eitaa logo
شهید ابراهیم هادی
13.2هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
690 ویدیو
62 فایل
"کاری کن که خدا خوشش بیاد" تو دعوت شده ی خاصِ آقا ابراهیم هستی تا کمکت کنه به خدا برسی❤️ 🛍فروشگاه: @EbrahimhadiMarket ⚠️تبلیغات: @Ebrahimhadi_ir 👤ارتباط با مدیر: @Khademe_ebrahim ❌حذف‌آیدی‌ازروی‌عکسهاموردرضایت‌مانیست❌
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید ابراهیم هادی
🔸ـــــــ قسمت هفتادو سوم ـــــــ🔸 ‌ ✨ تفحص #کتاب_سلام_بر_ابراهیم 🆔 @Ebrahim
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🗣راویان : سعيد قاسمي و راوي دوم خواهر شهيد ســال 1369 آزادگان به ميهن بازگشــتند. بعضي ها هنوز منتظر بازگشــت ابراهيم بودند هر چند دو نفر به نام هاي ابراهيم هادي در بين آزادگان بودند ولي اميد همه بچه ها نااميد شد. ســال بعد از آن، تعدادي از رفقاي ابراهيم بــراي بازديد از مناطق عملياتي راهي فكه شدند.در اين ســفر اعضاي گروه با پيكر چند شــهيد برخورد كردند و آنها را به تهران منتقل كردند.چند روز بعد رفته بوديم بازديد از خانواده شهدا. مادر شهيدي به من گفت: شما ميدانيد پسر من كجا شهيد شده!؟ گفتم: بله، ما با هم بوديم. پرسيد: حالا كه جنگ تمام شده نميتوانيد پيكرش را پيدا كنيد و برگردانيد؟ با حرف اين مادر خيلي به فكر فرو رفتم. روز بعد با چند تن از فرماندهان و دلسوختگان جنگ صحبت كردم. با هم قرار گذاشتيم به دنبال پيكر رفقاي خود باشيم، مدتي بعد با چند نفر از رفقا به فكه رفتيم. پس از جســتجوي مجدد، پيكرهاي سيصد شهيد از جمله فرزند همان مادر پيدا شد.پس از آن گروهي به نام تفحص شهدا شكل گرفت كه در مناطق مختلف مرزي مشغول جستجو شدند.عشق به شهداي مظلوم فكه، باعث شد كه در عين سخت بودن كار و موانع بسيار، كار در فكه را گسترش دهند. بسياري از بچه هاي تفحص كه ابراهيم را ميشناختند، می گفتند: بنيانگذار گروه تفحص، ابراهيم هادي بوده. او بعد از عمليات ها به دنبال پيكر شهدا ميگشت. پنج ســال پس از پايان جنگ، بالاخره با ســختي هاي بسيار، كار در كانال معروف به كميل شروع شد. پيكرهاي شهدا يكي پس از ديگري پيدا ميشد. در انتهاي كانال تعداد زيادي از شــهدا كنار هم چيده شــده بودند. به راحتي پيكرهاي آنها از كانال خارج شد، اما از ابراهيم خبري نبود! علي محمودوند مسئول گروه تفحص لشکر بود. او در والفجر مقدماتي پنج روز داخل كانال كميل در محاصره دشمن قرار داشت.علي خود را مديون ابراهيم ميدانســت و ميگفت: كســي غربت فكه را نميداند، چقدر از بچه هاي مظلوم ما در اين كانال ها هســتند. خاك فكه بوي غربت كربلا ميدهد.يك روز در حين جســتجو، پيكر شــهيدي پيدا شد. در وســايل همراه او دفترچه يادداشــتي قرار داشت كه بعد از گذشت ســال ها هنوز قابل خواندن بود. در آخرين صفحه اين دفترچه نوشــته بود: ((امروز روز پنجم است كه در محاصره هستيم. آب و غذا را جيره بندي كرده ايم. شهدا در انتهاي كانال كنارهم قرار دارند. ديگر شهدا تشنه نيستند. فداي لب تشنه ات اي پسر فاطمه!)) بچه هــا با خواندن اين دفترچه خيلي منقلب شــدند و باز هم به جســتجوي خودشان ادامه دادند. اما با وجود پيدا شدن پيكر اكثر شهدا، خبري از ابراهيم نبود. مدتي بعد يكي از رفقاي ابراهيم براي بازديد به فكه آمد.ايشان ضمن بيان خاطراتي گفت: زياد دنبال ابراهيم نگرديد؟! او ميخواسته گمنام باشد. بعيد است پيدايش كنيد. ابراهيم در فكه مانده تا خورشیدی براي راهيان نور باشد. 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 اواخر دهه هفتاد، بار ديگر جستجو در منطقه فكه آغاز شد. باز هم پيكرهاي شهدا از كانال ها پيدا شد، اما تقريباً اكثر آنها گمنام بودند. در جريان همين جســتجوها بود كــه علي محمودونــد و مدتي بعد مجيد پازوكي به خيل شهدا پيوستند. پیکرهاي شهداي گمنام به ستاد تفحص رفت. قرار شد در ايام فاطميه و پس از يك تشييع طولانی در سراسر كشور، هر پنج شهيد را در يك نقطه از خاك ايران به خاك بسپارند. شــبي كه قرار بود پيكر شهداي گمنام در تهران تشــييع شود ابراهيم را در خواب ديدم. با موتور جلوي درب خانه ايســتاد. با شور و حال خاصي گفت: ما هم برگشتيم! وشروع كرد به دست تكان دادن. بار ديگر در خواب مراســم تشــييع شــهدا را ديدم. تابوت يكي از شهدا از روي كاميون تكاني خورد و ابراهيم از آن بيرون آمد. با همان چهره جذاب و هميشگي به ما لبخند ميزد! فرداي آن روز مردم قدرشــناس، با شــور و حال خاصي به اســتقبال شهدا رفتند. تشــييع با شكوهي برگزار شد. بعد هم شهدا را براي تدفين به شهرهاي مختلف فرستادند. من فكر ميكنم ابراهيم با خيل شــهداي گمنام، در روز شــهادت حضرت صديقه طاهره (س) بازگشت تا غبار غفلت را از چهره هاي ما پاك كند. براي همين بر مزار هر شــهيد گمنام كه ميروم به ياد ابراهيم و ابراهيم هاي اين ملت فاتحه اي ميخوانم. ♻️ .... 🆔 @Ebrahimhadi 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
💠امام سجّاد عليه السلام: 🌸گناهانى كه از استجابت دعا جلوگيرى مى كنند عبارتند از: بد نيّتى، خبث باطن، دورويى با برادران، باور نداشتن به اجابت دعا، به تأخير انداختن نمازهاى واجب تا آن كه وقتشان بگذرد، تقرّب نجستن به خداوند عزّ و جلّ با نيكوكارى و صدقه، بد زبانى و زشت گويى ✅ميزان الحكمه جلد4 صفحه287 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
💠‍ #زیارت_کربلا_اربعین 💠 ✅امام صادق فرمودند: 🌸هنگامى كه شخص به قصد زيارت حضرت امام حسين (ع) از منزلش بيرون مى رود، هفتصد فرشته از بالاى سر و زير پا و دست راست و طرف چپ و از مقابل و از پشت سر او را مشايعت كرده تا وى را به قصدش برسانند و وقتى وى آن حضرت را زيارت كرد منادى نداء مى دهد: 《گناهانت آمرزيده شد اعمال را از ابتدا شروع كن》، سپس فرشتگان با او مراجعت كرده و وى را همچنان مشايعت نموده تا او را به منزلش برسانند و وقتى به منزلش رسيدند مى گويند: 《ما تو را به خدا مى سپاريم.》 🌸پس پيوسته او را زيارت كرده تا روز فوتش فرا برسد، و پس از فوت در هر روز قبر حضرت امام حسين (ع) را زيارت كرده و ثواب آن براى آن شخص منظور مى گردد. 📚کتاب کامل الزیارات 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
⭕️شاید سوال شما هم باشد👇 سلام بزرگوار وقتتون بخیر. ببخشید مزاحمتون شدم،خواستم یه نکته ای رو خدمتتون بگم،به عنوان کسی که مطالب کانال آقا ابراهیمو دنبال میکنه خواستم بگم چند وقته فعالیت کانال خیلی کم شده، من هرروز وقتی از خواب بیدار میشم منتظر یه نکته و یا یه پیام جدید از طرف ابراهیم هستم ولی میام کانال و چیزی تازه ای نمیبینم، حس میکنم چون از کانالش کمتر مطالب تازه و تاثیرگذار میبینم رابطم باهاش کمترشده ،خواستم ازتون خواهش کنم اگه امکانش هست یه مقداری فعالیت کانال رو‌ بیشتر کنید واقعا ممنون میشم ازتون. التماس دعااا یامهدی ـ👇👇👇👇👇👇 🌸عرض ادب و احترام خدمت همسنگران گرامی. بنده به عنوان کوچک ترین خادم آقا ابراهیم، چند روزی به دلیل سفر به کربلای معلی و همچنین قطعی کلی اینترنت در کشور عراق، موفق به ارسال مطالب در کانال شهید ابراهیم هادی نشده‌ام. از این بابت از حضور شما بزرگواران پوزش میطلبم. ان شاءلله از چند روز آینده مجددا فعالیت کانال به شکل قبل ادامه پیدا خواهد کرد. (به شرط لیاقت) در کربلای معلی دعاگوی همه شما هستیم.التماس دعا 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
💠 #شخصیت_ابراهیم 💠 #نیکی_به_مردم 🌸نيمه شب بود و ابراهیم و دوستانش در جلوي مسجد نشسته بودند. ناگهان صدای آزار دهنده ای به گوش رسيد! پیت حلبی در جوی آب افتاده بود و با صدایش باعث اذیت مي شد. ابراهیم بدون این که به کسی بگوید، خودش سمت جوی می دود و حلبی را در می آورد تا مردمي كه استراحت مي كنند اذيت نشوند. چرا که خدای او می فرماید: فَاسْتَبِقُوا الخیرات. در نیکی ها و اعمال خیر، سبقت بگیرید. (بقره/148) 📙 برگرفته از کتاب خدای خوب ابراهیم اثر گروه شهید ابراهیم هادی (به زودی) 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
🔸ـــــــ قسمت هفتادو چهارم ـــــــ🔸 ‌ ✨ حضور #کتاب_سلام_بر_ابراهیم 🆔 @Ebrahimhadi مطالعه کنیم🔻🔻🔻
شهید ابراهیم هادی
🔸ـــــــ قسمت هفتادو چهارم ـــــــ🔸 ‌ ✨ حضور #کتاب_سلام_بر_ابراهیم 🆔 @Ebrah
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 از مهمترين كارهايي كه درمحل انجام شد ترسيم چهره ابراهيم در سال76زير پل اتوبان شهيد محلاتي بود. روزهاي آخر جمع آوري اين مجموعه سراغ سيد رفتم و گفتم: آقا سيد من شنيدم تصوير شهيد هادي را شما ترسيم كرديد، درسته؟ ســيد گفت: بله، چطورمگه؟! گفتم: هيچي، فقط ميخواستم از شما تشكر كنم. چون با اين عكس هنوز آقا ابراهيم توي محل حضور دارد. ســيد گفت: من ابراهيم را نميشناختم، براي کشــيدن چهره او هم چيزي نخواستم، اما بعد از انجام اين كار، به قدري خدا به زندگي من بركت داد كه نميتوانم برايت حساب كنم! خيلي چيزها هم از اين تصوير ديدم. با تعجب پرسيدم: مثلا چي!؟ گفت: زماني كه اين عكس را كشيدم و نمايشگاه جلوه گاه شهدا راه افتاد، يك شــب جمعه خانمي پيش من آمد و گفت:آقا، اين شــيريني ها براي اين شهيد تهيه شده، همين جا پخش كنيد. فكر كردم كه از بســتگان اين شهيد اســت. براي همين پرسيدم: شما شهيد هادي را ميشناســيد؟گفت: نه، تعجب من را كه ديد ادامه داد: منزل ما همين اطرافه، من در زندگي مشكل سختي داشتم، چند روز پيش وقتي شما مشغول ترسيم عكس بوديد از اينجا رد شدم، با خودم گفتم: خدايا اگر اين شهدا پيش تو مقامي دارند به حق اين شهيد مشكل من را حل كن. بعد گفتم: من هم قول ميدهم نمازهايم را اول وقت بخوانم، سپس براي اين شــهيد كه اسمش را نميدانستم فاتحه خواندم. باور كنيد خيلي سريع مشكل من برطرف شد! حالا آمدم از ايشان تشكر كنم. ســيد ادامه داد: پارســال دوباره اوضاع كاري من به هم خورد! مشــكلات زيادي داشــتم. از جلوي تصوير آقا ابراهيم رد شدم و ديدم به خاطر گذشت زمان، تصوير زرد و خراب شــده. من هم داربســت تهيــه كردم و رنگ ها را برداشتم و شروع كردم به درست كردن تصوير شهيد. باوركردني نبود، درست زماني كه كار تصوير تمام شد، يك پروژه بزرگ به من پيشنهاد شد. خيلي از گرفتاري هاي مالي من برطرف گرديد. بعد ادامه داد: آقا اينها خيلي پيش خدا مقام دارند. ما هنوز اينها را نشناخته ايم! كوچكترين كاري كه برايشان انجام دهي، خداوند چند برابرش را برميگرداند. 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 آمده بود مســجد. از من، سراغ دوســتان آقا ابراهيم را گرفت! اين شخص ميخواست از آنها در مورد اين شهيد سؤال كند. پرسيدم: كار شما چيه!؟ شايد بتوانم كمك كنم. گفت: هيچي، ميخواهم بدانم اين شهيد هادي كي بوده؟ قبرش كجاست!؟ كمــي فكر كردم. مانده بودم چه بگويم. بعد از چند لحظه ســكوت گفتم: ابراهيم هادي شهيد گمنام است و قبر ندارد. مثل همه شهداي گمنام. اما چرا سراغ اين شهيد را ميگيريد؟ آن آقا كه خيلي حالش گرفته شــده بــود ادامه داد: منزل ما اطراف تصوير شــهيد هادي قرار داره، من دختر كوچكي دارم كــه هر روز صبح از جلوي تصوير ايشان رد ميشه و ميره مدرسه. يكبار دخترم از من پرسيد: بابا اين آقا كيه!؟
شهید ابراهیم هادی
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 از مهمترين كارهايي كه درمحل انجام شد ترسيم چهره ابراهيم در سال76زير پل اتوبان شهيد محلات
من هم گفتم: اينها رفتند با دشــمن ها جنگيدند و نگذاشــتند دشمن به ما حمله كنه. بعد هم شهيد شدند. دخترم از زماني كه اين مطلب را شــنيد هر وقت از جلوي تصوير ايشان رد ميشد به عكس شهيد هادي سلام ميكنه. چند شب قبل، دخترم در خواب اين شهيد را ميبينه! شهيد هادي به دخترم ميگويد: دختر خانم، تو هر وقت به من سلام ميكني من جوابت رو ميدم! براي تو هم دعا ميكنم كه با اين سن كم، اينقدر حجابت را خوب رعايت ميكني. حالا دخترم از من ميپرسه: اين شهيد هادي كيه؟ قبرش كجاست!؟بغض گلويم را گرفت. حرفي براي گفتن نداشــتم. فقط گفتم: به دخترت بگو، اگه ميخواي آقا ابراهيم هميشــه برات دعاكنه مواظب نماز و حجابت باش. بعد هم چند تا خاطره از ابراهيم تعريف كردم. 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 يادم افتاد روي تابلوئي نوشــته بود:((رفاقت و ارتباط با شهدا دو طرفه است. اگر شما با آنها باشــي آنها نيز با تو خواهند بود.)) اين جمله خيلي حرف ها داشت. نوروز 1388 بود. براي تكميل اطلاعات كتاب، راهي گيلان غرب شــديم. در راه به شــهر ايوان رســيديم. موقع غروب بود و خيلي خسته بودم. از صبح رانندگي و... هيچ هتل يا مهمان پذيري در شهر پيدا نكرديم! در دلم گفتم: آقا ابرام ما دنبال كار شما آمديم، خودت رديفش كن! همان موقع صداي اذان مغرب آمد. با خودم گفتم: اگر ابراهيم اينجا بود حتماً براي نماز به مســجد ميرفت. ما هم راهي مسجد شديم. نماز جماعت را خوانديم. بعد از نماز آقايي حدوداً پنجاه ســال جلو آمد و با ادب سلام كرد.ايشان پرسيد: شما از تهران آمديد!؟ باتعجب گفتم: بله چطور مگه!؟ گفت: از پلاك ماشين شما فهميدم. بعد ادامه داد: منزل ما نزديك اســت. همه چيز هم آماده اســت. تشــريف مي آوريد!؟ گفتم: خيلي ممنون ما بايد برويم. ايشان گفت: امشب را استراحت كنيد و فردا حركت كنيد. نميخواستم قبول كنم. خادم مسجد جلو آمد و گفت: ايشان آقاي محمدي از مسئولين شهرداري اينجا هستند، حرفشان را قبول كن. آنقدر خسته بودم كه قبول كردم. با هم حرکت کرديم. شــام مفصل، بهترين پذيرايي و... انجام شــد. صبح، بعد از صبحانه مشغول خداحافظي شديم. آقاي محمدي گفت: ميتوانم علت حضورتان را در اين شهر بپرسم!؟ گفتم: براي تكميل خاطرات يك شهيد، راهي گيلان غرب هستيم. با تعجب گفت: من بچه گيلان غرب هستم. كدام شهيد؟! گفتم: او را نميشناســيد، از تهران آمده بود. بعد عكسي را از داخل كيف در آوردم و نشانش دادم. باتعجــب نگاه كرد وگفــت: اين كه آقا ابراهيم اســت!! من و پدرم نيروي شهيد هادي بوديم. توي عمليات ها، توي شناسايي ها با هم بوديم. در سال اول جنگ! مات و مبهوت ايشان را نگاه كردم. نميدانستم چه بگويم، بغض گلويم را گرفت. ديشــب تا حالا به بهترين نحو از ما پذيرايي شــد. ميزبان ما هم كه از دوستان اوست! آقا ابراهيم ممنونم. ما به ياد تو نمازمان را اول وقت خوانديم. شما هم... ♻️ .... 🆔 @Ebrahimhadi 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
گفتی که اگه منو میخوای باید خدایی بشی زیر بال و پرم بیای کرب و بلایی میشی... 🎈 هم اکنون 00:47 بامداد کربلای معلی-بین الحرمین با یاد دعاگوی همه دوستداران شهید هادی هستیم. التماس دعا🙏 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
حب حسین عاقبتم را بخیر ڪرد خیرش تویی اگر کہ بیایی امام من ... #اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج 🍂🥀 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
💠 #امام_صادق علیه السلام: ‌ 🌹هر کس خدا خیرش را بخواهد، محبت حسین علیه السلام و شوق زیارتش را در دل او می اندازد🌾 ‌ 🍁و هر کس که خدا بدخواه او باشد، کینه و بغض زیارت امام حسین علیه السلام را در دل او می‌نهد.🌱 ‌ 📚وسائل‌الشیعه، ج۱۴، ص۴۹۶🌿 ‌ ‌‌🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
بیچاره دلم هنوز در تحریم است... در حال و هوای چفیه و بیسیم است بر سنگ، نوشته بی‌نشان است، شهید اما همه جا نــشان #ابــراهیم است... #سِلامٌ_عَلی_اِبراهیم❤️ #رفیق_شهیدم ؛ #ابراهیم_هادی 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
💠 استاد پناهیان: ڪربلا دیگر یک زیارتگاه نیست. کربلا قرارگاه سربازان‌ حضرت‌ مهدی (ارواحنا له الفداء) است. ڪربلا میعادگاه منتقمان خون اباعبدالله الحسین است... #یالثارات_الحسین 💔 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
💠 #شخصیت_ابراهیم 💠 #دغدغه_مردم 🌸قرار بود صبح زود با هم به جايي برويم. مي دانستم كار مهمي دارد. اما ابراهيم از من خواست به منزل يكي از سادات محل برويم. تا ظهر وقت ما گرفته شد. نمي دانستم چرا ابراهيم به اين پيرمرد سيد التماس مي كند! ماجرا از اين قرار بود كه پسر او، سيگار كشيده بود و پدر او را از خانه بيرون كرده بود. حالا ابراهيم آمده بود تا اين خانواده مومن را آشتي دهد. سرانجام توانست دل پدر را نرم كند. او براي تمام مردم محل اينگونه بود. 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
🥰 🌸#پیامبر_اکرم (ص)‌: 🍃هرگاه بنده به چهره همسرش و همسرش به چهره‌ او بنگرد خداوند‌ به آن دو با نگاه #مهرآمیز ‌مےنگرد و هرگاه دست یکدیگر را بگیرند، گناهان آن دو در بین #انگشتان فرو مےریزد 📚کنز العمال 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
💠 مذهبی ها باید چگونه زندگی کنند؟! 🔶استاد پناهیان: کار بچه مذهبی باید آن‌قدر خوب باشد که نیاز به توصیه نداشته باشد. 🌹شهید ابراهیم هادی کسی بود که زندگی را فهمیده بود. کار بچه مذهبی را نباید کسی تحویل بگیرد؛ بلکه آن‌قدر باید زحمت کشیده باشد و آن‌قدر کارش خوب و قشنگ باشد که خودِ کار، صدا کند. 🌸طبق فرمایش پیامبر اکرم(ص) اگر جوان مذهبی، حرفه‌ای بلد نباشد، پس‌فردا می‌خواهد از مذهبی بودنش نان بخورَد. مثلاً انتظار داشته باشد که «چون من مذهبی هستم من را استخدام کنید!» در حالی که وقتی هنر و حرفه‌ای داشته باشد، حتی اگر آن طرفش، کافر هم باشد نمی‌تواند او را حذف کند و کنار بگذارد چون به حرفه‌اش نیاز دارد. 🌹شهید #ابراهیم_هادی هم کسی بود که زندگی را فهمیده بود، زندگی را بلد بود و می‌دانست زندگی یعنی چه؟ ✅ من فکر می‌کنم ایمان شهید هادی نبود که او را اسوه قرار داد؛ بلکه سبک زندگی‌اش بود که او را به این مقام عالی رساند. 🌸توصیه میشود مربیان عرصه تعلیم وتربیت کتاب خاطرات شهید #ابراهیم_هادی را حتماً بخوانند. 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
🔸ـــــــ قسمت هفتادو پنجم ـــــــ🔸 ‌ ✨ سلام بر ابراهیم #کتاب_سلام_بر_ابراهیم 🆔 @Ebrahimhadi مطالعه کنیم🔻🔻🔻
شهید ابراهیم هادی
🔸ـــــــ قسمت هفتادو پنجم ـــــــ🔸 ‌ ✨ سلام بر ابراهیم #کتاب_سلام_بر_ابراهیم
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 وقتــي تصميم گرفتيم کاري در مورد آقا ابراهيــم انجام دهيم، تمام تلاش خودمان را انجام داديم تا با كمك خدا بهترين کار انجام گيرد. هرچند ميدانيم اين مجموعه قطرهاي از درياي كمالات و بزرگواري هاي آقا ابراهيم را نيز ترسيم نكرده.اما در ابتدا از خدا تشــكر كردم. چون مرا با اين بنده پاك وخالص خودش آشنا نمود. همچنين خدا را شكر كردم كه براي اين كار انتخابم نمود. من در اين مدت تغييرات عجيبي را در زندگي خودم حس كردم! نزديك به دو ســال تلاش، شــصت مصاحبه، چندين سفر كاري وچندين بار تنظيم متن و... انجام شــد. دوست داشتم نام مناسبي كه با روحيات ابراهيم هماهنگ باشد براي کتاب پيدا کنم.حاج حسين را ديدم. پرســيدم: چه نامي براي اين كتاب پيشنهاد ميكنيد؟ ايشان گفتند: اذان. چون بســياري از بچه هاي جنگ، ابراهيم را به اذان هايش ميشناختند، به آن اذان هاي عجيبش، يكي ديگر از بچه ها جمله شهيد ابراهيم حسامي را گفت: شهيد حسامي به ابراهيم ميگفت: عارف پهلوان. اما در ذهن خودم نام مجموعه را((معجزه اذان)) انتخاب كردم.شب بود كه به اين موضوعات فكر ميكردم. قرآني كنار ميز بود. توجهم به آن جلب شد. قرآن را برداشتم. در دلم گفتم: خدايا، اين كار براي بنده صالح و گمنام تو بوده، ميخواهم در مورد نام اين مجموعه نظر قرآن را جويا شوم! بعــد به خدای خود گفتــم: تا اينجاي كار همه اش لطف شــما بوده، من نه ابراهيم را ديده بودم، نه ســن وسالم ميخورد كه به جبهه بروم. اما همه گونه محبت خود را شامل ما كردي تا اين مجموعه تهيه شد. خدايا من نه استخاره بلد هستم نه ميتوانم مفهوم آيات را درست برداشت كنم.بعد بســم الله گفتم. ســوره حمد را خواندم و قرآن را باز كردم. آن را روي ميز گذاشتم. صفحه اي كه باز شده بود را با دقت نگاه كردم. با ديدن آيات بالای صفحه رنگ از چهره ام پريد! سرم داغ شــده بود، بي اختيار اشك در چشمانم حلقه زد. در بالای صفحه آيات 109 به بعد سوره صافات جلوه گري ميكرد كه ميفرمايد: سلام بر ابراهيم اينگونه نيكوكاران را جزا ميدهيم به درستي كه او از بندگان مؤمن ما بود. ♻️ .... 🆔 @Ebrahimhadi 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌸اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ وَ كُلَّ خَطِيئَهٍ أَخْطَأْتُهَا...🌸 🌸خدايا! بيامرز برايم همه گناهاني را كه مرتكب شدم، و تمام خطاهايي كه به آنها آلوده گشتم...🌸 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
👆عڪس باز شود 🕊 #دوست_دارم_مثل_توباشم 🕊 ✳️ تابلوی استعمار نمیشوم 📌خاطره ای از #شهید_علی_اڪبر_رڪابساز🌷 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
🌷 امام صادق(؏): 🌸دنیا مانند آب دریاست که هر چه شخص تشنه از آن بیشتر بیاشامد تشنگی وی بیشتر مےشود تا این که او را بکشد... 📚 #اصول‌کافی 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
°•﷽•° من سیصــد سال با داروهای مختلفــ مردم را مداوا کــردم؛ و در این مدت به این نتیجہ رسیدم؛ هیـــچ دارویے بهتـــــر از " #مــــحبتــــ " نیستــــ ! 🌸کســــــے از او پـــرســــیـــد : و اگـــــر این دارو هم اثر نکرد چہ ؟ لقمان حکیم لبخنــــدے زد و گفت ؛ "مقـــــدار دارو را افزایـــش بــده ! ✅ #لقمــــان_حکیــــم 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
🌸نمیدانم میدانی یا نه..؟🌸 ولی دلمان تنگ شده.. اگر وقت ڪردی, اگر قابل دانستی به خوابمان بیا..! شاید آرامـ شود این دل ما ڪه هر شب سراغتان را میگیرد 🌸آخر چه کسی بهتر از شما؟ ولله که اگر نگاهای شما نبود, ایمان دارم که حتی قابل نیستم که اسمت را به زبانم بیاورم🌸 حال... ای که مراخوانده ای راه نشانم بده قسم به مادرت زهرا که اگر یک نشانه, نشانم دهی، ثابت قدم ترین فرد در مسیرت میشوم. 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
⚠ در ڪوچه و خیابان سرتان را بالا نگیرید و با صدای بلند در جلوی نامحرم صحبت نڪنید. 🚫سعی‌ ڪنید سر به زیر باشید. 🔥با نامحرم زیاد و بی‌دلیل حرف نزنید، ڪه حیا و عفت از دست می‌رود. 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
💠 #شخصیت_ابراهیم 💠 #هدایت‌_دلسوزانه 🌸بيشتر دوستان و بستگان ابراهیم می گویند: در آن دوران کثیف كه فساد همه جا را گرفته بود، اگر ابراهیم نبود معلوم نبود وضعيت ما چه مي شد؟! او ما را اول جذب زورخانه و ورزش می کرد، بعد ما را هیئت می برد. او دلسوزانه برای هدایت نزدیکان وقت می گذاشت. 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••