یک پدر خوب بودن، همسر خوب بودن است. هنگامی که یک مرد، انرژی مثبتی به همسر خود منتقل کند، همسرش نیز این انرژی را به فرزندان منتقل خواهد کرد. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ پدر، باید دریا باشد! پدر وقتی خوش‌اخلاق و با تحمّل و با حوصله باشد؛ بچه با شخصیت می‌شود. حوصله پدر، حوضی است که بچه در آن رشد می‌کند. بچه، مثل «ماهی» است و حوصله ‌پدر مثل حوض. 🐠 آن پدری که حوصله‌اش زیاد است؛ مثل دریاچه است و بچّه تا حدِّ ماهی‌های دریاچه رشد می‌کند و بزرگ می‌شود. 🐟 پدری که از این هم با حوصله‌تر است، مثل یک دریاست. بچّه مثل ماهی در دریا به اندازه نهنگ قدرت و جرأت پیدا می‌کند. 🐋 شما ببینید حسین‌بن‌علی علیه السلام فرزند دریاست. در دریایِ حوصله پدرش و جدّش رشد کرده است، از این جهت است که یک شخصیّت زنده بزرگ است. 🌊 کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
🍃خوش‌خُلقی، سرمایۀ بی‌هزینه‌ایه که با بودنش زندگی، آرومه و در نبودش پُر از تنش و تلخی.😊 ✅احساس رضایت از زندگی، وابستگی زیادی به خوش‌اخلاقی زن و شوهر داره. با وجود اخلاق خوش، اُنس زن و شوهر،هر روز بیشتر می‌شه. یکی از نشونه‌های خونواده‌ای که مورد عنایت خاصّ خداوند قرار گرفته‌، همین خوش‌اخلاقیه.😍 💎دربارۀ قدر و قیمت خوش‌اخلاقی، همین بس که یکی از اصلی‌ترین ملاک‌ها برای سنجشِ کمال و نقص ایمانه.😌 🍃مؤمن، ملایم و خوش اخلاقه و البتّه اوّلین عرصۀ بروز ملایمت و خوش‌اخلاقی هم، محیط خونه‌ست.☺️ ⬅️اگه به نامۀ عمل مؤمن نگاه کنید، اوّلین چیزی که می‌بینید، خوش‌اخلاقیه. به قدری این صفت در دینداری انسان نقش مهمی داره که اون رو نصف دین میدونن. انسان خوش‌اخلاق، مثل کسی می‌مونه که روزها رو روزه بگیره و شب‌‌ها رو عبادت کنه.😇 ‼️کسی که با عوامل مخالف میل خودش مبارزه کنه و اجازه نده این عوامل، اون رو عصبانی کنن، مثل کسی می‌مونه که شمشیر به دست گرفته و روز و شب با دشمنای خدا می‌جنگه؛ امّا وای بر بداخلاق که خودش رو از خیر دنیا و آخرت، محروم کرده!‌😱 📚تا ساحل آرامش @abbasivaladi کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✳️ چه قدر خوبه اگه بتونیم در برابر مسائلی که مطابق میل ما نیست، کنترل خودمون رو از دست ندیم.👏 💯 اگه هدفمون تو زندگی خدا باشه، از هر چیزی که ما رو به خدا می رسونه استقبال می‌کنیم. یکی از عوامل مؤثر برا رسیدن به هدف آفرینش (خدا)، بردباری و فروخوردن خشمه.👌 🌀با این نگاه، ایجاد زمینۀ خشم برای هر آدمی، یه فرصته برای رشد و حتی نشونۀ محبت خدا به ماست که چنین فرصتی رو برای ما فراهم کرده.😌 💟 چه قدر انگیزه بخشه اگه بدونیم خدا، کسایی رو که خشم خودشون رو فرومی خورن، دوست داره.😇 ‼️ مبارزه با خشم کار آسونی نیست؛ اما اگه بدونیم خدا در برابر این کار، اجر شهید می‌ده، از کنار این پاداش نمی‌گذریم.😃 ✅ ما توی مسیر یه زندگی موفق، نیاز به چشیدن طعم معنویت داریم. خدا به خاطر فروخوردن خشم، ایمانی به انسان می‌ده که طعم اون رو تو دلش احساس می‌کنه.😇 📚 تا ساحل آرامش @abbasivaladi کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ فقط تصمیم گرفته بودیم... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۴۷۵ سال ۸۳ در سن ۱۹ سالگی با همسرم آشنا شدیم، کمتر از چهار ماه عقد بودیم، خدارو شکر دوران عقد خوب و بدون اختلافی داشتیم، با اینکه خانواده ی من دوست داشتن مراسم عروسی رو دیرتر بگیریم اما همسرم تونست اونا رو راضی کنن که زودتر مراسم عروسی رو بگیریم، مراسمی کاملا ساده و بدون مخارج زیادی همسرم تازه درسشو تموم کرده بودن و بیکار بودن، جالب اینکه هیچ یک از خانواده هامون شرایط مالی چندان خوبی نداشتن که بتونن کمکمون کنن، یادمه همسرم اوایل میگفتن بخاطر شرایط بد اقتصادی اصلا دوست نداشتم ازدواج کنم، اما وقتی آیه ای که در مورد اینه که ازدواج کنید که خدا خودش روزی دهنده هست رو دیدم به خدا توکل کردم تصمیم به ازدواج گرفتم. یکماه از ازدواجمون می گذشت که یه روز خواهرم تلفنی بهم گفت دیشب خواب دیدم روروئک خریدید😊 چند روز بعدش فهمیدم باردارم، اون موقع همسرم بیکار بود با اینکه خودمون بخاطر دیدن تجربه آشنایان که دیر اقدام به بارداری کرده بودن بندگان خدا سالیان سال هزینه کردن که تونستن بچه دار بشن، خواسته بودیم بچه دار بشیم. نمیدونستم بخاطر بارداریم خوشحال باشم یا نگرانِ بیکاری همسر مهربانم باشم، چقدر اون روزا بخاطر ویار سختم اذیت شدیم، راحت از نگاه همسرم میشد فهمید که چقدر شرمنده ی من میشه آخه بنده خدا خیلی وقتا یه آبمیوه هم نمیتونست تهیه کنن😔 خودمم که اصلا دوست نداشتم خانوادم از مشکلاتمون باخبر بشن واسه همین بدون اینکه بتونم واسه کسی درد دل کنم توی خودم میریختم با اینکه فقط چند ماه بود ولی خیلی دوران سختی بود، همسرم مرد سختی کشیده ای بود ولی من نه تحملم خیلی کم بود 😔 اما با این همه خیلی خیلی امیدوار بودم که حتما خداوند کمکمون میکنه خدارو شکر همون ماههای اول بارداریم، کار خوبی پیدا کردن، کاری که خودمم باورم نمیشد☺️ شش ماهه باردار بودم که صاحب خونه اومد گفت خونه رو احتیاج دارن 😳 درست بود که همسرم سرکار رفته بودن ولی اصلا نه پول پیش داشتیم نه میتونستیم اجاره ی سنگین پرداخت کنیم، خلاصه بعد از چند روز یه خونه اجاره کردیم که نه آب گرم داشت نه کولری که تابستونه خنک بشیم😒 خداروشکر ماه پنجمم تقریبا ویار وحشتناکم تموم شد حالم خیلی بهتر شده بود، بچه چند روز به شب یلدا به دنیا اومد، زایمان تقریبا سختی داشتم یادمه تو بیمارستان به مادرم خیلی جدی میگفتم اصلا دیگه بچه نمیارم. با به دنیا اومدن بچه تازه مشکلات شروع شده بود اون سال زمستان سختی بود برف زیادی اومده بود همسرم تازه سر کار رفته بودن بخاطر همین نمیتونستیم پوشک واسه بچه بخریم پارچه میذاشتیم، چقدر بچه گریه می کرد، گوش درد شدیدی داشت مادرم ده روز پیشم بود بعدش من موندمو بچه داری و بی تجربگی و کهنه شستن با آب سرد وسط حیاط، خیلی وقتا بچه تا دیر وقت یکریز گریه میکرد، ساعت دو سه نصف شب تا میخوابید بدو میرفتم کهنه ها رو میشستم کنار یخ بالا اومده پای شیر آب...... خلاصه دوسالی اون خونه بودیم که خدارو شکر تونستیم خونه ی مناسبی اجاره کنیم خونه مون دو خوابه بود، اینقدر خوب بود که خستگی اون دو سالو میتونست از تنم در بیاره😉 👈 ادامه در پست بعدی کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۴۷۵ خدارو شکر زندگی خوبی داشتیم اینکه میگم خوب در حد رفع نیاز خودمون نه شاهانه، از همون اول زندگی همسرم با هزینه های بی مورد موافق نبود، خیلی زود تونست من رو هم با خودشون همراه کنن ، پدرم همیشه وقتی بچه هاش گلایه داشتن از زندگی میگفتن اگه توقعتون رو کم کنید همه چیز درست میشه میگفت همینجوری که نمیمونه 👌همسرم اهل تفریح بودن با موتور معمولا جمعه ها جاهای مختلف میبردنمون گاهی تو مسیر برگشت بچه خوابش میبرد متکای کوچیکی همراهمون بود روی فرمون موتور میزاشتیم سرشو روش میذاشت با خیال راحت می خوابید😁 باهمسرم خدارو شکر همیشه نظرمون بر این بود که فاصله ی سنی بچه ها کم باشه، بچه ی اولم سه سال و نیمش بود که اقدام کردیم واسه بچه ی دوم، دوماه بعد باردار شدم ، وقتی واسه آزمایش دوران بارداری رفتم مسول آزمایشگاه بچه ی اولمو تو بغلم دید بجای تبریک گفتن، بهم گفت ظلم کردی در حق بچه ی اولت ، واسه من اون موقع که تمام زندگیم حرف و نظر دیگران بود خیلی ناراحت شدم 😔 خدا بهش رحم کرد اطلاعات الان رو نداشتم وگرنه یه جواب خیلی خوب واسشون داشتم😂 خیلی خوشحال بودم احساس آرامش خاصی داشتم چون یکسالی قبل از بارداری دومم با طب سنتی آشنا شده بودیم خدارو شکر دیگه خبری از اون ویار وحشتناک نبود، همسرم خیلی مواظب بود تغذیه ی سالمی داشته باشم، هنوز سونو نرفته بودم یه روز از خواب بیدار شدم میخواستم تشک خواب رو بردارم سنگین بود، دچار مشکل شدم. خیلی نگران شدم با همسرم تماس گرفتم رفتم درمانگاه گفتن باید سونو گرافی بری، وقتی رفتیم سونو گرافی تو مسیر خیلی می ترسیدم وقتی ماشین تکون میخورد دلم میریخت جرات نمیکردم تکون بخورم میگفتم الان بچه سقط میشه😭 سونو رو که دکتر دید گفت خدارو شکر وضعیت بچه خوبه فقط جفتت پایینه باید استراحت کنی، خیلی خوشحال شدیم آخه فهمیدیم که جنسمونم جور شده☺️ اطرافیانمونم خیلی خوشحال شدن به لطف خدا بچه ی دوممون صحیح و سالم به دنیا اومد زایمان راحتی داشتم بر عکس زایمان اولم، مادرم بعد از ده روز رفت وقتی مادرم رفت یک روز تمام گریه کردم😔 اما ایندفعه تجربه ی بچه داری داشتم خیییلی بهتر به بچه میرسیدم ، بهتر بگم باهاش کیف میکردم انگار بیشتر من نیاز به وجودش داشتم تا بچه به محبت مادر😍 خدارو شکر روزای خوبی بود. با اینکه همسرم شغل خوب و راحتی داشت، ولی هر چند وقت یکبار به فکر عوض کردن شغلش میفتادیم، آخه ما اعتقاد داشتیم کاری که آدم انجام میده باید هر چقدر میتونی منفعت بیشتری به مردم برسونی، هفت سال بود که شغلش همین بود، درآمدش به نسبت خوب بود، شریک خیلی خوب و مومنی داشتیم، وقت اذان باهم واسه نماز به مسجد میرفتن، وقتی میومدن مشتریاشون صف کشیده بودن تا از مسجد بیان، با این همه شغلشون جوری بود که بیشتر از اینکه سودی برسونه، وقت مردم رو تلف میکرد، با اینکه درآمدش شرعی بود ولی دوست داشتیم خدا کمکمون کنه یه کار دیگه ای انجام بدیم، بالاخره یه دفعه همسرم رفتن از زیارت آقا امام رضا( ع) برگشتن تصمیم گرفتیم که به آقا متوسل بشیم که بتونیم دل از این کار بکنیم، همین جورم شد تو مدت چند ماه موفق شدیم دل از شغلی که خیلیا آرزوشو داشتن، بکنیم یعنی در واقع بخاطر خدا و توسل تونستیم که بر خدا توکل کنیم. ادامه دارد. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۴۷۵ وقتی پدر و مادرمون فهمیدن همسرم اون کار رو رها کرده، خیلی ناراحت شدن، کلی بهمون غر زدن😔☺️ وقتی کسی از دلیلش میپرسید سعی میکردم سکوت کنم یا بگم همسرم شغلشو دوست نداشت بخاطر همین خانواده من فکر میکردن مقصر همسرم هست، خانواده ی همسرم فکر میکردن مقصر منم😉 خلاصه چند ماهی طول کشید تا همسرم تونستن کار جدیدی رو جور کنن تو این مدت کلی حرف و حدیث پشت سرمون بود که اینا چرا این کارو کردن🤔🤔🤔😊 دوسال قبل از بیکار شدن همسرم زمین خریدیم وام مسکن گرفتیم هر چقدرم پس انداز داشتیم روش گذاشتیم خونه ساختیم بهمین خاطر پس انداز خیلی کمی داشتیم واسه روزای بیکاری، من که همه چیزم حرف و نگاه دیگران بود اون سال عید واسه فرار از غر غر بزرگترا سعی کردیم همون پس انداز کم رو هم خرج سر و لباس کنیم که فکر نکنن پول نداریم😒😉 خلاصه ما موندیم و یارانه ای که میدادن😅 از بخت ما عروسی داداشمم بود، به سختی تونستیم یه لباس واسه دخترم جور کنیم😍 یک ماهی بعد از عید خدارو شکر شغل خوبی خدا نصیبمون کرد که تقریبا هر روز افراد مختلفی دعامون میکنن😍 بچه ی دوممون سه ساله بود بین آوردن بچه ی سوم تردید داشتیم که بیاریم یانه، حالا اگه بخوایم بیاریم چند سال دیگه، که فهمیدیم خدا پیشاپیش برنامشو چیده خودش هدیه داده😁 وقتی فهمیدم نمیدونستم ناراحت باشم یا خوشحال فقط میدونستم استرس عجیبی گرفته بودم، حالا خودمون هیچی به دیگران که همش میگن دیگه جنستون جوره بستونه، نیارید دیگه☺️ چجوری بفهمونیم خدا خواسته 🙈😄 موقع نماز رفتم سر سجاده خیلی دلم گرفته بود گریم گرفت😭 گفتم خدایا راضیم حالا که دادی لیاقت مادر خوب بودن رو هم بهم بده 🤲 سعی کردیم تا وقتی که لو نرفتیم به کسی چیزی نگیم😉 ماه رمضان بود خونه ی مادر شوهرم بودیم که بچه ها گفتن مامانم روزه نمیگیره میگه حالم بد میشه روزه میگیرم😂 همون جا بود که شک کردن گفتن تو محاله روزه نگیری معلومه بارداری، خلاصه کلی نصیحت شنیدیم که بچه خرج داره، الکی نیست، شما فکر بزرگتر شدنشونم بکنید. منم سعی میکردم لبخند بزنم، ولی سعی میکردم بفهمونم خدا روزی رسونه ، یکی از آشناها بهم گفت تو هم کلاه ما سرت رفت بچه زیاد آوردید😳 خیلی ناراحت شدم به همسرم گفتم یکی اینجوری بهم گفته حتی گریه هم کردم😒 فکر نمیکردم همسرم ناراحت بشه اون که همیشه خونسرد بود با دیدن حال خراب من بهم ریخت، گفت بگو ببینم کی بوده تا برم جوابشو بدم😂 زیاد ویار نداشتم ولی از لحاظ جسمی نسبت به بارداری های قبل اذیت میشدم. با همسرم تصمیم گرفته بودیم غربالگری نریم، همسرم میگفتن گیریم که خدایی نکرده بچه ناقصم باشه از لحاظ شرعی که نمیتونیم کاریش کنیم، منم اجازه نمیدم پس چرا بیخودی واسه خودمون استرس درست کنیم. با اینکه دلم لک زده بود واسه دونستن جنسیت بچه، ماه ششم بودم که سونو دادم، همسرم گفتن جنسیت بچه رو نپرسی، میخوام موقع دنیا اومدن بچه، بفهمیم که جذاب باشه 😒😊وقتی رفتم سونو همسرم نتونست بیاد با بچه ها رفتم، بچه ها که تو اون چند ماه همش با هم سر جنسیت بچه شرط میذاشتن، دخترم میگفت دختره، پسرم میگفت پسره، با هیجان تمام پشت در نشسته بودن که بفهمن جنسیت چیه؟ انگار نه انگار واسه سلامتی بچه اومده بودیم سونو😁 موقع انجام دادن سونو بهم گفتن خدارو شکر همه چیز بچه خوبه. وقتی خیالم راحت شد طاقت نیاوردم گفتم جنسیت بچه چیه؟ گفتن پسره، از اتاق که بیرون اومدم سریع پرسیدن بچه چیه؟ دلم واسه دخترم سوخت گفتم بابایی گفتن جنسیت رو نپرسم، فکر میکردم اینجوری دروغ هم نگفتم، دخترم گفت من از اینجا تکون نمیخورم تا بری بپرسی بیای ببینم چیه 😁دیگه کاری از دستم بر نمیومد الکی رفتم پشت در و برگشتم اومدم گفتم بچه پسره، اصلا فکر نمیکردم دخترم اینقدر ناراحت بشه، با یه رنگ و روی پریده، سرشو پایین انداخت گفت اشکالی نداره، هنوزم که یادش میفتم دلم میگیره از داداشش شکست خورده بود حالا هی میگفت بچه های من خاله ندارن😁 ادامه دارد... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1