#ظهور_از_سرداب_پنهان_شدن_در_سرداب
🤔#پرسش
❔این که میگویند شیعه عقیده دارد امام زمان در #چاهی پنهان شده است و از آن چاه هم ظهور می کند چقدر واقعیت دارد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌اهل سنّت به جهت استهزاى عقايد شيعه مى گويند ؛ « شيعه قائل است كه مهدى موعود بعد از تولّدش در #سردابى مخفى شد و غيبت خود را از آنجا شروع كرده و تاكنون نيز در آن سرداب به سر مى برد، و ظهورش نيز از همان سرداب خواهد بود.و لذا شيعيان هرروز از صبح تا غروب در آن سرداب به انتظار ظهورش مى نشينند و اشك ماتم مى ريزند. »
📚سير اعلام النبلاء، ج 13، ص 119؛ تاريخ ابن خلدون، ج 1، ص 199، فصل 27؛ المهدّية فى الاسلام، ص 129 و 130؛ الصراع بين الاسلام و الوثنية، ص 42.
❕اینان گویی نمی دانند که #سرداب عبارت است از طبقه پايين ساختمان خانه كه در مناطق گرمسير به جهت حفاظت از گرماى شديد مى سازند، و اين نوع ساختمان در غالب خانه هاى عراق مشاهده مى شود، و سامرّا نيز از آن مستثنى نبوده است. امام هادى عليه السّلام در خانه خود به جهت آسايش اهل بيتش و محافظت از گرما، چنين سردابى را ساخته بودند كه بعد از شهادتش به ارث، #منتقل به امام عسكرى عليه السّلام شد.
📚مجمع البحرین ج 1 ص 467
👌مطابق تاريخ، حضرت مهدى عليه السّلام از زمان ولادت از ديدگان مردم خصوصا حكّام مخفى بود. و بعد از شهادت پدرش بر جسد او نماز گزارد و رسما غيبت خود را از آن خانه آغاز نمود. و از آنجا كه #سكونت حضرت و ساير اعضاى خانواده در آن سرداب بوده است، لذا مكان غيبت را به آن سرداب مقدّس نسبت مى دهند.
❕ اين سرداب براى شيعيان اهل بيت عليهم السّلام از آن جهت مقدّس شمرده شده است كه امام زمان و پدر و جدّش عليهم السّلام در آن سرداب به سر برده و عبادت به جاى آورده اند و از همان #مكان نيز حضرت مهدى عليه السّلام غايب شده است .
📚بحار الانوار ج 99 ص 81
👌اين نهايت جهل و نادانى است كه كسى به #شيعه نسبت دهد كه آنان معتقدند كه امام زمان عليه السّلام در سرداب خانه خود غايب شده و تا هنگام خروج در آن باقى است . زيرا مطابق روايات فراوان، امام زمان عليه السّلام در سرزمينهاى مختلف بر مواليان خود وارد مى شوند و در مناطق مختلف گردش مى كنند. حضرت در موسمهاى دينى همچون حجّ حاضر شده و اقامه شعائر دينى مى نمايند و گواه بر زنده ها و مرده ها خواهند بود
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
❕ لذا بهترين تعبيرى كه مى توان درباره #سرداب مقدس و زيارت مردم از آنجا داشت اين است كه حضرت مكان خاصّى ندارند، لذا شيعيان در محلهاى اختصاصى آن حضرت همچون مسجد سهله و مسجد جمكران و ... دور هم جمع مىشوند و به ياد آن حضرت ندبه كرده و از او درخواست ظهورش را مى نمايند. و در حقيقت، سرداب مقدس از آن جهت كه شروع غيبت از آنجا بوده جنبه رمزى داشته، در آنجا شيعيان گرد هم جمع مى شوند و از خداوند طلب خروج او را مى نمايند.
👌علامه امينى رحمه اللّه مى فرمايد: «... شيعه اعتقاد ندارد كه غيبت امام در سرداب است و خودشان او را در سرداب مخفى كرده اند و از همانجا نيز ظهور خواهد كرد، بلكه اعتقاد شيعه كه با احاديث تأييد شده آن است كه او از مكه معظمه، مقابل خانه خدا ظهور خواهد كرد. هرگز #كسى قائل نشده كه سرداب مقدّس، آن نور را در خود مخفى كرده است. بلكه آن سرداب، خانه امامان در سامرّا بوده است. و اين مسأله اى همگانى در خانه هاى عراق است كه به جهت حفاظت از گرما مى سازند. اين سرداب به طور خصوص از آن جهت شرف پيدا نموده كه به سه نفر از امامان دين منسوب است، خانه اى كه خداوند متعال اذن داده كه ارتفاع #معنوى يافته و در آن اسم و ذكر خدا برده شود».
📚الغدیر ج 3 ص 308
❕با این بیان پاسخ این مطلب هم روشن می شود که از جمله نسبتهاى ناروايى كه به شيعه داده شده اين است كه آنان معتقدند امام مهدى عليه السّلام در آخر الزمان از سرداب سامرّا #خروج خواهد كرد ، ولى با مراجعه به كتابهاى حديثى و كلامى شيعه پى خواهيم برد كه اين نسبت كذب و دروغ است ، بلكه شيعه معتقد است كه آن حضرت همانند جدش رسول خدا از مكه مكرّمه ظهور خواهند نمود که در گذشته مفصلا حول آن توضیح داده ایم ؛
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
#تعدد_نامهای_مادر_امام_زمان
🤔#پرسش
❔یکی از کانال های ضد #دین شبهه ای مطرح کرده که یکی از دلائل عدم وجود امام زمان تعدد نام های مادر او است که سوسن و نرجس و ملیکا و ...از اسامی او است ، از جمله #دلایل عدم وجود این فرد این است که هيچ كسى نميداند كه مادرش كيست ❕چگونه ممکن است که كوچكترين مكالمات #امام_حسين در روز عاشورا آن هم در آن بلبشو، را اينها ميدانند و حتى درد دل #على در ميان نخلستانها و در تنهائى شب را يادداشت كرده اند ولى #نام مادر آخرين امامشان را نمیدانند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌مادر بزرگوار امام مهدى عليه السلام با نامهاى نرجس، سوسن، صيقل ، ريحانه، ، مريم، ، حكيمه ، و مَليكه ياد شده است كه #نرجس، مشهورترينِ آنهاست.
⚫️ به مناسبت وفات حضرت عبد العظیم حسنی علیه السلام ؛
◼️ ایشان حضرت عبد العظيم بن عبد اللّه بن علىّ بن الحسن بن زيد بن الحسن بن علىّ بن ابى طالب عليهم السّلام است ، كه از اكابر محدّثين، و اعاظم علما و زهّاد و عبّاد و صاحب #ورع و تقوى است، و از اصحاب حضرت جواد و هادى عليهم السّلام است و نهايت توسّل و انقطاع به خدمت ايشان داشته و احاديث بسيار از ايشان روايت كرده است .
📚منتهی الامال ج 3 ص 1899
▪️براى اثبات عظمت علمى حضرت عبد العظيم عليه السلام، كافى است كه بدانيم امام معصوم، مردم را براى حلّ مشكلات دينى و يافتن پاسخ #پرسشهاى اعتقادى و عملىشان، به ايشان ارجاع داده است.
▫️صاحب بن عَبّاد در رسالهاى كه در شرح حال حضرت عبد العظيم عليه السلام نوشته، در توصيف علمى ايشان آورده ؛ ابو تراب رويانى، روايت كرد كه شنيدم ابو حمّاد رازى مى گفت: خدمت امام هادى عليه السلام در سامرّا رسيدم و مسائلى از حلال و حرام از ايشان پرسيدم. امام به پرسشهاى من پاسخ داد و هنگامى كه خواستم از ايشان خداحافظى كنم، به من فرمود :
« اى ابو حمّاد ، هنگامى كه چيزى از امور دينى در منطقه ات براى تو مشكل شد، از عبد العظيم بن عبد اللَّه حسنى بپرس و #سلام مرا به او برسان. »
📚شناختنامه حضرت عبد العظيم حسنى عليه السلام و شهررى/ مجموعه رساله هاى خطّى و سنگى: ص 23 (رساله «رسالةٌ فى فضل عبد العظيم عليه السلام»، صاحب بن عبّاد).
👌این تعبير، به روشنى نشان مى دهد كه حضرت عبد العظيم عليه السلام در عصر خود، مجتهد توانمندى بوده كه بر اساس اصول و قواعدى كه از اهل بيت عليهم السلام در اختيار داشته، مى توانسته ديدگاههاى اسلام #ناب را در زمينه هاى مختلف اعتقادى و عملى، استخراج كند و به پرسشهاى مردم پاسخ گويد.
بنا بر اين، ايشان تنها يك محدّث و راوى احاديث اهل بيت عليهم السلام نبوده است؛ بلكه از علماى بزرگ خاندان رسالت بوده كه پس از معصومان، توان پاسخگويى به مسائل علمى را داشته و توانمندى علمى اش مورد تأييد و تصديق امام هادى عليه السلام قرار گرفته است.
📚حکمت نامه حضرت عبد العظیم حسنی ، ص 20
👌علامه #مجلسی نقل می کند ؛
« زمانی که حضرت عبدالعظیم از هراس سلطان وقت ، وارد ری شد ، در سرداب منزل یکی از شیعیان سکنی گزید ، و پیوسته در آن سرداب مشغول عبادت خداوند بود ، و روزها را با روزه داری و شب ها را با شب زنده داری و#عبادت سپری می کرد »
📚بحار الانوار ج 99 ص 268
❕مهمترين نشانه عظمت #معنوى و مقامات باطنى حضرت عبد العظيم عليه السلام، برابرى فضيلت زيارت مزار آن بزرگوار، با فضيلت زيارت سيّد الشهدا عليه السلام است.
👌شيخ المحدّثين، صدوق، از محمّد بن يحيى عطّار كه يكى از اهالى رى است اين گونه نقل كرده كه خدمت امام هادى عليه السلام رسيدم. ايشان فرمود: «كجا بودى؟». گفتم: حسين بن على عليه السلام را زيارت كردم. امام هادى عليه السلام فرمود:
« بدان كه اگر قبر عبد العظيم را در شهر خودتان زيارت كنى، مانند كسى هستى كه حسين بن على عليه السلام را #زيارت كرده باشد.»
📚ثواب الاعمال ص 124
❕از شهيد ثانى در تعليقه خلاصة #الأقول علّامه حلّى از امام رضا عليه السلام نقل شده كه فرمود ؛
« هر كس قبر عبد العظيم را زيارت كند، بر خدا لازم مى شود كه او را داخل بهشت كند. » و در حديث ديگرى از آن امام آمده كه فرمود ؛
«هر كس نمى تواند مرا زيارت كند، برادرم عبد العظيم حسنى را در رى زيارت كند»
📚حاشیه الشهید الثانی علی خلاصه الاقوال ص 191
◼️حمزه #مدافع پیامبر گرامی اسلام ؛
❕روزى «ابو جهل» پيامبر را در «صفا» ديد و به او ناسزا و بد گفت. رسول گرامى، با او سخن نگفت و راه منزل را در پيش گرفت. ابو جهل نيز به سوى محفل قريش كنار كعبه روانه شد. حمزه كه عمو و برادر رضاعى پيامبر بود، همان روز در حالى كه كمان خود را حمايل كرده بود از شكار برگشت. عادت ديرينه او اين بود كه پس از ورود به مكّه، پيش از آنكه از فرزندان و خويشاوندان خود ديدن به عمل آورد، به زيارت و طواف كعبه مى رفت. سپس به اجتماع هاى مختلف قريش در دور كعبه سرى مى زد و سلام و تعارفى ميانشان رد و بدل مى شد.
👌وى همان روز، پس از انجام اين مراسم به سوى خانه رفت. اتفاقا كنيز «عبد اللّه بن جدعان» كه شاهد آزار ابو جهل به پيامبر بود، جلو آمد و گفت: «ابا عماره» (كنيه حمزه) اى كاش دقايقى چند در همين نقطه بودى و جريان را مى ديدى كه چگونه «ابو جهل» به برادرزاده ات ناسزا گفت و او را سخت آزار داد. سخنان اين كنيز، اثر عجيبى در روان «حمزه» گذاشت و او بدون اينكه به سرانجام كار فكر كند، تصميم گرفت كه انتقام برادرزاده خود را از «ابو جهل» بگيرد.
❕لذا از همان راهى كه آمده بود، برگشت و ابو جهل را ميان اجتماع قريش ديد و به طرف وى رفت و بدون اينكه با كسى سخن بگويد كمان خود را بلند كرد و سخت بر سر او كوفت، چنان كه سرش شكست و گفت: «او (پيامبر) را ناسزا مىگويى و من به او ايمان
🤔#پرسش
❔در یادداشتهای شهید #مطهری و سخنان برخی علمای دیگر آمده است که اصلا رقیه ای در کربلا وجود نداشته است و حسین دختری به این نام نداشته است و داستان رقیه از تحریفات عاشورا است ❕نظر شما در این رابطه چیست ❗️❗️
💠پاسخ💠
👌تشکیک در وجود مبارک حضرت #رقیه سلام الله علیها ظلم بزرگی است که به ایشان روا داشته می شود و این تشکیک از هر کسی باشد ، مردود و غیر قابل قبول است.
⚫️علمای متعددی تصریح به وجود تاریخی این بزرگوار کرده اند از جمله ؛
1⃣مرحوم عماد الدین #طبری ؛
👌در رابطه با ایشان گفته شده است ؛
« عالم جلیل قدر و بسیار اهل روایت بود »
📚فهرس الثراث ج1 ص569
👌و نیز گفته شده است ؛
« او امام و فقیه و محدث بود ، به روایات تسلط داشت و جلیل القدر بود »
📚موسوعه طبقات الفقهاء ج6 ص292
❕ایشان نقل می کنند ؛
« دخترک کوچکی بود از حسین علیه السلام ، شبی از خواب بیدار شد و گفت پدر من حسین کجاست ، این ساعت او را به خواب سخت #پریشان دیدم ، زنان و کودکان شروع به گریه کردن ، کردند ، یزید با صدای آنان از خواب بر خاست ، و از علت این سر و صدا تفحص کرد ، گفت بروید و سر پدر او را بیاورید و در کنار آن دخترک قرار دهید ، آنان چنین کردند ، دختر گفت این چیست ، گفتند سر پدر تو است ، او بترسید و فریاد کشید و رنجور شد و از دنیا رفت »
📚کامل بهایی ج2 ص179
2⃣عالم دیگری که داستان دخترک خردسال امام حسین علیه السلام را نقل می کند ، فخر الدین #طریحی است .
👌در باره او گفته شده است ؛
« محدث ، فقیه و لغوی و رجالی مشهوری بوده است »
📚فهرس التراث ج 1 ص880
👌و نیز گفته شده است ؛
« فقیه ، امامی ، اصولی ، وشاعر بوده است ، و علمای بزرگی از جمله حسن بن محمد بن حسن معروف به صاحب جواهر از شاگردان او بوده اند »
📚موسوعه طبقات الفقهاء ج13 ص330
👌ایشان نقل می کنند؛
« وقتی آل الله و آل رسول را در شهر #شام بر یزید وازد شدند او خانه ای به آنها اختصاص داد ، و در آن به سوگواری می پرداختند ، مولای ما حسین دختری سه ساله داشت ، سر شریف امام را با دستمالی دیبقی پوشیده و در برابرش نهادند ، و پرده از آن برداشتند و گفتند این سر پدر تو است ، دخترک سر را به آغوش گرفت و می گفت پدر جان چه کسی تو را با خونت خضاب کرده است ....آن گاه دهانش را بر دهان شریف امام گذاشت و گریه سختی کرد تا از هوش رفت ، وقتی تکانش دادند ، دیدند که روحش از دنیا جدا شده است »
📚المنتخب طریحی ، ص136
3⃣عالم دیگر، محمد حسین #الارجستانی است که از علمای نامی تشیع و صاحب #تالیفات است ؛
📚الذریعه الی تصانیف الشیعه ج2 ص439
📚فهرس التراث ج2 ص211
👌او می نویسد ؛
« از غریبان خرابه شام به خاطرم رسید ، مگر سکینه و رقیه طفل حسین نبودند ، ...اهل بیت رسول خدا در آن شب ها نه شمعی و نه چراغی و نه آب و نه طعامی و نه فرش و نه لباسی داشتند و غمگین نشسته بودند و شغل ایشان تعزیه داری بر شهیدان کربلا بود ، تا آنجا که دختر سه ساله سید الشهداء شبی از #فراق پدر بزرگوار بسیار گریه کرد ...»
📚انوار المجالس ص161
4⃣نقل دیگر برای شیخ محمد جواد #یزدی است .
👌او می نویسد ؛
« منقول است که طفلی از امام حسین در خرابه شام از دیدن سر پدر بزرگوارش از دنیا رفت لیکن در نام او اختلاف است که زبیده یا رقیه یا زینب و یا سکینه بوده است »
📚شعشعه الحسینیه ج2 ص171
5⃣ناقل دیگر این جریان ، عالم بزرگوار سید محمد علی شاه عبد #العظیمی است .
👌در باره او گفته شده است ؛
« او فقیه و امامی و عالم و بزرگ و آگاه به علم حدیث و رجال بوده است »
📚موسوعه طبقات الفقهاء ج14 قسم 2 ص772
👌در کتاب اعیان الشیعه در باره او چنین گفته شده است ؛
« او عالم و فاضل و #متقی و اهل ورع و زاهد و عابد بوده است ، نشانه خداوند در حسن اخلاق و سعه صدر و محدث بوده است »
📚اعیان الشیعه ج9 ص442
👌و نیز گفته شده است ؛
« او علامه و فقیه و زاهد و اهل ورع و عالم جلیل القدر با اخلاقی کامل بوده است »
📚فهرس التراث ج2 ص274
❕ایشان می نویسند ؛
« حسین علیه السلام دختر کوچکی داشت که او را دوست می داشت ، و او هم امام را دوست می داشت ، گفته شده است که نام وی #رقیه بوده است ، سه سال داشت و در شام در میان اسیران بود »
📚الایقاد ص179
6⃣علمای بزرگی مزاری که هم اکنون در #شام است را متعلق به حضرت رقیه دختر امام حسین علیه السلام می دانند ؛
📚تسلیه المجالس ج2 ص93
📚نور الابصار ص195
📚منتخب التواریخ ص388
👌#کرامات متعددی از این مزار نورانی دیده و گزارش شده است ؛
📚دانش نامه امام حسین ج1 ص389
👌این کرامات نیز موید اعتبار #معنوی مزار شریف و صحت وجود تاریخی حضرت رقیه سلام الله علیها می باشد .