پژوهشی درباره ابن عربی
⭕️ رویکرد سران صوفیه نسبت به عاشورا و عزای امام حسین علیه السلام امام علیه السلام می فرماید: «بنی ا
🏴نفرین امام صادق علیه السلام بر آنها که روز عاشورا را روز سرور میدانند:
اَللَّهُمَّ وَ أَهْلِكْ مَنْ جَعَلَ يَوْمَ قَتْلِ اِبْنِ نَبِيِّكَ وَ خِيَرَتِكَ عِيداً وَ اِسْتَهَلَّ بِهِ فَرَحاً وَ مَرَحاً وَ خُذْ آخِرَهُمْ كَمَا أَخَذْتَ أَوَّلَهُمْ وَ أَضْعِفِ اَللَّهُمَّ اَلْعَذَابَ وَ اَلتَّنْكِيلَ عَلَى ظَالِمِي أَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكَ وَ أَهْلِكْ أَشْيَاعَهُمْ وَ قَادَتَهُمْ وَ أَبِرْ حُمَاتَهُمْ وَ جَمَاعَتَهُمْ.
📚مصباح المتهجد، ج۲، ص۷۸۲، بحار الانوار، ج۹۸، ص۳۰۳.
💥 گزارشی جالب توجه از عزاداری شیعیان در روز عاشورا در قرن چهارم، و سنّتِ شامیان در روز عاشورا
🔻 ابن کثیر ناصبی، مینویسد:
وَ قَدْ أَسْرَفَ الرَّافِضَةُ فِي دَوْلَةِ بَنِي بُوَيْهٍ فِي حُدُودِ الْأَرْبَعِمِائَةٍ وَمَا حَوْلَهَا، فَكَانَتِ الدَّبَادِبُ تُضْرَبُ بِبَغْدَادَ وَنَحْوِهَا مِنَ الْبِلَادِ فِي يَوْمِ عَاشُورَاءَ، وَيُذَرُّ الرَّمَادُ وَالتِّبْنُ فِي الطُّرُقَاتِ وَالْأَسْوَاقِ، وَتُعَلَّقُ الْمُسُوحُ عَلَى الدَّكَاكِينِ، وَيُظْهِرُ النَّاسُ الْحُزْنَ وَالْبُكَاءَ، وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ لَا يَشْرَبُ الْمَاءَ لَيْلَتَئِذٍ مُوَافَقَةً لَلْحُسَيْنِ، لَأَنَّهُ قُتِلَ عَطْشَانَ، ثُمَّ تَخْرُجُ النِّسَاءُ حَاسِرَاتٍ عَنْ وُجُوهِهِنَّ يَنُحْنَ وَيَلْطِمْنَ وُجُوهَهُنَّ وَصُدُورَهُنَّ، حَافِيَاتٍ فِي الْأَسْوَاقِ، وَإِنَّمَا يُرِيدُونَ بِهَذَا وَ أَشْبَاهِهِ أَنْ يُشَنِّعُوا عَلَى دَوْلَةِ بَنِي أُمَيَّةَ، لَأَنَّهُ قُتِلَ فِي أَيَّامِهِمْ. وَ قَد عَاكَسَ الرَّافِضَةَ وَالشِّيعَةَ يَوْمَ عَاشُورَاءَ النَّوَاصِبُ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ فَكَانُوا فِي يَوْمِ عَاشُورَاءَ يَطْبُخُونَ الْحُبُوبَ وَيَغْتَسِلُونَ وَيَتَطَيَّبُونَ وَيَلْبَسُونَ أَفْخَرَ ثِيَابِهِمْ، وَ يَتَّخِذُونَ ذَلِكَ الْيَوْمَ عِيدًا، يَصْنَعُونَ فِيهِ أَنْوَاعَ الْأَطْعِمَةِ، وَيُظْهِرُونَ السُّرُورَ وَالْفَرَحَ، يُرِيدُونَ بِذَلِكَ عِنَادَ الرَّوَافِضِ وَ مُعَاكَسَتَهُمْ.
✍🏻 به درستی که زیادهروی کردند رافضیها (شیعیان) در حکومت آل بویه در حدود سال چهارصد هجری قمری، که طبل میکوبیدند در بغداد و مانند بغداد در روز عاشورا؛ خاکستر و کاهِ خشکشده میپاشیدند در راهها و بازارها، و پارچههای سیاه بر دُکانهای خود آویزان میکردند، اظهار گریه و عزا و ناراحتی میکردند، غالب شیعیان برای تأسّی بر حسین (علیه السّلام) آب نمینوشیدند، زیرا او را تشنه کُشتند. سپس زنان در حالی خارج میشدند، که صورتهایشان باز بود و بر سر و صورت و سینه میزدند، و پابرهنه بودند. و هدف شیعیان از این امور، تشنیع و طعن و اعتراض بر دولت بنی امیّه بود، چون حسین (علیه السّلام) در حکومت آنان کُشته شد. 👈🏻 اما ناصبیانِ اهل شام، برعکس شیعیان، در روز عاشورا غذای خوب طبخ میکردند و خود را میآراستند و لباسهای فاخر و زیبا میپوشیدند و عاشورا را عید میگرفتند و انواع خوراکیها را در این روز آماده مینمودند، و اظهار سرور و شادی کرده و هدفشان از این کار دشمنی با شیعیان بود.❗️
📚 البداية و النهاية، ط: هجر، ١١ / ۵۵٧
⭕️ همه سیر و سلوک نزد قرآن و اهلبیت علیهمالسلام هست ولا غیر
🔹 شیخ الفقها مرحوم آیة الله صافی گلپایگانی:
🔺 همۀ دستورات اخلاقي در قرآن و روايات هست و لازم نيست انسان جاي ديگر برود، بگويد در سيروسلوک اين را ببينم يا کسي را پيدا کنم که معلّم باشد و راه را به ما نشان دهد.
🔺 سيروسلوک به اين معاني که امروز بعضي عنوان ميکنند صحيح نيست. پيشوايان ما و رهبران ما همان محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله هستند و هرچه بخواهيد در قرآن و احاديث هست. صفات پسنديده و ذميمه را معرفي کردهاند، اخلاق، عبادت، آداب عبادت، حتي در مسائل جزئي هم چيزي فروگذار نکردهاند.
والسلام عليکم ورحمة الله وبرکاته
@ebnearabi
46.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ رویکرد سران صوفیه نسبت به عاشورا و عزای امام حسین علیه السلام
عناوین برخی مباحث طرح شده در این فایل ویدئویی:
- ابن عربی و عاشورا
- مولوی و عاشورا
- شمس تبریزی و عاشورا
- تصوف حوزوی و عاشورا
- غزالی و عاشورا
- عبد القادر گیلانی و عاشورا
📌 مطالعه مشروح مقاله ای که در این ویدئو مورد استفاده قرار گرفته است: عاشورا در تصوف
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ دکتر دینانی: آقای طباطبایی اوپانیشاد را به ما تدریس و بسیار از آن تجلیل می کرد. او اوپانیشاد را می پسندید و با (تصوف و) عرفان اسلامی تطبیق می داد!
برای مطالعه بیشتر رک به:
▪️وحدت وجود در هند (ریگ ودا – اوپانیشاد)؛ استاد طوبایی| سلسله مباحث نقد وحدت وجود(۱۰)
▪️وحدت وجود در هند (ودانتا)؛ استاد طوبایی| سلسله مباحث نقد وحدت وجود(۱۱)
▪️گزارشی از مدرسه «درنگی در نظریه وحدت وجود؛ پیشینه، ادله و نقدها» (ارائه دکتر قندهاری)
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 استاد معاونیان: صوفیه یهود این امت... خطر صوفیه از مسیحیت و وهابیت بیشتر است.
🔺صفحه اینستاگرام ما با نام sufy study را دنبال کنید:
https://www.instagram.com/sufi_study
@ebnearabi
⭕️ دکتر دینانی: غیر معتقدین به وحدت شخصی وجود، مشرک هستند! / عدم اعتقاد به وحدت وجود، کفر است! / یه کمی وحدت وجودی باش! نترس. صوفیانه است اما عیب نداره. صوفیا خوب فهمیدن!
آقای دینانی در این مصاحبه، ابتدا تصریح می کند که کسانی که معتقد به وحدت وجود نباشد، مشرکند. او از غلیظ ترین تقریر وحدت وجود، یعنی وحدت شخصی عرفانی به عنوان عقیده خویش یاد می کند و در انتها باز تاکید می کند که عدم اعتقاد به وحدت وجود، کفر است!
لازمه دعاوی گزاف آقای دینانی، تکفیر جمیع علمای بزرگ شیعه و مومنین از قرون اولیه تا کنون (که قطعا به وحدت شخصی وجود اعتقاد نداشتند) خواهد بود! حتی جمع کثیری از فلاسفه که معتقد به این تقریر از وحدت وجود نیستند نیز از گزند تکفیر او، در امان نخواهند بود.
آقای دینانی با تصریح به عینیت مادیات و کل این عالم با وجود حق تعالی، می گوید که خداوند عین همه چیز است. و اینطور ادامه می دهد که هر چه در ازل بوده تا ابد هست! مجری هم متوجه و متذکر می شود که این همان قدم عالم است!
وی سپس ابلیس را در مرتبه توحیدی بالاتری از رسول اکرم صلی الله علیه و آله قرار می دهد. چرا که ابلیس در توحید باری تعالی غیرت داشت و به غیر او سجده نکرد! او تاکید میکند که درست است که ظاهر این سخنان کفر است، اما باطن آن، همان توحید است! و توجیه میکند که ابن عربی تأویل نموده است.
دینانی در شرح احوالات خود می گوید که پیشتر صدرایی بوده، اما الان ابن عربی را بسیار قوی تر و بالاتر از صدرا می بیند.
فلاسفه و عرفا از دیرباز تا کنون، بر خلاف وجهه صلح کلی که به خود می گیرند، تند ترین برخوردها را با مخالفین و کسانی که اندیشه ای متفاوت با آنها دارند، نموده اند. از اسلاف صوفیان مانند شمس و مولوی[1] گرفته تا به آقای دینانی، منوال همین بوده است. همانطور که در این فایل نیز مشاهده می شود، آقای دینانی علاوه بر توهین به متکلمین، تمامی غیر معتقدین به وحدت شخصی را مشرک نامیده و بر عقیده آنها برچسب کفر می زند.
مطالبی که آقای دینانی گمان نموده که برهان است و برای توجیه عقیده ی سرتاسر تناقضِ وحدت شخصی وجود، به آنها متمسک شده است، پاسخ های محکم و مشخصی در علم کلام دارد. روایات اهل بیت علیهم السلام نیز مشحون است از رد صریح هر گونه سنخیت یا وحدت خالق و مخلوق و قدم عالم و ادعاهایی از این دست.
وجود حضرت حق تعالی، منزه از مکان است و در قالب مکان و زمان نیست که مخلوقات بخواهند در مقابل او قرار بگیرند یا جا را برای خداوند تنگ کنند. لذا این استدلال عملا تنها در فضای ماتریالیستی معنی خواهد داشت. لذاست که آقای دینانی عنوان می کند که کل عالم و همه موجودات، همان خداوند و عالم، قدیم است. آقای دینانی بدون در نظر گرفتن تنزه وجود خداوند از مکان، زمان، ترکب، و سایر خواص مادی می پرسد: در قبال وجود غیر متناهی، وجود دیگری فرض دارد؟
«جواب روشن است؛ قطعا فرض دارد و بلکه واقع است: خود آقای دینانی و آن مجری محترم بسیط، مصداق بارز موجود متناهی هستند که در مقابل موجود غیر محدود و غیر مقداری قرار دارند.
توحید؛ یعنی فقط یک موجود غیر متناهی و غیر محدود و مجرد از زمان و مکان و اجزاء داریم و لا غیر، نه اینکه ما یک موجود غیر متناهی داریم که عین تمامی متناهیات است و ماشاالله غیرتش که عین کفر است، موجب شده مجموعه بینهایت، متناهی باشد و …
اتفاقا لازمه غیرت ربوبی و الوهی آن است که از جهت ذات و وصف، بینونت محض با مخلوقات حادثات متناهیات داشته باشد نه اینکه…
او نه منعزل از ماسواست و نه متصل به آنها و نه عین آنها بل غیر آنهاست از باب غیریت ذاتی میان ذات متعالی از حد و عد، با ذوات منغمر و متوغل در حد و عد و زمان و مکان.
موجود یا معدود است یا غیر معدود و محال است، معدود عین غیر معدود یا بخش و یا شان او تلقی و توهم گردد.»[2]
📌 مطالعه بیشتر در این زمینه و مشاهده ویدئوی دکتر دینانی در سایت: دکتر دینانی و وحدت وجود
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلام ماندگار یار سیدالشهدا علیه السلام؛ جناب محمد بن بَشیر حَضرَمی
در زیارت ناحیه مقدسه از وى چنین یاد شده است: «السّلامُ عَلى بِشْرِ بْنِ عُمَر الْحَضْرَمى، شَکرَ اللَّهُ لَک قَوْلَک لِلْحُسَینِ علیه السلام وَقَدْ أذِنَ لَک فِى الانْصرافِ: اکلَتْنِى إذَنْ السِّباعُ حَیاً إنْ فارَقْتُک وَاسْأَلُ عَنْک الرّکبانَ وَاخْذُلُک مَعَ قِلَّةِ الَاعْوانِ، لایکونُ هذا أبَداً»؛ سلام بر بشر بن عمر حضرمى؛ خدا به تو پاداش خیر دهد به جهت اعلام وفاداریت نسبت به امام حسین علیه السلام، آنگاه که به تو اجازه انصراف داد و در پاسخ گفتى: درندگان زنده زنده مرا بخورند اگر از تو جدا شوم و در این بى کسى تنهایت گذارم و سپس سراغت را از کاروانیان بگیرم؛ نهنه هرگز چنین نخواهد شد!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ تعریض حجة الاسلام حامد کاشانی به دعاوی گزاف محمدحسین لاله زاری (علامه طهرانی) در باد کردن خود و تشبیه خود به امیر المومنین علیه السلام و سیطره بر نفوس
محمدحسین طهرانی ادعا میکند که تمام صفات امیرالمؤمنین (علیه السلام) اعم از علم، قدرت، معرفت و کمال ایشان را داراست. محمدصادق طهرانی چنین نقل کرده است:
«عقول مردم خیلی کوچک است و با نزدیککردن سر انگشتان خود به هم کوچکی آن را نشان دادند؛ ولی عقل امام (علیه السلام) بر همه تسلط دارد و در هنگام گفتن این جمله هر دو دست خود را بالا برده و به حالت سیطره و تسلط آن اشاره کردند و فرمودند: تسلط من بر نفوس، مثل تسلط امیرالمؤمنین است و از خیر و شر نفوس مطلع و آگاهم… من در خودم صفات امیرالمؤمنین را میبینم.»[19] (نستجیر بالله من هذه الاباطیل)
📌 مطالعه مشروح مطلب در سایت: غلو های زننده و ادعای مقامات خیالی در جریان لاله زاری و پیروان محمدحسین طهرانی
@ebnearabi
فصلنامه کلام و ادیان موسسه آموزش عالی حوزوی خاتم النبیین صلی الله علیه واله در شماره 8، به موضوع معرفت شناسی صوفیه و مقوله کشف و شهود و همچنین برخی احادیث مشهور صوفیه پرداخته است با مقالاتی از: دکتر سید یحیی یثربی/ دکتر سید محسن هندی/ سید حسن روحبخش/ دکتر مهدی طاهریان/ علی عادل زاده/ سید جمال حسینی/ محمدعلی پاکدل/ غلامرضا حسین زاده/ سید محمد حسین حسینی بحر/ رضا داودی/ محمد تقی شیدایی/
در سایت زیر مقالات را دانلود و مطالعه بفرمایید:
https://www.mkak.ir/issue_25413_27725.html
انتقاد تند از مولوی عبدالحمید: نمی بینید شیعیان را در پاکستان می کشند؟ /سکوت شما چه نسبتی با آزادگی دارد؟
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
🔹با توجه به این که عبدالحمید معتقد است که در ایران به جامعه اهل سنت اجحاف شده، آیا بهتر نبود محکومیت کشتار شیعیان پاراچنار در خطبههای وی جای میگرفت تا جامعه مدنی ایران با وی بیشتر هم ذات پنداری کنند؟
🔹از مذهب اهالی پاراچنار بگذریم، ۴۴ انسان بیگناه توسط شبه نظامیان طرفدار گروه طالبانِ مورد وثوق و علاقه مولوی عبدالحمید، به شهادت رسیدند. اسلام درباره مقام انسانیت و کشتار انسان بیگناه چه حکمی دارد؟ سکوت یک روحانی مدعی، در برابر کشتار ۴۴ انسان بیگناه با کدام یک از تعالیم اسلامی مطابقت دارد؟ آیا این رفتار با آزادگی و آزادمردی ادعایی مولوی عبدالحمید سنخیت دارد؟ #پاکستان
✅ @Khabar_Fouri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ سخنان وهمآمیز سید احمد نجفی (آقاجون) درباره "منصور" (رئیس جنّیانی که در پی نصرت امام حسین علیه السّلام بودند) و حاج منصور ارضی
نمیدانیم ارتباط حاج منصور با این مسئله چیست؟! مگر منصور رئیس جنّیان، مأمورِ به گریه انداختن دیگران بوده است؟!
حاج منصور، رئیس ملائکه است؟!!!
📌 همچنین بخوانید: انحرافات اعتقادی سید احمد نجفی (آقا جون)
@ebnearabi
⭕️ مقاله اعتبارسنجی حدیث عنوان بصری
🖊 علی عادل زاده - سید جمال حسینی
📚 فصلنامه تخصصی کلام و ادیان، دوره 4، شماره 2، دی 1401، صفحه 57-80
▪️چکیده
حدیث عنوان بصری در سدههای اخیر شهرت یافته و در عرفان و اخلاق مورد توجّه قرار گرفته است. این حدیث نخستین بار در قرن ششم هجری قمری در مشکاة الأنوار علی بن حسن طبرسی و سپس در آثار شهید اول و شهید ثانی به صورت مرسل روایت شده است. عنوان بصری به کلّی ناشناس است و حتّی نامگذاری به «عنوان» در تاریخ عرب و اسلام، نادر است. در متن روایت عنوان بصری، عناصرِ تاریخی اندکی دیده میشود؛ با این وجود همین اطلاعات اندک نیز با دانستههای تاریخی مانند طبقه، محل زندگی و جایگاه امام صادق (ع) سازگار نیست. برخی فقراتِ حدیث، در منابع متقدّمتر به افراد دیگری نسبت داده شده است. وجود اصطلاحات متأخّر، استناد به روایتی نبوی که در بوم حدیثی مدینه شناختهشده نبوده است، وجود الفاظ، اصطلاحات، مضامین و قالبهای صوفیانه از دیگر مشکلاتی است که اصالتِ حدیث را تضعیف میکند. با نظر به مجموع شواهد سندی و متنی، اعتبار حدیث و صدور آن از امام صادق (ع) قابل دفاع نیست و به احتمال زیاد ریشه در فضایی صوفیانه دارد.
▪️ نتیجه گیری
مباحث مطرحشده در مقاله را میتوان این گونه جمعبندی کرد:
بر اساس منابع موجود تا پیش از مشکاة الانوارِ علی بن حسن طبرسی در قرن 6 ق ردّ پایی از حدیث عنوان بصری یافت نمیشود.
شیخ احمد فراهانی که در طریق شهید اول به حدیث عنوان بصری یاد شده، کاتب برخی آثار علامه حلی و خواجه نصیر الدین طوسی در قرن 8 ق بوده و نقش ویژهای در انتقال حدیث عنوان بصری ندارد.
حدیث مرسل است و سند تا عنوان بصری ذکر نشده است. «عنوان» در فرهنگ عربی و اسلامی نام رایجی نیست. راویای با این نام و مشخّصات در حلقه شاگردانِ مالک بن انس و امام صادق (ع) یافت نمیشود. بررسی گزینههای احتمالی تصحیف نیز نتیجهای در پی نداشت و به نظر میرسد این شخصیت و نام ساختگی باشد.
مقدمه روایت عنوان بصری با سکونت امام صادق (ع) در مدینه ساکن، تقدّم ایشان بر مالک بن انس و مذهبشان سازگار نیست.
کاربرد اصطلاح «الشریف» برای سادات، اصطلاحات صوفیانه و استناد به حدیث نبوی «ما ملأ آدمی …» نشانه تأخر متن حدیث نسبت به زمانِ حیاتِ امام صادق (ع) است.
اصطلاحات و مضامین حدیث، فضایی صوفیانه را ترسیم میکند.
برخی فقراتِ روایت در منابع متقدّمتر به افراد دیگری مانند مالک بن انس منتسب شده است.
به نظر میرسد ادبیاتِ گفتاری و شیوه رفتار امام صادق (ع) در این روایت، تفاوت محسوسی با گزارشهای شیعی متقدّم و معتبرتر دارد و در مجموع نشانهای از فرهنگ ولایی شیعی در آن دیده نمیشود.
در نهایت با توجه به همه بررسیها، قرینه درخور توجّهی به سودِ اعتبار و اصالتِ حدیث عنوان بصری در دست نیست و شواهد سندی و متنی، ساختگی بودن آن را ترجیح میدهد. با توجه به رواج انتسابِ احادیث عارفانه به امام صادق (ع) در میانِ صوفیه، این جعل ظاهراً در فضای تصوّف صورت بسته است.
📌 مطالعه متن کامل مقاله در سایت
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
🏴 برگزاری مسابقه ای به مناسبت ایام اربعین 🏴
🔺 مهلت ارسال پاسخ به سوالات: تا ساعت 24 اربعین حسینی (یکشنبه 4 شهریور)
🔺 جوایز: 5 جایزه 500/000 تومانی و 14 کتاب با موضوع نقد تصوف (این جوایز به قید قرعه به کسانی تعلق خواهد گرفت که پاسخ صحیح را ارائه کنند)
🔺 منبع: مقالات سایت ابن عربی به آدرس: www.ebnearabi.com
📌 سوالات:
1- رویکرد سران صوفیه مانند ابن عربی و مولوی درباره روز عاشورا و عزاداری برای امام حسین علیه السلام را شرح دهید.
2- کدام یک از سران صوفیه می گوید: «اگر بنا باشد برای کسی عزاداری کنیم، روز مرگ ابوبکر برای این کار سزاوارتر است»؟ عبارت کامل وی را نقل کنید.
3- چرا شعر «کجایید ای شهیدان خدایی» از مولوی نیست؟
4- شمس تبریزی درباره عزاداری سیدالشهدا علیه السلام چه می گوید؟
5- کدام یک از سران صوفیه می گوید: «یزید مومن بود، ترحم بر او مستحب و لعنش جایز نیست»؟ عبارت وی را نقل کنید.
6- پاسخ شبهه صوفیان درباره شادی در روز عاشورا چیست؟
برای یافتن پاسخ این سوالات، می توانید کلیدواژه های زیر را در گوگل سرچ نموده و وارد سایت ابن عربی شود:
(سران صوفیه و عزاداری امام حسین - سران تصوف و عاشورا - اشعار مولوی در مورد امام حسین - اشعار مولانا درباره امام حسین - کتاب عاشورا روز سرور یا حزن )
همچنین به لینک های زیر مراجعه کنید
https://ebnearabi.com/14592/
https://ebnearabi.com/14296/
📌 پاسخ های خود را به همراه نام و نام خانوادگی و شماره تماس به ادمین سایت:
@eb_admin
ارسال کنید.
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️ گزارشاتی از صوفیان عصر صفوی/ نهی از تسبیح تربت سیدالشهداء (علیه السلام)/ جهل مشایخ صوفیه به اصول و فروع دین
احادیث بسیاری از ائمه اطهار علیهم السلام در استحباب استفاده از تسبیح تربت وارد شده است (حتی صرف در دست داشتن تسبیح تربت و بدون گفتن ذکر) تا جایی که شهید اول این احادیث را متواتر خوانده است. (رک به: شیخ طوسی، مصباح المتهجّد، ص۷۳۵؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۷۵-۷۶؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۵۸۳؛ شیخ مفید، المزار، ص۱۵۰-۱۵2؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ص۲۸۱؛ ابن مشهدی، المزار الکبیر، ص۳۶۶-۳۶۸؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج۶، ص۴۵۵-۴۵۶؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۲، ص۳۳۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۲، ص۳۴۰؛ شهید اول، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، ج۲، ص۲۶)
برای نمونه از امام صادق (علیه السلام) روایت شده: هر که با تسبیحی که از تربت امام حسین علیه السلام ساخته شده استغفار کند، خداوند متعال برای او ثواب هفتاد ذکر استغفار را می نویسد و اگر تسبیح را در دست نگاه دارد و هیچ ذکری نگوید از برای هر دانه «هفت مرتبه» ذکر برای او نوشته می شود. (شیخ طوسی، مصباح المتهجّد، ص۷۳۵)
“عبدالحی رضوی” از علمای نیمه نخست قرن دوازدهم، در فصل سيزدهم کتاب خود بنام “حديقة الشيعة” به طبقه بندى صوفيان و انتقاد از صوفیه عصر خویش پرداخته و در آن بین، گزارشات جالب توجهی از آنان ارائه می کند که در یکی از گزارشات، به منع سران و مشایخ صوفیه از تسبیح تربت اشاره گردیده است. وی مینویسد:
«صوفيان زمان ما همه اصول و فروع و محكمات و متشابهات را به مشايخ خود ارجاع مى دهند كه واقعا جاهلند، با اين كه ادعا مى كنند كه امور هستى و مرگ و زندگى دست آن هاست. اگر كسى مسأله اى از اصول دين از آنان بپرسد، چيزى نمى دانند، چه رسد به فروعات. از يكى از آن ها درباره شك ميان سه و چهار پرسيدند، گفته بود: فتوا آن است كه نماز را از ابتدا آغاز كنيد! آنان تسبيح از تربت كربلا و مشهد الرضا علیه السلام را كنار گذاشته، با دانه خرما و چوب، تسبيح درست مى كنند. وقتى در اين باره از يكى از ايشان پرسيدم، گفت: مشايخ گفته اند كه تسبيح از تربت سبب سودا مى شود.
جالب آن كه اصلا عربى نمى دانند و معناى اذكارى را كه در مجلس خود مى گويند، نمى فهمند. من بارها اذكار آنان را شنيده ام، كم و زيادى آن بر حسب جور شدن با غنا و آوازشان است. فرد موثقى مى گفت كه من در ماه رمضان، يكى از اين افراد را ديدم كه خرما مى خورد. گفتم: ماه رمضان است، چرا روزه مى خورى؟ پاسخ داد: نماز مقدم بر همه عبادات است و ما به همان بسنده مى كنيم. روى آوردن مردم به آنان هم، به خاطر كراماتى است كه از آنان سر مى زند. وقتى رياضت مى كشند و قلبشان صاف مى شود، با عقل فعال ارتباط برقرار كرده، كراماتى از آنان سر مى زند. اين براى هر نفسى كه خالى از مشغله هاى دنيوى شود و خيالات نفسانى را از خود دور كند و … ممكن است. در هند هم فرقه اى با نام جوكى هست كه اين قبيل كرامات از آنان سر مى زند، با آن كه كافرند.
در همين روزگار ما مردى عالم فاضل از شاگردان پدرم، شخصى را در خواب ديد كه مى گفت: من رسول خدا هستم، تو را در امور دنيا و دين به پيروى از فلان شيخ فرا مى خوانم. بعد از بيدار شدن، پيرو آن شخص شد، آن گونه كه اگر وى را در بازار مسلمانان مى ديد، خود را از سر خضوع، به خاك مى انداخت؛ با اين كه آن شيخ، فردى جاهل به اصول و فروع بوده، بويى از شرع نبرده بود. فيض كاشانى اين عالم مريد را خواست و او را موعظه فراوان كرده گفت: تو از علما هستى و اين زشت است كه در امور دين خود از اين شيخ جاهل پيروى كنى. در جواب گفت: من در خواب رسول خدا صلى الله عليه و آله را ديدم و مأمور به امر او هستم؛ در حالى كه در روايت هست كه شيطان نمى تواند در صورت پيامبر و ولى درآيد. فيض به او گفت: آيا تو صورت پيامبر صلى الله عليه و آله را مى شناسى تا بدانى آن را كه در خواب ديده اى همان پيامبر صلى الله عليه و آله بوده است يا نه؟»
📚 منابع: عبد الحى رضوى، حديقة الشيعه، نسخه خطى كتابخانه مجلس، شماره 25778، ص 205-207؛ رسول جعفریان، صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، 1389، ج3، صص 1088-1089
📌 مطالعه و مشاهده تصاویر نسخه خطی در سایت: گزارشاتی از صوفیان عصر صفوی و نهی از تسبیح تربت
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️ به مناسبت روز بوعلی
در بیعقلی و عدم تجرد نفس جناب بوعلی همین بس که میداندار سقیفه و غاصب خلافت الهی و قاتل صدیقه طاهره علیها سلام را اعقل از امیرالمومنین علیه افضل صلوات المصلین میداند؛ سخنی که خود عمر و اعوان و اذنابش هم از تفوه بدان احساس شرم میکردند ولی این فیلسوف بی پروا ... " لولا علی لهلک عمر" " و هو یعلم ان محلی منها محل القطب من الرحی"
و ما ظلمهم الله و لیکن کانوا انفسهم یظلمون
✍ دکتر سیدمحسن هندی
📌 برای مطالعه بیشتر رک به: ابن سینا: عمر در خلافت اعقل از علی علیه السلام بود!
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️ دکتر سروش: مولوی واقعا مثنوی را قرآن فارسی می دانسته/او عمر و علی (علیه السلام) را با هم آمیخته است.
دکتر سروش به نقل از مولوی می گوید که او، اسراری را فاش نموده که اگر حلاج زنده بود، خودش مولوی را بر دار می آویخت!
سپس با نقل واقعه ای، نشان می دهد که مولوی، مثنوی خویش را قرآن فارسی می پنداشته و تمام اوصاف قرآن مجید را برای دیوان اشعارش ذکر نموده است.
دکتر سروش در پاسخ به سوال مجری که آیا ذکر این اوصاف برای بالا بردن مقام مثنوی بوده یا برای قابل فهم نمودن قرآن؟ پاسخ می دهد که: مولوی واقعا مثنوی را وحی الهی بر خویش می پنداشته و گمان می کرده است که وحی پایان نپذیرفته و لذا صوفیان به منظور پنهان کاری از عوام، به الهامات خویش، وحی دل گفته اند. در صورتی که آن را وحی از ناحیه خداوند می دانند.
شمس، مولوی را از کتابخوانی، ریاضت و چله نشینی منع کرد و مولوی در عوض، سماع پیشه کرد. سروش سپس به نقل واقعه ای می پردازد که مولوی در آن سماع را به نماز ترجیح داده و آن را نماز اهل دل دانسته است.
همچنین بخوانید: مولوی: مثنوی هم سنگ قرآن است- شمس تبریزی: مثنوی بالاتر از قرآن است!
در ادامه آقای سروش مدعی می شود که مثنوی مولوی یک عشقنامه، و مکملی برای قرآن است. گو اینکه در قرآن نقص و کاستی بوده و مولوی آن را کامل نموده است. وی سپس به ابیاتی استناد می کند که نشان می دهد مولوی اساسا کاری به کفر و اسلام نداشته و در فضایی خارج از این معانی سیر می نموده است.
علاوه بر آنکه مولوی در فضایی خارج از بحث کفر و ایمان بوده، در موارد متعددی در قرآن و فرمایشات مفسرین و مبیّنین حقیقی قرآن یعنی پیامبر و ائمه اطهار علیهم اسلام، بر رابطه حُبّی میان خداوند و بندگان تاکید شده است.
لذا اساسا نقصی از این جهت در دین اسلام وجود نداشته تا مولوی بخواهد با ساز و آواز و رقص، و تحت عنوان عشق، آن را برطرف نماید.
در نهایت دکتر سروش مدعی می شود که مولوی تعصبی نداشته و در بند مذهب و نزاع های شیعه و سنی نبوده است. اما این صحیح نیست. بله مولوی در قبال مذاهب اربعه اهل سنت تعصب و حساسیتی نداشته، و مواقع مختلف، همان شریعت را نیز زیر پا می گذاشته است، اما نام هیچ یک از امامان شیعه را در اشعار خویش نیاورده، و در مواقع مختلف نیز، نسبت به تشیع و شیعیان، تعصب شدیدی از خود نشان داده است.
برای مطالعه بیشتر در این زمینه رک به:
دیدگاه مولوی درباره تشیع و شیعیان – توهین های عجیب مولوی به شیعیان (تشبیه شیعیان به خر هایی که تاب شنیدن فضائل عمر را ندارند! – رافضی خواندن شیعیان و ادعای دوستی حضرت علی علیه السلام و عمر – شیعیان غافل اند و دین آنها تباه شده است – شیعیان سبزوار نماد افراد دنیا زده، فاسد العقیده و مکار ؛ یک سنی به نام “ابوبکر” نماد اقطاب و اولیای خداوند – توهین مولوی به امامان شیعه علیهم السلام – کنایه مولوی به عقیده شیعه در مساله خلافت و امامت)
مذهب مولانا – مولوی شیعه بود یا سنی؟
همانگونه که دکتر سروش هم اشاره نموده، مولوی در اشعار کنایه آمیز خود با تشبیه شیعیان به خر و موجودات ناشنوا و با زبانی تند و آتشین گلایه می کند که چرا شیعیان تاب شنیدن فضائل عمر را ندارند. مولوی شیعیان را با عنوان رافضی (کسانی که از دین خارج شدهاند) خطاب کرده و بر خلاف روایات اهل تسنن، ادعا میکند که امیرالمومنین علیه السلام و عمر با یکدیگر رابطه دوستانهای داشتهاند و هیچ اختلافی بین آن دو وجود نداشته است.
و در نهایت دکتر سروش می گوید که مولوی رافضی ها و شیعیان را نماد انسان هایی میدانسته که چیزی از حضرت علی علیه السلام و عمر نمی دانند! و مولوی می خواسته عمر و حضرت علی علیه السلام را آمیخته و دوست با یکدیگر نشان دهد (مانند تمام علمای اهل تسنن!). علمای اهل سنت نیز در کتب مناقب و فضائل، در کنار ذکر فضائل جعلی خلفا، به نقل و تبیین فضائل امیرالمومنین علیه السلام پرداخته اند و مولوی قطعا چیز بیشتری از آنها نگفته است. بلکه رویکرد مولوی نسبت به امیر مومنان علیه السلام، در افق نازل تری از اکثر علمای سنی مذهب نیز قرار می گیرد.
📌 مطالعه مشروح مطلب و مشاهده ویدئو در سایت: دکتر سروش: مولوی واقعا مثنوی را قرآن فارسی می دانسته/او عمر و علی (ع) را با هم آمیخته است.
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
⚫️ شدیدترین مصیبت خلق
🔻حضرت امام صادق علیهالسلام:
«و إذا أُصِبْتَ بِمُصِيبَةٍ فَاذْكُرْ مُصَابَكَ بِرَسُولِالله صلّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَإِنَّ الخلق لميُصَابُوا بِمِثْلِهِ قَطُّ.»
اگر مصیبتی بر تو وارد شد، مصیبتت در [فقدان] رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را به یاد آر! چرا که خلق هرگز به مصیبتی مانند آن، مصیبتزده نشدند!
📖الکافي۸: ۱۶۸.
درگذشت آیت الله دکتر سید فاضل حسینی میلانی از اساتید مبرز فقه و اصول و علوم اسلامی (مقیم لندن). (امروز 28 صفر 1446 2 سپتامبر 2024)
ایشان پیش از انقلاب مقیم مشهد بود و چندین کتابچه با عنوان «دکتر چه می گوید» در زمان حیات جدشان آیت الله العظمی میلانی در نقد دکتر شریعتی نوشتند. ایشان پیش از انقلاب در بیروت و دانشگاه بغداد تحصیل کرده و علاوه بر دروس حوزوی، در سال 1994 دکترای فلسفه خود را از دانشگاه آکسفورد گرفت. ایشان در لندن ضمن تدریس، و در مقام نماینده مذهبی آیت الله العظمی سیستانی به امورات مذهبی شیعیان می پرداختند. خداوند ایشان را غریق دریای رحمت واسعه خویش فرماید.
شرح حال و اثار ایشان را اینجا ملاحظه فرمایید:
https://en.wikipedia.org/wiki/Fadhil_al-Milani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تحریف دیدگاه مرحوم آیت الله میلانی قدس سره درباره مولوی و ابن عربی در برنامه حدیث سرو - آیت الله سید فاضل میلانی
🔺 آیت الله سید فاضل میلانی در فایل تصویری که از سوی ایشان منتشر شده، نکاتی را پیرامون مستند حدیث سرو (که به زندگینامه مرحوم آیت الله میلانی پرداخته است) ارائه می کند.
🔺 خلاصه آن که دست اندرکاران مستند مذکور، دیدگاه آیت الله میلانی درباره عرفان مولوی و ابن عربی را وارونه جلوه داده اند.
🔺 جالب است که در این برنامه، با محمدحسن وکیلی نیز درباره مرحوم آیت الله میلانی مصاحبه شده، در حالی که وی نه تنها شاگرد آیت الله میلانی نبوده بلکه اصلا دوران حیات آن مرجع بزرگ را درک نکرده و از محضر شاگردان ایشان نیز استفاده ننموده است.
🎞 برای دانلود فایل کامل سخنان آیت الله سید فاضل میلانی به سایت مراجعه کنید.
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
📌 مشاهده مطلب و دانلود ویدئوی کامل در سایت:
http://www.ebnearabi.com/15680/تحریف-دیدگاه-مرحوم-آیت-الله-میلانی-درب.html
⭕️ زیارت قبر امام رضا (علیه السلام) توسط ابن حبّان بستی (د. 354ق) -رجالی و محدّث برجستهٔ اهل تسنن-
و ما حلت بی شده فی وقت مقامی بطوس فزرت قبر علی بن موسى الرضا -صلوات الله على جده وعلیه- ودعوت الله إزالتها إلا واستجیب لی وزالت عنی تلک الشده، وهذا شیء جربته مراراً فوجدته کذلک، أماتنا الله على محبه المصطفى وأهل بیته، صلى الله علیه وعلیهم أجمعین. (الثقات، ج8، ص457)
زمانی که مقیم طوس بودم، مشکلی برایم پیش نمیآمد که در پسِ آن، قبر علی بن موسی الرضا -صلوات خدا بر جدش و بر او باد- را زیارت کنم و از خداوند رفع آن مشکل را بخواهم، مگر اینکه دعایم اجابت میشد و آن مشکل رفع میشد. این رخدادی است که بارها آن را تجربه کردم و همین اتفاق افتاده است. خداوند ما را بر محبت مصطفی و خاندانش بمیراند.
همچنین ابن حبان در دو کتابش به مسومشدن امام رضا (علیه السلام) توسط مأمون عباسی تصریح میکند:
ومات علي بن موسى الرضا بطوس من شربة سقاه إياها المأمون فمات من ساعته وذلك في يوم السبت آخر يوم سنة ثلاث ومائتين (الثقات، ج8، ص456-457).
ومات علي بن موسى الرضا بطوس يوم السبت آخر يوم من سنة ثلاث ومائتين وقد سم من ماء الرمان وأسقى قلبه المأمون (المجروحین، ج2، ص107).
@Al_Meerath
⭕️ زیارت و تواضع و تضرع ابن خزیمه نزد قبر امام رضا(علیه السلام)
ابن خزیمه شیخالاسلام، فقیه، محدث سنی و مفسر سلفی مذهب بود.
🧷 حاکم نیشابوری از محمد بن المؤمل نقل میکند که با امام اهل حدیث ابن خزیمه و ابی علی ثقفی و جمع زیادی از مشایخمان به زیارت قبر علی بن موسی الرضا علیهما السلام در طوس رفتیم؛ در آنجا تعظیم و خشوع ابن خزیمه نسبت به بارگاه امام رضا و تضرع او نزد بقعه را دیدم؛ چیزی که ما را به تحیر واداشت!
«وقال الحاكم في تاريخ نيسابور ... قال وسمعت أبا بكر محمد بن المؤمل بن الحسن بن عيسى يقول خرجنا مع إمام أهل الحديث أبي بكر بن خزيمة وعديله أبي علي الثقفي مع جماعة من مشائخنا وهم إذ ذاك متوافرون إلى زيارة قبر علي بن موسى الرضي بطوس قال فرأيت من تعظيمه يعني بن خزيمة لتلك البقعة وتواضعه لها وتضرعه عندها ما تحيرنا.»
📚 تهذيب التهذيب، العسقلاني، ابن حجر، ج۷، ص۳۸۷