#اصول_فقه
#ظهور
اصولیان ظهور را از دو جهت بررسی می کنند:
1. از جهت صغروی
یعنی: در مباحث الفاظ به دنبال پاسخ این سؤال هستند:
فلان ترکیب یا هیئت ظهوری دارد یا خیر؟ اگر دارد، ظهورش در چیست؟
مثلا: ظهور صیغۀ امر یا نهی یا ... چیست؟
یا آیا عامّ بعد از تخصیص، ظهوری دارد یا مجمل است؟ و اگر دارد ظهورش در چیست؟
2. از جهت کبروی:
یعنی: در مباحث أمارات به دنبال پاسخ این سؤالها هستند:
آیا ظهور ادلۀ شرعیۀ لفظیه حجت است؟ یا حجیت فقط به نصّ اختصاص دارد؟
آیا قول لغوی حجت است؟
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
#اصول_فقه
#ظهور
مباحث اصولی زیر به بررسی منشأ ظهور میپردازد،
یعنی اصولی در ابوابی که ذیلا بیان می کنم به دنبال این است که ببیند آیا این مسأله می تواند منشأ ظهور باشد؟
1. وقوع امر بعد از منع (وقوع الامر عقيب الحظر)
2. استثنا بعد از جملات متعدد
3. ذکر عام و سپس ضمیری که به برخی افراد آن عام بر می گردد. آیا این اسلوب می تواند قرینه بر ظهور عام در خاص باشد؟
4. مقدمات حکمت؛ شرط یا شروط اثبات ظهور اطلاقی چیست؟
5. اصول لفظیه
6. علائم حقیقت و مجاز و مباحث مربوط به وضع
نکته:
بحث #قطع از مباحثی است که می تواند در بحث #اثبات_ظهور یا #منشأ_ظهور نیز مورد بررسی قرار گیرد و فقط به #حجیتش اکتفا نشود.
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
#چالش
#ترجمه_قرآن
آیا حضرت سلیمان به خاطر اینکه نمازش #قضا شد، #ساق و #گردن اسبهایی را حواسش را پرت کردند، #قطع کرد؟!!
دیروز عزیزی که خاطرش برایم عزیز است گفت:
برای فهم قرآن نیازی به مفسّر نداریم و خودمان می فهمیم چون خود قرآن گفته به زبان ساده و روشن با مردم سخن می گوید.
گفتم: همین قرآن گفته: برخی از آیات متشابه است و علم آن فقط نزد خدا و راسخان در علم (کسانی که علم استوار و الهی دارند) –یعنی معصومان- می باشد.
امروز تصمیم گرفتم آیه ای را با ترجمه های مختلفش گزارش کنم
ببینم این برادر من چگونه می خواهد معنای درست این آیات را بفهمد؟
سورۀ: ص آیات 31 تا 33 دربارۀ حضرت سلیمان:
«إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِناتُ الْجِيادُ * فَقالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّي حَتَّى تَوارَتْ بِالْحِجابِ * رُدُّوها عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحاً بِالسُّوقِ وَ الْأَعْناقِ»
ترجمه #جلال_الدین_فارسی (عضو نهضت ملی) (بر اساس این ترجمه نماز حضرت سلیمان قضا شد و بدین خاطر ایشان ساق و گردن اسبها را با شمشیر زد)
چون شامگاهى اسبان تيزتك را به نمايش از برابرش عبور دادند، (31) گفت: من بجاى ياد پروردگارم عشق به مال را در دل پروردم تا خورشيد در پس پرده گشت، (32) آنها را بازپس آوريد. آنگاه بنا كرد به تيغ نهادن بر ساق و گردنشان (و به راه خدا قربانى كرد به توبه آن غفلت). (33)
ترجمۀ #الهی-قمشه_ای (ترجمۀ قبل انقلاب): (بر اساس این ترجمه نماز حضرت سلیمان قضا شد. و حضرت سلیمان اسبان را به همین خاطر وقف کرد)
(ياد كن) وقتى كه بر او اسبهاى بسيار تندرو و نيكو را (هنگام عصر) ارائه دادند (و او به باز ديد اسبان پرداخت براى جهاد در راه خدا و از نماز عصر غافل ماند). (31) در آن حال گفت: (افسوس) كه من از علاقه و حبّ اسبهاى نيكو از ذكر و #نماز خدا غافل شدم تا آنكه آفتاب در حجاب شب رخ بنهفت. (32)آن گاه (با فرشتگان موكّل آفتاب) خطاب كرد كه (به امر خدا) آفتاب را بر من بازگردانيد (چون برگشت اداء نماز كرد) و شروع به دست كشيدن بر ساق و يال و گردن اسبان كرد (و همه را براى جهاد در راه خدا وقف كرد). (33)
ترحمۀ #طبری (از مفسران سنی متوفای 310 هجری قمری): (بر اساس این ترجمه اسبها را برگرداندند نه خورشید را)
31- و چون عرضه شد بر او بشبانگاه اسبان نيكان؛ 32- گفت: من دوست داشتم دوستى اسبان از ياد كرد خداى من تا؛ 33- باز گردانيد بر من و اندر ايستاد ماليدن بساقها و گردنها
ترجمۀ #فولادوند (از اساتید دانشگاه): (بر اساس این ترجمه، نمازش قضا شد و آنچه برگرداندند اسبها بود نه خورشید و حضرت سلیمان آنها را وقف کرد)
هنگامى كه [طرف] غروب، اسبهاى اصيل را بر او عرضه كردند، (31) [سليمان] گفت: «واقعاً من دوستىِ اسبان را بر ياد پروردگارم ترجيح دادم تا [هنگام نماز گذشت و خورشيد] در پس حجابِ ظلمت شد.» (32) [گفت: «اسبها] را نزد من بازآوريد.» پس شروع كرد به دست كشيدن بر ساقها و گردن آنها [و سرانجام وقف كردن آنها در راه خدا]. (33)
ترجمۀ #انصاریان: (از علما و خطیبان معروف که زنده اند):
[ياد كن] هنگامى را كه در پايان روز اسبهاى چابك و تيزرو بر او عرضه كردند. (31) پس گفت: من دوستى اسبان را بر ياد پروردگارم [كه نماز مستحب پايان روز است] اختيار كردم [زيرا مىخواهم از آنان در جهاد با دشمن استفاده كنم و همواره به آنها نظر مىكرد] تا [خورشيد] پشت پرده افق پنهان شد. (32) [اسبها چنان توجه او را جلب كرده بودند كه گفت:] آنها را به من بازگردانيد. پس [براى نوازش آنها] به دست كشيدن به ساقها و گردنهاى آنها پرداخت؛ (33)
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
#اصول_فقه
فرق #جزء و #شرط
دو اصطلاح جزء و شرط، در اصول فقه بسیار به کار می روند، و فرق آنها از این قرار است:
شرط
خودش از هویت و اجزاء واجب نیست اما تقیّد به شرط جزء واجب و لازم الإتیان است،
وضوء و طهارت خارج از ماهیت نماز است اما تقیّد الصلاة بالطهارة، جزء نماز و لازم التحصیل است، انسان باید کاری کند که نمازش با وضوء باشد.
اما جز،
هم خودش واجب التحصیل است و هم تقیّد العمل بالجزء واجب است.
به عبارت دیگر رکوع و تکبیر نسبت به نماز چنین است که هم خود قید (یعنی رکوع و تکبیر) و هم تقیّد الواجب به، هر دو لازم الإتیان و جزء ماهیت واجب است.
از این مطلب می توانید منظور « #تقیّدٌ جزءٌ و قیدٌ خارجٌ» را به درستی بفهمید.
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
شعر:
چنان دلبسته ام کردی که با چشم خودم دیدم
خودم میرفتم اما سایه ام با من نمی آمد
#خرید با دلار حلال
#پس_انداز با دلار حرام
اگر چه در برخی معاملات بین المللی چاره ای جز مبادلۀ با دلار نیست و هیچ اشکالی ندارد
ولی اینکه برخی از مردم برای #سرمایه_گذاری و سود دهی آتی به خرید دلار روی می آورند ار دیدگاه شرعی حرام است.
برای نمونه روایت زیر را ببینید:
صفوان جمّال مى گويد: بر ابو الحسن اول (حضرت امام موسى بن جعفر «ع») داخل شدم،
به من فرمود: «اى صفوان! همه چيز تو نيكو و زيبنده است مگر يك چيز».
گفتم: فدايت شوم، آن كدام چيز است؟
فرمود: «كرايه دادن شترانت به اين مرد»- يعنى هارون خلیفۀ بنی عباس-
گفتم:
از روى سرخوشى و نعمت زدگى، يا براى شكار و كار لهو به او كرايه ندادم،
بلكه براى اين راه، يعنى راه مكه، چنين كردم،
نيز خود شخصا اين كار را انجام نمى دهم بلكه كاركنانم را با او مى فرستم.
پس امام کاظم (ع) فرمود:
«اى صفوان! آيا پرداخت كرايه شتران به عهده آنان نيست؟»
گفتم: چرا، فدايت شوم!
فرمود: «آيا زنده ماندن ايشان را تا زمان گرفتن كرايه ات دوست مى دارى؟»،
گفتم: آرى.
فرمود:
«هر كس بقاى ايشان (ظالمان) را دوست داشته باشد، از ايشان است، و هر كس از ايشان باشد، اهل دوزخ است.»
منبع:
وسائل الشیعه /جلد16 /صفحه259/ باب حرمت همنشینی و اختلاط با اهل گناه به خاطر اینکه حب دنیا و منفعت طلبی منجر به محبت بقای حیات اهل گناه و ظالمان می شود/ حدیث7
به نقل از
رجال الكشي - إختيار معرفة الرجال، النص، ص: 441
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
آیا مجاهدان سنی که در مقابل کفار از مرزها و سرزمین های اسلامی دفاع می کنند کافر و اهل جهنم اند؟
بر خلاف تصور برخی جاهلان که از منظومه کلی روایات غافلند و اطلاع کافی ندارند،
رهبر معظم انقلاب اسلامی در آخرین دیدار آقایان اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس و زیاد النَّخاله دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین:
امروز بلندترین پرچم اسلام در دست ملت فلسطین و مردم غزه است و به برکت این مقاومت زمینه ترویج بیش از پیش اسلام فراهم آمده است.
در همین باره یادی کنم از
#حدیث
اصول كافى جلد 4 صفحه:128 روایة:6
اسماعیل جعفى نقل می کند که از حضرت باقر (علیه السلام) درباره دینی که بر همهٔ واجب است آن را بشناسند و به آن ایمان داشته باشند، پرسیدم.
حضرت فرمود:
درب دین #وسیع است، ولى خوارج از روى نادانى خودشان آن را تنگ گرفتند (و بسیاری را تکفیر کردند).
عرض كردم: قربانت (اجازه مى فرمائید) من دین خودم را كه بر آن هستم براى شما باز گویم؟
فرمود: آرى،
عرض كردم گواهى می دهم كه معبودى جز خداى یگانه نیست، و محمد بنده و رسول اوست، و آنچه از جانب خداوند آورده است قبول دارم، و شما را دوست دارم (و ولایت شما را دارم) ، و از دشمن شما و هر كه بخواهد بر شما بزرگى ورزیده و خود را امیر و حاكم بر شما بداند، و حق شما را به ستم بگیرد بیزارم؟
حضرت پس از تایید دین راوی می گوید هر کس این دین را نداشته باشد و عقیده اش غیر این باشد، اهل نجات نخواهد بود مگر اینکه از #مستضعفان باشد.
و در توضیح #مستضعف مثال هایی ذکر می کند که خود ائمه در روایات دیگر علت آن را توضیح داده اند.
ایشان در نهایت از زنی به نام #امّ_ایمن نام می برند که راوی هم می شناسد، سپس می فرمایند:
همانا من گواهى می دهم كه او اهل بهشت است در حالی كه به آنچه شما ایمان دارید (یعنی ولایت ائمه) اعتقاد ندارد( ولی مسلمانی است که به آنچه به او رسیده است اعتقاد دارد وعمل می کند.)
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
#ظهور_صیغه_امر
#معالم
#اجمال معنای صیغه امر در کلام امامان معصوم
صاحب معالم پس از اثبات ظهور صیغه امر در وجوب
بین ظهور صیغه امر در (قرآن و حدیث پیامبر) و (حدیث اهل بیت) فرق می گذارد.
او می گوید:
بر پایه #لغت و #آیات و #روایات باید بگوییم: «موضوع له صیغه امر وجوب است».
اما با توجه به کثرت استعمال امر در استحباب از سوی ائمه اطهار ،
نمی توان بلافاصله و با تمسک به اصل حقیقت، امر در کلام اهل بیت را بر معنای حقیقی (وجوب) حمل کرد.
زیرا
کثرت استعمال صیغه امر برای استحباب در زبان ائمه،
مانع اجرای #اصالة_الحقیقة است.
به عبارت دیگر:
در
#تعارض بین #اصالة_الحقیقة و #مجاز_مشهور
هیچ کدام بر دیگری ترجیح ندارد.
پس برای ترجیح یکی از وجوب و استحباب، باید به قرائن خارجی تمسک کرد و عند عدم القرینه کلام مجمل خواهد بود.
منبع:
معالم الدین، ص ۵۳
و يستفاد من تضاعيف احاديثنا المروية عن الائمة : ان استعمال صيغة الأمر في الندب كان شايعاً في عرفهم، بحيث صار من المجازات الراجحة المساوى احتمالها من اللفظ الاحتمال الحقيقة عند انتقاء المرجح الخارجي، فيشكل التعلق في اثبات وجوب أمر بمجرد ورود الأمر به منهم.
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
ریشۀ نخل کهنسال از جوان افزونتر ست
بیشتر دلبستگی باشد به دنیا پیر را
می خواهم بگویم:
تربیت با تمرین پیوسته و تکرار فراوان به دست می آید
و هرچه دیرتر از عادات بیهوده و لذات نفسانی دست بکشیم، دل بریدن از لذات و هوس ها سخت تر خواهد بود.
توضیح بیشتر با
مقایسۀ بین
مردم روستا
و دانشجویان و طلاب
مردم روستا از شدت خستگی و برای اینکه توان کار فردا را داشته باشند، زود به رختخواب می روند
چون
صبح نتابیده هنوز آفتاب
وا نشده دیدۀ نرگش ز خواب
باید بروند دنبال کار و صحرا و ...
اما مردم شهر خصوصا محصلین و کسانی که کار اجباری اول صبح ندارند، شب دیر می خوابند
زیرا به قول برخی ها:
برای اینکه خسته نشوند و بتوانند شب خوب بخوابند، در طول روز به خوبی استراحت می کنند.
ولی افسوس که
بی خوابی
و خیال گوشی و لذت هایش
پیوسته بر درب ذهنشان می کوبد که
منم یار شفیقت
آمده ام تو را بغل کنم
بیا منم گوشی، فضای مجازی،
یادم می آید که وقتی بچه بودم
خواب صبح چقدر زشت بود! نیز شب بیداری و دیر خوابیدن
این دو به حدی زشت بود که سعی می کردیم پدر بزرگ و مادربزرگ یا پدر و مادر و سایر فامیل نفهمند که ما امروز خوابیده ایم.
اساسا خواب صبح یعنی:
این شخص اهل کار روزانه نیست
و دربارۀ کار شب هم می گفتند:
کار شب، ریشخند روز است.
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
دوستی برای خدا
حدو اندازۀ دوستی؛ قواعد دوستی؛ عاقبت دوستی:
بايد هدف و انگيزه از دوستي و مصاحبت با ديگران، رضاي خداي متعال باشد
و حد و اندازه آن نيز به امر و فرمان او معين شده باشد.
دوستي كه رضاي خدا در آن نباشد، ترك آن بهتر است و عزلت گزيدن پسنديدهتر.»
حق تعالي به داود (علیه السلام)فرمود:
«اي داود! بيدار باش و طالب رفيقان و برادران و دوستان باش و هر رفيقي كه طالب رضاي من نباشد، از او حذر كن.»
اگر سبب دوستي، رضاي خدا باشد، اين دوستي به غايت و تمام رسد، چون سبب دوستي خدا و شمول محبت الهي ميشود و خداي متعال، كساني را كه بهخاطر خدا با يكديگر دوستي ورزند، دوست ميدارد.
چنانكه حبيب خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمود:
«حق تعالي فرمود كه: محبت من واجب شد بر قومي كه زيارت كردن ايشان با يكديگر از بهر من باشد و تودّد و تلطّف نمودن ايشان با يكديگر از بهر رضاي من بود.»
اگر ملاك و هدف دوستي لذتهاي زودگذر باشد، با از بين رفتن آن لذتها، دوستي نيز از بين برود و اگر در لذتها به تزاحم برسند، دوستي به دشمني تبديل شود و بنابراين، دوستي پايدار نباشد،
اما اگر دوستي با هدفي پاك باشد، نهتنها دوام خواهد داشت كه از حد و حدود دنيا نيز خواهد گذشت.
چنانكه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند:
«سبعة يظلهم الله يوم القيمه ... و رجلان كانا في طاعة الله فاجتمعنا علي ذلك و تفرقا؛
هرگاه آمد و شد بندگان خدا در طاعت و رضاي او باشد، در قيامت نيز در ظل عنايت او خواهند بود.
پس شرط آن است كه «مبدأ اختيار صحبت، نيت خداي را كند جل جلاله و در حسن خاتمت و عاقبت سعي كنند.»
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
📲 نرمافزار همراه مجموعه آثار مؤسسه دارالحدیث پنجرهای به معارف قرآن و احادیث
نرمافزار مجموعه آثار مؤسسه دارالحدیث با بیش ۲۸۰ عنوان کتاب در موضوع تفسیر قرآن کریم و احادیث اهلبیت علیهمالسلام به صورت رایگان در پایگاه نورسافت و همچنین کافه بازار و مایکت در اختیار علاقمندان قرار دارد.
https://hawzahnews.com/xcZbD
@HawzahNews / حوزهنیوز