eitaa logo
دکتر احسان (محمد مهدی رضائی)
233 دنبال‌کننده
214 عکس
154 ویدیو
68 فایل
طلبه حوزه علمیه دکترای زبان و ادبیات عربی - دانشگاه تهران کارشناس ارشد مترجمی زبان عربی - دانشگاه تهران @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">mahdirz@gmail.com مدرس دانشگاه @mazaheb.ac.ir" rel="nofollow" target="_blank">m.rezaee@mazaheb.ac.ir مترجم رسمی قوه قضائیه @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">1378translator@gmail.com ناشر @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">qadah110@gmail.com مدیر کانال: mahdirz1980@
مشاهده در ایتا
دانلود
برداشتی شخصی از حافظ یارم چو قدح به دست گیرد بازار بتان شکست گیرد هر کس که بدید چشم او گفت کو محتسبی که مست گیرد در بحر فتاده‌ام چو ماهی تا یار مرا به شست گیرد در پاش فتاده‌ام به زاری آیا بود آن که دست گیرد خرم دل آن که همچو حافظ جامی ز می الست گیرد خداوند وقتی خود را به یاد انسان می‌اندازد، قدحِ شرابِ ذکر را به دست گرفته است و به بندهٔ خود تعارف می‌کند. یاد خدا که بیاید و انسان زیرک آن را بگیرد و به آن مشغول شود، جرعه جرعه بنوشد تا به حدّ مستی برسد؛ و چون مستی یاد خدا دل را فراگرفت، غیر او موقّتاً از دل محو و فراموش می‌شود. و اگر به توفیق خداوند این جرعه نوشیِ ذکر دوام داشته باشد، به مستی دائمی می‌رسد، ان شاء الله. از امیر مؤمنان علیه السلام روایت است: «الذِّكْرُ لَيْسَ مِنْ مَرَاسِمِ اللِّسَانِ وَ لَا مِنْ مَنَاسِمِ الْفِكْرِ وَ لَكِنَّهُ أَوَّلٌ مِنَ الْمَذْكُورِ وَ ثَانٍ مِنَ‏ الذَّاكِر». (غرر الحکم، شماره 3603) شرح آقا جمال الدين خوانسارى بر غرر الحكم، ج‏2، ص: 135: ( یاد از وظيفه‌‏هاى زبان نیست و نه از مذهب‌هاى فکر، بلکه آغاز آن از سوی یاد کرده است و آنگاه یاد کنند؛ یعنی چنین نیست که ذکر وظیفه زبان باشد، یعنی اصلاً زبان محلّ ذکر نیست؛ و نه اينکه از مذهب‌هاى فکر و اندیشه باشد؛ بلکه حق تعالی است که باید توفیق این معنا را بدهد و اسباب آن را از برای ذاکر مهيّا سازد، و آنگاه ياد كننده است که آن را درمی‌یابد و دنبال می‌کند) بُت: هرآنچه غیر خدا، دل را مشغول دارد؛ پس بیت اول، ترجمه عبارت «لا اله الا الله» است. بحر: دریای یاد، معرفت و محبت خداوند آن که دست گیرد: در مرحله اول پیامبر (ص) و ائمه (ع) و در مرحله بعد و در طول معصومان: اولیاء خدا هستند @dr_ehsan1980
دکتر احسان (محمد مهدی رضائی)
#مکالمه‌ـ‌عربی @dr_ehsan1980
معرفی کتاب خودآموز تصويری مکالمه زبان عربی: روش زبان آموزي «نصرت» منبعي مبتني بر تئوري‌هاي علمي زبان‌آموزي است که براي مبتديان و حتّی افرادي که در علوم صرف و نحو مراحلی را گذرانده‌اند، مفيد است. بديهی است که هيچ کتاب آموزشی نمي‌تواند جايگزين کافی برای حضور در کلاس يا ديگر فعاليت‌های فراگيری زبان دوم، از جمله حضور زبان‌آموز در کشور اهل آن زبان باشد. بنابراين، نمی‌توان با مطالعه‌ يک کتاب يا حتي شرکت در يک دوره آموزشي به تنهايي انتظار داشت که به درکي کامل و واضح از زبان دوم ـ آنچنان که مردمان اهل آن زبان دارند ـ رسيد. اما پس از همراهي گام‌‌به‌گام با شيوه اين کتاب و گوش دادن به لوح فشرده، تقريباً نيمي از راه طي شده است و بقيه اقدامات، به‌عنوان مکمّل خواهد بود. کتاب با مقدمه‌ای مختصر درباره ويژگی‌های زبان عربی و مروری گذرا بر قواعد دستوری زبان آغاز می‌شود. بخش آموزشی در سه سطح به شرح زير تقسيم شده است: 1. سطح یک (المستوی الأوّل)، شامل واژگان و اصطلاحات مربوط به: زیرساخت‌های زبان (أساسیات اللغة)، سلام، خوش‌آمدگویی و معرّفی اشخاص (التحیّة والترحیب والتقدیم)، کار و تحصیل (العمل والدراسه) و خرید کردن از بازار (التسوّق). 2. سطح دو (المستوی الثاني)، شامل واژگان، اصطلاحات و جمله‌های مربوط به: سفر (السفر)، گذشته و آینده (الماضي والمستقبل)، روابط دوستانه و روابط اجتماعی (الأصدقاء والحیاة الاجتماعیة)، غذا و تعطیلات (الطعام والعطلة). 3. سطح سه (المستوی الثالث): شامل واژگان، اصطلاحات و جمله‌های مربوط به: خانه و سلامت (المنزل والصحّة)، زندگی و جهان (الحیاة والعالَم)، امور روزمره (شؤون یومیة)، مکان‌ها و رویدادها (الأماکن والأحداث). در لابه‌لای مطالب، برخی ضرب‌المثل‌های رايج فصيح و عاميانه کاربردی گنجانده شده است. خاتمه کتاب شامل توضيح ده گام مؤثر در يادگيری زبان دوم با تمرکز بر يادگيری زبان عربي و اهمّيت گوش دادن در اين فرايند است. پديدآورنده: دکتر محمدمهدی رضائی (احسان) ناشر: زبان‌مهر ؛ تهران، چاپ اول: 1397 چاپ دوم: 1399 @dr_ehsan1980
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
يا قاصداً قبرالنبي بطيبة تَستافُ عَرْفا من نبوة أحمد (اسْتَافهُ : شمَّهُ – العَرْف: رائحة الطِیب) سلّم على ذاك الجناب وقل له هل فاطم حظيت لديك بمرقد؟! كانت لديك أثيرة وصفية فعلام لاندري لها من مشهد (الأَثير: المفضَّل على غيره) فاذا استبدّ بك الوجوم فعرّجن صوب الأحبة في بقيع الغرقد (الوُجُومٌ : صَمْتٌ، سُكُوتٌ يَسُودُهُ قَلَقٌ وَحُزْنٌ / عَرَّجَ الشيءَ: مَيَّلَهُ / الصوب: الجهة) فهناك زين العابدين وعمّه الـ ـحسن الزكي وجعفر كمحمد أقرِئهُمُ عني السلام مُسائلا هل للبتولة جنبكم من مَلحَدِ؟ فاذا وُجمت ولم تفز بإجابة فارمُق الى النجف الشريف اﻷبعد (رمَق الشَّيءَ: نَظر إليه وأتبعه بصره يرقبُه) يُنبئك مَن شهد المصائب كلّها عن قبرفاطمةَ بدون تردّد إنا أضعنا قبرها لنشيده في كلّ قلب طاهرمتودد (أضاعه: جعله مجهولاً مفقوداً / شادَهُ: بَناه) @dr_ehsan1980
فصیح عربی یا لهجه ی عامیانه؟! زبانها در زبان مردم، به سمت آسان شدن و روان شدن حرکت میکنند.. به همین علت است که بسیاری از واژه های سنگین به مرور زمان، در چرخدنده های زبان مردم از بین رفته یا تغییر کرده اند. لهجه ها در هر زبانی همین مسیر را طی میکنند. در زبان عربی هم مثل دیگر زبانها، لهجه ها وجود داشتند اما کاملا غیر رسمی بودند، اما از حدود ۲۰۰ سال گذشته به این طرف، با توطئه ی انگلیس و فرستادن چند مستشرق به مصر، با ترفندهای عجیبی به لهجه ها رسمیت دادند، مثلا یکی از آنها انجیل را به لهجه مصری ترجمه کرد، و هدف از بین بردن اتحاد زبانی میان مردم عرب زبان و فاصله گرفتن از قرآن بود، که البته تا حد زیادی هم موفق شده اند. به هر حال: ۱. از آنجا که لهجه های عامیانه بسیار روان و با تنبلی دستگاه تکلم سازگار هستند، اگر کسی در عامیانه پیش رفت، حتی در مواقع رسمی هم ناخودآگاه زبانش به عامیانه میچرخد. ۲. لهجه ها تمامی ندارند، حتی در لهجه عامیانه عراقی، لهجه مردم کربلا، بصره، نجف و... با هم متفاوت است، مثل فارسی عامیانه.. دریایی است بی ساحل. ۳. اگر شما روی فهم و مکالمه لهجه فصیح تمرکز کنید و در کنار آن، فقط به فهم لهجه ها _ نه به زبان آوردن آنها _ اهتمام داشته باشید، وقتی صحبت میکنید، بعنوان فردی با کلاس و با سواد تلقی میشوید. فقط کافی است که نه تنها واژگان، بلکه آهنگ و آوا را هم عربی ادا کنید، با همان قواعد تجوید. ۴. با لهجه ی فصیح، تمام مهارتهای زبانی (گفتن، شنیدن، خواندن، نوشتن) کاربردی خواهد بود، اما لهجه فقط برای گفتن و شنیدن مفید است. ۵. ما هر چقدر هم که لهجه بیاموزیم، باز هم اهل زبان میفهمند که عرب زبان نیستیم، پس چه بهتر که فصیح بگوییم و عامیانه را در حد فهم کلی یاد بگیریم. ۶. با یک گروه واتساپی و فعالیتهای جزئی از این قبیل نمیتوان زبان دوم آموخت.. باید حالا که نمیتوانیم در محیط عرب زبان زندگی کنیم، تا آنجا که ممکن است باید محیطی تصنعی از زبان دوم برای خود بسازیم، یعنی مصمم باشیم که فقط به عربی بشنویم، به عربی صحبت کنیم، بخوانیم و بنویسیم.. با اهتمام به این شیوه، پس از مدتی، ناخودآگاه به زبان عربی فکر میکنیم، به زبان عربی خواب میبینیم. @dr_ehsan1980
Mahdi.rz: شیخ باقر شریف قرشی نقل کرده است که: مرحوم آیت الله سید محسن حکیم در زمان رواج وبا و طاعون، امام حسین (ع) را در خواب دید؛ امام به او فرمود: از مبتلا شدن به این بیماری می‌ترسی؟ و این دو بیت شعر را برای سید محسن خواند و گفت به شیعیان اعلام کن که همه بخوانند: إنّي أريد أمانا يا ابنَ فاطمة مستمسكاً بيدي مِن طـارق الزمنِ مِن فاطـمٍ وبنيها ثمّ والدِها والمرتضى حيدرٍ أعني أبا الحسنِ (ترجمه: ای فرزند فاطمه، من از بلایای زمانه از تو امان می‌خواهم، در حالی که دست می‌آویزم به ساحت حضرت فاطمه و فرزندانش، و پدرش و حضرت مرتضای حیدر، یعنی ابوالحسن) این دو بیت موقوف المعانی است، یعنی معنای بیت اول، با بیت دوم کامل می‌شود، در حالی که آنچه در فضای مجازی دست به دست می‌شود، فقط بیت اول است، که بدون بیت دوم، معنای ناقصی دارد. برای این مطلب، نقل موثّقی پیدا نشد، و دعای موثّقی نیست که بتوان به آن اعتماد کرد. بهتر است به دعاهای موثق مفاتیح الجنان و ادعیهٔ قرآنی اهتمام داشته باشند. @dr_ehsan1980
الوسم أو علامة المربع (و تنقحر هاشتاج أو هاشتاق) (بالإنجليزية: Hashtag)‏ على أي كلمة تبدأ بالإشارة #، وهي شكل من أشكال الوسم (الوسم: Tag) @dr_ehsan1980
https://samta.samt.ac.ir/content/9247/%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AF%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%82%D8%A7%D8%B1%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%AA-%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D8%A9-%D9%88-%D8%AA%D8%B7%D8%A8%DB%8C%D9%82%DB%8C%D8%A9 الأدب المقارن (دراسات نظریة و تطبیقیة) Comparative Literature (Theoretical and Practical Researches) ناشر: سازمان سمت نویسنده: خلیل پروینی صفحات کتاب : 233 کنگره : ‫PN879‭‬ ‭/ع4‫‭پ4 1391 دیویی : ‫‭‬‭809‭‮‬ سال نشر : 1391 شابک دیجیتال : 978-600-02-0985-8 کد کتاب : 1664
هدایت شده از زبان‌شناسی همگانی
✅ خط‌های الفبایی خط‌های الفبایی خاستگاهِ سامی دارند و احتمالاً اولین الفبا را کنعانی‌ها ابداع کرده‌اند. اما کهن‌ترین سندی که بر وجودِ ترتیبِ نشانه‌های الفبایی به‌شکلِ ابجدیِ امروزی‌ دلالت دارد مربوط به خطِ میخیِ اوگاریتی‌ و متعلق به ۱۵۰۰ پیش از میلاد است. اینکه ابداع‌کنندگانِ این ترتیب در اوگاریت بر چه اساسی چنین برای منظم‌ کردنِ علامت‌ها تصمیم‌گیری کرده‌اند دقیقاً مشخص نیست، اما به‌احتمالِ‌زیاد ساده‌ترین علامت‌ها برای صداهایی به‌کار رفته‌ که کاربردِ بیشتری داشته‌اند. علائمِ اوگاریتی از الفبای کنعانیِ اولیه برگرفته شده‌ و شاملِ ۳۰ نویسه است. پس از خطِ اوگاریتی این ترتیب در خطِ فینیقی، حدوداً ۱۰۵۰ پیش از میلاد، هم وجود داشته و درنهایت خطِ یونانی از خطِ فینیقی اقتباس شده‌است. پ.ن: تصویر گل‌نبشته‌ای‌ست که الفبای اوگاریتی به‌ترتیبِ ابجدی بر آن نوشته شده. این گل‌نبشته متعلق به قرنِ ۱۴ پیش از میلاد است و در موزهٔ ملیِ دمشق، در سوریه، نگهداری می‌شود. توضیحاتِ بیشتر دربارهٔ گل‌نبشته را از اینجا بخوانید. 📚 رابینسون، الف. (۱۳۹۱). تاریخچهٔ پیدایشِ خط و نوشتار. ترجمهٔ یلدا بلارک. تهران: سبزان. 🇮🇷 @linguiran
هدایت شده از زبان‌شناسی همگانی
آوردگاه فوتبال در تسخیر استعاره‌ها.pdf
487.7K
آوردگاه فوتبال در تسخیر استعاره‌ها (قلمروهای مبدا استعاری در گفتمان رسانه‌ای فوتبال) نویسندگان: زبان‌شناسی اجتماعی، ۱۳۹۹ شمارۀ ۴، پیاپی ۱۲، صص ۲۵-۳۸. 🇮🇷 @linguiran
بزرگی در عالم خواب دید که کسی به او می‌گوید: فردا به فلان حمام برو و کار روزانه حمامی را از نزدیک نظاره کن. دو شب این خواب را دید و توجه نکرد ولی فردای شب سوم که خواب دید به آن حمام مراجعه کرد دید حمامی با زحمت زیاد و در هوای گرم از فاصله دور برای گرم کردن آب حمام هیزم می آورد و استراحت را بر خود حرام کرده است. به نزدیک حمامی رفت و گفت: کار بسیار سختی داری، در هوای گرم هیزم ها را از مسافت دوری می آوری و... حمامی گفت: این نیز بگذرد. یکسال گذشت برای بار دوم همان خواب را دید و دو باره به همان حمام مراجعه کرد. دید آن مرد شغلش عوض شده و در داخل حمام از مشتری‌ها پول می‌گیرد. مرد وارد حمام شد و گفت: یک سال پیش که آمدم کار بسیار سختی داشتی ولی اکنون کار راحت تری داری، حمامی گفت: این نیز بگذرد. دو سال بعد هم خواب دید. این بار زودتر به محل حمام رفت ولی مرد حمامی را ندید. وقتی جویا شد گفتند: او دیگر حمامی نیست در بازار تیمچه‌ای (پاساژی) دارد و یکی از معتمدین بزرگ است. به بازار رفت و آن مرد را دید گفت: خدا را شکر که تا چندی پیش حمامی بودی ولی اکنون می‌بینم معتمد بازار و صاحب تیمچه‌ای شده‌ای. حمامی گفت: این نیز بگذرد. مرد تعجب کرد گفت: دوست من، کار و موقعیت خوبی داری چرا بگذرد؟ چندی که گذشت این بار خود به دیدن بازاری رفت ولی او آن جا نبود. مردم گفتند: پادشاه فرد مورد اعتمادی را برای خزانه داری خود می‌خواسته ولی بهتر از این مرد کسی را پیدا نکرد و او در مدتی کم از نزدیکترین وزیر پادشاه شد و چون پادشاه او را امین می‌دانست وصیت کرد که پس از مرگش او را جانشینش قرار دهند. کمی بعد از وصیت، پادشاه فوت کرد اکنون او پادشاه است. مرد به کاخ پادشاهی رفت و از نزدیک شاهد کارهای حمامی قبلی و پادشاه فعلی بود. جلو رفت خود را معرفی کرد و گفت: خدا را شکر که تو را در مقام بلند پادشاهی می‌بینم پادشاه فعلی و حمامی قبلی. گفت: این نیز بگذرد. مرد شگفت زده شد و گفت: از مقام پادشاهی بالاتر چه می‌خواهی که باید بگذرد؟ ولی مرد سفر بعدی که به دربار پادشاهی مراجعه کرد گفتند: پادشاه مرده است ناراحت شد به گورستان رفت تا عرض ادبی کرده باشد. مشاهده کرد بر روی سنگ قبری که در زمان حیاتش آماده نموده حک کرده و نوشته است این نیز بگذرد. هم موسم بهــار طرب خیـز بگــذرد هم فصــل ناملایم پاییــز بگــــذرد گر نا ملایمی به تــو کـرد از قضــا، قدر خود را مساز رنجه که این نیز بگذرد @dr_ehsan1980
هدایت شده از زبان‌شناسی همگانی
تحلیل فرآیندهای گفتمانی.pdf
486.7K
تحلیل فرآیندهای گفتمانی در سورهٔ «قارعه»، با تکیه بر نشانه‌شناسی تنشی دکتر دکتر دکتر 🇮🇷 @linguiran