eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
337 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. عاشورایی سبک دنیا بدونِ تو.... وَالشّمرُ جالسٌ   الهی بمیرم داغت کرده پیرم  باورم نمی‌شد  روضه‌َتو بگیرم وَالشّمرُ جالسٌ چی می‌بینه خواهر پیشِ چشمِ مادر  سرِتو چقدر بد می‌بُرَّن برادر سلامٌ علیٰ سیّدَناَالمظلوم  سیّدناَالعطشان  سیّدناَالعریان چرا کربلا مونده تنِ بی‌سر  رو خاکِ این‌صحرا  زیرِ سُمِ اَسبا حسین واویلا حسین واویلا وَالشّمرُ جالسٌ  این خنجر چه کرده؟! سَرُو نامرتّب کی بریده خواهر  دورِ تو بگرده وَالشّمرُ جالسٌ  دنده‌هات شکسته گمون کنم اونکه  می‌بَره سرت رو نجس خورده مَسته سلامٌ علیٰ یا شیب‌ُالخضیب  یا خَدُّالتَّریب  غریبِ کربلا چرا کربلا ؟! اللّه‌ُاکبر میگن ُو میان سمتِ حرم حرامیا حسین واویلا حسین واویلا .👇
سنگین واحد دشتی وداع زینب گودی قتلگاه ############### سر  بالین تو  زینب  نشسته برادر از غمت پشتم شکسته مگر تو بی کسی مادر نداری چرا انگشت و انگشتر نداری حسین جانم خداحافظ برادر اسارت میرود بعد از تو خواهر ۲ تو جان  فاطمه عشق پیمبر چراخورشیدمن گشتی توبی سر برادر  بعد  تو  زینب اسیره دعاکن جان خواهر تا بمیره حسین جانم خداحافظ برادر اسارت میرود بعد از تو خواهر۲ عزیز مادرم برخیز  و  بنگر که آواره  شده  اولاد حیدر بگوتا باعزیزانت چه سازم ترا باشد  برادر جان نیازم حسین جانم خداحافظ برادر اسارت میرود بعد از تو خواهر اگرعباس من بودش چه غم بود که بعد از او کسی دیگر نیاسود بدون  تو  نگه  کن   (بیقرارم) کسی دیگر در  این دنیا ندارم بیقرار اصفهانی نوای گرم( حاج محمد هویدا)
عرش بر جلوه‌ی رخسار حسین می‌نازد فرش بر رونق بازار حسین می‌نازد ابر بر اشک عزادار حسین می‌نازد قبر شش‌گوشه به زوار حسین می‌نازد کربلا هم به علمدار حسین می‌نازد آیت لیله‌ی معراج، حسین است حسین عشق را سلطنت و تاج، حسین است حسین فُلک افتاده به امواج، حسین است حسین عاشق مست به صهبای حسین می‌نازد شیعه بر عشق و تولای حسین می‌نازد جز حسین کیست که پرچم به مساوات زند؟ جز حسین کیست کلامی به مباهات زند؟ جز حسین کیست دم از قاضی حاجات زند؟ مصطفی در صف محشر به حسین می‌نازد مرتضی ساقی کوثر به حسین می‌نازد هشت در را که گشایند به فردوس برین شهپری را که خدا داده به جبریل امین حوض کوثر، خم و ساغر، خود ساقی به یقین خط توحیدپرستی به حسین می‌نازد صانع عالم هستی به حسین می‌نازد دل که باشد تهی از مهر و محبت، دل نیست به خدا محفل بی ذکر حسین، محفل نیست هر که دیوانه‌ی مولا نبُوَد، عاقل نیست نه فقط عاقل مجنون به حسین می‌نازد مدعی، دیده‌ی گردون به حسین می‌نازد یاحسین آب حیات است، بگو یامولا نردبان درجاتِ است، بگو یامولا یاحسین رمز نجات است، بگو یامولا هر کسی گفت حسین، عزت او تأمين است فاطمه ضامن اوست آخرتش تضمین است جز حسین کیست که در شأن و شرف بی همتاست؟ جز حسین کیست که محبوب تمام‌ دل‌هاست؟ او حسین است، بلی میوه‌ی قلب زهراست فاطمه‌ ام ابیها به حسین می‌نازد همه‌جا زینب کبری به حسین می‌نازد یاحسین ذکر ولایی ست، خدا می‌داند یاحسین رمز رهایی ست خدا می‌داند یاحسین فیض خدایی ست، خدا می‌داند نه فقط عالم و آدم به حسین می‌نازد این شرف بس، که خدا هم به حسین می‌نازد فوق اندیشه و پندار و گمان است حسین مصطفی هر چه که فرموده همان است حسین چون علی مبتکر سیر زمان است حسین طبع (خوشزاد) حقیقت به حسین می‌نازد در سحرگاه قیامت به حسین می‌نازد ✍ مرحوم
اربعین کرب و بلاییم اباعبدالله عازمِ عرشِ خداییم اباعبدالله ما به شوقِ حرمت، سر به بیابان زده ایم در دلِ نور رهاییم اباعبدالله آتشِ عشقِ حرم در دلِ ما شعله ور است شوقِ آن صحن و سراییم اباعبدالله هر طرف می‌نگرم رنگِ افق خونین است ذاکرِ راسِ جداییم اباعبدالله داغِ تفتیده ی صحرا وُ بیابان به جگر بی تو در شور و نواییم اباعبدالله خیمه ها سوخته وُ قتلگه وُ عمّه وُ تل سر و پا غرقِ عزاییم، اباعبدالله هئیت و دسته وُ سنج و علم و بیرقِ خون ما به پابوسِ تو آییم اباعبدالله عشق در جاده ی دیدارِ شما گم شده است ما دل و جان به فداییم اباعبدالله هجرِ شش گوشه ی تو برده قرار از کفِ ما راهیِ کوی ولاییم اباعبدالله پرچمِ قافله سالار حسین در راه است زائرِ خونِ خداییم اباعبدالله یک قدم مانده که عاشق به وصالت برسد اربعین کرب و بلاییم اباعبدالله!
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزال حال و هوایِ اربعین و شوقِ زیارت باز فکرِ سفر است با خودش گفت گذرنامه‌یِ من معتبر است ؟! آه  آقایِ پلیس چقَدَر خرجیِ مُهرِ گذری معتبر است؟! صف کشیدند همه این گذرنامه گرفتن یکسره دردسر است چند ساعت سرِ پا وَ معطّل شدن از دادنِ رأی بیشتر است فرم‌ها حاضر شد از کاریکاتورم این عکس شده مُضحِک‌تر بی‌خیالِ تصویر زائرِ خوش‌بَر وُ رویِ تو به فکرِ سفر است پولها شد واریز مالیاتی که به ما بَست  کمر می‌شکند به خودش گفت سریع هر که مالش شده نذری حتماً اهلِ نظر است چند روزی که گذشت خبر از پاس نشد چشمِ امیدش به در است پستچی در راه است همه‌یِ دغدغه‌‌یِ روز و شبش یک خبر است ناگهان با خود گفت خاکِ عالم به سرم  مُهر سفر مِهرِ رضاست او که امضا بزند کربلا منتظرِ نوکرت آسیمه‌سر است رو به سلطان کردم به خودش رو که زدم برگِ براتم دادند ندبه‌خوان راهی شد ذکر سلطانِ سخا وقتِ سفر بال‌وُپَر است
1. ای دلبر حسین.mp3
3.23M
( سلام الله علیها ) ای دلبر حسین ، دلارآی اهل بیت ای ماهتابِ نیمه شب های اهل بیت چادر به سر چو می بری و راه می روی هستی شبیه حضرتِ زهرایِ اهل بیت .. ( میدونی چرا سیلیش زدند ؟ میدونی چرا تازیانه اش زدند ؟ میگن آخه خیلی شبیه فاطمه بود ... ) بر صورت حسین و ابالفضل و زینبین گلبوسه های توست مداوای اهل بیت .. اغراق نیست این که بگویم ، تو یک تنه زهرا شدی و اُمّ ابیهای اهل بیت .. ( روضه من با این یک بیت شروع میشه : ) کاش آن زمان که سِرّ طبق آشکار شد با دیدن حسین صدایت نمی شکست .. اون موقعی که سرپوش را از روی طبق برداشت ، نگاه کرد دید ، یه سرِ بریده است ؟ بابا بابا بابا ... من فقط میخوام از باباهایی که دختر دارند ، یه سئوال کنم ، بگم کدوم دختری طاقت داره سرِ بریده باباشو ببینه ؟ آی ی ی ی ... اگر سر سالم باشه ، دختر ببینه دق میکنه ، وای وای ، یه نگاه کرد دید پیشانیش شکسته ، یه نگاه کرد دید محاسنش خاکستریه ، یه نگاه کرد دید لباش ترک خورده
2. درد کمر.mp3
4.53M
( سلام الله علیها ) درد كمر تمام توان مرا گرفت این زخم سر قرار و امان مرا گرفت بابا سرم هنوز كمی تیر می كِشد دستی رسید و روح و روان مرا گرفت تا پیش من رسید دگر مهلتم نداد ( الهی نبینی دختر سه ساله رو میزنند ، الهی نبینی خواهر کوچولوتو میزنند ... ) تا پیش من رسید دگر مهلتم نداد انگار از سرِ تو نشان مرا گرفت .. می خواستم كه رو سری اَم را گِره زنم ( آی مادری که امشب دختر کوچولوتو آوردی ، آی ی ی ی... دیگه روضه خون نمیخوای ، نگاه به این صورت کوچولوش کن ... ) می خواستم كه رو سری اَم را گِره زنم گیسم كشید و نطق زبان مرا گرفت .. ( تا سر رو دید ، زبونش لُکنت گرفت ، بابا بابا بابا ... ) دانی چرا یتیم تو لُكنَت گرفته است ؟ ( ببینم با این یه بیت چه میکنی ؟ امشب جواز کربلات رو باید بگیری ازخانم رقیه ، اگه بی بی امضا کنه ، باباش برنمی گردونه ، خیلی دوستش داره ، اگه دوستش نمیداشت ، توو خرابه با سرِ بریده نمی اومد به دیدنش ، ... خیلی دوستش داره ...) بابا : دانی چرا یتیم تو لُكنَت گرفته است ؟ با یك كِشیده لفظِ لسان مرا گرفت ؟
3. زمزمه.mp3
2.11M
( سلام الله علیها ) از شهر کوفه تا به شام سنگ میزدند از روی بام اینقدر بهم سیلی نزن دیگه نمی بینه چشام این دیگه باره آخره نزن نزن نزن .. ضرب لگد ، زجر آوره نزن نزن نزن .. یکی بگه این دختره نزن نزن نزن .. خسته شدم از قافله بابا بابا بابا .. پاهام شده پُر آبله بابا بابا بابا .. وای از سنان و حرمله بابا بابا بابا ..
( سلام الله علیها ) یه جمله ای گفته این خانم ، وقتی سر رو دید ، گفت بابا ای کاش من کورمی شدم ، نمی دیدم سرت رو ، بابا ای کاش می مردم سرت رو توو طبق نمی دیدم ، حسییین ... بابا بابا بابا ... حالا که اومدی بابا گوش بده درد دلمو زخمای روی بدنم سرمی بره حوصلمو بابا بابا بابا منوبا خودت ببر ، ... غوغایی کرد ، من اصلا موندم توو روضه ی خرابه وسرِ بریده ، ... لب روی لب های بابا گذاشت ، بعد اینطوری مشهوره ، میگن سر یک طرف ، رقیه یک طرف ... رقیه افتاد عیبی نداره اما سرِ آقا رو زمین افتاد ، من سئوالم از شما اینه ، جوابش رو به من بدید ، کی سر رو از روی زمین برداشت ؟ سر رو زینب برداشت ؟ سر رو سکینه برداشت ؟ سر رو اُم کلثوم برداشت ؟ حسییین ... آی بابا بابا بابا ... آنشب که من از ناقه افتادم و غش کردم بابا تو کجا بودی ؟ از ما تو جدا بودی حرمش بسته است ، زائر نداره ، غریبه ، اون بچه هایی که رفتند دفاع از حرمش کنند ، شهید شدند ، شهید سردار همدانی و همه شهدای مدافع حرم ، به یاد همشون ... خدایا به حق این خانم سه ساله ، داعش رو نابود کن ، خدایا آمریکا و اسرائیل رو نابود کن ، خدایا همین محرم ، راه حرم این خانم سه ساله رو به روی مشتاقان ، باز بگردان ... این دختر سه سالشه ، تعجب نکنید وقتی راه میره دستش رو به دیوار میگیره ، چون پاهاش پُر آبله است ، نمیتونه راه بره ، امشب شب استثنائیه ، اگه چیزی میخواهی از این خانم سه ساله بگیر ، خیلی باب الحوائجه ، خیلی ، خیلی باب المراده ، ... امام حسین خیلی دوستش داره ، ان شاءالله همه حاجت روا بشن ، اونهایی که مریض دارن ، اونایی که گرفتارند ... خدارو قسم بدهیم به مظلومیت این بی بی ... برا غماش ، برا آبله پاهاش ، برا صورت نیلیش ، برا بدن کبودش ، ... میدونید این خانم ، کفن هم نداشته ، با لباس خودش دفنش کردند ... مثل باباش حسین ، بی کفنه ...
1. دشت و شب و.mp3
2.77M
( سلام الله علیها ) دشت و شب و طفلِ نابَلد ، واويلا گر زَجرِ حرامي برسَد « واويلا ... » از صاحب روضه معذرت مي خواهم پهلوي رقیه و لگد ، « واويلا ... » خوشم که جوهرِ عشق تو در سِرشت من است محبت توام آن خط سرنوشت من است گناهکارم و از آستان قدس حسین کجا روم ؟ به خدا کربلا بهشت من است
( عجل الله تعالی فرجه ) محرمی که نباشی در آن محرم نیست بدون تو ، ضربان زمین منظم نیست چقدر ساده گرفتیم بی تو بودن را هزار سال بدون تو زندگی کم نیست ( ما داریم از تو جدا میشیم ، یه فکری بکن ، مولی من ، آقای من ... ) خودت بخواه که دست از گناه بردارم که عهدهایِ منِ روسیاه محکم نیست هزار بار ، خودت را به ما نشان دادی ولی چه فایده ؟ چشمان ما که مَحرم نیست ( یابنَ الحسن ، آنقدر با این چشمام گناه کردم ، که نمی بینمت ... ) هزار بار ، خودت را به ما نشان دادی ولی چه فایده ؟ چشمان ما که مَحرم نیست خودم به چشم خودم دیده ام که در روضه حلاوتی ست که در هیچ جای عالَم نیست ( وسعِ ما همین بود ، تقدیر ما این بود ، قسمت ما این بود ، از ما قبول کن ، از این خادم ها قبول کن ، این خادم ها یک عهدی با خودشون بستند ، گفتند آره ما نوکر توایم ، تو هم ارباب مایی ، ولی ما به این حد راضی نیستیم ، ما شما را اینجوری پائین نمیآریم که فقط بگیم نوکرتیم ، شما هم ارباب مایی ... ما میگیم ، شما امام ما هستید ، ما هم پیرو شمائیم ، شیعه و یار شمائیم ، اِی ی ی امام من ، اِی ی ی مولای من ، ممنونم به خاطر این روضه ها ... از مادرت ممنونم ، که امسال هم منو راه دادی ، امسال هم اومدم درِ خونه ی شما ، اگه ادامه این نوکری رو به خاطر بد عهدی خودم از دست میدم ، یه فکری برام بکن ، منم آدم بشم ، منم خوب بشم ، منم همونی بشم که مادرت فاطمه زهرا ازم راضی باشه ، ولی آقای من ، خوب یا بدم ، یه حقیقتی رو میگم ، خودت خبر داری ... ) حوائجم همه در بین روضه یادم رفت غمت چه کرده غم روزگار یادم نیست بیا و روضه ی گودال را بخوان آقا .. ( اون لحظه ای که آسمان تیره و تار شد ، منادی صدا زد « قتل الحسین » بیا و روضه ی گودال را بخوان آقا .. مُحرمی که نباشی در آن محرم نیست ...
1. محرمی که.mp3
5.58M
( عجل الله تعالی فرجه ) محرمی که نباشی در آن محرم نیست ...
1. هر گرفتاری.mp3
10.63M
( علیه السلام ) هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت خوش به‌حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به‌حال آن که از عباس نانش را گرفت روزِ محشر ، دست‌هايش دستگيري مي‌كند دستِ خود را داد ، دستِ دوستانش را گرفت هيچ كس اندازه‌ي عباس شرمنده نشد كربلا ، بدجور از او امتحانش را گرفت از خجالت آب شد ، آب آورِ كرب و بلا عصرِ تاسوعا امان‌نامه ، امانش را گرفت چشم‌هايش ، پاسبان‌هايِ بَناتِ خيمه بود حرمله با تير ، چشمِ پاسبانش را گرفت
1. نظر به روی.mp3
4.49M
( عجل الله تعالی فرجه ) نظر به رویِ تو شد قبلگاهِ آمالم تَرَحُمی بنما کن نظر به احوالم من آن کبوترِ بامم که هرکجا رفتم به سنگِ تهمتِ مردم شکسته شد بالم فقط ضمانت تو گشته مُهرِ تمدیدی به توبه نامه یِ بی اعتبارِ هرسالَم نه پایِ رفتنی هست و نه رویِ آمدنی بگو چه چاره کنم من زدستِ اعمالم ؟ ( قسم ها خودش ، یه دریا روضه است ... ؟ ) قسم به مویِ پریشانِ عمه جانِ شما به گریه ، دلنگرانِ حسین و گودالم صدازد از تَهِ گودال : خواهرم برگرد ... مگر نگفتم عزیزم نیا به دنبالم ... ؟ برو به خیمه نبینی ، بریدنِ سر را وگرنه پیر شوی پایِ جسمِ پامالم ... 1399
1. هر گرفتاری.mp3
2.59M
( علیه السلام ) هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت خوش به‌حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به‌حال آن که از عباس نانش را گرفت ( یااباالفضل ، یااباالفضل ) تکرار روزِ محشر ، دست‌هايش دستگيري مي‌كند دستِ خود را داد ، دستِ دوستانش را گرفت هيچ كس اندازه‌ي عباس شرمنده نشد كربلا ، بدجور از او امتحانش را گرفت ( یااباالفضل ، یااباالفضل ) تکرار از خجالت آب شد ، آب آورِ كرب و بلا عصرِ تاسوعا امان‌نامه ، امانش را گرفت قتل او کار عمود آهن و نیزه نبود تیرهایی که به مشکش خورد جانش را گرفت ( یااباالفضل ، یااباالفضل ) تکرار
1. هر گرفتاری.mp3
6.5M
( علیه السلام ) هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت خوش به‌حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به‌حال آن که از عباس نانش را گرفت روزِ محشر ، دست‌هايش دستگيري مي‌كند دستِ خود را داد ، دستِ دوستانش را گرفت هيچ كس اندازه‌ي عباس شرمنده نشد كربلا ، بدجور از او امتحانش را گرفت از خجالت آب شد ، آب آورِ كرب و بلا عصرِ تاسوعا امان‌نامه ، امانش را گرفت چشم‌هايش ، پاسبان‌هايِ بَناتِ خيمه بود حرمله با تير ، چشمِ پاسبانش را گرفت تيرها در پيكرش وقتِ زمين خوردن ، شكست بس كه خون رفت از تنش ، آخر توانش را گرفت « صارَ کَالْقُنْفُذ » برايِ تيرها جايي نماند ناگهان سر نيزه‌اي حجمِ دهانش را گرفت قتل او کار عمود آهن و نیزه نبود تیرهایی که به مشکش خورد جانش را گرفت از بغل ، تا که سرش را بر سرِ نیزه زدند گریه‌های ناتمامی خواهرانش را گرفت ...
زبانحال حضرت زینب (س) درخرابه شام درسوگ حضرت رقیه (ع) ‍ ‍ اولسون سلام دللار طوفان سالان قیزا اقلارقویوب خرابه ده اغلارقالان قیزا اولسون سلام غم یوخوسونان دوران قیزا بابادئن ده عمه سینی اغلادان قیزا اولسون سلام خانه غمده اولن قیزا اولسون سلام قبراوینه اج گدن قیزا اولسون سلام قبراوینه اج گدن قیزا یاالله یاالله حتما بوگونلرین روضه سی دی التماس دعا آی رقینین عزاسنه گلئننر ای بالاجابالایادئیملی دردی اولانار عمه سی زینب بویوررور گجه لرهامی یاتار بالاجابالالار یارالی باشلارین قویاریره اوغلی اولن ننئه لر یاتار قارداشی اولن باجیلار اتاسی اولن بالالار اما خانم زینب مشغول نمازشب خانم بویور بیرگجئه مشغول نمازشبیدیم گئوردیم الله بالالاردان بیری یاتابیلمیر الله بیرساقاچونوربیرصولا چونیر نمازی قوتاردیم یواش یواش گلدیم بالارین یانینه الله گوردوم رقیه بیرساقاچونوربیرصولاچونیر اخه بالا نیه یاتامیسان دردون نئدی حاجتون نئدی خانم بویرور بیراشاره الدی عمه بیرکمک اول ایلشئم بالام اوتدی گوردم یواش یواش دئیر عمه اجازه ور بیر اورئمون سوزین دئم بالا عمون اولیئدی بالا اورگون سوزنه زینب ون قربان بالا دی گوروم دردون نئدی گوردم یواش یواش الین قویدی اورگینین باشینا یواش یواش دیرعمه بتر آجیخمیشام عمه اجام نان یاتامورام عمه بابام گولوم استیر سلام اول قبراونه اج گدن قیزا اولسون سلام بابا سی اولوب باش یولان قیزا سیلی دیب قرا گوزنه قان دولان قیزا اولسئون سلام قانلی باشی باغرینا باسیب(2) زهرا اوپن دوداخلارنا بوسه وران قیزا زینب دیرگوردم الله اوظالم دیاندی قاپیدا الیدن بیرطشت طلا بیرالیئنده طبق دئدم ظالم دیان گئلمه قاباقا ای نگهبان اوباشی گورسه بالام جان ورئجک بیلیرم جانین جانانینه قربان ادئجک امایارالی باشی قویدی یره خانم طبق اورتوگن گئوردی بیر لحظه باخدی حسین خوش گلئبسن ای قارداش اخه رقیه کربلادن هی سوروشوردن بابانئی خانم گل بابان گئلب خرابیه فورن اویارالی باشی خانم الدی قوجاقه یانمیشدی زبس شمع کیمی ناره فراغه نیلدی ائیلدی بیراوزن قویدی بابانین دوداقلاریئنا قوئدی سارالان لب لرینی قانلی دوداقه اوپدی دوداقن گتدی دله محنت دردی اوپدی اوپدی دیدی بابایورولموشام بابایوللاردادویولموشم انجمیشم بابا باخدی باخدی عمه سینه عمه من دیردیم بابام کاش گلیدی دای دیمزدیم کسیک باباش گلیئدی یاندم الله اوجادنئن یاحسین خانم اوزن قوئدی بابانین اوقانی دوداقلاریئنا بودل شبده منی یادائلدون سن یارالی بونه عالم دی باباسن یارالی من یارالی ای وای بابام ای وای بابادولانم باشومن کیم سنی بوحاله سالیب اویان ای باش ایندی بابا دولانیم باشومن کیم سنی بوحاله سالیب بو باش ایئندی بابا بس بدنون هارداقالیب سن هارا خولی هارا من هاراویرانه هارا کسدی باشین دیه گورم هانسی دل اهن یارالی حسین قان اولان قلبیم ویران الئدی باش یاراسی یاندرارقلبم النئوندا اولان داش یاراسی یارالی بابا سن نئج گون کیمن سن باتون منده باتارام بابا کنج ویرانه ده قبریمده کفن سیز یاتارام اوجادئنن یاحسین ........ کئنج ویرانه ده منده بابا کفن سیز یاتارام کئنج ویرانده منده کفن سیزیاترام مداحی استادطالبی
◾️این آب فرات، مهریه مادرمان بود که از ما منع کردند ... در نقلی آمده است: در مسیر حرکت اسراءِ آل الله به سمت شام، وقتی که به محلی به نام «عین‌ُالْورد» رسیدند، می‌بایست سوار بر کشتی شوند و از آب فرات بگذرند؛ وقتی به کنار آب فرات رسیدند و سوار بر کشتی شدند تا از آن عبور کنند، ‌حضرت زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها خطاب به حضرت ام‌کلثوم وسکینه و رباب و فاطمه و رقیه «علیهن‌ّالسلام» فرمود: أتَعرِفْنَ ماءَ الفراتِ الذی صداقُ أُمِّنا فاطمةَ و بَنوأُمَیَّة مَنَعوه مِن أبنائها و بَناتها تِسعَةَ أیامٍ؟ ▪️ آیا می‌دانید که این آب، آب فرات است همان آبی که مهریه مادرمان فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها بود و بنی امیه آن را از پسران و دختران فاطمه سلام‌الله‌علیها به مدت نُه روز منع کردند؟ (احتمالاً حضرت، اشاره به روز دوم تا روز یازدهم ماه محرم‌ کردند) فلمّا فَهِمنَ و عَلِمنَ أنّه الفراتُ بَکَینَ و نَدَبنَ وصَحنَ ▪️وقتی آن مخدرات فهمیدند که این آب، آب فرات است گریه کردند و از دل، فریاد برآوردند. 📚بحرالمصائب ج ۷ ص ۲۶۰
◾️هیچ یک از ما باقی نماند، جز اینکه خاری، پای او را به درد آورد... در نقلی آمده است: یکی از فرماندهان لشکر فاسقینی که أسرای آل الله را به سمت شام می‌برند، ملعونی به نام «زجر بن قیس» حرام‌زاده بود. وقتی که کاروان به بیابانی رسید که آن صحرا پُر از خار و سنگ و درخت بود، آن نانجیب دستور داد تا اسیران را با سرعت حرکت دهند؛ کاروان از آن وادی چنان با سرعت حرکت کرد، که شترانی که آبستن بودند، از سختی راه زاییدند و خار به پای تمام مرکب ها رفت. 🩸طبق این نقل، در این‌جا بود که امام سجاد علیه‌السلام فرمودند: فَلَم یَبقَ واحدٌ مِنّا أهلَ البیت ِإلّا أصابَهُ أَلَمُ الشَوک ▪️همانا از ما اهل‌بیت «علیهم‌السلام» کسی باقی نماند جز اینکه خاری پای او را به درد آورد. 📚بحرالمصائب ج ۷ ص ۲۶۰
13902.mp3
512.6K
نوکرتم هوامو داری خانوم شک ندارم دست بگیری خانوم عشقِ منی دوسِت دارم یه دنیا پس کربلا منو میبری خانوم رقیه جان دیوونم کردی بی بی مرحَمِ دردی بی بی همیشه کنارمی بخدا مردی بی بی رقیه جان ظاهراً اینجا سه ساله ای اما بی بی جان شاگردِ تو نوحِ نبی بوده سپرِ عمه، بالو پرِ عمه زانو زد پیشِ تو هرکی زینبی بوده رقیه رقیه مستی کنون سینه زنون تُو هیئت اصل تویی، ببر خانوم زیارت دل داده ام به مجلسِ تو بی بی اشک بریزم، هر هفته من تُو روضَت رقیه جان علتِ جنونِ من عشقت تو خونِ من روضتون واجبه قرصی از نونِ من رقیه جان به خودم میگم هر کی دیدم میگم یا رقیه بگو زندگیِ ارباب رو دوشِ بابا، میونِ هر سجده پس رقیه هست زیبندگیِ ارباب رقیه رقیه به قلمِ علیرضا عباس بیگی