eitaa logo
پژوهشی درباره ابن عربی
958 دنبال‌کننده
176 عکس
55 ویدیو
10 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف با رویکرد انتقادی 🌐 websites: ebnearabi.com ebnearabi.com/ar ebnearabi.com/ur ebnearabi.com/en 📢 Telegram: https://t.me/ebnearabi 📲 admin: @eb_admin ⭕️در این کانال تبادلی انجام نمی شود
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺کلیپی جدید از حرکات دیوانه وار صوفیان در مراسم ذکر و سماع @ebnearabi
⭕️ ملاصدرا و بی نیازی از حجت معصوم پس از ختم نبوت و در آخرالزمان/تقریر دکتر دینانی - بخش اول https://goo.gl/Ai8F15 🔺 ملاصدرا در شرحش بر اصول کافی سخنی بس عجیب را مطرح کرده است. او در ذیل حدیث بیست و یکم از احادیث کتاب عقل و جهل اصول کافی، از کفایت‌ عقل‌ پس‌ از ختم‌ نبوت‌ و عدم‌ نیاز مردم‌ در آخرالزمان‌ به‌ حجت معصوم به دلیل ترقی عقول مردم، سخن‌ گفته‌ است‌. 🔺حدیث ۲۱ از احادیث کتاب عقل و جهل اصول کافی: هر گاه قائم ما قیام کند خداوند دستش را بر سر بندگان قرار می دهد تا عقل هایشان را جمع کند و اندیشه شان کامل شود. 🔺 ملاصدرا در شرح حدیث فوق می نویسد: ترجمه: «از بعثت حضرت رسول صلی الله علیه و آله تا آخرالزمان استعدادهای مردم در ترقی است و جانهایشان در مسیر لطافت و پاکی، و به همین جهت نیازی به رسول دیگر که حجت از جانب خداوند بر آنها باشد ندارند و حجت خداوند بر آنها همان عقل است که رسول داخلی است ـ همان گونه که حدیث سابق و لاحق بر آن دلالت می کندـ . پس در آخرالزمان استعدادهای انسانها تا حدی ترقی پیدا می کند که به معلمی از بیرون ـ به رسم شناحته شده ای که الان در بین مردم است ـ نیازی ندارند بلکه با الهام غیبی از آموزش وضعی و بیرونی، و با راهنمای داخلی، از مودب و معلم خارجی، و با کمال بخش عقلی از معلم حسی بی نیاز می شوند همان طور که برای سایر اولیاء چنین است. پس فرشته ای روحانی که عبارت از دست خداوند عقلهایشان را جمع و اندیشه هایشان را کمال می بخشد.» 🔺 عبارت ملاصدرا صراحت دارد در این که پس از ختم نبوت و دوران آخرالزمان، مردم به دلیل تکامل عقلی، از حجت ظاهری که امام معصوم است، بی نیاز می شوند. ملاصدرا همچنین در اینجا دچار یک خلط مبحث شده و روایت فوق الذکر را که مربوط به دوران پس از ظهور حضرت حجت (سلام الله علیه) است، به دوران پس از ختم نبوت و آخرالزمانِ قبل از ظهور ربط داده است. البته اگر کسی بگوید که این سخن صدرا مربوط به بعد از ظهور است که مردم عقولشان کامل می شود، باز هم این حرف، حرف غلطی است که بگوییم مردم در این صورت، از حجت و امام معصوم بی نیاز می شوند. 🔺 این عبارات جناب صدرا در تقابل کامل با دهها آیه و روایت و مسلمات تشیع است و در همین اصول کافی ـ بابی هم به نام حجت وجود دارد که در آن اهل بیت علیهم السلام، نیاز همه انسانها در تمام زمانها را به حجت معصوم خداوند و تحت هر شرایطی را مورد تاکید قرار داده اند و فرموده اند اگر تنها دو نفر در این عالم باشند، خداوند یکی را حجت معصوم بر دیگری قرار می داد تا آن شخص نگوید خدایا! چرا مرا بدون حجت و راهنمای معصوم قرار دادی، و یا اگر در مسیر گمراهی قدم گذاشت، نتواند گمراهی اش را با فقدان حجت معصوم توجیه کند. آن وقت چطور جناب صدرا چنین اشتباه فاحشی را مرتکب می شوند؟ 🔺 بر اساس مبانی تشیع و آموزه های اهل بیت علیهم السلام ختم نبوت به معنای استغنای انسانها از وحی و آسمان و راهنمای معصوم و نیز به معنای رشد عقلی انسانها در دوره خاتمیت و آخرالزمان نیست، بلکه به معنای پایان وحی تشریعی و نیامدن شریعتی جدید توسط  پیامبر و رسولی دیگر است. اصل امامت و ولایت و وصایت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام به معنای استمرار ارتباط با آسمان و دریافت راهنمایی و هدایت از طرف خداوند توسط حجج معصوم الهی و وجود روح القدس در آنان است. 🔺 البته مسلم است که ملاصدرا هم به نبوت و هم به امامت معتقد بوده و در همین صفحاتی که این بحث را مطرح کرده به موضوع مهدویت و حضرت حجت ابن الحسن علیهما السلام اشاره و تصریح کرده است. اما بدون شک این تحلیل ایشان از ختم نبوت و آخرالزمان غلط است، همان گونه که آن حرف دیگر ایشان و جناب ابن سینا و آقای طباطبایی در باره همترازی و هموزنی «فلسفه با نبوت» و «فیلسوفان با پیامبران» غلط است. اما متاسفانه آنچه موجب چنین خطای فاحشی در فیلسوفان مسلمان و شیعه شده، ماهیت سکولار و خودبنیاد فلسفه یونانی است که در ذهن و اندیشه آنان رسوخ کرده و آنان را به چنین ورطه های باطلی در اندیشه ورزی و تفلسف سوق داده است.  🔸 نویسنده: استاد مهدی نصیری (با ویرایشات جزئی) 🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف: https://t.me/ebnearabi @ebnearabi 📌 مطالعه در سایت: http://www.ebnearabi.com/13415/بی-نیازی-از-معصوم-ختم-نبوت-آخرالزمان.html
⭕️ ملاصدرا و بی نیازی از حجت معصوم پس از ختم نبوت و در آخرالزمان/تقریر دکتر دینانی - بخش دوم https://goo.gl/hpDUKo 🔴 تقریر دکتر دینانی از سخن ملاصدرا درباره استغنای از حجت معصوم در آخرالزمان 🔺 آقای دکتر ابراهیمی دینانی از فیلسوفان معاصر در تقریر دیدگاه عجیب ملاصدرا در باب استغنای از حجت معصوم در آخرالزمان به دلیل ترقی عقول مردم با لحنی جانبدارانه می نویسد: «صدرالمتألهین‌ با استناد به‌ روایات‌ صادره‌ از ائمه به‌ معصومین علیهم السلام این‌ نتیجه‌ رسیده‌ است‌ که‌ عقل‌ حجت‌ باطنی‌ خداوند است‌ و پیغمبران‌ حجت‌های‌ ظاهری‌ حق اند که‌ اطاعت‌ آن‌ها برای‌ مردم‌ لازم‌ و ضروری‌ است‌. این‌ فیلسوف‌ از سوی‌ دیگر به‌ روشنی‌ می داند که‌ رشته نبوت‌ و پیغمبری‌ پس‌ از وفات‌ حضرت‌ محمد صلی الله علیه و آله برای‌ همیشه‌ قطع‌ شده‌ و دیگر هرگز پیغمبری‌ مبعوث‌ نخواهد شد. به‌ این‌ ترتیب‌ با رحلت‌ پیغمبر اسلام‌ صلی الله علیه و آله حجت‌ ظاهری‌ دیگر وجود نخواهد داشت‌ و مردم‌ نیز نیازمند به‌ حجت‌ ظاهر نخواهند بود. آنچه‌ برای‌ خلق‌ همیشه‌ باقی‌ است‌ و راه‌ سعادت‌ را به‌ آنان‌ می‌نمایاند، حجّت‌ باطن‌ است‌. به‌ نظر صدرالمتألهین‌، در آخرالزمان‌ مردم‌ به‌ معلم‌ و راهنمای‌ بیرونی‌ نیازمند نیستند بلکه‌ به‌ جای‌ معلم‌ بیرونی‌ از معلم‌ درونی‌ و راهنمای‌ باطنی‌ استفاده‌ کرده‌ و در پرتو هدایت‌ او حرکت‌ خود را به‌ سوی‌ مقصد ادامه‌ می‌دهند.» [۳] 🔺 دکتر دینانی‌ درباره نظر ملاصدرا در باب‌ بی‌نیازی‌ انسان‌ها از حجت‌ ظاهری‌ در آخرالزمان‌، با مشابه سازی دیدگاه صدرا با اقبال لاهوری در باره ختم نبوت می افزاید: «آنچه‌ صدرالمتألهین‌ در باب‌ اهمیت‌ و کفایت‌ عقل‌ پس‌ از ختم‌ نبوت‌ و پیغمبری‌ ابراز داشته‌، به‌ نوعی‌ در سخنان‌ اندیشمند معروف‌، اقبال‌ لاهوری‌ انعکاس‌ یافته‌ است‌. به‌ نظر می رسد، این‌ اندیشمند پاکستانی‌ با کتاب‌ شرح‌ اصول‌ کافی‌ صدرالمتألهین‌ تا حدودی‌ آشنایی‌ داشته‌ است‌. صدرالمتألهین‌ در پایان‌ شرح‌ حدیث‌ بیست‌ و یکم‌ به‌ نکته ای‌ اشاره‌ کرده‌ که‌ نشان‌ می دهد، منظور او از آنچه‌ در باب‌ عقل‌ ابراز داشته‌ است‌، عقل‌ مربوط‌ به‌ صنعت‌ و تکنیک‌ نیست‌. او می گوید، در دوره آخرالزمان‌، نفوس‌ مردم‌ به‌ مرحله ای‌ از تعالی‌ و تکامل‌ می‌رسد که‌ به‌ معلم‌ بیرون‌ از خود نیازمند نبوده‌ و با الهام‌ عینی‌ و راهنمای‌ داخلی‌ به‌ مقصود دست‌ می یابند. از این‌ سخن‌ می‌توان‌ دریافت‌ که‌ این‌ فیلسوف‌ متألّه‌ به‌ رشد و تکامل‌ معنوی‌ انسان‌ سخت‌ معتقد بوده‌ و چنین‌ می اندیشد که‌ انسان‌ در آخرالزمان‌ به‌ اوج‌ معنوی‌ خود نائل‌ می‌گردد.» [۴] 🔺 خوب است بدانیم که سخن‌ اقبال‌ لاهوری‌ در باب‌ بی نیازی‌ انسان‌ها در آخرالزمان‌ از نبوت‌، مورد انتقاد شهید مطهری‌ قرار گرفته‌ و ایشان لازمه این دیدگاه اقبال را اعلام ختم دیانت دانسته است.[۵] 🔸 نویسنده: استاد مهدی نصیری (با ویرایشات جزئی) 🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف: https://t.me/ebnearabi @ebnearabi 📌 مطالعه در سایت: http://www.ebnearabi.com/13415/بی-نیازی-از-معصوم-ختم-نبوت-آخرالزمان.html
⭕️ استفتائاتی از آیت الله دوزدوزانی (دام ظله) درباره عرفان و تصوف https://goo.gl/spWLhn 🔺۱- ترویج و نشر عقاید فرقه های مختلف صوفیه تحت عناوین مختلف چه حکمی دارد؟ 🔹 ج: عقاید صوفیه مسلماً از منابع غیر اسلامی سرچشمه گرفته و اساس و پایه ی اسلامی ندارد و از ریشه باطل است. علمای بزرگ اسلام همچون علامه مجلسی، شیخ حر عاملی، مقدس اردبیلی، میرزای قمی و… این حقیقت را بصراحت بیان فرموده اند و این طایفه در زمان ائمه علیهم السلام برای کسب مقام و رسیدن به مطامع دنیوی در مقابل حجتهای خداوند علم مخالفت به پا کرده اند و مردم عوام را از راه حق منحرف ساخته اند. لذا ترویج و نشر عقاید صوفیه از هر فرقه ای که باشند، جایز نیست. 🔺۲- چندین سال است که از رسانه های جمعی افرادی همانند منصور حلاج و حسن بصری و عطار نیشابوری و… تبلیغ می شوند، خواهشمند است درباره ی ایشان توضیح دهید؟ 🔹ج: این افراد از مهره های فرقه ی صوفیه بوده اند و معروف است که منصور حلاج عبارت معروف کفرآمیز (لیس فی جبتی الا الله = زیر جبه و ردای من چیزی غیر خدا نیست) را می گفت و نقل شده که حضرت امام زمان ارواحنافداه او را لعنت کرده است. 🔺۳- آیا ذکر معجزات و کرامات از صوفیه و دراویش (تحت هر عنوان) در کتاب ها و نشریات و دیگر رسانه ها، جایز است یا خیر؟ 🔹ج: بخش اعظم کرامت هایی که در کتاب ها و نشریات مختلف و یا در رسانه های گروهی از اقطاب و سران صوفیه نقل می شود، دروغ و جعلی است و بخش دیگری از آن ها اگر احیاناً واقع شده باشد، از راه های نامشروع و با دستیاری شیطان بوده است. در مواردی هم اصلاً چیزی اتفاق نیفتاده بلکه با شیطنت امر را بر عوام الناس مشتبه ساخته اند. لذا با توجه به راه و روش باطل آن ها و خطر بزرگی که از سوی آن ها اساس مذهب را تهدید می کند، نقل و نشر هر مطلبی که جایگاه آن ها را در قلب افراد مستحکم کند، جایز نیست. 🔺۴- آیا تشبیه معانی مقدس به الفاظ قبیح و معانی پست مانند تشبیه خداوند به یار و معشوقه ی دلربا، مسجد به میکده و نماز به رقص و سماع و بسیاری از این قبیل تعابیر، جایز است یا خیر؟ 🔹ج: نام های مبارک خداوند متعال توقیفی است و نمی توان خدا را با نام های دلخواه خواند و همچنین نام های پیامبران و ائمه ی هدی علیهم السلام محدود به آنچه در اخبار و احادیث آمده، می باشد ولذا می بینینم قرآن مجید از کسانی فرشتگان را به نام های زنانه می نامند، سخت انتقاد فرموده است(سوره ی نجم آیات ۲۳- ۲۲). بنا بر این هر تعبیری که مقام با عظمت خدا و جایگاه پیامبران و ائمه و فرشتگان و مساجد و معارف اسلامی را پایین بیاورد، جایز نیست. 🔺۵- آیا خواب، رؤیا و مکاشفه در اسلام حجت است و می توان به آن استدلال کرد یا خیر؟ ذکر مکاشفات و کرامات از افراد نه چندان موثق، در جهت ترفیع مقام آن ها در اذهان عمومی که عالم خواب و رؤیا تنها سند آن ها است، چه حکمی دارد؟ 🔹ج: البته خوابی که انبیا می بینند، وحی و الهام الهی است و خوابی که افراد با ایمان ببینند در مواردی موجب تقویت آن ها می شود، ولی هرگز خواب غیر معصوم حجت نیست و هیچ حکمی را نمی توان از آن ها استفاده کرد و در مواردی در بعضی از افراد القائات شیطانی می باشد، چنان که در منابع تاریخی آمده است، بارها شیطان به علی محمد باب ظاهر شد و سر انجام او را وادار به ادعای باطل نمود. برای افراد متدین نیز مکاشفات عجیبی پیش آمده و سال ها به وسوسه های شیطانی مبتلا شده اند، ولی با توسل به ائمه ی اطهار علیهم السلام خود را از چنگال شیطان نجات داده اند. بنا بر این اساس حقانیت هیچ مکتب و مذهب و مشربی را نمی توان با خواب و مکاشفه اثبات کرد و نقل و نشر این خواب ها و مکاشفه ها که موجب تضعیف حق یا ترویج باطل باشد، جایز نیست. 🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف: https://t.me/ebnearabi @ebnearabi 📌 مطالعه مطلب در سایت: http://www.ebnearabi.com/13434/استفتائات-آیت-الله-دوزدوزانی-تصوف.html
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شجریان میگوید: مولوی را امامزاده نکنید و از او چهره مذهبی نسازید. او اصلا در این باورها سِیر نمیکرد. او معتقد بود قادرِ متعال خودِ انسان است! مولوی برای ابطال خطوط مذهبی و خط کشی و تفکیک ایمان و کفر تلاش کرد. شجریان، مولوی را به درستی شناخته و معرفی می کند اما برخی از عمامه به سرهای صوفی مسلک، سعی دارند مولوی را در قالب دین و مذهب بگنجانند که قطعا موفق نخواهند شد و خود و مخاطبانشان را با همین ریسمان به چاه خواهند برد. 🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف: https://t.me/ebnearabi @ebnearabi
📸 این مصاحبه را یک روزنامه کثیرالانتشار چاپ کرده است‌. به تیتر و عنوان مطلب دقت کنید!! این همان شعارِ مولوی و پیروان وی است که سماع و بانگِ چنگ و رُباب را بالاترین عبادت می دانند! این عبارات را مقایسه کنید با روایات تند و شدید اهل بیت علیهم السلام درباره موسیقی و آلات آن... 🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف: https://t.me/ebnearabi @ebnearabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺کلیپی جدید از حرکات دیوانه وار صوفیان در مراسم ذکر و سماع @ebnearabi
🔷 امام باقر عليه السلام از پدران گراميش از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام چنين نقل فرموده است : مردی خدمت امیر مومنان شرفیاب شد و عرض كرد: از مهدی برای من سخن بگو، حضرت فرمود: «أوسَعُکُمْ کَهْفَاً، وأکثَرُکُم عِلْماً، و أوْسَعُکُمْ رحماً...». (حضرت مهدي عليه السلام) از همه شما بيشتر، مردمان را پناه ميدهد و از همه شما علمش افزونتر است، و رحمت و لطفش از همه فراگيرتر است. 📚 غیبة النعمانی، ص212،  باب13
🌹🌹🌹 زمین در انتظار منتظر مانده زمین تا که زمانش برسد صبح همراه سحر خیز جوانش برسد خواندنی تر شود این قصه از این نقطه به بعد ماجرا تازه به اوج هیجانش برسد پرده چاردهم وا شود و ماه تمام از شبستان دو ابروي کمانش برسد لیله القدر بیاید لب آیینه‌ی درک سوره فجر به تاویل و بیانش برسد نامه داده ست ولی عادت یوسف اینست عطر او زودتر از نامه رسانش برسد شعر در عصر تو از حاشیه بیرون برود عشق در عهد تو دستش به دهانش برسد ظهر آن روز بهاري چه نمازي بشود که تو هم آمده باشی و اذانش برسد شاعر: قاسم صرافان @ebnearabi
✔️استاد حکمت اسلامی که به چیزی اعتقاد نداشت🔻 میرزا اسماعیل افتخارالحکما، طبیب و استاد حکمت اسلامی و طب و طبیب شهر سبزوار بود. میرزا اسماعیل اهل طالقان بوده اما پس از تحصیل و طبابت در مازندران و تهران و سفر به روسیه، به سبزوار می رود و نزد حاج ملا هادی سبزواری، فیلسوف بزرگ عصر درس می خواند که کتابش، منظومه تاکنون از منابع اصلی تدریس فلسفه و حکمت اسلامی است. او از برجسته ترین شاگردان حاج ملاهادی سبزواری می شود و پس از درگذشت استادش در سبزوار می ماند و فلسفه و طب و اصول فقه و ریاضیات و ادبیات عرب تدریس می کند و به طبابت می پردازد. افتخارالحکما از دوستان نزدیک پدر دکتر قاسم غنی بوده و او درباره اش چنین نوشته است (توضیحات داخل پرانتز متعلق به متن اصلی نیست): مرحوم افتخار صبح زود در مطب می نشست. خودش در شاه نشین نزدیک یک صفحه پایین روی قالیچه ترکمانی ممتازی می نشست. قلمدان و لوله کاغذ و کاغذهای کوچک نسخه جلوش بود. مقداری کتاب هم در جنبین او بود. در طرف دست چپ او پرده ای بود که عقب پرده مرضای (بیماران) زنانه می نشستند و در صفه پایین مقابلش، مردها. دیگر اطاق انتظار نبود و معاینه تنها هم به عمل نمی آمد (یعنی بیماران را تک تک و جدا جدا نمی دید). همان سبک قدیم. افتخار به آن ریش رنگ شده قشنگ و قیافه با ابهت و جبه و عبای خیلی ممتاز و قلیان و تنباکوی معطری که غالبا در محضرش بود و به سبک امرا، پیشخدمتی سر قلیان را مکرر برمی داشت و می گذاشت کسی را می خواند: ها حاجی فلان! چه می گویی؟ ترا چه می شود؟ او شکایتی می کرد. می گفت: بیا جلو. نبض او را می گرفت، زبان او را می دید، نگاهی به او می کرد و بعضی سوالات می کرد و نسخه ای با قلم و خط خوش می نوشت و غذای او را می گفت و مرخصش می کرد. دیگری را صدا می زد. به همان نحو گاهی زنی را از پس پرده نبض می دید و سر خود را نزدیک برده، زبان او را می دید و نسخه می نوشت. به واسطه سن زیادی که داشت، پدر همه اهل شهر محسوب بود و خرد و بزرگ را می شناخت و با همه شوخی می کرد. با همان وقار اطبای قدیم بذله گویی و لطیفه سرایی می کرد. بعد از تمام شدن مرضی، بساط درس بود. درس می گفت. مقارن ظهر به اندرون می رفت. عصرها در بیرونی به طور اعیان می نشست. درِ منزل او آب پاشی و جاروب شده بود. آبدار خانه اش دائر بود. او خیلی کم به جایی می رفت و هر کس هوس زیارت او را داشت، [نزد او] می رفت. وقت مغرب در را می بست و از یک [ساعت] از شب گذشته بساط مشروب او پهن می شد و مشروب زیاد می خورد و خیلی زود مست می شد و بسیار بدمست بود و بدون استثناء هر شب طوری در پایان شب مدهوش بود که سر از پا نمی شناخت و صبح نمی دانست دیشب چه وقت و با کیفیت او را خوابانده اند. دو زن داشت، یکی پیر و یکی جوان. یکی دختر خواهر آن زن دیگر بود. اولاد نداشت. در حیات خود یکی از حجرات اطراف مقبره مرحوم حاج ملا هادی را برای خود ساخته و سه قبر در آن ساخته بود. وسطی برای خود و جنبین (دو طرف) برای دو زنش. با آنکه حکیم آزادی بود که به هیچ چیز اعتقاد نداشت، کاروانسرایی را وقف بر مقبره کرده بود و شبهای جمعه در آنجا روضه می خواندند و این کارها را برای جلوگیری از تفسیق و تکفیر (اینکه مردم او را فاسق و کافر بشمارند) لازم داشت. من پس از آنکه از بیروت برگشتم و در سبزوار چند سال طبابت می کردم، نسبت به مرحوم افتخار الحکما احترام فوق العاده داشتم … [روزی] عصر تقریبا نیم ساعت به غروب [به خانه اش] رفتم. در بیرونی باز بود. همین که وارد شدم مرحوم افتخار ایستاده حرکت عنیفی [ناگهانی] کرد که من خیال کردم برجست به هوا و خلاصه عبای خود را به خود پیچید و نشست. پس از ورود پرسیدم آقا چه می کردید. گفت شما کجا می خواهید بروید؟ گفتم به بجنورد برای معالجه سردار معزز (که بعدها تیمورتاش و وزیر دربار رضاشاه شد) شما چه می کردید؟ باز اصرار کردم. گفتم چنان به نظر می رسید که شما به هوا پریدید. گفت اصرار نکن حرف دیگر بزن. گفتم آقا هر چه ابا کنی من کنجکاوتر می شود. بفرمایید. گفت اگر بگویم احمقی ام ثابت می شود. بالاخره گفت: به انتظار تو بودم زود آمدی. دیدم ممکن است در باز است کسی سری بزند ایستادم به نماز کردن برای عوامفریبی. در این بین تو که انتظارت را می بردم وارد شدی نماز را به هم شکسته به عجله عبای خود را به خود پیچیدم و نشستم … مجلس شرب او بسیار بد بود زیرا زود مست می شد و همه را اذیت می کرد. اولا به خدا و مقدسین و مقدسات بد می گفت. گاهی زیاد می گریست. اذیت می کرد. 🔘(زندگی من، یادداشتهای دکتر قاسم غنی ، صص ۴۳ - ۴۵، انتشارات آبان، چاپ اول ۱۳۶۱ تهران)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نمونه ای از فعالیتهای انحرافی و خطرناک فرهنگی برای کودکان! 📢 قبل از آنکه در محیطهای آموزشی مطالب صوفیانه امثال مولوی را به فرزندانتان القا کنند، معارف دین را به آنان بیاموزید. 🔹مولانا امیرالمؤمنین حضرت علی صلوات اللّه علیه میفرمایند: إنما قلب الحدث كالأرض الخالية ما ألقي فيها من شئ قبلته. قلب نوجوان مانند زمینی خالی است؛ هر چه در این زمین خالی بگذارید او قبول میكند. 📚 بحار الانوار، ۱/۲۲۳ ☀️امام صادق صلوات اللّه علیه:‌ بادِرُوا اَحْداثِكُمْ بِالْحَديثِ قَبْلَ اَنْ يَسْبِقَكُمْ اِلَيْهِمُ الْمُرْجِئَةُ. فرزندانتان را با احادیث ما تربیت کنید، پیش از آنکه (فرقه های انحرافی مثل) مرجئه آنان را تحت تأثیر قرار دهند. 📚 الكافی، ۶/۴۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 الهی قمشه ای : کرامت موسیقی این است که تو را به بهشت می برد!! الهی قمشه ای در حالی چنین از موسیقی تمجید می کند که روایات بسیاری از ناحیه پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام در نفی و نقد موسیقی وارد شده و آن را از بزرگترین معاصی کبیره شمرده اند. 🔷 برای نمونه رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:  من برای نابودی آلات موسیقی و نی و دف و بت پرستی و‌ جاهلیت، مبعوث شدم. 📚 أمالی صدوق،ص۵۰۲ 🔷 یا امام امام رضا (علیه السلام) فرموده اند: گوش فرا دادن و شنیدن صدای تارها و آلات موسیقی از گناهان کبیره است. 📚وسائل الشیعه کتاب تجارت باب 100 و روایات بسیار دیگر... @ebnearabi