eitaa logo
دکتر حامد نیکونهاد
170 دنبال‌کننده
193 عکس
69 ویدیو
42 فایل
دکترای حقوق عمومی و معلم حقوق در دانشگاه شهیدبهشتی اندیشه ورز و پژوهشگر شیفته اندیشه و منش شهید آیت الله دکتر بهشتی عضو هیئت مدیره انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران ارتباط با من @hamednikoonahad
مشاهده در ایتا
دانلود
دولت بی‌طرف؛ الگویی متناقض‌نما در اندیشه لیبرال https://snn.ir/fa/news/1035723/دولت-بی‌طرف-الگویی-متناقض‌نما-در-اندیشه-لیبرال ✍️ خانم زهرا زندیه دانشجوی دکتری حقوق عمومی دانشگاه قم @qompubliclaw
هدایت شده از دکتر حامد نیکونهاد
. اصل يازدهم ؛ به سوی امت سازی «به حكم آيه كريمه إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُون‏ همه مسلمانان يك امت‌اند و دولت جمهوری اسلامی ايران موظف است سياست كلی خود را بر پايه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و كوشش پیگير به‌عمل آورد تا سياسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.» ✅اصل 11 انعکاس یکی از معیارهای اسلامی در است(وحدت مسلمین) و نشانگر تعهد دولت اسلامی نسبت به همه مسلمانان بر پایه و گامی در جهت توسعه و تحکیم برادری اسلامی میان جهان است. ✅«امت»، برگرفته از ادبیات دینی، همان امت واحده و یا جامعه بزرگ مسلمانان است و هر مسلمانی در هر نقطه از جهان عضو این جامعه بزرگ سیاسی است. ✅با عنایت به واقعیت دنیای امروز که همانا پراکندگی امت اسلامی در سرزمین‏های گوناگون و تحت حاکمیت‏های متعدد است، به موجب اصل 11 دولت‏ ايران‏ تکلیف دارد راهبرد‏ كلي‏ خود را بر یکپارچه شدن ملتهای‏ اسلامی قرار دهد تا وحدت‏ سياسي‏، اقتصادي‏ و فرهنگي‏ جهان‏ اسلام‏ محقق‏ شود یعنی جمهوری اسلامی باید تلاش نماید که «امت بالقوه» متشکل از مسلمانان پراکنده به «امت بالفعل» بر محور حکومت واحد شکل گیرد ✅بین و امت اسلامی تعارضی وجود ندارد. در بطن منافع ملی یک که اهداف و مسئولیت‏های خود را با معیار اسلامی تعیین می‌کند، حمایت و دفاع از مسلمانان و فراتر از آن همه مظلومان و مستضعفان گنجانده شده است ✅ در توضیح این اصل گفتند: «از نظر تعاليم مقدس اسلام، نظام اسلامى در هر گوشه از جهان تحقق پيدا كند حكومتى به وجود مى‏آورد كه مسؤوليتش در داخل محدودى قرار نمى‏گيرد و نسبت به همه انسان‏ها و به‌خصوص همه مسلمان‏ها داراى تعهد و مسؤوليت مى‏شود و بر طبق تعاليم اسلام اين طبع و خصلت است. ... وقتى در قسمتى از سرزمين اسلام حكومتى با هويت اسلامى به وجود مى‏آيد از همان آغاز تشكيل بايد خود را نگران وضع سياسى و اجتماعى و اقتصادى و اخلاقى و معنوى و روحى همه مسلمانان بداند، ولى نه بدان معنا كه اين حكومت مى‏خواهد قلمرو خودش را گسترش دهد و سرزمين‏هاى ديگر را با زور متصرف شود و به خود ملحق كند، هرگز نه، بلكه بدان معنا كه بايد به كمك اين مسلمانان بشتابد و با كمك يكديگر وضعى براى خود به وجود بياورند كه آنها نيز خود را داراى بيابند و وقتى اين نظام‏ها همه اسلامى شد، آن وقت تشكيل يك بزرگ جهانى در لواى اسلام امرى است طبيعى» @drhamednikoonahad
هدایت شده از اســــاس
«آموزه نبوی برای حقوق عمومی بومی؛ سازمان امامت اسلامی به مثابه پدری مهربان» 📍لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ 📌 از جمله اصول بسیار مهم حاکم بر رابطه میان امت و امام در اندیشه حکمرانی ولایی اسلامی، پیوند عاطفی میان حاکم و مردم است. («وَ اخْفِضْ لِلرَّعِيَّةِ جَنَاحَكَ وَ ابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَكَ وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَك‏» نامه46 نهج البلاغه «وَ أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِم‏» نهج البلاغه، نامه53). رابطه میان امام و امت جنبه حکومت‏کننده و حکومت‏شونده آنگونه که در ادبیات سیاسی و حقوق اساسی بحث می‏شود ندارد. در این منظومه فکری، پیوند گریزناپذیری میان مفهوم ولایت و امامت وجود دارد و امام برآمده از متن امت و متکفل تأمین مصالح حقیقی آنها و پیش‌قراول امت در نیل به اهداف الهی است. 📌 در حدیثی بسیار چشم‏گشا چنین نقل شده که امام باقرعلیه‏السلام از رسول خداصلی‌الله‌علیه‌و‌آله نقل کرده‏اند: امامت جز براى آن کس كه داراى سه خصلت باشد شايسته نيست: تقوا و ورعى كه او را از نافرمانى خدا بازدارد؛ خويشتندارى كه خشمش را كنترل كند؛ و نيكو حكومت كردن بر افراد زيرفرمانش(رعیت)، تا آنجا كه نسبت به ايشان مانند «پدرى مهربان» باشد. («لَا تَصْلُحُ الْإِمَامَةُ إِلَّا لِرَجُلٍ فِيهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ وَ حِلْمٌ يَمْلِكُ بِهِ غَضَبَهُ‏ وَ حُسْنُ الْوِلَايَةِ عَلَى مَنْ يَلِي حَتَّى يَكُونَ لَهُمْ كَالْوَالِدِ الرَّحِيمِ. - وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى‏ حَتَّى يَكُونَ لِلرَّعِيَّةِ كَالْأَبِ الرَّحِيمِ.»). نکته آنکه به مردم از آن جهت كلمه «رعيت» اطلاق شده كه حكمران، عهده‏دار حفظ و نگهبانى جان و مال و حقوق و آزادي‏هاى آنهاست. به علاوه مفهوم رعیت مشتمل بر شهروندان دولت اسلامی می‏شود و اعم از مسلمان و غیرمسلمان و هر آنکه تحت پوشش ولایت امام است. 📌 مطابق این تعبیر نگاه امام به مردمان و رعیت (یعنی آن کس که باید او را حفاظت و رعایت نمود)، نه نگاهی از بالا به پایین و تحکم‏آمیز بلکه رویکردی پدرانه، مشفقانه و خیرخواهانه است. به بیان دیگر امامی که دارای شرایط مندرج در کلام بالا یعنی تقوا، خویشتنداری و خوش‏فرمانروایی است، به‏سان پدر خانواده‏ای می‏ماند که جز به صلاح اهل خانه نمی‏اندیشد. ناگفته پیدا است که این بیان به‌هیچ‌وجه در پی درانداختن حکومت پدرسالار و قیم‏مآب آنطور که در اندیشه‏های سیاسی مغرب زمین مطرح و تجربه شده نیست. بلکه بر لزوم پیوند عاطفی و محبت‏آمیز میان امام و امت پافشاری دارد. به‌علاوه امام به مفهوم شخصیت حقوقی دولت اسلامی است و این اصل برای همه مسئولان در سراسر نظام مدیریتی مبتنی بر اندیشه امامت، شرط پذیرش سمت و بقای در آن است. اساس را دنبال بفرمایید: ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ http://twitter.com/Asaas_discourse ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ http://Instagram.com/asaas_discourse1 ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ http://Telegram.me/Asaas_discourse ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ http://Eitaa.com/Asaas_discourse
مسموکلکریم آخر هفته و خسته در شلوغی مترو، این عبارت را از جوانی خوشرو به نام ایگور اهل روسیه(شهر کازان) مشغول به تحصیل در رشته علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی شنیدم. - این ... قطار... صادکیه... می‌رود؟ سر چرخاندم و تأیید کردم. کتاب صعود چهل ساله را دستم می‌بیند و به سختی ولی خوب منظورش را به فارسی می‌رساند. - ممکنه ... کتاب... را ببینم؟ برانداز می‌کند و تورقی. برخی کلمات را از فهرست به من نشان می‌دهد و معنی اش را می‌پرسد. به انگلیسی پاسخ می‌دهم. سری تکان می‌دهد - Can you speak English? - a little از اینجا به بعد با ترکیب فارسی سخت و اندکی انگلیسی هم‌کلام می‌شویم. کتاب را ورق می‌زند و سعی می‌کند بفهمد. خنده ای تلخ و شیرین می‌زند و می‌گوید: «زبان فارسی خیلی سخت است» بر اساس سیاست همکاری علمی و تبادل دانشجو میان ایران و روسیه، برای تحصیل در ایران بورس شده و حدوداً سه ماه است به تهران آمده. می‌گوید که شاه‌نامه را دوست دارد. از طریق رایزن فرهنگی ایران و یک استاد ایرانی در دانشگاهی در روسیه با زبان و ادب فارسی آشنا شده ولی باز تکرار می کند: «زبان فارسی خیلی سخت است» می‌گویم ایران را بگرد؛ اصفهان و شیراز و مشهد را پیشنهاد میکنم. دوست دارد ولی نگران است. مشخص است از ناآرامی های اخیر، مضطرب شده و نمی‌تواند ناراحتی خود را پنهان کند. هرچند کاملاً هوشیار است که وارد مباحث سیاسی نشود ولی دانشجوی علوم سیاسی را گریزی نیست آن هم وقتی به تور کسی چون من خورده باشد! از سختی اخذ ویزای ایران برای دانشجو می‌گوید و از بروکراسی اداری دانشگاه و وزارت کلافه است. چیزی جز ابراز تأسف ندارم. «زبان فارسی خیلی سخت است» از زبانش نمی‌افتد. می‌خندم و می‌گویم زبان روسی هم برای ما سخت است. می‌پرسد که آیا دانشجو هستم و وقتی متوجه می‌شود استاد حقوق در دانشگاه هستم، ذوق می‌کند و البته سعی می کند با ادب و احترام بیشتری رفتار کند. دست بر قضا مسیرمان یکی است. مصاحبتمان یک ساعت طول می‌کشد بی‌وقفه. دوباره به مباحث علمی و اجتماعی برمی‌گردیم. می‌گوید دانشجوی ضعیفی در روسیه محسوب می‌شود چون غیر از روسی، فقط سه زبان! بلد است. متحیر می‌شوم. - در روسیه ... باید پنج زبان بلد باشی تا دانشجوی قوی شناخته شوی اندکی انگلیسی می دانست و تا حد قابل قبولی هم فارسی. زبان سوم هم لابد باید یکی از زبانهای اروپایی باشد. - مسموکلکریم؟ روسی که هیچ، در گنجینه لغات فارسی و انگلیسی می‌چرخم ولی چیزی پیدا نمی‌کنم. - کسی ... که ... بخواهد به ایران برود ... برای تحصیل، باید فارسی و عربی بداند. ما إسمک الکریم؟ بالاخره دوزاری می افتد که دارد به عربی می‌پرسد اسم شریفتان چیست؟ اندکی گیج، جواب می‌دهم: إسمی حامد به عربی فصیح می‌تواند مکالمه کند. به فکر فرومی‌روم و اصل ۱۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از ذهنم می‌گذرد: «از آنجا كه زبان قرآن و علوم و معارف اسلامي عربي است و ادبيات فارسي كاملاً با آن آميخته است اين زبان بايد پس از دو‌ره ابتدايي تا پايان دو‌رة متوسطه در همه كلاس‌ها و در همه رشته‌ها تدريس شود.» آموزش عالی روسیه، شرط بورس شدن به ایران را دانستن زبان عربی دانسته! واقعاً چرا؟ در ایران که فقط در برخی نقاط مرزی ایران با عراق، عربی محلی رایج است همین. به نتیجه ای نمی‌رسم. از اینجا سه‌زبانه به پیش می‌رویم. از عربی دانستنش ذوق می‌کنم و مقداری احساس تکلیف. نرم افزار قرآن در گوشی را باز می‌کنم تا کلام الله را به سمع و نظر اهل کتاب برسانم. فاتحه الکتاب را باز میکنم و جلوی رویش قرار می‌دهم. نمره روخوانی قابل قبولی می‌گیرد. لابد در همین چند ماه اقامت در ایران به چشم و گوشش خورده بود. ولی نه! ماتم می‌کند. - یس والقران الحکیم انک لمن المسلمین علی صراط مستقیم تنزیل العزیز الرحیم ... یخ می کنم. ادامه می‌دهد: حافظ سوره یس هستم. با پایان یافتن امر مقدس تبلیغ، گوشی را در جیبم می‌گذارم تا جریان آشنایی اش با قرآن در سفارت ایران در روسیه را درست بفهمم. در لحظات خداحافظی هم ضربت آخر را زد وقتی گفت که قاری قرآن است و من شک بردم که مسلمان باشد ولی تصریح کرد که ارتودوکس مذهب است. بعد از ۵۰ دقیقه ایستاده سخن کردن، جایی برای نشستن در قطار یافت شد. از جایگاه اجتماعی استاد دانشگاه در ایران می‌پرسد. از احترام مردم به مقام معلم می‌گویم ولی قانع نمی‌شود می‌گوید چطور احترام می‌گذارند؟ دوباره گیج می‌شوم. - در روسیه ... اساتید یونیورسیتیه ... خارج از دانشگاه لباس متمایز می‌پوشند تا مردم آنها را بشناسند. اطلاعات جالبی را خودجوش به اشتراک میگذارد. مثلاً در متون درسی دانشگاهی در روسیه درسی به عنوان سیاست امام (خمینی) وجود دارد. اضافه می‌کند که دانشجویان با Islamic Revolution thought نیز آشنا می‌شوند. دوست نداریم گفتگو تمام شود. بنای تداوم ارتباط می‌گذاریم و خداحافظی می‌کنیم. - از ... دیدارتان ... خیلی خوشحال شدم پروفسور.
‏ی پیشنهاد ساده و همگانی: هر روز با محبت به همه ‎ کنیم و لبخند بزنیم هر جایی که بودیم اثر معجزه آسایی در تکثیر آرامش و محبت در جامعه دارد @drhamednikoonahad
هدایت شده از از بهشتی برای امروز
بيانات راجع به و كاركنان آن سفارتخانه به وسيله گروهى از دانشجويان به عنوان اعتراض به دسيسه هاى دولت آمريكا در ايران و امنیت سفارتخانه امروز لابد از طريق اخبار راديو مطلع شديد كه عده اى از جوانان باايمان و برآشفته ملت كه پذيرش را از طرف آمريكا به حق توهين بزرگى به انقلاب و ما ميدانند، بيش از اين تاب نياوردند و به عنوان را تصرف كردند و چند نفر از كاركنان آنجا را به گرفتند، ما هميشه به عنوان كسانى كه احساس مسؤوليت مي كرديم به آمريكا و ساير قدرتهاى استعمارگر گفته ايم كه بدانيد با فرد طرف نيستيد با افراد هم طرف نيستيد، با هم طرف نيستيد، با علماى انقلابى و رجال انقلابى طرف نيستيد، با شوراى انقلاب و دولت موقت انقلاب طرف نيستيد بلكه با طرف هستيد. موفقيت ايران را درك كنيد و بدانيد كه «ايران» ملتى دارد كه خط انقلاب خودش را شناخته است، ... حالا هم براى شان ميگوييم كه شما انتظار نداشته باشيد كسى بتواند ملت بپاخاسته ما را در برابر همه كارهاى ناپسند و زشت شما مهار كند ملت در برابر برخى از اين توهينها مهارشدنى نيست، گويا آمريكا و قدرتهاى ديگر جهانى فقط را بلد هستند و هنوز را ياد نگرفته اند و با اين زبان آشنا نشده اند ولى مردم ما و دوستان ما به بركت اين انقلاب به خوبى با اين زبان آشنا شده اند و ميدانند كه هر كلمه اى و هر سخنى، هر نوشته اى در انقلاب چه معنى ميدهد. ما در عين اينكه ميپذيريم كه سفارت يك كشور و اتباع يك كشور بايد در يك كشور ديگر امنيت داشته باشند و در عين اينكه قانون اسلام چنين امنيتى را تأكيد و تضمين ميكند، در عين حال ميخواهيم بگوييم اين زبان انقلاب هم يك زبان راست و صريح و روشن است و چيزهايى را بيان ميكند. اگر آمريكا و كشورهاى ديگر جهان زبان انقلاب ايران را هنوز ياد نگرفته ايد و نميتوانيد درك كنيد خوب است سر عقل آييد و درك كنيد. همان وقتى كه گفتيد اين بيمار هيچ جاى دنيا جز آمريكا براى معالجه اش نبوده (آن هم اگر واقعاً بيمار باشد) وقتي كه پذيرفتيد بايد ميدانستيد كه پیامدهاى سختى به دنبال خواهد داشت. جوانهاى ما امروز به سفارت آمريكا رفته اند و گفته اند كه اين شاه خائن و دشمن ملت را بدهيد و اين كاركنان سفارت را كه به گروگان گرفته ايم از ما بگيريد، چون هر چه به زبان منطقى گفتند كه دشمن ملت را چرا در خانه خودتان پناه داديد؟ گفتند اين از لوازم اومانيسم است و يك نفر بيمار به ما پناه آورده است، انسان دوستى و اومانيسم جهانى و اخلاق انسانى ايجاب ميكند كه ما بيمار را پرستارى كنيم. آيا شما هنوز هم نفهميده ايد و نميتوانستيد بفهميد كه محمدرضا دشمن خون_آشام يك خلق است و او بايد به دست دادگاه عدل و انتقام سپرده شود؟ بسيار خوب. نتوانستيد بفهميد، جوانان انقلابى كشور ما ناچار ميشوند كه با اين زبانها به شما بفهمانند، اميد ما اين است كه درس عبرت بگيريد و با ملت انقلابى ما طورى برخورد نكنيد كه ديگر ملت ما براى گفتگو با شما ناچار به استفاده از اين زبانها بشوند و اگر شما همچنان به لجاجت خودتان ادامه بدهيد هيچكس نميتواند به شما تضمين بدهد كه مردم انقلابى ما ديگر از اين زبان استفاده نميكنند، ما هم تأكيد ميكنيم كه وظيفه انسانى و انسان‌دوستى آمريكا (اگر آمريكا به‌راستى انسان‌دوستى را ميفهمد) اين است كه اين دشمن خلق را تحويل دادگاه عدل و انتقام اسلامى ايران بدهد و بيش از اين خودش و ملت ما را به دردسر نيندازد. اين تشخيص ما است. نمىدانم نمايندگان محترم ملت هم تشخيصشان همين است يا نه (نمايندگان- همين است) منبع: صورت مشروح مذاکرات قانون اساسی؛ جلسه ۵۹؛ #۱۳_آبان ۱۳۵۸ صص ۱۶۰۹-۱۶۱۰ @shahiddoctorbeheshti
کارت دانشجویی مصونیت قضایی نمی‌آورد. دانشگاه، مثلث برمودا نیست اخبار مربوط به ، همیشه همراه با انواع تحلیل‌ها و خرده روایت‌ها با چاشنی حقوقی همراه است و از جهات گوناگون قابل‌بحث. روشن است که و بازداشت و تعلیق و اخراج دانشجو خوشحالی ندارد ولی ابراز تعجب و بیزاری از نفس و برخورد قانونی با مظنونین و متهمان بسیار نامفهوم و حیرت انگیز است. گویی برخی محیط دانشگاه را منطقه آزاد از قوانین کیفری کشور قلمداد کرده‌اند. درست است که اقتضائات و الزامات اداره دانشگاه با سایر اماکن تفاوت دارد؛ اما محیط دانشگاه هم مانند هر مکان دیگری مانند خیابان و اداره و مسجد و مدرسه و فروشگاه و کارخانه می‌تواند محل ارتکاب انواع جرائم عمومی باشد از قتل و سرقت و ایراد ضرب‌وجرح و تخریب و جعل و کلاه‌برداری تا انواع جرائم ضد امنیتی مانند جاسوسی و خیانت به کشور. خوش آنکه محیط دانشگاه از امثال این ناهنجاری‌ها به‌کل پاک باشد؛ اما نمی‌توان با ساده‌انگاری خیال‌بافانه منکر امکان ارتکاب انواع جرائم در این محیط شد. لذا طبیعی است که از نهادهای قانونی حافظ نظم و امنیت انتظار باشد که در صورت اطلاع از وقوع جرائمی در دانشگاه‌ها، همچون سایر اماکن، به وظایف قانونی خود عمل کنند. نیروهای انتظامی و امنیتی در چارچوب قانون و تحت اشراف و نظارت مقامات صالح قضایی وظایف ضابطیت مانند كشف جرم، حفظ آثار و علائم و جمع‌آوری ادله وقوع جرم، شناسايي، يافتن و جلوگيري از فرار و مخفي شدن متهم را بر عهده‌دارند (فرقی ندارد که متهم یا محل وقوع جرم چه کسی و کجا باشد) و طبیعی است مجاز نیستند از تکالیف قانونی شانه خالی کنند. افزون بر این متصف شدن به وصف دانشجویی و اخذ کارت دانشجویی و یا حضور در محوطه دانشگاه، باعث نمی‌شود قوه و ملکه‌ای در فرد ایجاد شود که خودبه‌خود از انواع جرائم و ناهنجاری‌ها پرهیز کند و یا بری باشد. ساده آنکه و دانشگاهی هم انسان است و هر احتمالی در مورد سایر انسان‌ها برود در مورد او هم می‌رود. مصونیت قائل شدن برای قشری از اقشار نسبت به تعقیب انتظامی و قضایی، چه دانشجو چه استاد چه هر قشر محترم دیگر، نه‌تنها تبعیضی ناروا و ناموجه است بلکه اجحاف در حق انواع بزه دیدگان و آسیب دیدگان ناشی از اقدامات مجرمانه و حتی ظلم به وجهه دانشگاه و دانشگاهیان قانون‌مدار است. بحث رسیدگی به تخلفات مربوط به امور آموزشی مانند عدم رعایت الزامات آموزشی و مقررات داخلی البته جداست و اصلاً محل بحث نیست. برخلاف تلقی برخی دانشگاهیان و اهالی رسانه و سیاست، مجلس شورای اسلامی هیچ‌گاه قانونی مبنی بر ممنوعیت ورود نیروهای انتظامی و امنیتی به محوطه و محیط دانشگاه‌ها یا حوزه‌های علمیه و مانند این‌ها به تصویب نرسانده است. اساساً مصوبه‌ای با چنین مضمونی آشکارا در تنافی با است. همان قانونی که در اصل 3 رفع تبعيضات ناروا و ايجاد امنيت قضائي عادلانه براي همه و تساوي عموم در برابر قانون را بر حکومت تکلیف کرده است. همان قانونی که در اصل 20 همه آحاد ملت را بدون استثنا «یکسان» در حمایت و پناه قانون قرار داده است. همان قانونی که در اصل ۱۰۷ رهبر را در برابر قوانين با ساير افراد كشور «مساو‌ی» قرار داده است. همان قانونی که در اصل 156 به قوه قضائیه مستقل تصریح کرده و آن را مسئول رسيدگي و صدور حكم در مورد تظلمات، تعديات، شكايات، حل‌وفصل دعاوي و رفع خصومات و كشف جرم و تعقيب مجازات و تعزير مجرمين و اجراي حدود و مقررات مدون جزائي اسلام و اقدام مناسب براي پيشگيري از وقوع جرم قرار داده است. همان قانونی که در اصل 159 دادگستری را مرجع رسمي تظلمات و شكايات دانسته است مطالبه صحیح و قانونی در این خصوص آن است که ترتیبات مربوط به دستگیری و بازداشت و محاکمه دانشجویان با رعایت و مبتنی بر قانون باشد؛ نه آنکه با تحلیل‌های احساسی و سوءاستفاده از احساسات جوانان عزیز دانشجو و با تلقی کردن کارت دانشجویی به‌مثابه برگ برنده و کارت طلایی، راهی به‌سوی نوعی در نظام اجتماعی باز شود. @drhamednikoonahad
حواستان نبود، از برادران بودند! اندکی بعد از اذان مغرب، در سوز اواسط پاییز کنار یک نمازخانه بین راهی ایستادم. به همراه خانواده برای ادای نماز ، و شاید اقامه، به خط شدیم. نزدیک نمازخانه شدم. از دور، نماز جماعت چندنفره ای دیدم. از دستان‌بسته شان (به اصطلاح تکتف) مشخص بود از اهل سنت هستند. به مادر خانمم نشان دادم. بی‌درنگ و خوشحال گفت: آفرین! وارد نمازخانه بین راهی که شدم مشغول رکعت دوم نماز مغرب بودند. تا به خودم جنبیدم از رکوع برخاسته بودند و نتوانستم به جماعت متصل شوم. سرم را چرخاندم چند مسافر دیگر در این سو و آن سوی نمازخانه مشغول نماز فرادا بودند! تا اهل جماعت برای رکعت سوم برخیزند اندک مجالی بود. از یکی از فراداگزاران نزدیک به جماعت، که مردی جاافتاده و خوش‌سیما بود، پرسیدم: چرا به جماعت نخواندید؟ لبخندی زد و سری تکان داد. منظورش را نفهمیدم. اهل جماعت که برای رکعت سوم برخاستند تکبیر گفتم و به جماعت متصل شدم. نماز تمام شد و برادران اهل سنت از نمازخانه رفتند. در حال و هوای خودم بودم که زمزمه ای در گوشم پیچید: - حواستان نبود، از برادران بودند. با تعجب برگشتم. همان مرد خوش‌سیما بود. با خوشرویی و گونه ای احساس فتح و رضایت ادامه داد: - از برادران اهل سنت بودند. ندا و حرکات چشم و ابرو به گونه‌ای بود که یک لحظه تصور کردم به تنی چند از تروریست‌های تکفیری نماز را اقتدا کرده‌ام. فراداگزار دیگری با تأیید سنی بودن آن جماعت، به جماعت نایستادنشان را تأیید کرد. کاشف به عمل آمد که این دوستان عالما عامدا به جماعت نپیوسته اند و گمانشان هم این بوده که بنده ملتفت نبوده ام که آن برادران، از اهل سنت بوده اند. کوتاه توضیح دادم که به جماعت ایستادن با اهل سنت هیچ ایرادی ندارد. خلاصه پاسخشان این بود که اقتدا به اهل سنت اگر در مقام تقیه باشد عیبی ندارد. اصرار کردم که فتوای مراجع شیعه اقتدا به اهل سنت را مجاز می داند و هیچ ایرادی وارد نیست. نپذیرفتند و بر تقیه تاکید کردند و رفتند. خاطره‌ای در ذهنم تداعی شد. سالها قبل در زمستانی به‌یادماندنی به همراه چند تن از دوستانی که تقریباً همگی دولتمرد شده اند وارد مدرسه ای در یکی از شهرهای شمالی کشور شدیم وقت اذان ظهر. نماز جماعت برادران اهل سنت برقرار بود. دوستان همراه همگی بلافاصله به جماعت پیوستند و من، در حال استخاره که من هم اقتدا کنم یا نکنم ... که نماز جماعت خاتمه یافت. ... برای نماز عشای فرادا برخاستم. فرزند و برادرزاده‌ام دوطرفم ایستادند و نماز‌جماعت‌طوری اقامه شد، کاملاً شیعی. محض احتیاط، فتاوا را مرور کردم. درست در ذهنم نقش بسته بود. الحمدلله @drhamednikoonahad
برای سخنگو سخن گفتن به خودی خود شاید کار سختی نباشد و شاید چندان هم به چشم نیاید ولی وقتی وظیفه‌ات، رساندن پیام به مخاطب باشد و رسالت گفتگو بر دوش بکشی و لباس جهاد تبیین بر تن کنی قضیه متفاوت خواهد شد. اهل حلم و سعه صدر، خوش‌بیان و حاضرجواب هم که باشی، آنگاه مواد لازم برای هدف تیرهای کینه و حسد بدخواهان واقع شدن، آماده شده است. در روزهای سخت، خودجوش در جمع‌های مردمی گوناگون در سراسر کشور از مدرسه و دانشگاه گرفته تا هیئتهای مذهبی حاضر شدن و نه صرفاً از پشت تریبون، بلکه چشم در چشم به گفتگو، و نه سخنرانی، نشستن، ناسزا شنیدن و لبخند زدن، اگر‌چه تکلیف مجاهد جوان است اما به غایت شایسته قدرشناسی است. از نظر من اقنا‌ع‌پذیری مطالب و پاسخهای سخنگو برای مخاطب مهم است. اما نه به اندازه اهمیت بازگشایی باب گفتگوی مستقیم میان دولتمردان و مردمان که در سال‌های نه چندان دور مسدود شده بود. محبت و اعتمادی که از رهگذر این گفتگوهای صریح و صمیمی و حتی تند حاصل می‌شود سرمایه‌ای بسیار غنیمتی و بی‌بدیل برای نظام حکم‌رانی ماست. علی بهادری جهرمی البته دوست من است و به رفاقت با او که مبتنی بر هم‌پیمانی در راه انقلاب اسلامی است بسیار مفتخرم ولی آنها که حقیر را از نزدیک میشناسند به خوبی درمی‌یابند که این سطور نه برای رفیق بازی نگاشته شده و نه به طمع به چنگ آوردن حطامی. شأن نزول این چند کلمه، عمل به توصیه پیر حکیم انقلاب است که در ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ فرمودند: امروز که دشمن در صدد تخریب مسئولان انقلابی است، وظیفه‌ی قدرشناسی وظیفه‌ی سنگینی است؛ باید از مسئولین قدرشناسی کرد. @drhamednikoonahad
چند کلمه در مورد @drhamednikoonahad
دکتر حامد نیکونهاد
کارت دانشجویی مصونیت قضایی نمی‌آورد. دانشگاه، مثلث برمودا نیست اخبار مربوط به #بازداشت_دانشجویان،
برای دانشجو و دانشگاه به مناسبت این یادداشت و البته به واسطه حال و هوای این روزهای دانشگاه، به این گفتگو دعوت شدم امیدوارم مباحثه‌ای درخور و متناسب با شأن دانشگاه و دانشجو شکل بگیرد ان‌شاءالله @drhamednikoonahad
هدایت شده از محسن قنبریان
⭕️ خون شیراز و ایذه با زاهدان فرقی می کند؟! ◾️ در ریخته شدن خون بی گناه نزد خداوند فرقی بین سنی و شیعه، زاهدان و ایذه نیست. پس چرا برای یکی شکل می گیرد و پیامهای مقامات سیاسی و مذهبی صادر میشود و برای دیگری نه؟! فرق ایندو در رنگ خون شان نیست در شکل و معنای حادثه است: الهائشات یا الغارات؟! ◽️ الهائشات، فتنه ها و نا آرامی هایی است که کسی در آن کشته یا زخمی می شود بدون اینکه قاتلش معلوم باشد.۱ اینجا باید دیه از بیت المال پرداخت شود.۲ و از خانواده دلجوئی شود. ◾️ الغارات، عملیاتهای تروریستی واضح و کشتن مردم بی گناه است. مثل آنچه گروه سفیان غامدی به دستور معاویه با شهر انبار کرد. امیرالمومنین(ع) درباره اش خطبه خواند۳ و از جمله فرمود: "کار را بر دوش همدیگر انداختید و یکدیگر را تنها و بی یاور گذاشتید تا اینکه دشمن غافلگیرانه از هرسو برشما تاخت(حتی شُنَّت علیکم الغارات)". ◽️ وقتی علی(ع) در مسجد فراخوان صفین می داد، اربد از بنی فزاره بر امام اعتراض تند کرد. جمعی از مردم بر او شوریدند. در فرار با لگد و ضربات مردم کشته شد و قاتلش معلوم نبود. امیرالمومنین اورا کشته غوغا خواند و دیه اش را از بیت المال داد.۴ ◾️ اما حضرت برای زنان مسلمان و ذمیِ انبار که در غارات سفیان غامدی غارت شدند خطبه خواند و فرمود: "باخبر شدم مردانشان بر زن مسلمان و زنی دیگر که در پناه اسلام به سر می برده، هجوم آورده و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشواره آنها را به غارت برده اند و آن بیچاره در برابر مهاجم جز گریه و التماس وسیله ای برای دفاع از خود نداشته... اگر پس از این رویداد مسلمانی از غصه بمیرد نکوهشی بر او نباشد بلکه نزد من جای آن هست که از غصه جان دهد".۵ این به مثابه همان پیام مقامات و اعلام تسلیت یا عزای عمومی امروز است! ◽️ جمعه زاهدان، نمونه الهائشات بود! رهبر انقلاب با کشته های بی گناه آن روز همان مواجهه را کرد: دلجوئی و دیه! در عهدنامه مالک اشتر، حضرت حکم هردو صورت قتل عمد و خطای کارگزار و والی خود را بیان کرده: - "نه من در قتل عمد عذری نزد خدا دارم و نه تو؛ چرا که کیفر آن کشتن قاتل است" - "اگر گرفتار قتل خطایی شدی و تازیانه یا شمشیر و یا دستت در مجازات کردن کسی افراط کرد... مبادا کبر و نخوت حکومت تو موجب شود که حق صاحبان خون را به آنان نپردازی"۶ برای زاهدان هم دستور بررسی برای تطبیق این دو داده شد. ◾️ شیراز و ایذه و اصفهان اما نمونه آشکار الغارات است؛ چنانچه آرمان عزیز و سید روح الله و...! در اینجا که بطور واضح تروریست ها جان بی گناهان بی پناه را می گیرند؛ اگر علی(ع) هم بود، خطبه۲۷ می خواند و بیانیه می داد! تاسف و تسلیت عمومی را روا می داشت. نه چون این خون رنگین تر است، چون کشته شدن در عملیات تروریستی (الغارات) با کشته شدن در یک آشوب خیابانی (الهائشات) دو صورت اجتماعی متفاوت و هرکدام اثر و بار حقوقی خود را دارد. ............................... ۱.تهذیب الاحکام ج۱۰ص۲۰۳/ ملاذالاخیار ج۱۶ص۴۲۳ ۲.ریاض المسائل ج۱۶ص۲۸۶/ جواهر الکلام ج۴۲ص۲۳۴ ۳.نهج البلاغه خطبه۲۷ ۴.وقعه صفین ص۹۴و۹۵ ۵.نهج البلاغه خطبه۲۷ ۶.نهج البلاغه نامه۵۳ 📝 محسن قنبریان ۱۴۰۱/۸/۲۶ ☑️ @m_ghanbarian
چرا رفراندوم برگزار نمی کنند؟ (۱) چرا رفراندوم برگزار نمی کنند؟ رفراندم چی؟ برای اصل نظام برای چی؟ تا معلوم بشه چند درصد مردم، هنوز طرفدار این نظامند حالا چرا الآن؟ پس کی؟ چون الآن معلوم نیست این نظام چقدر پایگاه مردمی داره یعنی قبلاً معلوم بوده؟ آره چون خودشم با رفراندوم سراسری اومد سر کار با رفراندوم اومد سر کار یا وقتی اومد سرکار، رفراندوم برگزار کرد؟ چه فرقی داره؟ کی رفراندوم رو برگزار کرد؟ حکومت پهلوی؟ نه پس کی؟ دولت موقت جمهوری اسلامی پس جمهوری اسلامی بوده که ی دولت موقتی داشته درسته، پس دیگه رفراندوم برای چی بود؟ تا پشتوانه مردمی اش، با عدد و رقم تثبیت بشه و خواسته‌ی مردم مستند شده باشه خب ولی الآن دیگه معلوم نیست چقدر از مردم پشت این نظامند هنوز؟ خیلی سال گذشته یعنی مشروعیتش زیر سواله؟ آره دیگه، شاید مردم دیگه نخوان این حکومت رو رفراندوم رو کی برگزار کنه؟ خب همونایی که هر سال انتخابات رو برگزار می‌کنند حکومتی که هر سال انتخابات داره چرا باید رفراندوم برگزار کنه؟ چه ربطی داره؟ وقتی مردم در انتخاباتی که یک حکومت برگزار کرده شرکت می‌کنند معنی‌اش چیه؟ هیچی، مجبور بودند بین بد و بدتر انتخاب کنند. خب در رفراندوم هم ممکنه همینطور بشه. بین بد و بدتر انتخاب کنند. نه، رفراندوم فرق می‌کنه، همه آزادند به هرچی میخوان رأی بدن پس میگی رفراندوم رو همین حکومت برگزار کنه؟ آره یعنی همین حکومتی که مشروعیتش زیر سواله، رفراندوم برگزار کنه؟ خب همه جای دنیا چی کار می‌کنند؟ هیچ نظامی تو دنیا موجودیت خودش رو به رفراندوم نمی‌گذاره چرا؟ چون هیچ نظام و حکومتی خودش رو نامشروع نمی‌دونه خب، یک نهاد مردمی رفراندوم بگذاره اون نهاد مردمی چطوری تعیین بشه؟ مردم انتخابشون کنند یعنی انتخابات برگزار بشه؟ آره دیگه چه کسی انتخابات رو برگزار کنه؟ شخصیت‌های بی‌طرف و مورد قبول مردم چطور بفهمیم این اشخاص موردقبول مردم، چه کسانی هستند؟ مردم معرفی می‌کنند کجا؟ در مطبوعات، فضای مجازی، رسانه‌های مختلف ... این اشخاص چند نفر باشن؟ از طرف چند نفر معرفی بشن؟ چند ساله باشن؟ مهمه؟ مهم نیست این اشخاص بیطرف باشند؟ چرا، باید بیطرف باشند خب پس چطوری انتخابات برگزار بشه؟ همه جای دنیا چطوری انتخابات برگزار میشه، همونطوری. بر اساس قانون انتخابات که حکومت تصویب می‌کنه برگزار میشه اصلا سازمان ملل یا یه سازمان بین‌المللی بی‌طرف رفراندوم برگزار کنه یعنی یک سازمانی از بیرون جامعه ما بیاد برای ما رفراندوم برگزار کنه؟ چه عیبی داره؟ وقتی خودمون نمی‌تونیم، خب کسی از بیرون بیاد چرا؟ چرا چی؟ چرا باید به ی سازمان بین‌المللی اجازه دخالت در امور داخلی جامعه مون را بدیم؟ دخالت نیست که، برگزاری رفراندومه تا ما حق تعیین سرنوشتمون را اجرا کنیم پس میگی ما ی جامعه مستقل و آزاد نیستیم و نیاز به قیم داریم درسته؟ چرا آزاد نیستیم؟ چون شخص دیگری باید برای ما تعیین تکلیف کنه و ما خودمون آقای خودمون نیستیم و بر اساس اون چیزی که اون سازمان میگه باید رفراندوم بگذاریم. پس اون جاهایی که سازمان ملل میره انتخابات برگزار می کنه چیه؟ اون کشورها یا تحت حمایت بین‌المللی بودن یا هنوز دولت مرکزی مستقری نداشتن. یعنی استقلال نداشتند. خب اصلا مگه ی رفراندوم گذاشتن چه چیز خاصی داره؟ معلومه دیگه: فلان نظام، آری یا نه، تمام اگر به همین سادگیه چرا خود همین نظام برگزار نکنه؟ چون اعتمادی بهش نیست به آن سازمان بین‌المللی اعتماد هست؟ چرا نیست؟ چرا هست؟ چون مستقله، بی‌طرفه. واسشون فرقی نمی‌کنه نتیجه رفراندوم چی میشه مستقل از کجا؟ مستقل از کی؟ از کجا مطمئنی بی‌طرفی را رعایت می‌کنن؟ خب حالا چاره چیه؟ چاره چی؟ رفراندوم دیگه. بالاخره یکی برگزار کنه ببینیم اکثریت با کیه؟ کی متقاضی برگزاری رفراندومه؟ مردم چطوری و کجا معلوم شده که مردم درخواست رفراندوم دارن برای اصل نظام؟ ادامه 👇👇👇👇👇 @drhamednikoonahad
چرا رفراندوم برگزار نمی کنند؟ (۲) ادامه از ☝️☝️☝️☝️☝️ همه جا اعتراض هست در خیابان، در فضای مجازی ... یعنی هروقت عده‌ای اعتراض کردند باید رفراندوم برگزار بشه؟ وقتی اعتراضات زیاد باشه آره، چرا که نه؟ اعتراضات زیاد یعنی چی؟ چقدر؟ حالا هرقدر؟ گسترده دیگه یعنی مثلاً هزار نفر در فضای مجازی گفتند رفراندوم بشه، باید بشه؟ مثلاً از طرف پنج درصد مردم امضا و طومار جمع بشه برای رفراندوم عوض کردن نظام از چه کسانی امضا جمع کنند؟ هر کی شناسنامه و پاسپورت اینجا رو داره سن و سال مهم نیست؟ ۱۸ سال به بالا؟ چرا ۱۵ سال به بالا نباشه؟ چه فرقی می‌کنه؟ فرقش در تعداد امضاهایی است که جمع میشه و درخواست رفراندوم دارند پس ۱۲ سال به بالا. چون خیلی از معترضا الان از نوجوونان پس شاید از این پایین‌تر هم بشه؟ نمی‌دونم شاید، نه دیگه خب حالا اگر ده درصد امضا جمع شد که نه، رفراندوم برگزار نشه، چی؟ خب در آن صورت احتمالا دیگه رفراندوم لازم نیست چرا نیست؟ چون طرفدارای این ده درصد حتماً بیشترن تو جامعه شاید نباشند! پس رفراندوم برگزار بشه در هر صورت اصلا فکر کنیم رفراندوم برگزار شد. نتیجه‌اش را می‌پذیرن؟ چرا نپذیرن؟ به همان دلایلی که برگزار کننده را قبول ندارن یا احتمال تقلب هست یا نتیجه برخلاف انتظاره یا هر چیز دیگه خب رفراندوم رو تجدید می‌کنیم تا چند بار؟ فقط یکبار، دیگه همه باید قبول کنن چرا؟ شاید بازم اعتراض بشه، یا تقلب شده باشه! دیگه سنگ رو سنگ بند نمیشه حالا اعتبار نتیجه رفراندوم تا کی باشه؟ یعنی چی؟ تمومه دیگه یعنی دیگه رفراندوم برگزار نمیشه؟ چرا! اگر دوباره اعتراضات زیاد بشه به اصل نظام، باز هم رفراندوم باید بشه یعنی هر چند وقت؟ وقتی نسل عوض شد کی نسل عوض میشه؟ هر بیست سال یا ده سال یا پنج سال ... چرا برای همین نسل فعلی دوباره رفراندوم گذاشته نشه؟ اگر تعداد معترضان زیاد بود و امضای لازم را جمع کردن، برگزار بشه خب اگه تو رفراندوم، اقلیت ۴۰ یا ۳۰ یا ۲۰ یا ۱۰ درصد از مردم باشن که هر هفته باید رفراندوم گذاشت، نه؟ نه دیگه، هر هفته و هر ماه و هر سال که نمیشه! چرا نمیشه؟ پس کی مردم به زندگی شون برسن؟ چاره چیه؟ بالآخره ی عده مخالف حکومتن خب باشن. در همه جا مخالفان نظام، هستندولی باید در چارچوب نظام رفتار کنن شاید نخوان تو چارچوب رفتار کنن! خب برن انقلاب کنن! پس چرا باید یک نظام مستقل و مستقر، برای ادامه‌ی حکومتش رفراندوم برگزار کنه؟ @drhamednikoonahad
-1024975101_-388054351.pdf
1.09M
متن کامل سخنرانی بنده به مناسبت روز در همایش ملی مسوولیت اجرای قانون اساسی که در روز شنبه ۱۲ آذر ماه ۱۴۰۱ با حضور رییس‌جمهور محترم و رییس محترم مجلس شورای اسلامی و جمعی از علاقه مندان قانون اساسی و دانش‌جویان و اساتید رشته حقوق برگزار شد. به علت کمبود وقت، تنها بخش‌هایی از این متن، به زبان آمد و متن کامل تقدیم رییس‌جمهور شد. @drhamednikoonahad
هدایت شده از از بهشتی برای امروز
31.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بالاخره چه کسی راست می گوید؟ در آشفته بازار جریانات سیاسی و فکری تکلیف چیست؟ سخنرانی سه روز قبل از شهادت ۴ تیر ۱۳۶۰ @shahiddoctorbeheshti
📕 حقوق ضابطان نظامی ✅ وظایف، اختیارات و مسئولیت های ضابطان نظامی ✒️ حامد نیکونهاد 📍 مرکز مطبوعات و انتشارات قوه قضاییه _ 👈 کانال رسمی معاونت منابع انسانی قوه قضاییه : splus.ir/qazahrm ____ eitaa.com/qazahrm
رفتار سیاسی اجتماعی دخت نبی اکرم حضرت زهرا سلام الله علیهما در ایراد خطبه فدکیه(جهاد تبیین) و همچنین حمایت خونین از میراث غدیر به ما آموخت که ارزش آقازاده بودن، به پاسداشت و پاسداری از حریم ولایت است و رسالت خواص جامعه، کنش‌گری به موقع و صریح است تا آنجا که اولین شهیده مدافع حرم، از درون خود حرم رخ بنماید ...
در بحبوحه ناآرامی های پاییز 1401، در مصاحبه با نسیم آنلاین در مورد ظرفیتهای قانون اساسی برای اعتراض مسالمت آمیز و حل منازعات اساسی در جامعه سخن گفتم متن کامل که به تازگی منتشر شده در لینک زیر قابل دسترسی است https://www.nasim.news/fa/tiny/news-2376016 @drhamednikoonahad
دکتر حامد نیکونهاد
در بحبوحه ناآرامی های پاییز 1401، در مصاحبه با نسیم آنلاین در مورد ظرفیتهای قانون اساسی برای اعتراض
در بخش دوم گفتگو با نسیم آنلاین بحث به سوی برخی چالش‌ها در مسیر اجرای قانون اساسی رفت و در باب محدودیتهای ایجاد شده در دسترسی به اینترنت و پلتفرم ها و نیز حدود اختیارات شوراهای عالی مانند انقلاب فرهنگی و فضای مجازی در نسبت با مجلس شورای اسلامی سخن به میان آمد متن کامل این بخش را نیز می‌توانید در لینک زیر ملاحظه بفرمایید https://www.nasim.news/fa/tiny/news-2376045 @drhamednikoonahad