♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق #هوالعشـــــــــق #عاشقانه_مذهبی #قسمت_چهل_و_
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇
مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق
#هوالعشـــــــــق
#عاشقانه_مذهبی
#قسمت_چهل_و_چهارم 4⃣4⃣
چندتقــــه به در میزنم و وارد اتاق میشوم.روی تخت دراز ڪشیده ای و سرم دستت را نگاه می ڪنی.باقدم های آهسته سمت تخت میآیم و ڪنارت می ایستم.از گوشه ی چشمـــت یه قطره اشڪ 💧روی بالشت آبی رنگ بیمـــارستان میافتد.باسر انگشتم زیرپلڪت را پاڪ می ڪنم..نفس عمـــیق می ڪشی و همانطور ڪه نگاهت رااز من میدزدی زیر لب آهسته میگویی..
_ همه چیزو گفت؟...
_ ڪی؟...
_ دڪتر!..
بسختی لبخـــند میزنم و روی ملافه ی بدرنگی ڪ تاروی سینه ات بالا آمده دست می ڪشم..
ـ این مهم نیست...الان فقـــط باید به فڪر پس گرفتن سلامتیت باشی ازخدا...
تلـــخ میخندی..
_ میدونی..زیادی خوبی❣ ریحـــانه!..زیادی!
چیزی نمیگویم احساس می ڪنم هنوز حرف داری.حرفهایی ڪه مدتهاست درسینه نگه داشته ای..
ـ تو الان میتونی هرڪارڪ دوست داری بڪنی...هرفڪری ڪ راجب من بڪنی درسته! من خیـــلی نامردم ڪ روز خــواستگاری بهت نگفتم...
لبهایت راروی هم فشار میدهی..
ـ گرچه فڪر می ڪردم..گفتن بانگفتنش فرق نداره! بهرحـــال وقتی قضیه صـــوری رو پذیرفته بودی...یعنی...
بغضت را فرومیخوری...
_ یعنی...بلاخره پذیرفتی تاتهش ڪنارهم نیستیم...وهمه چیز فیلمـــه...
من ..همون اوایلش پشیمون شدم!ازین ڪه چرانگفتم!؟درحالی ڪ این حق تو بود!...ریحـــانه!...من نمیدونم بااینهمه حق الناسی ڪه..چجور توقـــع دارم...منو..
اینبار بغض ڪار خودش را می ڪند و مژه های بلـــند و تیره رنگت هاله شفافی از غـــم را بخود میگیرد..
_ نمیدونی چقــد سخته ڪ فڪر ڪنی قراره الڪی الڪی بمــیری ... دوست نداشتم ته این زندگی اینجور باشه! میخـــواستم ....میخـــواستم لحظه آخر درد سرطان جونمــو تو دستاش خفه نڪنه!..ریحــانه من دلم یه سربند میخــواست رو پیشونیم...ڪه ب شعــاع چند میلی متری سوراخ شه!...دلم پرپر زدن تو مرز رو میخــواست...یعنی...دلم میخـــواد!
اقدام من برای زود اومدن جلو،بدون فڪر و باعجله...بخــاطر همین بود.فرصتی نداشتم...فڪر می ڪردم رفتنم دست خودمه! ولی الان...الان ببین چجــوری اینجا افتادم..قراربود ی ماه پیش برم..
قراربود..
دیگر ادامه نمیدهی و چشمهایت رامیبندی.چقــدر برایم شنیدن این حرفها و دیدن لحــظه درد ڪشیدنت سخت است😢.سرم را تڪان میدهم و دستم را روی موهایت می ڪشم..
_ چرااینــقدر ناامید...عزیزم تو آخرش حالت خوب خوب میشه...
نمـیگم برام سخت نبود! لحــظه ای ڪ فهمیدم بهم نگفتی...ولی وقتی فڪر ڪردم دیدم میفهمیدمم فرقی نمی ڪرد! بهرحال تو قراربود بری...ومن پذیرفته بودم! این ڪ تو فقــط فقــط میخــای نود روز مال من باشی....
با ڪناره ڪف دستم اشڪم راپاڪ می ڪنم و ادامه میدهم..
_ ما الان بهترین جای دنیاییم...پیش آقا!میتونی حاجتت رو بگیری...میتونی سلامتیت رو...
بین حرفم میپری..
_ ریحــانه حاجت من سلامتی نیست...
حاجت من پریـ🕊ـدنه..پریدن..
بخدا قسم سخته هم ڪلاسیت دیرتراز تو قصــد بستن ساڪش ڪنه و توڪمتراز سه هفته خبر شهادتش بیاد..
بابا ڪسی ڪ هم حجره ایت بود،ڪسی که توی ی ظرف بامن غذامیخورد..رفت!..ریحـان رفت..
بخدا دیگه خسته شدم.میترسم میترسم آخر نفس ب گلوم برسه و من هنوز توحسرت باشم...حسرت...
میفهمی!؟..بابا دلم یه تیر هدف ب قلبم میخــاد..دلم مرد بخدا..مرد..
ملافه راروی سرت می ڪشی و من ازلرزش بدنت میفهمم شدت گریه ڪردنت را ڪنارت مینشینم و سرم را ڪنارت روی تخت میگذارم...
" خدایا !..
ببین بنده ات رو..
ببین چقدر بریده..
توڪ خبر داری از غصه هر نفسش...
چرا ڪ خودت گفتی..
✨" نحــن اقرب الیه من حبــل الورید"✨
گذشتن از مسئله پیش آمده برایم ساده نبود...اما عشــقی ڪ ازتو ب درون سینه ام ب ارث رسیده بود مانـــع میشد ڪ همه چیز راخراب یا وسط راه دستت رارها ڪنم...خانواده ات هم ازبیمــاری ات خبر نداشتند و تو اصرار داشتی ڪ هیــچ وقت بویی نبرند.. همان روز درست زمان برگشت بود،اما تو بای صحبت مختصر و خلاصه اعلام ڪردی ڪ سه چهارروز بیشتر میمانیم...پدرم اول بشدت مخالفت ڪرد ولی مادرم براحتی نظرش رابرگرداند.خانواده هردویمــان شب با قطار ساعت هشت و نیم ب تهران برگشتند..پدرت دری هتــل جدا و مجلل برایمان اتاق گرفت...میگفت هدیه برای عروس گلم!هیـــچ ڪس نمیدانست بهترین اتاقها هم دیگربرای ما دلخوشی نمیشوند..حالت اصــلن خوب نبود و هرچندساعت بخشی ازخاطران مربوط ب اخیررا میگفتی...
این ڪ شیمی درمانی نڪردی بخاطر ریزش موهایت...چون پزشڪ ها میگفتند ب درمان ڪمڪی نمی ڪند فقط ڪمی پیشروی راعقب میندازد.این ڪ اگر از اول همراه ما ب مشهد نیامدی چون دنبــال ڪارهای آخرپزشڪ ی ات بودی...اما هیــچ گواهی وجود نداشت برای رفتنت!
♻️ #ادامه_دارد..
#داستان_عاشقانه_مذهبی 💘
#مدافع_عشق
@ebrahim_navid_delha
#نمازشب
بسم رب الزهرا سلام الله
سلام علیکم
امشب میخواهیم در مورد
نماز شب براتون بگم.
( کلا 11 رکعت است. )
📕 نماز شب شامل 4 تا نماز دو رکعتی
مثل نماز صبح میباشد فقط نیتش نماز
شب میباشد 🌸
که شما میتونید در هر رکعتی فقط حمد
را بخونید و دیگه لازم نیست سوره
توحید را بخونید.
( قنوت هم لازم نیست در این 8 رکعت بخونید )
📕و دو رکعت نماز شفع ( در رکعت اول
بعد از حمد سوره ناس و در رکعت دوم
بعد از حمد سوره فلق ) را بخواند ( قنوت در نماز شفع لازم نیست )
📕و یک رکعت هم نماز وتر ( که بعد از
حمد سه بار سوره توحید و یک بار
سوره ناس و یک بار سوره فلق )
🔺و بعد قنوت میگیریم و برای 40
مومن دعا میکنیم و 70 استغفار و
300 بار العفو
( اگه خسته میشید حتما لازم نیست 40
تا مومن را دعا کنید و یا 70 باراستغفار
کنید و یا 300 تا العفو بگید هر چقدر
که تونستید بگید .خدا سخت نمیگیرد
فقط هر چقدر که میگید با اخلاص باشه )
بعد هم که رکوع و سجود و تشهد
وسلام نماز و تمام.
این کل مراحل نماز شب است 👆👆
🔺اگر کسی خسته بود یا به هر طریقی.
حداقل کار اینه که دو رکعت شفع و یک
رکعت وتر را بجا بیاورید. تتبلی نکنیدا
خداوند اینقدر آسان این نماز را برای
بندگانش کرده تا همگی از فضیلت
نماز بهره ببرند.
🔺اینقدر نگید اینطوری به دلمون
نمیچسبه اینها حرفهای شیطان است😢
دوستان ما ابد ( آخرت ) در پیش داریم.
خیلی نماز شب #تاکید شده.
پس این شبها را از دست ندهید.
🔺اگه حال نداری نصف شب بلند
بشی ( 20 دقیقه قبل از اذان صبح )
همین الان هم میشه خوند.😊
#نماز_شب_بخوانیم_حتی_یک_رکعت
@ebrahim_navid_delha🏴
⚜بسم الله الرحمن الرحیم⚜
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌼صلی الله علیک یا اباعبدلله
السلام علیک یا بقیه الله فی الارضه🌼
شروع چله24☆9☆98
#ختم_چله_سوره_مبارکہ_الرحمن
🌸اللّٰھُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ🌸
💠روز♡بیست و هفتم ♡
به نیت سلامتی وظهور امام زمان (عج)،
ترڪ نگاه و افکارحرام ،و یڪ قدم نزدیڪ شدن به مهدی فاطمه (س)و برآورده شدن حاجات قلبی اعضای چله
🎀به نیابت از شهدای زنده 🎀
🕊🌷 رضا _ پناهی
🕊🌷 فیروز_حمیدی زاده
#اینجا_بیت_شهداست
👇👇👇👇👇👇
@ebrahim_navid_delha
📄#پاسدارشهيداحمدخادمالحسينى در سال ١٣٣٢ در شيراز متولد شد. از همان دوران نوجوانى در ڪنارتحصيل، شبانه ڪار مى ڪرد.
📄پس از پيروزى انقلاب اسلامى به عضویت سپاهپاسداران درآمد و در اولين مأموریت به ڪردستان رفت. در دوران جنگ تحميلى چند بار به جبهه رفت و یكبار مجروح شد.
📄سرانجام در مورخه ۶١/٢/٢٠ در مرحله اول عمليات بيت المقدس (فتح خرمشهر) به شهادت رسيد.
#آنچهمےخوانیدروایتےازمراسمتدفیناینشهیدبزرگوار:
📄در شيراز رسم بر این بود ڪه علماى شهر بخصوص روحانيونى ڪه از لحاظ سنى و موقعيت اجتماعى از دیگران ممتازتر بودند مسؤوليت #تلقينشهدارابرعهدهمىگرفتند.
📄 حجة الاسلام و المسلمين طوبائى از روحانيون شهر ڪه امام جماعت مسجد ڪوشک عباسعلى شيراز بود براى من نقل مى ڪرد:
#شبقبلڪهبراىنمازشببرخاستم مسائلى برایم پيش آمد ڪه دانستم فردا با امرے عجيب مواجه مى شوم.
📄وقتى وارد قبر شدم تا تلقين شهيد مورد نظر را انجام دهم، به #محضورودبهقبردرچهرهشهيد حالت تبسمى احساس ڪردم و فهميدم با صحنه اى غير طبيعى روبرو هستم.
📄 وقتى خم شدم و تلقين شهيد را آغاز ڪردم، #بهمحضاینكهبهاسممباركامامزمان(عج) رسيدم مشاهده ڪردم جان به بدن این شهيد مراجعت ڪرد، چون #شهيدبهاحترامامامزمان(عج) سرش را خم ڪرد، به نحوى ڪه سر او تا روى سينه خم شد و دوباره به حالت اوليه برگشت.
📄در آن لحظه وقتى احساس ڪردم حضرت صاحب الزمان(عج) در موقع تدفين آن عزیز حضور یافته است، حالم منقلب شد و نتوانستم با مشاهده این صحنه عجيب و غيرمنتظره تلقين را ادامه دهم.
📄پس از اینكه حالم دگرگون شد و #نتوانستمتلقينشهيدراادامه دهم، به ڪسانے ڪه بالاى قبر ایستاده بودند و متوجه حال منقلب من نبودند اشاره ڪردم ڪه مرا بالا بكشند.
📄وقتى آنها چشمان پر از اشك و حال دگرگون مرا دیدند سراسيمه مرا از قبر بالا ڪشیدند و از من پرسيدند: چه شده؟
📄چرا تلقين شهيد را تمام نكردید؟ در جواب به آنها گفتم: اگر صحنه هایى را ڪه من دیدم شما هم مى دیدید مثل من نمى توانستيد تلقين شهيد را ادامه دهيد، و اضافه ڪردم ڪسے دیگر برود و تلقين شهيد را بخوڪندو تمام ڪند چون من دیگر قادر به ادامه این ڪار نيستم.
#برگرفتهازڪتابلحظههاےآسمانی
#روحششادباذڪرصلوات🌹
اَُِلَُِلَُِهَُِمََُُِِصَُِلََُُِِعَُِلَُِیََُُِِمَُِحَُِمَُِدََُُِِوََُُِِآَُِلََُُِِمَُِحَُِمَُِدََُُِِوَُِعَُِجَُِلََُُِِفَُِرَُِجَُِهَُِمَُِ
@ebrahim_navid_delha
🏴🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁🏴
🔆 امروز جمعه
📆 ۲۰برج دی ۱۳۹۸ ه.ش
📆 ۱۴ماه جمادی الاول ۱۴۴۱ ه.ق
📆 ۱۰ژانویه ۲۰۲۰ میلادی
📿ذکر روزصد مرتبه📿
🌸اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد
وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸
🌸خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و در فرج ایشان (حضرت مهدی)
تعجیل فرما🌸
✅ ذکر روز جمعه موجب عزیز شدن می شود؛ روایت شده که در این روز زیارت امام زمان (عج) خوانده شود.
#ختم_قرآن
🔹صفحه۴۸۸
🔹جزء ۲۵
جهت سلامتی #امام_زمان_عج
#مقام_معظم_رهبری
هدیه به روح #امام و
#شهدای_والامقام
🏴اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🏴
💔 @ebrahim_navid_delha💔
🏴🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_عماد_مغنیه
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات_
#شهدا_در_قهقهه_مستانه_شان_و_در_شادی_وصلشان_عند_ربهم_یرزقون_اند_
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
@Ebrahim_navid_delha
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
4_5942836738694055071.mp3
7.38M
#تلنگر🏴
آقاامام صادق علیه السلام فرمودند:
هر کس یک درهم خرج امام زمان عجل الله کنه فضیلتش از دو میلیون درهم در کار خیر بیشتره...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_الساعه
‼️برای امام زمان چه کرده ایم؟؟!!!😭😭
همه کارهای خوب به نیت آقا...
🏴سلامتی و تعجیل در فرج مولامون و صاحبمون آقا امام زمان روحی فداه صلوات
🏴اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و لعن اعدائهم
@ebrahim_navid_delha
🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴
💫امام صادق (ع) در مورد اهمیت نماز اول وقت فرمودند:
✅افضل الاعمال الی الله الصلاة لوقتها و بر الوالدین و الجهاد فی سبیل الله
👈 بهترین اعمال نزد خداوند، نمازاول وقت است پس از آن نیکی بر پدر و مادر، و سپس جهاد در راه خدا است.
📚( بحار الانوار، ج 3، ص 85 )
#نماز_اول_وقت_فراموش_نشه👉☺️
🏴#الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَـ_الْفَرَج💔
💖 @ebrahim_navid_delha 👈
🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴
🌹 ••✾بِسْمِ رَبِّ الشُهدا✾••🌹
#یادواره_شهیدابراهیم_هادی
⚜🔰⚜🔰⚜🔰⚜🔰⚜🔰
امسال هم همچون سالهای گذشته قصد داریم ، سالگردشهادت شهید ابراهیم هادی یادواره ای به همین مناسبت به همت و یاری خداوند🤲 و با کمک شما عزیزان برگزار کنیم
📆 تاریخ مراسم: { 98/11/22}
🕌مکان مراسم : قطعه 26بهشت زهرا (س)
هزینه یادواره حدود 3میلیون تومان میباشد💰
که شامل:(اهدا پک های فرهنگی ، زیارت عاشورا📖 و زیارت حضرت زهرا (س) است که به تعداد سال تولد این شهید تهیه خواهد شد )
🍃فلذا از شما بزرگواران میخواهیم ما را در تامین هزینه ها یاری نمایید❣
✨و کمک های نقدی خود را ولو 1000 تومان به شماره کارت مورد نظر که در اختیار شما قرار میگیرد واریز کنید👇
شماره کارت:6037997291276690
بنام منیژه کریمی منش
#آیدی_جهت_ارسال_فیش_های_واریزی👇
🆔 @alone98
🕊اجر تمام کسانی که کمک میکنند☺️ و بانی این امر خیر میشون با حضرت زهرا سلام الله علیها 🥀
✋شما دوستان شهدایی حتی میتوانید بانی یک سوم یا بیشتر این هزینه یادواره باشین 😊 دوستان خود را به این امر خیر دعوت کنید
ستاد مردمی یادواره شهید ابراهیم هادی.
@ebrahim_navid_delha
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤🖤🖤🖤
🖤🖤🖤
🖤🖤
🖤
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
♨️چرا برای حضرت زهرا (س) اشک می ریزیم؟!
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #علیرضا_پناهیان
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید.
♦️کانال شهدایی ما را به دوستان خود، معرفی،کنید و در فضای مجازی مبلغ شهدا باشین😍
🖤
🖤🖤
🖤🖤🖤
🖤🖤🖤🖤
#کانال_ابراهیم_ونویددلهاتاظهور
🖤join➲ @Ebrahim_navid_delha🖤
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤 #معرفی_شهدا ✨شهید سردار حاج احمد کاظمی: سردار سرلشکر پاسدار شهيد احمد کاظمی در سال 1
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤
#معرفی_شهدا
#در_ادامه
✨شهید سردار حاج احمد کاظمی:
وي پس از پيروزي انقلاب اسلامي جزو اولين كساني بود كه به سپاه پاسداران پيوسته و از فرماندهان شجاع ، پر انرژي ، مدير و خلاق بود😍و به همين دليل حكم مسووليتهاي زيادي را از دست مبارك مقام معظم رهبري دريافت كرد. شهيد كاظمي ، با شروع جنگ تحميلي ، با يك گروه ۵۰نفره در جبهههاي آبادان حضور يافت و مبارزه را با دشمن متجاوز آغاز كرد. وي، از همان اول فرماندهي يكي از جبهههاي آبادان را برعهده گرفت و در عمليات حصر آبادان و در يكي از محورهاي عمليات مسووليت مهمي برعهده داشت😉. وي در پايان جنگ تحميلي همان گروه ۵۰ نفره روز اول جنگ را تبديل به يكي از لشكرهاي قوي و مهم سپاه كرد و لشكر را با سلاحهاي به غنيمت گرفته شده از عراقيها به يك لشكر زرهي با صدها تانك و نفربر و توپخانه و ماشين آلات ، تحويل نظام داد😌. وي در راهاندازي و شكلگيري نيروي زميني سپاه به عنوان معاون عملياتي نيروي زميني سپاه خدمات شاياني داشت . سردار كاظمي همچنين در سال ۱۳۷۲با حضور در منطقه شمال غرب كشور به عنوان فرمانده منطقه شمال غرب حكم فرماندهي را از دست مقام معظم رهبري دريافت كرد . مقام معظم رهبري در همان دوران مسووليت سردار كاظمي در استان آذربايجان غربي و كردستان حضور پيدا كردند و از برقراري امنيت منطقه توسط سردار كاظمي تقدير به عمل آورد😊.
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤
╔ ═ 🌸═ ══ ═🕊⚘ ═ ╗
@ebrahim_navid_delha
╚ ═ ⚘🕊═ ══ ═🌸 ═ ╝
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤 #معرفی_شهدا #در_ادامه ✨شهید سردار حاج احمد کاظمی: وي پس از پيروزي انقلاب اسلامي جزو ا
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤
در سال ۱۳۷۹حكم فرماندهي نيروي هوايي سپاه را از رهبر معظم انقلاب دريافت كرد و نيروي هوايي را از نظر سازمان ، ساختار و سازماندهي و سازمان موشكي ارتقا داده تا جايي كه دشمنان جمهوري اسلامي ايران از توانمندي موشكي كشور حيرت زده😉 بودند . وي پس از ۵سال خدمت ارزنده در نيروي هوايي سپاه ، در سال ۱۳۸۴حكم فرماندهي نيروي زميني سپاه را از مقام معظم كل قوا دريافت كرد و طي سه ماه فعاليت شبانهروزي، بيش از ۱۰۰سفر به تمامي يگانهاي نيروي زميني داشت و وضعيت يگانهاي نيروي زميني را از نزديك بررسي ميكرد🧐. سردار شهيد كاظمي محور عمده فعاليتهاي نيروي زميني را تقويت و ارتقاي يگانهاي صفي نيروي زميني سپاه اعلام كرد و در اين زمينه ،خدمات ارزندهاي را ارايه داد. وي ، شب شهادت در جلسهاي ، ضمن آنكه كه حسرت ميخورد كه چرا شهيد نشده و ياران او رفتهاند ، سفارش كرد ، " شهدا خيلي به گردن ما حق دارند ، بايد تلاش زيادي كنيم "✊ بايد در اردوهاي راهيان نور از همه شهدا (ارتش ، سپاه ، بسيج) بگوييد ، از خودتان نگوييد از ديگران بگوييد.از نيروي هوايي ارتش از هوانيروز ارتش ، از شهداي ارتش و جهاد بگوييد . وي صبح روز شهادت عازم منطقه شمال غرب شد. حضرت آيت ا... خامنهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي در پيامي شهادت❤️ سردار رشيد اسلام، سرلشگر احمد كاظمي و تعدادي از سرداران و افسران سپاه را در حادثه سقوط هواپيما تسليت گفتند.
#ادامه_دارد
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤
╔ ═ 🌸═ ══ ═🕊⚘ ═ ╗
@ebrahim_navid_delha
╚ ═ ⚘🕊═ ══ ═🌸 ═ ╝
🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀
✅ تشويق به نماز جماعت
🌴بارها در مسير سفر، وقتی موقع اذان ميشد، ابراهيم اذان ميگفت و با توقف خودرو، همه را تشويق به نماز جماعت ميکرد.
🌿ابراهیم میگفت: تسبیحات حضرت زهرا(س) گره گشای خیلی از مشکلاته..
🌿او عاشق حضرت زهرا بود و فرامین حضرت زهرا را به خوبی انجام می داد .
#نماز_اول_وقت_فراموش_نشه👉
🏴اللهم عجل لولیک الفرج💔
🆔 @ebrahim_navid_delha 👈
🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀
بِسـْم الله الرَحمٰــن الْرَحیــم
سـلام و عـرض درود 🌷
بـه کانـال استیــکر شهـــدا خوش آمدید🌷
ساخت انواع
استیـکرهای مذهـبی
#با معرفی کانال و ذکر صلوات استفاده از استیکرها آزاد میباشد
🌼🍃کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید🌼🍃
https://eitaa.com/ebrahim_hadi_sticker
لبیک یا حسین:🚩
.
📖 #خاطرات_شهدا
#حضرت_زهرا_س🖤🏴🖤
.
عملیات بیت المقدس بدجوری مجروح شد . ترڪش خورده بود بہ سرش ،
با اصرار بردیمش اورژانس .
میگفت : « ڪسی نفهمہ زخمی شدم . همینجا مداوام ڪنید ».
دڪتر اومد گفت : «زخمش عمیقہ ، باید بخیہ بشہ ».
بستریش ڪردند . از بس خونریزی داشت بی هوش شد .
یہ مدت گذشت . یڪدفعہ از جا پرید .
گفت : « پاشو بریم خط ».
قسمش دادم . گفتم : « آخہ تو ڪه بی هوش بودی ، چی شد یهو از جا پریدی »؟
گفت : « بهت میگم بہ شرطی ڪه تا وقتی زنده ام بہ ڪسی چیزی نگی .
« وقتی توی اتاق خوابیده بودم ، دیدم خانم فاطمه زهرا (س) اومدند داخل .»
« فرمودند : «چیہ ؟ چرا خوابیدی ؟»
عرض ڪردم : « سرم مجروح شده ، نمیتونم ادامہ بدم ». حضرت دستی بہ سرم ڪشیدند و فرمودند : « بلند شو ، بلند شو ، چیزی نیست . بلند شو برو بہ ڪارهات برس . » بہ خاطر همین است ڪه هر جا ڪه میروید حاج احمد ڪاظمیحسینیہ فاطمه الزهرا (س) ساختہ است
.
👈« سردار عشق و شهید عرفہ » 🌷 #شهید_حاج_احمد_کاظمی
#شهیدان_ابراهیم_هادی_نویدصفری
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
#کانال_باابراهیم_ونویددلهاتاظهور🏴
🖤join➲ @Ebrahim_navid_delha🖤
🖤
🖤🖤
🖤🖤🖤
🖤🖤🖤🖤
🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁
🍃
ـ✿﷽✿-
گروه فعالیتهای ذکر وقرآنی:
«أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ،
با یاد خدا دلها آرامش مىیابد
📿به امید برآورده شدن تمام حاجات قلبی تمام اعضای گروه به نیابت ازآقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف..
🥀به نیت شهید ابراهیم هادی و شهید نوید صفری🥀
به امید🙏🙏🙏🙏
❤️ظهور آقا امام زمان عج
🌼شفای تمام بیماران
🌼خوشبختی و عاقبت به خیر شدن جوونا
🌼عاقبت بخیری گره گشایی ،حاجت روایی عزیزانی که در این ختم ما را یاری میکنند
🙏🙏🙏🙏
آمین🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌿🌻اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.🌻
⭐️خادمین گروه ذکر
@Zahrayyy
⭐️خادمین گروه ختم قران
@Hedari44
🌺 @ebrahim_navid_delha
🍃
🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق #هوالعشـــــــــق #عاشقانه_مذهبی #قسمت_چهل_و_چ
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇
مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق
#هوالعشـــــــــق
#عاشقانه_مذهبی
#قسمت_چهل_و_پنجم 5⃣4⃣
همه میگفتند آنقدر وضعیتت خراب است ڪ نرسیده ب مرز برای جنـــگ حالت بد میشود و ن تنها ڪمڪی نمیتوانی ڪنی بلڪه فقـــط سربار میشوی...واین تورامیترساند..
ازحمـــام بیرون می آیی ومن درحالی ڪ جانمـــازڪوچڪم رادرڪیفم میگذارم زیرلب میگویم..
ـ عافیت باشه آقا!غســـل زیارت ڪردی؟
سرت را تڪان میدهی و سمتم می آیی..
_ شماچی؟ غســـل ڪردی؟
_ اره..داشتم!
دستم رادراز می ڪنم ،حوله ڪوچڪی ڪ روی شانه ات انداخته ای برمیدارم و ب صـــندلی چوبی استوانه ای مقابل دراور سوئیت اشاره می ڪنم..
_ بشین..
مبهم نگاهم می ڪنی..
ـ چی ڪار میخــای ڪنی؟😉
ـ شمـــا بشین عزیز..
مینشینی، پشت سرت می ایستم ،حوله راروی سرت میگذارم و آرام ماساژ میدهم تاموهایت خشــڪ شود...
دستهایت را بالا می آوری و روی دستهای من میگذاری..
_ زحمت نڪش خانوم..
_ ن زحمتی نیست آقا!...زود خشڪ شه بریم حـــرم..
سرت راپائین میـــندازی و درفڪر فرو میروی.درآینه ب چهره ات نگاه می ڪنم
ـ ب چی فڪر می ڪنی؟...
ـ ب این ڪ اینبار برم حـــرم...یا مرگمو میخـــام یا حاجتم....😢
وسرت را بالا میگیری و ب تصویرچشمـــانم خیره میشوی..
دلم میلرزد این چ خـــاسته ای است...
ازتوبعـــید است!!
ڪارموهایت ڪ تمـــام میشود عطرت را از جیب ڪوچڪ ساڪت بیرون می آورم و ب گردنت میزنم....چقـــدر شیرین است ڪ خودم برای زیارت آماده ات ڪنم..
چند دقیقه ای راه بیشتر ب حـــرم نمانده ڪ ی لحـــظه لبت راگاز میگیری و می ایستی مضـــطرب نگاهت می ڪنم...
_ چی شد؟؟؟
_ هیچی خوبم. ی ڪم بدنم دردگرفت...
_ مطمئـــنی خوبی؟...میخــای برگردیم هتل؟
_ ن خانوم! امروز قراره حاجت بگیـــریما!
لبخند میزنم اماته دلم هنوز میلرزد...
نرسیده ب حـــرم از ی مغازه آبمیوه فروشی ی لیـــوان بزرگ آب پرتغال🍹 طبیعی میگیری بادونی وباخوشحالی ڪنارم می آیی..
ـ بیا بخور ببین اگر دوست داشتی یڪی دیگه بخرم.آخه بعضـــی آب میوه ها تلخ میشه...
ب دو نی اشاره می ڪنم..
ـ ولی فڪر ڪنم ڪلن هدفت این بوده ڪ تو ی لیـــوان بخوریما...😅
میخنـــدی و ارخجالت نگاهت راازمن میدزدی..تاحرم دست دردستت و درآرامش مطلـــق بودم.زیارت تنها باتو حال و هوایی دیگرداشت. تانزدیڪ اذان مغرب درحیـــاط نشسته ایم و فقط ب گنبد نگاه می ڪنیم..ازوقتی ڪ رسیدیم مدام نفس میزنی و درد می ڪشی..امامن تمـــام تلاشم را می ڪنم تاحواست را پی چیز دیگر جمـــع ڪنم.نگاهت می ڪنم و سرم راروی شانه ات میگذارم این اولین باراست ڪ این حرڪت را می ڪنم.صدای نفس نفس را حالا بوضــوح میشنوم.. دیگر تاب ندارم ،دستت را میگیرم
_ میخـــای برگردیم؟
_ ن من حاجتمو میخـــام
_ خب بخدا آقا میده ....توالان باید بیشتر استراحت ڪنی..
مثـــل بچه ها بغض و سرت را ڪج می ڪنی..
_ ن یا حاجت یاهیـــچی...
خدایا چقدر! ازوقتی هم من فهمیده ام شڪننده تر شده...
همـــان لحظه آقایی با فرم نظامی ازمقابلمـــان رد میشود و درست در چند قدمی ما سمت چپمـــان مینشیند...
نگاه پراز دردت را ب مرد میدوزی و آه می ڪشی..
مرد می ایستدو برای نمـــاز اقامه میبندد..
توهم دستت رادر جیب شلوارت فرو میبری و تسبیح تربتت را بیرون می آوری .سرت را چندباری ب چپ و راست تڪان میدهی و زمزمه می ڪنی:
ـ هوای این روزای من هوای سنگره...
ی حسی روحمـــو تا زینبیه میبره..
تاڪی باید بشینمو خدا خدا ڪنم....
ب عڪس صورت شهیدامون نگا ڪنم..
باز لرزش شانه هایت و صـــدای بلند هق هقت😭...آنقدر ڪ نفسهایت ب شمـــاره می افتد و من نگران دستت رافشار میدهم..
نفس نزن جانا..
ڪ جانم میرود..
♻️ #ادامه_دارد...
#داستان_عاشقانه_مذهبی 💘
#مدافع_عشق
@ebrahim_navid_delha
#نمازشب 🏴
وسط شب که مصطفی برای نماز شب بیدار میشد، غاده طاقت نمیآورد، میگفت: «بس است دیگر. استراحت کن، خسته شدی.» و مصطفی جواب میداد: «تاجر اگر از سرمایهاش خرج کند، بالاخره ورشکست میشود، باید سود در بیاورد که زندگیش بگذرد. ما اگر قرار باشد نماز شب نخوانیم ورشکست میشویم.» اما غاده که خیلی شبها از گریههای مصطفی بیدار میشد کوتاه نمیآمد، میگفت: «اگر اینها که این قدر از شما میترسند بفهمند این طور گریه میکنید... مگر شما چه معصیت دارید؟ چه گناه کردید؟ خدا همه چیز به شما داده، همین که شب بلند شدید یک توفیق است.» آن وقت گریه مصطفی هقهق میشد، میگفت: «آیا به خاطر این توفیق که خدا داده او را شکر نکنم؟»
#نماز_شب_بخوانیم_حتی_یک_رکعت
@ebrahim_navid_delha🏴
⚜بسم الله الرحمن الرحیم⚜
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌼صلی الله علیک یا اباعبدلله
السلام علیک یا بقیه الله فی الارضه🌼
شروع چله24☆9☆98
#ختم_چله_سوره_مبارکہ_الرحمن
🌸اللّٰھُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ🌸
💠روز♡ بیست و هشتم♡
به نیت سلامتی وظهور امام زمان (عج)،
ترڪ نگاه و افکارحرام ،و یڪ قدم نزدیڪ شدن به مهدی فاطمه (س)و برآورده شدن حاجات قلبی اعضای چله
🎀به نیابت از شهدای زنده 🎀
🕊🌷 نوید _ صفری
🕊🌷 بابک _نوری هریس
#اینجا_بیت_شهداست 👇👇👇👇
@ebrahim_navid_delha