eitaa logo
پژوهش اِدمُلّاوَند
403 دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
244 فایل
🖊ن وَالْقَلَمِ وَمَايَسْطُرُونَ🇮🇷 🖨رسانه رسمی محسن داداش پورباکر_شاعر پژوهشگراسنادخطی،تبارشناسی_فرهنگ عامه 🌐وبلاگ:https://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📩مدیر: @mohsendadashpourbaker 🗃پشتیبان:#آوات_قلمܐܡܝܕ 📞دعوت به سخنرانی و جلسات: ۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
مشاهده در ایتا
دانلود
1.93M
🎙 ۱ 📌وجه تسمیه نامگذاری روز مازندران https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3654 ‌‌💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 ❖ ﷽ ❖ 🌺 📩بارگذاری مطالب و موضوعات ویژه مناسبتهای بومی، محلی و ملی در پژوهش ادملاوند: 👇👇 💠 📜 🗓 🟢 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍂 @edmolavand 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌼
2.1M
🎙 ۲ 📌وجه تسمیه نامگذاری روز مازندران https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3654 ‌‌💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 ❖ ﷽ ❖ 🌺 📩بارگذاری مطالب و موضوعات ویژه مناسبتهای بومی، محلی و ملی در پژوهش ادملاوند: 👇👇 💠 📜 🗓 🟢 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍂 @edmolavand 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌼
1.29M
📚: آخرین نشانه‌های باستان: از قومس تا 🖊مؤلف: ناشر: حبله رود زبان: فارسی رده‌بندی دیویی: 398.209556224 سال چاپ: ۱۳۹۶ نوبت چاپ: ۱ تیراژ: ۱۱۰۰ نسخه تعداد صفحات: ۲۶۰ قطع و نوع جلد: رقعی (شومیز) شابک ۱۰ رقمی: 6008784138 شابک ۱۳ رقمی: 9786008784135 📌کومِش، کومِس، قومِش یا ، نام یکی از ایالت‌های کهن ایران است که امروزه، استان سمنان محدودهٔ آن سرزمین باستانی را دربرگرفته است. https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3654 ‌‌💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 ❖ ﷽ ❖ 🌺 📩بارگذاری مطالب و موضوعات ویژه مناسبتهای بومی، محلی و ملی در پژوهش ادملاوند: 👇👇 💠 📜 🗓 🟢 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍂 @edmolavand 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌼
🌹 💢 سرزمین تاریخی در بخش ؛ میزبان همایش بزرگ 🔹با حضور مدیران و مسولین کشوری، استانی، شهرستانی و بخش در روستای " کجور " 🔴 اجرای برنامه متنوع آئینی ،مذهبی و سنتی 🗓 دوشنبه ۱۴ آبان ماه ۱۴۰۳ 🕗 ساعت ۸ صبح لغایت ۱۳ (بصرف_نهار) 🕌 آستانه مبارکه حضرت سلطان محمد کیا (ع) بنیانگذار قیام علویان مازندران در روستای صالحان ✍ ستاد بزرگداشت روز ملی مازندران ____ 🌱 ‌‌💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 ❖ ﷽ ❖ 🌺 📩بارگذاری مطالب و موضوعات ویژه مناسبتهای بومی، محلی و ملی در پژوهش ادملاوند: 👇👇 💠 📜 🗓 🟢 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍂 @edmolavand 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎صحنه ای حیرت انگیز سکونتگاه بز کوهی در دل کوه استان ! یکی از عکاسان حیات وحش ایران، این ویدئوی اعجاب‌انگیز از محل سکونت بز کوهی در ارتفاعات استان لرستان را با استفاده از کوادکوپتر ضبط نمود. 🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄• 📚ܐܡܝܕ @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
2.21M
🎙 📜مازندران در گذر تاریخ ‌‌💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 ❖ ﷽ ❖ 🌺 📩بارگذاری مطالب و موضوعات ویژه مناسبتهای بومی، محلی و ملی در پژوهش ادملاوند: 👇👇 💠 📜 🗓 🟢 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍂 @edmolavand 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌼
510.7K
🎙حضرت 🌸 💞به مناسبت روز مازندران ‌‌💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 ❖ ﷽ ❖ 🌺 📩بارگذاری مطالب و موضوعات ویژه مناسبتهای بومی، محلی و ملی در پژوهش ادملاوند: 👇👇 💠 📜 🗓 🟢 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍂 @edmolavand 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌼
مازندران شناسی بنیاد نخبگان علمی پورنگ سرای ع بابل یادگاري از دیار مازندران 📌محقق : محمد نیکخواه  دبیر راهنما : عبدالرضا شیردست ✍چکیده امیرپازواری که به امیر مازندرانی و شیخ العجم معروف شده است، یکی از بزرگترین شعرای سوخته دل و صافی ضمیر مازندران است.از دوران کودکی این شاعر عارف و سوخته دل اطلاع دقیقی در دست نیست اما از اشعار وی این گونه بر می آید که وی دهقانی از مردم پازوار "ناحیه ی میان بابل و بابلسر"بوده است.اشعار امیر از صدها سال پیش تاکنون در روستاهای مازندران با آهنگی مخصوص و جذاب در بین مردم خوانده می شده است. این شاعر به حضرت علی (ع) ارادات خاصی داشته و بسیاری از آیات قرآن مجید را عیناً یا به صورت تلخیص در اشعار خود آورده است.اشعار امیر به دو دسته تقسیم می شود : یک دسته آنهایی هستند که گویای عشق پاک و بی ریای روستایی امیر هست، و دسته ی دیگر اشعاری که نمودار احاطه ی کامل او به قرآن و احادیث و مسائل عرفانی است.  در دیوان امیر که بالغ بر ۲۵۰۰ بیت است ا شاره به داستان های اساطیری و حماسی -ایرانی نیز دیده می شود. اشاره به چاه حضرت یوسف، اشاره به چهر ه ی زیبای حضرت یوسف، عشق لیلی ومجنون، اشاره به پهلوانان همچون زال، گیو، گودرز و... ، اشاره به رستم پهلوان بزرگ شاهنامه ،پادشاهی و تخت کاوس، پادشاهی جمشید، تخت سلیمان ، پادشاهی افراسیاب، گنج قارون ، بخشش حاتم طایی ، عصای حضرت موسی ،دربند بودن ضحاک در کوه دماوندو ... از ویژگی های شعر امیر است . اشعار امیر در دو جلد به نام "دیوان امیر مازندرانی"در سال ۱۲۷۷ هجری قمری مطابق با ۱۸۶۰ میلادی در پطرز بورگ روسیه به چاپ رسید .در این گفتار درصدد تحلیل و بررسی شعر و شخصیت امیر برامدیم . واژگان کلیدی: امیر پازواری، زندگی نامه، اشعار https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3655 ✍مقدمه امیرپازواری، بزرگترین و مشهورترین شاعر و عارف نامی طبرستان (مازندران) است و شهرت كسی در تاریخ ادبیّات مازندران به پای او نمی‌رسد. وی شاعری است مردمی كه همة توده‌های مردم، نامش را با «آواز امیری» می‌شناسند که یكی از مهم‌ترین آوازهای مازندارنی است و در سرتاسر این خطّه از غرب گرفته تا شرق می‌خوانند. وی، بزرگترین شاعر طبری‌سرا در تاریخ ادبیّات مازندران است كه اشعارش  با خط و زبان طبری سروده و نوشته شده است. ت ✍تذكره‌نویسان، او را «شیخ العجمِ مازندران« لقب دادند و دیوانش را «كنزالاسرار» نامیدند؛ یعنی، گنجینة رازهای مردم طبرستان. در تحقیق پیش رو به بررسی ابعادی از زندگی و اشعار او پرداخته ایم. 📌ضرورت و اهمیت تحقیق:    با توجه به لزوم شناخت هرچه بیشتر دانش آموزان با هویت و ریشه های فرهنگی و تاریخی مرز و بومشان از جمله استان مازندران ضرورت داشت تحقیقاتی ازین دست صورت بگیرد تا آنها با زندگی و آثار چهره هایی فرهنگی همچون امیر پازواری شاعر طبری سرای تاریخ ادبیات مازندران که اشعارش را هم به زبان طبری سروده آشنا شوند. 📌اهداف تحقیق: ۱-      بررسی ابعاد زندگی امیر پازواری همچون عصر و روزگار و زادگاهش ۲-      روشن کردن نقاط تاریک و مبهم زندگی خصوصی شاعر ۳-      بررسی چگونگی گردآوری دیوان امیر و تجزیه و تحلیل بعضی از اشعارش 📝سؤالات تحقیق: ۱-      امیر پازواری کیست و در کجا و چه عصری می زیست؟ ۲-      اشعار امیر چگونه و توسط چه کسی گردآوری شد؟ ۳-      بازتاب فرهنگ و تاریخ ایران در اشعار امیر پازواری در چه زمینه هایی بود؟ 📄پیشینه ی تحقیق درباره ی شعر و زندگانی امیر کتاب ها و مقاله های متعددی نوشته شده است که در ذیل به تعدادی از آن ها اشاره می شود : ۱-      مقاله ای با عنوان کتاری های امیر پازواری از غلامرضا کبیری که بررسی روایات شفاهی زندگی عاطفی شاعر پرداخته که آنها را از زبان دو پیرمرد روستایی در میربازار شنیده بود. ۲-      مقاله ی شاعری پازواری که امیری می سرود از درویشعلی کولاییان که در آن اشاره به ریشه های تاریخی امیری خوانی شده است. ۳-      مقاله ی در جست و جوی امیر از شیوان نوری که در آن به علل مبهم و ناشناخته ماندن فراز و فرودهای زندگی امیر اشاره کرده است. در این پژوهش نویسنده ضمن مراجعه به کتب و مقالات متعدد و نیز استفاده از سایت های اینترنتی از زاویه دیگری به شعر و زندگی امیر می پردازد . 🎙 🌸 💞 ‌‌💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 ❖ ﷽ ❖ 🌺 📩بارگذاری مطالب و موضوعات ویژه مناسبتهای بومی، محلی و ملی در پژوهش ادملاوند: 👇👇 💠 📜 🗓 🟢 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍂 @edmolavand 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌼
📌 کیست؟ ✍امیر پازواری مشهور به امیر مازندرانی، از شاعران طبری‌سرای مازندران می باشد که زندگی وی در پرده ابهام مانده است. شماری از منابع درباره زندگی، آغاز شاعری و عرفان امیر چندان به خطا رفته اند كه به افسانه مانند است. برخی نام وی را شیخ محمد پازواری و برادرانش را كریم و رحیم دانسته اندو نوشته اند كه در زمان حكومت صفویان در پازوار به دنیا آمد و پس از برانداختن فرمانروایان محلی و تصرف مازندران به دست شاه عباس صفوی به وی پیوست. امیر از آن پس با شاه بود و از شاه لقب شیخ العجم و امیرالشعرا گرفت. پس از مرگ شاه عباس ( ۱۰۳۸ )  وی به بوكلای پازوار بازگشت و در همانجا                    درگذشت و در کنار برادرانش به خاک سپرده شد.                                                📚شماری از منابع گمان می دهند كه امیر از سادات مرعشی پازواری بود. دائرةالمعارف تشیع وی را از شاعران پایانی سده نهم و اوایل سده دهم هجری دانسته است. همین منبع وی را معاصر امیر تیمور گورگانی (۸۰۷) دانسته و آورده كه تیمور از سر خشم وی را به هند تبعید كرد و پس از چندی بخشید و روستای پازوار را به او سپرد. البته كتاب به خطا امیر پازواری و امیر ساروی (مازندرانی) را به یك تن دانسته و یادآور می شود كه تاكنون در هیچیك از متون سده هشتم تا دوازدهم هجری از وی یاد نشده است.        📌نخستین بار الكساندر شود زكو/ خودزكو، ایران شناس لهستانی ( ۱۸۰۶ - ۱۸۸۱ م ) ، در ۱۸۴۲ م ، چند سروده منسوب به امیر را به چاپ رساند و از وی به نام شیخ العجم امیر پازواری یاد كرد. پس از آن بر نهار دورن ( ۱۸۰۵- ۱۸۸۱) به دستیاری میرزا محمد شفیع بارفروشی دیوان منسوب به امیر را به نام كنزالاسرار مازندرانی در سن پترزبورگ به چاپ رساند. در ایران نیز نخستین بار رضاقلی خان هدایت ( ۱۲۱۸ - ۱۲۸۸ ) در فرهنگ انجمن آرای ناصری و تذكره ریاض العارفین ( نگارش ۱۲۶۰ ) از او یاد كرده است. (شایان: ۲۸۰ ) . 💠دوران زندگی امیر تذكره‌نویسان و مورّخان هم‌عصرِ امیر پازواری از نوشتن واقعة زندگی وی غافل مانده‌اند و مُهر سكوت بر لب زده‌اند. طبیعی است كه وقتی تذكره نویسان از نوشتن واقعه‌ای فرو بمانند و مَركبِ قلمشان از حركت ساقط گردد، افسانه آغاز می‌گردد. زندگی این شاعر بزرگ نیز مثل دیگر شعرای بزرگ پارسی‌گو از جمله رودكی، فردوسی و حافظ… با افسانه‌هایی درآمیخته است. بی شک دانستن زمان حیات و ممات، زادگاه، معاشرت ها و مسافرت ها، فراز و فرود زندگی ، هم قطاران شاعرو... گشاینده ی بسیاری از گره ها و راز خواهد بود و هر کدام می تواند به عنوان یک کد یا کلید ،پزوهنده را به حقیقت حیات ادبیش نزدیک سازد. https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3655 این گمنامی و سکوت منابع تاریخی دلایل متعددی دارد که برخی از آنها عبارتند از: -  غلبه فرهنگ شفاهی در مازندران که موجب شد، آثار مکتوب چندانی به این زبان خلق نشود و آن تعداد انگشت شمار هم در اثر بی اعتنایی روزگار، متولیان و ابنای عصر به ورطه ی  فراموشی سپرده شوند. -  عدم اتّصال کسانی چون امیر پازواری به بدنه ی  قدرت و حاکمیت که حافظ و مدافع آثار خلق شده  بودند. -  قلّت سطح دانش و بینش و تعصب جهت خلق میراث مکتوب و پاس داشت آثار از گزند حوادث. -  نبودن رسم الخط و کاستی های مربوط به آن از یک طرف و تنوع گویش ها و لهجه ها در مازندران از طرف دیگر -  عدم وسواس و تعصب لازم میراث بانان به حفظ ارثیه های ادبی و فرهنگی ولایتی و ... . -  سلطه زبان فارسی به عنوان خط و زبان معیار و در سایه قرار گرفتن زبان مازنی و ترکی و ... - کمبود و نبود پژوهش های عالمانه که مستلزم احاطه و اجتهاد علمی، تمرکز، صرف وقت، هزینه،حمایت و.. است. -  غلبه ی احتمالی وجه عرفانی امیر برروحیه ی شاعریش که نمونه های آن در ادب فارسی مسبوق به سابقه است.و... (سایت تلاجن) 📌در اینجا اشاره ای داریم به نقل قول هایی از پژوهشگران و نویسندگان درمورد امیر: قدیمی‌ترین تذكره‌ای كه از امیر نام می‌برد، تذكرة ریاض العارفین اثر رضاقلی‌خان هدایت است كه در سال (۱۲۶۴- ۱۲۵۰ هـ. ش) تدوین شد. 🎙 🌸 💞 ‌‌💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 ❖ ﷽ ❖ 🌺 📩بارگذاری مطالب و موضوعات ویژه مناسبتهای بومی، محلی و ملی در پژوهش ادملاوند: 👇👇 💠 📜 🗓 🟢 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍂 @edmolavand 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌼
ادامه👇👇 ✍رضاقلی‌خان می‌نویسد: «امیر مازندرانی از مجاذب عاشقان و از قدمای صادقان است كه اعراب، وی را شیخ العجم می‌نامند. دیوانش را همه رباعی و رباعیّاتش به لفظ پهلوی است و مزارش در دارالمرز مشهوراست: ( هدایت، ۱۳۸۸: ۴۴)    و نیز مرحوم سعید نفیسی احتمال می‌دهد كه امیر در پایان «قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری زیسته باشد.) «نفیسی، ،۱۳۶۳،ج ۱: ۲۴۰)  و هم‌چنین عباس شایان، او را شاعر دورة امیرتیمور گوركانی در قرن نهم می‌داند. (شایان: ۲۸۳) عده ای هم دوره ی زندگی وی را هم عصر فروپاشی سلسله ی  مرعشیان در دوره ی  اقتدار صفویه دانسته اند. 📌البته با توجه به قوّت نسخه شناسی استاد سعید نفیسی و مرجع قرار گرفتن یافته های او در ادب فارسی، رای ایشان با پژوهش تطبیقی زیر در دیوان امیر از نظر تبار شناسی واژگانی پذیرفتنی تر به نظر می رسد. همانطوری كه ملاحظه فرمودید در بین نویسندگان و پژوهشگران دربارة دورة زندگی امیر پازواری، اختلاف نظر وجود دارد. به هرحال دورة زندگی او  از قرن نهم تا دوازدهم است هرچند قضاوت قطعی دربارة روزگار زندگی شاعر، دشوار است. 💥زادگاه امیر پازواری دربارة زادگاه وی باید گفت كه اگر به اشعار امیر مراجعه كنیم، در می‌یابیم كه وی در اشعارش، دشت پازوار و امیركلا را توصیف نموده و گشت و گذار در آن منطقه را زیبا می‌داند: «امیر گِنِه دشتِ پازوار خُجیره گشت پازوار رو در بهار خُجیره  ترجمه:   امیر می‌گوید: دشت پازوار چه خوب است به ویژه هنگام بهار، گشت و گذار در آن چه زیباست. مِرِه كَل امیر گِنِنِه پازوار بَلُو دَست أئیتِ مَرز گیرمِه تِیمِه‌جار ترجمه: اهل پازوار مرا كل امیر می‌گویند كه بیلچه به دست گرفتم و در حال مرز گرفتن خزانه‌ی نشا هستم.»  ( برنهارد درن، ج اول:۱۳۰( حتی كسانی در پازوار هستند که خود را از اخلاف او می‌دانند و معتقدند كه شهر امیركلا برگرفته از نام امیر پازواریست. وی در توصیف امیركلا سروده: «امیركلاهِ او چِه چائی دارنه امیرِ دِترِ گردن صُراحی دارنه ترجمه: آبِ امیركلا چه سرد و خنك است و در گردنِ دخترانِ امیركلا، ظرف آب آویزان است«.(همان) https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3655 💌زندگی خصوصی شاعر قسمت اعظم اشعار امیر در توصیف زیبایی دلداده‌اش گوهر است و به گفتگوی این دو عاشق و معشوق می‌پردازد. دو عاشقی كه هرگز به هم نرسیدند و در آتشِ فراق سوختند. این بخش از اشعار او، دربرگیرنده ی آه و نالة جانسوزش در فراقِ گوهر است و از سرنوشت و تقدیر می‌نالد. وی در این مجموعه، خود را با مجنون و فرهاد و شیخ‌ صنعان و نیز گوهر را با لیلی‌ و شیرین مقایسه كرده است و اینك نمونه‌ اشعار او: «اون وقت اگر مجنون، لیلیِ عشق داشت بی فرهاد، گلنك ره دوش هَنیاو داشت بی اون‌ وقت كه‌هیچ كس، مِهرره به‌ دل نكاشت بی اسا امیر، مِهرِ گوهر، دل دكاشت بی آخِر داغِ شیرین، جان ره شِه گذاشت بی تِنِه دو گل و یاسمن، بو نداشت بی» ( برنهارد درن، ج ۲: ۲۷۰ ) ترجمه: اگر آن وقت مجنون به لیلی عشق ورزید اكنون امیر عشق گوهر را به دل گرفت. ـ فرهاد گلنك را بر دوش گذاشت. آخر داغ شیرین بر دلش مانده، جان داد. ـ آن زمانی كه هیچ كس، بذر مهرت را در دل نكاشته بود، دو طرف چهره‌ات مثل گل سرخ و یاسمن خوشبو نبود، من، عاشق تو شدم. 👈در نزد مردم ، افسانه‌هایی درباره عشق‌ امیر به گوهر وجود دارد كه دُرن در صفحه ۱۲۳ تا ۱۲۹ دیوان به آن اشاره نموده است: «امیر چوپانی بود كه در خدمت اربابش كار می‌كرد. دل امیر در گروِ مهرِ گوهر، دخترِ ارباب است. گوهر را نیز به او تمایل بوده است. روزی سواری به امیر می‌رسد و از او می‌خواهد كه از جالیز برایش خربزه بیاورد. امیر تعجّب می‌كند؛ زیرا زمانِ رسیدن خربزه نبود. به اصرار سوار، وارد باغ می‌شود. خربزه‌های فراوانی می‌بیند و باغ را چون بهشت می‌یابد. با حیرت خربزه‌ای برای سوار می‌آورد. سوار، خربزه را می‌شكافد و پاره‌ای از آن را به امیر می‌بخشد. سوار می‌رود. امیر به باغ بازمی‌گردد. باغ را به رونق چند لحظه پیش نمی‌بیند. در این هنگام گوهر سر می‌رسد و امیر نیمی از پارة خربزه را به او می‌دهد. هر دو با خوردن خربزه شروع به شعر گفتن می‌كنند و در می‌یابند كه آن سوار (ع) بوده است. امیر به دنبال سوار روانه می‌شود. سوار را در حال عبور از رودخانه‌ای می‌بیند كه به جای آب، آتش در آن روان است و او را از عبور در آن رودخانه بازمی‌دارد. امیر از رودخانة آتش می‌گذرد و به پابوسیِ سوار مشرّف می‌گردد و درِ معرفت به رویش گشوده می‌شود و چون نام یار و معشوقش گوهر بود، معشوق حقیقی خویش را نیز به این نام می‌خواند.» (برنهارد درن:۱۲۹-۱۲۳) 🎙 🌸 💞 🌿🍂 ❖ ﷽ ❖ 📩بارگذاری مطالب و موضوعات ویژه مناسبتهای بومی، محلی و ملی در پژوهش ادملاوند: 👇👇 💠 📜 🗓 🟢 🌸 🍃🌺🍂 @edmolavand 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌼
ادامه👇👇 ✍ترانه هايي که در وصف (گوهر) است، نشان مي دهد که يار اهل پازوار نيست. پس منزل دوست کجاست؟ گاه به دشت (کره سنگ) ، گاه به (کوه لار)، و گاه به (هراز) منتهي مي شود. پس گوهر اهل کوهستان ها و ييلاقات آمل باید باشد؛ دياري که امير شيفته آن است و بارها از آن ياد مي کند: اي باد که گذر مي کني به شهر   پيغام ببر به يار دل آزار م.. امير سي سال عشق گوهر مي کارد و آرزو مي کند که سي سال ديگر هم در اين عشق بسوزد. حاصل ازدواج او با گوهر يا با کسي ديگر دختري است که در ترانه اي از او سخن مي گويد. 📌ابوالقاسم اسماعیل پور مقاله ای دارد که روایتیست از عشق امیر و گوهر: «مردي بود روستايي و عوام و ظاهرا نزد دهقاني نوکري مي کرد. اما پنهاني به دختر ارباب عشق مي باخت و به اميد بوستان وصالش به بوستان کاري سرگرم بود و دختر را نيز ميلي به جانب او بود. چنان که گفته اند تا از جانب معشوقه کششي نباشد، کوشش عاشق بيچاره به جايي نمي رسد؛ پس دختر هر روز به بهانه ديدار براي يار خود چاشت مي برد و  البته خواجه آن است که باشد غم خدمتکارش. 📌القصه روزي امير در بيرون بوستان ايستاده بود که سواري نقابدار با يک پياده پيش او رسيد. امير چون آن سوار عظيم الشأن را ديد، شرط تعظيم و تکريم به جا آورد. سوار فرمود که: اي امير، از بوستان خود به ما خربزه برسان. در پاسخ عرض کرد که: جاليز من اينک دو برگه است و هنوز گل نداده .باز فرمود که: برو به بوستان نو، خودت خواهي ديد که خربزه بسيار چيده و رويهم انباشته شده است يکي از آنها را براي ما بياور.    او اگر چه به يقين مي دانست که خربزه اي در کار نيست، اما به خاطر اطاعت امر آن بزرگوار، داخل جاليز شد. ديد که بوستانش خرم تر از بوستان بهشت است. خربزه فراوان چيده شده و روي هم قرار گرفته است. متعجب خربزه اي برداشت و  به خدمت آن بزرگوار آورد. آن سوار خربزه را بشکست. دو قاچ از آن را به امير باغبان داد و يک قاچ به آن پياده و يک قاچ ديگر را نيز به چوپاني داد که در آنجا گوسفند مي چرانيد و بهري را نيز خود گرفت و روانه گرديد. امير يک قاچ را خورد و قاچ ديگر را براي دلداده اش نگهداشت.    اما بار ديگر که داخل بستان شد جاليز را به گونه اول ديد. در اين هنگام دلداده اش براي او ناهار آورد دختر نيز گفت: دانستي که آن سوار که بود و کجا رفت؟ گفت نه. گفت: او امام تو حضرت (ع) بود از پي او برو، شايد به پابوسش مشرف شوي. امير از پي آن بزرگوار شتابان دويد تا نزد چوپان رسيد. پرسيد: هيچ سوار ديدي که بدين سو رفته باشد؟ آن چوپان دور دست را به او نشان داد و گفت: سوار همان است که در مي شود. پس امير شتابان دويد تا نزديک شد؛ ديد که سواري از نهري بگذشت که در آن به جاي آب، آتش روان بود، سوار او را باز مي دارد که: بدين سو ميا، خواهي سوخت. امير اين شعر برخواند: چهره ات به خوبي گل آتشين است من به آتش مي روم، اگر آتش اين است    پس از ميان رودخانه ی آتش گذشت. چونان که او خود گذشته بود. آن بزرگوار هم عنان اسب برکشيد تا امير به پابوس او مشرف شد و از برکت وجود آن بزرگوار در معرفت به روي قلب او گشوده گشت .   اما چون نام دلداده اش (گوهر) بود، پس از آن که به خدمت يار حقيقي خويش رسيد، در شعرهاي خود، يار حقيقي را به همين نام خواند .» ( برنهارد درن ، مقدمه، ج ۲، ص ۷۳-۹۷) https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3655 📜گردآوری اشعار امیر اشعار در گوشه و كنار منطقة مازندران، پراكنده بود؛ قسمتی از سروده‌ها، سینه به سینه و دهان به دهان نقل می‌گشت و  قسمت‌هایی دیگر از اشعار به شكل جزوات وجود داشت تا این كه پرفسور «برنهارد دارن» روسی آلمانی‌اصل، همّت گماشت و اشعارش را جمع‌آوری كرد و در دو مجموعه به نام «دیوان كنزالاسرار مازندرانی» به چاپ رساند. وی كه از مؤسّسة امپراتوری جغرافیا واقع در قفقاز به مازندران سفر كرده و در ضمن انجام مأموریتش در كنسولگری گیلان ، علاقه و اشتیاق به زبان‌های محلّی و بومی سواحل دریای خزر مخصوصاً زبان طبرستان آن هم از راه خواندن اشعار مازندرانی در كتاب‌های تاریخی از جمله تاریخ ابن اسفندیار و قابوس نامة عنصر المعالی  و نیز كتاب ظهیرالدین مرعشی پیدا کرده بود، بر آن شد تا با تحقیق و پژوهش، فهم اشعار را برای خود آسان نماید. امّا به علّت پراكندگی جغرافیایی مناطق سواحل خزر و گویش‌های مختلف كه در زبان طبری وجود داشت، تصمیم گرفت كه این زبان را فراگیرد. 🎙 🌸 💞 ‌‌💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 ❖ ﷽ ❖ 🌺 📩بارگذاری مطالب و موضوعات ویژه مناسبتهای بومی، محلی و ملی در پژوهش ادملاوند: 👇👇 💠 📜 🗓 🟢 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍂 @edmolavand 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌼