⭕️ گزارشاتی از صوفیان عصر صفوی/ نهی از تسبیح تربت سیدالشهداء (علیه السلام)/ جهل مشایخ صوفیه به اصول و فروع دین
احادیث بسیاری از ائمه اطهار علیهم السلام در استحباب استفاده از تسبیح تربت وارد شده است (حتی صرف در دست داشتن تسبیح تربت و بدون گفتن ذکر) تا جایی که شهید اول این احادیث را متواتر خوانده است. (رک به: شیخ طوسی، مصباح المتهجّد، ص۷۳۵؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۷۵-۷۶؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۵۸۳؛ شیخ مفید، المزار، ص۱۵۰-۱۵2؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ص۲۸۱؛ ابن مشهدی، المزار الکبیر، ص۳۶۶-۳۶۸؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج۶، ص۴۵۵-۴۵۶؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۲، ص۳۳۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۲، ص۳۴۰؛ شهید اول، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، ج۲، ص۲۶)
برای نمونه از امام صادق (علیه السلام) روایت شده: هر که با تسبیحی که از تربت امام حسین علیه السلام ساخته شده استغفار کند، خداوند متعال برای او ثواب هفتاد ذکر استغفار را می نویسد و اگر تسبیح را در دست نگاه دارد و هیچ ذکری نگوید از برای هر دانه «هفت مرتبه» ذکر برای او نوشته می شود. (شیخ طوسی، مصباح المتهجّد، ص۷۳۵)
“عبدالحی رضوی” از علمای نیمه نخست قرن دوازدهم، در فصل سيزدهم کتاب خود بنام “حديقة الشيعة” به طبقه بندى صوفيان و انتقاد از صوفیه عصر خویش پرداخته و در آن بین، گزارشات جالب توجهی از آنان ارائه می کند که در یکی از گزارشات، به منع سران و مشایخ صوفیه از تسبیح تربت اشاره گردیده است. وی مینویسد:
«صوفيان زمان ما همه اصول و فروع و محكمات و متشابهات را به مشايخ خود ارجاع مى دهند كه واقعا جاهلند، با اين كه ادعا مى كنند كه امور هستى و مرگ و زندگى دست آن هاست. اگر كسى مسأله اى از اصول دين از آنان بپرسد، چيزى نمى دانند، چه رسد به فروعات. از يكى از آن ها درباره شك ميان سه و چهار پرسيدند، گفته بود: فتوا آن است كه نماز را از ابتدا آغاز كنيد! آنان تسبيح از تربت كربلا و مشهد الرضا علیه السلام را كنار گذاشته، با دانه خرما و چوب، تسبيح درست مى كنند. وقتى در اين باره از يكى از ايشان پرسيدم، گفت: مشايخ گفته اند كه تسبيح از تربت سبب سودا مى شود.
جالب آن كه اصلا عربى نمى دانند و معناى اذكارى را كه در مجلس خود مى گويند، نمى فهمند. من بارها اذكار آنان را شنيده ام، كم و زيادى آن بر حسب جور شدن با غنا و آوازشان است. فرد موثقى مى گفت كه من در ماه رمضان، يكى از اين افراد را ديدم كه خرما مى خورد. گفتم: ماه رمضان است، چرا روزه مى خورى؟ پاسخ داد: نماز مقدم بر همه عبادات است و ما به همان بسنده مى كنيم. روى آوردن مردم به آنان هم، به خاطر كراماتى است كه از آنان سر مى زند. وقتى رياضت مى كشند و قلبشان صاف مى شود، با عقل فعال ارتباط برقرار كرده، كراماتى از آنان سر مى زند. اين براى هر نفسى كه خالى از مشغله هاى دنيوى شود و خيالات نفسانى را از خود دور كند و … ممكن است. در هند هم فرقه اى با نام جوكى هست كه اين قبيل كرامات از آنان سر مى زند، با آن كه كافرند.
در همين روزگار ما مردى عالم فاضل از شاگردان پدرم، شخصى را در خواب ديد كه مى گفت: من رسول خدا هستم، تو را در امور دنيا و دين به پيروى از فلان شيخ فرا مى خوانم. بعد از بيدار شدن، پيرو آن شخص شد، آن گونه كه اگر وى را در بازار مسلمانان مى ديد، خود را از سر خضوع، به خاك مى انداخت؛ با اين كه آن شيخ، فردى جاهل به اصول و فروع بوده، بويى از شرع نبرده بود. فيض كاشانى اين عالم مريد را خواست و او را موعظه فراوان كرده گفت: تو از علما هستى و اين زشت است كه در امور دين خود از اين شيخ جاهل پيروى كنى. در جواب گفت: من در خواب رسول خدا صلى الله عليه و آله را ديدم و مأمور به امر او هستم؛ در حالى كه در روايت هست كه شيطان نمى تواند در صورت پيامبر و ولى درآيد. فيض به او گفت: آيا تو صورت پيامبر صلى الله عليه و آله را مى شناسى تا بدانى آن را كه در خواب ديده اى همان پيامبر صلى الله عليه و آله بوده است يا نه؟»
📚 منابع: عبد الحى رضوى، حديقة الشيعه، نسخه خطى كتابخانه مجلس، شماره 25778، ص 205-207؛ رسول جعفریان، صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، 1389، ج3، صص 1088-1089
📌 مطالعه و مشاهده تصاویر نسخه خطی در سایت: گزارشاتی از صوفیان عصر صفوی و نهی از تسبیح تربت
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️ به مناسبت روز بوعلی
در بیعقلی و عدم تجرد نفس جناب بوعلی همین بس که میداندار سقیفه و غاصب خلافت الهی و قاتل صدیقه طاهره علیها سلام را اعقل از امیرالمومنین علیه افضل صلوات المصلین میداند؛ سخنی که خود عمر و اعوان و اذنابش هم از تفوه بدان احساس شرم میکردند ولی این فیلسوف بی پروا ... " لولا علی لهلک عمر" " و هو یعلم ان محلی منها محل القطب من الرحی"
و ما ظلمهم الله و لیکن کانوا انفسهم یظلمون
✍ دکتر سیدمحسن هندی
📌 برای مطالعه بیشتر رک به: ابن سینا: عمر در خلافت اعقل از علی علیه السلام بود!
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️ دکتر سروش: مولوی واقعا مثنوی را قرآن فارسی می دانسته/او عمر و علی (علیه السلام) را با هم آمیخته است.
دکتر سروش به نقل از مولوی می گوید که او، اسراری را فاش نموده که اگر حلاج زنده بود، خودش مولوی را بر دار می آویخت!
سپس با نقل واقعه ای، نشان می دهد که مولوی، مثنوی خویش را قرآن فارسی می پنداشته و تمام اوصاف قرآن مجید را برای دیوان اشعارش ذکر نموده است.
دکتر سروش در پاسخ به سوال مجری که آیا ذکر این اوصاف برای بالا بردن مقام مثنوی بوده یا برای قابل فهم نمودن قرآن؟ پاسخ می دهد که: مولوی واقعا مثنوی را وحی الهی بر خویش می پنداشته و گمان می کرده است که وحی پایان نپذیرفته و لذا صوفیان به منظور پنهان کاری از عوام، به الهامات خویش، وحی دل گفته اند. در صورتی که آن را وحی از ناحیه خداوند می دانند.
شمس، مولوی را از کتابخوانی، ریاضت و چله نشینی منع کرد و مولوی در عوض، سماع پیشه کرد. سروش سپس به نقل واقعه ای می پردازد که مولوی در آن سماع را به نماز ترجیح داده و آن را نماز اهل دل دانسته است.
همچنین بخوانید: مولوی: مثنوی هم سنگ قرآن است- شمس تبریزی: مثنوی بالاتر از قرآن است!
در ادامه آقای سروش مدعی می شود که مثنوی مولوی یک عشقنامه، و مکملی برای قرآن است. گو اینکه در قرآن نقص و کاستی بوده و مولوی آن را کامل نموده است. وی سپس به ابیاتی استناد می کند که نشان می دهد مولوی اساسا کاری به کفر و اسلام نداشته و در فضایی خارج از این معانی سیر می نموده است.
علاوه بر آنکه مولوی در فضایی خارج از بحث کفر و ایمان بوده، در موارد متعددی در قرآن و فرمایشات مفسرین و مبیّنین حقیقی قرآن یعنی پیامبر و ائمه اطهار علیهم اسلام، بر رابطه حُبّی میان خداوند و بندگان تاکید شده است.
لذا اساسا نقصی از این جهت در دین اسلام وجود نداشته تا مولوی بخواهد با ساز و آواز و رقص، و تحت عنوان عشق، آن را برطرف نماید.
در نهایت دکتر سروش مدعی می شود که مولوی تعصبی نداشته و در بند مذهب و نزاع های شیعه و سنی نبوده است. اما این صحیح نیست. بله مولوی در قبال مذاهب اربعه اهل سنت تعصب و حساسیتی نداشته، و مواقع مختلف، همان شریعت را نیز زیر پا می گذاشته است، اما نام هیچ یک از امامان شیعه را در اشعار خویش نیاورده، و در مواقع مختلف نیز، نسبت به تشیع و شیعیان، تعصب شدیدی از خود نشان داده است.
برای مطالعه بیشتر در این زمینه رک به:
دیدگاه مولوی درباره تشیع و شیعیان – توهین های عجیب مولوی به شیعیان (تشبیه شیعیان به خر هایی که تاب شنیدن فضائل عمر را ندارند! – رافضی خواندن شیعیان و ادعای دوستی حضرت علی علیه السلام و عمر – شیعیان غافل اند و دین آنها تباه شده است – شیعیان سبزوار نماد افراد دنیا زده، فاسد العقیده و مکار ؛ یک سنی به نام “ابوبکر” نماد اقطاب و اولیای خداوند – توهین مولوی به امامان شیعه علیهم السلام – کنایه مولوی به عقیده شیعه در مساله خلافت و امامت)
مذهب مولانا – مولوی شیعه بود یا سنی؟
همانگونه که دکتر سروش هم اشاره نموده، مولوی در اشعار کنایه آمیز خود با تشبیه شیعیان به خر و موجودات ناشنوا و با زبانی تند و آتشین گلایه می کند که چرا شیعیان تاب شنیدن فضائل عمر را ندارند. مولوی شیعیان را با عنوان رافضی (کسانی که از دین خارج شدهاند) خطاب کرده و بر خلاف روایات اهل تسنن، ادعا میکند که امیرالمومنین علیه السلام و عمر با یکدیگر رابطه دوستانهای داشتهاند و هیچ اختلافی بین آن دو وجود نداشته است.
و در نهایت دکتر سروش می گوید که مولوی رافضی ها و شیعیان را نماد انسان هایی میدانسته که چیزی از حضرت علی علیه السلام و عمر نمی دانند! و مولوی می خواسته عمر و حضرت علی علیه السلام را آمیخته و دوست با یکدیگر نشان دهد (مانند تمام علمای اهل تسنن!). علمای اهل سنت نیز در کتب مناقب و فضائل، در کنار ذکر فضائل جعلی خلفا، به نقل و تبیین فضائل امیرالمومنین علیه السلام پرداخته اند و مولوی قطعا چیز بیشتری از آنها نگفته است. بلکه رویکرد مولوی نسبت به امیر مومنان علیه السلام، در افق نازل تری از اکثر علمای سنی مذهب نیز قرار می گیرد.
📌 مطالعه مشروح مطلب و مشاهده ویدئو در سایت: دکتر سروش: مولوی واقعا مثنوی را قرآن فارسی می دانسته/او عمر و علی (ع) را با هم آمیخته است.
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
⚫️ شدیدترین مصیبت خلق
🔻حضرت امام صادق علیهالسلام:
«و إذا أُصِبْتَ بِمُصِيبَةٍ فَاذْكُرْ مُصَابَكَ بِرَسُولِالله صلّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَإِنَّ الخلق لميُصَابُوا بِمِثْلِهِ قَطُّ.»
اگر مصیبتی بر تو وارد شد، مصیبتت در [فقدان] رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را به یاد آر! چرا که خلق هرگز به مصیبتی مانند آن، مصیبتزده نشدند!
📖الکافي۸: ۱۶۸.
درگذشت آیت الله دکتر سید فاضل حسینی میلانی از اساتید مبرز فقه و اصول و علوم اسلامی (مقیم لندن). (امروز 28 صفر 1446 2 سپتامبر 2024)
ایشان پیش از انقلاب مقیم مشهد بود و چندین کتابچه با عنوان «دکتر چه می گوید» در زمان حیات جدشان آیت الله العظمی میلانی در نقد دکتر شریعتی نوشتند. ایشان پیش از انقلاب در بیروت و دانشگاه بغداد تحصیل کرده و علاوه بر دروس حوزوی، در سال 1994 دکترای فلسفه خود را از دانشگاه آکسفورد گرفت. ایشان در لندن ضمن تدریس، و در مقام نماینده مذهبی آیت الله العظمی سیستانی به امورات مذهبی شیعیان می پرداختند. خداوند ایشان را غریق دریای رحمت واسعه خویش فرماید.
شرح حال و اثار ایشان را اینجا ملاحظه فرمایید:
https://en.wikipedia.org/wiki/Fadhil_al-Milani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تحریف دیدگاه مرحوم آیت الله میلانی قدس سره درباره مولوی و ابن عربی در برنامه حدیث سرو - آیت الله سید فاضل میلانی
🔺 آیت الله سید فاضل میلانی در فایل تصویری که از سوی ایشان منتشر شده، نکاتی را پیرامون مستند حدیث سرو (که به زندگینامه مرحوم آیت الله میلانی پرداخته است) ارائه می کند.
🔺 خلاصه آن که دست اندرکاران مستند مذکور، دیدگاه آیت الله میلانی درباره عرفان مولوی و ابن عربی را وارونه جلوه داده اند.
🔺 جالب است که در این برنامه، با محمدحسن وکیلی نیز درباره مرحوم آیت الله میلانی مصاحبه شده، در حالی که وی نه تنها شاگرد آیت الله میلانی نبوده بلکه اصلا دوران حیات آن مرجع بزرگ را درک نکرده و از محضر شاگردان ایشان نیز استفاده ننموده است.
🎞 برای دانلود فایل کامل سخنان آیت الله سید فاضل میلانی به سایت مراجعه کنید.
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
📌 مشاهده مطلب و دانلود ویدئوی کامل در سایت:
http://www.ebnearabi.com/15680/تحریف-دیدگاه-مرحوم-آیت-الله-میلانی-درب.html
⭕️ زیارت قبر امام رضا (علیه السلام) توسط ابن حبّان بستی (د. 354ق) -رجالی و محدّث برجستهٔ اهل تسنن-
و ما حلت بی شده فی وقت مقامی بطوس فزرت قبر علی بن موسى الرضا -صلوات الله على جده وعلیه- ودعوت الله إزالتها إلا واستجیب لی وزالت عنی تلک الشده، وهذا شیء جربته مراراً فوجدته کذلک، أماتنا الله على محبه المصطفى وأهل بیته، صلى الله علیه وعلیهم أجمعین. (الثقات، ج8، ص457)
زمانی که مقیم طوس بودم، مشکلی برایم پیش نمیآمد که در پسِ آن، قبر علی بن موسی الرضا -صلوات خدا بر جدش و بر او باد- را زیارت کنم و از خداوند رفع آن مشکل را بخواهم، مگر اینکه دعایم اجابت میشد و آن مشکل رفع میشد. این رخدادی است که بارها آن را تجربه کردم و همین اتفاق افتاده است. خداوند ما را بر محبت مصطفی و خاندانش بمیراند.
همچنین ابن حبان در دو کتابش به مسومشدن امام رضا (علیه السلام) توسط مأمون عباسی تصریح میکند:
ومات علي بن موسى الرضا بطوس من شربة سقاه إياها المأمون فمات من ساعته وذلك في يوم السبت آخر يوم سنة ثلاث ومائتين (الثقات، ج8، ص456-457).
ومات علي بن موسى الرضا بطوس يوم السبت آخر يوم من سنة ثلاث ومائتين وقد سم من ماء الرمان وأسقى قلبه المأمون (المجروحین، ج2، ص107).
@Al_Meerath
⭕️ زیارت و تواضع و تضرع ابن خزیمه نزد قبر امام رضا(علیه السلام)
ابن خزیمه شیخالاسلام، فقیه، محدث سنی و مفسر سلفی مذهب بود.
🧷 حاکم نیشابوری از محمد بن المؤمل نقل میکند که با امام اهل حدیث ابن خزیمه و ابی علی ثقفی و جمع زیادی از مشایخمان به زیارت قبر علی بن موسی الرضا علیهما السلام در طوس رفتیم؛ در آنجا تعظیم و خشوع ابن خزیمه نسبت به بارگاه امام رضا و تضرع او نزد بقعه را دیدم؛ چیزی که ما را به تحیر واداشت!
«وقال الحاكم في تاريخ نيسابور ... قال وسمعت أبا بكر محمد بن المؤمل بن الحسن بن عيسى يقول خرجنا مع إمام أهل الحديث أبي بكر بن خزيمة وعديله أبي علي الثقفي مع جماعة من مشائخنا وهم إذ ذاك متوافرون إلى زيارة قبر علي بن موسى الرضي بطوس قال فرأيت من تعظيمه يعني بن خزيمة لتلك البقعة وتواضعه لها وتضرعه عندها ما تحيرنا.»
📚 تهذيب التهذيب، العسقلاني، ابن حجر، ج۷، ص۳۸۷
⭕️ دانلود کتاب عرفان از حقیقت تا پندار (3) – درنگی در زندگانی و باورهای سید حسین یعقوبی قائنی
تصوف حوزوی یکی از جریان های عرفانی – معنوی خطرناکی است که تا عمیق ترین لایه های سنتی و سطوح فرهنگی جامعه یعنی حوزه های علمیه و مراکز دینی تشیع نفوذ کرده و پایگاه ها متعددی در این مدارس و مجامع علمی- فرهنگی برای خود دست و پا نموده است. از آن رو که سردمداران و رهبران این جریان در لباس روحانیت قرار دارند با دعاوی گزاف و بزرگی همچون رساندن اشخاص به فنای در ذات الله و در پوشش اخلاق و معنویت ظاهری، ضمن اینکه بخش مهمی از متشرعین و خواص را هدف گرفته، از میان تمام اقشار و آحاد جامعه به جذب مرید اقدام می نمایند.
رهبران و موسسین این جریان از دو جنبه “مبانی اعتقادی” و “مبانی عملی ” هیچ تفاوتی با دیگر صوفیان ندارند، لذا عنوان “تصوف” برای آنها برگزیده شده و چون در لباس اهل علم اقدام به عضو گیری و انتشار افکار خود می کنند پسوند “حوزوی” به اسم آنها افزوده گشته و ذیل عنوان “تصوف حوزوی” مورد نقد و بررسی قرار می گیرد...
رهبر یکی از سلسله های تصوف حوزوی دوران معاصر سید حسین یعقوبی قائنی (1303- 1396 ه.ش) است که نامبرده در لباس شریف روحانیت در مدت زمان نه چندان زیادی، جمع کثیری از عوام و خواص را فریفته و مرید خود ساخته و مبانی صوفیانه خویش را در میان مردم منتشر نمود و بعد از مرگ او نیز رویکرد و مبانی سلوک صوفیانه یعقوبی قائنی که سلوکی جمال گرایانه و عاشقانه می باشد توسط شاگردانی مانند عبدالقائم شوشتری و شاگرد ایشان سید عباس موسوی مطلق پی گرفته می شود.
فهرست کتاب عرفان از حقیقت تا پندار – درنگی در زندگانی و باورهای سید حسین یعقوبی قائنی
بخش اول) بیوگرافی
▪️دوران آشفته کودکی و نوجوانی
▪️ابتلاء به عشق مجازی
▪️تشابه سلوک عملی یعقوبی قائنی با احمد غزالی
▪️شاهد بازی در تصوف
▪️سلوک جمال گرایانه در مکاتب تصوف
▪️از خدمت در ارتش رضاشاه تا فراز از علم آموزی
▪️ندای درون و آغاز دوران درویشی
▪️باز هم ندای درون و پیوستن به قشون بریتانیا
▪️ورود به حوزه علمیه نجف اشرف
▪️باز هم تبعیت از کشف و شهود
▪️مخالفت با اجتهاد های مرسوم حوزوی
▪️بی نیازی از علم رجال و فهم روایات با ابزار مکاشفه
▪️ادعای نادرست اجتهاد
▪️شاگردی مراجع و فقها نزد یعقوبی قائنی
▪️درخواست پول از مردم و به دنبال زیرخاکی
▪️زیرخاکی
▪️نزول روزی از عالم غیب
▪️رها کردن اسباب عادی و تمسک به علوم غریبه
▪️اتصال و ارتباط مستقیم با ولی عصر ( عجل الله تعالی فرجه الشریف )
▪️مخالفت علما و فقها با یعقوبی قائنی
▪️سیمای یعقوبی قائنی در میان طلاب
▪️برپایی محافل صوفیانه
بخش دوم) دیدگاه ها و مبانی اعتقادی آقای یعقوبی قائنی
خداشناسی
▪️فناء فی الله
▪️صلح کل و پلورالیسم دینی
امام شناسی
▪️تسلیم شدن نزد مرشد و تبعیت محض از او
▪️تبعیت محض از مرشد
▪️ادعای ملاقات با امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف )
ستایش از نفس
▪️از ادعای درک صفات ذات الهی تا قدرت بر احیاء و اماته
▪️کشف حقانیت با خواب و مکاشفه
تمرکز ذهن و فکر
تصرف در ذهن و نفس مریدان و مردم
تشخیص چهره و صفات زنان
نتیجه
💾 دانلود [حجم = 0.5 مگابایت]
📌 مشاهده فهرست کامل و دانلود کتاب در سایت:
https://ebnearabi.com/146556/عرفان-از-حقیقت-تا-پندار-یعقوبی-قائنی.html
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
yaqoubi_www.ebnearabi.com_C.pdf
438.8K
⭕️ دانلود فایل pdf کتاب عرفان از حقیقت تا پندار (3) – درنگی در زندگانی و باورهای سید حسین یعقوبی قائنی
🔺 رهبر یکی از سلسله های تصوف حوزوی دوران معاصر سید حسین یعقوبی قائنی (1303- 1396 ه.ش) است که نامبرده در لباس شریف روحانیت در مدت زمان نه چندان زیادی، جمع کثیری از عوام و خواص را فریفته و مرید خود ساخته و مبانی صوفیانه خویش را در میان مردم منتشر نمود و بعد از مرگ او نیز رویکرد و مبانی سلوک صوفیانه یعقوبی قائنی که سلوکی جمال گرایانه و عاشقانه می باشد توسط شاگردانی مانند عبدالقائم شوشتری و شاگرد ایشان سید عباس موسوی مطلق پی گرفته می شود.
🔺 سید حسین یعقوبی قائنی کتاب زندگی خودنوشتی را باعنوان سفینة الصادقین در تیراژ وسیع منتشر ساخت که در آن عقاید و باورهایش را در قالب داستان و ذیل خاطرات زندگی بیان کرده است. بنابراین، هدف این نوشتار آن است که ضمن نقل وقایع زندگی او ، عقاید، آداب و اعمال محل بحث و مورد مناقشۀ وی را بررسی کند.
📌 مشاهده فهرست کامل و دانلود کتاب در سایت
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️ استفاده حلاج از سحر و شعبده در راستای شهوات و انحرافات اخلاقی
حلاج گاهی، سحر و شعبده و مخاریق خود را در جهت شهوات نفسانی و هوی و هوس خویش به کار میگرفت. در تاریخ بغداد گزارشی ثبت شده که علاوه بر این مسئله، به سایر انحرافات حلاج و دستور وی به مریدانش برای سجده به او اشاره می کند.
همچنین بخوانید: زندگی نامه و انحرافات عجیب منصور حلاج | از سحر و جادو تا تقدیس ابلیس
دختر سمری یکی از یاران حلاج (که گفتهاند زن خوش سیما و خوش سخنی بود)، ماجرایی از مواجهه با حلاج را در دادگاه رسیدگی به اتهامات او مطرح میکند که در تاریخ بغدادی انعکاس یافته و ما ترجمه عین متن را در ذیل میآوریم. دختر سمری میگوید:
«… شب هنگام، من و دختر حلاج، هر دو بر بام دارالسلطان خوابیده بودیم که حلاج هم با ما بود. در دل شب بود که ناگهان حلاج را در کنار خود یافتم که بر من افتاده بود، بیدار شدم و به راستی نمیدانم که مرادش از این کار زشت چه بود! حلاج گفت: من فقط آمدهام تا تو را برای نماز بیدار کنم.
چون صبح شد از بام در حال پائین آمدن بودیم که حلاج هم آمد، در جایی که هر دو همدیگر را به خوبی میدیدیم، دختر حلاج رو به من کرد و گفت: به او سجده کن! و من بیان داشتم: آیا به کسی غیر از خداوند سجده کنم؟. حلاج سخن مرا شنید و گفت: بله، وَ هُوَ الَّذي فِي السَّماءِ إِلهٌ وَ فِي الْأَرْضِ إِلهٌ[1] خدایی در آسمان است و خدایی هم در زمین (یعنی خودش را خدای زمین میدانست)»
📌 مشاهده مطلب در سایت:
https://ebnearabi.com/146537/حلاج-سحر-شهوات-نفسانی.html
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
#طنز_صوفیه
😂 گربهای صوفی، که باید زیارتش کرد
«اخى فرج زنجانى را گربهاى بوده كه هرگاه جمعى مهمان به خانقاه شيخ توجه كردندى، آن گربه بعدد هريك از ايشان بانگى كردى. خادم خانقاه به هر بانگى يك كاسه آب در ديگ ريختى. يك روز عدد مهمانان بر عدد بانگهاى وى یکی زیاد بود، تعجّب كردند. آن گربه بميان آن جماعت درآمد و يك يك را بو كرد، و بر يكى از آنها بول كرد، چون تفحّص كردند، وى از دين بيگانه بود.
👈🏻 گويند كه روزى خادم مطبخ قدرى شير در ديگ كرده بود كه براى اصحاب شير برنج پزد. مارى سياه در ديگ افتاد. آن گربه آن را ديد. گرد ديگ مىگشت و بانگ مىكرد و اضطراب مىنمود، و خادم چون از آن معنى غافل بود، وى را زجر مىكرد و دور مىانداخت. چون خادم به هيچ نوع متنبّه نشد، گربه خود را در ديگ انداخت و بمُرد. چون شير برنج را بريختند، مارى سياه از آنجا ظاهر شد. شيخ فرمود: "او خود را فداى درويشان كرد. دفنش كنيد، و زيارتى سازيد!" مىگويند كه قبر وى ظاهر است، و مردم زيارتش مىكنند.» 😂
📚 نفحات الانس، ط_هند، ص ١٦٦
✅ زیارت قبول ...
💥باغ وحش صوفیه
👈🏻 در احوالات "ابوعلی حسین صوفی" نوشتهاند:
او اهل تصرّف و تغییر بوده، و به أشکال مختلف دیده میشد، گاهی او را به شکل شیر میدیدند، گاهی به شکل فیل، و گاهی به شکل درندگان و وحوش!!! یکبار دشمنانش او را قطعهقطعه کردند و اعضای بدنش را بجای دوری ریختند، صبح دیدند مشغول نماز است. چهل سال در خلوت بود و نه آبی آشامید و نه غذایی خورد !!!
📚 شذرات الذهب، ج ٩ ص ٥٢٥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این داستان: مرغ جان 🐓😅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان بعدی: اسب جان!! 🐴
پژوهشی درباره ابن عربی
🏴 برگزاری مسابقه ای به مناسبت ایام اربعین 🏴 🔺 مهلت ارسال پاسخ به سوالات: تا ساعت 24 اربعین حسینی (
⭕️ اعلام نتایج مسابقه
ضمن تبریک این ایام و آرزوی سعادت و شادکامی برای همه اعضای محترم، اسامی برندگان قرعه کشی مسابقه به شرح ذیل است:
🔺هدیه نقدی:
آقای ع ابراهيم زاده
آقای ع نظری کاکوندی
آقای ج صادقی
خانم ر اقارب پرست
آقای ع نظری
🔺 کتاب:
خانم ف قربانپور
آقای س سجادی ارجمند
خانم ف ناظری
آقای م تشرفی
خانم م طباطبایی نسب
خانم یا آقای ع سیدی موسوی
آقای ع واحدی
آقای ع آشوری
آقای د رهبر
خانم م تکلو بختیاری
آقای ب محجوب خراسانی
خانم م تهرانی
خانم ط صالح زاده
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️ نوشیدن خونابه های زخم بدن محمدحسین طهرانی توسط یکی از مریدان!
محمد حسن وکیلی درباره نوشیدن خون جنازه علامه تهرانی توسط یکی از مریدانش ماجرا را این گونه تعریف می نماید:
«در میان ارادتمندان مرحوم علامه جوانی بود حدوداً بیست ساله، بسیار پرشور و از محبان با حرارت اهل بیت علیهمالسلام. ولی در کارها گاهی تعادل را رعایت نمیکرد. در حرم مطهر حضرت امام رضا علیهالسلام در هنگام دفن از زخم بدن مرحوم حضرت علامه مقداری خون بیرون زده بود و تشتی آوردند و شستند. این فرد رفت جلو و مقدار كمی از خونابهها را نوشيد. این مقدار آن چیزی است که بنده از مراسم تشییع جنازه در یادم هست. کار ایشان مسلماً مخالف شرع بود... ولی غرضش خیر بود»
این جریان، ید طولایی در سانسور و تحریف وقایع دارد و دقیقا مشخص نیست که آیا تنها یک نفر آنجا چنین اقدامی کرده اند یا این مساله، یک مبنا و رویه در میان مریدان بوده است. به هر ترتیب، سوال مهم این است که این مرید، تحت چه تعالیمی از تعادل خارج شده و چگونه شستشوی مغزی داده شده تا با کمال میل، چنین عمل خلاف شرع، قبیح و چندش آوری را انجام دهد؟
قاعدتا این مرید تحت تاثیر ملغمه ای از آموزه های انحرافی صوفیان، من جمله تقدیس اقطاب و استخفاف و تحقیر احکام الهی، قرار گرفته بود.
وی حتما “ماجرای لیوان خون” مراد خود یعنی محمد حسین تهرانی را خوانده بود. و قبلاً مجوز خون آشامیدن را، از خودِ استاد گرفته بود.
قبح سرپیچی از احکام مسلم الهی، پیش تر برای او از این رفته بود و خوانده بود که استادش به منظور تبعیت محض از پیر و مرادش(هاشم حداد)، حاضر بوده لیوان خون را سر بکشد.
و غلوهای زننده پیرامون جایگاه پیر و مراد در تصوف را به کرات از اساتید خویش شنیده بود. (از قرار دادن اراده خداوند در ذیل اراده حداد گرفته تا تحقیر معجزات انبیاء در برابر کرامات او)
برای مطالعه بیشتر در این زمینه بخوانید: غلو های زننده و ادعای مقامات خیالی در جریان لاله زاری و پیروان محمدحسین طهرانی
لذا با این باورها و آموزه های باطل، وقوع اتفاقات اینچنینی به هیچ عنوان دور از انتظار نیست!
محسن طهرانی در ادامه داستان لیوان خون میگوید:
«پدر در حضور ما و اخوی آقا محمد صادق گفتند و لیوان را بالا بردند. آیا سر ما را شیره مالیدند؟ خیر، و الله و بالله قسم این کار را میکردند. چرا؟
چون نجاست دم تشریعی و اعتباری است که از وحی آمده و اگر کسی متصل به وحی است او اعلم به تشریع است. آیا کلام ولی که مقام وحی رسیده ارزش اضطرار را ندارد؟ این دو دو تا چهارتاست.» (اسرار ملکوت، ج ۲، ص ۴۳)
محمد محسن طهرانی در تبیین حجیت اقوال و افعال قطب، ماجرای یکی از سخنرانیهای خود در مجلس پدرش را چنین شرح میدهد:
«بنده در کمال جرأت و صراحت و بی پروایی به ادامه سخن پرداختم و نتیجه کلام به این نکته ختم گردید که: فعل و گفتار ولی خدا برای انسان حجت است، و در صورت امر و دستور ولی خدا بر انجام یک فعل، اتیان آن عمل واجب، و در صورت نهی و تحذیر ولیّ خدا از انجام یک عمل، اتیان آن فعل و کار، حرام و مبغوض حضرت احدیت خواهد بود؛ گرچه انسان نسبت به {درستی} کار خویش {در برابر قطب} قطع و یقین داشته باشد، و نباید با وجود قطع به خلاف دستور ولی خدا لحظهای در انجام و یا ترک فعل درنگ ورزد، و هیچ تصور خلافی نباید به ذهن و نفس او خطور نماید، و اگر نمود با استعاذه و استغفار آن را برطرف نماید … این سخن و کلام از حقیر آن چنان قاطع و کوبنده بود که همگی افراد و شنوندگان را در بهت و حیرت و تعجب ژرف قرار داد. و مرحوم والد سر را به زیر انداخته بودند و به عرائض حقیر توجه میکردند. پس از اتمام منبر و آمدن به منزل، مرحوم والد در حالی که هنوز لباس خود را تغییر نداده بودند، در ایوان منزل ایستادند؛ و فرمودند:
آقا سیّد محمّد محسن، درویش!نفست گرم» (اسرار ملکوت، ج ۳، ص ۲۲۶)
📌 مشاهده تصاویر و مشروح مطلب در سایت:
https://ebnearabi.com/146643/خونابه-بدن-طهرانی.html
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://instagram.com/sufi_study/
https://eitaa.com/ebnearabi
📚 دانلود فایل pdf کتاب کشف الحقیقه فی اعتبار الحدیقه در اثبات صحت انتساب حدیقه الشیعه به مقدس اردبیلی
🔺نویسنده کتاب کشف الحقیقه فی اعتبار الحدیقه در بخش اول، اشکالاتی را که در مورد انتساب کتاب حدیقه الشیعه به مقدس اردبیلی وارد شده، مطرح می نماید.
🔺در فصل دوم کتاب، ادله اعتبار کتاب حدیقه الشیعه را طرح می کند.
🔺در فصل سوم، اسامی محققین و علمایی که انتساب کتاب به مقدس اردبیلی ره را صحیح می دانند، بیان می کند.
🔺وی در فصل چهارم، اشکالات مطرح شده در مورد کتاب را تفصیلا پاسخ می دهد و انتساب کتاب به مقدس اردبیلی (ره) را ثابت می کند.
🔺در بخش دوم قسمتی از مذمت صوفیه را از کتاب حدیقه الشیعه می آورد.
—در فصل اول از بخش دوم کتاب، مذاهب صوفیه اعم از حلولیه، اتحادیه و منشا اعتقاد به حلول و اتحاد و سر منشاء وحدت وجود را مطرح می نماید.
—در فصل دوم از بخش دوم؛ ذکر بعضی از فروع و بیان اندکی از عقائد صوفیه را از کتاب حدیقه الشیعه نقل می کند.
📌 دانلود با حجم 1.6 مگابایت در سایت:
http://www.ebnearabi.com/12594/اثبات-انتساب-حدیقه-الشیعه-مقدس-اردبیل.html
پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
@ebnearabi
https://t.me/ebnearabi
🔹 دستورالعملی برای جلب نظر خاصِ خداوند متعال
✅ از حضرت امام صادق عليه السّلام روايت است که فرمودند:
چون خداى عز و جل به اين آيات ( كه در آخر حديث بيايد ) فرمان داد كه به زمين فرود آيند، آنها به عرش در آويختند و گفتند: پروردگارا به كجا ما را فرو ميفرستى؟ به سوى خطاكاران و گنهكاران؟ پس خداى عز و جل به آنها فرمود: نازل شوید كه به عزت و جلالم سوگند كه هيچ كس از آل محمد (عليهم السلام) و شيعيان آنها شما را در هر روز بعد از نماز واجبش نخوانَد جز اينكه به نظر مخصوصى در هر روز هفتاد بار به او نظر كنم، و در هر نظر هفتاد حاجت او را بر آورم، و او را با آنچه گناه دارد بپذيرم. و آنها عبارت است از ام الكتاب ( سورۀ مباركۀ حمد) و آيه ١٨ سورۀ آل عمران، و آية الكرسى، و آيۀ ٢۶ سورۀ آل عمران.
📚 الکافی، ط_الاسلامیه، ج ٢، ص ٦٢٠
🔺 آيه ١٨ سورۀ آل عمران: شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ ۚ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
🔺 آيۀ ٢۶ سورۀ آل عمران: قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ ۖ بِيَدِكَ الْخَيْرُ ۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ رونمایی دکتر دینانی از آیات جدید قرآن
آیا کسی تابحال چنین آیه ای را در قرآن کریم شنیده است که دینانی با این شور و حرارت به تفسیر و تبیین آن میپردازد؟
وقتی نمی فهمند که این عبارت به هیچ عنوان آیه ی قرآن نیست و آن را با آب و تاب تفسیر هم میکنند، حساب سایر مباحث شان هم روشن میشود
@ebnearabi
⭕️ واکنش آیت الله سید محمود حسینی شاهرودی به درخواست اجازهنامه محمدحسین طهرانی
علمای برجسته شیعه از دیرباز با مشرب عرفانی و آیین صوفیانه سر سازگاری نداشته و آن را تأیید نمی کردند. بسیاری از ایشان در ردّ تصوف و عرفان صوفیانه، آثاری بر جای گذاشته و برخی دیگر با اعمال و رفتار خود، نسبت به انحرافات صوفیان واکنشهای روشنگرانه نشان دادهاند.
آیتالله سید محمود شاهرودی که از شاگردان برجسته میرزای نائینی و آقاضیاء عراقی به شمار میرفت، پس از سید ابوالحسن اصفهانی به مرجعیت رسید. میرزای نائینی او را با عنوان «ذوالشهادتین» مورد خطاب قرار میداد و همواره نظر او را در ارائه گواهی اجازه اجتهاد به شاگردان خود جویا میشد. او بهعنوان مؤسس نخستین بعثه در مکه و مدینه و احیاگر سنت پیادهروی به سوی کربلا شناخته میشود. مدفن او در نجف، در بالاسر حرم مطهر امیرالمؤمنین (علیهالسلام) قرار دارد.
محمدمحسن طهرانی در خاطرات خود، حکایت جالبی از واکنش آیتالله شاهرودی، به درخواست اجازهنامه پدرش محمدحسین طهرانی، معروف به علامه طهرانی، نقل کرده است که در ادامه متن آن آورده میشود:
«مى گفتند: رفتم پيش آقاى شاهرودى و گفتم كه ما ديگر عازم ايران هستيم و اگر شما لطف كنيد چند خطى تبركاً از شما داشته باشيم، ايشان سرى تكان دادند و گفتند بسيار خوب، شما فردا عصر بياييد و من اجازه را مى نويسم، گفتند فردا عصر من پيش ايشان رفتم و نامه اى روى ميز تحرير بود، گفتند بخوان.
مرحوم آقا گفتند من فى المجلس نامه را باز كردم و خواندم... بعد ايشان گفتند: به آقاى شاهرودى گفتم آقا اين است؟! نتيجه اين چند سالى كه در خدمت شما بوديم اين است؟!
ديگر چه نوشته بودند ايشان به من نگفتند- ايشان، قوى ترين شاگرد آقاى شاهرودى بودند اين را همه مى دانستند. در اشكالات درس بر آقاى شاهرودى ايشان هميشه غالب بودند و در اشكال كردن بر ايشان غلبه مى كرد.
گفتند ايشان رو كردند به من و گفتند آقاى سيد محمد حسين من از امام زمان عليه السلام خجالت مى كشم كه بيش از اين مقدار راجع به شما بنويسم، مى گفتند من اين نامه را تا كردم و داخل پاكت گذاشتم و گفتم در اختيار شما باشد كه اين مقدار هم خجالت نكشيد...
اشكال و گناه پدر ما چه بود؟ اشكال اين بود كه در سلك ساير افراد نبود، فقط ايرادش در همين بود، و مرامش همان مرامى بود كه به دنبال ارتباط با حاج شيخ عباس قوچانى و... بود.
چون ايشان إبايى از ابراز عقيده در نجف نداشتند كه كتمان كند مثل آنهائى كه عمامه سرشان است و عبايشان را روى سرشان مى كشند و يواشكى مى رفتند. ايشان صاف گردنش را خيلى بلند نگه مى داشت و يك خرده هم اينطرفتر كه هر جا مى رود و از هر جا كه مى آيد همه ببينند كه با چه كسى هست و با چه كسى حرف مى زند. از اين نقطه نظر خيلى مشخص بود.» [1]
فرزند طهرانی به نقل از پدرش صراحتا اعلام می کند که حضرت آیت الله شاهرودی به دلیل مسلک صوفیانه پدرش، اجازه نامه درخوری برای او مرقوم نفرمودند.
از طرفی دیگر، می دانیم که علم گریزی و مقابله با عقل و علم، از تفکرات زیربنایی در تصوف است. تا جایی که در برخی منابع صوفیانه، علم را حجاب اکبر نامیده اند. سیره سران صوفیه نیز غالبا چنین بوده است.
برای نمونه ابوسعید ابوالخیر چنین می گوید: «رأس هذا الامر کبس المحابر وخرق الدفاتر ونسیان العلوم»، یعنى اوّل مرحله تصوّف این است که درِ دوات ها را مُهر کنى و دفترها را پاره کنى و دانش ها را فراموش.[2]
و نیز می گوید: ما جمله کتاب ها را در خاک کردیم و بر سر آن دکّان ساختیم[3]
(آرى دکّان این آقایان با سرمایه جهل مردم است) و لذا مى بینیم که بسیارى از رهبران صوفیّه حتّى با خواندن و نوشتن مبارزه مى کرده اند. عطّار می گوید: جنید معتقد بوده که خواندن و نوشتن سبب پراکندگى حواس صوفى است.[4]
به گفته عطّار، بُشر حافى هفت صندوق کتاب حدیث داشت و همه را زیر خاک دفن کرد.[5]
شبلى هفتاد صندوق کتاب را که خود نوشته بود در دریا غرق کرد.[6] ابوسعید کندى گاه پنهانى به حوزه درسى وارد مى شد، روزى در خانقاه دواتش از جیبش افتاد «یکى از صوفیان به او گفت عورتت را بپوشان»[8]
لذا بعید است که محمدحسین طهرانی، از علمیت آنچنان بالایی برخوردار بوده باشد و این ادعا که او از شاگردان ممتاز و بلکه قوی ترین شاگرد! آیت الله شاهرودی بوده نیز صرفا از طهرانی و فرزندش نقل شده است. و چه بسا حضرت آیت الله شاهرودی علاوه بر مخالفت با مسلک عرفانی و صوفیانه طهرانی، از لحاظ علمی نیز وزن و ارزشی برای او قائل نبوده اند.
📌 مشاهده مشروح مطلب و استنادات مربوطه در سایت:
https://ebnearabi.com/146688/آیت-الله-سید-محمود-حسینی-شاهرودی.html
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️ رابطه لذت جنسی و لذت عرفانی در سلوک صوفیه
🔺 برخی از عناوین این نوشتار:
▪️ ابن عربی و شهود اعظم حضرت حق در جماع
▪️ ابن عربی و ادعای جماع و رابطه جنسی با ستارگان و حروف الفبا
▪️ ابن عربی: لذت از سجده باید مانند لذت نکاح با ستارگان و لذتی باشد که از زنان پستان برآمده، برده می شود!
▪️ ابن عربی و عشق ورزیدن به زنان پری چهره
▪️ شمس تبریزی و ابراز حالات پست و شهوت آلود نسبت به خداوند متعال
▪️ ظهور خداوند برای بایزید به صورت امردی زیبارو
▪️ نزدیکی با حوریان بهشتی در حین رقص و سماع!
▪️ شیخ حریری و غرق شدن در آلودگی های جنسی و تجلیل شمس تبریزی از وی!
▪️ حلاج و تجاوز به دختر سمری
▪️ تجاوز مشایخ فرقه نوربخشیه خانقاه تهران به زنان
▪️ گزارشی از انحرافات جنسی و شاهدبازی یکی از اقطاب صوفیه در ترکیه (اوغور کورونماز)
▪️ تجاوز قطب نوربخشیه (جواد نوربخش) به دختری هجده ساله + ویدئوی دادگاه
▪️ شاهد بازی، حکایات عجیب عشق مجازی و جمال پرستی در عرفان و تصوف
📌 مشاهده مشروح مطلب و مستندات مربوطه در سایت:
https://ebnearabi.com/146548/لذت-جنسی-لذت-عرفانی.html
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi