#سانسور_علمی در کتاب های درسی #حوزه
قسمت سوم
نمونه هایی از سانسور #نحو
نمونه اول:
غرض ادبا از اتقسیم مستثنی به #مستثنای_متصل_و_منقطع چه بوده است؟
این تقسیم ریشه در مباحث تفسیری و فقهی و اختلاف قرائت های سبعه دارد.
مثلا استثنای ابلیس از ملائکه متصل است یا منقطع؟ سخنان مفسران ادبی ذیل آیات #إلا_إبلیس را ببینید.
استثنای #إلا_خطأ در بحث قتل عمد و خطا و مباحث فقها ذیل این آیه را ببینید.
نمونه دوم:
#اختلاف_لغات_در_اعراب_مثنی
غرض ادبا از ذکر اینکه در اعراب مثنی چند لغت است، چیست؟ برخی طلاب و حتی اساتید اینها را بیهوده می دانند. در حالی که یکی از آن اغراض توجیه اعرابی #إنّ_هذان_لساحران است.
نمونه سوم:
#موضوع_له #أل تعریف
در #أل حرف تعریف، کدام معنا حقیقت و اصل است؟ (یعنی عند عدم القرینه می توان أل را بر آن معنا حمل کرد)
نمونه چهارم:
#نصب_مصدر
گاهی در نصب مصدری اختلاف می شود و برخی آن را حال و برخی آن را مفعول مطلق برای فعل مقدر می دانند. چرا اختلاف دارند؟ آیا هر دو وجه صحیح است؟
@DUROUS_ALSHABAB
#سانسور_علمی در کتاب های درسی #حوزه
قسمت چهارم
نمونه هایی از سانسور #بلاغت
نمونه نخست:
التأسیس_أولی_من_التأکید
قاعده ای که بعد از اتمام کتب بلاغی هم آن را نمی فهمند.
مثلا به اختلاف در #ترجمه آیه #دکا_دکا مراجعه کنید تا بفهمید چه می گویم.
نمونه دوم:
#باب_تنازع
می دانیم در باب تنازع هم می تواند عامل اول در اسم ظاهر عمل کند و هم عامل دوم یا بعد از آن، در نحو هم فقط می گویند در اینکه کدام یک عمل کند بهتر است بین بصریین و کوفیین اختلاف است.
#سؤال: اغراض بلاغی #اسلوب_تنازع چیست؟ چرا عرب از این اسلوب استفاده می کند و در کجا عامل اول و در کجا عامل دوم را عمل داده است؟
نمونه سوم:
#باب_اشتغال
اغراض بلاغی #اسلوب_اشتغال چیست؟ مواضع بلاغی رفع مشغول عنه و مواضع بلاغی نصب آن کدام است؟
نمونه چهارم
#معنای_ثانوی_مجاز
#علاقه_مجاز در استعمال #امر یا #نهی یا #استفهام به معنای دیگر چیست؟
#غرض_بلاغی_عدول از حقیقت به مجاز چیست؟
@DUROUS_ALSHABAB
#حدیث
#مصطلح_الحدیث (همان #درایة_الحدیث معروف در میان ماست که عامه به آن مصطلح الحدیث می گویند.)
#رجال_الحدیث
#عامه (اهل سنت)
از عجایب حدیث عامه آن است که در مواضع متعدد شهادت به جاعل بودن راویان حدیث خودشان داده اند.
در برخی نقل ها خود راوی می گوید من به پیامبر این سخن را نسبت داده ام.
یکی از این دروغگویان سفیان ثوری است که
بخاری در صحیح ترین کتاب حدیث عامه ( #صحیح_بخاری ) در
باب التعوّذ من جهد البلاء
از او چنین نقل می کند:
6347 - حَدَّثَنَا عَلِىُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ حَدَّثَنَا سُفْيَانُ حَدَّثَنِى سُمَىٌّ عَنْ أَبِى صَالِحٍ عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ:
كَانَ رَسُولُ اللَّهِ - صلى الله عليه وسلم - يَتَعَوَّذُ مِنْ #جَهْدِ الْبَلاَءِ ، وَ #دَرَكِ الشَّقَاءِ ، وَ #سُوءِ الْقَضَاءِ ، وَ #شَمَاتَةِ الأَعْدَاءِ .
#قَالَ_سُفْيَانُ:
الْحَدِيثُ ثَلاَثٌ #زِدْتُ #أَنَا #وَاحِدَةً ، لاَ أَدْرِى أَيَّتُهُنَّ هِىَ . (یعنی: حدیث پیامبر سه مورد بود ولی من یک مورد اضافه کردم ولی نمی دانم کدام یک افزودۀ خودم است.)
اگر حوصله کنم، ادامه دارد .....
@DUROUS_ALSHABAB
#سانسور_علمی در کتاب های درسی #حوزه
قسمت پنجم
نمونه هایی از سانسور #منطق
نمونه هایی از مباحث منطق که در علوم دیگر مورد استفاده قرار می گیرد ولی از کتب آموزشی جدید حذف شده است:
نمونه نخست:
رؤوس ثمانیه:
علماء در هنگام آموزش هر علمی، هشت مطلب را درباره آن علم به عنوان مقدمه بیان می کردند و معتقد بودند دانستن این مطالب باعث می شود دانشجو بهتر و با دید صحیح تری آن علم را بیاموزد.
به این هشت مطلب " رئوس ثمانیه " یا "موضوعات هشتگانه" می گفتند که عبارتند از:
۱. تعریف علم
۲. موضوع علم
۳. فایده علم
۴. مؤلف علم
۵. ابواب و مباحث علم
۶. جایگاه علم در میان دیگر علوم
۷. غرض و مقصود علم
۸. روش های تعلیم علم
نمونه دوم: #اجزاء_علم یا #ارکان_علم
هر علمی سه رکن دارد که آنها را اجزای آن علم نیز مینامند:
1. موضوع علم
2. مبادی علم
3. مسائل علم
#فرق اجزای علوک با رؤوس ثمانیه:
مقصود از رئوس ثمانیه، مباحثی است که به عنوان مقدمه و پیش از شروع در هر علم به آن پرداخته میشود. اما اجزای علوم، مباحثی است که در متن هر علم به آن پرداخته میشود و محتوای فصول و بخشهای هر کتاب و مقاله میتواند باشد.
نمونه سوم: #نقش #جهات_قضایا در #اشکال_اربعه
برخی از کتب منطقی جدید جهات قضایا را حذف نموده اند و برخی دیگر فقط آنها را تعریف می کنند ولی فایدۀ این بحث و اینکه اگر صغری و کبری در هر یک از اشکال اربعه دارای جهت باشد، آیا #نتیجه می دهد یا خیر؟ و چرا؟ و نتیجه اش دارای چه جهتی خواهد بود؟ اینها حذف شده است.
@DUROUS_ALSHABAB
#لغت
#قرآن
#أُمّ و #أمّة
#معانی_أمّ (معانی سه گانۀ آن در قرآن)
#معانی_أمّة (معانی سه گانۀ آن در قرآن)
#أمّ
أمّ: مادر، اصل و پايه هر چيزي كه چيزهاى ديگر بآن ضمیمه می شود، معظم چيزها، امّ النجوم يعنى كهكشان (قاموس، مفردات)
در حديث آمده: از خمر بپرهيزيد كه آن أُمُ الخبائث است (نهايه).
#مشترک معنوی:
«امّ» مشترك معنوى است و معنى جامع آن همان اصل و پايه است.
النهايه: استعمال آن در #مادر حقيقى، به قدرى شهرت دارد كه احتمال داده مي شود، در «مادر» حقيقت و در معانى ديگر مجاز باشد
استعمالات قرآنی:
1- مادر حقيقى «وَ أَوْحَيْنا إِلى أُمِ مُوسى أَنْ أَرْضِعِيهِ» قصص 7
2- اصل و پايه. مثل امّ الكتاب در آيه «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَ أُمُ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ» آل عمران: 7
در تفسير الميزان از عيون اخبار صدوق از امام رضا عليه السّلام نقل است كه فرمود: هر كه متشابه قرآن را به محكم آن برگرداند بصراط مستقيم هدايت يافته است
سپس حضرت فرمود: در اخبار ما نيز مانند قرآن متشابه هست متشابه آنرا به محكمش برگردانيد، از متشابه آن پيروى نكنيد مبادا گمراه شويد.
#وجه تسمیه #أم_الکتاب:
آيات محكم و واضح الدلاله از آن جهت امّ الكتاب ناميده شدهاند كه ريشه و پايهى كتابند و آيات متشابه با برگرداندن به آنها، روشن مي شوند.
مثلا در يك جا مي خوانيم «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ إِلى رَبِّها ناظِرَةٌ» قيامت:23
از اين آيه بنظر مي ايد كه خداوند جسم است و روز جزا بعضىها باو نگاه مي كنند،
و در آيهى ديگر مي خوانيم «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ» انعام: 103
پس پى مي بريم كه مراد از آيه فوق، معنى ديگرى است زيرا كه اين آيه محكم و صريح است در اينكه چشمها، خدا را درك نميكند.
3- معناى سوم #امّ معظم شيئ و مركز آن است. مثل امّ القرى كه به مكّه معظّمه گفته شده «لِتُنْذِرَ أُمَ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها» انعام: 92 «أَوْحَيْنا إِلَيْكَ قُرْآناً عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها» شورى: 7 مكّه معظّمه را از آنجهت امّ القرى گويند كه مركز آبادي هاى حجاز بود مثل مراكز استان ها.
راغب و ديگران گفتهاند: امّ القرى بودن مكّه به جهت آنست كه زمين از زير آن گسترده شده.
#أُمَّةٌ:
جماعتي كه وجه مشترك دارند،
أمّ در لغت بمعنى «قصد» است گويند: «أَمَّهُ: اى قَصَدَهُ».
«آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرامَ» مائده: 2 يعنى قاصدان خانه خدا.
بنا بر اين، امّت به كسانى گفته مي شود كه قصد مشترك و نظر مشترك دارند.
راغب گويد: امّت هر جماعتى است كه يك چيز مثل دين يا زبان و يا مكان آنها را جمع كند.
مثلا در آيهى «كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها» اعراف: 38 منظور از امت جماعتی است که در كفر و شرك مشترک اند.
استعمال #أمّة برای #یک_نفر
در آيه «إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ» نحل: 120، ابراهيم بتنهائى يك أُمَّت شمرده شده،
در ترجمۀ آیۀ فوق و علت کاربرد این واژۀ برای آن حضرت علیه السلام اختلاف شده است:
برخی گفتهاند: او امّتى بود كه فقط يك فرد داشت زيرا كه آن روز فقط او موحّد بود.
راغب گويد: يعنى او در عبادت خدا در مقام يك جماعت بود گويند: فلانى به تنهائى يك قبيله است.
ابن اثير در نهايه نقل مي كند: در بارهى قسّ بن ساعده آمده: «يَبْعَثُ يَوْمَ الْقِيمَةِ أُمَّةً وَاحِدَةً».
#أمّة به معنای #مدّت :
در آيهى «وَ قالَ الَّذِي نَجا مِنْهُما وَ ادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ» يوسف: 45، امّت را مدّت معنى كردهاند يعنى آنكه از دو نفر زندانى نجات يافته بود و بعد از مدّتى يوسف را ياد آورد ... .
راغب گويد: «وَ ادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ» يعنى بعد از گذشتن اهل يك زمان يا اهل يك دين، يوسف را ياد آورد.
@DUROUS_ALSHABAB
هدایت شده از دکتر قدیری ابیانه
🕌 اذان صبح در غزه از جایجای غزه به گوش میرسید. (در پخش زنده اخبار) و سپس بمباران مکرر غزه توسط رژیم سفاک صهیونیستی.
🚩 چه نمازی میخوانند در حالی که نمیدانند آیا زنده نماز خود را به پایان خواهند رساند یا نه و آیا روز دیگری را هم خواهند دید!
حال و هوای خاصی دارد چنین نمازی.
✍️ محمد حسن قدیری ابیانه
📆 ۲۱ مهر ۱۴۰۲
#سانسور_علمی در کتاب های درسی #حوزه
قسمت ششم
نمونه هایی از سانسور #اصول
در کتاب های تحقیقی دانش #اصول مباحث #کاربردی ای یافت می شود که از کتب آموزشی حذف شده است. مروری بر نمونه های آن:
نمونه نخست: #دوران_ها در #حقیقت و #مجاز
حذف مباحثی از حقیقت و مجاز که در کشف #مدلول_تصدیقی راه گشاست، گویا طرح مجدد این بحث که طلاب قبل از ورود به دانش اصول در #علم_بیان خوانده اند، به خاطر طرح همین مباحثی است که در #علوم بلاغی از آنها غفلت شده است. ولی مع الاسف اکنون اینجا نیز سانسور می شود، مثل:
1_ در دوران بین حقیقت و مجاز مشهور، کدام یک مقدم است؟ آیا باز هم اصالة الحقیقة جاری می شود؟
2_ در دوران بین حمل لفظ بر مصطلح متکلم یا مخاطب، کدام یک مقدم است؟ یادم هست در کتاب الطهاره جواهر الکلام، بر اساس همین نظریه روایتی را تفسیر و اختلاف فقها را حل می کند.
3_ در دوران بین حقیقت لغوی و حقیقت عرفی، کدام حقیقت مقدم است؟
4_ در دوران بین عرف خاص و عرف عام، کدام یک با اصالة الحقیقة ثابت می شود؟
5_در تعارض بین تخصیص و مجاز، کدام یک مقدم است؟
6_ در تعارض بیت مجاز و اشتراک کدام یک مقدم است؟
7_ در تعارض بین مجاز و اضمار (تقدیر) کدام مقدم است؟
8_ موضوع له (معنای حقیقی) حروف
ادامه دارد....
@DUROUS_ALSHABAB
هدایت شده از لینک
#دروس_الشباب
کانالی با محوریت علوم اسلامی و دروس حوزوی است.
#نکاتی_کاربردی از علوم
#صرف
#نحو
#بلاغت
#منطق
#اصول_فقه
#فقه
#تفسیر
#ترجمه_قرآن
#کلام
#حدیث
آدرس کانال:
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
ارتباط با ادمین:
@Ebn_Ahmad