eitaa logo
دکترمسعودبازودار(استاد دانشگاه،نویسنده،پژوهشگر)
599 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
747 ویدیو
21 فایل
کاردانی:دینی و عربی،کارشناسی الهیات و معارف اسلامی،کارشناسی ارشد فقه وحقوق اسلامی،دکتری:الهیات گرایش فقه ومبانی حقوق
مشاهده در ایتا
دانلود
❔چرا به امام سجاد ابن می گویند دلیل خاصی دارد ❕❕ 💠💠 👌علامه چنین می آورد ؛ « از پیامبر گرامی روایت شده است که فرمود خداوند از میان دو برگزیده دارد ، برگزیده او از عرب قریش و از عجم می باشد و علی بن الحسین پیوسته می گفت من فرزند دو برگزیده هستم زیرا جد او رسول خدا بود و مادرش دختر یزگرد پادشاه ایران بود » 📚بحار الانوار ج46 ص4 ❕شیخ عباس قمی امام سجاد علیه السلام را چنین بر می شمارد ؛ 1⃣تالیف صحیفه کامله است که اهل بیت و عروه الوثقی شیعیان است ‌. 2⃣جمع شدن نجابت عرب و هر دو در او به به اعتبار سخن پیامبر که خدا در میان بندگان دو برگزیده دارد ، برگزیده او از عرب قریش و از عجم فارس می باشد لذا او ملقب به ابن الخیرتین می باشد . 3⃣انتشار اولاد رسول خدا از آن حضرت لذا او را آدم بنی الحسین می گویند . 📚منتهی الامال ج2 ص1175 🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍 ،سجاد_تنبیه_بردگان 🤔 ❔این که در روایاتی آمده که امام سجاد در ماه رمضان بردگان خودش را نمی زد یعنی چه ❗️برده زدن داره که امام سجاد به خاطر ماه رمضان اونها را نمی زد ❕❕ 💠💠 👌دستور به حسن معاشرت با بردگان از دستورات موکد و اساسی اسلام است تا جایی که پیامبر فرمود ؛ « جبرئیل پیوسته سفارش ( حسن معاشرت ) با بردگان را به من می کرد » 📚الفقیه ج 4 ص 13 👌و فرمود ؛ « از هر چه می خورید و می پوشید ، بردگان را هم بخورانید و بپوشانید » 📚امالی طوسی ج 2 ص 18 👌علی علیه السلام فرمود ؛ « آخرین چیزی که از پیامبر در هنگام وفاتش شنیدم این بود که گفت شما را وصیت می کند به حسن با یتیم و برده » 📚مستدرک الوسائل ج 15 ص 456 👌و فرمود ؛ « از خدا بترسید ، از خدا بترسید در مورد زنان و بردگان زیرا آخرین سخنان پیامبر شما مربوط به حسن رفتار با زنان و بود » 📚الکافی ج 7 ص 49 ❕پیامبر گرامی و امامان بزرگوار علیهم السلام بر اساس این تعالیم ، بهترین رفتار ها را با بردگان می کردند به گونه ای که همگان حسن رفتار با بردگان را از آنها می آموختند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 23 ص 9 باب 1 _ بحار الانوار ج 63 ص 413 ❕حال آنچه مورد قرار گرفته است روایتی در مورد امام سجاد علیه السلام است که آمده است ؛ « زمانی که ماه رمضان می شد امام سجاد علیه السلام بردگان و کنیزان خود را نمی زد ، بلکه و جرم های آن ها را می نوشت و در آخرین شب ماه رمضان از جنایات آنها می گذشت و می گفت بروید شما را عفو کردم و آزادتان کردم ...» 📚وسائل الشیعه ج 10 ص 318 ❕بی شک زدن بدون دلیل و بردگان امری ناپسند است ، اما اگر بردگان جنایاتی به بار بیاورند که شایسته حد و تعزیر باشد ، زدن و تنبیه آنها نه تنها ناپسند نیست ، بلکه برای ادب کردن آنها لازم و است . 👌روایاتی که در مورد تنبیه بردگان توسط امامان نقل شده است ناظر به همین مطلب است که بردگان گناهان و جنایاتی مرتکب می شدند که شایسته حد یا تعزیر بودند و امامان نیز حسب وظیفه آنها را تنبیه می کردند . ❕اما از آنجایی که امامان به حسب مصالح و شرایط اجازه بخشیدن حد و تعزیر را بر دارا هستند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 28 ص 40 باب 18 👌امام سجاد علیه السلام به خاطر شرافت و فضیلت ماه رمضان بردگانی را که جنایت و جرم می کردند و شایسته تنبیه بودند را مورد و بخشش قرار می داد . ❕بنابراین آنچه مذموم است تنبیه کردن بی حساب و کتاب بردگان است اما تنبیه کردن و جاری کردن حدود الهی و تعزیرات بر بردگانی که جرم و جنایت می کنند به هیچ عنوان ناپسند تلقی نمی شود . 🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍 🤔 امام سجاد در نزد علمای اهل سنت و صحابه چگونه بوده است آیا راست است که آنان تصریح به برتری او کرده اند ❗️ 💠💠 👌صحابی بزرگوار جابر بن عبدالله انصاری چنین می گوید: "در فرزندان انبیا کسی چون علی بن الحسین دیده نشده است" 📚حیاه الامام زین العابدین ج1 ص126 🔶عبدالله بن عباس که از نظر سن بسیار از ایشان بزرگتر بود ایشان را بزرگ می داشت و هرگاه ایشان را می دید به او از جای بر می خواست 📚تاریخ دمشق ج36 ص147 📚تذکره الخواص ص324 🔶 نیز درباره امام می گوید: "من هیچ یک از هاشمیان را چون علی بن الحسین ندیده ام" 📚تهذیب التهذیب ج9 ص445 👌و می گوید: "کسی را فقیه تر از او ندیدم" 📚شذرات الذهب ج1 ص105 ❕ می نویسد: "او از برترین مردم وسختکوش ترین آنان در عبادت بود به همین دلیل به زین العابدین نام گرفت" 📚تاریخ یعقوبی،ج3 ص46 👌ابن عساکر می گوید: "راستگو ومورد اعتماد بود، بسیار حدیث می گفت ودارای مقامی بالا وبلند بود" 📚تاریخ دمشق،ج36 ص142 👌ذهبی می گوید: "جلالت قدر او عجیب وبه خدا قسم برازنده
⚫️ به مناسبت وفات حضرت عبد العظیم حسنی علیه السلام ؛ ◼️ ایشان حضرت عبد العظيم بن عبد اللّه بن علىّ بن الحسن بن زيد بن الحسن بن علىّ بن ابى طالب عليهم السّلام است ، كه از اكابر محدّثين، و اعاظم علما و زهّاد و عبّاد و صاحب و تقوى است، و از اصحاب حضرت جواد و هادى عليهم السّلام است و نهايت توسّل و انقطاع به خدمت ايشان داشته و احاديث بسيار از ايشان روايت كرده است . 📚منتهی الامال ج 3 ص 1899 ▪️براى اثبات عظمت علمى حضرت عبد العظيم عليه السلام، كافى است كه بدانيم امام معصوم، مردم را براى حلّ مشكلات دينى و يافتن پاسخ اعتقادى و عملىشان، به ايشان ارجاع داده است. ▫️صاحب بن عَبّاد در رسالهاى كه در شرح حال حضرت عبد العظيم عليه السلام نوشته، در توصيف علمى ايشان آورده ؛ ابو تراب رويانى، روايت كرد كه شنيدم ابو حمّاد رازى مى گفت: خدمت امام هادى عليه السلام در سامرّا رسيدم و مسائلى از حلال و حرام از ايشان پرسيدم. امام به پرسشهاى من پاسخ داد و هنگامى كه خواستم از ايشان خداحافظى كنم، به من فرمود : « اى ابو حمّاد ، هنگامى كه چيزى از امور دينى در منطقه ات براى تو مشكل شد، از عبد العظيم بن عبد اللَّه حسنى بپرس و مرا به او برسان. » 📚شناختنامه حضرت عبد العظيم حسنى عليه السلام و شهررى/ مجموعه رساله هاى خطّى و سنگى: ص 23 (رساله «رسالةٌ فى فضل عبد العظيم عليه السلام»، صاحب بن عبّاد). 👌این تعبير، به روشنى نشان مى دهد كه حضرت عبد العظيم عليه السلام در عصر خود، مجتهد توانمندى بوده كه بر اساس اصول و قواعدى كه از اهل بيت عليهم السلام در اختيار داشته، مى توانسته ديدگاههاى اسلام را در زمينه هاى مختلف اعتقادى و عملى، استخراج كند و به پرسشهاى مردم پاسخ گويد. بنا بر اين، ايشان تنها يك محدّث و راوى احاديث اهل بيت عليهم السلام نبوده است؛ بلكه از علماى بزرگ خاندان رسالت بوده كه پس از معصومان، توان پاسخگويى به مسائل علمى را داشته و توانمندى علمى اش مورد تأييد و تصديق امام هادى عليه السلام قرار گرفته است. 📚حکمت نامه حضرت عبد العظیم حسنی ، ص 20 👌علامه نقل می کند ؛ « زمانی که حضرت عبدالعظیم از هراس سلطان وقت ، وارد ری شد ، در سرداب منزل یکی از شیعیان سکنی گزید ، و پیوسته در آن سرداب مشغول عبادت خداوند بود ، و روزها را با روزه داری و شب ها را با شب زنده داری و سپری می کرد » 📚بحار الانوار ج 99 ص 268 ❕مهمترين نشانه عظمت و مقامات باطنى حضرت عبد العظيم عليه السلام، برابرى فضيلت زيارت مزار آن بزرگوار، با فضيلت زيارت سيّد الشهدا عليه السلام است. 👌شيخ المحدّثين، صدوق، از محمّد بن يحيى عطّار كه يكى از اهالى رى است اين گونه نقل كرده كه خدمت امام هادى عليه السلام رسيدم. ايشان فرمود: «كجا بودى؟». گفتم: حسين بن على عليه السلام را زيارت كردم. امام هادى عليه السلام فرمود: « بدان كه اگر قبر عبد العظيم را در شهر خودتان زيارت كنى، مانند كسى هستى كه حسين بن على عليه السلام را كرده باشد.» 📚ثواب الاعمال ص 124 ❕از شهيد ثانى در تعليقه خلاصة علّامه حلّى از امام رضا عليه السلام نقل شده كه فرمود ؛ « هر كس قبر عبد العظيم را زيارت كند، بر خدا لازم مى شود كه او را داخل بهشت كند. » و در حديث ديگرى از آن امام آمده كه فرمود ؛ «هر كس نمى تواند مرا زيارت كند، برادرم عبد العظيم حسنى را در رى زيارت كند» 📚حاشیه الشهید الثانی علی خلاصه الاقوال ص 191 ◼️حمزه پیامبر گرامی اسلام ؛ ❕روزى «ابو جهل» پيامبر را در «صفا» ديد و به او ناسزا و بد گفت. رسول گرامى، با او سخن نگفت و راه منزل را در پيش گرفت. ابو جهل نيز به سوى محفل قريش كنار كعبه روانه شد. حمزه كه عمو و برادر رضاعى پيامبر بود، همان روز در حالى كه كمان خود را حمايل كرده بود از شكار برگشت. عادت ديرينه او اين بود كه پس از ورود به مكّه، پيش از آنكه از فرزندان و خويشاوندان خود ديدن به عمل آورد، به زيارت و طواف كعبه مى رفت. سپس به اجتماع هاى مختلف قريش در دور كعبه سرى مى زد و سلام و تعارفى ميانشان رد و بدل مى شد. 👌وى همان روز، پس از انجام اين مراسم به سوى خانه رفت. اتفاقا كنيز «عبد اللّه بن جدعان» كه شاهد آزار ابو جهل به پيامبر بود، جلو آمد و گفت: «ابا عماره» (كنيه حمزه) اى كاش دقايقى چند در همين نقطه بودى و جريان را مى ديدى كه چگونه «ابو جهل» به برادرزاده ات ناسزا گفت و او را سخت آزار داد. سخنان اين كنيز، اثر عجيبى در روان «حمزه» گذاشت و او بدون اينكه به سرانجام كار فكر كند، تصميم گرفت كه انتقام برادرزاده خود را از «ابو جهل» بگيرد. ❕لذا از همان راهى كه آمده بود، برگشت و ابو جهل را ميان اجتماع قريش ديد و به طرف وى رفت و بدون اينكه با كسى سخن بگويد كمان خود را بلند كرد و سخت بر سر او كوفت، چنان كه سرش شكست و گفت: «او (پيامبر) را ناسزا مىگويى و من به او ايمان
🤔 ❔آیا اسلام می گوید نباید بر روی که یک زن قبل از ما بر روی آن نشسته ، ما بنشینیم ❕یعنی اگر سوار تاکسی زنی باشد و پیاده شود ، ما نباید جای او بنشینیم ❗️آیا چنین حکمی معقول است ❕ 💠💠 👌روایتی است که در کتاب کافی از پیامبر گرامی نقل شده است که فرمود ؛ « زمانی که زنی جایی نشسته باشد و از آنجا برخیزد ، تو به جای او در آن مکان منشین مگر زمانی که آن مکان ( از گرمای آن زن ) شده باشد » 📚الکافی ج5 ص564 👌این مضمون در دو کتاب الفقیه و مکارم الاخلاق هم نقل شده است. 📚 الفقیه ج3 ص555 📚مکارم الاخلاق ص212 ❕سند روایت کافی به دلیل وجود نوفلی و سکونی در آن زیاد قابل نیست ، لذا علامه در ذیل روایت مذکور می گوید ؛ « این حدیث بنابر مشهور ضعیف است » 📚مراه العقول ج20 ص420 👌دو کتاب دیگر نیز روایت مذکور را بدون سند و مرسلا نقل کرده اند ، بنابراین این روایت سندا و غیر قابل اعتماد است . ❕ اگر روایت را صحیح هم فرض کنیم باز هم مشکل خاصی ایجاد نمی کند ، زیرا این حکم تنها یک توصیه اخلاقی جهت در امان بودن از وسواس و تحرکات شیطانی است که ممکن است برای برخی ایجاد شود .
🤔 ❔آیا پایان ماه صفر و آغاز ماه ربیع الاول شادی و تبریک دارد که امروزه این و تبریک گفتن مرسوم است ❗️❗️ 💠💠 👌در کتاب مفاتیح نوین ، اثر فقیه ارجمند ، مکارم شیرازی چنین آمده است ؛ « ماه ربیع الاول گرچه آغاز آن آمیخته با خاطره غم انگیز و اندوهبار شهادت امام حسن علیه السلام است ، ولی از آنجا که میلاد مبارک حضرت ختمی مرتبت رسول گرامی اسلام مطابق روایت معروف در هفدهم این ماه و طبق روایت غیر معروف در دوازدهم آن واقع شده است و میلاد امام صادق نیز در هفدهم این ماه است ، ماه شادی و جشن و سرور است ، از آنجا که هجرت پیامبر اکرم که سرچشمه دگرگونی عمیق در جهان اسلام و عزت و شوکت مسلمین شد ، و همچنین داستان لیله المبیت در شب اول این ماه واقع گردید ...در مجموع از ماههای پربرکت و پر است که سزاوار است همه علاقه مندان مکتب اهل بیت علیهم السلام آن را ارج نهند و گرامی بدارند » 📚کلیات مفاتیح نوین ، ص614 ❕البته در در ایام پایانی ماه روایتی از پیامبر گرامی منتشر می شود که فرموده اند هر کس مرا به خروج ماه صفر بشارت دهد از بهشتیان خواهد بود . ❕روایت مذکور مورد نقل شیخ در دو کتاب علل الشرایع و معانی الاخبار قرار گرفته است اما در معنای آن صورت گرفته است . 👌داستان از این قرار است که طبق نقل ابن عباس ؛ ❕« روزی پیامبر در مسجد قبا با اصحاب خود نشسته بود ، به آنان فرمود ،نخستین فردی که اکنون بر شما وارد می شود ، از بهشتیان است ، برخی افراد چون این سخن را شنیدند بیرون رفتند تا شتابان باز گردند و به سبب این خبر از بهشتیان شوند ،پیامبر این را فهمید و به آنان که مانده بودند فرمود اکنون چند نفر بر شما در می آیند که هر یک از دیگری سبقت می جویند ، از میان آنان هر کس به من بشارت دهد که ماه تمام می شود ، اهل بهشت است ، پس آن گروه باز گشتند و وارد شدند و ابوذر نیز با آنان بود ، پیامبر به آنان فرمود ما در کدام ماه هستیم ؟ ابوذر پاسخ داد ای پیامبر خدا آذار تمام شد ، پیامبر فرمود ای ابوذر این را می دانستم اما دوست داشتم که امت من بدانند تو بهشتی ...» 📚معانی الاخبار ص204 📚علل الشرایع ج1 ص175 👌روشن می شود که بیان پیامبر یک حکم کلی و عام برای بشارت به ماه نمی باشد ، بلکه تنها برای بیان بهشتی بودن ابوذر ، مساله مربوط به بشارت دادن به ماه آذار را مطرح نمودند . ❕نکته مهمتر آنکه ماه چنان که در روایت به آن تصریح شد ، از ماه های می باشد، در حالی که ماه صفر از ماه های است و این دو ارتباطی با هم ندارند . 👌علامه می نویسد ؛ « ماه های رومی بر اساس حرکت خورشید شکل گرفته است و تعداد آنها دوازده ماه می باشد به این ترتیب ؛ تشرین اول ، تشرین آخر ، کانون اول ، کانون آخر ، شباط، ، نیسان ، ایار ، حزیران ، تموز ، آب ، ایلول » 📚زاد المعاد ص332 ❕البته در لسان عده ای از علما از ایام ابتدایی ماه ربیع به عنوان ، یاد می شود و در ایام مذکور به حزن و سوگواری برای مصائب وارده به اهل بیت نبوی پس از شهادت پیامبر گرامی و کشته شدن حضرت می پردازند . 💠بی شک گریه و کردن برای مصائب اهل بیت علیهم السلام زمان خاصی ندارد و در تمام ایام مستحب است @Drmasuodbazoodar