پژوهش اِدمُلّاوَند
╭─┅🍃🌸🍃┅درخت وولی یا ولولی #مِلک #جنگل #وِولی #روستا 🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄• 📚#آوات_قلمܐܡܝܕ @edmolavand
╭─┅🍃🌸🍃┅درخت وولی یا ولولی
#مِلک #جنگل #وِولی
#روستا
📩بسمه تعالی
#قدیما
✍قبل از ورود زنبور جعبه ای و صنعتی به منطقه، کندوهای لوله ای ساخته شده از تنه درختان مرسوم بود و به جهت عدم وجود وسیله های نقلیه ماشینی و راه موصلاتی مناسب، کندوی زنبورها را کمتر جابجا می کردند و جابجایی کندوها هم به خاطر دستیابی به گلهای متنوع بعد گل درختان کهلو و کرات بود ولی با وجود درختان بی شمار #وولی و گلدهی در زمانی طولانی مدت ایام تابستان و میزان شهد فراوان گل این درخت، زنبورداران به محصول لازم خود دست می یافتند و آنانی که تعداد کندوهای زنبور عسل شان بیشتر از ۵ تا بود مبادرت به فروش عسل مازاد بر مصرف خویش می نمودند و در منطقه میانسر ( قدیما آبادی های بین بابلکنار و لفور را میانسر می گفتند) زنبوردارانی بودند که به جهت پرورش زیاد کندوهای زنبور، عسل آنها تا گرگان، مشهد ،سمنان، گرمسار، فیروزکوه، تهران، رشت به فروش می رفت که عمده دلیل آن همین درخت 🌳وولی بود که بنا اظهارات بزرگان این عصر و زمانه، تعداد درختان وولی و ملج از کهلو و کراد و تسکا و امثالهم بیشتر بود ولی از سال ۱۳۴۵ روند رویش این درختان کم و کمتر شد و درختان وولی و ملج پیر خشک شده اند و چندان رویش جدید روی نداد البته روند نابودی وولی زودتر از ملج بوده است.
📌لازم به ذکر اینکه چوب این دو درخت بسیار کمیاب، بسیار بادوام و کاربردی و در مقابل پوسیدگی و بیدزدگی مقاوم بوده اند.
📌در داخل جنگل، تِلار و منزل مردم، ساخته شده از همین چوب درختان همچنان باقیست (خصوصا گرده ی آن) و اگر صاحب به سر باشند تا سالیان سال باقی خواهند ماند.
📌بهترین چوب ها در جنگل های شمال ایران عبارتند از:
اِزار، ملج، وِولی، سوردار، نمدار، شیردار، مرس(راش) و کرات
چوب درختانی از قبیل: موزی( بلوط)، کهلو، افرا، ممرز، توسکا چندان در مقابل بید و رطوبت دوام و قوام و استحکام ندارند.
🖌 #محمد_عابدی_فیروزجایی
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3267
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📜کلماتی که در بچگی ازش استفاده میکردیم و هنوز در ضمیر ناخوداگاهمون باقی مونده و سرشار از خاطراته:
#واژگان #اصطلاحات
اَشنیفه = عطسه
چَنِه = چونه _ فک
مافور = چونه بزرگ
هِمِندِه = بیرون از خونه
مُرقاض = قیچی
کَش جُمِه = پُلیور
تُمُّن = شلوار
کُمُّن = خشتک شلوار
پَرُن = قسمت جلوی پیراهن یا دامن
مُچِّکل = مارمولک
دیلمِک = آفتاب پرست
گِل گِلی = قلقلک
پُسکَنده =پله
کورماز=مگس
آبچین = کیسه مشمایی(پلاستیک)
کوره لول=لوله بخاری
سُز=سبز
دوآج=لحاف
کِوریک=کبریت
چُرقَد=روسری
دِوَندی=کفش پلاستیکی
شِبره=کفش پاشنه بلند
کاب بِلنددوندی = کفش پاشنه بلند
لاک لاک پشتی = لاکپشت
اَرمِنجی = جوجه تیغی
دَکّال= اصلااا
شَلمُن=تیربرق
کُش=خارش
بَکُ=بِخارون
بَکُستمِه = خاروندم
چَنگی=ناخن بلند
چینگال=چنگال
چَنگِل=چغندر
غول=کَر(ناشنوا)
لَشت=طنابی که پارچه ای باشد
رَسِن = طناب
لِنگ= پا
گَدبِوا=پدربزرگ
بِوی=مادربزرگ
نِنا =مامان
گَگِ= بِرار =داداش
دِدا= خاخِر =خواهر
بِوا=بابا
وَسّا = نَوه
تیسَمبَعو=سوسک
گَل = موش
زیر = نعلبکی
پیش لَمپا سر = بالکن
دَستِک= دست انداز بالکن
تَش کَش= خاک انداز فلزی
ماشه= گیره فلزی که باهاش آتیشو میگیرن
دیزِندُن= سه پایه فلزی که روش آشپزی میکردن
اَپا= کلمه تعجب
چَچکِل= چوبی که درحال سوختنه
چَپّر=نردبان
قِوا=کُت
بادی=فانوس
شِ=شبنم
چَل=سنجاقک
چَل = وسیله ای چوبی و دست ساز برای ریسندگی
بِندا=حصاری که با شاخه های درخت دور زمینها درست میکردند.
کَلُش=کفش پلاستیکی خانومها
دوری=بشقاب
کَچِه = قاشق چوبی
تاس=کاسه
لَوِه=قابلمه
سِمبار = سماور
کَلکا=پنجره کوچک
کَلدَر= چوبهایی که به خاطر نیومدن گاو تو حیاط میزاشتن
پاها= چوبی بلند و محکم
راپُّن = شلوار مخصوص کار برای شالیزار
جَردِه= هیزمی که بسیار نازک هستن.
وا = باد
رَندی = ته دیگ
دِسکِله = آبی که برای پختن برنج جوش میارن.
نِسُم = جنگل
کَوی = کدو
سِره = برگهای خشک
شَبچَرِه = خوراکی یا خشکباری که بعد شام میخوردن.
پِشُم = پذیرایی بعد شام
خَرزین = دیوار کوتاهی که بعد وارد شدن خونه میساختن فک کنم برای گذاشتن پالان اسب و خر .
توک = چوب محکمی که برای خراب نشدن دیواری تکیه میدادن.
نون کَر = وردنه چوبی
دِنه = دیروز
کَپِّل = پرتاب کردن
تَلِم = گاو ماده ای که هنوز مادر نشده
تِلِم = ظرف چوبی که در آن ماستو تبدیل به دوغ میکنند و کره میگیرن.
مَنگُ = گاو ماده ای که گوساله دارد
جُنکا = گاو نر جوان
وِرزا = گاو نر چننند ساله
چاشت = غذایی که برای کشاورز به رودبار میفرستادن
گوگ = گوساله
چَلِک = ظرف حلبی
وَندِه = طنابهای بهم بافته مثل تور ماهیگیری که کاه توش میریختن و با اسب از صحرا به خونه میاوردن
ساها = جایی که آفتاب خور نبود
تاوِر = جایی که آفتاب خور بود
پَنجه = نوبت
سِگ = بچه ای که مادر ندارد
بالبَند = النگو
گوشبال = گوشواره
اُدَنگ = آسیاب
کا = بازی
تِک = دهان
چاک = رودخونه
کلِه = اجاقی که با سنگ و گل درست کرده بودند برای پختنغذا
شِلاب = بارون شدید
شپِل = سوتی که با دهن و یا انگشت و دهن میزنند
کَش سَنگ = وسیله ای که پسرهای کیاسر خودشون درستش میکردن برای شکار گنجشک
پاپلیک = پروانه
شاب = گام برداشتن
سَر تَن شور = حمام
قِرقاضی = لجبازی ( لَج کسیودرآوردن )
لِم لِم = خیسِ خیس
سیب نِهِب = تَشَر رفتن (یه نوع دعواکردن )
سیب هِدا = مشکلی کسیو تحت فشار قرار بده .
آسنی = قصه
شییُنگ = جیغ بسیار بلند
اُن هانی = جِن
لاپِّه و چاپِّه = خیلی پاره شده
✍️#میرموسی_موسوی_کیاسری
📝#ابوالفضل_وکیلی
📜#فرهنگ_عامه
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
با تشکر از پژوهشگر محترم جناب آقای داداشپور و تیم پژوهشی #ادملاوند
عبارت فوق در محاوره مردم کیاسر مرسوم و معمول هست ولی برخی از آنها اصلا در محاوره مردم بندپی و لفور وجود ندارد یا با تغییر قابل ملاحظه ای در محاوره این منطقه استفاده می شود( مرقاض، کش جمه، کمن، پرن، دیلمک، پسکنده، کوریک، شبره، بوی، گگ، وسا، زیر، پیش لما سر، بادی،بندا، کلکا، پاها، راپن، جرده، نسم، سره، خرزین، دنه، ساها، لم لم، آسنی، ان هانی، )
کوچک شما در سطور زیر به عباراتی بیشتر که مرتبط و قابل استفاده در محاوره مردم منطقه است را به حضور تقدیم می دارم.
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3572
✍#محمد_عابدی_فیروزجایی
👇👇
#واژگان #اصطلاحات تبری مازندران مرسوم در بندپی و لفور
لازم به ذکر اینکه محاوره تبری، منطقه به منطقه و گاهی اوقات روستا به روستا کمی از هم متمایز و متغیر می باشد
اِشنافه = عطسه
کِلِش= سرفه
کِتار = چونه _ فک پایین
مافور = چانه اسب
هِمِن= بیرون از خونه
مِقراض = قیچی
پَسّک= پُلیور, جلیقه
قِوا= کُت
جِمِه= پیراهن پارچه ای
تامون = شلوار
پَیرَن = پیراهن کاوایی
مُچِّکل = مارمولک
دِملاکن = پرنده دم جنبانک
شونه قِپّین = پرنده شانه به سر
زیگ= پرنده سینه سرخ
پِسپیک = پرنده چرخ ریسک
دارکِتِن= دارکوب
قِل قِلی = قلقلک
کورماز=مگس
آبچین = کیسه مشمایی(پلاستیک)
کوره لول=لوله بخاری
سُز=سبز
دوآج=لحاف
چارقَد=روسری
دِوَندی=کفش پلاستیکی
شِبرو=کفش چرمی
کاب بِلنددوندی = کفش پاشنه بلند
کَوِز = لاکپشت
اَرمِنجی = جوجه تیغی
دَکّل= اصلااا
شَلمُن=تیربرق
کُش=خارش
بَکُ=بِخارون
بَکُستمِه = خاروندم
چَنگلی=ناخن بلند
چَنگال=چنگال
چَنگِل=چغندر
غول=کَر(ناشنوا)
لَشت=طنابی که پارچه ای باشد
رَسِن = طناب
لینگ= پا
گَدبِبا=پدربزرگ
نِنا=مادربزرگ
مار =مامان, مادر
پِر= پدر
بِرار = برادر , داداش
خاخِر =خواهر
خِرزا= خواهر زاده
وَچه زا= نَوه
گَل = موش
لَمپا = گرد سوز
دَسکِچو= نخ یا چوبی که بین ستون های بالکن خانه برای آویختن هر چیزی از آن استفاده می شد
تَش کَش= خاک انداز فلزی
ماشه= گیره فلزی که باهاش آتیشو میگیرن
دیزِندُن= سه پایه فلزی که روش آشپزی میکردن
چَپّر=نردبانی از تنه درخت با شاخه های آن
کاتی= نردبانی از تنه درخت که به صورت پله کانی
قِوا=کُت
فِنِر=فانوس
چراغ سیتکه= چراغ زنبوری
فی یه= بیل چوبی
گوشگ= قارچ
شِ=شبنم
چَل = وسیله ای چوبی و دست ساز برای ریسندگی
خال=حصاری که با شاخه های درخت دور زمینها درست می کردند.
کَلُش=کفش پلاستیکی
دوری=بشقاب بزرگ
کَچِه = قاشق چوبی
بایّه=کاسه
لَوِه=قابلمه
سِمبار = سماور
دریچه=پنجره کوچک
کِلدَر= نیم درب که جلوی درب ورودی منزل و چسبیده به آن جهت جلوگیری از ورود مرغان و دیگر حیوانات و کمک به خروج دود از اتاق و ورود نور به آن استفاده می شد.
پِکا= چوبی به بلندی تا ٢ متر و محکم تک پایه جهت چپر بندی
داغِله= چوب دو شاخه و تک پایه جهت چپر بندی
جیج= هیزمی که بسیار نازک هستن
چَردِ= شرخانه های برگدار درختانی که برگ آن قابل خوردن برای حیوانات باشد
چرده پشته= بسته و پشته ای از شرشاخته درختان جهت خوراک گوساله
ولگ پشته= بسته ای از برگ های گیاه رونده روی تنه درختان جهت خوراک دام
وا = باد
بِشتی = ته دیگ
کَئی = کدو
سِرِه = منزل
شَبچَرِه = خوراکی یا خشکباری که بعد شام میخوردن.
پِشُم = پذیرایی بعد شام
کِلِسّی = دیواری کمتر از نیم متری که بالا یا پایین آن ضلعی از خانه که وسطش جای پخت و پز(کِلِه) بوده است (بالا کلسی, پایین کلسی ) برای نشستن و یا قرار دادن وسایل خانه روی آن
توک = چوب محکمی که برای خراب نشدن دیواری به آن تکیه میدادن.
نون مَرزه = وردنه چوبی
قنچاشّه= سفره ی گرد که با ریسمانی کشیده و جمع و بسته می شدجهت نگهداری و چای شکستن قند
قن انبور یا قنّ گاز= انبری که ساخته آهنگر بوده جهت شکستن قند
کَپِّل = پرتاب کردن
تَلِم = گاو ماده ای که هنوز مادر نشده
تِلِم = تنه درخت دو لنگه ی تو خالی شده که بهم متصل نموده و پس از ریختن ماست در آن و طی فرایندی از آن کره گرفتن
تَلم= چوب بلند کلفت به قطر تا ١۵ سانت
مَنگُو = گاو ماده ای که گوساله دارد
جُنکا = گاو نر ۴ ساله و بیشتر
تِشک= گاو نر جوان تا ٣ ساله
وِرزا = گاو نر چند ساله
چاشت = غذا
چاشت بار= در هنگام کوچ در بین راه جهت صرف غذا و استراحت خود و چارپایان مدتی توقف کردن
چاربیدار= متولی امور اسب و حمل و نقل بار
چوبدار= متصدی و شغل خرید و فروش گاو و گوسفند و بز
گالِش= متصد امور گاوداری
چَپّون= متصدی امور گوسفند داری
وره پِه= متصدی چرای بره ها
گوگِ پِه= متصدی نگهداری و چرای گوساله ها
گوگ= گوساله
چَلِک= ظرف حلبی
باربِن= طناب بزرگ برای بستن بار روی اسب
کَشی= تسمه ای از جنس چرم یا بافتنی از جنس کاموا و یا از نخ پشمی جهت محکم کردن دو لنگه بار روی اسب و قاطر
سایِ= سایه
نِسّوم= جایی که آفتاب خور نبود
خِرتّو= جایی که آفتاب خور باشد
پَنجی= نوبت
سِگ= بچه ای که مادر ندارد
بالبَند= النگو
گوشبال= گوشواره
اُدَنگ= آسیاب
کا= بازی
تِک= دهان
چاک= رودخونه
کِلِه= اجاقی که با سنگ و گل درست می کردند برای پختنغذا
شِلاب= بارون شدید
شپِل= سوتی که با دهن و یا انگشت و دهن میزنند
رزین= وسیله ای برای شکار گنجشک و پرندگان که از یک تکه چوب دو شاخه و تویی دوچرخه و تکه ای چرم درست می شد
پاپلی= پروانه
شاب= گام برداشتن
سَر تَن شور= حمام
نِهِب= تَشَر رفتن (یه نوع دعواکردن )
سیب هِدا= مشکلی کسی را تحت فشار قرار بده
شونگ= جیغ بسیار بلند
🖌 #محمد_عابدی_فیروزجایی
@edmolavand
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3572
سلام
✍اینکه بیان می گردد ترمیم و بهسازی راه آبا و اجدادی پنج بند به زرچینان و للوه خالپشتِ اسپرز برای روستاهای لفور، بابلکنار و بندپی از اهمیت خاصی برخوردار هست منظور این است که 🌿همه #طوایف: آرایی، خلیلی، فیروزپور، غلامعلی تبار، حاجی تبار، گرگانی، عابدی، فتح تبار، خرمی، اسماعیل پور، امیرون، چراتی، پولا و بعضی از کرد فیروزجایی و ادبی فیروزجایی و لاغری و ... ساکن در #بندپی و بابلکنار و همه 🌿طوایف رئیسی، درویشی، خادمی، کالی، کلیج، عالمی، هفتایی، درزی، گالشی، میرار، اسپو، امیری و آلاشتی و ... ساکن در #لفور در هنگام رفتن به ییلاقات خود با سهولتی بیشتر بهره مند شوند نه اینکه با صرف وقت، طی مسافتی طولانی و انجام هزینه ای بیشتر و طولانی تر و مشقت بار مواجه باشند. چرا که الآن دنیا، دنیای راحتی شده ولی ما هنوز در رنج و عذابیم.
🔹 ۴ ساعت وقت را به جای یک ساعت صرف می کنیم بدون اینکه حساسیتی داشته باشیم و انگار خسته نمی شویم چون چاره ای نداریم.
🔸با چه رنج و مشقتی ۱۲۰ کیلومتر راه را به جای مسیر ۲۰ کیلومتر طی می کنیم!
🌷 باید همت نماییم تا راهی #بیابیم یا راهی #بسازیم.
📌 فقط با همت خود و حمایت مسولین، مسیر ۸ کیلومتری #آبی_رنگ در نقشه فوق را به راه حداقلی جیب رو در بیاوریم.
🖊#محمد_عابدی_فیروزجایی
#لَلِوه_خیابون
📌هدف از انتشار این مطلب در پژوهش ادملاوند توجه به اسامی طوایف و حدود جغرافیایی مزبور می باشد.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─