eitaa logo
اقتصاد اسلامی«استاد قاسمی»
1.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1هزار ویدیو
36 فایل
اخبار و تحلیل‌های حوزه مباحث اقتصاد اسلامی تبلیغات بابرکت: https://eitaa.com/joinchat/3458990347Cfc4971374f
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بسلام آمنين
٠ ۵ اسفند ماه ۱۴٠۳/سال چهارم و خدا کسی است که چراگاه را پدید آورد!! معرفة النفس و نظام مشاغل!!!! اواخر دبیرستانُ اوایل دانشگاه بود که درباره خداوند متعال بسیار پیگیر بودم و البته درگیر. بهترین کتابها را در می خواندم ولی بی تاثیر. بهتر بگویم: مغزم می پذیرفت ولی قلبم نه! دائما می گفتم: این استدلال ها درستند اما... گذشتُ گذشت تا تصمیم گرفتم به رجوع کنم. یعنی جدای از تمامی استدلالهای آن کتابها، خواستم ببینم حضرت باری تعالی چگونه خود را به بشریت معرفی می کند؟ اینکه چرا قرآن در آخرین مرحله به ذهنم رسید، خودْ نشاندهنده این گنجنامه علمی، در تفکرات یک دانش آموز و دانشجوی امروزی است. اما نتیجه خیلی جالب بود. ازین جهت که برخلاف رویه معمول آن کتابها، تاکید بیشتر قرآن بر بود. به دیگر بیان، خدا را بیشتر با مخلوقات عینی که همه با آن سرُ کار دارند می کرد، تا اینکه بخواهد با حسابها و استدلالهای ذهنی ناملموس کند. فی المثل از حدود ۵۶ بار عبارت «هو الذي» (او کسی است که) قرآن، ۳۵ مورد آن درباره طبیعت است و معرفی خدا با همین پدیده های به ظاهر ساده، اما پر رمزُ راز طبیعی. از رعدُ برق گرفته تا باد، باران، ماه و خورشید. اینکه خداوند متعال بیش از همه خود را در طبیعت ظاهر کرده، مرا به این نتیجه رسانده که اگر با طبیعت آمیخته باشد، و زمینه های بیشتری برای هدایت انسان وجود خواهد داشت و بالعکس. در واقع سبک زندگی مدرن که روز به روز از طبیعتُ طبیعی بودن فاصله می گیرد، بسترساز دوری از هدایت است. توضیح بیشتر اینکه انبیاء علیهم السلام نیامده اند مگر برای ایجاد در بشر. این هدف نیز محقق نمی شود مگر از طریق انسان( آیه۵۶سوره ذاریات/ باب اول کتاب شریف ). حال اگر در طبیعت و خلقت خداوند، بیشترین آیات الهی گنجانده شده، پس به میزانی که عقل انسانی در ارتباط با این آینه الهی باشد، معرفتش بیشتر خواهد شد و به هدف خلقت نزدیکتر. ممکن است پرسیده شود: بر فرض تکمیل عقل و معرفة الله، ارمغان زندگی قرآنُ انبیاء علیهم السلام چه خواهد بود؟ این همان حلقه مفقوده ماست. یعنی چه نسبتی میان معرفة الله و نظم کنونی زندگی وجود دارد؟ یا امتداد اجتماعی آن مباحث چیست و چگونه خواهد بود؟ این است که گاهی ساعتها بلکه سالها به این مسائل پرداخته می شود، اما به تعبیر مقام معظم رهبری «در حیطه باقی می ماندُ طرحی برای اداره جامعه، بر اساس آن مبانی ارائه نمی کند»(مقدمه کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی) اما با توجه به مطالب مذکور، شاید بهترین جواب سؤال بالا این باشد که: پرورش و تکمیل عقل آدمی و رسیدن به معرفة الله، هفتادُ پنج فایده مشخص برای همین دنیای انسانها دارد. موضوعات بسیار گرانقدری مانند و عفت، سلامتی، حافظه، نشاط، و غنا، نظافت و تمیزی، راحتی و آسایش، محبت و دهها مسئله بنیادین دیگر، همگی از برکات و فواید تکمیل عقل است(حدیث جنود عقلُ جهل،کتاب شریف کافی ج۱ باب اول). پرسش مهم تر اینکه عقل چگونه تکمیل یا تضعیف می شود؟ پاسخ واضح است: از طریق . در واقع به میزان عرصه های مختلف زندگی، باید برای الهی سهم قائل شد. مثلا نظام مدیریت شهری طبیعت محور چگونه خواهد بود؟ نظام سلامت طبیعت محور، معماری، آموزش پرورش، همینطور . در این منظر واضح می شود که قطعات پازل اسلام، چه زیبا یکدیگر را تکمیل کرده و به هم معنا می دهند. جالب اینکه برترین مشاغل در اسلام عزیز، به محوریت طبیعت الهی وضع شده. جالب تر اینکه این شغلها زیرساخت حکم تمدنی و بسیار گرانقدر زکات هم هستند، یعنی سه گانه ، دامداری و باغداری. در واقع با تغییر نظام مشاغل جامعه، به راحتی می توان را تقویت یا مثل الان تعطیل کرد!!(فتأمّل جیّدا) این موضوع به حدی مهم است که خداوند متعال برای معرفی خود، دست روی شغل تمدنی دامداری می گذاردُ فرماید: او کسی است که را پدید آورد، مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ (۴ اعلی/۳۳نازعات). حقیقتا انسان صنعتی مدرنی که به عمرش چراگاهی ندیده، چه میزان توان فهمُ درک این قبیل آیات را خواهد داشت؟ یا از آنجا که انسان به صورت عقلی ثروت را دوست دارد، خالق هستی وقتی می خواهد او را به ارضای این حس مهم رهنمون شود، باز به محوریت نظام مشاغل طبیعت محور سخن می کند. جالب اینکه تنها جایی که قرآن از وجود حرف می زند، همین مسئله دام است(۵نحل/۲۱مؤمنون/۷۳ یس). اینها و دهها مسئله مهم دیگر. بیراه نیست که شیاطین، جنود جهل و طراحان سند۲٠۳٠، برای نابودی و گمراهی هر چه بیشتر انسان، به دنبال پایان دادن به دامداری و کشاورزی طبیعی هستند! مطالعه بیشتر: نظام مشاغل اسلام @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۷ اسفند ماه ۱۴٠۳/ سال چهارم با سخنرانی رئیس کل بانک مرکزی و رئیس کل حوزه های علمیه!؟!؟!؟!؟!؟!؟؟؟ دیروز در مدرسه معصومیه قم، همایشی با عنوان رونمایی از مجموعه آثار «فقه و اوراق بهادار» برگزار شد. سخنران این جلسه آیه الله اعرافی، رئیس کل حوزه های علمیه بودند. همین طور آیه الله شب زنده دار از فقهای شورای نگهبان، آیه الله عندلیبی مؤلف کتابهای مذکور و عضو مؤسسه و البته گل سرسبد این روزها، جناب دکتر فرزین، رئیس کل مرکزی! راستش را بخواهید گیجم! رئیس کل بانک مرکزی در کنار فقهای عالی حوزه علمیه!؟ رئیسی که این روزها باید به عنوان (آیه۵سوره نساء) حداقل برکنار شود، چه وجه مشترکی با فقه و فقاهت دارد؟ گیجم به این دلیل که حضرت امام در می فرماید: روحانیت متعهد، به خون سرمایه‌داران زالوصفت تشنه است و هرگز با آنان سر آشتی نداشته و نخواهد داشت! آنچه بنده می فهمم این است: کینه عمیق روحانیت متعهد نسبت به سرمایه داری، بیش از آنکه شخصی باشد، منطقی و ساختاری است. توضیح بیشتر اینکه نظام منحط سرمایه داری بر در دست عده ای قلیل، و محرومیت کثیری از انسانها بنا شده. تعبیر زیبای حضرت امام را در این زمینه ببینید: اسلام، می خواهد، نه جلوی سرمایه را می گیرد، نه می گذارد سرمایه آن طور شود که یکی صدها میلیارد دلار داشته باشدُ برای سگش هم اتومبیل داشته باشد، شوفر داشته باشد، اما این یکی، شب که برود پیش بچه هایش نان نداشته باشد.(صحیفه امام ج۸ص۴۷٠). نظام سرمایه داری دستگاهی است که به صورت ساختاری تولید می کند و قاعده طلایی آیه هفتم را نابود. یک جنایت ضد بشری است که در قالب نظام اقتصادی ظهور کرده و ریشه را از بیخُ بن ویران می کند. اما منشأ کینه روحانیت متعهد با این ساختار جنایی اقتصادی ازینجاست که، عدالت در اسلام، حیات و روح احکام و اساس برپایی همه چیز است(آیه۹٠سوره نحل/نهج البلاغه خطبه۹۴ و حکمت۴۷٠). از دیگر سوی، حضرت أم الائمة سلام الله علیها در دُرُّ گوهرهای یگانه می فرمایند: فَرَضَ اَللَّهُ اَلْعَدْلَ تَسْكِيناً لِلْقُلُوبِ. اصلُ اساس وجود آدمی قلب اوست، که سلامت و آرامش روحی جسمی آن به وجود عدالت وابسته است. حال پرسشی که به عنوان طلبه ای لایَسْتَحِقُّ الذِکْرْ، از اساتید بسیار گرانقدر و عزیز خودم دارم این است: مگر و از اصلی ترین ارکان نظام کثیف و خون آشام سرمایه داری نیستند؟ این چه قرائتی از فقه و تفقه است که هیچ مدل دشمنی با بانکُ بورس از آن بیرون نمی آید؟ بلکه رئیس کثیف ترین نهاد نظام سرمایه داری و مروج را در کنار طلبه ها می نشاند؟ مگر حضرت امام نفرموده اند: چهارچوب در ترسیم قهر، خشم، کینۀ مقدس و انقلابی علیه سرمایه داری غرب است؟(صحیفه امام ج۲۱ص۳۳۹). آیا اینها و دهها مسئله مانند این در فرمایشات امام، صرفا مباحثی شخصی و اخلاقی اند یا حاکی از عمیق ترین نزاعها بر سر ؟ آیا با این دست فرمان فقهی، به وظیفه ای که حضرت امام برای حوزه ها تعیین کرده اند خواهیم رسید؟«این به عهدۀ علمای اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرحها و برنامه های سازنده و در برگیرندۀ منافع محرومین و پابرهنه ها را ارائه دهند»(صحیفه امام ج۲٠ص۳۳۹). آیا این پژوهشها در راستای جایگزین کردن بانک، بورس، بیمه و پول اعتباری است، یا اینکه اصل آنرا پذیرفته و برای پینه وصله زدن احکام اسلام به آن در تلاش است؟ آیا منطق حاکم بر این دست پژوهش های اقتصادی، خالقان جنایتهایی مانند و را به وحشت خواهد انداخت؟؟ آنچه به ذهن بنده ناچیز می رسد، این است که تمام مشکلات ما ناشی از در دین است و این نیز، به منطق استنباطِ بخشی نگرِ ما در علم باز می گردد. یعنی در فقه چیزهایی را می پذیریم که ظاهرا شرعی است، اما سلامت را نابود می کند، عدالت را، امنیت را، حیا را و... . چرا که اساسا منطق استنباط ما نمی تواند همه چیز را با هم ببیند. جالب اینکه حضرت امام در این زمینه می فرماید: «پیاده کردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصاً برنامه های اقتصادی آن و مقابله با سرمایه داری غرب، بدون حاکمیّت اسلام میسر نیست...»(صحیفه امام ج۲٠ص۳۳۹). عرض بنده این است: حاکمیت و پیاده سازی همه جانبه و عینی احکام اسلام، ابتدائا وابسته به جامع نگری ذهنی است. اما در علم اصول، از اینکه همه ابعاد اسلام را با هم ببیند عاجز است و این ریشه همه مشکلات است. داستان تلخ اما درستی است: گویند رندی نماز نمی خواند. پرسیدند چرا؟ گفت قرآن می فرماید: لاتقربوا الصلاة!(آیه۴۳نساء). راست هم می گفت... @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۲۷ اسفند ۱۴٠۳/ سال پنجم روغنهای قرآن، حیوانات خانگی قرآنی و بی برنامگی محفل! اولا این را بگویم که بنده از طرفداران جدی برنامه خوب و جریانساز محفل هستم. هر روز بخشهایی از این برنامه را دیده ام، با بسیاری از صحنه هایش گریسته و دلم برای عظمت پر کشیده. اما سخن در این است که چگونه قرآن را وارد لایه های عمیق تر زندگی کنیم؟ گنجینه ای که حضرت آقا امیرالمؤمنین علیه السلام درباره آن فرموده اند: وَ بُحُورُه: کتاب چشمه ها و دریاهای دانش(خطبه ۱۸۷ نهج البلاغه شریف) می توان گفت بهترین راه برای آموزش و استفاده از دریاهای دانش قرآن، است. یعنی مسائل و مشکلات مان را به محضر قرآن ببریم و پاسخ بگیریم. حضرت ، امام باقر علیه السلام فرموده اند: آیات قرآن، مخازن علم، و کلید آن است(الکافی ج۲ص۶٠۹/ الخصال ج۱ص۲۴۴). در واقع انسانی که بدون پرسش به محضر قرآن رسد، به صیادی ماند که بدون قلابْ ماهیگیری کند! جلسات قرآنی با این مبنا، باید محفل گفت و گو از بشریت، و راه حل های کتاب خدا باشد. اساسا در این منظر است که بودن کلام الله معنا می شود(آیه۸۲ إسراء/آیه ۴۴ فصلت). اگر دردی و مشکلی در این سوی نباشد، چگونه قرآن می تواند گره گشایی کندُ شفا باشد؟ حال تنها چیزی که با این توضیحات باقی مانده، تهیه است. در واقع به میزانی که این نقشه، جامع تر و به مشکلاتی بزرگ تر بپردازد، قرآن را کمّاً و کیفاً وارد زندگی اصناف بیشتری از مردم می کند. در اینجا و از باب نمونه به چند مورد از مسائل بنیادین عصرمان اشاره می کنم. ۱. : برنامه و طراحی خالق انسان برای معیشت برترین مخلوق چیست؟ در این زمینه حداقل ده سرفصل وجود دارد که یکی از گرانقدر ترین آن رهنمودها، است. این آیه در تضاد بنیادین با تمامی ارکان نظام ظالمانه است و می فرماید: ثروت نباید در دست اغنیاء در تداول و گردش باشد!(اینجا) ۲. : تمدن مدرن، یک سبک زندگی زباله ساز را به بشر تحمیل کرده(اینجا). راهکار آیات قرآن برای حفظ آیات طبیعت خدا چیست؟ در این زمینه هم بحثهای فراوانی در کتاب الهی موجود است. مثلا چه خوب بود اگر پانزدهم اسفند و ، برنامه محفل به محوریت معرفی برگزار می شد(اینجا). آنهم وقتی قرار است که یک میلیارد درخت در ایران عزیز کاشته شود. ۳. بشر مدرن یک موجود مریض است. انسان بی پناهی که اسیر شده. و چه غوغایی در قرآن خدا برای مسئله سلامت برپاست. در این زمینه یکی از دهها سرفصل بسیار جذاب دریای دانش وحی، موضوع است: روغن زیتون عظیم الشان، روغن شحم گاو و روغن دنبه گوسفند که در صریح آیات الهی معرفی شده(اینجا). ۴. : یکی دیگر از بحثهای جذاب و داغ دنیا، موضوع همزیستی انسانُ حیوان است. حیوانات خانگی هم یکی از مهم ترین ابعاد این مسئله هستند. چقدر می توانست جذاب، نو و مفید باشد، اگر دو سه روز را در محفل، به قرائت و بررسی آیات قرآن در این زمینه اختصاص می دادند. حیوانات بسیار پربرکتی مانند گاو، اسب، شتر، بز، بلدرچین، گوسفند و (آیه۵نحل/۶۶نحل/۲۱مؤمنون/ کتاب شریف کافی ج۱۳ باب الدواجن). وقتی این حیوانات بسیار پر خیرُ برکت را به مردم معرفی نمی کنیم، عده ای گمان می کنند که جز انتخاب دیگری ندارند! به این فهرست می توان مسائل متعددی را افزود. مثلا مشاغل برتر در قرآن، و آینده بشریت، مقایسه تاریخ بشری در قرآن به محوریت انبیاء علیهم السلام، با قرائت نادرست کنونی از تاریخ به محوریت پادشاهان، شاخصه های خوشبختی در قرآن با تمرکز بر اصطلاح ، در مقایسه با شاخصه های ناقص توسعه انسانی سازمان ملل، زمین و مالکیت آن+ احکام گرانقدر ، پول در قرآن و دیگر موضوعات. اگر محفل این سرفصل ها را طرح کند، قرآن را در جایگاه حقیقی خود، وارد یک خواهد کرد. تازه در آن زمان است که فریاد قارون ها و جریانهای داخلُ خارج، از دست قرآن بلند خواهد شد. در حال حاضر اما اینگونه نیست. چرا که تمرکز اصلی محفل بر مباحث اخلاقی است، آنهم از نوع فردی و بریده از زیرساختهای اجتماعی. قرائتی از قرآن که ، ترامپ ها و قارونها مشکل چندانی با آن ندارند، و این برای من بسیار تلخ است. محفل باید کارشناسانی که نگاه تمدنی دارند را جذب و از تعداد قُرّاء بکاهد. همینطور در شاخصه های انتخاب میهمان برنامه هم تجدیدنظر کند. فی المثل در کنار مهمانان کنونی، کسانی که به صورت خُرد _نه کارخانه ای_ در کار تولید و سلامتْ آفرین حیوانی هستند هم، می توانند یک مهمان قرآنی عالیُ جذاب باشند و قص علی هذا. @besalamen_amenin
۲بهمن ۱۴٠۲/ سال سوم از من بپرسید پیش از آنکه از دست بروید! از هرکه سوالهایت را می پرسی و علمت را اخذ می کنی، همو امام توست و راهبر اعمالت که حضرت مدینة العلم علیه السلام فرمودند: اَلْعِلْمُ إِمَامُ اَلْعَمَلِ وَ اَلْعَمَلُ تَابِعُهُ(الأمالی للطوسی ج۱ص۴۷۸). همین است که آقا امیرالمومنین علیه السلام پس از این کلام مبارک که «هیچ علمی نیست جز اینکه من آغاز کننده آنم»، به جناب کمیل فرمودند: ای کمیل جز از ما اخذ نکن تا از ما بشوی(تحف العقول ج۱ص۱۷۱). با این مبنا، اصل و اساس زندگی سکولار و ظالمانه کنونی دنیا، به علمی باز می گردد که از منبع حقیقی و صحیحش اخذ نشده است. یکی از مهم ترین پرسشهای بشر در سالهای اخیر، نحوه مدیریت و دست یابی به است. در قرآن کریم که روشنگر و پاسخگوی تمام الی یوم القیامه است(الکافی ج۷ص۱۷۵) پاسخ این پرسش آمده است. در قرآن و روایات حداقل سه نوع منبع آبی داریم: ۱. آب باران که از آسمان می آید(بقره۲۲) ۲. آبی که روی زمین است که دریاها هستند. طبق روایات ما، دریاها به کفاره قتل حضرت هابیل علیه السلام به وسیله برادرشان قابیل_ اولین قتلی که در زمین رخ داد_ شور شدند و غیرقابل استفاده و در روز ظهور دوباره شیرین خواهند شد و در دسترس بشریت. ۳. آبی که زیر زمین است. بر اساس آیه سی سوره نازعات که درباره است و روایاتی که از اهل بیت علیهم السلام ذیل این آیه آمده، ابتدا همه جا را آب فرا گرفته بود. آنگاه خداوند زمین را از مکان ی کنونی گسترش داد و کوهها را بر روی آب قرار داد. عین همین معنا در آیه۷۴ سوره بقره هم آمده که زیر بعضی از سنگها آب وجود دارد. همینطور حضرت آقا امیرالمومنین علیه السلام،تنها صاحب کلام همیشه زنده ، در خطبه ۹۱ نهج البلاغه شریف می فرمایند: پس از آنکه هیجان آب در زیر اطراف زمین ساکن شد و کوههای بلند سرکشیده را که بر دوش زمین قرار داشت، بر روی خود حمل نمود، خداوند آبهای چشمه‌ها را از قله کوهها به جریان انداخت، و در پهن دشت‌ها و رودخانه‌ها سرازیرساخت. همین طور در آیه ۴۴ سوره هود درباره طوفان حضرت نوح علیه السلام، خداوند متعال هم به آب اختصاصی زمین اشاره می کند و هم به آب اختصاصی آسمان(باران). همه این موارد یعنی منابع عظیم آبی که از آسمان و آب باران نیست در زیر بعضی از کوهها قرار دارد. جالب اینجاست که بنده چند منطقه خودمان را بررسی کرده ام و علیرغم کاهش بارندگی در سالهای اخیر، قناتهایی که مادرچاه آنها در دامنه کوه قرار دارد، یا دچار کاهش آب نبوده اند یا بسیار کم تحت تاثیر این مسئله قرار گرفته اند. @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۱۲ فروردین ۱۴٠۴/ سال پنجم أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّـهِ واسِعَةً؟(آیه۹۷نساء) بله، ولی دست اداره منابع طبیعی بود!!! در منطقه ذی قار ایشان را دیدم. صحنه ای که بعید می دانم مثل آن بر زمینُ زمان گذشته باشد: حاکمی در حال وصله زدن به کفشهایش! حاکمی که سرزمین پهناور مصر، یکی از استانهای حکومتش بود و ، دیگر نقطه ثروتمند دولت او. مرا که دیدند فرمودند: این کفش چقدر می ارزد یَابن عباس؟ عرض کردم هیچ یا ! فرمودند: به خدا قسم که این کفش کهنه را بیش از حکومت بر شما دوست دارم، مگر آنکه حقی به پا دارمُ باطلی بردارم(نهج البلاغه خطبه۳۳) عین همین معنا در کلمات فرزند خلف حضرت آقا امیرالمؤمنین علیه السلام هم تکرار شده: اگر اسلام نباشد، احکام قرآن نباشد، مذهب جعفری در کشور از رسمیت بیافتد، اصلاً نمی‌خواهیم که هم وجود داشته باشند (صحیفه امام خمینی جلد ۱ صفحه ۱۵۹) همین بود که دقیقا یک روز بعد از ، سازندگی تمدنی امام هم شروع شد(اینجا). به همین دلیل است که دوست دارم درباره تمدنی ایشان کتابی بنویسم. در آن صورت، بخش مهمی از کتاب را به پیام تاریخی امام درباره زمین و مسکن اختصاص خواهم داد. پیش از آن بگویم که مسئله زمین یا ، یکی از پرتکرارترین موضوعات کتاب خداست. واقعا عجیب نیست که قرآن بیش از ۴۵٠ بار از زمین سخن گفته؟! مثلا صفت که سیزده بار در کلام الله ذکر شده. هشت مرتبه درباره حضرت حق که: إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِيمٌ! دوبار هم برای رحمت و مغفرت الهی(انعام۱۴۷/نجم۳۲). جالب اینکه زمین، تنها مخلوقی است که مفتخر به دریافت این صفت شده. این موضوع آنقدر مهم است که قرآن سه مرتبه بر آن تاکید کرده. حتی در آیه۵۶ سوره عنکبوت و در بیانی بسیار قابل تأمل می فرماید: اساسا چون زمین واسع است، پس فقط خدا را بپرستید!!!!!! به راستی چه نسبتی میان سبک زندگی مبتنی بر واسع بودن أرض و ، به عنوان هدف اصلی خلقت وجود دارد(۵۶ذاریات)؟ زمین در قرآن جایگاهی بس والا و مقدس دارد، آنقدر که حضرت خالق، آنرا به خود نسبت داده و پنج بار فرموده اند: أَرْضيٖ و . یکی از ابعاد بسیار مهم مسئله زمین در اسلام، قانون طلایی است. حضرت به صراحت فرموده اند: مَنْ أَحْيَا أَرْضاً مَوَاتاً فَهِيَ لَهُ! هرکه زمین مرده ای را _با ساخت خانه، کشاورزی و یا جاری کردن آبْ_ زنده کند، مالک آن زمین خواهد بود!!!(تهذیب الاحکام ج۷ص۱۵۲) این یعنی در اسلام پیشرفته، با رعایت شرایط مذکور، زمین برای همه رایگان است. غم انگیز اینکه در حال حاضر، تمامی ساختُ سازهایی که در ارض واسعه ایران انجام شده، مساحت کشور است(اینجا). جالب اینکه ۱۵ درصد اراضی کشور، قابلیت سکونت دارد و برای ساخت یک طبقه‌ای برای مردم، تنها به دو درصد از این مساحت نیازمندیم(اینجا). حال به پیام تمدنی حضرت روح الله بازگردیم. پیامی که تنها سه ماه پس از صادر شد، آنهم در بحبوحه نا امنی ها، ترورها و بحرانهای کمرشکن: مشکل زمین باید حل شود و همۀ بندگان محروم خدا باید از این موهبت الهی استفاده‏‎ ‎‏کنند.‏ همۀ محرومان باید خانه داشته باشند. هیچ کسی در هیچ گوشۀ مملکت نباید از داشتن‏‎ ‎‏خانه محروم باشد(متن کامل). کاش در زمانه ای که کارشناسان بیسواد و بی درد ، از ساخت خانه های ۲۵متری دفاع می کنند، برای حقیقی کشور، به مطالبه ۴۶ ساله حضرت امام لبیک می گفت. یعنی در قالب یک طرح حساب شده فنی، مشکل زمین را حل می کرد. چرا که با ، علاوه بر خانه دار شدن همه مردم و پایان دادن به سازی، به دهها خاصیت بنیادین دیگر هم می رسیم. فوایدی مانند تسریع و تسهیل ازدواج ها، کاهش قیمت زمین، کاهش قیمت خوراکیها به دلیل تولید خود مردم، رشد کشاورزی و دامداری به عنوان برترین و مفیدترین مشاغل عالم، تولید فراوان که در ۲٠ آیه قرآن تاکید شده، افزایش سلامتی، کاهش بیماری ها، افزایش ضریب امنیت غذایی کشور، عدم تخریب محیط زیست به دلیل بسته بندی کارخانه ای، کاهش نیاز به حملُ نقل و سوخت، کاهش جدی بیکاری، ثروتمند شدن مردم، رشد جمعیت، بسترسازی ، پشتیبانی و رضایت مردم از حکومت و... در واقع میزان وابستگی عمیق با رایگان بودن زمین، اظهر مِنَ الشمس است. و شاید ارتباط جدی هدایت با واسع بودن أرض هم، مستور در همین نکته باشد(۵۶عنکبوت/۹۷نساء). متاسفانه در حال حاضر هشتاد درصد مساحت کشور، به اسم اراضی ملی در اختیار اداره منابع طبیعی است(اینجا). اداره ای که از یادگاران در این مملکت است. در این ، خدایش امام را بیامرزد که می فرمود: مراتع ما را ملی کردند، یعنی از دست ملت گرفتند!!(۵/۱۲/۵۷) @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۳٠ فروردین ۱۴٠۴/سال پنجم چوپانی و ما أدراک ما چوپانی؟!؟ روزی یک میلیون بشکه نفت را صرف خرید علف می کنیم!! یکی از مؤثرترین عوامل ضلالت ابنای بشر، موضوع نظام مشاغل است. و از کارهای بسیار مورد تاکید بسته شغلی قرآن، مشغولیت شریف . خداوند متعال حداقل پنجاه بار به این شغل شریف اشاره کرده!! چه آنجا که به صراحت می فرماید: كُلُوا وَ أَنْعامَكُمْ، از گیاهان زمین استفاده کنید و حیوانات خود را بچرانید( آیه۵٠ سوره طه). چه وقتی که خدا را به آدمیزادگان معرفی می کند، و در بیانی شگفت انگیز می فرماید: خدا همان کسی است که چراگاه را آفریده(مطالعه بیشتر). افسوس می خورم که اولین مواجهه ی ما بچه های با نظام مشاغل، از تحقیر این کار گرانمایه شروع شد. سال دوم دبستان و درس ! البته که انتظار داشتن از محتوای آموزشُ پرورشی که به تصریح ، برای بی دین کردن مردم به این سرزمین آمده ناصحیح است(اینجا). اما می پذیرم که نقطه زنی بی نظیری بود. تحقیر شغلی که اتفاقا، پیشه پیشرفته ترین و مفیدترین انسان های تاریخ، یعنی علیهم السلام بوده(علل الشرایع ج۱ص۳۲) این موضوع آنقدر مهم است که اسوه بشریت، وقتی مسئولیت انسان ها نسبت به هم را تبیین می کنند، از چوپانی مدد گرفته می فرمایند: وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِه. همه شما چوپانید و همگی مسئول زیردستان خود(ارشاد القلوب ج۱ص۱۸۴). اما به راستی دلیل اهمیت این شغل بی بدیل در چیست؟ برای فهم جایگاه استثنایی چوپانی، ابتدا باید مسئله را درک کنیم. به بیان دیگر، تا زمانیکه ارزش حیواناتی مانند گاو، گوسفند، شتر و بز، در سبک زندگی هدایت محور مشخص نشود، چوپانی هم در جایگاه واقعی اش نخواهد نشست. چرا که این پیشه مقدس، شغل نگهداری، پرورش و مدیریت این حیوانات پر فایده است. از این منظر، هرجا که خداوند متعال از راهبرد گرانمایه ی سخن گفته(۳۳ بار در قرآن)، در واقع به ذکر چوپانُ چوپانی هم پرداخته. همانطور که می دانید: شتر، گاو و گوسفند از اقلام اصلی زکاتند. اما نکته مهم اینجاست که حیوانات مذکور، باید باشند تا مشمول زکات شوند. یعنی تمام سال را در مراتع چرانده شوند. به همین دلیل نمی توان را، به عنوان مدل مطلوب اسلام پذیرفت. اولا به دلیل حذف مسئله سُوْم و چریدن در مرتع، به نوعی دور زدن حکم پر فایده زکاتند. ثانیا نگهداری متمرکز و بی تحرک این حیوانات و محروم کردن آنها از مراتع، مضرات فراوانی بر سلامت خود دام و انسانی که از آن تغذیه می کند دارد. از همه مهم تر، حذف پیشه شریف چوپانی به واسطه دامداری های صنعتی کلان، نیازمند تامین کلان است. این روضه را باورتان می شود که یک سوم پول نفت ایران، برای واردات علوفه صرف می شود(اینجا). یعنی روزی یک میلیون بشکه نفت می دهیم برای تامین علوفه دامداری ها (اینجا). می دانید چرا در علوفه نداریم، تا جاییکه هفتادُ پنج درصد نهاده های دامی کشورمان وارداتی است؟ به این دلیل که هشتاد درصد از زمینها و مراتع کشور را به اسم حصارکشی کرده و اجازه چرای دام نمی دهیم(مطالعه بیشتر). جدای ازینها، برنامه ریزی برای رشد چوپانی و دامداری پیشرفته غیر صنعتی، علاوه بر اینکه کشور را از واردات میلیون دلاری نهاده های دامی بی نیاز میکند، بسترساز بسیاری از ابعاد سبک زندگی قرآنی است. فی المثل در جامعه ای که زمینه های آموزشی پرورشی و قانونی آن، مهیای چوپانی باشد، فراوانی تولید و در دسترس خواهد بود. طیباتی که در ۲۱ آیه قرآن بر آن تاکید شده و ، از مهم ترین مصادیق آن است(المحاسن ج۲ص۴۵۲/ الکافی ج۶ص۳٠۸). توسعه چوپانی به صورت مردمی، زیرساخت تولید انبوه گرانقدر، سلامت آفرین و رشد صنعت پارچه بافی کشور است(آیه۵ و۸٠ سوره نحل). در روایات اهل بیت علیهم السلام، نسبت مستقیمی میان تعادل اخلاقی انسانها و خوردن گوشت گوسفند وجود دارد. بنابراین رشد چوپانی و دامپروری مردمی، باعث رشد اخلاقی هم می شود. علاوه بر اینها مسئله چَرا و چریدن، راه و رایگان به مراتع است. همینطور باعث حفظ محیط زیست از آتش سوزیهای فراوان. متاسفانه در حال حاضر، مراتع کشور به دلیل عدم استفاده حیوانات، خشک شده و با اندک جرقه ای تبدیل به آتش سوزی می شود. توسعه چوپانی، زیرساخت امنیت غذایی کشور است. همینطور راهکاری برای حل مصیبت . چرا که خیلی از اینها را می توان به عنوان سگ گله استفاده نمود. زیرساخت رفع فقر و ثروتمند شدن افراد جامعه است(الکافی ج۶ص۵۴۴). و دهها فایده بنیادین دیگر... ضمنا نگارنده سالهای مدیدی از عمر را مشغول پیشه مقدس چوپانی بوده. یادداشت مرتبط: نگاه شگفت انگیز امام خمینی به زندگی عشایری @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۳٠ خرداد ۱۴٠۳/سال چهارم از تلخ ترین مسئله در ذائقه امام خمینی تا واردات امساله گندم از آمریکا!!!!!!!!!! مسائلی در زندگی وجود دارد که هرچند واقعی است، لکن آدمی را توان پذیرفتنش نیست و دوست ندارد که باشد. موضوعاتی که کام انسان را تلخ می کند و وجودش را ذوب! فقر، و بدتر از همه، اظهار نداری یکی از آنهاست. بویژه برای کسانی که در فضای تربیت فاخر قرآنی اند که فرمود: يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ(۲۷۳ بقره). حال اگر این نداری و وابستگی را ضربدر فضای کلان یک جامعه کنید، صدها برابر تلخ تر و غم انگیز تر هم می شود. رحمه الله علیه می فرمایند: همه ما موظفیم کشوری را که از گلوی استعمار بیرون کشیدیم، حالا خودمان اداره اش کنیم به طوری که دیگر محتاج به آنها نباشیم. این تلخ ترین چیزهائی است که در ذائقه انسان باید باشد. یک وقت انسان احتیاج دارد به برادرهای خودش، اینهم خوب نیست، لکن یک وقت احتیاج داشته باشد به دشمن خودش، یعنی آنی که در طول تاریخ، ما را استضعاف کرده، در طول تاریخ به ما خیانت کرده، جنایت کرده است، حالا ما محتاج به او باشیم در . دستمان را پیشش دراز کنیم که بده. این تلخ ترین چیزهائی است که در ذائقه انسان باید باشد که پیش دشمنش، پیش آنکه همه چیزش را از بین برده، دست دراز کند که ارزاق ما را بده. باید ملت ما این تحول را پیدا کند که بیاید که به آمریکا بگوید گندم بده... خودش باید دنبال کار خودش باشد، خودش باید قیام کند و حوائج خودش را برآورد(صحیفه نور ج۱٠ ص۱۱۲/ ۱۱ آبان چهل و پنج سال پیش!). در همین راستا یکی از تلخ ترین انواع وابستگی های کشور عزیزمان، آنهم پس از حدود نیم قرن، نیاز به واردات مختلف است. تلخ از آن جهت که به تصریح حضرت روح الله، اگر ما تنها در مثل خراسان، آذربایجان، خوزستان، و یا استان فارس، برای اصلی ترین شغل اسلام یعنی بستر سازی کنیم، می توانیم تمام نیازهای کشور را تامین کنیم و محصولات مابقی استان ها را صادر(صحیفه نور ج۱ص۲۱۲/ ج۳ص۲۱۵/ج۵ص۲۳). مصیبت آن است که برای اقسام مختلف واردات از جمله نهاده های دامی، نیازمند هستیم و قریب به اتفاق امورات کشور، بسته به زلف نابکار و پریشان دلار می شود. از اینجاست که پرسش درباره ، یکی از اصلی ترین سؤالات کارشناسی جریان انقلابی و غیر انقلابی شده است. انگار وابستگی کشور حتی از منظر انقلابی ها هم امری مفروض و لایتغیر است. حال آنکه از نگاه پیشرفت اسلامی و الگوی فقهی مهار تورم(مطالعه تفصیلی)، پرسش صحیح در مسئله ارزآوری این است: تلاش برای پیدا کردن راههای جدید ارزآوری یا تلاش برای کاهش نیاز به ارز؟(مطالعه اجمالی). فی المثل آیا باورتان می شود که به تصریح (سایت رسمی اتحادیه واردکنندگان نهاده های دام و طیور ایران)، در همین سه ماهه ۱۴٠۳، هزاران تن نهاده دامی مانند گندم، جو، سویا، کلزا و... از کشورهایی مثل آلمان، فرانسه، کانادا و حتی آمریکا وارد کرده ایم؟(اینجا). این قصه تلخ به همین جا ختم نمی شود و للأسف الشديد به تصریح این نهاد رسمی، کثیری از نهاده های وارداتی مذکور، (و البته سرطانی) بوده. یعنی کسانی که خود را از خدا هم عالمتر می دانند، خلقت الهی این محصولات را تغییر داده اند(۱۱۹ نساء). این است که وقتی دستگاه کارشناسی مبتنی بر نباشد، معیشت ها تلخ می شود و جان ها مریض و هدر(۱۲۴ طه)هر چند مجریان، انقلابی باشند و اهل نماز شب. به همین دلیل است که معتقدیم: بهترین کمک ها به داوطلبان محترم ریاست جمهوری، ارائه و تبیین راه حل های مبتنی بر آیات و روایات به این بزرگواران است(نمونه). @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۶ فروردین ۱۴۰۱ / سال دوم دردهای ما و خطبه های بی درد نماز جمعه! دیروز امام جمعه ی محترم در مورد فاصله های اجتماعی مذموم و مضر در اسلام صحبت می کردند. اینکه اگر بین علما و مردم فاصله بیفتد بسیار بد است. فاصله ی اقتصادی میان مردم خیلی ناپسند است. همینطور فاصله ی عاطفی در جامعه هم مورد نهی شدید اسلام است. حقيقتا نمی‌دانم تا کی فرصت عظیم نماز جمعه، باید به گفتن این کلیاتِ پسا ابوالبقاء بگذرد؟ عزیز بزرگوار: مگر کسی گفته است که فاصله طبقاتی و گسست عاطفی خوب است که شما می‌گویید بد است؟ شما بفرمایید در جامعه کنونی و به طور مشخص، چه ریشه هایی باعث ایجاد این فاصله های تلخ می‌شود و برون رفت از این گسست ها کدامست؟ خدا می داند که این مدل خطبه خوانی، کفرانِ نعمتِ واضحی که جمهوری اسلامی در اختیارتان قرار داده است. هزاران نفر آنهم در ایام عید، آنهم روز تعطیل، آنهم بصورت رایگان، آنهم در ، آمده اند تا از شما بشنوند فاصله ی طبقاتی بد است؟ آیا رواست که این ظرفیت عظیم را با این کلی گوهای بی خاصیت هدر دهید؟ ای کاش می گفتید یکی از اصلی ترین عوامل ایجاد فاصله عاطفی و بحران های خانوادگی است و راه حل آن، احیای حکم بسیار بسیار بنیادین است(اینجا). کاش می گفتید ساختار طاغوتی تولید صنعتی و بازارهای متمرکز کنونی، از ریشه های اصلی ایجاد فاصله ی طبقاتی میان مردم است(اینجا) و راه حل پایان دادن به مشکلات آن، احیا و ساخت بازارهای وقفی و رایگان، به سبک حضرت آقا امیرالمؤمنین علیه السلام است(اینجا) و دهها عامل بنیادین دیگر. قریب نیم قرن از گذشتهُ کماکان مانند دوران قبل انقلاب، این فرصت بی بدیل را صرف موعظه های فردی و تکرار مکررات بی خاصیت می کنید. @besalamen_amenin
۱۸خرداد ۱۴۰۴/سال اول کشاورزی؛گنجینه روزی و برکت 🧑‍🌾 فقط یک شغل نیست، بلکه شریان حیاتی و تضمین کننده بقای جامعه است. با الهام از سخن گهربار حضرت پدر که در خطبه ۱۴۶ نهج‌البلاغه می فرمایند: برای شما روزی می‌رویاند این جمله حکیمانه به روشنی نشان می‌دهد که "زمین، سر چشمه است." این حکمت جاودان به ما یادآوری می‌کند که اساسی ترین نیاز ها و نعمت‌های ما از دامان این مادر مهربان (زمین)سرچشمه می‌گیرد. در دنیای امروز که به چالشی جهانی تبدیل شده، ارزش بی‌بدیل کشاورزی و ضرورت حفاظت از خاک و زمین بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «آيَةٌ لَّهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ» * نشانه‌ای برای آنان زمین مرده است که آن را زنده کردیم و از آن دانه‌ها بیرون آوردیم، پس از آن می‌خورند.*(سوره یس، آیه ۳۳) همچنین ، امام صادق (ع) با تاکید بر اهمیت حیاتی کشاورزی فرموده‌اند: «الْزَرَاعَةُ كَنْزٌ لَا يَفْنَى» *کشاورزی است که هرگز نابود نمی‌شود.*.(وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۲۵) این حدیث، کشاورزی را نه تنها منبع ثروت، بلکه گنجینه‌ای پایدار و فنا ناپذیر معرفی می‌کند که همواره برای بشر خیر و برکت به ارمغان می‌آورد. در جامعه امروز که شهرنشینی و صنعت گاهی باعث غفلت از ارزش زمین می‌شود، باید به یاد داشته باشیم که کشاورزی اساس یک کشور محسوب می‌شود. احیای کشاورزی ، خدمتی به بشریت محسوب می‌شود که پیامبر اسلام در این زمینه تأکید می‌کنند: «مَنْ أَحْيَا أَرْضًا مَيْتَةً فَهِيَ لَهُ» *هر کس زمین مرده‌ای را زنده کند، آن زمین از آن اوست.*(بحارالانوار ج.۱۰۴ ص.۲۵۵ ) بیاییم با نگاهی نو به کشاورزی توجه کنیم: ۱.از کشاورزان،این قهرمانان گمنام و ستون‌های محکم جامعه، به طور همه‌جانبه حمایت کنیم. ۲. درمصرف محصولات کشاورزی، اعتدال را رعایت کرده و از اسراف بپرهیزیم. کشاورزی فقط تولید محصول نیست، بلکه خلق زندگی ،امید و آینده‌ای روشن برای همه ماست. @dahe90notes
هدایت شده از بسلام آمنين
٠۲ ۲۱ تیرماه ۱۴٠۴/سال پنجم حاکمیت مطلقه کاهنان معبد آمون بر سیلوهای جمهوری اسلامی! اهمیت نان در زندگی هدایت محور اسلامی، بیش از اندازه ایست که تصور شود. آنقدر که علیه السلام می فرمایند: نان، اساس بنا و استحکام بدن است(کافی ج۶ص۲۸۷). دقت در این حدیث طلایی به ما می گوید: ، به ساختمانی می ماند که پِیْ و اسکلت آن لرزان استُ سست. بدیهی است که چنین بنایی را نه امکان اقامت استُ نه امید تعمیر. نتیجه اینکه انسانی که نانش سالم نباشد، گرفتار انواعُ اقسام بیماریهای متعددُ مستمر خواهد شد، تا اینکه اجل خلاصش کند! باز حضرت می فرمایند: راس و سرچشمه زندگی انسان، است(بحارالانوار ج۳ص۸۶). در واقع انسان بدون این دو، از سرچشمه همه نعمات محروم خواهد شدُ در بند اسارت مصائب مختلف!! نهایت اینکه حضرت نبی الله الاعظم برای موجود متشخص دعا کرده می فرمایند: خدایا بین ما و نان سالم جدایی مینداز که اگر نان نبود، نه نماز می خواندیم، نه روزه می گرفتیم و نه ادای فرائض الهی می کردیم( الکافی ج۶ص۲۸۷) داستان از اینجا شروع شد که چندی پیش از یک بازدید کردم. حقیقتا عمق فاجعه غیرقابل تصور بود. مدل نگهداری و نادرست گندم، باعث مشکلات متعددی میشد. اوضاع آن اداره و مدیریت طلای گندم، به ساختمانی مانا بود که هر طرف را درست می کردند، مصیبت از چند سوی دیگرش بیرون میزد. بذرهای گندم که معمولا ، عقیم و نتیجتا ضعیفُ غیر ماندگار بودند، در کندوهای بتنی ۲۵ متری انباشته می شد و گنجایش هر کندو، حدود پانصد تن. نتیجه اینکه این ، بهترین فضا را برای تولید انواعُ اقسام شپش ها و آفات گونه گون پدید می آوُرْد. مسئولان سیلو برای سالم ماندن گندمها از آفات و از بین بردن شپشها، ناچار بودند که حجم انبوهی از ها را در فضای کندوی گندم منتشر کنند. سمّ فسفید آلومینیوم، با نام تجاری که در ایران ما با نام هم شناخته می شود!!!! بله همان قرص برنجی که در موارد متعددی برای.... استفاده شده است. در هم سازُ کارهای علمی وزارت بهداشت، سازمان غذا دارو و اداره جهاد کشاورزی حاکم بود!! را که اصلی ترین بخش این غله است جدا می کنند و گندمی که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد، با بینوایی تمام راهی نانوایی ها می شود. البته که نانوایی های ما هم بی بهره از روشهای علمی وزارت بهداشت نیستند!! نانوایی که به تنهایی مسئول پخت نان یکی دو محله است. حجم انبوه کار در این مدل متمرکز باعث می شود که برای زود ورز آمدن ، گاهی به آن اضافه کنند. ماده ای که برای تمیز کردن و جرم گیری از سنگ دستشویی و... بسیار مفید است! نهایتا نمی دانم این چه سمّی است که در سفره های ما قرار می گیردُ شبیه نان است. نتیجه این سونامی غیرعلمی جاهلانه، بنابر اعتراف مدیر دفتر بهبود تغذیه ، کشته شدن سالانه شصت هزار نفر از مردم این سرزمین است(اینجا). آنهم در شرایطی که در بدترین اوضاع و اقتصادی قرار داریم. روضه بسیار غم انگیز دیگر اینکه: از همین نانهای بینوا هم سی درصد اسراف و دور ریخته می شود و چرا که نه؟ وقتی نانها آنقدر بی کیفیتُ بی حالند که به خانه نرسیده خشک می شوند(اینجا). از دیگر مصائبی که این نحوه تولید نان سمی بی سبوس در آن مؤثر است، سونامی ابتلای بیش از هفت میلیون ایرانی به است(اینجا). اینها و دهها مشکل دیگر. اما راه حل چیست؟ طبق معمول تنها چاره ی بشریت، پناه بردن به گنجنامه دانشی قرآنُ روایات است. راه حل توبه کردن از روشهای فوق منسوخ چندهزار ساله کاهنان شیطان پرست مصری است. راه حل بازگشت به دانش لایزال انبیاء علیهم السلام است. عظمت قرآن در همین است که با دو کلمه، باب یک علم بسیار بسیار عظیم الشان را باز می کند و هزاران هزار زندگی را از مصیبت نجات می دهد. حضرت رب العالمین در آیه۴۷ سوره یوسف از زبان این پیامبر دانشمند می فرماید: ! اگر می خواهید گندم را به صورت طولانی نگهداری کنید، بگذارید که در سنبلش بماند. این اصلُ اساس یک باب علمی گرانقدر است و تمام مراحل بعدی، باید با توجه به این مدل علمی قرآن بازطراحی شود. حقیقتا هرکدام ازین مصائب برای زمین گیر کردن یک حکومت کافی است. فی المثل وحشی های خونخوار اسرائیلی در یکُ نیم سال گذشته، حدود شصت هزار نفر از را به شهادت رسانده اند. ما هم در شرایط صلح و تنها در یک سال، شصت هزار داشته ایم. بماند که جدای از مشکلات جسمی و بیماری ها، مدل نگهداری متمرکز گندم در سیلوها، بهترین هدف برای دشمنان است و به لحاظ امنیتی، بسیار معیوب. کما اینکه در همین حملات اخیر، اسرائیل تهدید به هدف قرار دادن سیلوهای گندم هم کرده بود. @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۳٠ فروردین ۱۴٠۴/سال پنجم چوپانی و ما أدراک ما چوپانی؟!؟ یک سوم پول نفت ایران را صرف خرید علف می کنیم!! یکی از مؤثرترین عوامل ضلالت ابنای بشر، موضوع نظام مشاغل است. و از کارهای بسیار مورد تاکید بسته شغلی قرآن، مشغولیت شریف . خداوند متعال حداقل پنجاه بار به این شغل شریف اشاره کرده!! چه آنجا که به صراحت می فرماید: كُلُوا وَ أَنْعامَكُمْ، از گیاهان زمین استفاده کنید و حیوانات خود را بچرانید( آیه۵٠ سوره طه). چه وقتی که خدا را به آدمیزادگان معرفی می کند، و در بیانی شگفت انگیز می فرماید: خدا همان کسی است که چراگاه را آفریده(مطالعه بیشتر). افسوس می خورم که اولین مواجهه ی ما بچه های با نظام مشاغل، از تحقیر این کار گرانمایه شروع شد. سال دوم دبستان و درس ! البته که انتظار داشتن از محتوای آموزشُ پرورشی که به تصریح ، برای بی دین کردن مردم به این سرزمین آمده ناصحیح است(اینجا). اما می پذیرم که نقطه زنی بی نظیری بود. تحقیر شغلی که اتفاقا، پیشه پیشرفته ترین و مفیدترین انسان های تاریخ، یعنی علیهم السلام بوده(علل الشرایع ج۱ص۳۲) این موضوع آنقدر مهم است که اسوه بشریت، وقتی مسئولیت انسان ها نسبت به هم را تبیین می کنند، از چوپانی مدد گرفته می فرمایند: وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِه. همه شما چوپانید و همگی مسئول زیردستان خود(ارشاد القلوب ج۱ص۱۸۴). اما به راستی دلیل اهمیت این شغل بی بدیل در چیست؟ برای فهم جایگاه استثنایی چوپانی، ابتدا باید مسئله را درک کنیم. به بیان دیگر، تا زمانیکه ارزش حیواناتی مانند گاو، گوسفند، شتر و بز، در سبک زندگی هدایت محور مشخص نشود، چوپانی هم در جایگاه واقعی اش نخواهد نشست. چرا که این پیشه مقدس، شغل نگهداری، پرورش و مدیریت این حیوانات پر فایده است. از این منظر، هرجا که خداوند متعال از راهبرد گرانمایه ی سخن گفته(۳۳ بار در قرآن)، در واقع به ذکر چوپانُ چوپانی هم پرداخته. همانطور که می دانید: شتر، گاو و گوسفند از اقلام اصلی زکاتند. اما نکته مهم اینجاست که حیوانات مذکور، باید باشند تا مشمول زکات شوند. یعنی تمام سال را در مراتع چرانده شوند. به همین دلیل نمی توان را، به عنوان مدل مطلوب اسلام پذیرفت. اولا به دلیل حذف مسئله سُوْم و چریدن در مرتع، به نوعی دور زدن حکم پر فایده زکاتند. ثانیا نگهداری متمرکز و بی تحرک این حیوانات و محروم کردن آنها از مراتع، مضرات فراوانی بر سلامت خود دام و انسانی که از آن تغذیه می کند دارد. از همه مهم تر، حذف پیشه شریف چوپانی به واسطه دامداری های صنعتی کلان، نیازمند تامین کلان است. این روضه را باورتان می شود که یک سوم پول نفت ایران، برای واردات علوفه صرف می شود(اینجا). یعنی روزی یک میلیون بشکه نفت می دهیم برای تامین علوفه دامداری ها (اینجا). می دانید چرا در علوفه نداریم، تا جاییکه هفتادُ پنج درصد نهاده های دامی کشورمان وارداتی است؟ به این دلیل که هشتاد درصد از زمینها و مراتع کشور را به اسم حصارکشی کرده و اجازه چرای دام نمی دهیم(مطالعه بیشتر). جدای ازینها، برنامه ریزی برای رشد چوپانی و دامداری پیشرفته غیر صنعتی، علاوه بر اینکه کشور را از واردات چند میلیون دلاری نهاده های دامی بی نیاز میکند، بسترساز بسیاری از ابعاد سبک زندگی قرآنی است. فی المثل در جامعه ای که زمینه های آموزشی پرورشی و قانونی آن، مهیای چوپانی باشد، فراوانی تولید و در دسترس خواهد بود. طیباتی که در ۲۱ آیه قرآن بر آن تاکید شده و ، از مهم ترین مصادیق آن است(المحاسن ج۲ص۴۵۲/ الکافی ج۶ص۳٠۸). توسعه چوپانی به صورت مردمی، زیرساخت تولید انبوه گرانقدر، سلامت آفرین و رشد صنعت پارچه بافی کشور است(آیه۵ و۸٠ سوره نحل). در روایات اهل بیت علیهم السلام، نسبت مستقیمی میان تعادل اخلاقی انسانها و خوردن گوشت گوسفند وجود دارد. بنابراین رشد چوپانی و دامپروری مردمی، باعث رشد اخلاقی هم می شود. علاوه بر اینها مسئله چَرا و چریدن، راه و رایگان به مراتع است. همینطور باعث حفظ محیط زیست از آتش سوزیهای فراوان. متاسفانه در حال حاضر، مراتع کشور به دلیل عدم استفاده حیوانات، خشک شده و با اندک جرقه ای تبدیل به آتش سوزی می شود. توسعه چوپانی، زیرساخت امنیت غذایی کشور است. همینطور راهکاری برای حل مصیبت . چرا که خیلی از اینها را می توان به عنوان سگ گله استفاده نمود. زیرساخت رفع فقر و ثروتمند شدن افراد جامعه است(الکافی ج۶ص۵۴۴). و دهها فایده بنیادین دیگر... ضمنا، نگارنده سالهای مدیدی از عمر را مشغول پیشه مقدس چوپانی بوده. یادداشت مرتبط: نگاه شگفت انگیز امام خمینی به زندگی عشایری @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۶ اسفند۱۴٠۲/ سال سوم موکب یا هتل؟ از قیام بالقسط مردمی تا قیام بالحرص سرمایه داری! هفته ای دو بسته خرما+ قهوه و چای+ یک میز و مقداری هیزم برای چای آتیشی! اینها تمام وسایل من است که هر هفته سه شنبه ها اینجا برپا می کنم. حرفهای یکی از جوانان انقلابی که سه شنبه ها موکبش را در صندوق عقب ماشینش می گذارد و در مسیر حرم تا جمکران، مشغول امامش می شود، وفای به می کند و خدمت رهروان مسیرش. دلایلش بماند اما یکی از بزرگترین ستمها به اسلام و مسلمین، این کلام مشهور است که اسلام فقط محتواست و درباره شکل و قالب حرفی ندارد. همین کژفهمی باعث شده که ضد اسلامی ترین قالب ها را از بگیریم و در انتظار نوشیدن محتوای اسلامی، سراب ها را یکی پس از دیگری بپیماییم. آیه ۲۵ سوره حدید یکی از مهم ترین آیات کلام الله زندگی است که از قضا جزء مهم ترین آیات قرآن هم به شمار می رود. در این آیه خداوند متعال هدف اصلی ارسال انبیاء علیهم السلام را به وسیله بیان می کند. این آیه بیش از اندازه مهم است. معنای این راهبرد بنیادین این است که هر نظام و ساختاری که بسترساز قیام به قسط مردم نباشد اسلامی نیست! هر قالبی که ایجاد کند و اجازه ورود مردم را در امور ندهد، ضد اسلام است و موجب بدبختی بشر. وضعیت مربع برمودای نظام سرمایه داری یعنی بانک، بورس، بیمه و بهداشت متمرکز و انحصاری را از این منظر هم می توان بررسی کرد. در همین راستا می توان مدل و قالب تمدن کفر را در مسئله مهمانی، ضیافت و مسافرت مورد بررسی قرار داد. وجه مشترک پدیده ی و موارد پیش گفته در انحصاری بودن آن است. اساسا نظام سرمایه داری با هنرمندی تمام، مردم و مشارکت های مردمی را به حاشیه رانده و در مقابل، فرعون ها و قارون هایی سرمایه دار را حاکم بر عرصه های مختلف زندگی بشر کرده. این به دست نیامده مگر از طریق همان قالبها. هتلداری به عنوان پدیده ای مدرن، امری انحصاری است و به همین دلیل کلان است و گران قیمت. نتیجه اینکه سود بسیار فراوان این امور، نصیب معدود اغنیایی می شود که توان تاسیس و راه اندازی یک هتل را دارند. حال آنکه دیگر آیه مهم قرآن می فرماید: ساز و کارهای اقتصادی جامعه نباید باعث شود که ثروت، تنها در دست اغنیاء در گردش باشد(سوره حشر آیه۷). این قالبهای متمرکز و انحصاری برآمده از عالم مدرن، بسترساز حرص و بلعیدن مستضعفین هستند. خطر این است که حرص، یکی از ارکان سه گانه کفر(کافی ج۲ص۲۸۹) است و کفر هم قرین ظلم(۲۵۴ بقره) و ظلم، ریشه همه هلاکتهای بشری(۴۷ أنعام). اما در مقابل و باتوجه به دو آیه ی قالبی و شکلی مذکور، می توان گفت که مدل اسلامی پذیرایی و مدیریت مسافران و زائران، غیرمتمرکز، سبک، آسان و در توان همه مردم است، حتی جوانی که هر هفته توان خرید یک بسته خرما دارد. مدلی که به زیباترین شکل ممکن در پدیده تمدنی ظهور کرده است. شکل و قالب فوق پیشرفته اسلام از لحاظ کارآمدی هم بی رقیب است. کما اینکه هیچ شهر توریستی توان پذیرایی بیست تا سی میلیون نفر آنهم در بازه زمانی دو هفته را ندارد. آنهم در فضایی که همه دنبال ایثار هستند نه بلعیدن و کندن و انباشتن! قالبی که به مرور می توان در مناسبتهای بین المللی مشهد و قم هم پیاده سازی کرد. در یک کلام می توان گفت: یعنی کوچک کردن واحدهای مدیریت و سپردن آن به همه مردم. @besalamen_amenin