هدایت شده از ۵) سادات حاجی تبار حسینی کیا
برخی به اشتباه به بیجی کلا، پیچی کلا یا پیچاکلا می گویند، ایندو دو مکان مختلف است، بین ایندو در تجنک مزار امامزاده ای بنام سید علی کیا سلطان وجود دارد که از نسلش در همان منطقه زندگی می کنند و می گویند از نسل سید علی کیا سلطان لفور هستیم، آنها نام کیا را در فامیلشان داشته و نیمی از آنها ثبت سیادت شناسنامه ای داشته و فاقد نسب نامه بی اشکال هستند، چون آن منطقه از املاک سه برادر بخصوص مراد بیک و چهار فرزندش بوده که اسنادش هم موجود است، جناب آقای دکتر علی ایمانی پژوهشگر اول تاریخ منطقه به من فرمودند به دلایل متعدده بعید نیست این سید علی همان میرشیخ علی خان پسر کمال الدین باشد که ما او را جد کاظم بیک می دانیم، این فرمایش درست است، در آنجا ملک اجدادی کیا بیجن که دلیل فامیلی ما هم هست وجود دارد.
هدایت شده از ۵) سادات حاجی تبار حسینی کیا
کشف مزار جد دیگرمان شهید سیّد علی کیا در تجنک لالهآباد در نواحی که ملک اجدادی کاظم بیک، مرادبیک، فرزندانشان و سید بیجن وجود دارد👇
تجنک یکی از محلّه¬های زرگرشهر است که تا چند سال پیش یکی از روستاهای دهستان جلال¬ازرک از بخش لاله¬آباد بود. این محلّه در فاصلة یک کیلومتری غرب #زرگرشهر واقع شده است.
🔻طول این روستا حدود سه کیلومتر است و امامزاده سیّد علیکیا (ع) تقریباً در انتهای روستا واقع شده است.
روایتهای مختلفی از سیّدعلیکیا (ع) وجود دارد که ایشان را از نسل امام موسی کاظم (ع) و گاهی از نسل امام حسن مجتبی (ع) دانسته اند؛ امّا زیارتنامة حرم امامزاده، نشانهای از زیارت امام سجّاد (ع) دارد.
دکتر منوچهر ستوده دربارة این بقعه چنین مینویسد:
«از این بقعه در طومار متولّیان دوران صفوی یاد شده است. در این طومار این بقعه به نام امامزاده سیّد علیکیا در جلالازرک آمده است. ظاهراً در این زمان این بقعه اهمّیتی داشته است. نام متولّی آن درست خوانده نمیشود. این بقعه امروز بنایی است ساده، چهار گوشه با بامی سفال[به]سر و در و صندوقی ساده که هیچ گونه آثار تاریخی و هنری ندارد».
دکتر محمدتقی دانشپژوه طومار مورد اشاره را این گونه خوانده است:
«مزار کثیرالانوار امامزاده واجب التّعظیم و التّکریم امامزاده سیّد علیکیا واقع در جلالازرک به تولیّت درویش [ناخوانا] مقرّر است به موجب خطاب: شلتوکزار اربابی شش جریب و پنج قفیز، هفت هزار و صد و پنجاه دینار.»
همچنین در اسناد نیاک به امامزاده کارکیا واقع در جلالازرک اشاره شده که گمان میرود منظور سیّد علی کیا باشد.
سادات تجنک خود را از نسل این امامزاده میدانند و به همین دلیل نام خانوادگی آنها «کیانژاد» است و غیر سادات اغلب نام خانوادگیِ «زاهدیان» دارند.
نقل است که سالها پیش شخصی از سادات #امیرکلا با در دست داشتن شجرهنامة امامزاده سیّد علیکیا خود را از نوادگان این امامزاده و متولّی این بقعه معرّفی کرده و مورد اعتماد مردم تجنک بوده است. از طرفی در زمانهای گذشته اهالی جلالازرک برای رفتن به بابل و بابلسر از رودخانة بابل در امیرکلای پازوار عبور کرده و همین مسأله موجب ارتباط نزدیک میان اهالی جلالازرک و پازوار بوده است.
بنابر این، به احتمال زیاد این امام¬زاده سیّد علی حسینی پازواری است که در تاریخ مازندران از وی چنین یاد شده است:
«در قریة پازوار در زمان حکّام، سیّدی بودکه وی را میر علیخان حسینی میگفتند. برای او صبح و شام کَرنای میکشیدند چنان که در گیلان کسی را سپهسالاری چند دیه میدادند نقاره میزدند و در مازندران نقاره برای حاکم مینواختند و به هر
که چند دیه میدادند کَرنای رخصت بود که صبح و شام بنوازند.»
میر تیمور مرعشی نیز دربارة وی می¬نویسد: «امّا میر علی پازواری بعد از وفات میر عبدالکریم [مرعشی در سال 932 ق.]، میر سلطانمحمود را به تخت نشانیده، سکّه و خطبه به نام او جاری ساخت ... . آقامحمد[روزافزون]، اشرف کریکلا را بفریفت تا میر علی حسینی پازواری را در حمّام به قتل آورد.»
بنا به ادّعای یکی از اعضای هیئت امنای امامزاده، شجرهنامة امامزاده در اختیار یکی از خانوادههای امیرکلایی است که خود را از نوادگان سیّد علیکیا میدانند.
احتمال دیگری از نسب این امامزاده، نسبت وی با سادات آلکیای گیلان است. آن چه این گمان را تقویت میکند، مشابهت اسمی امامزاده با سیّد علیکیای گیلانی است که در قرن هشتم به کمک میر قوامالدّین مرعشی رهبری قیام گیلان را بر عهده گرفت و به همین دلیل سادات آلکیا رفت و آمدهایی به آمل داشته اند. بنابر این، ممکن است این امامزاده یکی از بازماندگان آلکیا باشد.
🔻منبع: علی ایمانی ایمنی،
کتاب آمادهی انتشار #آثار_و_بناهای_تاریخی_لاله_آباد
هدایت شده از ۵) سادات حاجی تبار حسینی کیا
ایشان همانی است که به نقل مکتوب تاریخ به دره بلده پناهنده شد و باعث حضور نسلهای بعدش در آنجا شد، او در سال ۱۰۰۷ قمری با حمایت شاه عباس صفوی از ارتفاعات نور پایین آمد، ایشان جد اعلای تمام طوایف مازندرانی منسوب به ماست.
🔲#بیجن #بیژنی #تجنک #سادات #امامزاده
◻️صفحه ۱
🌍آبادی تجنک دهستان جلال ازرک بابل
[شهرستان #بابل بين ۳۶ درجه و ۵ دقيقه و ۳۶ درجه و ۳۵ دقيقه عرض شمالي از خط استوا (مدار مبدأ) و ۵۲ درجه و ۳۰ دقيقه و ۵۲ درجه و ۴۵ دقيقه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ واقع شده است.]
📌رابینو در سفرنامه ی خود از سه آبادی #تجنک در مازندران در شهر های آمل، بابل و ساری نام برده است:
۱/تجنک. [ ت َ ج ِ ن َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان اهلمرستاق در بخش مرکزی شهرستان #آمل است که در پنج هزار و پانصدگزی باختر آمل و سه هزار و پانصدگزی باختر شوسه آمل به محمودآباد قرار دارد.
دشتی است معتدل و مرطوب و ۱۳۰ تن سکنه دارد.
آب آن از چشمه آغوزکتی و نهر لکونی و محصول آنجا برنج و کنف و مختصری غلات است.
شغل اهالی زراعت است و راه مالرو دارد.
( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۳ ).
📘سفرنامه مازندران رابینو ترجمه وحید ص ۱۵۱
۲/تجنک. [ ت َ ج ِ ن َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان شهرخواست در بخش مرکزی شهرستان #ساری است که در هفت هزار و پانصدگزی شمال ساری و چهارهزارگزی باختر شوسه قرار دارد. دشتی است معتدل و مرطوب و ۷۰ تن سکنه دارد.
آب آن از چشمه و محصول آن برنج و غلات و شغل اهالی زراعت است و راه مالرو دارد.
( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۳ ). 📘سفرنامه مازندران رابینو ترجمه وحید ص ۱۶۱
۳/تجنک. [ ت َ ج ِ ن َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان جلال ازرک در بخش نور شهرستان #بابل است که در سیزده هزار و پانصد گزی باختر بابل قرار دارد. دشتی معتدل و مرطوب است و ۴۹۵ تن سکنه دارد.
آب آن از رودخانه کاری و محصول آنجا برنج و صیفی کاری و کنف و مختصری غلات و نیشکر و شغل اهالی زراعت است و راه مالرو دارد.
( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۳ ).
📘سفرنامه مازندران رابینو ترجمه وحید ص ۱۶۰
✍اکثر مردم روستای خوش نام تجنک سادات علوی بوده و دارای اسم فامیلی (کیانژاد) میباشند که کلمه (کیا) از نام امامزاده محله (سیدعلی کیا) گرفته شده [و به نظر می رسد] تمام سادات روستا از نسل ایشان میباشند.
📌این روستا به سه قسمت بالا محله - میان محله - پایین محله تقسیم شده است که هر کدام دارای مسجد مستقل زمینهای جدا و تشکیلات عزاداری مخصوص به خود در ماه محرم میباشند.اما با این وجود دارای ارتباط تنگاتنگ و مثال زدنی میباشند.
📌محله ی تجنک در سال ۱۳۹۰ به شهر جدید زرگرشهر پیوست و اکنون دارای خدمات شهرداری میباشد.
📌این روستا به علت دارا بودن مدارس دخترانه تا مقطع متوسطه از مراکز آموزشی بخش محسوب میشود.
📜تاریخچه روستا به گفته ی بزرگان و ریش سفیدان این است:
《روستای تجنک در گذشته دور شامل سه روستا به نامهای #زوماکلا، #کیامحله و #خلیلکلا میشد که این سه روستا گردآوری شده بود و به یک نام #تجنک_بزرگ (به محلی گت تیجنک) مشهور گردید. چون در آن زمان بزرگراه جدید بابل _ آمل وجود نداشته روستاها به هم متصل بودهاند اما پس از احداث بزرگراه جدید بابل _ آمل که از وسط این آبادی عبور کرده بنابراین موجب گردید که دو روستای مستقل از هم بوجود آیند.
📌برخی اما علت نامگذاری این روستا را وجود #گیاهی به نام تجن میدانند که شبیه سرخس میباشد.
📌عده ای اما نیز معتقدند که عبور #رود کوچکی به نام تجن در گذشته دور علت نام گذاری این محله بودهاست.
🕌#امامزاده سیدعلی کیا از نوادگان امام موسی ابن جعفر علیه السلام یا به روایتی از نوادگان امام حسن مجتبی علیه السلام است. آرامگاه این امام زاده ی محلی آرام وبا معماری سنتی است. درختی در حیاط بارگاه این امامزاده وجود دارد که نزدیک به صد سال عمر دارد.
بازنگری:
🖊#محسن_داداش_پور_باکر
۱۴۰۳/۱۰/۱۰
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3937
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🔲#بیجن #بیژنی #تجنک #سادات #امامزاده
◻️صفحه ۲
✍پژوهشگر #سیدمهدی_بیژنی پویاحاجی:
محدوده ای از موقوفات وسیع مسجد و تکیه بیجن حاجی بابل بنا به نقل متولی.
📌نام بیجی کلا و شنیدن نقل ارتباط آن با بیجن در آبادی حاجیکلا بابل قابل تامل است.
📌نقل شفاهی ارتباط بیجی کلا با امامزاده بیجن در #رستمدار قابل تامل است.
📌برخی به اشتباه به بیجی کلا، پیچی کلا یا پیچاکلا میگویند، ایندو دو آبادی سوا از هم هستند، که میانشان در تجنک مزار امامزاده ای بنام #سیدعلی_کیا_سلطان وجود دارد که از نسلش در همان منطقه زندگی می کنند و میگویند از نسل سید علی کیا سلطان #لفور هستیم،
اینان نام کیا را در فامیلشان داشته و نیمی از آنها ثبت سیادت شناسنامه ای داشته و فاقد نسب نامه بی اشکال هستند،
📌این منطقه از املاک ۳ برادر بخصوص مرادبیک و ۴ فرزندش بوده که اسنادش هم موجود است،
📌#علی_ایمانی از پژوهشگران منطقه به من گفتند به دلایل متعدده بعید نیست این سید علی همان #میرشیخ_علی_خان بن کمال الدین باشد که ما او را جد #کاظم_بیک میدانیم،
👈این فرمایش درست است، در آنجا ملک اجدادی کیا بیجن که دلیل فامیلی ما هم هست وجود دارد.
🟢کشف مزار شهید سیّدعلی کیا در تجنک لالهآباد در نواحی که ملک اجدادی کاظم بیک، مرادبیک، فرزندانشان و سید بیجن وجود دارد.
🔎تجنک یکی از محلّه های زرگرشهر است که تا چند سال پیش یکی از روستاهای دهستان جلال ازرک از بخش لاله آباد بابل بود.
این محلّه در فاصلة یک کیلومتری غرب #زرگرشهر واقع شده است.
📌طول این روستا حدود ۳ کیلومتر است و امامزاده سیّد علیکیا (ع) تقریباً در انتهای روستا واقع شده است.
💠روایتهای مختلفی از سیّدعلیکیا (ع) وجود دارد که ایشان را از نسل امام موسی کاظم (ع) و گاهی از نسل امام حسن (ع) دانسته اند؛ امّا زیارتنامة حرم امامزاده، نشانهای از زیارت امام سجّاد (ع) دارد.
✍دکتر #منوچهر_ستوده درباره ی این بقعه چنین مینویسد:
«از این بقعه در #طومار متولّیان دوران صفوی یاد شده است. در این طومار این بقعه به نام امامزاده سیّدعلیکیا در جلالازرک آمده است. ظاهراً در این زمان این بقعه اهمّیتی داشته است. نام متولّی آن درست خوانده نمیشود. این بقعه امروز بنایی است ساده، چهار گوشه با بامی سفال[به]سر و در و صندوقی ساده که هیچ گونه آثار تاریخی و هنری ندارد».
✍دکتر #محمدتقی_دانشپژوه طومار مورد اشاره را این گونه خوانده است:
«مزار کثیرالانوار امامزاده واجب التّعظیم و التّکریم امامزاده سیّد علیکیا واقع در جلالازرک به تولیّت درویش [ناخوانا] مقرّر است به موجب خطاب: شلتوکزار اربابی ۶ جریب و ۵ قفیز، ۷۱۵۰ دینار.»
📌همچنین در اسناد نیاک به امامزاده کارکیا واقع در جلالازرک اشاره شده که گمان میرود منظور سیّدعلی کیا باشد.
💚#سادات تجنک خود را از نسل این امامزاده میدانند و به همین دلیل نام خانوادگی آنها «#کیانژاد» است و غیر سادات اغلب نام خانوادگیِ «زاهدیان» دارند.
بازنگری:
🖊#محسن_داداش_پور_باکر
۱۴۰۳/۱۰/۱۰
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3937
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🔲#بیجن #بیژنی #تجنک #سادات #امامزاده
◻️صفحه ۳
📌نقل است که سالها پیش شخصی از سادات #امیرکلا با در دست داشتن #شجرهنامة امامزاده سیّدعلیکیا خود را از نوادگان این امامزاده و متولّی این بقعه معرّفی کرده و مورد اعتماد مردم تجنک بوده است.
📌از طرفی در زمانهای گذشته اهالی جلالازرک برای رفتن به بابل و بابلسر از رودخانه ی بابل در امیرکلای پازوار عبور کرده و همین مسأله موجب ارتباط نزدیک میان اهالی جلالازرک و پازوار بوده است.
👈بنابراین، به احتمال زیاد این امامزاده #سیّدعلی_حسینی_پازواری است که در تاریخ مازندران از وی چنین یاد شده است:
«در قریه #پازوار در زمان حکّام، سیّدی بود که وی را میرعلیخان حسینی میگفتند. برای او صبح و شام کَرنای میکشیدند چنان که در گیلان کسی را سپهسالاری چند دیه میدادند نقاره میزدند و در مازندران نقاره برای حاکم مینواختند و به هرکه چند دیه میدادند کَرنای رخصت بود که صبح و شام بنوازند.»
✍#میرتیمور_مرعشی نیز درباره وی مینویسد: «امّا میرعلی پازواری بعد از وفات میر عبدالکریم [مرعشی در سال ۹۳۲ ق]، میر سلطانمحمود را به تخت نشانیده، سکّه و خطبه به نام او جاری ساخت ... . آقامحمد [روزافزون]، اشرف کریکلا را بفریفت تا میرعلی حسینی پازواری را در حمّام به قتل آورد.»
📌بنا به ادّعای یکی از اعضای هیئت امنای امامزاده، شجرهنامه امامزاده در اختیار یکی از خانوادههای امیرکلایی است که خود را از نوادگان سیّد علیکیا میدانند.
📌احتمال دیگری از نسب این امامزاده، نسبت وی با سادات آلکیای گیلان است. آن چه این گمان را تقویت میکند، مشابهت اسمی امامزاده با سیّدعلیکیای گیلانی است که در قرن ۸ به کمک میر قوامالدّین مرعشی رهبری قیام گیلان را بر عهده گرفت و به همین دلیل سادات آلکیا رفت و آمدهایی به آمل داشته اند. بنابراین، ممکن است این امامزاده یکی از بازماندگان آلکیا باشد.
📚منبع:
#علی_ایمانی_ایمنی،
کتاب آمادهی انتشار #آثار_و_بناهای_تاریخی_لاله_آباد
✍آقای #سیدمهدی_بیژنی پویاحاجی در ادامه مینویسد:
《ایشان همانی است که به نقل مکتوب تاریخ به دره بلده پناهنده شد و باعث حضور نسل های بعدش در آنجا شد، او در سال ۱۰۰۷ قمری با حمایت شاه عباس صفوی از ارتفاعات نور پایین آمد، ایشان جد اعلای تمام طوایف مازندرانی منسوب به ماست.》
بازنگری:
🖊#محسن_داداش_پور_باکر
۱۴۰۳/۱۰/۱۰
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3937
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
1.01M
💠#پرسش_و_پاسخ
📄#اسناد_خطی
📜#خوانش_سند
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
1.35M
#پرسش_و_پاسخ
#اسناد_خطی
#خوانش_سند
🌿#طایفه_عرب_بندپی
#عرب
#بندپی
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
پژوهش اِدمُلّاوَند
#پرسش_و_پاسخ #اسناد_خطی #خوانش_سند 🌿#طایفه_عرب_بندپی #عرب #بندپی ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑#پژوهش
🟡دوستان پوزش قدری سرماخوردم
صدای منتشر شده ام واضح نیست.
بقیه صداها را توی صفحه ی شخصی ارسال میکنم.
#نویسنده #پژوهش #پژوهشگر
💢به قلم عباس فرهادی نویسنده و پژوهشگر اجتماعی
عصرِ طلاییِ شعرآهنگِ کتولی (برای مقامِ موسیقی و موسیقیِ مقامی)
💢عباس فرهادی نویسنده و پژوهشگر اجتماعی در یادداشتی نوشت:
این هفته، اولین نشستِ کارگاهیِ جشنوارهی موسیقیِ مقامیِ کتولی( سروانگ۵) برای اعلانِ فراخوانِ این رویدادِ بزرگ به همراهِ رونماییِ کتاب فرهنگنامهی موسیقیِ کتولی در هتلِ کانیار شهرستان علی آباد کتول برگزار شد.
📌نکات مهمی در این رویداد فرهنگی نهفته است که به برخی از آنها اشاره می شود:
💢۱-بعد از چندین جلسهی مشترکِ شورای اسلامیِ شهر و شهرداری با گروههای مختلف از فعالان و هنرمندان موسیقی و نیز تشکیلِ کارگروهِ فنی و …، حالا جلسهای عمومیتر از گروههای مختلفی – که هر کدام تاثیرات موثر و مثبتی در کمیت و کیفیتِ این جشنواره میتوانند بگذارند – بسیار هوشمندانه و موفق برگزار شد و البته استقبالِ چشمگیرِ پیشکسوتان، فرهیختگان و نخبگانِ این عرصه هم این دورهمی را به یک همایشِ بزرگِ موسیقی تبدیل کرد.
💠 ادامه مطلب در پایگاه خبری ندای کتول
www.nedayekatul.ir
📩ارسالی #حسین_اصفهانی
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کتاب
#مدرسه
📚کتاب درسی سوم ابتدایی سال ۱۳۰۸ ، به مطالب متنوع و خط زیبای آن توجه کنید
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🔹جستاری در غذای ایرانیان از دیرباز و تنوع آن در کرج
🖊#حمیدرضا_آقایی
پژوهشگر فرهنگ مردم
۸ دی ۱۴۰۳
🔲البرز پژوهی
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3942
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🔹جستاری در غذای ایرانیان از دیرباز و تنوع آن در کرج
بخش اول
✍ حمیدرضا آقایی
پژوهشگر فرهنگ مردم
چون کاک و کَشکینه و شیر و ماست
درین دِه خوراکِ گوارای ماست
«ملکالشعرای بهار»
هرگاه سخن از اقوام گوناگون ایران زمین و هویتشان به میان میآید، تنوع خوراک، پوشاک، نوشاک، زبان، گویش و موسیقی اقوام، دهان و چشم و گوش را مینوازد تنوعی که امروزه به نوعی در کلانشهر کرج با آن مواجهایم.
از دیرباز اشارت به غذاها را میتوان در «رسالۀ دلکش خسرو و ریدک او» به زبان پهلوی یافت که دربارۀ خورشها و خوردنیها و شیوۀ بهکار بردن و چگونگی آنها در عصر ساسانی بهدست میآید که در تاریخ خوراکپزی ایرانیان ماخذ معتبری است. [۱] و این نشانی از فرهنگ غنی ایرانیان در گذشته دور بوده است.
در چهار مقالۀ نظامی عروضی سمرقندی نیز دستور غذایی برای بیمار نوشته شده که خود اشارت دیگری است به سطح بالای فرهنگ غذایی گذشتۀ ایرانیان. در باب علم طب و هدایت طبیب این رساله آمده: «از کل لبنیات و ترشیها پرهیز باید کرد و غذا نخودآب باید خوردن، به گوشت ماکیان یک ساله و حلوا، زردۀ تخممرغ را با انگبین باید کردن و از آن خوردن، چون ترتیب این غذا تمام نظام پذیرد من تدبیر ادویه کنم.»
در باب عادات غذایی ما ایرانیان نیز، همچنان که امروزه هم قابل مشاهده است، گویا شام در میان سه وعدۀ غذایی، از گذشته مفصل و با اهمیت بوده است. براساس گفتۀ یکی از جهانگردان «ویلیام شاردن» ایرانیان سومین وعدۀ غذایی خود را حدود ساعت هفت شب میخوردند. شام وعدۀ غذایی ممتاز و مجلل ایرانیان است.
این عادت غذایی با وجود آنکه از نظر علم تغذیه ایراداتی بر آن وارد است و بر اساس ضربالمثل معروف انگلیسی که «صبحانهات را خودت و ناهارت را با دوستان بخور و شامت را به دشمنانت بده»، اما باز هم برای ما ایرانیان شام مفصلترین وعدۀ غذایی است.
«ویلز ۱۸۷۰ میلادی» که به عنوان پزشک برای شرکت هندواروپایی تلگراف ایران کار میکرد در مورد شام ایرانیان که در یکی از ضیافتهای اعیانی اشرافی شرکت کرده بود چنین توصیف میکند: "مجلس یک شام ایرانی، به ظاهر تمام نشدنی است. با قرار دادن نزدیک به یکصد طبق روی سفره که در این میان میتوان به خوراکهای مطبوعی مانند؛ گوشت گوسفند و ماکیان اشاره کرد که لابهلای پلوی ساده ترکیب با خلال پرتقال، عدس پلو، لوبیا پلو، شوید پلو، سِرو میشوند، فسنجان با گوشت گوسفند، مرغ و یا کبک طبخ شده با رب انار و گردوی هاونکوب، کباب بره، کباب گوشت بز کوهی، بره بریان که با کشمش و خرما، پسته، شاه بلوط و کشمش پر شده، ماهی شور (دودی) از دریای شمال ایران، سوپ غلیظ تهیه شده از مغز قلم، دلمه که از گوشت قیمهای و برنج تهیه شده، و همگی را طعمدار کرده و درون برگ مو میپیچند، سرخ و یا دم میکنند. کوفته مارچوبۀ وحشی (کنگر) پخته، بلدرچین، کبک و کبوتر درستۀ بریانی که با کاهو و شربت سکنجبین میل میشود، از انواع غذاهای اعیانی ایرانیان بود."
ناگفته پیداست که مردم عادی از طبقۀ کشاورز و کارگر هرگز قادر به تهیه خوردن چنین شامهای مجلل و تشریفاتی نبودهاند و به ندرت برنج، گوشت و دسر میخوردند و غذاهای آنها عموماً نان و جو یا گندم، لبنیات، میوه، صیفیجات و حبوبات بوده است.
همانطور که اشاره شد، علاوه بر عناصر هویتسازی مانند؛ زبان، لباس، موسیقی، آیینها و باورها، غذا و خوراکیها هم میتوانند به شناخت هر چه بهتر مردمان سرزمینهای گوناگون بیانجامد.
گاهی خوردن غذایی که در گذشته برای ما خوشمزه و خاطرهساز بوده و از اصالت فرهنگی، سنتی سرزمینی برخواسته، ممکن است به دلیل طمع و اصالتش فاصلههای مکانی را از میان برداشته و لذت و حس تعلق را در ما تقویت کرده و از دلتنگیهایمان بکاهد و ما را با گذشتههایمان پیوند دهد.
«آبگـوشـت» معروف ایرانیان با طمع و چاشنیهای گوناگونش از جمله غذاهایی است که توانسته به عنوان غذایی پیونددهنده، گروههایی از آدمهای آشنا را بر سفرهای کنار هم بنشاند و بهانهای برای ایجاد همدلی و همبستگی آشنایان و دوستان شود.
با توجه به اینکه در چند صد سال گذشته سبک و شیوۀ زندگی بشر دچار تحولات اساسی گردیده و امروزه نقش و اهمیت خوردن یک غذای لذیذ سنتی، از رسالت و وظیفۀ اصلی خود که سیر نمودن شکم آدمهاست، فراتر رفته و گاهی خوردن دورهمی غذایی خوشمزه و لذتبخش که ریشه در اصالت و هویت فرهنگی قومی داشته با روح و روان آدمی بازی میکند و تاثیرات عمیقی بر جای میگذارد.
۸ دی ۱۴۰۳
▪️ پانوشت --------------------
[۱].افشار، ایرج، ۱۳۸۹، آشپزی دورۀ صفوی، تهران: انتشارات سروش، چ دوم.
🔲البرز پژوهی
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3942
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🔹جستاری در غذای ایرانیان از دیرباز و تنوع آن در کرج
بخش دوم
✍ حمیدرضا آقایی
پژوهشگر فرهنگ مردم
اندیشۀ خلاق بشر میتواند در هر زمینهای به تولید و آفرینش بپردازد. ذهن توانمند و نوآور انسان با طبعی زیبادوست در برآوردن نیازهای اساسی و روزمرهاش یعنی خوردن و آشامیدن، نیز ابتکار و نوآوری بروز میدهد و برای آنچه که میخورد و میآشامد، نه فقط فکر رفع نیاز اولیه (سیر شدن)، بلکه رضایت در حس زیبایی و لذت غذا را مد نظر دارد. [۱]
انسان ضمن برآوردن نیازهای اساسی زندگی برای ادامۀ حیات (خوردن و آشامیدن)، با طبع زیباییدوستاش، در هم آمیختن و ترکیب غذاهای دیگر اقوام و ملتها را نیز الگوی خود قرار داده و به فکر تنوعبخشی، آراستن و آذین غذاها و سفره و استفاده از بعضی اشربه و نوشیدنیها و دسرها بوده و هست.
با افزایش جمعیت و تغییر شیوۀ سنتی زیست، بهویژه در شهرها راهاندازی و گسترش انواع غذاخوریها، رستورانها، ساندویچیها، سفرهخانههای سنتی، تالارهای پذیرایی، فستفودیها، دکهها و بساطهای غذای لقمهای و ارزان و جگرکیهای ضرورت یافت.
شهـر کرج این «ایرانشهر کوچک» هم، از این ضرورت جدا نبوده و با حضور اقوام ایرانی و فرهنگهای غذایی گوناگونشان، سفره غذایی رنگین و متنوعی در شهر پهن نموده است. این کلانشهر علاوه بر گسترش در حوزههای ساختاری و عمران شهری ضرورت دارد در مسیر توسعۀ پایدار برخی از معابر و گذرگاهها و مکانهای شلوغ را به محلی برای خوردن و آشامیدن با زیبایی و آسایش بیشتر بهطور ویژه اختصاص دهد.
امروزه با توجه به تغییر ذائقهها، که گاهی به دلیل مشغلههای کاری و نبود فرصت کافی برای پخت و پز است، حتی برگزاری مهمانیهای و دورهمیها نیز در رستورانها و غذاخوریهای برگزار میشود، که ضرورت نظارت بهداشتی و البته ساماندهی نیز احساس میشود.
کرج این کلانشهر پویا و جوان و فرزند ارشد پایتخت در سالهای اخیر، همچون تهران دچار دگرگونی و تحول در برپایی و تأسیس انواع غذاخوریهای رنگارنگ شده، که اگر به این شرایط توجه بهتری شود این سبک زندگی و تغییر ذائقه برای برخی از جوانان فرصتهای شغلی بیشتری فراهم آورده و در توسعۀ اهداف فرهنگی و رفاهی خانوداه نیز موثر خواهد بود.
در پی گشت و گذارهای میدانی نگارنده در استان البرز و شهر کرج، ضمن شناسایی و تجربۀ برخی از خدمات غذایی متنوع، جالب و لذتبخش اقوام مختلف را تجربه کردهام.
در این قدم زدن و گشت و گذارها، غذاخوری های سُنتی، محلی و مدرن، رستوران های غذاهای رژیمی، برخی از غذاهای مناطق مختلف کشور، مانند؛ بریانی اصفهان، غذاهای گیلکی و محصولات و سبزیجات شمالی را مشاهده کردم.
همچنین دکان های فلافلی و سمبوسه پر طرفدار خوزستان، آشکده با انواع آشها و حلیمها، انواع ماهیهای دریای شمال و جنوب، کباب بناب، کباب گلپایگان، محصولات لبنی دزفول (سرشیر و شیربرنج) انواع نانهای محلی از اقوام مختلف، انواع شیرینی، دمنوش، اشربه و کیک یزدی و کاشانی، رستورانهای جاده چالوس با بهرهگیری از شرایط زیبای طبیعی مشتریان و میهمانان خود را به ساعت خوش در کنار خانواده فرا میخوانند.
در این میان روستاهای هدف گردشگری نیز با عرضۀ خشکبار و آجیل و ترشی و لواشک محلی (آلو و آلوچه برغان، توت سیاهکلاهان، خرمالو و ازگیل کرج، و... بر رونق این بازارها و تنوع خوراکی افزودهاند. حتی عرضۀ غذاهای کشورهای دیگر؛ در رستورانهای ژاپنی، ایتالیایی، هندی، یونانی، عربی و ترکیاستانبولی (اسکندرکباب و باقلوا) مشتریان خاص خود را دارند.
و بالاخره جگرکیهای بسیار عصرگاهی و شبانگاهی با دود و دَم وسوسه برانگیزشان با مشتریان اغلب جوان خود، جلوههایی از زیبایی این شهر پویا هستند.
هر چند همۀ این اغذیه فروشیها، حال و هوای خاصی به کلانشهر کرج و استان البرز حاکم بخشیدهاند، اما هنوز فرصت برنامهریزی بیشتر و بهتر، برای متخصصان و علاقمندان صنعت تغذیه و مدیریت میراث فرهنگی و معاونت فرهنگی و امور اجتماعی استانداری و معاونت فرهنگی شهرداریها وجود دارد، تا هم در راستای کارآفرینی و ایجاد مشاغل مرتبط غذایی کوشش نمایند، و این کلانشهر را به پایتخت غذاهای متنوع ایرانی و خارجی تبدیل نموده تا همه روزه، افزون بر جمعیت ساکن در کرج، میهمانان فراوانی را از پایتخت برای خوردن غذاهای گوناگون به سوی خود بکشاند، که علاوه بر رونق و نشاط در جامعه، کرج این فرش زیبا و رنگین ایرانی، را پررونقتر با اقتصادی پویا جلوهگر سازد.
۸ دی ۱۴۰۳
▪️ پانوشت --------------------
[۱]. فرمند، رضوان، ۱۳۸۳، هنر آشپزی و شیرینی پزی، انتشارات جاجرمی، تهران، چ دوم.
🔲البرز پژوهی
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3942
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#دلنوشته
🌷کاش یه مغازه بود...
آدم می رفت می گفت:
ببخشید آقا این "خنده های از ته دل" چند اند؟ ✨
"صداقتِ" فروشي هم داريد؟ ✨
"عشق" را نوشتید دست نزنید...
مال پشت ویترینه؟؟
فروشی نیس؟ ✨
"وفاداري" امروز متری چند شده؟! ✨
قيمت "صلح و دوستی" چنده؟
جنس چینی درجه دو نمیخوام...میخوام اصل باشه...
يه "دل بدون غصه" سیری چند؟ "آدمهای مهربون" در همه، یا میشه سوا کرد؟✨
📌یه مثقال "زندگی آروم" میخوام با یه چارک "حوض و پشه بند"!
یه وجب "حیاطای قدیم"...
عطر و بوی کاهگلش که نرفته؟
آقا از اون "آرامش هاي قديم" هم بهم بدین.... لحظه ای چند؟ ✨
🟡این روزها که همه چیز گرون شده... قیمت اینا هم بالا رفته یا ثابت مونده؟؟
این"محبتا" که میپاشند روي زندگیا مشتی چند؟✨
از اون "روزایی که بی بغض اند" ، "روزای بچگی" هم دارین؟...
از اون "سالهاي بی رنج" اندازه دل ما دارین؟!✨
این "شادیها" دوام دارند؟! جنسشون مرغوبه؟ نه؟...✨
🌸کاش یه عطر فروشی بود...
آدم عطر گرم اقاقیا و یاس های قدیم" می خرید.
عطر " خاک بارونخورده" ، عطر "آغوش مادر"با ماندگاری طولانی!✨
🌸کاش یه جایی بود می شد رفت و گفت یك "زندگی" میخوام
از جنس خوبش...✨
🖊#علا_آزاد
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3943
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
هدایت شده از میرمریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#همدلی
💝نذری به این میگن
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
InShot_۲۰۲۴۱۲۰۵_۲۱۴۳۱۴۴۰۳.mp3
5.13M
🔅عبدالحسین_مختاباد
تمنایوصال
تاکی به تمنای وصال..!!
تو یگانه...!!!
🎼#آوای_ایرانی
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_سیده_میر_مریم
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🖤#شعر #شاعر
✍و دو شنبه ای که با " صبح " می آید .
صبحی که می آید و در مغاک خاک فرو می رود .
از حسینیه یزلان بیدگل تا زیارت شاهزاده حسین چند قدم بیشتر نیست .
ولی امروز دوشنبه بعد از ظهر شکوه یک نجابت محض در همین چند قدم جاری خواهد بود.
محسن صباحی بیدگلی متخلص به صبح به همان اندازه که ازعجب و ریا و بخل و حسد دور بود با دانش و نوآوری در گستره شعر و دریافت های بینا متنی شعر مانوس بود...
رفتنش آن هم در غربت برای شهر ما یک غبطه و یک غبن است...
ولی یادش گرامی و از جنس پرنیان صبح.
📩حیدر علی عنایتی
31.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎶نوازنده نی رضا خسروی خواننده حسین اصفهانی اجرا در غرفه های نمایشگاه بین المللی جشنواره فرهنگ اقوام ایران زمین.
📩ارسالی #حسین_اصفهانی
-دانش تجوید-سطح-1ستوده نیا.pdf
5M
#کتاب
کتاب دانش تجوید
سطح یک - دکتر ستوده نیا
کتاب مورد نظر تدریس تجوید جناب استاد رمضانی
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─