مژده 💥 🌟 🌟 مژده💥
💯♨️چــالــش برتر♨️💯
🌐 معتبرترین کانال در ایتا
‼️فــقط کافــیه یه بارامتحان کنی‼️
😇🤩🤩سین بزن سین بزن🔴
⬅️موضوع چالش عکس📸 شهید و دوبیت شعر در وصف امام زمان❣
#جـوایـز:
1⃣ 150هزار تومان💴💳به💳
2⃣ 100هزار تومان 💴💳به💳
3⃣ 50هزار تومان 💴💳به💳
🎁و جوایز نفرات بعدی 11بسته فرهنگی که شامل کتاب سلام بر ابراهیم 1،مفاتیح،وچفیه هایی که به حرمین مقدس🕌 (حرم امام رضا،حرم حضرت زینب،حرم امام حسین ع،حرم حضرت ابوالفصل،و حرم حضرت رقیه س)متبرک شده اند
هیجان رواینجادرکنارماتجربه کنید😍😍واین دست شماس برنده💪 یا بازنده
#تـوضیح:
▪بــراے شـرکـت در چـالـش عکــس و#دوبیت شعر خـود را بـاهم یـکبـار بـه آیدی زیـرارسـال کنیــد✌️✌️👇👇
🆔 @yazahra08
✋دوستانی که شرکت کردن بیکار نمونن☺️باید پست خودتونا رو فوروارد کنید گروهاو کانالا و سین جمع کنید😉😁
🛑 شروع از همین الان و پايان چالش روز نیمه شعبان ساعت⏰ 22:00بعداز ظهر🌝 ❌
🆔 @ebrahim_navid_delha💫
🆔 @ebrahim_navid_beheshti💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آزاد_شده_امام_حسین_ع
با صداي شهيد حاج شيخ احمد كافے
بر آنچه که شد هادى فطرس صلوات
خوانیم به دل شادى فطرس صلوات
میلاد حسین عید آزادى اوست
بر لحظهى آزادى فطرس صلوات...
🌺میلاد امام حسین (ع) مبارک باد🌺
با اشتراک این لینک ما را به دوستان خود معرفی کنید
____
⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
طلاب جهادی:
🔸حاضریم سالمندان کرونایی در اروپا را پرستاری کنیم
● خانه طلاب جوان با اشاره به وضعیت بغرنج سالمندان در کشورهای اروپایی طی نامهای به ظریف اعلام آمادگی کردند که حاضرند از سالمندان کرونایی اروپایی پرستاری کنند.
...........☆💓☆.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#کلام_شهدا
🖊میخواهید تاثیرگذار باشید، اگر میخواهیدبه عمر و خدمت و جایگاهتون ظلم نکرده باشید؛ ما راهی جز این که یک #شهید_زنده در این عصر باشیم، نداریم❗️
#شهید_احمد_کاظمی
...........☆💓☆.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
#شهیدمسعودعلیمحمدی
تاریخ تولد : ۳ شهریور ۱۳۳۸
تاریخ شهادت : تهران۲۲ دی ۱۳۸۸ (۵۰ سال)
آرامگاه : تهران امامزاده علیاکبر، چیذر
یکی از برجسته ترین دانشمندان هسته ای ایران
ترور توسط عوامل موساد در ایران
روایت همسر شهید از روز شهادت🌷
...........☆💓☆.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
671040614.mp3
11.09M
برخورد شهید ابراهیم هادی با دختر و پسر جوانی که...
موضوع: #ارتباط_نامشروع
نوع محتوا: #دینی
رده سنی: #نوجوان #جوان
مخاطب: #کم_حجاب
...........☆💓☆.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
_#رمان_عاشقانه_دومدافع💘 #قسمت1⃣4⃣ رفیقم شهید شده... مات و مبهوت بهش نگاه میکردم سرشو بین دو دستاش ن
#داستان_عاشقانه_دومدافع 💘
#قسمت_2⃣4⃣
_پیکر مصطفے رو نتونستـݧ بیارݧ عقب
افتاد دست داعش
چشماش پر از اشک شد و سرش رو تکیه داد
دستے بہ موهاش کشیدو با یک آه بلند ادامہ داد
_مـݧ و مصطفے از بچگے تو یہ محلہ بزرگ شده بودیم
خنده هامو
گریہ هامو
دعوا هامو،آشتے هامو
هیئت رفتناموݧ همش باهم بود
_مـݧ داداش نداشتم و مصطفے شده بود داداش مـݧ
هم سـن بودیم اما همیشہ مث داداش بزرگتر ازش حساب میبردم و بہ حرفش گوش میدادم
کل محل میدونستـݧ کہ رفاقت منو مصطفے چیز دیگہ ایه
تا پیش دانشگاهے باهم تو یہ مدرسہ درس خوندیم همیشہ هواے همدیگرو داشتیم
_کنکور هم دادیم. اما قبول نشدیم
بعد از کنکور تصمیم گرفیتم کہ بریم سربازے
سہ ماه آموزشیمونو باهم بودیم اما بعدش هرکدومموݧ افتادیم یہ جا
اوݧ خدمتش افتاد تو سپاه کرج
منم دادگسترے تهران
براموݧ یکم سخت بود چوݧ خیلے کم همدیگرو میدیدیم
_بعد از تموم شدن سربازے مصطفے هموݧ جا تو سپاه موند
هر چقدر اصرار کردم بیا بریم درسمونو ادامہ بدیم قبول نکرد
میگفت یکم اینجا جابیوفتم بعدش میرم درسمم ادامہ میدم
_همیشہ با خنده و شوخے میگفت: داداش علے الان بخواے زنگ بگیرے اول ازت میپرسـݧ حقوقت چقدره❓خونہ دارے❓ماشیـݧ دارے❓
کسی بہ تحصیلاتت نگاه نمیکنہ کہ بنظرم تو هم یہ کارے براے خودت جور کـݧ
ازش خواستم منم ببره پیش خودش اما هر چقدر تلاش کردیم نشد کہ نشد
_از طرفے بابا هم اصرار داشت کہ مـݧ درسم و ادامہ بوم
اوݧ سال درس خوندم و کنکور دادم و رشتہ ے برق قبول شدم
مـݧ رفتم دانشگاه و مصطفے همچنان تو سپاه مشغول بود
_ازش خواستم حالا کہ تو سپاه جا افتاده کنکور بده و وارد دانشگاه بشہ اما قبول نکرد میگفت چوݧ تازه مشغول شدم وقت نمیکنم کہ درس هم بخونم
یک سال گذشت. مـݧ توسط آشنایے کہ داشتیم تو همیـݧ شرکتے کہ الاݧ کار میکنم استخدام شدم
_ما هر پنج شنبہ میومدیم کهف هیئت.
مصطفے عاشق کهف و شهداے اینجا بود
اصلا ارادت خاصے بهشوݧ داشت هیچ وقت بدوݧ وضو وارد کهف نشد
_یہ بار بعد از هیئت حالش خیلے خراب بود مثل همیشہ نبود
اولش فکر کردم بخاطر روضہ ے امشبہ آخہ اون شب روزه ے بہ شهادت رسوندݧ ابےعبدللہ و خونده بودݧ مصطفے هم ارادت خاصے بہ امام حسیـݧ داشت. همیشہ وقتے تو قضیہ اےگیر میکرد بہ حضرت توسل میکرد
_یک ساعتے گذشت اما حال مصطفے تغییرے نکرد
نگراݧ شده بودم اما چیزے ازش نپرسیدم
تا اینکہ خودش گفت کہ میخواد در مورد مسئلہ ے مهمے باهام حرف بزنہ
دستشو گذاشت روشونمو بابغض گفت: داداش علے برام خیلے دعا کـ، چند وقتہ دنبال کارامم برم سوریہ
_دارم دوره هم میبینم اما ایـݧ آخریا هرکارے میکنم کارام جور نمیشہ
شوکہ شده بودم و هاج و واج نگاهش میکردم موضوع بہ ایـݧ مهمے رو تا حالا نگفتہ بود
اخمام رفت تو هم لبخند تلخے زدم .دستم گذاشتم رو شونشو گفتم : دمت گرم داداش حالا دیگہ ما غریبہ شدیم❓
_حالا میگے بهمو❓
اینو گفتم و از کنارش گذشتم
دستم رو گرفت و مانع رفتنم شد
کجا میرے علے❓
ایـݧ چہ حرفیہ میزنے❓
بہ ما دستور داده بودݧ کہ به هیچ کس حتے خوانواده هاموݧ تا قطعے شدݧ رفتنموݧ چیزے نگیم
_الاݧ تو اولیـݧ نفرے هستے کہ دارم بهت میگم داداش از تو نردیکتر بہ مـݧ کے هست❓
برگشتم سمتش و با بغض گفتم:حالا اوݧ هیچے تنها میخواے برے بی معرفت❓
پس مـݧ چے❓
تنها تنها میخواے برے اون بالا مالا ها❓
داشتیم آقا مصطفے❓
ایـنہ رسم رفاقت و برادرے❓
علے جاݧ بہ وللہ دنبال کاراے تو هم بودم اما بہ هر درے زدم نشد کہ نشد رفتـݧ خودم هم رو هواست.
هرکسے رو نمیبرݧ ماهم جزو ماموریتمونہ
خلاصہ اوݧ شب کلے باهام حرف زدو ازم خواست براش دعا کنم
یک هفتہ بعد خبر داد کہ کاراشه جور شده تا چند روز دیگہ راهیہ
خیلے دلم گرفت
اما نمیخواستم دم رفتـݧ ناراحتش کنم
وقتے داشت میرفت خیلے خوشحال بود
چشماش از خوشحالے برق میزد
_رو کرد بہ مـݧ و گفت حالا کہ مـݧ نیستم پنج شنبہ ها کهف یادت نره ها از طرف مـݧ هم فاتحہ بخوݧ و بہ یادم باش از شهداے کهف بخواه هواے منو داشتہ باشـݧ و ببرنم پیش خودشوݧ
_اخمهام رفت تو هم وگفتم ایـݧ چہ حرفیہ❓خیلے تک خوریا مصطفے
خندیدو گفت تو دعا کـݧ مـݧ اونور هواے تورو هم دارم
بعد از رفتنش چند هفتہ اومدم کهف اما نمیتونستم اینجارو بدوݧ مصطفے تحمل کنم
از طرفے احتیاج داشتم با شهدا حرف بزنم و دردو دل کنم براے همیـݧ بجاے کهف پنج شنبہ ها میرفتم بهشت زهرا
_اولیـݧ دورش ۴۵ روزه بود
وقتے برگشت خیلے تغییر کرده بود مصطفے خیلے خوش اخلاق بود طورے کہ هرجا میرفتیم عاشق اخلاقش میشدݧ
مردتر شده بود احساس میکردم چهرش پختہ تر شده
تصمیم گرفت بود قبل از ایـݧ کہ دوباره بره ازدواج کنہ
خیلے زودرفت خواستگارے و با دختر خالش کہ از بچگے دوسش داشت اما چیزے بهش نگفتہ بود ازدواج کرد
دوهفتہ بعد ازعقدش دوباره رفت
ادامہ دارد..
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
31.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
⚡️همه اونایی که دلتنگ بین الحرمین هستند دیدن این کلیپ جذااااااب رو از دست ندن.
میلاد باسعادت سالار و سرور شهیدان #امام_حسین علیه السلام رو خدمت همه شما عزیزان تبریک و تهنیت عرض میکنیم🌺🌺
احساس قشنگتون رو بافوروارد این کلیپ با دوستانتون به اشتراک بگذارید.
التماس دعا
...........☆💓☆.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
🎊#چالش_عکس_شهید🕊
#شرکت_کننده_شماره2⃣8⃣
یا صـاحب الـزمان...گـل نـرگس! چـه شـود بـوسه بـه پـايت بـزنـيم
تـا بـه کـي، خـستـه دل از دور، صـدايـت بـزنيم
گــــــــل نـرگس! نــکـنـد مـــهر زمــا بـــــرداري،
داغ ديــــدار رخــت را بـــردلـهـايــمـان بـگــذاري
🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
🎊#چالش_عکس_شهید🕊
#شرکت_کننده_شماره3⃣8⃣
هرچندکه یک عمرجوابت کردیم
بارأی به این وآن عذابت کردیم
کابینه ی خویش رامهیاکن عشق!
این جمعه بیا که انتخابت کردیم
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
🎊#چالش_عکس_شهید🕊
#شرکت_کننده_شماره4⃣8⃣
ماییم و دلی ز عشق رویت سرشار
ای مرد خدا ! سوار آینه تبار !
هر فاصله ترجمان دلتنگی ماست
بازآ و همه فاصله ها را بردار
اللهم عجل ولیک الفرج
🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
🎊#چالش_عکس_شهید🕊
#شرکت_کننده_شماره5⃣8⃣
ای راحت دل ، قرار جانها! برگرد
درمان دل شکسته ما ، برگرد
ماندیم در انتظار دیدار ، ای داد !
دلها همه تنگ توست آقا ! برگرد
اللهم عجل ولیک الفرج
🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
مژده 💥 🌟 🌟 مژده💥
💯♨️چــالــش برتر♨️💯
🌐 معتبرترین کانال در ایتا
‼️فــقط کافــیه یه بارامتحان کنی‼️
😇🤩🤩سین بزن سین بزن🔴
⬅️موضوع چالش عکس📸 شهید و دوبیت شعر در وصف امام زمان❣
#جـوایـز:
1⃣ 150هزار تومان💴💳به💳
2⃣ 100هزار تومان 💴💳به💳
3⃣ 50هزار تومان 💴💳به💳
🎁و جوایز نفرات بعدی 11بسته فرهنگی که شامل کتاب سلام بر ابراهیم 1،مفاتیح،وچفیه هایی که به حرمین مقدس🕌 (حرم امام رضا،حرم حضرت زینب،حرم امام حسین ع،حرم حضرت ابوالفصل،و حرم حضرت رقیه س)متبرک شده اند
هیجان رواینجادرکنارماتجربه کنید😍😍واین دست شماس برنده💪 یا بازنده
#تـوضیح:
▪بــراے شـرکـت در چـالـش عکــس و#دوبیت شعر خـود را بـاهم یـکبـار بـه آیدی زیـرارسـال کنیــد✌️✌️👇👇
🆔 @yazahra08
✋دوستانی که شرکت کردن بیکار نمونن☺️باید پست خودتونا رو فوروارد کنید گروهاو کانالا و سین جمع کنید😉😁
🛑 شروع از همین الان و پايان چالش روز نیمه شعبان ساعت⏰ 22:00بعداز ظهر🌝 ❌
🆔 @ebrahim_navid_delha💫
🆔 @ebrahim_navid_beheshti💫
مداحی آنلاین - روشنی و برکت شعبانی تو - مطیعی.mp3
4.11M
🌸 #میلاد_امام_حسین❤️😍🙌 علیه السلام
🌸 #میلاد_حضرت_ابوالفضل❤️😍🙌 علیه السلام
💐روشنی و برکت شعبانی تو
💐جان عالمینی و جانانی تو
🎤 #میثم_مطیعی
👏 #سرود
با اشتراک این لینک ما را به دوستان خود معرفی کنید
____
⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
📌مخالفت روحانی با قرنطینه به خاطر برجام !
🔹آقای عباس عبدی از فعالان اصلاح طلب درباره دلایل تعلل و تاخیر دولت و رئیس جمهور در قرنطینه مناطق آلوده به کرونا نوشته است:
" علت ديگري هم به نظر ميرسد كه در عدم رغبت دولت براي اتخاذ تصميمات سخت در این مورد، موثر بوده است. رييس دولت گمان ميكند كه اكنون بهترين فرصت براي حل مسأله تحريمها و سپس آغاز گفتگوها است. به ظاهر عناصر واسطه قولهايي نيز داده و اخبارش منتشر شده است هر چند هیچکدام تاکنون نتیجه نداشتهاست. از اين رو معلوم نيست كه کنترل اپیدمی در ایران به تحقق اين هدف كمك كند."
🔹خبر این فعال اصلاح طلب اگر درست باشد از خود بحران کرونا فاجعه بارتر است چرا که مفهومش این است آقای رئیس جمهور، به خاطر احتمال گشایش باب مذاکره مجدد با آمریکاییها سلامت مردم را در معرض تهدید قرار داده است.
✍حدسشم خیلی دور از ذهن نبود!! از یه دولت سر تا پا... همه چی برمیاد!!!!
...........☆💓☆.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
مداحی آنلاین - توبه یعنی پس زدن گناه - حجت الاسلام عالی.mp3
2.9M
♨️توبه یعنی پس زدن گناه
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🔉 #فایل_صوتی کوتاه
🎤 #استاد_عالی✅
...........☆💓☆.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
32.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#شهید_دکتر_مجید_شهریاری
تاریخ تولد : ۱۳۴۵/۹/۱۶ در زنجان
تاریخ شهادت : ۱۳۸۹/۹/۸ در تهران
شغل : دانشمند هسته ای
ترور توسط جاسوسان موساد در ایران⚡️
...........☆💓☆.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
509809988.mp3
2.06M
ما همه باور کردیم که جنگ شروع شده
اما همه جبهه رفتن ؟
#حاج_حسین_یکتا
...........☆💓☆.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
#داستان_عاشقانه_دومدافع 💘 #قسمت_2⃣4⃣ _پیکر مصطفے رو نتونستـݧ بیارݧ عقب افتاد دست داعش چشماش پر از
#داستان_عاشقانه_دومدافع💘
#قسمت_3⃣4⃣
_دو هفتہ بعد از عقدش دوباره رفت...
دلم خیلے هوایے شده بود
اکثرا تو مراسم تشییع پیکر شهداے مدافع حرم شرکت میکردم.
حالم خیلے خراب میشد یاد مصطفي می افتادم
مطمعـن بودم کہ شهید میشہ خودمو تو مراسم تشییعش تصور میکردم
_اما بخودم میگفتم مصطفے بدوݧ مـݧ نمیپره بهم قول داده هواے منو هم داشتہ باشہ
ایـݧ سرے ۷۵ روز اونجا موند.
_وقتے کہ برگشت رفتم پیشش و پا پیچش شدم کہ باید هر جورے شده سرے بعد مـݧ رو هم باخودش ببره
اما اوݧ برام توضیح میداد کہ ایراݧ خیلے سخت نیروهاشو میفرستہ اونجا و منو ظاهرا متقاعد میکرد اما فقط ظاهرا
قلبم آروم نمیشد. هر چقدر هم کہ میگذشت مشتاق تر میشدم کہ برم
_همش از اونجا ، اتفاقاتے کہ میوفتاد کاراهایے کہ میکردݧ و ... میپرسیدم
خیلے مقاومت میکرد کہ نگہ اما اونقد پاپیچش میشدم کہ بالاخره یچیزایے میگفت
اسماء نمیدونے کہ اونجا چہ مظلومانہ بچہ ها بہ شهادت میرسـݧ ...
علے آهے کشید و ادامہ داد...
_مصطفے میگفت بچہ ها کہ شهید میشدݧ تا درگیرے تموم شہ دشمـݧ پیشروے میکرد و توے شرایطے قرار میگرفتیم کہ دسترسے بہ جنازه ها امکاݧ پذیر نبود
بدݧ بچہ ها چند روز زیر آفتاب میموند
بچہ ها هر طور شده میخواستـݧ جنازه ها رو برگردونـݧ عقب خیلے ها هم تو ایـݧ قضیہ شهید میشد
_بعد از کلے درگیرے و عملیات کہ بہ جنازه میرسیدیم بدناشوݧ تقریبا متلاشی شده بود از هر طرفے کہ میخواستیم برشوݧ داریم اعضا بدنشوݧ جدا میشد
_بعضی موقع ها هم کہ جنازه شهدا میوفتاد دست دشمـ
چشماش پر از اشک شد و رفت تو فکر میدونستم یاد مصطفے و جنازش کہ بر نگشتہ افتاده
مـݧ هم حال خوبے نداشتم اصلا تاحالا ایـݧ چیزایے و کہ میگفت و نشنیده بودم
چادرم رو کشیدم رو سرم و چند قطره اشک از چشمام جارے شد
_دیدݧ علے تو او شرایط چیزایے کہ میگفت، نبود اردلاݧ و میلش براے رفتـݧ نگران و داغونم کرده بود
_ادامہ داد
چادر و از رو صورتم کنار زدم و نگاهش کرد صورتش خیس خیس بود
با چادرم اشکاشو پاک کردم
نگاهم نمیکرد تو حال هواے خودش بود و بہ رو برو خیره شده بود
دلم گرفت از نگاه نکردنش ولے باید درکش میکردم
دستش رو گرفتم و بہ بقیہ ے حرفاش گوش دادم
_۶ماه طول کشید تا براے بار سوم بره تو ایـݧ مدت دنبال کارهاے عروسیش بود
یک ماه بعد از عروسیش باز هم رفت
دیگہ طاقت نیوردم دم رفتـ رو کردم بهش و گفتم: مصطفے دفعہ ے بعد اگہ منو بردے کہ هیچے نوکرتم هستم اما اگہ نبردے رفاقتموݧ تعطیل
_دوتا دستش و گذاشت رو شونہ هام و محکم بغلم کرد و در گوشم طورے کہ همسرش نشنوه گفت:
علے دیر گفتے ایشالا ایندفعہ دیگہ میپرم بعد هم خیلے آروم پلاکشو گذاشت تو جیبمو گفت: اما داداش بامعرفتم میسپرم بیارنت پیش خودم ایـݧ پلاک هم باشہ دستت بہ عنواݧ یادگارے
آخریـݧ بارے بود کہ دیدمش
_آخریـݧ بارے بود داداشمو بغل کردم
اسماء آخرم مث امام حسیـݧ روز عاشورا شهید شد
بچہ ها میگفتـݧ سرش از بدنش جدا شد و جنازش سہ روز رو زمیـݧ موند آخر هم تو مرز تدمر افتاد دست داعش کہ هیچ جوره بر نمیگرده
_حالا مـݧ بودم کہ اشکام ناخودآگاه رو گونہ هام میریخت و صورتمو خیس کرده بود
علے دیگہ اشک نمیریخت
میبینے اسماء رفیقم رفت و منو تنها گذاشت
از جاش بلند شد رفت بیروݧ
بعد از چند دیقہ مـݧ هم رفتم
کهف شلوغ شده بود
علے و پیدا نمیکردم
_گوشے و برداشتم و بهش زنگ زدم.
چند تا بوق خورد با صداے گرفتہ جواب داد
الو❓
الو کجایے تو علے❓
اومدم بالاے کوه اونجا شلوغ بود
باشہ مـݧ هم الاݧ میام پیشت
اسماء جاݧ برو تو ماشیـݧ الا میام
إ علے میخوام بیام پیشت
خوب پس وایسا بیام دنبالت
باشہ پس بدو.
_گوشے رو قطع کرد.
۵ دیقہ بعد اومد
دستم و گرفت از کوه رفتیم بالا خیلے تاریک بود چراغ قوه ے گوشیو روشـݧ کرد
یکمے ترسیدم ، خودمو بهش نزدیک کردم و دستشو محکم تر گرفتم
یکمے رفتیم بالا روے صخره نشستیم
هیپچکسے اونجا نبود
تمام تهراݧ از اونجا معلوم بود
سرموبہ شونہ ے علے تکیہ دادم هوا سرد بود
دستش رو انداخت رو شونم
_آهے کشیدو ایـݧ بیت و خوند
مانند شهر تهران شده ام...
باران زده ای ک همچنان الودست..
ب هوای حرمت محتاجم...
بعد هم آهےکشید و گفت انشااللہ اربعیـݧ باهم میریم کربلا...
ادامہ دارد.....
____
⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
🎊#چالش_عکس_شهید🕊
#شرکت_کننده_شماره6⃣8⃣
ای صبا گر بگذری
بر کوی مهر افشان دوست
بار ما را گو سلامی
دل همیشه یاد اوست
🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆