eitaa logo
دکترمسعودبازودار(استاد دانشگاه،نویسنده،پژوهشگر)
1.4هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
35 فایل
دکتری فقه و حقوق اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
تاريخ اسلام و شيعه به گونه ديگرى بود. 🔸اگر پيمان مردم با «ولى» بود اگر پيوند با آل على بود 🔸 نه فرمان نبى از ياد مىرفت نه رنج و زحمتش بر باد مى رفت 🔸 نه زهرا كشته مى شد در جوانى نه مى شد خسته از اين زندگانى 🔸 نه خون دل نصيب مجتبى بود نه پرپر لاله ها در كربلا بود 🔸 نه زينب بذر غم مى كاشت در دل نه مىزد سر ز غم بر چوب محمل 🔸بقيع ما نه غم افزاى جان بود نه ويران و چنين بى سايه بان بود 📚شعر اهلبیت آفتاب ، محدثی تحت تأثير اهل حديث متعصّب بغداد، بر امور، سيطره داشت. منابع تاريخى، وى را دشمن اهل بيت عليهم السلام دانستهاند و گفته اند كه دشمنى با على بن ابى طالب عليه السلام و خانواده اش داشت . 📚الکامل فی التاریخ ج 4 ص 318 ❕متوكّل عباسى، پاسگاهى در نزديكى كربلا زده و به افراد خويش فرمان اكيد داده بود كه هر كس را ديديد قصد زيارت حسين را دارد، بكشيد. 📚بحار الانوار ج 45 ص 404 🔸به امر متوكّل، بار قبر حسين علیه السلام را خراب كردند. 📚همان ص 410 ❕ در يكى از اين نوبتها، «ديزج يهودى» را مأمور تغيير و تبديل و تخريب قبر مطهّر كرد. او نيز با غلامان خويش سراغ قبر رفت و حتّى قبر را شكافت و به حصيرى كه پيكر امام در آن بود برخورد كرد كه از آن بوى مشك مى آمد. دوباره خاك روى آن ريختند و آب بستند و آن را مى خواستند با گاو، شخم بزنند كه گاوها پيشروى نمى کردند. 📚بحار الانوار ج 45 ص 394 🔸هارون الرشيد نيز يك بار به والى فرمان داد تا قبر حسين بن على را خراب كند. اطراف آن را عمارتها ساخته و زمينهايش را زير كشت و زراعت بردند. 📚تتمه المنتهی ص 240 🔸ابن عساكر، نوشته است كه متوكّل، در سال 236 ق، دستور انهدام قبر امام حسين عليه السلام را صادر كرد. پس، خانه هاى اطراف قبر را تخريب و همه را مزرعه كردند و مردم را از زيارت آن قبر، منع كرده، آن جا را به صحرا، تبديل نمودند. مسلمانان، از اين كار، شدند و مردمان بغداد، بر روى بام منازل و مساجد، متوكّل را دشنام دادند و شعرا، او را هجو كردند. 📚تاریخ دمشق ج 72 ص 167 👌به متوكّل خبر دادند كه مردم در سرزمين «نينوا» براى زيارت قبر حسين جمع مى شوند و از اين رهگذر، جمعيّت انبوهى پديد مى آيد و كانون خطرى تشكيل مى شود. متوكّل به يكى از فرماندهان ارتش خود در معيّت تعدادى از لشكريان مأموريّت داد تا مرقد مطهّر را بشكافند و را متفرّق ساخته، از تجمّع بر سر قبر آن حضرت و زيارت قبر او جلوگيرى كنند. او هم طبق دستور، مردم را از پيرامون قبر پراكنده ساخت. اين حادثه در سال 237 هجرى بود. ولى مردم در موسم زيارت، بازهم تجمّع كرده، عليه او شورش كردند و بى باكانه به مأموران خليفه گفتند: اگر تا آخرين نفر هم كشته شويم، دست بر نمى داريم. و بازماندگان ما به زيارت خواهند آمد. وقتى حادثه به متوكّل گزارش شد، به آن فرمانده نوشت كه دست از مردم بردارد و به كوفه بازگردد و چنين وانمود كند كه مسافرتش به كوفه در رابطه با مصالح مردم بوده ... تا اينكه در سال 247 باز تجمّع مردم زياد شد. به نحوى كه در آن محلّ، بازارى درست شد. مجدّدا بناى سختگيرى گذاشتند. 📚اعیان الشیعه ج 1 ص 628 👌روز به روز بر زائران افزوده مى شد، متوكّل سردارى فرستاد و ميان مردم اعلام كردند كه ذمّه خليفه از كسى كه به زيارت رود بيزار است. بازهم آن منطقه را ويران كردند و آب بستند و شخم زدند و قبر را شكافتند. 📚تتمه المنتهی ص 241 👌آرى ... «زيارت اين خاك است كه توده مردم را يارى مى دهد تا به انقلاب حسين علیه السلام و به جهاد و مبارزه او عليه ظلم بينديشند و به رسوا كردن دستگاه حاكم بنشينند. است كه اين خاك- خاك كربلا- سمبل و شعار مى شود و طواف آرامگاه حسين، با صد طواف كعبه مقابل مى شود و حتّى بر آن ترجيح مى يابد.» 📚مجموعه آثار شریعتی ج 7 ص 20 🤔 ❔بارها شنیده ایم که مبلغین می گویند جریان عاشورا و کربلا از سقیفه برخاست ❗️مگر چه پیوندی بین سقیفه و کربلا است که این قدر روی آن مانور داده می شود ❕❕ 💠💠 👌ديد جريان شناسانه در حوادث، ريشه حادثه عاشورا را در انحراف نخستين در رهبرى مى بيند كه در «سقيفه بنى ساعده» اتفاق افتاد. اگر جمعى از امّت پيامبر، نيم قرن پس از شهادت رسول اللّه در كربلا فرزند رسول اللّه را شهيد كردند، زمينه آن در حوادث گذشته و غصب خلافت و تصدّى آل ابو سفيان نسبت به حكومت اسلامى و كنار زدن ائمه از ولايت و رهبرى بود. از اين رو در زيارت عاشورا كسانى لعن مى شوند كه آغازگر ظلم بر اهل بيت پيامبر و بنيانگذار ستم به ذريّه رسول خدا بودند، و نيز كه به آن ستم نخست راضى شدند، همكارى يا سكوت كردند و زمينه ساز آن بودند، تا آ
خ روشنی دارد . علمای شیعه و اهل سنت نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود ؛ « مَثَل على در بين اين امّت، مَثَل كعبه است. » 📚العمدة: ص 285 و ص 302 ح 506 وخصائص الأئمّة عليهم السلام: ص 77. 👌و فرمود ؛ «مَثَل على بين شما (يا گفت: بين اين امّت)، همچون مَثَل كعبه است. نگاه كردن بر آن، عبادت است و آهنگ او نمودن، واجب است». 📚تاريخ دمشق: ج 42 ص 356 ح 8948، المناقب لابن المغازلي: ص 107 ح 149، كفاية الطالب: ص 161؛ المناقب لابن شهر آشوب: ج 3 ص 202. ❕ یا خطاب به على عليه السلام فرمود ؛ « مَثَل تو در بين امّت، همچون كعبه است كه خداوند، آن را نشان قرار داده كه از هر راه دور و وادىِ دور افتاده اى به سوى تو آيند، و تو نشانه اى كه نشان هدايت است و آن نور دينى كه همان نور خداست. » 📚خصائص الائمه ص 73 ❕یا فرمود ؛ « مثل امام مانند کعبه است که به نزد او می آیند و او به نزد نمی رود » 📚بحار الانوار ج 36 ص 358 ❕این مضمون در مورد علی و امامان علیهم السلام مفهوم روشنی دارد و آن این که آنان اگر چه مسوولیت هدایت شما را بر عهده دارند و صاحبان امر و حکومتند ، اما هیچ گاه به زور خود را بر شما تحمیل نمی کنند تا به هر قیمتی حکومت را به دست گیرند ، تنها زمانی اقدام به گرفتن می کنند که شما به نزد آنان بروید و زمینه حکومت آن بزرگواران را فراهم کنید ، چنان که خود پیامبر گرامی تا زمانی که در مکه بودند ، به دلیل عدم همراهی مردم ، موفق به تشکیل حکومت نشدند ، اما زمانی که وارد شدند و مردم به نزدشان آمده و گرداگردشان را فرا گرفتند و زمینه لازم را مهیا کردند ، اقدام به برقراری حکومت کردند ، لذا پیامبر گرامی در تفسیر روایات فوق به علی علیهما السلام فرمود ؛ « تو همچون كعبه اى كه به سويش مى روند؛ ولى او [نزد كسى] نمى رود. پس اگر اين مردم به نزدت آمدند و خلافت را تقديمت كردند، از آنان بپذير، و اگر نزدت نيامدند، به سراغ آنان مرو تا هنگامى كه نزد تو آيند.» 📚اسد الغابة: ج 4 ص 106 الرقم 3789؛ المسترشد: ص 387 ح 130 ، المناقب لابن شهر آشوب: ج 3 ص 242 👌و فرمود ؛ « اى على! تو همچون كعبه اى كه به سويش مى روند؛ ولى او [نزد كسى] نمى رود. اگر اين مردم به نزدت آمدند و را به تو دادند، از آنان بپذير، و اگر نزدت نيامدند، نزد آنان مرو تا در محضر خدا حاضر شوند.» 📚بشاره المصطفی ص 277 ❕« محمود بن لبيد، در جريان گفتمانى كه با فاطمه عليها السلام دختر پيامبر خدا درباره امامت على عليه السلام داشت می گوید از او پرسيدم: اى بانوى من! چرا او (على عليه السلام) از گرفتن حقّش دست كشيد؟ 🔸فرمود: «اى ابو عمر! پيامبر خدا فرمود: مَثَل امام (يا گفت: مَثَل على عليه السلام)، مَثَل كعبه است كه به مى آيند، ولى او به سراغ كسى نمى رود». 📚کفایه الاثر ص 199 _ بحار الانوار ج 36 ص 353 👌بنابراین هم پیامبر و هم امام در جهت هدایت مردم می کنند و به نزد مردم می روند اما برای برقراری حکومت الهی ، این مردم هستند که باید به نزد پیامبر و امام بیایند و زمینه را برای برقراری حکومت الهی مهیا کنند . شش
🤔 🔴 آیا کشته شدن زکریای ۶ساله از علائم است ! 🔻 کشته شدن یک کودک در که به ظلم کشته شده بود 🔍 عکس متن عربی و فارسی را ازصفحه 565 جلد2اصول کافی ببینید👆 💔 زکریای ۶ ساله ، به جرم صلوات بر محمد و در حین دیدن حرم حضرت محمد (ص) ، توسط وهابیون مدینه ، با شیشه ماشین ، جلوی چشمان مادرش ، سرش را بریدند و او را کردند. و مادرش فریاد کمک سر داد و کسی او را یاری نکرد ❗️❗️ 💠💠 👌اخیرا برخی مدعی شده اند که در روایات کشته شدن کودکی در مدینه به دست وهابیان از علائم امام زمان علیه السلام محسوب شده است و این کودک ، همان زکریای خردسال است که توسط وهابیت کور و پلید ، مظلومانه به شهادت رسید و این حادثه نشان دهنده نزدیک بودن ظهور امام زمان علیه السلام است . 🔸روایت مورد استدلال این نقل از امام علیه السلام است که فرمود ؛ « لا بُدَّ مِن قَتلِ غُلامٍ بِالمَدينَةِ، قُلتُ: جُعِلتُ فِداكَ، ألَيسَ يَقتُلُهُ جَيشُ السُّفيانِيِّ؟ قالَ: لا، ولكِن يَقتُلُهُ جَيشُ بَني فُلانٍ، يَخرُجُ حَتّى يَدخُلَ المَدينَةَ فَلا يَدرِي النّاسُ في أيِّ شَيءٍ دَخَلَ، فَيَأخُذُ الغُلامَ فَيَقتُلُهُ، فَإِذا قَتَلَهُ بَغياً وعُدواناً وظُلماً لَم يُمهِلهُمُ اللَّهُ عز و جل، فَعِندَ ذلِكَ فَتَوَقَّعُوا الفَرَجَ » 🔸« بى ترديد، در مدينه كشته مى شود». گفتم: فدايت شوم! آيا لشكر سفيانى، او را نمى كشد؟ فرمود: «نه؛ بلكه لشكر بنى فلان، او را مى كشد. خروج مى كند تا اين كه به مدينه وارد مى شود و مردم نمى دانند به چه كارى وارد شده است. آن گاه، جوان را مى گيرد و مى كشد و چون او را جنايتكارانه و به ظلم و ستم مى كشند، خداوند عز و جل مهلتشان نمى دهد و اين هنگام، منتظر فَرَج باشيد» 📚كمال الدين یک جلدی ص 342 ح 24 ، الغيبة، نعمانى: ص 166 ح 6 ، الكافى: ج 1 ص 337 ح 5، إعلام الورى: ج 2 ص 237، بحار الأنوار: ج 52 ص 146 ح 70. 🔸روایت مذکور از چند جهت قابل صدق بر کشته شدن کودک مظلوم به دست وهابیت کور و پلید نیست ؛ 1⃣در متن عربی روایت آمده است که « » در مدینه کشته می شود ، در لغت عرب به نوجوان غلام اطلاق می شود نه کودک . 🔸در کتاب لغات در تفسیر نمونه چنین آمده است ؛ « از تعبيرات مختلفى كه در لغت «عرب» آمده مى توان استفاده كرد: «غلام» حد فاصل ميان «طفل» (كودك) و «شاب» (جوان) است كه در زبان از آن تعبير به «نوجوان» مى كنيم » 📚لغات در تفسیر نمونه ، مکارم شیرازی ص 401 🔸روشن است که عنوان غلام بر انسان شش و هفت ساله قابل صدق نیست و تعبیر مناسب برای این سنین کودک است . 2⃣روایت می گوید قاتلین آن « غلام » در نیستند ، بلکه خارج از مدینه اند و خروج می کنند و گویی سعی می کنند مدینه را به تصرف در آورند که در همین هنگام آن نوجوان نیز به دست آنان کشته می شود . اگر قاتلین اشاره به وهابیون باشد ، روشن است که آنان هم اکنون مدینه تحت است و نیازی به خروج و قیام ندارند . 🔸ادامه 👇 🔸ادامه 👇 3⃣علامه مجلسی در شرح روایت فوق می گوید ؛ « این که روایت می گوید بنی فلان آن غلام را می کشند ، یا منظور از بنی فلان ، بنو العباس هستند که همزمان با انقراض حکومتشان مردی را می کشند که از فرزندان رسول خدا است یا ممکن است بنی فلان ، بنو مروان باشند که در این صورت روایت اشاره است به انقراض بنی امیه و پس از زوال حکومتشان است که از شرشان برای شیعیان فرج حاصل می شود » 📚مراه العقول ج 4 ص 42 🔸بنابراین طبق نظر علامه مجلسی یا در آینده بنی العباس و بنی امیه دو مرتبه صاحب حکومت و دولت می شوند ، اما سرآمد حکومتشان همزمان است به کشتن جوانی از آل محمد یا روایت در گذشته که حکومت و دولت دست بنی العباس و بنی امیه بوده است ، مصداق پیدا کرده و حکومتشان نابود شده و برای شیعیان نیز از شرشان فرج حاصل شده است . ❕در هر صورت تفسیر علامه مجلسی هم با آنچه در مورد زکریای مظلوم اتفاق افتاده است ، هم خوانی ندارد . 4⃣برخی هم معتقدند که « غلام » مذکور از عموزادگان نفس زکیه یا برادر نفس زکیه است که در مدینه کشته می شود و خود نفس زکیه هم در مکه در آستانه ظهور کشته می شوند . 🔸امام باقر عليه السّلام هم فرمودند ؛ « در آن زمان نفس زكيه در مكه كشته مى شود و برادرش را در مدينه هلاك مى كنند. » 📚بشاره الاسلام ص 177 ❕« مظلوم در يثرب (مدينه) و پسر عمويش در مكه كشته مى شود. » 📚یوم الخلاص ص 666 _ شش ماه پایانی ص 161 🔸در کتاب روزگار رهایی در توضیح روایت مورد بحث آمده است ؛ « اين مرد هاشمى كه در مدينه بدون كشته مى شود پسر عموى نفس زكيّه است كه در مسجد الحرام كشته مى شود. چنانكه پيشواى ششم در حديث ديگرى مى فرمايد ؛ «آن مرد مظلوم در مدينه كشته مى شود و پسر عمويش در مكّه و در ح