eitaa logo
شهید ابراهیم هادی
13.2هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
677 ویدیو
61 فایل
"کاری کن که خدا خوشش بیاد" تو دعوت شده ی خاصِ آقا ابراهیم هستی تا کمکت کنه به خدا برسی❤️ 🛍فروشگاه: @EbrahimhadiMarket ⚠️تبلیغات: @Ebrahimhadi_ir 👤ارتباط با مدیر: @Khademe_ebrahim ❌حذف‌آیدی‌ازروی‌عکسهاموردرضایت‌مانیست❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 📕 قسمت ۴۷ راویان:جمعی از دوستان شهید 🌿"عاشق ولایت" ولایت فقیه را نایب امام زمان(عج) ميدانست. اطاعت از ایشان را هم واجب. ميگفت:((تا زنده ایم باید پیرو راه ولایت باشیم.)) در این خصوص به شخص امام خمینی(ره) علاقه ویژه ای داشت. امام را ولی فقیه مطلق زمان خود ميدانست.تا زمان حیات امام (ره)نیز مقلد ایشان بود. بارزترین اطاعت محض از ولایت را در جبهه رفتن به فرمان ولی فقیه به نمایش گذاشت.علاقه به امام(ره) باعث شده بود تا هر کس که امام(ره)را دوست داشت، سید هم او را دوست داشته باشد.نمونه اش آیت الله شهید بهشتی و آیت الله خامنه ای بود. و کسانی که برایشان امام مهم نبود برای سید هم اهمیتی نداشتند. بعد دیگر امام را احیاگر تمامی جوانان معاصر خود ميدانست. کسانی که تا قبل از انقلاب درگیر فساد و ... بودند و با انقلاب اسلامی مسیر زندگی آنها تغییر کرد. با کاروان پیاده وقتی به نزدیکی حرم امام ميرسیدیم، سید پابرهنه شد. انگار حرارت و داغی آسفالت را حس نميکرد. او جلوتر از ما با چشمی گریان خود را به حرم محبوب ميرساند. سید بعد از رحلت حضرت امام(ره)ارادت خاصی به امام خامنه ای(حفظه الله)پیدا کرد.فراموش نميکنم. آن ایام هیئت رهروان امام، مراسم دعا را در منازل شهدا برگزار ميکرد. شبی من به همراه سید بعد از اقامه نماز مغرب و عشا از مسجد جامع راهی منزل یکی از شهدا شدیم. در طی مسیر خاطرات دوران جنگ و دوستان را مرور ميکردیم.ناگهان سید سؤالی پرسید که انتظارش را نداشتم! پرسید:((نظر شما دربارة مقام معظم رهبری چیست!؟)) ابتدا کمی تعجب کردم چون بعد از ذکر خاطره از یاران سفرکرده، یکباره چنین سؤالی را مطرح کرد. وقتی متوجه اهمیت سؤال شدم نظر شخصی خودم را بیان کردم. بعد از آن سید باحالتی بغض آلود گفت:((عشق به آقا چنان در وجودم نفوذ کرده که چهرة امام خمینی را در ایشان ميبینم. از خدا ميخواهم این علاقه و رابطه را از من نگیرد. بارها دیده بودیم. در زمانی که سخنرانی های مقام معظم رهبری پخش ميشد سعی ميکرد کاغذ و قلمی بردارد و مطالب مهم را بنویسد.عشق و ارادت سید به امام خامنه ای روز به روز بیشتر ميشد. تا اینکه ... حضرت آقا در سال ۱۳۷۴ مردم مازندران را مورد تفقد قرار دادند. استقبال مردمی از ایشان به قدری با شکوه بود که زبان نميتواند توصیف كند.سپس معظم له در مصلای شهر ساری با اقشار مختلف مردم دیدار داشتند.سید مجتبی برای دیدار ایشان سر از پا نميشناخت.خودش آن روز به یاد ماندنی را اینگونه توصیف ميکند:((وقتی به مصلی رسیدم جمعیت زیادی را دیدم. همه منتظر بودند تا نوبتشان شود و به زیارت آقا نائل شوند. در نزدیکی ورودی مصلی چند نفر از دوستانم را دیدم. برای احوال پرسی پیش آنها رفتم و همان جا ماندم! انتظار برایم سخت بود؛ زيرا مقصود را ميدیدم اما عدم توفیق زیارت برایم قابل تحمل نبود. بعد از لحظاتی آرام آرام صف کمی تکان خورد و من به همراه چند نفر دیگر وارد مصلی شدیم. حالا دیگر چند متری بیشتر با محبوبم فاصله نداشتم. اصلا باورم نميشدکه به این راحتی بتوانم خدمتشان برسم.آهسته آهسته جلو رفتیم. تا اینکه نوبت به من رسید. با ایشان چهره به چهره شدم. لحظات شورانگیزی بود.مناسب دیدم در این فرصت اندک فقط از هیئت برایشان بگویم و برای ادامه فعالیت آن رهنمود بطلبم. عرض کردم:((حضرت آقا، ما در این شهر به همراه جوانان دیگر به منظور کارهای مذهبی و فرهنگی هیئتی را تشکیل داده ایم و نام آن را هم مزین به نام حضرت امام; کردهایم. لطفا در صورت امکان برای بچه های هیئت پیامی بفرمایید تا به عنوان هدیه این دیدار برای آنها بازگو کنم.)) مقام معظم رهبری تبسمی کردند و فرمودند:((به بچه های هیئت از قول من بگویید سعیشان این باشد که حزب اللّهی بودن خود را در همه عرصه ها حفظ کنند.)) سید در بخشی از وصیت نامه اش نیز چنین آورده است:(( به دوستان و برادران عزیزم وصیت ميکنم؛ کاری نکنندکه صدای غربت فرزند فاطمه مقام معظم رهبری، که همان ناله غریبانه فاطمه خواهد بود به گوش برسد. همان طور که زمان امام خمینی گوش به فرمان بودید و در صحنه های انقلاب حاضر و آماده ایثار جان و زندگی بودید(همان گونه باشید)مسلمان ها،حزب اللّهی ها، بسیجی ها ... نگذارید تاریخ مظلومیت شیعه تکرارشود. بر همه واجب است مطیع محض فرمایشات مقام معظم رهبری که همان ولی فقیه است باشند؛ چون دشمنان اسلام کمر همت بسته اند تا ولایت را از ما بگیرند و شما همت کنید، متحد و یکدل باشید تا کمر دشمنان بشکند و ولایت باقی بماند. ♻️... 🆔 @Ebrahimhadi 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
هدایت شده از  شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺 ‌ 🔸 دعای فرج 🔸 ‌ هرشب ساعت ۲۰ تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷 👉 @Ebrahimhadi 👈
18 درهای همیشه باز خدایا ! چگونه برانی درمانده‌ای را که در حال فرار از معاصی به تو پناه آورده؟! چگونه ناامید کنی راه‌جویی را که شتابان، آهنگ حضرتت کرده و چگونه بازگردانی تشنه‌ای را که برای نوشیدن آب بر سر حوض‌های تو آمده؟! جواب ده که هرگز چنین نخواهی کرد. ای کسی که حوض‌های پرفیضت در سخت‌ترین خشک‌سالی‌ها لبریز است و درِ خانه‌ات به روی همه‌ی خواستارانت همیشه باز است. 🌷شهید گمنام🌷 📚فرهنگ نامه جبهه، ج6، ص515 🌙 🆔 @Ebrahimhadi
🍃 ❤ ️🍃 ❤ ️🍃 ❤ ️🍃 #سلام_امام_زمانم 🌺 ای نعمت باطنی عالم مهدی 🌺 وی نور دل نبی خاتم، مهدی 🌺 تکمیل نموده رب به تو نعمت ها 🌺 ای نعمت جاری دمادم ، مهدی #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج تعجیل در فرجش صلوات 🆔 @Ebrahimhadi 🍃 ❤ ️🍃 ❤ ️🍃 ❤ ️🍃
چشمان زیبایت را باز کن…💐 امروز را با یک لبخند،😊 و قلبی سرشار از قدر دانی از خدا آغاز کن… #خداجونم_صبحت_بخیر❤️ #روزتون_مملو_از_یاد_خدا 🆔 @Ebrahimhadi
🔻لباس پلنگی پوشیده بود. خیلی زیبا شده بود. رفت و بدون لباس پلنگی برگشت. گفتم لباست کو؟ گفت یکی خوشش اومد منم دادمش به اون! ابراهیم همیشه بهترین چیزهای خودش رو میداد به دیگران.. #شهید_ابراهیم_هادی🌹 🆔 @Ebrahimhadi
🌷شهید محسن گلستانی🌷 #کلام_شهید شعائر اسلامی را زنده نگه دارید... سعی کنید نوحه خوانی و سینه زنی و مراسم های دعای کمیل و توسل و ندبه را هرچه باشکوه تر برگزار کنید... که تنها راه نزدیک شدن به خدا دنبال راه ائمه(ع) و اولیا رفتن است... 🆔 @Ebrahimhadi
#ختم_قرآن_کریم به نیابت از شهید ابراهیم هادی هدیه به حضرت زهرا(س)🌹 📖هرشب یک صفحه: 25 🆔 @Ebrahimhadi
ترجمه صفحه ی 25
@Ebrahimhadi-badbini-digaran.mp3
4.35M
۱۰۱ موضوع: بدبینی نسبت به دیگران سخنران: حاج آقا پارسا 🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 📕 قسمت ۴۸ راویان:جمعی از همکاران سید 🌿"سوء ظن" در روایات دینی ما و در آیات قرآن بسیار درباره امر به معروف و نهی از منکر سفارش شده تا جایی که آن را در کنار نماز آورده اند. سید مجتبی از کسانی بود که به امر به معروف، به عنوان یک فریضه مهم دینی نگاه ميکرد. بنابراين هر گاه ميدید کسی راه را اشتباه ميرود یا دچار لغزش شده، بدون توجه به جایگاه و پُست و مقام او در مقابلش مي ایستاد و با لحنی آرام به او تذکر ميداد.البته در تذکر دادن به دستورات دین درباره حفظ آبروی شخص، نحوه امر به معروف و ... خیلی دقت ميکرد. اما به هر حال کسانی بودند که خود را بالاتر از همه ميدانستند و تاب یک تذکر را نداشتند. بنابراين برخی با او دشمنی ميکردند. این امر تا به آنجا پیش رفت که عده ای با او برخورد کردند.حتی به او ضد ولایت فقیه ميگفتند!! وقتی سید ميپرسید:((چرا این حرف را ميزنید؟ ميگفتند تو اگر تابع ولایت بودی نام هیئت را رهروان امام خمینی نميگذاشتی، بلکه نام آن را رهروان ولایت فقیه و یا ... قرار ميدادی.))وقتی کسی کار فرهنگی آن هم با آن گستردگی در سطح شهر انجام دهد ودوستان زیادی در اطرافش باشند یقینا دشمنانی هم خواهد داشت که حسادت چشمانشان را کور ميکند. به سید ایراد ميگرفتند که چرا هیئت سیاسی شده!؟ چرا از فلان سخنران دعوت کرده ای که زمانی طرفدار ... بوده! برای همین سید مجتبی از روحانیان مختلف استفاده ميکرد. ميگفت:((به خدا ما سیاسی نیستیم. ما از هر سخنرانی که بتواند برای جوانها مفید باشد استفاده ميکنیم.)) راست ميگفت. بیشترین سخنرانی هیئت را درزمان سید، آیت الله صمدی آملی انجام ميداد.یک بار که سید از دست این افراد خسته شده بود در حضور اعضای اصلی هیئت با صدای بلند گفت:((ما درباره احزاب سیاسی و ... یک نظر بیشتر نداریم. ما نه به چپ کار داریم نه به راست. ما ميگوییم درود بر چپ و راست با ولایت، و مرگ بر چپ و راست بی ولایت.))دامنه کارهای پشت پرده علیه سید به محل کار او هم کشیده شده بود. عده ای علنا در حضورش به او بد ميگفتند. به هیئت رهروان که آن زمان از لحاظ معنویت یکی از بهترین محافل مذهبی سطح کشور بود، ميگفتند هیئت غشی ها و ... من را صدا کردند. رفتم دفتر آقای ... در سپاه، آن موقع من در تبلیغات سپاه ساری مسئولیت داشتم. پرسید:((از سید مجتبی علمدار چه ميدانی؟))گفتم:((چطور!؟)) گفت:((خواهش ميکنم. مطلب مهمی پیش آمده، هرچه که ميدانی بگو.))گفتم:((پشت سر او خیلی حرف ميزنند. اما من از زمان جنگ با او دوست هستم. هیچ کدام این حرف ها صحیح نیست. سید مجتبی یک شهید زنده است.))بعد ادامه دادم:((سید با سربازها خوب برخورد ميکند. همه سربازها عاشق او هستند. اما برخی از پرسنل از این کارخوششان نميآید. سید به برخی از افراد تذکر ميدهد که کارشان را درست انجام دهند اما خیلی ها خوششان نميآید. بنابراين پشت سر سید حرف ميزنند و ...)) آن مسئول یک به یک سؤال ميکرد و من با دلیل جواب سخنان او را ميدادم. در پایان گفت:((خیلی از تو ممنونم. مشکل مرا حل کردی!)) تعجب کردم. پرسیدم:((چه مشکلی؟!)) نميخواست جواب دهد اما با اصرار من گفت:((برای سید پرونده درست شده بود. قرار بود من پرونده را امضا کنم و به تهران بفرستم. دیروز آخر وقت ميخواستم امضا کنم. اما گفتم بگذار فردا پرونده را بخوانم بعد.)) دیشب در عالم خواب شهید محلاتی، نماینده امام(ره)در سپاه، را دیدم. ایشان فرمودند:((حضرت امام(ره) از تو راضی نیست!)) من گفتم: ((چرا؟!)) گفتند:((این پرونده چیست که ميخواهی امضا کنی؟!))من از خواب پریدم. تنها پرونده ای که قرار بود امضا کنم همین پرونده سیدمجتبی بود. برای همین شما را صدا کردم. ♻️... 🆔 @Ebrahimhadi 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
هدایت شده از  شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺 ‌ 🔸 دعای فرج 🔸 ‌ هرشب ساعت ۲۰ تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷 👉 @Ebrahimhadi 👈
🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼 ای نور خداوند مبين در ظلمات وی آنكه تویی آل‌علی را جلوات گفتم به‌دلم:چه‌هديه داري‌امروز؟ گفتا: به گل جمال مهدی صلوات #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🆔 @Ebrahimhadi
💛 پیامبر رحمت(ص): 🔸گوش دادن به چیزهای لغو و بیهوده، انسان را سنگدل می کند. 📔 بحار؛ ۷۹:۲۵۲ 🆔 @Ebrahimhadi
به نام خدا ● با ابراهیم به مرخصی آمده بودیم. به ترمینال آمدیم و راهی تهران شدیم. راننده به محض خروج از شهر، صدای نوار ترانه را زیاد کرد. ابراهیم چندبار ذکر صلوات داد و مسافران بلند صلوات فرستادند. ● من یک لحظه به ابراهیم نگاه کردم. دیدم بسیار عصبانی است. مدام خودش را میخورد و ذکر میگفت. دستانش را بهم فشار میداد و چشمانش را می‌بست. ● حدس زدم بخاطر نوار ترانه است. گفتم: آقا ابراهیم چیزی شده؟! میخوای به راننده بگم ... نذاشت حرف من تموم بشه و گفت: «قربونت، برو ازش خواهش کن خاموشش کنه.» ● رفتم و به راننده گفتم: اگه امکان داره خاموشش کنید. راننده گفت: نمیشه. عادت کردم. نمیتونم خاموشش کنم وگرنه خوابم میبره! ● ابراهیم دنبال روشی بود که صدای زن خواننده به گوشش نرسد. از توی جیب خودش قرآن جیبی کوچکی بیرون آورد و با صدای زیبایی که داشت، شروع به قرائت قرآن کرد. ● همه محو صدای دلنشین و ملکوتی او شدند. راننده هم چند دقیقه بعد نوار را خاموش کرد و مشغول شنیدن آیات الهی شد. 📚سلام بر ابراهیم2 🆔 @Ebrahimhadi
🌿بهروز شعیبی بازیگر و کارگردان معروف سینما و تلویزیون مسئولیت ساخت فیلم شهید ابراهیم هادی را با افتخار پذیرفت: - برای من مایه افتخار است که اجازه پیدا کردم در این مراسم حضور داشته ‌باشم. آشنایی من با شهید هادی به یک سال نمی‌رسد اما هر روز به ارادتم نسبت به ایشان اضافه می‌شود. اگر خانواده شهید و مردم و بالاتر از همه،‌ خود شهید به من اذن بدهند، با افتخار اثر نمایشی شهید هادی را می‌سازم. 🆔 @Ebrahimhadi
آسید مهدی قوام آخر شب داشت میرفت سمت خونه 🏠 دید یه دستفروشی داره داد میزنه: مردم شمارو به خدا بیاید میوه هام رو بخرید وگرنه خراب میشه ضرر میکنم... دلش سوخت رفت پیشش و گفت: یه کیسه بده یه مقدار میوه میخوام🍇 همونطور که داشت میوه ها رو سوا میکرد دستفروش گفت: آشیخ سوا نکن درهم بخر! گفت:آخه میوه هات خیلی خوب نیستن... گفت:میدونم ولی درهم بخر وگرنه ضرر میکنم... سید مهدی نشست زمین و دستش و برد بالا و گفت:خدایا درهم بخر...🙏 🆔 @Ebrahimhadi
#ختم_قرآن_کریم به نیابت از شهید ابراهیم هادی هدیه به حضرت زهرا(س)🌹 📖هرشب یک صفحه: 26 🆔 @Ebrahimhadi
ترجمه صفحه ی 26
@Ebrahimhadi-gave-baniesraeil.mp3
7.54M
۱۰۲ موضوع: داستان گاو بنی اسرائیل سخنران: شهید شیخ احمد کافی 🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 📕 قسمت ۴۹ راوی:حمید دیانی 🌿"کار فرهنگی" برای نماز جماعت به بچه های هیئت ملحق شدم. آنها کارهای قشنگی درسطح شهر آغاز کرده بودند. آن شب قصد داشتند نماز جماعت مغرب و عشاء را در پارک شهرداری ساری برگزار کنند. شب عید غدیر بود. مراسم جشن بعد از نماز در بین عموم مردم بر پا ميشد. خیلی کار زیبایی بود. اینکه در مراسم مذهبی همه مردم را شرکت دهیم و آنها را با مفاهیم زیبای دین آشنا کنیم. از دیگر کارهای مجتبی اقامه اذان توسط تمامی جوانان و نوجوانان هیئت در پارک شهرداری بود. صحنة بسیار زیبایی خلق ميشد. همه یکپارچه اذان ميگفتند و آماده نماز ميشدند. بسیاری از مردم، که برای تفریح به پارک شهرداری آمده بودند، با دیدن این جماعت باشکوه به نمازجماعت ميپیوستند.وقتی آقا سید مجتبی را دیدم، تازه یادم افتاد که او را برای مراسم عقدم، که فردا برگزار ميشد، دعوت نکردم. بعد از نماز به آقا سید گفتم:((فردا مراسم عقدم برگزار ميشود. دعوتنامه ای هم همراه ندارم. ولی شما دعوت هستید.))سید با لبخند همیشگی به من تبریک گفت و کمی سربه سرم گذاشت، بعد سررسیدش را باز کرد و دعوتنامهه ای عروسی فردا را نشانم داد و گفت:((با اینکه چند مراسم دیگر نیز دعوت هستم ولی اگر خدا بخواهد، ميآیم.))روز عید به همراه خانواده اش در مراسم شرکت کرد. خیلی خوشحال شدم. حضور سید در هر مجلسی برکت آن مجلس بود. به فکرم رسید در این روز مبارک از سید دعوت کنم که مدح حضرت علی(ع)را بخواند.وقتی با او در میان گذاشتم گفت:((شعر عید غدیر در نهایت به ولایت و دفاع از ولایت و حضرت زهرا(س) ختم ميشود، خلاصه اینکه آخرآن با اشک تمام ميشود، شاید مناسب مراسم شما نباشد.))بالاخره سید را راضی کردم. گفت:(( از روحانیت بزرگوار حاضر در جلسه اجازه بگیر.)) پس از کسب اجازه از علمای حاضر در مجلس، سید شروع به خواندن کرد. همان طور که گفته بود، خواندن آن اشعار نهایتا منجر به گریه و تأثر حاضران شد. اما هیچ کس از این برنامه ناراحت نشد. همه مجذوب صدای گرم سید شده بودند. هنوز هر وقت در بین دوستان و اقوام صحبت مراسم آن روز ميشود، تنها چیزی که بیشتر به آن اشاره ميشود، نوای ملکوتی سید مجتبی است که در روز عید غدیر فضای معنوی خاصی به آن مراسم داده بود. ♻️... 🆔 @Ebrahimhadi 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
هدایت شده از  شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺 ‌ 🔸 دعای فرج 🔸 ‌ هرشب ساعت ۲۰ تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷 👉 @Ebrahimhadi 👈
️ام البنین که باشی؛ زیباترین سرمشق را برای تاریخ می نویسی.... ♡ فرزندانم و هر چه زیر آسمـــانِ کبود است، فــــدایِ حسـین♡ ام البنین است دیگر! عبـــاس بزرگ میکند بشود عصای دست حسیـــــن. 🏴وفات حضرت ام البنین(سلام الله علیها)تسلیت باد🏴 🆔 @Ebrahimhadi
19 لحظه‌ای تفکر پروردگارا! تو بهترين چشم را به من دادي، امّا بد استفاده كردم و با خطا نگريستم. بهترين گوش را به من دادي، امّا به گفت و گوي باطل و بد گوش دادم. بهترين زبان را به من دادي، امّا من براي حرف‌هاي بيهوده آن را به كار بردم، كه برخلاف راه تو بود. بهترين دست را به من دادي، امّا برخلاف راه تو حركت كرد. بهترين پا را به من دادي، امّا برخلاف راه تو حركت كرد. بهترين عقل را به من دادي، امّا لحظه‌اي تفكر نكردم كه از كجا آمده‌ام و به كجا مي‌روم و چه كسي مرا آورده و مرا برده! 🌷شهید حسينعلي فصيحي🌷 📚سایت نوید شاهد 🌙 🆔 @Ebrahimhadi
#سلام_امام_مهربانیها🌹 خدا کند که مرا با خدا کنی آقا زقيد وبند معاصی جداکني آقا بياکه فاطمه در انتظار دستانت نشسته تا حرمش را بنا کنی آقا #تعجیل_در_فرج_آقا_صلوات 🆔 @Ebrahimhadi