1_5702636097.mp3
802.3K
یازهرا🌹:
🖤روضه حضرت رقیه (دشتی )
با نوی سید حاج مهدی میر داماد🎙
▪️▪️▪️▪️
خرابه با تو بهتر از جنان است
وای دل پیرم به شوق تو جوان
است 😭😭😭
اگر خونی شده لبهای خشکت
وای گمونم جای چوب خیزران
است
امان ای دل ای دل ای دل
دلت بره خرابه شام قربون
اون لحظه ای که با سر بریده
بابا روبرو شد
نازدانه صدا زد بابا چندتا سوال
ازت می کنم
بعد بهت میگم با دخترت
چه کردن
بابا جان تیغ کدوم ظالم
رگهای گلوتو بریده
سنگ جفای کدوم ظالم
پیشونیتو شکسته
یتیمای مجلس منو
ببخشند
بابا کی منو در کودکی
یتیم کرد بابا
چشماتو بسته نبینم نبینم
نبینم
لباتو پاره نبینم ۳
عمه رو خسته نبینم ۳
آنقدر با سر بریده بابا درد
دل کرد
گفت بابا هر چه کتک خوردم
دلم نمی سوزه
از شتر افتادم گوشمو
دریدن گوشوارمو بردن
اما یه جا خیلی دلم سوخت
طاقت داری بگم یا نه
بابا نبودی عمه ام زینب و
کتک زدن بابا
صدا بزن حسین جانم
حسین جانم حسین جانم
یه وقت دیدن سر بریده
یه طرف افتاده رقیه یه
طرف نمیدونم اینجا به
خانم زینب جه گذشت
اومد رقیه رو بغل گرفت
گلوم سارالدی الله
دردیمی آلدی الله
بالام خرابه لرده
جان وردی اولدی الله
یه وقت امامسجاد صدا
عمه چه می کنی به خدا
رقیه از دنیا رفته
😭😭😭😭 #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
دست از سرم بردار من بابا ندارم
زخمی شدم بهر دویدن پا ندارم
گیسو سپیدم احترامم را نگهدار
سیلی نزن من با کسی دعوا ندارم
باشد بزن، چشم عمو را دور دیدی
من هیچ کس را بین این صحرا ندارم
زیبایی دختر به گیسوی بلند است
مثل گذشته گیسوی زیبا ندارم
دست از سرم بردار من بابا ندارم
زخمی شدم بهر دویدن پا ندارم
این چند وقته از در و دیوار خوردم
دیگر برای ضربه هایت جا ندارم
تا گیسوانم را زدستانت درآرم
غیر از تحمل چاره ای اینجا ندارم
دست از سرم بردار من بابا ندارم
زخمی شدم بهر دویدن پا ندارم
گفتم به عمه از خدا مرگم بخواهد
خسته شدم میلی به این دنیا ندارم
زیبایی دختر به گیسوی بلند است
مثل گذشته گیسوی زیبا ندارم
دست از سرم بردار من بابا ندارم
زخمی شدم بهر دویدن پا ندارم
سه ساله دختر که کتک نداره
او که قباله ی فدک نداره
موهای او سفید شدن نداره
سه ساله که شهید شدن نداره
یتیمی درد بی درمان یتیمی
یتیمی زاری دوران یتیمی
الهی طفلی بی بابا نباشه
اگر باشه در این دنیا نباشه
دست از سرم بردار من بابا ندارم
زخمی شدم بهر دویدن پا ندارم
زنجیر زنی#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
👆نوحه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
استاد_حیدرزاده
شام من بی سحر
کی میایی دگر
جان من از سفر ؟
ای پدر جان حسین ..
بوی باران رسید
تا که مهمان رسید
بر لبم جان رسید
ای پدر جان حسین ..
شام من بی چراغ
قلب من غرق داغ
خسته ام از فراق
ای پدر جان حسین ..
مَنِ الذی ایتمنی ...#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
متن روضه 1
ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
یا ابوالفضل العباس
ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
سقای حرم سید و سالار نیامد
یاابوالفضل العباس
باب الحوائج... اقا جان....
امشب اومدیم در خونه شما اقای من...
آقا امشب کلیمی ها...
امشب مسیحی ها میان در خونتون...
دست خالی ردشون نمیکنی آقا...
من که یه عمره گدای در خونه شمام....
میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا....
خدا ميدونه ...
اینها همشون عاشق شما هستند...
امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا...
به یه امیدی اومدند آقا...
خیلی ها مریض دارند...
گرفتارند...حاجت دارند...
سقای حرم میر و علمدار نیامد
روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد...
ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر...
صدازد آقا جانم...
قَدْ ضَاقَ صَدْرِي
دیگه سینه ام تنگ شده...
دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم...
اجازه میدان بده ...
ابی عبدالله فرمودند.. برادرم...
يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي
تو علمدار منی ...
تو پرچمدار منی ..
عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری...
تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم...
این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند...
هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند...
فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ
میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم...
صدا زد سمعا و طاعتا مولای...
عباس علمدار مشک و گرفت...
حرکت کرد...
اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده...
هی بچها میگن االعطش العطش...
خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس...
رفت به سمت شریعه ی فرات...
دیدن مشک رو پر از آب کرد ...
دست برد زیر آب...
میخواد آب بنوشه اما...
ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته
یادش اومد از لب تشنه ی حسین...
یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله...
آی عباس تو میخای آب بنوشی...
درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند...
صداشون به ناله بلنده...
هی میگن العطش...
برگشت به سمت خیمه ها...
یه نانجیبی خدا لعنتش کنه...
دست راست حضرت رو قطع کرد...
صدا زد...
وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني
بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم...
یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد...
(یارب مکن امید کسی را تو ناامید)
همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه...
ای مشک تو لااقل وفاداری کن
من دست ندارم تو مرا یاری کن
من وعده آب تو به اصغر دادم
یک جرعه برای او نگهداری کن
چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند...
هرکسی تیری از کمان رها میکنه...
یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد...
آب روی زمین ریخت...
یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد...
آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا...
فَوَقَف متحیرا
متحیر ایستاد...
دیگه دست دربدن نداره...
آب هم نداره...
با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها...
در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک....
ای وای... ای وای...
هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد...
سر رو خم کرد...
نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد...
صدای ناله اش بلند شد...
(یا اخا ادرک اخاک)
برادر حسین به فریادم برس
یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا...
هر کسی از بلندی بر زمین میخوره...
اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه...
عباس که دست در بدن نداشت...
بمیرم باصورت به زمین افتاد...
تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید...
خودش رو سریع رساند کنار برادر...
خدایا چکار کردن با برادرم...
اومد کنار بدن عباسش نشست...
صدا زد...
گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است
برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم
نگران حرمم آبرویم در خطر است
آی برادر خوبم...
بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند
نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم...
بگید عموجانمون عباس برگرده...
قامت خم شده را هر که ببیند گوید
برادر ببین دیگه قدم خمیده...
بی علمدار شده دست حسین بر کمر است
نگاه کرد به بدن عباسش...
دید دستهای برادر رو قطع کردن...
تیر به چشم عباسش زدند...
عمود آهنین به فرقش زدند...
بدن رو قطعه قطعه کردند...
طاقت نیاورد...
دستهاش رو گذاشت روی کمر...
صدا زد...
اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی
الان کمرم رو شکستند...
بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده...
تا تو بودی خیمه ها آرام بود
دشمنم در کربلا ناکام بود
تا تو بودی خیمه ها پاینده بود
اصغر ششماهه ی من زنده بود
تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند
دستها آماده سیلی شدند #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
وای_علی_اکبرم.mp3
3.18M
#زمینه
آی جوانان بنی هاشم...
ز خیمه ها جانب میدان شوید
داغ پسر آمده روی دلم
به یاری ام جمله خَرامان شوید
آی رفیقان علی اکبرم...
شِبهِ پیمبرم زمین خورده
دیر نیایید وگرنه حسین
بَر سَر نعش پسرش مُرده
وای علی اکبرم وای علی اکبرم
حنای خون بسته به گیسویش
شهید من چقدرِ زیبا شد...
شاهد این صحنه خداوند است
علی اکبر ارباً ارباً شد...
روی زمین علی رو بردارید
زوری نمونده توی بازویم
شهید من را ببرید خیمه
رَمق ندارم توی زانویم
وای علی اکبرم وای علی اکبرم
#علی_اکبر #زمینه
شعر و سبک و مداحی #هادی_همتی 🎤#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5823266322347198697.mp3
933.2K
#نوحه_سنتی
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر
#سبک_ببینید_ببینید_گلم_رنگ_ندارد
جوانم جوانم، خدا رفته ز دستم
کنار پیکر او، به خاک غم نشستم. به خاک غم نشستم
علی اکبرم شد اربا اربا
شدم مضطر کنار او خدایا
علی اکبر، علی اکبر، علی جان2
____________
بخندد بخندد، عدو بر من نالان
ندارم توانی، برم او را زمیدان، برم او را زمیدان
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
علی اکبر...
___________
چه خوب است در اینجا، نباشد مادر او
که اینسان ببیند، پریشان پیکر او، پریشان پیکر او
رسید اینجا غروب ماه لیلا
امان از ناله ها وآه لیلا
علی اکبر...
_____________
بیا زینب من، حسین باشد پریشان
کنار نعش اکبر، بمانده زار وحیران، بمانده زار وحیران
خداوندا چسازم اکبرم رفت
شبیه حضرت پیغمبرم رفت
علی اکبر....
شعر:اسماعیل تقوایی
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
✿✵•°•🥀🕯•°✿°•🕯🥀•°•✵✿
🏴🚩 شــب هـشـتــم🚩 🏴
حضرت علی اکبر علیهالسلام
علی اکبر علیهالسلام نخستین فردی بود
که از بنیهاشم به میدان رفت
او فرزند بزرگ امام است و نزدیکترین
فرد به ایشان، چون غربت پدر را در میان
خیل گرگهای خون آشام کوفه و شام میبیند
از همه یاران و افراد خاندان پیشی میگیرد
و خود را در راه آرمانی فدا میکند
او گام به میدان مینهد تا حجت را تمام کند
و شوق رسیدن به فیض شهادت را
در دل یاران حسین علیهالسلام قوت بخشد
علی اکبر علیهالسلام الگوی سبقت گرفتن
در شهادت است
✧✾════✾✰✾════✾✧
💢↶ تفاوت «ارباً اربا» و «فقطّعوا» چیه؟
چرا به بدن علی اکبر میگن «ارباً اربا»
اما به بدن اباعبدالله میگن «فقطعوا»؟
هر دو عبارت به معنی پاره پاره
جدا جدا، تکه تکه است
اما یه فرقهایی هم داره
عرب تو معنا به بریده شدن منظم میگه
«فقطعوا»
به بریده شدن نامنظم میگه «ارباً اربا»
↫◄ یعنی چه؟
یعنی بالای سر علی اکبر وقت نداشتند
هر لحظه ممکن بود اباعبدالله برسه
با عجله ضربه میزدند اینو میگن «ارباً اربا»
اما بالای سر غریب همه عالم
امام حسین علیهالسلام وقت داشتند
دیگه کسی مزاحمشون نبود
باصبر آقارو کشتند😭😭
قتلا صبرا...
اینو میگن «فقطعوا»
ای وااااااای ح س ی ن………😭💔🖤
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀
4_5926845583313601782.mp3
3.63M
بدرقه زائر کربلا
.
#شور
#چاوشی
#بدرقه_زائر
#طهماسب_پور🎤
دارم میرم به کربلا، بشم کبوتر حرم ....... منم به آرزوم رسیدم
دارم میرم به کربلا، آب بریزین پشت سرم ......منم به آرزوم رسیدم
دارم میرم به کربلا، من با دعای مادرم ...... منم به آرزوم رسیدم
حالا چی می خوام از خدا، دیگه شدم حاجت روا
مارو طلبیده حسین ،برا حرم کربلا
سلام کرببلا ...... سلام کرببلا
همین خوبه امام رضا، امروز و فردا میکنه .... منم به آرزوم رسیدم
بیاد ببینید که آقام، داره گره وا می کنه ..... منم به آرزوم رسیدم
داد می زنم وقتی داره، برگمو امضا می کنه...... منم به آرزوم رسیدم
کار خودشو کرده آقا، کرببلا جور شد برام ....منم به آرزوم رسیدم
اون همه سلام بر حسین، رسیده جواب سلام
سلام کرببلا ..... سلام کرببلا
دارم می رم توی حرم ،با اولین نگاه بگم...... منم به آرزوم رسیدم
سرم رو بالا بگیرم، برم تو قتلگاه بگم ..... منم به آرزوم رسیدم
غریب مادربخونم، کنار خیمگاه بگم ......منم به آرزوم رسیدم
دل منو این روضه ها، بروی لبم این دعا
حالا که میمیرم یه روز، اون روز باشم کرببلا
✾🍃🌼🍃✾
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Nariman Panahi - Khodavanda Alamdaram (128).mp3
12.79M
خداوندا علمدارم نیامد
یگانه یاور و یارم نیامد
کنار علقمه بابا چه دیدی
عمود خیمه را از چه کشیدی
عمو گوشوارم و کرده غارت عدو
به قربون لبا ترک خورده عمو
عمو جان العطش ۲
دلاور اشجع الناسی اباالفضل
شجاعت را تو مقیاسی اباالفضل
تو ساقی گلستان حسینی
تو یک دریا گل یاسی اباالفضل
ندیده آفرینش آنچه مردی
امید یکه تاز هر نبردی
به چشمت کهکشان عشق و ناز است
ببین با قلب عشاقت چه کردی
یه پهلوون فقط اونه روی زمین
می دونه کی بوده یل ام البنین
ابو فاضل مدد۲
تو ماه هاشمیونی اباالفضل
امید فاطمیونی اباالفضل
پناه میری و یار حسینی
تو عشق زینبیونی ابالفضل
تو بر دربار عشق صاحب مقامی
حسینی مذهب و حیدر مرامی
اگر چه پادشاه مردمانی
ولی بر درگه زینب غلامی
تو سقا و سپهدار حسینی
امیری و علمدار حسینی
ز داغت پشت شاه دین دو تا شد
صدای قلب غمخوار حسینی
به قربون چشات خال روی لبات
الهی من بشم فدای خاک پات
زور بازوی تو خم ابروی تو
دیوونم می کنه چشم جادوی تو
عمو جان العطش۲ #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1.59M
یا حسین
به جز حسین حواس کسی به نوکر نیست..
کسی میان سران از حسین ما سر نیست
حسین بوده اگر آبرو به ما دادند
علی نباشد اگر ،صحبتی ز قنبر نیست
غریبه ای که حسینی شده برادر ماست
برادری که حسینی نشد برادر نیست
نماز و روزه و حج و زکات جای خودش
بدان رفیق که چیزی ز روضه بهتر نیست!
کسی که آمده در محشر حسین امروز
زمان صور،هراسان میان محشر نیست
تمام خیر همینجاست،زیر پرچم او
نگرد جای دگر را،که جای دیگر نیست
عراق خاک حسین است خاک ایران هم
حسینیه ست زمین،حرف چند کشور نیست
حسین مقصد ما شد خدا به ما دادند
هزار عمره به یک کربلا برابر نیست
غریب کرب و بلا از بقیع یادی کن
همه کنار تو اند کسی در آنور نیست
گلوی تو بخدا بوسه گاه زهرا بود
به شان حنجره ات زخم های خنجر نیست
#امام_حسین
#محرم_۱۴۰۲
با نوای جانسوز مداح اهل بیت ع⬇️
#کربلایی_جناب_جاودان🎤
#عشق_فقط_یه_کلام_حسین_علیه_السلام❤️
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
التماس دعای فرج و عاقبت بخیری
487K
زبانحال زینب کبری سلام الله علیها😭😭
حسین جان !
حلالم کن ای نور چشمان زهرا😭
حسین جاان!
روم تا ب شاام من ب همراه اعداء😭
حسین جان!
تن بی سرت مانده بر خاک صحرااا😭
مداح اهل بیت ع⬇️
#کربلایی_جناب_جاودان🎤
🥀🥀🥀🏴🏴🏴
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
5.57M
#لبیک_یاحسین_جانم
🏴🏴🥀🥀💔💔
آب و گل سینه زنان را
از گل ارباب سرشتند
عشق حسین بن علی را
بر دل عشاق نوشتند
سر در این خیمه علم می زنم
تا ابد از عشق تو دم می زنم
یا وجیها" عندالله
سیدی یا ثارالله[۲]
#کربلایی_جناب_جاودان🎤
🏴🏴
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
1.21M
حجه الاسلام محمدی
مسجد حاج رجبعلی
شب۲۳محرم۱۴۴۵قمری
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
ارسالی از طرف جناب جاودان👆
2.08M
شیخ عباس صراف
شب سوم دهه سوم محرم۱۴۴۵ مسجد ارک
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
یادم نمیره.mp3
4.14M
#امام_سجاد علیه السلام
#زمینه
بند1⃣
یادم نمیره
کربلا غوغا بود
محشر کبری بود
دور سر بابام
دعوا بود
به زحمت اومدم دم خیمه
اما چشای من سیاهی رفت
فقط میدیدم وسط گودال
نیزه هایی روکه بالا میرفت
پیچید میون صحرا آه زهرا
آتیش وقتی که رفت از خیمه بالا
موندن بچه ها زیر پای اسبا
میگفتم با حال زار
علیکن باالفرار
بند2⃣
یادم نمیره
انگار سر آوردن
همه چی رو بردن
دلم رو از این غم
آزردن
به عمه گفتم زیر لب آروم
من دیگه دارم میمیرم کم کم
نامحرا دارن میان از دور
گره بزن معجرارو محکم
انگار روی سرم دنیا خراب شد
وقتی که زیر پا گلها گلاب شد
سوختم دل من از غصه کباب شد
میگفتم بی اختیار
علیکن بالفرار
بند3⃣
یادم نمیره
گلامونو چیدن
بچه ها ترسیدن
به اشک چشمامون
خندیدن
صدای پای مرکبا اومد
دنیا برام مثل جهنم شد
خیلی به فکر بوریا بودم
برای پیکری که درهم شد
دیدم پیکری زیر دست و پا بود
گودال تازه شروع ماجرابود
سرها مقابلم رو نیزه ها بود
میخوندم با اضطرار
علیکن بالفرار
شعر و سبک:حسین نوری
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
1.44M
📝#شعر_مهدوی
💔 "یا مولانا یا صاحب الزمان " 💔
🔶جمعه را سرمه کشیدم که مگر برگردی
🔸با همان سیصد و ... دلتنگ نفر برگردی
🔷زندگی نیست ممات است، تو را کم دارد
🔹دیدنت ارزش آواره شدن هم دارد
🔶خیر از جمعه ندیدیم به والعصر قسم
🔸بی تو ما طعنه شنیدیم به والعصر قسم
🔷از دل تنگ ما آیا خبر هم داری؟
🔹آشنا، پشت سرت مختصری هم داری؟
🔶هیچکس تاب و تب چشم تو را درک نکرد
🔸هیچکس اشک شب چشم تو را درک نکرد
🔷منتی بر سر ما هم بگذاری بد نیست
🔹آه کم چشم به راهم بگذاری، بد نیست
🔶به نظر میرسد این فاصله ها کم شدنی ست
🔸غیر ممکن تر از این خواسته ها هم شدنی ست
😭😭
🔷دارد از جاده صدای جرسی می آید
🔹مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
🔶چون قرار همه با حضرت آقا جمعه است
🔸همه دلخوشی هفته ما با جمعه است
🔷منجی ما به خداوند قسم آمدنی ست
🔹یوسف گم شده، ای اهل حرم آمدنی ست 🤲
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
#کربلایی_جناب_جاودان🎤
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری 🤲
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
کانال اشعار مناجات امام زمان عج
435.9K
عمّه ی سادات و
محنت دروازه
داغ دل مهدی
دوباره شد تازه
نائبة الزّهراست
در وسط انظار
جواب آهش شد
تمسخر اغیار
اونو بین جمعی بی حیا بردند
امون از شام.....
گلای حیدر خیلی کتک خوردند
امون از شام....
آه.آجرک الله بقیة الله....
اشک عزادار و
طعنه ی رقّاصه
نگاه زینب باز
به رأس عبّاسه
میگه أخا رفتم
میون نامحرم
هی منو زد دشمن
با کعب نی، محکم
جلو چشم تو زد دشمن نامرد
امون از شام...
همیشه آه من رو بهونه کرد
امون از شام....
آه.آجرک الله بقیة الله....
جسارت وآزار
نداره پایانی
میدن سر بازار
شراب مجّانی
رفته به روی بام
منتقم ِ خیبر
عُقدشو خالی کرد
با سنگ وخاکستر
سر هر گُل بشکستو عدو شد شاد
امون از شام...
سر ارباب از رو نیزه ها افتاد
امون از شام....
آه.آجرک الله بقیة الله....
رقیه سادات و
یه معجر پاره
برای راه رفتن
محتاج دیواره
تو گوش یک کودک
گوشواره هاشو دید
یاد جسارات ِ
عصر دهم نالید
کشیده از بس غُصّه سپیده موش
امون از شام....
مث زهرا داره دستی بر پهلوش
امون از شام...
آه.آجرک الله بقیة الله....
از وقتی که بردند
سکینه رو بازار
غمای عالم شد
روی سرش آوار
این همه ی درد ِ
حضرت سجّاده
بردن ِ ناموسش
تو مجلس باده
عدو زد با چوبش به لب قاری
امون از شام....
شده خون از دندون حسین جاری
امون از شام....
آه.آجرک الله بقیة الله....
️عبدالمحسن✍
اجرای سبک: مداح اهل بیت ع
#حاج_احمد_متولی_طاهر🎤
🍏🍎🥀🥀🍂🍁
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
https://eitaa.com/eetazeinab
#شام_بلا
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🔹ابن زیاد بعد از آنکه یک روز (یا چند روز بنا به روایتی) سرها را در کوچهها و محلههای کوفه گردانید، آنها را به شام نزد یزید بن معاویه فرستاد[9] و بعد از آن اسرا را به سرپرستی مخضّر بن تعلبه عائذی و شمر بن ذیالجوشن به شام روانه کرد.
▪️دستور داد که امام سجاد را با غل جامعه دستها را بر گردن بستند و سوار بر شتر بیجهاز به سوی شام حرکت دادند. مدتی که اسرا از کوفه و شام در حرکت بودند را منابع ذکر نکردند چه وقایعی اتفاق افتاده و تنها به برخی بیادبیهای حاملین سرهای مبارک از قبیل شراب اشاره دارند و در طول مسیر از شهرهای مختلف گذر میکردند.
▪️نقل شده که اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ را سه روز پشت دروازههای دمشق نگه داشتند تا شهر را آذینبندی کنند و آماده برای جشن و شادی نمایند. در بیشتر منابع نقل شده که روز اول صفر سر امام حسین ـ علیهالسلام ـ را همراه کاروان اسرا وارد دشمق کردند.[10] واقعه دلخراشی که برای اسرا اتفاق افتاد این بود که علیرغم خواست آن بزرگواران مبنی بر ورود به شهر از جای خلوت و بطور جداگانه از سرهای مبارک ولی شهر ملعون دستور داد سرها جلوی کاروان اسرا و از دروازه ساعات که جمعیت انبوهی تجمع کرده بودند وارد کنند، و مردم غافل شام که از حقیقت ماجرا بیخبر بودند با مشاهده کاروان شادی و هلهله میکردند و بر سرها اهانت مینمودند.
▪️سفر شام برای اهلبیت امام حسین ـ علیهالسلام ـ بسیار تلخ و مصیبتهای دوران اسارت در این دیار، برایشان از سختترین مصیبتها بوده است. وقتی از امام سجاد ـ علیهالسلام ـ پرسیدند در سفر کربلا، سختترین مصیبتهای شما کجا بود، سه بار فرمودند: «الشام، الشام، الشام».[11]
▪️ در شام نیز اسرای آل محمّد ـ صلی الله علیه و آله ـ را در حالی که به ریسمان بسته شده بودند، به مجلس یزید وارد کردند، وقتی بدان حال در پیش روی یزید ایستادند، سر امام را در برابر یزید میگذارند و این صحنه از سوزناکترین صحنههایی است که برای امام سجاد و خانم زینب اتفاق میافتد. چرا که یزید ملعون بر سر امام توهین کرده و شماتت میکند و با قرائت اشعاری خود را پیروز میدان میداند و به مردم اجازه حضور میدهد و در آن مجلس به لبهای مقدس امام جلوی چشم اسرا خیزران میزند.[12]
گویا در این مجلس است که یک مرد شامی به خود اجازه میدهد و این جسارت بزرگ را میکند.
▪️دختر امام حسین به نام فاطمه را از یزید به کنیزی میخواهد😭 و با پاسخ تند دختر امام و خانم زینب روبرو میشود و بعد از گفتگوئی میان حضرت زینب و یزید خانم زینب خطبهای در مجلس یزید ایراد میکنند و شجاعانه به اعمال پلید یزید اشاره میکند و یزید را در مجلس خود رسوا و خار میکند.
❇️ منابع:
[9] . محمدعلی عالمی، حسین نفس مطمئنه، انتشارات هاد، چاپ اول، ص 329، خرداد 1372.
[10] . جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف، ص 240، اسفند 1374.
[11] . ابو مخنف، مقتلالحسین، ترجمه سیدعلی محمد موسوی جزایری، انتشارات بنیالزهرا، چاپ اول، 1380، ص 385.
[12] . ابومخنف، پیشین، ص 387. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Z0000008.MP3
3.88M
دشتی جدید و جانسوز دختر جوان
#دشتی_ختم_دختر_جوان🖤😭
#شاعر_و_مداح_خ_علیمحمدی📝
#اجرای_سبک_استاد_پرویزی🎤
گُلی خوش رنگ و بو داشتُم به خونه
اجل مهلت نداد زَنَد جوونه
گُلُم را چید اجل از مو جدا کِرد
که دستش را زِ دست مو رها کِرد
گُلُم پرپر شد و خوابیده در گِل
شرر زد داغِ او بر خِرمنِ دل
نشست تیرِ غمش بر قلبِ زارُم
زِ داغِش همچو ابرِ نو بهارُم
تو که وقتت نبود ای نو جوونُم
رَوی در خاک و مو تنها بمونُم
در و دیوار میگریَد به حالُم
عجب تیری زمونه زد به بالُم
بخواب آروم گُلِ آلاله ی من
بسوزد عالمی از ناله ی من
زِ داغِ دخترم میسوزم ای وای
به راهش دیده من میدوزم ای وای
قَدِ من خم شد وُ تو قد کشیدی
ولی خیری از این دنیا ندیدی
خدایا دخترُم گردید جوون مرگ
چوگُل از دست دوران گشت صد برگ
تو(هستی)دانی اندوهِ درونُم
بخوان(پرویزی)بهرِ نو جوونُم
مطالب مداحی باسبکِ استاد پرویزی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•ای یادگار عاشورا...
👆روضه و توسل به راوی دشتکربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفس مرحوم حاج علی خورشیدی •✾
امام سجاد رو چهل منزل رو شتر برهنه، غل و زنجير به گردنش بستن، اومدن مردم دور و برشون هلهله ميكردن، ميگفتن: اينا خارجي هستن، زخم و زبانشون ميزدند...
بميرم برات آقا زين العابدين، بخدا قبرت غريبه، چقدر شما مصيبت ديدي، چقدر زجر كشيدي، ولي صبر كردي به خاطر خدا، همه رو به جان خريدي...*
من نگویم ظلم برمن کم کنید
بلکه زنجیرِ مرا محکم کنید
هر چه می خواهید ظلم افزون کنید
هرچه می خواهید دلم را خون کنید
گاه از خون به رُخ رنگم زنید
دسته دسته بر بدن سنگم زنید
اين من و اين كعب ني، اين پيكرم
اين من و فرقِ پر از خاكسترم
ظلم از اينها بيشتر بر من كنيد
لیک دستِ عمّه ام را واکنید
عمّه ام چون مادرم زهرا شده
پشتش از بار مصیبت تا شده
*اونايي كه رفتيد مدينه، حتما ديديد قبر امام سجاد تو بقيع با خاك يكسانه... امام باقر ميگه: وقتي بابام رو غسل ميدادم، وقتي پيرهنش رو از تنش در آوُردم ديدم هنوز جايِ زنجير بر بدنِ بابام مونده، دلها بسوزه براي امام سجاد هر وقت بچه كوچيك ميديد گريه مي كرد، هر وقت نگاهش به آب مي افتاد گريه مي كرد....*
اي يادگار عاشورا
پيغمبرِ خونِ خدا
گشتي تو مسمومِ زهرِ كين
سيدي يا زين العابدين
اي جانشينِ ثارالله
عُمرت سراسر اشك و آه
گريه ات حماسه آفرين
سيدي يا زين العابدين
اي ديده باغِ در آتش
بشنيده بانگِ العطش
شهيدِ زنده ي شاهِ دين
سيدي يا زين العابدين
اي يوسفِ بازارِ عشق
اي لاله ي تب دارِ عشق
ميراثِ پرپر گلهايي
پورِ حسينِ زهرايي
وارثِ خاتمُ المرسلين
سيدي يا زين العابدين
اي ديده خون در درياها
داغِ غمت سوخت صد دل را
فاطمه بر تو شد دل غمين
سيدي يا زين العابدين
هر کجا روی نهادم غم عظمای تو بود
کربلای دگري شام غم افزای تو بود
اي كه باشد دهنت چشمه ي آبِ بقاء
از چه خشكيده لبِ لعل شكر خواي تو بود
داغ قتل پسر فاطمه مي كُشتُ تو را
كي دگر زهر جفا بر تو و اعضاي تو بود
مظلومم وا اِماما
شهيدم وا اِماما
*سهل ساعدي ميگه: به امام سجاد گفتم: آقاجان! من يكي از دوستان شما هستم، آيا امري داريد؟ فرمود: سهل! خدا رحمت كنه بابا ي تو رو، يه قدري پول داري به اين نيزه دارا بدي، اين نيزهارو از جلوي زنها دور كنن، كمتر نامحرم ها به اين زنها نگاه كنن... ميگه: پول دادم به نيزه دارها، سرها رو دور كردن، گفتم: آقاجان! اَمرِ ديگه اي داريد؟ فرمود: قدري پارچه برام تهيه كن، سهل ميگه: يه قدري از عمامه ي خودم پارچه اي بريدم به آقا دادم، آقا گردنشون رو كج كردن، فرمود: اين زنجير رو بلند كن پارچه رو زير زنجير بگذار، اين زنجير رو بلند كردم همچين كه نگاه كردم ديدم خونِ تازه از زيرِ زنجير جاري شد... همه بگيد: حسين!.. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها