eitaa logo
عدالت‌خواهی
498 دنبال‌کننده
83 عکس
7 ویدیو
6 فایل
به یاد برادر عزیزم حبیب‌الله سلیمانی: https://iporse.ir/6159236 @habibollah1 @edallatkhahi @keivansoleimani
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 کمونیست دموکراسی‌خواه و سلطنت‌طلب وطن‌پرست و لیبرال عدالت‌خواه! 🔻 طنز تلخ تاریخ اینه که مارکسیستایی که دیکتاتوری های کمونیستی و غیرکونیستی پادشاهان محبوبشون مایه ننگ جهان و عبرت بشریته و خیانت های گروهک های تروریستی رفقای چریکشون باعث خفت ایران و عبرت ملته؛ حالا دم از دموکراسی میزنن و شعار مرگ بر دیکتاتور میدن! 🔻 طنز تلخ دوم اینه که سلطنت طلبایی که رضاشاه محبوب مقتدرشون نگهبان اصطبل سفیر هلند بود و اومدن و رفتنش دست خودش نبود و محمدرضاشون کاپیتولاسیون ننگینی رو پذیرفت که طبق اون به قول امام خمینی " اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد مؤاخذه می‌کنند. چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، هیچ‌کس حق تعرض نداره"؛ حالا وطن پرست شدن و شعار هم اسلام هم قرآن هر دو فدای ایران میدن! 🔻 طنز تلخ سوم اینه که شبه لیبرال های اباحه گری که از سر جهالت یا منفعت یا شهوت بازیچه و سیاهی لشگر طایفه سرمایه سالاری شدن که دولت تزویر رو مجددا با تحمیق ملت به کشور تحمیل کرد و همین باعث تمدید و بازتولید و تشدید بی عدالتی ها شده، حالا عدالتخواه شدن و شعار ملت گدایی میکنه آقا خدایی میکنه میدن! ✍ کیوان سلیمانی از دی‌ماه ۱۳۹۶ @edallat
🔴 بیانیه مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران درباره وقایع دی ماه 1396 و محکومیت های اخیر دانشجویان 🔷 آنچه در دی ماه 1396 روی داد، آشکار شدن یک بعد مهم از باطن جامعه ایران و دشمنان آن بود؛ و . اصل واقعه، اعتراضات عموما اقتصادی_اجتماعی و گاها درآمیخته با وجوه سیاسی_فرهنگی بود که پس از مدت ها کم توجهی نهادهای مختلف حکومتی، نهایتا زیر غبار اغتشاشات پنهان شد. 🔹 اعتراضات عدالتخواهانه برخواسته از متن واقعیات خارجی یعنی بی عدالتی های واقعا موجودی است که علل متعددی داشته و نیازمند تحلیلی مستقل است. ما معتقدیم راه حل کاربردی این مسئله و در واقع راهبرد اساسی اسلامی شدن جامعه و جمهوری ماست و باید از این عدالتخواهی مردمی که عامل تداوم انقلاب اسلامی و تکامل جمهوری اسلامی است، استقبال شود. 🔺 بنابراین مطالبه کلی ما از همه ارکان جمهوری اسلامی ایران، فراهم کردن شرایط حداکثری برای عدالتخواهی آزادانه است، البته نه با سیاستگذاری های عوام فریبانه ای مانند سرکوب پیچیده تجمعات طبیعی مؤثر با تبدیل آنها به تظاهرات مصنوعی عقیم در کمینگاه های محدود و معین. 🔹 حق انتخاب و آزادی عمل از پیش نیاز های امکان عدالتخواهی است. ما معتقدیم نوعی عدالتخواهی مقدماتی اجتناب ناپذیر است. طلب و تحقق عدالت جز در جامعه ای آزاد امکان پذیر نیست. 🔺 بنابراین پذیرش و گسترش حق عمومی آزادی عمل به ویژه آزادی بیان و پس از بیان تا حد امکان و نامحدود مگر به حدِ قانون عادلانه، مطالبه تکمیلی ماست. 🔹 بدیهی است که برخورد سختگیرانه با مردم معترض و دانشجویان منتقد، از مصادیق بارز نقض فاحش شرایط لازم برای است. به نظر می رسد محکومیت های غیرقطعی اما غیرمنطقی دانشجویان دانشگاه تهران به خاطر تجمعات دانشجویی دی ماه از همین جنس باشند، آنهایی که نه به صورت سازمان یافته و بر اساس برنامه ریزی تخریب گرانه بلکه بر اثر احساسات و تصمیمات عجولانه متأثر از تبلیغات رسانه ای به اعمال ساختارشکنانه و غیرقانونی اقدام کردند. 🔺 بنابراین اجرای عدالت برای همه دانشجویان و رأفت در قبال دانشجویان نادم، مطالبه خاص مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران است. توضیح ادله احکام صادره، کمترین درخواست جامعه دانشگاهی از قوه قضاییه در راستای شفافیت مسئله است. 🔹 ما معتقدیم به معنای فراهم کردن شرایط امن مطالعات و مطالبات آزادانه عدالتخواهانه دانشجویان، به ویژه در مقابل نگاه و رویکردهای محافظه کارانه و سرگوبگرانه است. امنیت به معنای ترجیح ثبات و سکون بر تغییر و اصلاح نیست. امنیت امکان زندگی توأم با آسایش و آرامش در ابعاد نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با امکان رشد پیوسته در شاخص های کلیدی عدالت و آزادی است. امکان طرح مسالمت آمیز و قانونی نظرات و انتقادات گرایش های مختلف از ضروریات ابتدایی دانشگاه امن است. 🔺 بنابراین مطالبه ما از مسئولین جمهوری اسلامی از جمله در دانشگاه تهران، پذیرش و عمل طبق این نگاه است. دانشگاه تهران موظف به پیگیری قانونی وضعیت دانشجویان و تلاش برای تحقق شفافیت و عدالت توأم با رأفت در قبال آنان است. 🔹 همه می دانیم تجمعات دی ماه جریانات مختلف دانشجویی که شامل هم می شد، در ساعاتی به اظهارات غیرمنصفانه و توهین آمیز از سوی گروه خاصی انجامید و این ها نیز نه کاملا ناشی از احساسات بلکه در مواردی عامدانه بوده، اما هر اشتباه عامدانه یا آغشته به احساسات جوان دانشجو و غیردانشجویی از نوع و سازمان یافته پادوهای آدمکش آمریکا و سازمان منحوس منافقین نیست! طبیعی است ما در کنار حمایت همیشگی از همه انتقادات و اعتراضات منطقی و معقول، با اقدامات منافقانه و معاندانه و همسویی عامدانه با دشمنان انقلاب اسلامی نیز به جد مخالفت می کنیم. 🔺 بنابراین علاوه بر تأیید مدارای نسبی مسئولین با اعتراضات مسالمت آمیز دانشجویی و ضمن مخالفت شدید با هرگونه سرکوب خشونت آمیز یا برخورد تحقیرآمیز با معترضان، خواستار افزایش و استمرار و بسط مدارای منطقی قانونی با منتقدان هستیم و دستگاه های ذی ربط را به تبعیت عملی از تفکیک مدنظر رهبر انقلاب دعوت می کنیم و امیدواریم اثر حداکثری آن را در تجدیدنظر پیرامون احکام صادره برای دانشجویان و همچنین تصمیم گیری درباره احکام صادرنشده مشاهده کنیم. 🔷 همراهی کم نظیر جریانات مختلف دانشگاه در دفاع از حقوق دانشجویی، فرصت مناسبی برای ترمیم بخشی از زخم خورده جوانان و جامعه نسبت به قوه قضائیه است. قطعا چشاندن طعم شیرین عدالت توأم با رأفت اسلامی، برکات بسیاری حتی در زمینه امنیت مدنظر دستگاه های اطلاعاتی و قضایی در پی خواهد داشت ان شاء الله. از دی‌ماه ۱۳۹۶ @edallat
🔴 پایان اغتشاشات و آغاز اعتراضات 🔻 ‏پایان یعنی آغاز موج جدید و دانشجویی که تا پایان بی عدالتی ها ادامه داره. 🔻 نوکیسه و کهنه کار لحظه ای تصور نکنن مخالفت جریان انقلابی و امت اسلامی با اغتشاشات به معنی فراموش کردن خیانت های اون هاست. 🔻 دشمنان اصلی همیشگی اسلام و انقلاب و ایران برخی ها و فاسد خائنی هستن که بی عدالتی ها رو تئوریزه و عملیاتی میکنن؛ اغتشاشگران دشمن فرعی موقتی هستن که اتفاقا دانسته یا ندانسته در خدمت همون دشمنان اصلی عمل میکنند. 🔻 اگر پس از پایان اغتشاشات، اقدامات جدی برای اصلاح و وضعیت انجام نشه و فضای مناسب برای اعتراضات مردمی فراهم نشه؛ شاید موج بعدی اعتراضات به جای تبدیل به بشه! 🔺 و اگر از این تهدید به عنوان فرصت استفاده بشه، یک گام اساسی بزرگ دیگه در مسیر انقلاب برداشته میشه که ثمراتش نه تنها در زمینه معیشت و درونی که در افزایش اعتبار جهانی و ظهور پیدا میکنه. ✍ کیوان سلیمانی از دی‌ماه ۱۳۹۶ @edallat
⛔️ بیراهه تحریف واقعیت برای تغییر احساس و ذهنیت جمعی ✅ تغییر واقعیت برای تصحیح احساس و ذهنیت جمعی 🔻 شاید در حقیقت امر یا از دیدگاه برخی ها، ذهنیت و احساس طبقه مستضعف یا اقشار محروم معرفی شده در یادداشت "در آستانه عصیان" (https://eitaa.com/edallatkhahi/60) کاملا مطابق با واقعیت نباشد اما همین ذهنیت و حساسیت جمعیِ در آستانه عصیان، درست یا اشتباه، از اهمیت ویژه و اثر واقعی برخوردار است حتی اگر دقیق یا کاملا صحیح نباشد، هر چند چندان دور از واقع هم نیست! 🔻 اگر امکان تغییری وجود داشته باشد که قطعا وجود دارد و فراتر از آن تغییراتی در حال رخ دادن است و فراتر از این، وقایع و مسائل جمهوری اسلامی را باید در دل مسیر کلان حرکت مثبت انقلاب اسلامی دید و تحلیل کرد، اما اگر بخش قابل توجهی از مردم به آن امکان و این حرکت، امید و ایمان چندانی چون سابق نداشته باشند، این حسِ رو به یأس جمعی باید به عنوان یک متغیر واقعی در نظر گرفته شده و برای آن تدابیر و تصمیمات علمی و عملی لحاظ شود. 🔻 باید بدون هراس، محافظه کاری یا منفعت گرایی، واقعیت مسئله یا بحران شناسایی شده و سپس میزان انطباق ذهنیت و احساس جمعی با آن سنجیده شود و برای ایجاد تغییر مثبت در واقعیت عینی موجود و به تبع آن واقعیت ذهنی برساخته از آن، اراده و تلاش کرد، چه در سطح کلان ساختاری و چه در سطح خرد تک تک مسئولین رسمی و غیررسمی. 🔺 نکته مهم نسبت بین این دو روی یک سکه است؛ میتوان راه صحیح و سخت تر را انتخاب کرد و به اصلاح و تغییر واقعیت خارجی پرداخت تا به تبع آن ذهنیت و احساس جمعی نسبت به آن هم بهبود پیدا کرده و اصلاح نیز شود، و میتوان بیراهه ساده یا سودآور تر را همچون سابق در پیش گرفت و بدون توجه جدی و کافی به واقعیت مسئله دار موجود، به سعی رسانه ای و کلیشه ای و گاه اجباری و طلبکارانه در اصلاح ذهنیت جمعی از واقعیت موجود پرداخت. 🔻 البته بخشی از تلاش برای تغییر مثبت وضع موجود شامل تلاش در جهت ساخت و تصحیح ذهنیت از وضع موجود و آینده است اما اگر ساخت ساحت ذهنی بر ساخت واقعیت عینی مقدم شود یا حتی جایگزین آن شود؛ همین تلاش نتیجه عکس داده و علاوه بر غفلت از بهبود وضعیت خارجی؛ موجب تشدید و بازتولید ذهنیت منفی نسبت به آن می شود. (دوگانه واقعی/ذهنی، ذهنی است نه واقعی!) 🔻 در واقع بخش اصلی تلاش در جهت بهبود ذهنیت و احساس جمعی، از جنس کنش و عمل عینی و ملموس است و این سنخ اقدامات به صورت مستقیم و گسترده ای در ساحات ذهنی و احساسی تأثیرگذار و تغییرساز هستند و برای آنها که ذهنیت جامعه نسبت به واقعیت برایشان اصالت یافته و حتی به قیمت تحریف حقیقت به دنبال تصحیح ذهنیت هستند! نیز چاره ای جز اقدام و عمل نیست. 🔻 تلاش های تحریفی و انحرافی شاید در کوتاه مدت ثمره رسانه ای و سیاسی داشته باشند اما در بلندمدت مقوم مشکلات و فاجعه زا هستند. درست است که برای مقابله با هجمه جهانی و حتی داخلی در جهت تحریف و تخریب و تضعیف ذهنیت و احساس و اراده جمعی ملت باید به دفاع متقابل پرداخت اما باز هم بهترین دفاع، تلاش عملی برای خدمت به ملت است. 🔻 به عنوان مثال اگر به جای تلاش در جهت حل مسئله ای اجتماعی همچون فقر به تلاش رسانه ای و شبه علمی و آمارسازی برای منحل کردن مسئله یا پاک کردن صورت مسئله پرداخته شود، یا اولویت گذاری نا به جا انجام شود؛ نه تنها واقعیت وضعیت موجود بهبود پیدا نمیکند بلکه ذهنیت و احساس منفی نسبت به آن و علل آن و حتی واقعیت آن به واسطه ارتباط متقابل با هویت بین الاذهانی اش نیز تشدید و بازتولید میشود. 🔻 البته در ایرانِ پس از انقلاب شرایط به گونه ای است که ذهنیت بسیاری از مردم، واقع بینانه تر و احساس آنها امیدوارانه تر و عزم آنها جزم تر از بخش قابل توجهی از مسئولین است و حتی این مسئولین هستند که باید پیرو مردم باشند اما طیف متنوعی از علل معرفتی و غیرمعرفتی همان تحجر شبه علمی، حس ذلت ملی، ضعف قدرت ایمانی، غلبه قدرت‌خواهی، شهوت شهرت طلبی، اصالت منفعت جویی، عناد عداوت آمیز یا ... آنها را به تقابل یا تخاصم با حقیقت، عدالت و ملت واداشته است. 🔻 نکته دیگر اینکه اقشار مرفه و متوسط در احساس و تبلیغ و تشدید و حتی تولید وضعیت ناعادلانه موجود سهم مستقیم و غیرمستقیم به مراتب بیشتری از طبقه مستضعف و اقشار محروم دارند! و همین نیز به شدت بر حجم و شدت ذهنیت ناراضی و احساس انتقادی و احتمال کنش های اعتراضی جمعی می افزاید. 🔻 از طرفی تغییر به نفع مستضعفین و به سمت عدالت اسلامی موجب تقویت داخلی و خارجی، موفقیت و حتی صدور ، حرکت در مسیر و تحقق حقیقی و جمهوری اسلامی میشود. 🔺 خلاصه آنکه دو صد گفته چون نیم کردار نیست! ✍ کیوان سلیمانی از اسفند ۱۳۹۶ @edallat
بازنشر چند یادداشت درباره وقایع دی‌ماه ۱۳۹۶ به مناسبت وقایع ۱۴۰۱: مسئولیت حاکمیت در اجرای عدالت (مهر ۱۳۹۶) eitaa.com/edallat/52 https://t.me/edallatkhahi/401 ایران در آستانه عصیان (مهر ۱۳۹۶) eitaa.com/edallat/60 https://t.me/edallatkhahi/421 نشریه انجمن علمی علوم اجتماعی اسلامی دانشگاه تهران درباره اعتراضات و اغتشاشات (دی ۱۳۹۶) eitaa.com/edallat/375 عدالتخواهی مردمی؛ بهترین راه نجات جمهوری اسلامی eitaa.com/edallat/376 تفاوت اعتراضات و اغتشاشات eitaa.com/edallat/377 چپ و راست و سلطنت‌طلب eitaa.com/edallat/378 بیانیه مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران درباره اعتراضات و اغتشاشات eitaa.com/edallat/380 پایان اغتشاشات و آغاز اعتراضات! eitaa.com/edallat/381 درباره واقعیت، روایت و ذهنیت (اسفند ۱۳۹۶) eitaa.com/edallat/382 درباره وقایع اخیر (۱۴۰۱) eitaa.com/edallat/364 کیوان سلیمانی @edallat
✅ تحلیل جامعه‌شناسان از وقایع اخیر 👤 حمید پارسانیا: 🔸 @parsania_net 🔸 @hparsania 🔸 وقتی که فقاهت، وضعیت مطلوب و آرمانی را برای امت اسلامی در نظر می‌گیرد، کار اجتماعی و جمعی را یک فرد نمی‌تواند انجام دهد. کار جمعی را باید عموم مردم انجام دهند و فرهنگ باید کشش آن را داشته باشد. اگر این کشش وجود نداشت و انجام نشد، به زور نمی‌شود دیگران را وادار کرد. 🔸 انسان‌ها باید بتوانند به کمالاتی که حقشان است برسند و این کمالات به‌صورت یکسان در دسترس آنها قرار گیرد. اموال باید به گونه‌ای در جامعه چرخش و دوران داشته باشد که بین گروه خاصی دست به دست نچرخد. 🔸 ما بین فقه و قانون فاصله‌ای داریم. قانون عمدتاً تدبیر و مدیریت اجرای آن مطلوب‌هایی است که دین می‌خواهد؛ اما این تدبیر و مدیریت مطلوب‌ها توسط خود فقه انجام نمی‌شود؛ بلکه توسط دانش‌هایی است که شرایط اجرا را نشان می‌دهد و معرفی می‌کند. 📌 https://parsania.net/%d8%aa%d8%ad%d9%84%db%8c%d9%84-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%87%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%ae%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d8%b9%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d8%b6-%d9%88-%d8%a7%d8%ba%d8%aa%d8%b4%d8%a7%d8%b4/ 👤 یوسف اباذری: 🔸 از پی درگذشت مهسا امینی، یکی از مهم‌ترین غلیان‌های اجتماعی در ایران رخ داده و در فضایی لبالب از احساس یگانگی، مردمانی از گروه‌ها و اقشار متفاوت را به هم پیوسته است. غلیان اجتماعی پدیده‌ای متناقض است: از یک‌سو اندوه‌گذاری‌ای‌ عظیم است و از سوی دیگر شادی بیکران. 🔸 هیئت حاکمه‌ی ایران نیز هر کنش اجتماعی را به تنش فرهنگی بدل کرد تا مانع پرداختن مردم به مسائل حقیقی زندگی‌شان شود. 🔸 این خیزش، کلیه‌ی ابعاد زندگی ایرانی را در برمی‌گیرد، زندگی‌ای که هم‌اکنون در خطر انهدام قرار دارد. اگر ایران را خانه متصور شویم، باید اعتراف کنیم که این خانه در معرض نابودی‌ست. 📌 https://pecritique.com/2022/09/26/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87%db%8c-%d9%85%d9%87%d8%b3%d8%a7-%d9%88-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86-%db%8c%d9%88%d8%b3%d9%81-%d8%a7%d8%a8%d8%a7%d8%b0%d8%b1%db%8c/ 👤 آرش حیدری: 🔸 شعار «زن، زندگی، آزادی» مسئله مرکزی‌اش خیلی روشن، خود زندگی و حق زندگی شاد است. فروکاست این حرکت اعتراضی به شکاف نسلی و آن تحلیل‌های عجیب و غریب درباره گیمر بودن، مجازی بودن و خیالاتی بودن جوانان، ندیدن حداقل دوهزار سال تاریخ و دست‌کم ندیدن مشروطه به این سو است. این تحلیل‌های فروکاست‌گرای پوزتیویستی با نگاهی غیر تاریخی پدیده‌ها را مبهم‌تر می‌کنند تا آشکارتر. 🔸 شکاف میان ایدئولوژی رسمی و زندگی روزمره انسان ایرانی است. ایدئولوژی رسمی از فقه سنتی تغذیه می‌کند، سیاست‌های فرهنگی رسمی رابطه‌ای تقابلی با زندگی روزمره و قیوداتش دارند و پیشاپیش بخش بزرگی از جریان‌های معمول زندگی را ذیل نوعی ابتذال و آسیب می‌فهمند. 🔸 برهنگی به معنای جنسی‌کردن همه‌چیز مسئله اصلی منتقدان این حرکت اعتراضی بوده است، نه فعالان آن. اتفاقا اینجا مسئله دارد وارونه می‌شود. مسئله خود زندگی، بدن زنده و طبیعی و حق زندگی‌شاد است. مسئله بر سر بدن متحرک‌طبیعی است، نه بدن تحریک‌کننده. این تیپ تحلیل نوعی فرافکنی بن‌بست‌های گفتمانی جریان‌غالب سیاست‌فرهنگی در ایران است. مسئله بر سر انسان بدن‌مند ذی‌حق است. 📌 http://isa.org.ir/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%85%D8%A7%D9%87/6033-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A2%D8%B1%D8%B4-%D8%AD%DB%8C%D8%AF%D8%B1%DB%8C 👤 علیرضا شجاعی‌زند: 🔸 با تحلیل‌های طبقاتی در باب جامعه ایران خیلی موافق نیستم.. منازعه «سبک زندگی» در ایران بیش از آن که ماهیت طبقاتی داشته باشد، مضمون گفتمانی دارد و بیش از آن که بنیان‌های معرفتی- اعتقادی داشته باشد، ریشه‌های نفسانی دارد؛ همان که وبلن هم از آن با عنوان «تن‌آسایی» یاد کرده است. 🔸 شکاف بنیادی و اصلی جامعه ما که شکاف‌های دیگر را نیز فعال می‌سازد، شکاف اسلام و مدرنیته است. اعتراض و آشوب‌های اخیر را نیز بر پایه این شکاف، بهتر از شکاف‌های قومی و نسلی و جنسیتی می‌توان تحلیل کرد. 🔸 مساله ما با غرب، بر سر زندگی است؛ ‌بر سر سبک زندگی است که خود برخاسته از نگاه هریک به هستی و به‌معنایی که از زندگی دارد. مساله ما با غرب بر سر فرهنگ است، بر سر سویه‌های فرهنگ. زن و بدن و حجاب و موسیقی و ورزشگاه و فضای مجازی از فروعات و تبعات آن هستند 📌 https://farhikhtegandaily.com/news/75093/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B2%D8%B9%D9%87-%C2%AB%D8%B3%D8%A8%DA%A9-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%C2%BB-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B6%D9%85%D9%88%D9%86-%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D9%86%D9%87-%D8%B7%D8%A8%D9%82%D8%A7%D8%AA%DB%8C/ 🔸 جامعه‌شناسی اسلامی ✅ @edallat
بیش از ۸ میلیون نفر موافق اغتشاشات. بیش از ۴۵ میلیون نفر موافق اعتراضات. ۷۰ میلیون نفر معترض نیامده به خیابان. ۵۹ درصد، مطالبه اصلاح معیشت. ۳.۵ درصد مطالبه آزادی زنان در حجاب و پوشش. @edallat
امروز با این صفحه از کتاب «مطالعات تمدنی محمد پورکیانی چاپ ۱۴۰۱ پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی» مواجه شدم که مدعی شده دعوت‌نامه ۱۳۹۷ مجمع دانشجویان عدالت‌خواه دانشگاه تهران از رهبر انقلاب برای گفت‌وگو و پرسش و پاسخ، حاوی «لحنی نامناسب و نشانه سطحی از تحلیل و نحوی از مطالبه‌گری بوده که از زاویه دانای کل مطرح شده و با زبانی تند و تیز و برنده منجر به انزجار و ناامیدی شده و این رویه به افراد و گروه‌های دیگر نیز سرایت کرده است.» برخی از ریشه‌های شعارهای هنجارشکن، توهین‌آمیز و تاسف‌برانگیز اخیر را باید در زمانه‌هایی جست‌وجو کرد که به جای استقبال از اقدامات محترمانه، مسالمت‌آمیز، قانونی و درون‌گفتمانی همچون دعوت از «رهبر انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای» برای گفت‌وگویی در جهت «احیای پیوند بی‌واسطه مردم و ولی فقیه»، آن را «توطئه و کودتایی توهین‌آمیز، تابوشکن، مارکسیستی، کار دشمن و...» معرفی کرده که باید علیه آن موج‌سازی رسانه‌ای سراسر کذب، تهمت و توهین راه انداخت و حتی به اتهام «توهین به مقامات» پرونده‌سازی قضائی و امنیتی کرد. زمانه‌ای که راه بر انواع انتقاد، آزاداندیشی و حتی دعوت و گفت‌وگوی جدی بسته، و همه حایل‌های میانی، ویران و همه هجمه‌ها و نارضایتی‌ها و شکوه‌ها، انباشته و خواه ناخواه به سمت‌وسوی سطوح بالای نظام جهت‌دهی می‌شد. وقتی در سال ۱۴۰۱ به جای بازنگری انتقادی گذشته و شناسایی و رفع ریشه‌های پیدایش وضع موجود، همچنان بر بیراهه پیشین پافشاری می‌شود، می‌توان به اصلاح داوطلبانه و بدون فشارِ مطالبه اجتماعی امیدی داشت؟ کیوان سلیمانی @edallat
جامعه عدالتخواه توحیدی.pdf
332.3K
جامعه عدالت‌خواه توحیدی از منظر امام خمینی (ره) کیوان سلیمانی @edallat
شکست از انگلیس و مواجهه با مسائل اجتماعی! اگر تیم ملی فوتبال ایران را نماد جمهوری اسلامی و تیم ملی فوتبال انگلیس را نماد مسائل اجتماعی فرض کنیم، فرآیند منتهی به شکست ایران از انگلیس، مثال مناسبی از نوع مواجهه ما با مسائل اجتماعی است. واقعیت‌های داخلی و خارجی شناسایی و جدی گرفته نشده و با اتکا به ذهنیت اشتباه سعی در روایت‌سازی‌های امیدبخش می‌شود و در میدان عمل با مانع سخت واقعیت مواجه شده و متحمل شکست سنگین و تبعات آن می‌شویم. از یک طرف ضعف‌ها و شکاف‌های داخلی (اختلافات، چالش‌ها و ضعف‌های بازیکنان) سرپوش گذاشته شده یا جدی گرفته و حل نمی‌شود و کم و کیف و عمق و شدت مسئله (توانمندی تکنیکی و تاکتیکی تیم انگلیس) هم ملاحظه و محاسبه نمی‌شود. از طرف دیگر با خوش‌خیالی واقع‌گریزانه، پنداشتی در ذهنیت برخی مسئولین و طرفداران شکل گرفته که وضعیت آرمانی مطلوب خود (شکست انگلیس) را به عنوان احتمال مقدور و آینده محتمل تصور و ترسیم کرده و رسانه بر اساس همین نگاه، روایت‌سازی (سرود حماسی و پیش‌بینی برد) می‌کند. نهایتا در زمان و میدان عمل، بی واسطه با واقعیت مواجه شده و با اولین آسیب‌ها (مصدومیت بازیکن و گل اول) عمق فاجعه احساس، و امید و تمرکز و تلاش متوقف و هزینه‌های بیشتر (گل‌های بعدی) وارد می‌شود. در این میان، اقلیتی سعی دیرهنگام در جبران شکست کرده و موفقیت کوچکی هم کسب می‌شود (گل طارمی) اما این استثناء خارج از قاعده بوده و مانع شکست‌های بعدی (گل‌های آخر) و نهایی نمی‌شود. پس از پایان، شکست یا سنگینی آن توجیه شده (انگلیس گران‌ترین تیم و مدعی قهرمانی و...) و یا واقعیت آن انکار یا تحریف می‌شود (نیمه دوم سه دو شدیم!) و جهت تسکین ذهنی و روانی، موفقیت‌های کوچک چنان برجسته‌سازی و روایت‌سازی می‌شود که گویی مسئله با موفقیت حل شده است. (دعای مادر و چیزی از ارزش‌های ما کم نشده است!) کیوان سلیمانی @edallat
شکست از آمریکا و حکمرانی صلواتی! خداقوت، اما برای ایران، برای آینده؛ یک بار توجیه نکنید! حجم و موج عظیم دعای مومنان برای پیروزی ایران، مهم و محترم و موثر اما صرفا با سلام و صلوات نمی‌شود، پیروزی شجاعت و درایت هم می‌خواهد. همان محافظه‌کاری نابخردانه‌ای که از ترس سوریه شدن، مانع مطالبه‌گری و پیشرفت می‌شود الان می‌گوید چون ایتالیا و.. در جام جهانی نیستند، شکست ما اشکال ندارد! در حالی که تمام مسئله اینجاست: سنجش دستاوردها بر اساس توانایی‌ها و امکانات. ایران توان و امکان صعود را داشت اما با ترس و تاکتیک اشتباه شکست خورد؛ این دقیقا مشابه و نشانه‌ای از ناکارآمدی در بسیاری از عرصه‌های حکمرانی است. توجیه مکرر شکست، عامل تکرار شکست و مانع تجربه پیروزی است. امروز، اولین تجربه نیست که با "چیزی از ارزش‌های ما کم نمی‌شود" و "ایران ایران" و "توصیه به عبرت از شکست" بر ضعف‌ها سرپوش گذاشته شود. بعد از همه شکست‌ها در فوتبال و همه اعتراضات اجتماعی در خیابان، جو و عبارات مشابه ایجاد و برجسته اما به زودی فراموش شده و در بر پاشنه پیشین می‌چرخد. باید واقعیت فهمیده و پذیرفته و با عقلانیت و شجاعت تحلیل و متحول شود اما.. البته ناظر به بازی با آمریکا، شکست در زمین فوتبال مد نظر است وگرنه در مقابل هجمه اقلیت وطن‌ستیز، هم‌دلی و نگرانی و حتی ناراحتی جمعی ایرانیان، نشانه‌ای از همبستگی و وطن‌دوستی حداکثری جامعه ایران و نوعی پیروزی بود. ضمنا این حقیقت، ضرورت تمرکز بر مطالبات اکثریت معترض به جای مدعیات اقلیت معارض را تایید می‌کند. به هر طریق گره زدن امید و اعتماد جامعه به توپ گرد نامعتبر، بازی در زمین مدرنیسم است. اگر واقعا به دنبال شادی مردم و احیای اعتماد آن‌ها هستید و نه سرپوش گذاشتن بر اشتباهات و مشکلات، حل مسائل اجتماعی مانند فقر و فساد و تبعیض می‌تواند رضایت و نشاط و اعتماد اجتماعی عمیق‌تر و پایدارتر از شادی شکننده کاذب موقت فوتبالی ایجاد کند؛ بسم‌الله.. کیوان سلیمانی @edallat
Page 15 (27).pdf
464.2K
خیزش و شورش اجتماعی ۱۴۰۱؛ از خانه تا خیابان کیوان سلیمانی فرهیختگان؛ ۱۳ آذر ۱۴۰۱ https://farhikhtegandaily.com/news/76124/ @edallat
مسائل کارگران؛ از استضعاف تا استعباد کیوان سلیمانی به بهانه اکران مستند هپکوتیزم در جشنواره عمار چهارشنبه ۲۱ دی ساعت ۱۴ تهران، سینما فلسطین @edallat
مقاله‌سازی یا حل مسئله؛ مسئله این است! رهبر انقلاب بارها بر ضرورت تحول علمی از مدرک‌محوری و کمیّت‌زدگی به مسئله‌محوری از جمله با تغییر شاخص نخبگی از تعداد مقالات به توان حل مسئله تاکید کردند. دولت انقلابی و ولایی! اما جایزه میلیاردی زن تاثیرگذار را به یک آقازاده و همسر مدیرعامل همراه اول می‌دهد که مهم‌ترین دستاورد علمی و اجتماعی‌اش، اعتبارزدایی از علم و پژوهش و آموزش عالی با ادعای نگارش مستقل یا مشترک ۱۳۵ مقاله در سال است! بسیاری از بزرگ‌ترین متفکران و دانشمندان معاصر و حتی تاریخ در کل عمر خود هم ۱۳۵ مقاله یا رساله ننوشته‌اند و اتفاقا این تعداد مقاله یک شاخص منفی و نشانه‌ای دال بر احتمال بیگاری کشیدن از دانشجویان، کیفیت پایین، مقاله‌سازی و... می‌تواند باشد. ولایت‌ستایان ولایت‌ستیز، خود بخشی از مسئله هستند و نه راه‌حل مسئله. کیوان سلیمانی @edallat
براندازی حداقلی یا نارضایتی حداکثری؛ مسئله کدام است؟ تقلای براندازان برای براندازی، بیشتر از آن‌که یک مسئله اجتماعی داخلی باشد یک مسئله امنیتی خارجی است. تمرکز طیف محافظه‌کار امنیت‌زده بر این مسئله امنیتی به مثابه یک مسئله اجتماعی، و تقلیل کلان‌مسئله نارضایتی اجتماعی و میل به اعتراض عمومی به یک مسئله امنیتی، خود بخشی از مسئله امروز ماست. این تمرکز فارغ از عینک امنیتی در نگاه به همه مسائل، ناشی از اعتماد پایین به قدرت و جایگاه جمهوری اسلامی و هراس از احتمال براندازی است. سکوت رسانه‌ای در مقابل خصوصی‌سازی آموزش‌وپرورش و غوغا درباره وکالت‌بازی دلقکان خارج‌نشین، تنها یکی از نتایج جاری این فضا و خطاست. کاهش ناراضیان البته در جهت افزایش براندازان از پیامدهای این وضعیت است. کیوان سلیمانی @edallat
راهپیمایی؛ اتحاد یا اعتماد اجتماعی؟ دو اقلیت به‌ظاهر متضاد از حضور قابل توجه مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن متعجب هستند؛ یکی اقلیت رادیکال و براندازی‌خواه و یکی اقلیت محافظه‌کار و ثبات‌خواه. ریشه این تعجب در دوری هر دو از بطن جامعه و متن مردم است. در حالی که وفادارای گله‌مندانه و آغشته به نارضایتی اکثریت جامعه به انقلاب و نظام هم در پیمایش‌ها مشهود است و هم بر هر عقل سلیم ایران و ایرانی‌شناسی؛ مبرهن. برای مثال بدیهی است که حتی اگر فرزندان خانواده‌ای نسبت به والدین خود منتقد و ناراضی باشند اما در بزنگاه‌ها و خاصه در مقابل بیگانگان، حمایت خود را از آن‌ها دریغ نمی‌کنند. در واقع اتحاد و حمایت، خاصه در بزنگاه‌ها، هرچند ارزشمند و مهم است اما لزوما به معنای اعتماد و رضایت نیست. البته این اتحاد نسبی و اولیه می‌تواند و می‌باید نقطه اتکای مهمی در مسیر احیای اعتماد باشد. ضمنا باید توجه داشت که هرچند به نظر می‌رسد میزان جمعیت شرکت‌کننده در راهپیمایی امسال نسبت به سال‌های گذشته حتی پیش از کرونا افزایش داشته اما این رویداد قال تامل و ستایش و قدرشناسی به معنای حضور حداکثری جامعه در راهپیمایی نیز نیست، بلکه طبق خوش‌بینانه‌ترین برآوردها نیز حداکثر ۲۱ میلیون نفر یعنی ۲۵ درصد مشارکت رقم خورده و بنابراین اکثریت جامعه از جمله بسیاری از ناراضیان حداکثری، نارضایتی خود را با عدم حضور ابراز داشته و این حقیقت در هنگامه انتخابات‌های دارای آمار رسمی و دقیق‌تر، محسوس‌تر بوده و خواهد شد. به هر طریق، همچنان و همیشه، راه و ضرورت امروز نیز نه بازی‌های سیاسی و جدل‌های جناحی و سرگرمی‌های رسانه‌ای که بازگشت به جامعه و حل مسائل اجتماعی اولویت‌دار آن مانند ناعدالتی و فقر و فساد و تبعیض است. خودفریبی و سرپوش گذاشتن بر واقعیت نارضایتی حداکثری و مشارکت حداقلی با تصاویر راهپیمایی، یکی از موانع این مسیر و عوامل بازتولید مسائل و بالتبع کاهش اعتماد و مشارکت اجتماعی می‌باشد. کیوان سلیمانی @edallat
ریشه و راه‌حل اختلال در رابطه جامعه و ولایت؛ رسانه یا گفتمان و عملکرد؟ برخی به واسطه وقایع ۱۴۰۱ به ویژه شعارهای مستقیم علیه رهبر انقلاب، بالاخره و بعد از سال‌ها به فکر مناسبات جامعه و حاکمیت از جمله مردم و ولی‌فقیه افتاده‌اند، اما این بار هم به سطحی‌ترین شکل ممکن، ریشه مشکل و راه حل مسئله را در رسانه و حلقه‌های واسط بین رهبر و جامعه تشخیص داده و به دنبال ترمیم قالب‌های پیام‌رسانی و میانجی‌های ارتباطی و... افتاده‌اند، در حالی‌که مسئله اصلی در این ساحت، نه در روش و ابزار و قالب رساندن پیام بلکه در محتوای پیام است؛ مسئله اصلی صرفا عدم ارائه منسجم و مدون اندیشه‌های ولی فقیه از جمله به صورت متن مکتوب و دوره آموزشی و جلسات جهاد تبیینی و... نیست، هر چند در این زمینه هم ضعف و نیاز بسیار است، اما ریشه در محتوا و نوع روایت محافظه‌کارانه از اندیشه و سیره رهبر انقلاب و گفتمان راهبردی و نظام فکری ایشان است؛ مسئله، سانسور و کمرنگ‌کردن خواسته یا ناخواسته و دانسته یا ندانسته وجوه بنیادین اندیشه‌های اجتماعی راهبردی و انتقادی ایشان از جمله در زمینه مطلق و محور بودن عدالت، عقب‌ماندگی در عدالت، وضعیت بحرانی مسائل و آسیب‌های اجتماعی، محوریت مسئولان و عملکرد داخلی در پیدایش وضع موجود، کم‌کاری‌ها و حتی بعضا عقبگردها و... است. سکوت مطلق مدعیان ولایت‌مداری در قبال نظرات رهبر انقلاب مبنی بر مهم‌ترین آرمان و ارزش مطلق اجتماعی بودن قسط، عقب‌ماندگی شرم‌آور در عدالت، شرط مشروعیت نظام دانستن مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، خطر برآمدن طبقه مرفه جدید و اشراف ریش‌دار، وضعیت اشک‌آور آسیب‌های اجتماعی، احیای بخش تعاونی اقتصاد، پرهیز از اشرافیگری، تاسیس رشته عدالت‌پژوهی در حوزه و دانشگاه و بسیای از موارد مشابه دیگر و تکرار طوطی‌وار، اشعری‌گونه و گزینشی برخی بیانات ایشان در زمینه امنیت، امید، جهاد تبیین، مردم، خصوصی‌سازی، آمریکا و..، نشانه و مصداقی از این مسئله است. مسئله، تصویرسازی مخرب از ایشان به مثابه شخصیت مقدس مهربان و مرجع محبوب مذهبی‌ها و نه رهبر عدالت‌خواه همه مردم، مسئول تحول‌خواه منتقد مسئولین ناکارآمد، اندیشمند اجتماعی روشنفکر و ... است. مسئله مواجهه شبه‌سلطنتی با نهاد ولایت فقیه و شخص ولی‌فقیه است، مواجهه‌ای که بیشترین آسیب را به ولایت و ولی فقیه وارد می‌کند. البته بدیهی است همه این موارد و کلیت این مسئله نیز تنها یکی از علل اختلال در مناسبات مردم و ولایت است و علت اصلی هم نه در ساحت نظر و روایت بلکه در ساحت عمل و واقعیت است؛ آنجا که رویه‌ها و عملکردهای ضد عدالت و معنویت و کرامت و جمهوریت و... روز به روز شکاف اجتماعی میان جامعه و حاکمیت را تعمیق می‌کند. کیوان سلیمانی @edallat
اصالت واقعیت یا روایت؟ تاکید رهبر انقلاب بر جهاد تبیین را به معنای غلبه روایت بر واقعیت، تحلیل و در واقع تحریف می‌کنند اما تاکید ایشان بر اولویت، ضرورت و فوریت حل مسائل اجتماعی به ویژه معضلات اقتصادی و مشکلات معیشتی را به معنای اصالت واقعیت فهم نمی‌کنند. واقعیت را صامت و بی‌صدا می‌خوانند چون از شنیدن صدای آن ناتوانند؛ صدای نارضایتی ۸۳ درصدی و شکاف طبقاتی ۴۰ درصدی و نابرابری ۴۵ برابری و دلار ۵۰ هزاری، صدای سفره‌های خالی و خرد شدن استخوان مستضعفان و اتراف مترفین و اشرافیت اشراف ریش‌دار و بی‌ریش، صدای ناشنوایی سیستمی، صدای عصیان بی‌صدایان، صدای فرق و فحشا، صدای فقر و کفر، صدای پای قیام لله. در زمانه غفلت از امهات واقعیت از جمله عدالت و جمهوریت، سخن از ناکافی بودن علاج واقعیت می‌زنند و با تعارف عدم غفلت از واقعیت بر سر آن منت می‌گذارند؛ گویی واقعیت، نه صحنه هستی و عرصه عینی و ریشه روایت و سرچشمه ذهنیت بلکه برساختی برخاسته از روایت‌های رسانه‌ای است. صاحب سخن "گفتمان عدالت‌خواهی همه چیز ماست" را با خیال‌بافی بودریاری ذیل گفتمان اسلام آمریکایی روایت می‌کنند. بدیهی است کلان‌راهبرد محوری این محافظه‌کاری مخدر، نه عدالت‌گسترانی اجتماعی که روایت‌سازی رسانه‌ای، و تمرکز آن نه بر مستضعف‌محوری که بر سلبریتی‌بازی خواهد بود. در این‌باره: تحول یا تحریف واقعیت؟ eitaa.com/edallat/382 ریشه اختلال رهبر و مردم: eitaa.com/edallat/424 تحلیل وقایع ۱۴۰۱ و نقد تحلیل‌های رایج: eitaa.com/edallat/403 کیوان سلیمانی @edallat
مردمی‌سازی یا حمال‌پروری؟! امروزه ادبیات مردمی‌سازی نقل هر محفل و مجلسی شده اما آنچه بر این موج‌سازی و موج‌سواری‌ها غلبه دارد، نه جمهوریت بنیادین به معنای حق تعیین سرنوشت با مشارکت فعالانه و واقعاخودجوش مردم در رهبری، تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی، مطالبه‌گری، نظارت و اجرا، بلکه محدود و معطوف به حمال‌پروری قیم‌مآبانه بالا به پایین منتهی به سلب مسئولیت از حاکمیت و تحمیل آن به مردم در عرصه کنش‌گری عمدتا اجرایی خدماتی و امنیتی است. ذیل این فضا، استقبال دولت‌ها و مسئولان مختلف و ظاهرا متضاد از مردمی‌سازی با قرائت محافظه‌کارانه مذکور، کنش و واکنشی بدیهی در راستای مسئولیت‌گریزی است نه مردمی‌سازی و اعتقاد عملی به حق مردم در تعیین سرنوشت خود. در زمانه‌ای که همه دولت‌ها بلااستثنا، از جمله دولت جاری، در عرصه خصوصی‌سازی همه‌چیز حتی نیازهای حیاتی همچون آموزش و پرورش و مسکن و بهداشت و سلامت، با سرعت و همت مضاعف تلاش می‌کنند، حرکت دانسته یا نادانسته برخی مدعیان مردمی‌سازی در راستای سلب مسئولیت حکومت، ذیل عناوین خودفریبانه به میدان آوردن مردم، حلقه‌های میانی، بزرگ بودن دولت، اشتباه بودن تصدی‌گری، صحیح بودن اصل خصوصی‌سازی و..، بازی در زمین لیبرتارین افراطی و اسلام آمریکایی است، حرکتی که نه خدمت بلکه خیانت به انقلاب و صاحبان آن، یعنی مردم و خاصه مستضعفین است. در ایامی که گعده‌ای هفت‌نفره و خودمختار و مصون از مواخذه قضایی، به نام مولدسازی و به کام سرمایه‌داری، چوب حراج به بیت‌المال و حق‌الناس زده و مردم را به هیچ هم حساب نکرده، شعر و شعارسرایی در زمینه مردمی‌سازی و به میدان آوردن مردم، نه برای قیام به قسط و استیضاح مسئولین، بلکه برای آسفالت کردن خیابان و جمع‌آوری زباله و مقابله با اعتراضات اجتماعی اسلامی، کمدی تراژیک این روزهای ایران ماست. بدیهی است که در این میان افراد و گروه‌های انگشت‌شماری هستند که در پی جمهوریت اسلامی به معنی واقعی کلمه، نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر، هستند اما روی سخن با اکثریت مجموعه‌ها و گروه‌های به اصطلاح مردمی دغدغه‌مند و فعال عرصه مردمی‌سازی است. در منطق و مدل حکمرانی اسلامی، مبتنی بر مبانی قرآنی و نبوی و علوی، و همچنین سیره و اندیشه رهبران انقلاب؛ هرچند همه مسئول هستند، اما مسئولیت حکومت، ساختارها و کارگزاران در پیشرفت و اصلاح کشور به مراتب بیشتر از عامه مردم است. این حقیقت، مبتنی بر منطق عقلانی تناسب مسئولیت با میزان اختیارات، امکانات، قدرت و ثروت است و نیاز به یادآوری این بدیهیات، از عجایب روزگار واژگون ماست. قابل توجه است که مسئله‌ی نیازمند بحث و بررسی، نه مسئولیت، که مشروعیت است؛ یعنی مسئولیت ویژه مسئولان که بدیهی است، مسئله، شاخص و معیار مشروعیت بودن انجام یا ترک فعل واجب و مسئولیت، به ویژه در زمینه عدالت، به عنوان مهم‌ترین رسالت اجتماعی و مسئولیت حاکمیت، است. تاکید رهبر انقلاب بر جمهوریت، مشارکت و مردمی‌سازی نیز امری معقول و مطلوب البته با ملاحظه معیارها و مبانی مطرح شده توسط ایشان است؛ یعنی مشارکت مردم در همه سطوح حکمرانی و ذیل استمرار اولویت مسئولیت حاکمیت. در این زمینه به این بیانات مغفول رهبر انقلاب که در هیچ ساختمان و سازمان و اساسنامه و پیشواز! مسئولان و فعالان مدعی ولایت‌مداری نمی‌بینید و نمی‌شنوید، توجه بفرمایید: در یک جامعه اگر مردم از اخلاق خوب برخوردار نبودند، اگر فساد در میان مردم رواج داشت، اگر مردم تعلیم و تربیت را درک نکردند، اگر سطح سواد در میان مردم پایین بود، اگر رشد و آگاهی سیاسی به قدر لازم در مردم نبود، مردم آن جامعه را نمی‌شود ملامت کرد. حکومت‌های آن جامعه را باید ملامت کرد. زمامدارانی که سررشته ثروت‌های مادی و معنوی دست آن‌هاست باید مورد مواخذه، شماتت و عقوبت قرار بگیرند. مسئله مبارزه با فساد، یک عنصر حقیقی و اساسی در اصلاح امور کشور است. مبارزه با فساد وظیفه همه است اما در درجه اول وظیفه مسئولان کشور است. ۸۱/۱/۱ ملت و به‌خصوص مسئولین جمهوری اسلامی، وظیفه دارند با حركت عاقلانه، خردمندانه و حكیمانه، مانع شوند كه دستاوردهای مردم ایران، خدای ناكرده از بین برود. ۱۳۷۵/۰۳/۱۴ خدمت‌رسانی منطقی دارد. ما اصلاً برای خدمت به مردم آمده‌ایم. فلسفه‌ی وجود ما خدمت به مردم است. ۱۳۸۲/۰۵/۱۵ مردم از ما کار لازم دارند؛ خدمت می‌طلبند و توقع دارند؛ و حق به جانب آنهاست. ۱۳۸۴/۰۵/۱۲ در اسلام و نظام جمهورى اسلامى، فلسفه‌ى مسئوليت پيدا كردن مسئولان در كشور اين است كه براى مردم كار كنند. ۱۳۸۰/۰۳/۱۴ مردم اقتدار عظیم ملی را به دست مسئولانشان سپرده‌اند تا.. بتوانند امكانات كشور را به نفع آنها به كار بگیرند. ۱۳۸۵/۰۸/۱۹ مسئولان ما خدمتگزاران مردم و به تعبیر واضح و روشن، نوکران مردمند. ۱۳۸۵/۰۸/۱۹ کیوان سلیمانی @edallat
آزادی اعتراض و مطالبه‌گری؛ با نگاهی به مستند بلوار اتحاد نقد مطالبه‌گری محافظه‌کارانه و مشخصه‌های مطالبه‌گری عزت‌مندانه کیوان سلیمانی منظریه، منظری به علوم انسانی از دریچه آثار هنری و ادبی جبهه انقلاب یکشنبه 7 اسفندماه؛ ساعت 22:00 @edallat
بازگشت به حاشیه درآمدی بر الگوی تحلیل و تحول مسئله حاشیه‌نشینی کیوان سلیمانی از متن: ذیل «حکومت عدل اسلامی» و در جامعه متوازن، جایی برای پیدایش متن و حاشیه باقی نمی‌ماند. حاشیه‌نشینی نه ناشی از مشکلات فردی، خانوادگی یا خرده‌فرهنگی بلکه از عوارض ناعدالتی‌ چندبعدی است. نه باید آن را طبیعی پنداشت و نه حلش را به تعویق انداخت، بلکه باید با باور به شرافت مستضعفان حاشیه‌نشین بر مرفهان متن‌نشین، و در جهت توازن اجتماعی با تعدیل طبقاتی و تأمین اجتماعی؛ بهبود فوری و جامع حاشیه‌ها را تا حد زیست متعارف اسلامی در اولویت قرار داد. @edallat
جدال دو اسلام در مسئله حاشیه‌نشینی. مجرمان بالقوه یا ولی‌نعمتان شریف؟ از جزوه بازگشت به حاشیه
1⃣ ریشه‌ها و راه‌حل‌های اعتراضات اجتماعی؛ به بهانه وقایع ۱۴۰۱. ◀️ بخش اول؛ تبیین مسئله. ▫️ واقعیت، روایت یا ذهنیت؟ ما قال یا من قال؟ اعتراض، عصیان یا اغتشاش؟ جامعه یا حاکمیت؟ مردم یا دشمن؟ علل ایجادی یا اعدادی؟ فرهنگی اجتماعی یا امنیتی رسانه‌ای؟ ۱. مسئله‌ی محوری این متن، نارضایتی اجتماعی و اعتراضات برخاسته از آن در سال‌های مختلف است. بدیهی است هیچ جامعه و انسان سالم دارای عقل و قلب سلیمی موافق خشونت غیرعقلانی و مخالف مقابله با اغتشاش سازمان‌یافته و تروریسم نیست، اما نه هر اعتراض و عصیانی چنین است و نه این وضعیت، بهانه موجه برای تداوم غفلت از تبیین، توصیف، تحلیل و حل مسئله. ۲. هیچ وجودی خارج از حیطه و احاطه واقعیت نیست اما اگر با تسامح پدیده‌های عینی را واقعیت، تصویر رسانه‌ای از آن را روایت و تصور عمومی از آن را ذهنیت بنامیم، می‌توان درباره این سه، مباحثی را مطرح کرد. هرچند امروزه کم و کیف تأثیر روایت بر ذهنیت و هر دو بر واقعیت پیچیده‌تر شده اما ضمن اذعان به اهمیت روایت و ذهنیت، واقعیت مهم‌تر از این دو و روایت‌ساز و ذهنیت‌ساز است و برای تحلیل و تحول اجتماعی باید بر واقعیت متمرکز شد. در سال‌های اخیر با اوج‌گیری جنگ روایت‌ها، رویکردی در حال غلبه بر طیف محافظه‌کار است که همسو با پست‌مدرنیسم، روایت را مهم‌تر از واقعیت معرفی می‌کند. این مسیر منجر به پیامدهایی مانند عدم بهبود وضعیت و روایت‌سازی غیرمنطبق بر واقعیت خواهد شد. ۳. فهم درست یک کنش اجتماعی، مستلزم تمرکز بر ما قال به جای من قال است. هرچند تیپ‌شناسی معترضان نیز معنادار و مفید است اما تمرکز بر آن به جای محتوای مد نظر آن‌ها، منجر به خطای تحلیلی و راهبردی می‌شود. در برخی تحلیل‌ها تمرکز بر نسل زد و سلبریتی‌ها جای توجه به مطالبات و مدعیات معترضان را گرفته و در نتیجه اصلاح تربیتی و محدودیت رسانه‌ای، موضوعیت و اولویت یافته است. ۴. متغیر داخلی اصلی در اعتراضات، حاکمیت_جامعه و نظام ربط میان این دو است و نه صرف جامعه. نگاه متمرکز بر معترضان و طفره رفتن از پرداختن و پذیرش نقش و سهم حاکمیت، منجر به مقصرپنداری معترضین و سلب مسئولیت از عاملیت اصلی می‌شود. ۵. برای پیدایش و گسترش یک پدیده، علل ایجادی و اعدادی مختلفی نقش‌آفرین هستند. علل ایجادی، نقش محوری در پدیداری و تولد مسائل داشته و علل اعدادی نقش مهم در پایداری و تشدید آن‌ها. برای تحلیل و حل بنیادی مسئله باید نقطه تمرکز و عزیمت خود را علل ایجادی قرار داد و علل اعدادی را ناظر به آن‌ها ملاحظه و فهم کرد. ۶. هر پدیده اجتماعی برای پدیداری و پایداری مستلزم ریشه‌ها و بسترهایی در بطن و متن جامعه و فرهنگ آن است. وقایع اخیر نیز، دارای ریشه‌ها و شاخه‌های چندبعدی در ساحات مختلف اجتماعی، فرهنگی، امنیتی، رسانه‌ای و... هستند. هرچند حضور و هجمه امنیتی و رسانه‌ای محسوس‌تر و گسترده‌تر از دوره‌های پیشین بوده اما غفلت از زیربنا یا تمرکز بر روبنا ناموجه است. جامعه هست و هستی جامعه و مسائل آن فراتر از بازی و نزاع شبکه‌های رسانه‌ای، فرقه‌های سیاسی و گروهک‌های امنیتی است. مگس بر زخم می‌نشیند و تا زخم هست مگس هم هست. بنابراین عرصه اجتماعی فرهنگی، ساحت اصلی مد نظر می‌باشد. ۷. اعتراضات اجتماعی را به دو دسته مسالمت‌آمیز و خشونت‌آمیز تقسیم می‌کنند. شاید بتوان حد متوسط و میانی این طیف را تفکیک و ذیل نوع پرخاشگرانه یا عصیان‌آمیز یا جهرآمیز دسته‌بندی کرد. اعتراضات خشونت‌آمیز را نیز می‌توان به دو دسته سازمان‌یافته و غیرسازمان‌یافته تفکیک کرد. این تفکیک‌های انعطاف‌بخش ما را از نگاه صفر و صدی بر حذر داشته تا اعتراضاتی که از سطح مسالمت فراتر رفته و به پرخاش و عصیان اولیه رسیده را بلافاصله ذیل خشونت تعریف نکنیم بلکه با پذیرش حق اعتراض حتی در حد پرخاش، جهر و عصیان، معترضان را به افتادن در مسیر خشونت عریان وا نداریم و همچنین هرگونه اعتراض خشونت‌آمیز ناشی از انگیزه‌های شخصی و اجتماعی را منتسب به معاندان، سازمان‌ها و گروهک‌های تروریستی ندانیم. ۸. باید از تقلیل کنشگران به حاضران در خیابان پرهیز کرد و با نگاه جامع، معترضان خانه تا خیابان، منتقدان فضای مجازی، اعتصاب‌کنندگان، کمک‌کنندگان به معترضان میدانی و نهایتا معترضان و عصیانگران و اغتشاشگران میدانی را ذیل یک اتمسفر نارضایتی و اعتراض چندبعدی و چندسطحی ملاحظه کرد. تحدید معترضان به اغتشاشگران خیابانی، این کژکارکرد ناخواسته و معنای نهفته را منعکس می‌کند که تنها اعتراض خشونت‌آمیز میدانی به رسمیت شناخته می‌شود. این رویکرد، اعتراضات مسالمت‌آمیز را به سوی رادیکالیسم و وندالیسم سوق می‌دهد. کیوان سلیمانی @edallat
2⃣ ریشه‌ها و راه‌حل‌های اعتراضات اجتماعی؛ به بهانه وقایع ۱۴۰۱. ◀️ بخش دوم_ توصیف مسئله. ▫️ فقر، فساد، تبعیض، بی‌اعتمادی و ناعدالتی؛ احساس یا واقعیت؟ بر اساس داده‌های مرکز آمار در سال 1400 شاخص فلاکت که حاصل جمع تورم و بیکاری است به حدود 50 و ضریب جینی به 39 درصد رسیده است. میزان درآمد دهک بالا 14 برابر دهک پایین، و 50 درصد ثروت کشور در دست 20 درصد از جمعیت است. سرمایه اجتماعی در دهه گذشته کمتر از متوسط بوده و روند کاهشی نیز داشته است. رتبه ایران در شاخص ادراک فساد 130 ام جهان و در رفاه اجتماعی طبق شاخص لگاتوم از میان 142 کشور 117 ام می‌باشد. طبق گفته رئیس نهاد نمایندگی رهبر انقلاب در دانشگاه‌های کشور، 10 درصد از مردم موافق اغتشاشات و 55 درصد موافق اعتراضات بوده و 83 درصد با وجود عدم حضور در خیابان، نسبت به وضع موجود معترض هستند. با این وضعیت، تمرکز بر احساس فقر و فساد و تبعیض به جای واقعیت فقر و فساد و تبعیض، بیراهه‌ای مخدر و مخرب است. در زمانه‌ای که از یک سو مقایسه نتایج آمارهای عینیت‌سنج و پیمایش‌های ذهنیت‌سنج، نشان‌دهنده انطباق و نزدیکی پنداشت عمومی با واقعیت اجتماعی و دقت بالای تصور عرفی مردم از تصویر حقیقی ایران است، و از سوی دیگر تورم در بازارهای کشور به چشم غیرمسلح مشاهده می‌شود و قبح اخبار اختلاس شکسته و فساد و رانت آقازاده‌ها رایج و موجه‌نما شده و نشانه‌های آشکار نارضایتی از سر و روی و زبان مردمان خانه تا خیابان مشهود است و کارد به استخوان و کار به عصیان رسیده؛ اصرار بر سیاه‌نمایی منتقدان و انکار مردمی بودن نارضایتی و اعتراضات، تلاشی در جهت تداوم وضع نامطلوب موجود است. کیوان سلیمانی @edallat
3⃣ ریشه‌ها و راه‌حل‌های اعتراضات اجتماعی؛ به بهانه وقایع ۱۴۰۱. ◀️ بخش سوم؛ تحلیل مسئله| قسمت اول. ▫️ شکاف‌های اجتماعی؛ طبقاتی، هویتی یا سیاسی؟ کلان‌علت اعتراضات؛ نارضایتی اجتماعی، ناسازگاری فرهنگی، نابسامانی رسانه‌ای یا ناآرامی امنیتی؟ امروز شکاف اجتماعی در ایران از نوع تک‌بعدی سیاسی، اقتصادی یا فرهنگی فراتر رفته و به شکاف‌های چندبعدی در جهان‌بینی، منطق حکمرانی و سبک زندگی در سطوح الهیات، فلسفه، سیاست، اقتصاد، فرهنگ، جامعه، هنر و... رسیده است. گسست‌های فعال در ایران را می‌توان در سه سطح تفکیک کرد؛ شکاف طبقاتی مرفه و مستضعف در سطح اقتصادی اجتماعی، شکاف هویتی مسلمان و سکولار در سطح فرهنگی اجتماعی و شکاف چندبعدی حکومتی و مستقل در سطح سیاسی اجتماعی. اکنون و با استفاده و سوءاستفاده از برخی رویدادها و روند‌های واقعی و نمادها و نشانه‌های حقیقی، روایت رسانه‌ای و ذهنیت اجتماعی دو قطب کلان را تصویر و تصور می‌کند که در ساحات مختلف این شکاف‌ها به هم رسیده‌اند؛ یک سو مرفه مذهبی متصل و یک سو مستضعف سکولار مستقل. (مستضعف به معنای استضعاف شده و محروم‌شده از حقوق خود، و نه لزوما فقیر مسکین) با تسامح می‌توان گفت نزاع از سطح هویتی اسلام و مدرنیته دهه شصت و هفتاد گذشته و با عبور از نزاع طبقاتی مستضعف و مرفه دهه هشتاد و نود و ورود به نزاع انقلابی مردم و حاکمیت در قرن پانزدهم، منتهی به برساخت دوگانه چندبعدی ما و آن‌ها شده است. در این فضا بخش قابل توجهی از طبقات مختلف به همسویی و هم‌صدایی نسبی در نقد و نفی نظام رسیده‌اند و گفتمان منتسب به نظام و سبک زندگی مطلوب آن یعنی دین اسلام و دین‌داری اسلامی آماج انتقاد و اتهام قرار گرفته است. اسلام به عنوان ایدئولوژی توجیه‌گر استبداد سیاسی و استثمار اقتصادی، و مسلمانان و مخصوصا شیعیان ولایی به مثابه طبقه متنفع متصل وضع موجود قلمداد و معرفی شده و این امر به تسریع در دین‌ستیزی تهاجمی مخالفان سکولار و دین‌گریزی تدافعی منتقدان مسلمان دامن زده است. ذیل این شکاف‌های اجتماعی، در پیدایش و گسترش اعتراضات و اغتشاشات 1401، دو کلان‌علت ایجادی زیربنایی نارضایتی اجتماعی از نظام حکمرانی و ناسازگاری فرهنگی با نظام ارزشی نقش محوری دارند و دو کلان‌علت اعدادی روبنایی جنگ شناختی رسانه‌ای و انگیزه ناآرام‌سازی امنیتی نقش‌آفرینی دارند. اگر مسئله را فاصله معیار موجه با واقعیت بدانیم و اختلاف معیار ناموجه با واقعیت را مسئله‌نما بنامیم، نارضایتی اجتماعی از جمهوری اسلامی، عرصه مسئله‌هاست و ناسازگاری فرهنگی با انقلاب اسلامی، عرصه مسئله‌نماها. در دوره‌های پیشین، نارضایتی اجتماعی متغیر محوری بوده اما در وقایع اخیر، ظهور و بروز و تأثیرگذاری ناسازگاری فرهنگی نیز بیش‌تر شده است. ضمنا این عوامل در متن واقع منفک و مستقل از هم نبوده بلکه ذیل یک شبکه ارتباطی دارای تأثیر و تأثر هستند. برای نمونه تهاجم رسانه‌ای در تلقین و تقویت حس نارضایتی اجتماعی از حکمرانی یا تبلیغ و ترویج سبک زندگی سکولار موثر بوده و نتایج حکمرانی کنونی بر تعمیق تضاد ارزش‌ها و تشدید گرایش عمومی به پذیرش روایت رسانه‌ای و سبک‌ زندگی سکولار، تأثیر انکارناپذیر دارند. ◽️ کلان‌علت‌ها و بسترهای اعتراضات: ۱. نارضایتی اجتماعی ۲. ناسازگاری فرهنگی ۳. نابسامانی رسانه‌ای ۴. ناآرامی امنیتی کیوان سلیمانی @edallat