#منظومه_حجت_و_مریم
📜سرگذشت حجت سلطانی
📌وی به حجت غلامی(کدخدا روستاء غلامی) معروف است.
💥داستان #حجت_غلامی در #هزارجریب ، منطقه ی ییلاقی شهرستان #نکا در استان مازندران بین سال های ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ شمسی اتفاق افتاد.
📌در آن زمان شخصی به نام #میرعبدالعلی_هاشمی_لَمِردی از طرف دولت بعنوان مسئول رسیدگی به امور ۵۴ روستای هزار جریب انتصاب شده بود.
📌 وی به همراه #باباجان_طاهری ، #قدرت_خان_یخکشی ، و ریش سفید های روستاها ، منطقه را اداره می نمودند .
📌هنگامی که رضا شاه ایران را ترک کرد ، کشور دچار هرج و مرج شد. این موج هرج و مرج به منطقه هزارجریب هم رسید. دزدان و یاغیان امنیت منطقه هزارجریب را به مخاطره انداختند .
📌با توجه به اوضاع پیش آمده ، #میرعبدالعلی_هاشمی و همراهانش تصمیم گرفتند گروهی تحت عنوان #گروه_امنیه_هزارجریب تشکیل داده و امنیت را به هزار جریب بازگردانند .
📌لذا طی مکاتبات و مراجعاتی به والی مازندران در شهر ساری و سپس مراجعه به تهران موفق شدند مجوز تاسیس و مسلح نمودن گروه امنیه هزار جریب را اخذ نمایند.
📌همچنین پس از شور و تجمیع عقاید، شخصی به نام #حجت_غلامی را به عنوان مسئول تشکیل و سرپرستی عملیاتی گروه مذکور انتصاب نمودند.
📌#حجت_غلامی از اهالی روستای غلامی هزارجریب بود. از او به عنوان فردی ورزشکار ، انسان دوست، و دهقانی پرتلاش یاد میکردند. نامزدش که #مریم نام داشت ، اهل روستای دیگری به نام #پرکلا بود.
📌او با تلاش فراوان افراد واجد شرایط را انتخاب کرده و گروه امنیه هزارجریب را تشکیل داد. هسته اصلی گروه ، شخص حجت غلامی، #سیدعقیل_بادابسری معروف به عقیل بادسری ، سید ذکریا هاشمی که پسرعموی میر عبدالعی بود و میر طالب جباری بودند.
📌 افراد گروه به مدت یک سال و اندی به بهترین شکل ممکن به وظایف خود عمل نموده و امنیت را به منطقه بازگرداندند. اما ناگهان به دلیل کمبود مواجب و وسوسه های عقیل بادسری اقدام به باجگیری از بزرگان روستاها کردند.
📌بتدریج آنقدر به باجگیری ادامه دادند که هزارجریبی ها اعتراض کردند.
📌سر انجام طی درگیری های مکرر ، گروه منهدم و حجت غلامی دستگیر و محاکمه شد.
📌قبل از انتقال او به زندان قصر قجر تهران، حجت غلامی درخواست نمود تا کل سرگذشت خود را طی شعری خطاب به نامزدش #مریم بخواند.
📍این شعر در تاریخ موسیقی مازندران ماندگار شد.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─