✅ صلواتی پر فضیلت برای روز پنجشنبه و جمعه :
َ يُسْتَحَبُّ الِاسْتِكْثَارُ فِيهِ مِنْ بَعْدِ صَلَاةِ الْعَصْرِ- يَوْمَ الْخَمِيسِ إِلَى آخِرِ نَهَارِ يَوْمِ الْجُمُعَةِ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَى النَّبِيِّ ص فَيَقُولُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ أَهْلِكْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ- وَ إِنْ قَالَ ذَلِكَ مِائَةَ مَرَّةٍ كَانَ لَهُ فَضْلٌ كَثِير
...و مستحب است زیاد صلوات فرستادن بر پیامبر از بعد نماز عصر روز پنجشنبه تا آخر روز جمعه ، پس بگوید؛
👈 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ أَهْلِكْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِين
✅ و اگر این را صد مرتبه بگوید ، فضل زیادی برای آن است
▫️بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۸۶، ص: ۲۸۹
این صلوات رو میتوان به قصد رجا و ثواب ، در سائر روزهای هفته ، به هر تعداد که در توان هست ، فرستاد ، و از فضیلت آن بهره مند شد ، چرا که هم شامل تولاست و هم شامل تبری
👈 با نشر این متن ، در ثواب اعمال دیگران شریک باشیم
🆔 @Ebrahimhadi
⭕️ روزهای اخر ڪانال
#قسمت_اول
ابراهیم ابتدا به سراغ چند نفر از سالم ترها ڪه قدرت بدنی داشتند رفت. از انها خواست تاسیم خاردارهای ڪف ڪانال را جمع اوری ڪنند. درڪف ڪانال چند ردیف سیم خاردار حلقوی قرار داشت. انجام این ڪار بدون هیچ گونه امڪانات برای بچه ها بسیار مشڪل بود.
ڪار بعدی ابراهیم جمع ڪردن شهدا از میان مجروحین و رزمندگان داخل ڪانال بود. قسمتی از ڪانال از بچه ها فاصله داشت و به خاطر شیب، در دید نبود. بچه ها با سختی بسیار، شهدا را به انجا بردند. حمل پیڪر شهدا سخت نبود. بلڪه دل ڪندن ازرفقا، ڪار را بسیار سخت و طاقت فرسامی ڪرد.
شیرمردانی ڪه درمقابل دشمن، شجاعانه جنگیده بودند، اینڪ توان جا به جا ڪردن پیڪر دوستان شهیدشان را نداشتند! ڪسی با ڪسی حرف نمی زد. فقط قطرات اشڪ بود ڪه ارام ارام از گونه ها می چڪید. خاطرات شیرین روزهای باهم بودن، لحظه ای ما را آرام نمی گذاشت.
پس از انتقال شهدا به انتهای ڪانال، نوبت پیدا ڪردن جای امنی برای مجروحین بود. مجروحین ڪانال، تعدادشان زیاد بود. عده ای دست و پاهایشان قطع شده بود، عده ای هم بر اثر ترڪش و تیر، دل و روده هایشان بیرون ریخته بود.
نگاه جستجوگر ابراهیم به دنبال جایی بود ڪه بتواند مجروحین را از ترڪش خمپاره ها در امان نگه دارد. تنها جای مناسبی ڪه به ذهنش رسید، دیواره های ڪانال بود.
حالاڪانال ڪمی شرایط عادی پیدا ڪرده بود. درچهره هیچڪدام از علی اڪبرهای خمینی، نشان ضعف و ترس مشاهده نمی شد.
📚ڪتاب سلام بر ابراهیم ۲
♻️ادامه دارد...
🆔 @Ebrahimhadi
🌷در ایام متبرک به شمیم عطر فاطمی و سالگرد حماسه مقاومت جوانمردان عصر خمینی در کانال کمیل، شهید ابراهیم هادی و سيصد پرستوي گمنام ابن معبر آسمانی، به رسم رفاقت، تو را به دوستی با خود فرا مى خوانند🌷
☘️ اگر محبت شهدا را در قلب خود حس مي كني و دوست داری شبیه آنان عاشقانه زندگی کنی، دعوتنامه شهدا براي تو نیز، صادر شده است🍀
☘️ به دعوت شهدا برای رفاقتی دو طرفه با آنان لبيك گو تا گرمای حضور یک دوست آسمانی را در زندگی خود حس نمایی .... ☘️
🔹با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین شهاب مرادی
🔹نوای گرم برادر محمد حسین پویانفر
🔹روایتگری و تئاتر "ابراهیم در آتش"
🔹رونمايي از نماهنگ "گردان عشقبازان"
🔹رونمايي از سرود دانش آموزی "هادی دلها"
🔹رونمايي از آلبوم "میم مثل میهن"
🔹رونمایی از آخرین کتب انتشارات شهیدابراهیم هادی
🔹تقدیر از خانواده شهدای کانال کمیل و مدافعین حرم
🔹اکران فیلم فاخر " 23 نفر "
⏰زمان: پنجشنبه 25 بهمن / ساعت 17
📍مکان: تهران، خیابان ولیعصر، میدان جهاد، خیابان دکتر فاطمی، خیابان شهیدگمنام، کوچه پنجم، #تالار_بزرگ_وزارت_کشور
لشکریان ابراهیمی، این بزم الهی گوارای وجودتان..
🆔 @Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi-asar-doa.mp3
5.36M
#صوت #سخنرانی_کوتاه #شماره۹۳
موضوع: آثار و برکات دعا
سخنران: حجت الاسلام مومنی
اگر حاجت دارید،این صوت را از دست ندهید
🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📕 #علمدار قسمت ۳۹
راویان: جمعی از دوستانِ شهید
🌿"هیئت رهروان امان خمینی (ره)"
خیلی ساده و با اخلاص ميخواند؛ سوز درونی او در صدایش تأثیر گذاشته بود. رفته رفته در مداحی مسلط شد، بیشتر ادعیه و زیارت ها را در همان دوران جنگ حفظ کرد.وقتی به مرخصی ميآمد به همراه دوستان رزمنده به منازل شهدا ميرفت. با قرائت دعای توسل و کمیل، یاد رفقای خود را زنده نگه ميداشت؛ با پایان جنگ این روند ادامه داشت،کم کم جمعیت هیئت زیاد شد،پس از ارتحال ملکوتی امام(ره) به همراه دوستان مسجد جامع، هیئت رهروان امام را راه اندازی کردند. منازل شهدا کفاف جمعیت شرکت کننده را نميداد. بنابراين بیت الزهرا(س) در محله ششصد دستگاه محل تشکیل جلسات هیئت شد. مدتی بعد هم، محل ساختمان فعلی هیئت در روبه روی امامزاده یحیی انتخاب و خریداری شد.
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
سید یکی از مداحان خوش صدا و با اخلاص بود که مردم بسیار به او علاقه داشتند. خیلی ها سید را از مداحی در بیت الزهرا(س) ميشناختند. یک بار به طور اتفاقی پشت سرش به سمت هیئت ميرفتم. متوجه شدم از
مسیر مستقیمی که به بیت الزهرا(س) ميرسيد، حرکت نميکند! دائم از کوچه پس کوچه ها عبور ميکرد. کلاه وکاپشن را روی سرش کشیده بود. سعی ميکرد تا آنجا که ميشد در دید مردم نباشد. برای من عجیب بود. اما ميدانستم سید به اخلاص خیلی اهمیت ميدهد. علاقه ای نداشت که مردم او را به هم نشان بدهند و بگویند ...
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
رفتم هیئت رهروان امام(ره)تا بلکه ... مجلس خیلی با حال و با صفایی بود. اما آنچه ميخواستم نشد! بعد از مراسم رفتم جلو و مداح هیئت را پیدا کردم. ميگفتند نامش سید مجتبی علمدار است. گفتم:((آقا سید من یه سؤال دارم.))جلوتر آمد، گفتم:((من هر هیئتی که ميروم، وقتی روضه ميخوانند و مداحی ميکنند، اصلا گریه ام نميگیرد. چه کارکنم!؟))سید نگاهی به من کرد وگفت: ((در این مراسم هم که من خواندم باز گریه ات نگرفت؟)) گفتم: ((نه! اصلا گریه ام نگرفت.))رفت توی فکر. بعد با لحن خاصی گفت:((ميدونی چیه!؟ من گناهانم زیاده.من آلوده ام. برای همین وقتی ميخوانم اشک شما جاری نميشود. سید این
حرف را خیلی جدی گفت و رفت.))من تعجب کردم، تا آن لحظه با هر یک از بزرگان که صحبت کرده بودم و همین سؤال را از آنها پرسیدم، به من ميگفتند: ((شما گناهانت زیاد است. شما آلوده ای برو از گناهان توبه کن .آنوقت گریه ات ميگیرد؟!))البته من ميدانستم که مشکل از خودم است اما شک نداشتم که این کلام آقا سید، اخلاص و درون پاک او را ميرساند. از آن وقت مرتب به هیئت رهروان ميرفتم، خداوند نیز به من لطف کرد و موقع مداحی سید اشک من جاری بود.
♻️#ادامه_دارد...
🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ | خسته شدم...😭
#پیشنهاد_ویژه...
#فاطمیه🏴
🆔 @Ebrahimhadi
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺
🔸 دعای فرج 🔸
هرشب ساعت ۲۰
تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷
👉 @Ebrahimhadi 👈
#دست_نیاز_چشم_امید 13
مرا ببخش
وای بر من از روز رسوایی، وای بر من از روز تنهایی، از روز جدایی و گدایی، از روز اسارت و مصیبت. وای بر من از خجلت، از آتش جحیم و خشم رحیم. محبوب من! میترسم از آن که مرگم قریب باشد و مقرب درگاهت نباشم؛ میترسم از آن که مرگ مرا دریابد تو مرا درنیابی؛ مرا ببخش آنگاه که عطا کردی، خطا کردم؛ وفا کردی، جفا کردم؛ هدایت کردی، رهایت کردم!
🌷شهید گمنام🌷
📚فرهنگنامه جبهه، ج6، ص517
#شبتون_شهدایی 🌙
🆔 @Ebrahimhadi
⭕️روزهای اخر ڪانال
#قسمت_دوم
تنها صدایی ڪه سڪوت مرموز ڪانال رامی شڪست، نوای نوحه های ابراهیم بود. او با صدای زیبای خود، به یاران بی رمق ڪانال جان تازه ای می بخشید. زمزمه های ابراهیم، درمیان خون و جراحت و تشنگی و گرسنگی، ارامش بخش بود.
هنگام اذان ابراهیم، آن هایی ڪه هنوز اندڪی توان در بدن داشتند، خود را به دیوار ڪانال می رساندند تا با مدد دیوار از جا برخیزند و نماز را اقامه ڪنند. مجروحین اما با حالتی ملڪوتی تر، به سختی خود را به سمت قبله میچرخاندند و پیشانی خونین و زردشان را بر خاڪ ڪانال می گذاشتند.
در ڪانال بعد از اقامه ی نماز، شهید طاهری قران میخواند و حتی تفسیر میڪرد. هرڪس در گوشه ای دعایی را زمزمه می ڪرد و با خدای خود نجوامی ڪرد. زخمی ها مدام از فرط تشنگی ناله می زدند و اب طلب می ڪردند.
داخل ڪانال مرتب با خمپاره مورد هدف قرار میگرفت. پس از ڪاسته شدن اتش بعثی ها، ابراهیم همه بچه ها راجمع ڪرد و گفت: دیگر ڪانال، جای ماندن نیست. باید هر جور شده امشب به سمت تپه های دوقلو عقب نشینی ڪنیم.
آن روز حدود هفتاد مجروح بد حال داخل ڪانال بودند. هنگامی ڪه نیروها درحال پخش شدن بودند، نوجوانی ڪم سن و سال از ابراهیم سوال عجیبی پرسید: سرنوشت مجروحین چه میشود؟
همه بهت زده به اطرافیانشان نگاه میڪردند. ابراهیم به آن نوجوان گفت: شما نگران مجروحین نباشید،خودم پیش ان ها هستم. آن نوجوان باصلابت خاصی گفت: پس من هم می مانم و از مجروحین تا اخرین قطره خونم مراقبت می ڪنم.
تصمیم گیری سختی برای دیگران بود.
چهار روز تشنگی، گرسنگی، خستگی و محاصره، توان همه را بریده بود.
یڪی دیگر نیز در گوشه ای ازڪانال گفت: من هم می مانم. یڪباره تمام افراد، یڪ صدا فریاد #ماندن سردادند.
📚ڪتاب سلام برابراهیم ۲
♻️ادامه دارد...
🆔 @Ebrahimhadi
⭕️روزهای اخر ڪانال
#قسمت_سوم
ابراهیم گفت: تا تڪلیف مجروحین مشخص شود باید اب، مهمات و هر چیز خوردنی ڪه در ڪانال هست جیره بندی شود. در ڪمتر از چند دقیقه، تمام قمقمه های اب، در ڪف ڪانال و در مقابل ابراهیم قرار گرفت.
زمان تقسیم قمقمه های اب شد. قمقمه ها ڪم و تعداد تشنه ها بسیار. ابراهیم همه را شمرد حتی اسرای بعثی را. اب انقدر ڪم بود ڪه هر ڪسی را برای تقسیم این قمقمه ها دچار سرگردانی می ڪرد.
ابراهیم به هر یڪ از اسرای بعثی یڪ قمقمه اب داد.
یڪی از بچه ها اعتراض ڪرد. ولی ابراهیم گفت: این ها الان مهمان ما هستند، ما ایرانی ها رسم داریم بهترین چیز را برای مهمان می گذاریم. مولای جوانمردان عالم، اسیر و قاتل خود را بر خود مقدم می دانست. چگونه می شود از علی دم زد و مرام او را نداشت.
سپس ابراهیم به هر سه مجروح، یڪ قمقمه و هر شش نفر سالم، یڪ قمقمه اب داد. معرفت بچه ها تا جایی بود ڪه با وجود عطش زیاد بعضی از سالم ها از سهمیه اب خود چشم پوشی می ڪردند و ان را به مجروحین می دادند. تعدادی ڪنسرو هم جمع شد ڪه به هر هشت مجروح یڪی رسید و به بقیه چیزی نرسید.
بچه های ڪانال با صورت های زرد و خاڪی، با پوستی خشڪ و لب های ترڪ خورده از بی ابی، مظلومانه با دشمن می جنگیدند و ذره ای ترس نداشتند...
📚ڪتاب سلام برابراهیم ۲
♻️ادامه دارد...
🆔 @Ebrahimhadi
🌾بسم الله الرحمن الرحیم🌾
شهیدان همیشه زنده اند و بهترین دوستانمان!
هممون میدونیم شهید زندست و به انقلابی که به ثمر رسونده, سر میزنه و مدام اونو از گزند خطرات و تهدیدات حفظ میکنه.🌷
حالا تصور کنیم یا یکی از شهدا بتونیم رابطه دوستی و عاطفی برقرار کنیم....
فکر میکنین چه اتفاقی میفته ⁉️
روح شهید با روح شما رفیق و همراه میشه.🙂
از فردا حضور شهید رو همیشه کنار خودتون احساس میکنید چون روح شما همیشه همراهتونه !
در طول روز هواتونو داره ( موقع درس خوندن, نماز و انجام طاعات, غذا خوردن, مسجد رفتن, گردش و همه فعالیته ها.... )
براتون مدام دعا میکنه چون شهدا فوق العاده رفیق باز بودن و هستند !😍
نه تنها برای نماز صبح که بعد از مدتی برای خوندن نماز شب هایی باصفا بیدارتون میکنن.
در هر مرحله از زندگی که چند گزینه انتخاب داشته باشید, به راحتی گزینه اصلح رو نشونتون میدن
لذت بندگی, عبادت, طاعت و معنویت رو به دوست خودشون خواهند چشاند.🙏
حالا به این مثلث فکر کنین :
👈شما + دوست شهید شما + خــدا👉
🍁ادامه دارد...
🆔 @Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi-helakat-ensan.mp3
4.44M
#صوت #سخنرانی_کوتاه #شماره۹۴
موضوع: هلاکت انسان
سخنران: آیت الله مجتهدی تهرانی
#پیشنهاد_ویژه
🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📕 #علمدار قسمت ۴۰
راویان:جمعی از دوستانِ شهید
🌿"ذاکران اهل بیت (ع)"
در عین علاقه و استفاده از سبک های سنتی، از شیوه ها و سبک های نوین مداحی نیز استفاده ميکرد. بارها به تهران آمده و در جلسات حاج منصور و دیگر مداحان شرکت ميکرد.اما مهمترین کاری که سید در میان دوستان باب کرد اخلاص در مداحی بود. او کاری کرد که هم اکنون بزرگان و مداحان ده ها هیئت، در شهر ولایتمدار ساری و استان های شمالی کشور خود را شاگردان معنوی سید ميدانند.
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
معمولا در هیئت ها برای مداح، صندلی یا چیزی قرار ميدهند تا در بالاترین جای مجلس بنشیند. بعد هم مجلس را آماده ميکنند. موقع شروع مجلس یک نفر با ذکر صلوات، ورود مداح را خبر ميدهد و ...اما سید اصلا در قید و بند این برنامه ها نبود. همان پایین مجلس مينشست. ميگفت چراغ ها را خاموش کنند. بعد شروع ميکرد به مداحی. اخلاص عجیبی در کارهایش موج ميزد، یک بار برنامه هایی که برای آماده سازی مراسم در بیت الزهرا(س) داشتیم کمی عقب افتاد. یک سری از کارهای تدارکاتی باقی مانده بود.سید مثل همیشه مشغول کار شد. نصب پارچه ها و لامپ و ... همزمان هم مردم دسته دسته وارد بیت الزهرا(س) ميشدند. وقتی مراسم تمام شد یک نفر از من پرسید: ((ما آخر مداح را ندیدم. چقدر با سوز و حال ميخواند. راستی مداح هیئت کی بود!؟))سید را به او نشان دادم، خیلی تعجب کرد! باورش نميشد همان کسی که قبل از مراسم مشغول بستن لامپ و ... بود مداح هم باشد. خیلی ها تصورشان از مداح چیز دیگری بود. اما سید باورهای ما را تغییر داد.
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
به یکی از دوستان صمیمی او، که ازذاکران اهل بیت(ع) است، گفته بود:((هر وقت وارد هیئت شدی و جمعیت زیاد آن، تو را به وجد آورد و احساس کردی که مردم به خاطر تو آمده اند، همان لحظه برو بیرون و مداحی نکن! زیرا عُجب و غرور انسان را نابود ميکند.)) بارها دیده بودم بعد از اتمام کار هیئت، ظرفها را ميشست، ميگفت:(( افتخارم این است که خادم عزاداران امام حسین(ع) باشم.)) از دیگر برنامه های او دعای کمیل سید در مسجد جامع ساری بود. دعای ندبه او نیز کانون انسان سازی بود. همیشه بعد از برنامه دعای ندبه به همراه دوستان مشغول فوتبال ميشد. این دوستی و ایجاد علاقه باعث جذب بیشترجوانان به مجالس اهل بیت(ع)ميشد.
♻️#ادامه_دارد...
🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺
🔸 دعای فرج 🔸
هرشب ساعت ۲۰
تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷
👉 @Ebrahimhadi 👈