eitaa logo
محمد فنایی اشکوری
1.5هزار دنبال‌کننده
281 عکس
135 ویدیو
83 فایل
به نام او سلام این فضا فرصتی است برای طرح مباحث و اندیشه های مبتلابه انسان معاصر در حوزه های فلسفه, عرفان, دین و مسایل اجتماعی با رویکرد عقلانی و معنوی. راه های ارتباط: @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Fanaei.ir@gmail.com
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 مقابله و نقد به تنهایی جواب نمی دهد، باید الگوی درست و کارامد ارائه دهیم / ضرورت بازنگری در شیوه های تبلیغ دین 🌐محمد فنائی اشکوری: 🔰برای مواجهه با این تحولات اول باید بدانیم که مقابله و نقد به تنهایی تقریبا هیچ فایده ای ندارد. مهم ارائه درست متاع خودمان است. باید بتوانیم متناسب با شرایط جدید و با ادبیات این جهان، قالبهای جدیدی برای ارائه انتخاب کنیم. اولا سنتها و آموزه های معنوی خودمان را درست تبیین و تدوین کنیم. نقد جریانات مشکلی را حل نمی کند، ارائه الگوی درست مهم است. جنبه های ایجایی را باید تقویت کنیم. در مرحله بعد باید بتوانیم در جامعه خودمان این آموزه ها را عملی کنیم. نگاه های بیرونی تابعی از عملکردهای درونی است. اگر این کار را کردیم می توانیم ما هم یکی از انتخاب ها باشیم، و الا امروز حتی به عنوان یک گزینه هم مطرح نیستیم. عالم دین هم باید دین را درست بشناسد و هم زمانه را که بتواند حقیقتی را که شناخته خوب عرضه کند. ما باید در شیوه های تبلیغ دین بازنگری کنیم. شیوه های عرضه درست محتوا در کنار اموزش دین باید آموخته شود. اتفاقا این بعد، بسیار پیچیده تر و متنوع تر است و در حال تحول است. زبان های خارجی را بسیار باید جدی گرفت. بسیاری از کشیش ها راحت پنج شش زبان بلدند اما ما حتی با عربی که سالهای متمادی بدان اشتغال داریم، خوب آشنا نمی شویم و با هیچ عربی نمی توانیم صحبت کنیم! مهمتر از زبان باید با اندیشه های جدید عمیقا آشنا باشیم. باید بتوانیم محتوای دین را که ثابت و لایتغیر است، در فرمها و شکلهای جدید بازتولید کنیم. البته باید بصیرت تشخیص و تفکیک فرم از محتوا را داشته باشیم. 📍اندیشکده مقصد https://eitaa.com/maghsad_andishkade
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
Lecture on Ayatullah Misbah's project on Islamicisation of social sciences. Presented by: Fanaei Eshkevari مبانی نظری طرح آیت الله مصباح یزدی (ره) در اسلامی سازی علوم انسانی برای جمعی از اساتید دانشگاه های پاکستان 19/4/1402 http://eitaa.com/dreshkevari
کتاب بسط معارف وحیانی از دکتر هادی فنایی اشکوری از سوی انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب منتشر می شود.
ارسالی یکی از دوستان: از حکیمی پرسیدند: ای حکیم تو را چه شده که سالهاست در این کنج، عزلت گزیده ای؟ حکیم در پاسخی حکیمانه فرمودند: چون فقط همین کنج آنتن میده..😄
تحلیل دقیق عزالدین محمود کاشانی از تندخویی و بدزبانی عزالدین محمود کاشانی در کتاب نفیس مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة می¬نویسد: «نفس همواره از کسی که برعکس مراد او بود منزعج گردد و طیش و نفور در او پدیدآید و خواهد که به غیظ و غضب او را از خود دورگرداند و از آن جهت خون دل در ثوران آید. پس اگر مغضوب علیه را فوق خود داند و بر وی امضای غضب نتواند، خون دل از ظاهر بشره روی به¬باطن نهد و در دل جمع گردد و حزن و غم از آن تولدکند و صفرت لون دلیل آن باشد. و اگر او را تحت خود داند و تواند که بر وی غضب براند، خون دل برجوشد و عروق و شرایین از آن منتفخ گردند و اثر حمرت بر روی پدیدآید و به ضرب و شتم و امثال آن ظاهر شود. و اگر او را مقابل خود بیند خون دل متردّد گردد میان انقباض و انبساط و از آن غلّ و غشّ تولد کند. و امثال این عوارض از نفس صوفی دور بود.» سپس می¬گوید: «و اقوال و افعال صوفی همه موزون بود به میزان شرع، هرگز شتم و فحش از دهان وی بیرون نیاید، بلکه آن را عین حدث و خبث داند.» http://eitaa.com/dreshkevari
جوانمردان عرصه علم ...جوانمردی محدود به مجاهدان میدان نبرد نیست؛ همۀ کسانی که مخلصانه و عاشقانه برای خدمت به بشریت می¬کوشند، به¬ویژه دانشمندانی که برای پیشرفت جامعه خالصانه و مجاهدانه بدون چشم¬داشت مادی تلاش علمی می¬کنند از جوانمردان هستند. در اینجا باید از دانشمندان شهیدی یاد کرد که برای پیشرفت کشور ما در فناوری صلح¬آمیز هسته¬ای پیشگام شدند و در این راه بدست استکبار و صهیونیسم به شهادت رسیدند به¬عنوان جوانمردان عرصۀ علم یادکنیم: شهیدان محسن فخری¬زاده، مجید شهریاری، مصطفی احمدی روشن، مسعود علی‌محمدی و داریوش رضایی‌نژاد... http://eitaa.com/dreshkevari
اوج جوانمردی در حماسه سالار شهیدان گفتاری از فنائی اشکوری شجاعت و ایثار و آزادگی که از برجسته¬ترین صفات جوانمردی است در وجود امام حسین (ع) سید الشهداء و سرور آزادگان جهان به جایی رسید که فراتر از آن متصور نیست. می¬توان گفت بزرگترین حماسۀ جوانمردی که تاریخ بشر ثبت کرده حماسۀ سیدالشهداء در عاشوراست. این واقعه از جهات بسیاری از جمله عمق و گسترۀ جوانمردی و پیوندش با معنویت و عرفان بی¬نظیر است و علت نفوذش در دل¬ها نیز همین است. او برای اینکه زیر بار ذلّت بیعت با حاکم ستمگر و فاسدی همچون یزیدبن معاویه نرود همۀ داشته¬هایش را فداکرد. امام حسین از جان گرامی خود و عزیزانش گذشت اما حاضر نشد به عزتش خدشه¬ای وارد شود. او مرگ را بر ننگ بیعت با یزید ترجیح داد؛ چنانکه به ولید والی مدینه فرمود: «مثلی لایبایع مثله»؛ همچو منی با کسی همچون یزید بیعت نخواهد کرد. و در برابر توصیۀ خیرخواهانه برادرش محمد حنفیه، که امام را از مقابله با یزید منع می کرد، فرمود: «یا اخی لو لم یکن فی الدنیا ملجاء و لامأوی لما بایعت یزیدبن معاویة.» برادرم، اگر در همۀ دنیا هیچ پناهگاه و ماوایی نداشته باشم باز هم با یزید بیعت نخواهم کرد. او هراسی از مرگ ندارد تا تسلیم یزید شود. هنگامی که حرّبن یزید ریاحی راه را بر امام می بندد و به امام دربارۀ عاقبت مقاومتش هشدار می¬دهد، می¬فرماید: آیا مرا از مرگ می¬ترسانی؟ من کسی نیستم که از مرگ به هراسم. «فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ علیه‌السلام: أَ فَبِالْمَوْتِ تُخَوِّفُنِی‌؟» امام حسین شهید عزت است. او با شعار "هیهات منا الذلة" و شهادت خود و یارانش و اسارت اهل بیتش، اوج ایثار و آزادگی را به نمایش گذاشت، چنانکه دشمنانش ناجوانمردی را به نهایت رساندند. هنگامی که لشکر دشمن را تشنه یافت به آنها آب داد و حتی حیواناتشان را هم سیراب کرد، اما وقتی نوبت به دشمن رسید: از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا یکی از جلوه¬های جوانمردی او پذیرش توبۀ حربن یزید ریاحی است. حرّ کسی بود که پیشنهادهای امام حسین را برای اجتناب از درگیری نپذیرفت و راه را بر آن حضرت بست و زمینه را برای شهادت امام حسین فراهم کرد و هنگامی از کرده اش پشیمان شد و شرمنده و سرافکنده به سوی امام حسین شتافت که توبه اش سودی برای امام حسین (ع) نداشت؛ اما امام نه تنها توبه اش را پذیرفت، بلکه همچون عزیزی او را در آغوش گرفت و دلداریش داد و در وصفش سخنانی بلند فرمود. طبق نقلی هنگامی که در روز عاشورا ناجوانمردیِ دشمن به اوج رسید خطاب به آنها فرمود: «یا شیعة آل ابی سفیان، اِن لم یکن لکم دین و کنتم لاتخافون المعادَ کونوا احراراً فی دنیاکم.» «ای پیروان آل ابوسفیان، اگر دین ندارید و از معاد نمی‌ترسید، در دنیایتان آزاده باشید» و بهره ای از آزادگی داشته باشید که از صفات جوانمردی است. برترین گذشت و بالاترین مرتبۀ ایثار و جوانمردی بذل جان است که سالار شهیدان در این میدان پیشرو است. چنانکه میبدی مینویسد: «مال در راه دين بر وفق شريعت خرج كردن، كار مؤمنان است. جان در راه مشاهده ي جلال و جمال مولي از روي حقيقت بذل كردن، كار جوانمردان است.» امام حسین در آخرین لحظات و سختترین آنات حیاتش در محضر خداوند عرض میکند: «الهی رضا بقضائک.» این سخن نشان میدهد که او از آنچه پیش آمده راضی است و از نگاه او این رنجها و مصائب برای حفظ آن ارزشهای متعالی و برتر از همۀ آنها قرب به خدا می ارزد. او نباخته و شکست نخورده، بل از این ماجرا سربلند بیرون آمده است. https://eitaa.com/dreshkevari
حکمت حماسۀ عاشورا و آسیب شناسی عزاداری.pdf
270.2K
حکمت حماسۀ عاشورا و آسیب شناسی عزاداری ها در گفت و گو با دکتر محمد فنایی اشکوری https://eitaa.com/dreshkevari
داستان راستان وجه تسمیه عنوان کتاب "داستان راستان" شهید مطهری و ریشه احتمالی آن. شهید مطهری در مقدمه کتاب داستان راستان درباره این عنوان چنین می نویسند: نام این کتاب را به اعتبار اینکه غالب قهرمانان این داستانها کسانی هستند که راست رو و بر صراط مستقیم می باشند و در زبان قرآن کریم «صدّیقین» نامیده شده اند «داستان راستان» گذاشته ایم. البته از آن جهت هم که معمولا طالبان و خوانندگان این گونه داستانها افرادی هستند که می خواهند راست گام بردارند و این کتاب برای آنها و به خاطر آنهاست، ما این داستانها را می توانیم «داستان راستان» بدانیم. گذشته از همه ی اینها، چون این داستانها ساخته ی وهم و خیال نیست، بلکه قضایایی است که در دنیا واقع شده و در متون کتبی که عنایت بوده قضایای حقیقی در آن کتب با کمال صداقت و راستی و امانت ضبط شود ضبط شده و این داستانها «داستانهای راست» است، از این رو مناسب بود که ماده ی «راستی» را در جزء نام این کتاب قرار دهیم. شاید جالب باشد بدانیم عین این عنوان بطور مکرر در ابیات شاهنامه فردوسی آمده است. از باب نمونه: ز من "داستان" خواهی از باستان ز گفتار و کردار آن "راستان" همچنین: یکی نامه دیدم پر از داستان سخنهای آن برمنش راستان و ایضا: چنین داد پاسخ که این داستان شنیدم بسی از لب راستان و نیز: کنون داستان گوی در داستان از آن یک دل و یک زبان راستان همینطور: کهن گشته این نامه باستان ز گفتار و کردار آن راستان قطعا همانطور که شهید مطهری نوشته اند ایشان این عنوان را با تأمل در ماهیت کتاب ابداع کرده و وجه آن را نیز بیان کرده اند و آگاهانه از جایی اقتباس نکرده اند، اما ممکن است به صورت ناخودآگاه از بایگانی حافظه که مستقیم یا غیر مستقیم ریشه در ابیات مزبور داشته برآمده باشد. البته این فقط یک حدس است، چرا که ممکن است کاملا این عنوان بدون هیچ سابقه ذهنی به ذهن ایشان رسیده باشد و بطور اتفاقی هماهنگ با شاهنامه است که گاه از آن تعبیر به توارد می کنند. https://eitaa.com/dreshkevari
عرفان امام حسین(ع) عرفان گوشه‌نشینی نیست/ قیام حسینی(ع) جهان‌شمول است استاد فلسفه و عرفان گفت: دفاع امام از ارزش‌های اسلامی آمیخته با عنصر معنویت است، این دفاع سکولار از ارزش‌های انسانی نیست، به همین دلیل قیام امام بعد عرفانی هم دارد. محمد فنایی اشکوری استاد فلسفه و عرفان درباره اهمیت فلسفه قیام عاشورا و نکاتی که در آن برای ما باقی مانده، به خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس گفت: مهمترین نکته این است که امام حسین برای احیای ارزش‌های انسانی قیام کرد، ارزش‌هایی که امام (ع) برایشان قیام کرد قومی، منطقه‌ای، ملی و حتی مذهبی صرف نبودند. این ارزش‌ها عام و جهان شمول و انسانی هستند به طور مثال عدالت،‌ مبارزه با ظلم و بیدادگری، عزت خواهی و شرافت طلبی، زیر بار ذلت نرفتن و اصلاح جامعه. فنایی اشکوری با تأکید بر اینکه امام حسین (ع) شهید راه انسانیت است و قیام او قیام جهانی است، یادآور شد: اگر جهانیان با قیام امام حسین (ع) و فلسفه او آشنا شوند، به او عشق خواهند ورزید. امام تنها متعلق به شیعیان و مسلمانان نیست، بلکه متعلق به همه انسان‌هاست، چرا که اهداف مقدسش جهان شمول و بشری و حتی فرا تاریخی است. وی اظهار داشت: شکی نیست که امام اهداف و آرمان‌های اسلامی هم داشتند که می‌فرمودند، فلسفه قیام من احیای سنت پیغمبر و امر به معروف و نهی از منکر و اقامه نماز و احکام دین است که اهدافی اسلامی هستند. اما اهداف امام منحصر به آموزه های اختصاصی اسلامی نیست. منافاتی هم در اینجا نیست. بسیاری از ارزش های اسلامی ارزش‌های عام است و اختصاصی به مسلمانان ندارد. فنایی اشکوری در پاسخ به این سؤال که با وجود اینکه افراد مختلفی در طول تاریخ قیام کرده اند، چرا نام و یاد امام حسین (ع) باید اینگونه زنده باقی بماند،‌ گفت: یک دلیلش همین است که گفتیم. ارزش‌هایی که امام برای دفاع از آنها قیام کرد ارزش‌های مربوط به دوره تاریخی و قوم خاصی نیست، بلکه فراتاریخی و فراملی است و هرچه زمان می‌گذرد این ارزش‌ها بیشتر درک می‌شود. امام حسین (ع) صرفاً برای رسیدن به قدرت قیام نکرد که بگوییم دعوای چند شخص برای قدرت بود و یا نزاع قبیله‌ای و ملی بود. این نزاع ادامه نزاع بین حق و باطل در طول تاریخ است. بین کسی است که مدافع حق و ارزش‌های انسانی و کسی است که پایمال کننده این ارزش‌ها است. وی با بیان اینکه دفاع امام از ارزش‌های اسلامی همراه و آمیخته با عنصر معنویت است گفت، دفاع امام دفاع سکولار از ارزش‌های انسانی نیست؛ بلکه دفاع معنوی و روحانی از ارزش‌هاست. به همین دلیل قیام امام (ع) بعد عرفانی نیز دارد که با نام خدا آغاز و به نام او ادامه پیدا می‌کند و با نیایش و دعا در درگاه الهی به پایان می‌رسد و سراسر آکنده از عرفان و معنویتی است که از ابعاد اجتماعی، حیات و زندگی این جهانی جدا نیست. فنایی در پایان اظهار داشت: عرفان امام حسین (ع) عرفان انزوا و گوشه‌نشینی و خلوت‌گزینی نیست، چنانکه سیاست او هم سیاست بدون دیانت و معنویت نیست، بلکه این عناصر با هم آمیخته است و این همان آموزه اصلی اسلام و تشیع است، یعنی کنار هم داشتن معنویت و زندگی دنیوی. https://eitaa.com/dreshkevari
جامعه حسینی باید جامعه ای آزادی خواه، ستم ستیز و عزتمند باشد سؤال: شما در مناسبت های گوناگون درباره بعد معنوی و عرفانی امام حسین سخن گفته اید. به نظر شما آیا نهضت حسینی بعد سیاسی و اجتماعی هم دارد؟ پاسخ: بله. یکی از ابعاد مهم شخصیت امام حسین(ع) و حادثه عاشورا بعد سیاسی و اجتماعی آن است. بحث از این بُعد، خود حکایتی مفصل است که باید مستقلا به آن پرداخته شود، اما اشاره به آن در اینجا ضروری است تا گمان نشود که شخصیت سالار شهیدان و حماسه عظیمش فقط از بعد عرفانی دارای اهمیت است. تفاوت انسان کامل با دیگر انسانهای برجسته تاریخ در این است که انسان کامل یک بعدی و تک ساحتی نیست. انسان کامل فقط یک اندیشمند، یک اصلاحگر، یک قهرمان، یا یک عارف اهل باطن نیست؛ بلکه در همه ابعاد انسانی در کمال است. از این رو یک بعد برجسته حماسه عاشورا بعد سیاسی و اجتماعی آن است. اما بعد عرفانی اساس و باطن آن است. ما نباید تنها امام حسین(ع) را در بعد عرفانی خلاصه کنیم و بعد سیاسی و اجتماعی حرکت آن حضرت(ع) را کمرنگ ببینیم. بُعد عدالتخواهی و آزادگی و عزت طلبی و ظلم ستیزی امام حسین (ع) بسیار برجسته و درخشان است، اما زیربنا و باطن آن، بعد عرفانی حرکت امام حسین (ع) است. این ذوابعاد بودن ویژگی عرفان عاشورایی است که همان عرفان راستین اسلامی است. این عرفان فقط درون گرا، فردی و باطنی نیست، بلکه عرفانی است که در عین درون گرا و فردی و باطنی بودن ابعاد عظیم اجتماعی و سیاسی دارد. عرفانی است که با زندگی و جامعه، با سیاست و تمدن و اصلاح گری و عدالتخواهی و آزادگی ارتباط تنگاتنگ دارد و از آنها جدایی ناپذیر است. امام حسین(ع) برای اصلاح امت، محو ستم و بیداد و استقرار سنت نبوی و عدالت علوی قیام کرد. بنابر این، جامعه حسینی باید جامعه ای معنوی، آزادی خواه، عدالت طلب، ستم ستیز و عزتمند باشد و یاد و بزرگداشت حادثه کربلا باید این ارزشها را در جامعه تقویت کند. امام حسین(ع) برای اصلاح امت، محو ستم و بیداد و استقرار سنت نبوی و عدالت علوی قیام کرد. بنابراین، جامعه حسینی باید جامعه ای معنوی، آزادی خواه، عدالت طلب، ستم ستیز و عزتمند باشد. پیرو امام حسین نه خود اهل ستم و ظلم است، نه زیربار ستم می رود، و نه ستم بر هیچکسی را می پذیرد. به عبارت دیگر او با ستم مخالف است و با ظلم می جنگد و می کوشد مانع تحق ظلم شود، نه از خود، نه برخود و نه بر دیگران؛ نه از سوی فرد، وه از سوی جمع، نه از سوی نهاد؛ نه از افراد عادی، نه از حاکمان و کارگزاران حکومت، نه بر فرد، نه بر افراد، نه بر گروه ها، نه بر جامعه خود، نه بر جوامع دیگر و نه اساسا بر بشریت؛ نه بر خودی، نه بر بیگانه. او بدون تبعیض با هر نوع ظلمی مخالف است. او حتی ظلم بر دشمن خود را نیز نمی پسندد و با آن مقابله می کند. این یکی از شاخصه های انسان تربیت یافته در مکتب عاشورا است. آیا ما که خود را پیرو سالار شهیدان می دانیم و در عزای او سوگواری می کنیم، از این شاخصه بهره ای داریم؟ یاد و بزرگداشت حادثه کربلا و حماسه حسینی باید این ارزشها را در فرد و جامعه تقویت کند. چه خوش سرود خوشدل تهرانی: بزرگ فلسفه قتل شاه دین حسین این است که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است حسین مظهر ازادگی و ازادی است خوشا کسی که چنینش مرام وایین است نه ظلم کن به کسی ونه به زیر ظلم برو که این مرام حسین است ومنطق دین است همین نه گریه بر ان شاه تشنه لب کافیست اگرچه گریه بر الام قلب تسکین است ببین که مقصد عالی وی چه بود ای دوست که درک ان سبب عز وجاه و تمکین است ز خاک مردم ازاده بوی خون اید نشان شیعه و اثار پیروی این است زخون سرخ شهیدان کربلا خوشدل دهان غنچه و دامان لاله رنگین است https://eitaa.com/dreshkevari
🔹امام حسین (ع) در قرآن و سنت برخی مفسرین شیعه بعضی از آیات قرآن را مرتبط با امام حسین دانسته اند. آیا به نظر شما این تفسیر صحیح است؟ پاسخ حضرات معصوم و در رأس آنها رسول الله(ص) خود قرآن ناطق و مجسمند. انسان کامل تجسم عینی قرآن است. از این رو عجیب نیست که آیات قرآن بر آن حضرات تطبیق کند یا در شأن آنها نازل شود. به همین جهت است که ذبح عظیم در آیه «وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ» بر امام حسین(ع) تطبیق شده است. شکی نیست که مصداق برجسته و برترین آن امام حسین(ع) است. همین طور آیۀ کریمۀ «یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ*ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَهً مَّرْضِیَّهً» گرچه خطابش عام است، ولی یک مصداق بارز و آشکار این خطاب امام حسین(ع) است. او بود که عاشقانه با نفس مطمئنه به سوی پروردگارش شتافت در حالی که هم او از قضای الهی راضی بود و هم خدا از او راضی. در سخنان پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین(ع) و دیگر معصومان نیز بیانات زیبایی درباره امام حسین(ع) آمده است که توجه به آن بیانات می تواند ابعادی از شخصیت و جایگاه معنوی امام حسین(ع) را بر ما آشکار کند. پیامبر اکرم (ص) امام حسین(ع) را از خود و خود را از او می داند «حسین منی و أنا من حسین». در بیانی دیگر آمده است: حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است. شهرت این جملات گاهی موجب می شود ما با سرعت از آنها می گذریم و تعمق کافی در آنها نمی کنیم. از این کلمات نباید به آسانی عبور کرد. تأمل در این بیانات می تواند شناخت ما را از امام حسین(ع) تعمیق بخشد. شاه شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان که به مژکان شکند قلب همه صف شکنان با صبا در چمن لاله سحر می گفتم که شهیدان که‌اند این همه خونین کفنان گفت حافظ من و تو محرم این راز نه ایم از می لعل حکایت کن و شیرن دهنان دین‌آن‌لاین به نقل از خبرگزاری مهر ۱۸ آبان ۱۳۹۲. https://eitaa.com/dreshkevari
ظهور عرفان حسینی در واقعه عاشورا عرفان حسینی هم در سخنان امام حسین تجلی دارد هم در رفتار او. عرفان امام حسین(ع) فقط در سخنان او و در مناجات و گفتگو با خدا نمایان نشده است. بهترین جایی که این عرفان تجلی و ظهور عینی پیدا کرده است حادثه عظیم عاشوراست که امام حسین(ع) آفرید. عرفان عاشورایی در اینجا شناخته می شود. بعد عرفانی و الهی وجود امام حسین (ع) در تک تک جملاتی که در سفر از مدینه و مکه به کربلا فرموده و گفتگوهایی که با دشمن و یاران خود داشته آمده است. اما بالاتر از اینها آن چیزی است که در عینیت خارجی و در عمل نشان داده است. بدون توجه به بعد عرفانی شخصیت امام حسین (ع) نمی توان حماسه خونین کربلا را فهمید. اگر کسی به بعد معنوی و عرفانی وجود و شخصیت امام حسین(ع) بی توجه باشد ابدا نمی تواند حقیقت حادثه عاشورا را بفهمد. واقعه کربلا بدون بعد معنوی آن قابل تبیین نیست. روح این حادثه عرفان است. چگونه می توان فهمید که انسانی با خانواده و جمع اندک و محدودی از فرزندان و یاران در مقابل سپاه مجهز و با جمعیت چند ده هزار نفری قرار می گیرد و تسلیم نمی شود و تا آخرین قطره خون خود و یارانش مقاومت می کند و می جنگد و اسارت فرزندان و خانواده اش را می پذیرد؟ این حرکت جز با معرفت الهی و عشق الهی به هیچ شکل دیگری قابل تفسیر معقول نیست؛ یعنی به تنهایی با تحلیل سیاسی و اجتماعی و هیچ رویکرد دیگری نمی توان این حادثه را فهمید. همه اینها وقتی معنا دارد که باطن و روح و جان واقعه عاشورا و شخصیت امام حسین(ع) که همان بعد عرفانی و عشق به خدا و ذوب در خدا بودن و فانی بودن در خداوند است شناخته شود. بدون توجه به این بعد نمی توان این حادثه را درک کرد. حُبی که امام حسین(ع) در مناجات عرفه بیان می کند در حادثه کربلا به نمایش می گذارد و بندگی و دلبردگی را به اوج خود می رساند. توکل به خدا و تسلیم در مقابل اراده و مشیت پروردگار را به زیباترین شکل و در اوج خود در صحنه عاشورا به نمایش گذاشته است. راضی بودن به قضای الهی در عمل امام حسین(ع) و همینطور در سخنانش در آخرین لحظات می درخشد، آنجا که می گوید: «الهی رضی بقضاءک تسلیما لامرک لامعبود سواک». امام حسین(ع) عاشقانه با نفس مطمئنه به سوی پروردگارش شتافت. با توجه به این حقایق است که عرفان شیعی بسیار رنگ حسینی دارد. عرفای شیعه در کنار مدرسه عرفه و عاشورا توجه خاصی به زیارت مرقد امام حسین(ع) و گریه و سوگواری در عزای حضرت اباعبدا… دارند. این زیارت و سوگ خود مدرسه عاشق پروری است که مختص مکتب اهل بیت است. https://eitaa.com/dreshkevari
امام حسین(ع) شهید عشق الهی امام حسین(ع) بنده ای است که عاشق لقای خداست و خدا هم چنین بنده ای را دوست دارد. این حُب دوطرفه است. همان طور که در قرآن هم آمده است «یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ»؛ هم خداوند بندگان شایسته اش را دوست دارد و هم بندگان شایسته خدا را دوست دارند. در حدیثی قدسی نقل شده است که: «هرکس مرا طلب می کند می یابد مرا، و کسیکه مرا یافت می شناسد مرا، و کسی که مرا دوست داشت، عاشقم می شود و کسی که عاشق من می شود، من عاشق او می شوم و کسی که من عاشق او شوم، او را می کشم و کسی که من او را بکشم، خون بهایش بر من واجب است، پس خون بهای او من هستم.» امام حسین(ع) شهید حب خدا و کشته عشق الهی است و خونخواه او خداست. ازاین رو طبق یک تفسیر و برداشت به آن حضرت ثارا… می گویند. این محبت نتیجه و لازمه معرفت است. هرکس معرفتش بیشتر باشد محبتش بیشتر است. و چون خداشناسی اولیای خدا همچون سید الشهدا بسی بیش از دیگران است و قابل مقایسه با خداشناسی دیگران نیست، محبت آنها به خدا نیز در اوج است این درجه از محبت است که آن حماسه و ایثار را می آفریند و برای چنین عاشقی، جانبازی و در خون غلطیدن، عشقبازی با محبوب است و از اینجاست که شهادت احلی من العسل می شود. https://eitaa.com/dreshkevari
هدف و کارکرد اصلی عزاداری بر سید الشهدا چیست؟ هدف و کارکرد اصلی عزاداری بر سید الشهدا و توسل به آن حضرت در فقره زیر از زیارت عاشورا به صورت دعا بیان شده است: اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ. خداوندا زندگی ما را همچون زندگی محمد و خاندانش قرار بده و مرگ ما را همچون مرگ آنان قرار بده. طبق این فقره از دعا در زیارت عاشورا از خدا می خواهیم حسینی زیستن و حسینی مردن را. ویژگی این نحو زندگی و مرگ این است که خدا محور است: زیستن آن گونه که خدا می خواهد و مردن آن گونه که او می پسندد. https://eitaa.com/dreshkevari
انتشار مقاله ای جدید از محمد فنائی اشکوری اخلاق و معنويت در آيين فتوت ماهنامه معرفت، شماره 306، خرداد 1402، ص 21، (ویژه علوم تربیتی) چکيده مقاله آيين جوان‌مردي يا فتوت سنتي ديرپا در فرهنگ ايراني و اسلامي است. هدف اين مقاله که با روش توصيفي ـ تحليلي به بعد اخلاقي و معنوي آيين جوان‌مردي مي‌پردازد، برداشتن گامي در راه احياي سنت جوان‌مردي به‌منظور بسط و تعيمق اخلاق و معنويت است. براي اين منظور برخي از منابع و متون متعلق به آيين فتوت استفاده و بررسي شده و به‌شيوۀ تحليلي اصول و خطوط کلي اخلاق جوان‌مردي استخراج و تبيين شده است. پس از ذکر پيشينۀ جوان‌مردي، ارتباط آن با اسلام، اخلاق و معنويت اسلامي بيان شده است. آنگاه راه‌هاي بسط و گسترش جوان‌مردي در عرصه‌هاي فردي، اجتماعي و جهاني به اختصار ذکر شده است. كليدواژه‌ها: جوان‌مردي، فتوت، اخلاق، معنويت، شجاعت، ايثار، وفا. https://eitaa.com/dreshkevari
آیین جوانمردی، میراث اخلاقی-معنوی فرهنگ ایرانی-اسلامی آیین جوانمردی پیشینه ای بلند در تاریخ ایران و اسلام دارد. جوانمردی در اصل جریانی اخلاقی و اجتماعی با گرایش انسان دوستانه و عدالت خواهانه و دفاع و حمایت از ضعیفان و ایستادگی در برابر ستمگران است. این جریان با پیوندش با اسلام صبغۀ دینی یافت و پیشوایان دینی را به عنوان پیشگامان فتوت و نمونه های اعلای آن معرفی کرد. با آمیزش فتوت با تصوف و عرفان اسلامی از سویی بُعد الهی و معنوی این آیین پررنگ تر شد، و از سوی دیگر جهت گیری اجتماعی و انسان دوستانۀ عرفان و تصوف تقویت گردید، چنانکه این امر به ویژه در میان عارفان ایرانی مکتب خراسان برجسته است. آیین فتوت با تأکید بر معنویت و دگردوستی از سویی از اخلاق مادیِ بیگانه با معنویت، و نظام اجتماعی صرفاً مبتنی بر مناسبات سودجویانه مادی و دنیامدار فاصله میگیرد و از سوی دیگر دینداری و زهدِ زندگی ستیز و تصوف عزلت گرا و جامعه گریز را کنار می نهد. این جریان در پی آن است که بین نیازهای مادی و معنوی فردی و همچنین بین کمال فردی و پیشرفت و سعادت جامعه تعادل و توازن برقرار کند. آیین فتوت اسلامی مذهب یا فرقه ای جدید و متمایز از اسلام و مذاهب اسلامی نیست؛ بلکه جنبشی است در درون امت اسلام برای فرادید آوردن و تأکید ورزیدنِ آن بخش از آموزه های اساسی دین که در مواردی و از سوی کسان بسیاری مغفول مانده و یا به حاشیه رانده شده است. تأکید آیین جوانمردی بر فضایلی همچون عدل و احسان و ایثار با پشتوانۀ آگاهی و ایمان و توحید می تواند نقشی بی بدیل در تربیت انسان های متخلق به فضایل اخلاقی و معنوی ایفا کند و زمینه را برای شکل گیری جامعه ای اخلاقی و معنوی و کمال گرا فراهم سازد. از آنجا که آیین جوانمردی هم بعد اخلاقی و معنوی فردی دارد و هم از ظرفیتی نیرومند برای اصلاح و تعالی اجتماعی برخوردار است، بازشناسی و احیای آن میتواند زمینه ساز بازگشت انسان امروز به اخلاق و معنویت و نویدبخش استقرار عدالت و اخوت در جامعۀ بشری باشد. برگرفته از مقاله: اخلاق و معنويت در آيين فتوت نوشته محمد فنائی اشکوری (ماهنامه معرفت، شماره 306، خرداد 1402، ص 21) 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/dreshkevari
فهرست مقاله " اخلاق و معنویت در آیین فتوت": نوشته محمد فنائی اشکوری منتشر شده در: ماهنامه معرفت، شماره 306، خرداد 1402) چکیده مقدمه معنای جوانمردی تاریخ و جغرافیای جوانمردی سنت اسلامی جوانمردی جوانمردی در معارف و ادبیات اسلامی-ایرانی نسبت جوانمردی با اخلاق جوانمردی و معنویت و عرفان چرا باید جوانمرد بود؟ نهادهای جوانمردی جامعۀ جوانمردی دولت جوانمردی سازمانهای بین المللی جوانمردی منشور جوانمردی نتیجه فهرست منابع https://eitaa.com/dreshkevari