نوحه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
ای در کوچه تنها و بی یار و یاور۲
ای شاهدی بر سیلی خوردن مادر۲
واویلا واویلا واویلا واویلا...
دست مادر بگرفته،تا خانه بردی
تا آخر عمر خود، خون دل خوردی
واویلا واویلا واویلا واویلا...
طعنه زدند بر تو،یاران نادان
پای تو زخمی شد،با تیغ آنان
گفتند تو راکه، مذلّ المؤمنینی
جانها فدای، مظلومی اینچنینی
واویلا واویلا واویلا واویلا...
ای اولین مسموم آل پیغمبر
داده تورا زهرکین بی وفا همسر
خون دلت را دیدش بیچاره خواهر
شد دیده هایش گریان،ناله زد مادر
واویلا واویلا واویلا واویلا...
مزار تو بی نور و بی سایبان است
مظلومی تو از این قبرت عیان است
روزی می آید که بر مهدی بنازیم
با جان ودل بهر تو حرم بسازیم
واویلا واویلا واویلا واویلا...
✍اسماعیل تقوایی
❇️🎤نوحه شهادت امام حسن مجتبی.ع
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
یه نوحه خونم نداری یه سینه زن هم نداری
وای حرم نداری
یه سنگ قبر شکسته چرا ضریحم نداری
وای حرم نداری
حرم برات میسازیم همیشه هستم یادت
یه روز دخیل میبندم به پنجره فولادت
رو به کربلا میدیم همه سلامی به نیابتت اقا
مثل اربعین پای پیاده ما میایم زیارتت اقا
اقام اقام حسن غریب ترین امام حسن
****
دره بقیع و که بستن همه دلا رو شکستن
وای حرم نداری
به روی خاکای قبرت یه مشت کبوتر نشستن
وای حرم نداری
ماه صفر ها میشیم به سوی قبرت عازم
اذن دخول میخونیم کنار باب القاسم
جانم به تو حسن دست کریمت همیشه سایه سرم
همراه مادرت یادت نره بیای تو لحظه های اخرم
اقام اقام حسن غریب ترین امام حسن
****
کریم ال عبایی داری یه عالم فدایی
وای حرم نداری
تو جا نشینی علی و تو بانی کربلایی
وای حرم نداری
تو قاب چشمای تو یه عکس نیلی بوده
همیشه تو گوش تو صدای سیلی بوده
وای از دلت اقا دیدی که خونتون پر از اتیش و دود شده
وای از دلت اقا دیدی که صورت فرشته ای کبود شده
یا رب نصیب هیچ غریبی دگر مکن
داغی که گیسوان حسن را سپید کرد
**
غریب اونی که هم دم اشک و اهه
دیده که مادرش تو کوچه بی پناه
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
Shab09Safar1397[02] (1).mp3
8.17M
شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام -🖤
#میثم مطیعی
🖤🖤🖤
نمانده چاره، برایم دیگر
ندارم طاقت، کجایی مادر؟
بگیر دستت را، دوباره بالا
که دلتنگم من، دعاهایت را
با داغِ، هر روزم، میسازم، میسوزم
(ای جان مرتضی، مجتبی مجتبی)
مدینه آن راز، نهان میماند
غم این دل را، خدا میداند
هنوز آن ماتم، نرفته از یاد
که دیدم چادر، روی خاک افتاد
شد اشکم، همرازم، میسوزم، میسازم
(ای جان مرتضی، مجتبی مجتبی)
نبینی خونِ، دلم را زینب
نبینی جانم، رسیده بر لب
خدایت صبرت، دهد ای خواهر
چهها خواهی کرد، تو در آن محشر؟
میبینم، روزی را، که ماندی، تو تنها
(ای جان مرتضی، مجتبی مجتبی)
حسین جان گرچه، نماندم اما
سپردم پیشت دو جان بر کف را
نشد سهم من، به نیزه رفتن
فداییِ تو، جوانهای من
فدای، تو جانها، کشتهی، عاشورا
(ای جان مرتضی، ثارالله ثارالله)
1⃣حضرت رسول اکرم(ص) فرمود :
📋 《إِنَّ اَلْجَنَّةَ مُشْتَاقَةٌ إِلَى أَرْبَعَةٍ مِنْ أُمَّتِي!》
♦️بهشت مشتاق چهار نفر از امت من است.
سوال شد : آنان کیستند؟
حضرت(ص) با دست به امام علی(ع) اشاره کرد و فرمود :
📋《أَنْتَ وَ اَللَّهِ أَوَّلُهُمْ وَ اَلْمِقْدَادُ وَ سَلْمَانُ وَ أَبُوذَرٍّ》
♦️به خدا سوگند اولین آنان تویی و سپس مقداد و سلمان و ابوذر!(۱)
2⃣حضرت رسول اکرم(ص) فرمود :
📋《إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى أَمَرَنِي بِحُبِّ أَرْبَعَةٍ وَ اَخبَرَنِى اَنَّهُ يُحِبُّهُم : مِنهُم عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَ اَلْمِقْدَادُ بْنُ اَلْأَسْوَدِ وَ أَبُو ذَرٍّ اَلْغِفَارِيُّ وَ سَلْمَانُ اَلْفَارِسِيُّ》
♦️خداوند مرا به دوستى و محبّت چهار تن فرمان داد و به من خبر داد كه آنان را دوست دارد : على(ع) از آنان است و مقداد و ابوذر و سلمان!(۲)
3⃣حضرت رسول اکرم(ص) فرمود :
جبرائیل به من خبر داد که؛
📋《يَا مُحَمَّدُ(ص)! سَلْمَانُ وَ اَلْمِقْدَادُ أَخَوَانِ مُتَصَافِيَانِ فِي وِدَادِكَ وَ وِدَادِ عَلِيِّ(ع) أَخِيكَ وَ وَصِيِّكَ وَ صَفِيِّكَ》
♦️ای محمد(ص)! سلمان و مقداد دو برادری هستند که در دوستی تو و دوستی برادر و جانشین و صفیّ ات، امام علی(ع) ثابت قدم و مستقیم هستند.(۳)
4⃣امام علی(ع) فرمود :
📋《اَلسُّبَّاقُ خَمْسَةٌ : فَأَنَا سَابِقُ اَلْعَرَبِ وَ سَلْمَانُ سَابِقُ فَارِسَ وَ صُهَيْبٌ سَابِقُ اَلرُّومِ وَ بِلاَلٌ سَابِقُ اَلْحَبَشِ وَ خَبَّابٌ سَابِقُ اَلنَّبْطِ》
♦️پیشگامان بهشت پنج نفرند : من پيشگام عرب و سلمان پيشگام ايرانيان، و صهيب پيشگام روميان و بلال پيشگام حبشيان و خبّاب پیشگام نبطیان به سوى بهشت است.(۴)
5⃣حضرت رسول اکرم(ص) فرمود :
📋《سَلْمَانُ عَالِمٌ لَايُدرَكُ》
♦️سلمان دانشمندى است كه درك نمى شود.(۵)
6⃣امام علی(ع) فرمود :
📋《سَلْمَانُ اَدرَكَ العِلمَ الاَوَّلَ وَ العِلمَ الَآخِرَ وَ هُوَ بَحرٌ لايُنزَحُ قَعرُهُ》
♦️سلمان علم اولین و آخرین را درک کرده است و او دريايى است كه قعرش ناشناخته است.(۶)
7⃣حضرت رسول اکرم(ص) فرمود :
📋《مَن اَرَادَ اَن يَنظُرَ اِلَى رَجُلِِ نُوِّرَ قَلبُهُ فَليَنظُر اِلَى سَلْمَانَ》
♦️هر كس مى خواهد به مردى كه دلش نورانى شده نگاه كند به سلمان نگاه كند.(۷)
8⃣حضرت رسول اکرم(ص) فرمود :
📋《لَوْ كَانَ اَلدِّينُ فِي اَلثُّرَيَّا لَنَالَهُ سَلْمَانُ》
♦️اگر دين در ثريّا باشد، سلمان به آن مى رسد.(۸)
9⃣امام علی(ع) فرمود :
📋《سَلْمَانُ الفَارسِىِّ كَلُقمَانَ الحَكِيمِ》
♦️سلمان فارسى همانند لقمان حكيم است.(۹)
🔟نقل شده که یک بار در مجلسی در حضور امام باقر(ع) از سلمان فارسی سخن به میان آمد و امام(ع) فرمودند :
📋《مَهْ! لاَ تَقُولُوا سَلْمَانَ اَلْفَارِسِيَّ وَ لَكِنْ قُولُوا سَلْمَانَ اَلْمُحَمَّدِيَّ! ذَاكَ رَجُلٌ مِنَّا أَهْلَ اَلْبَيْتِ(ع)》
♦️نگویید سلمان فارسی! بگویید سلمان محمدی زیرا که او یکی از خاندان ما اهل بیت(ع) است.(۱۰)
1⃣1⃣امام رضا(ع) در روایتی به جماعتی که شیعۀ ظاهری بودند فرمود :
📋《لِدَعْوَاكُمْ أَنَّكُمْ شِيعَةُ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ؟!!
وَيْحَكُمْ إِنَّ شِيعَتَهُ اَلْحَسَنُ(ع) وَ اَلْحُسَيْنُ(ع) وَ سَلْمَانُ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ اَلْمِقْدَادُ وَ عَمَّارٌ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي بَكْرٍ اَلَّذِينَ لَمْ يُخَالِفُوا شَيْئاً مِنْ أَوَامِرِهِ》
♦️شما ادعا می کنید که شیعه علی(ع) هستید؟
وای بر شما! همانا شیعۀ علی(ع) افرادی مانند حسن(ع) و حسین(ع)، ابوذر، سلمان فارسی، مقداد، عمار و محمد بن ابی بکر هستند، آنان که هیچ گاه، مخالفت با اوامر آن حضرت(ع) نهی نمودند و هیچ گاه کاری که مورد قهر آن حضرت(ع) بود انجام نمیدادند.(۱۱)
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۰، ص۱۱
۲)روضه الواعظین ابن فتال نیشابوری، ج۲، ص۲۸۳
۳)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۴۰
۴)الخصال شیخ صدوق، ج۱، ص۳۱۲
۵)بحارالانوار مجلسی، ج۲۲، ص۳۴۸
۶)شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج۱۸، ص۳۶
۷)کنز العمال متقی هندی، ج۱۱، ص۳۱۶
۸)بحارالانوار مجلسی، ج۲۲، ص۳۹۲
۹)بحارالانوار مجلسی، ج۲۲، ص۳۹۱
۱۰)اختیار معرفه الرجال شیخ طوسی، ص۱۲
۱۱)الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۴۴۰
دعای ندبه با صدای استاد فرهمند .mp3
25.23M
🌹باز صبح جمعه ای دیگر و دعای ندبه...
🌹با صدای آسمانی و زیبای استاد فرهمند...
🌹التماس دعای فرج...
3. میخام برم صوتی.mp3
4.29M
#سینه_زنی_کربلا
#کربلایی_جواد_مقدم
میخوام برم کرب و بلا
بی قرار و بی تاب
نماز حاجت بخونم
زیر پای ارباب ...
یا حسین ،کربلات آرزومه
یا حسین ، نوکریت آبرومه
می خوام برم کرب و بلا
بینِ تیغ و خنجر
با لب تشنه جون بِدم
مثل شاهِ بی سر
یا حسین ،کربلات آرزومه
یا حسین ، نوکریت آبرومه
می خوام برم کرب و بلا
دشت قاظریه
می خوام برم سینه زنون
تلّ زینبیه
یا حسین کربلات آرزومه
یا حسین نوکریت آبرومه
میخوام برم کرب و بلا
غرق آه و ناله
گریه کنم ز غُصه ی
دختر سه ساله
یا حسین کربلات آرزومه
یا حسین نوکریت آبرومه
میخوام برم کرب و بلا
نذر ِآل هاشم
گل بریزم به دامنِ
حجله گاه قاسم
می خوام برم کرب و بلا
از میون آذر
می خوام برم سینه زنون
تا مقام اکبر
می خوام کرب و بلا
غرق شور و احساس
دخیل ببندم دلمو
به ضریح عباس
یا حسین کربلات آرزومه
یا حسین نوکریت آبرومه
✅منصور بن بزرج می گوید :
روزی از امام صادق(ع) پرسیدم :
📋《مَا أَكْثَرَ مَا أَسْمَعُ مِنْكَ سَيِّدِي ذِكْرَ سَلْمَانَ اَلْفَارِسِيِّ؟》
♦️من زیاد از شما میشنوم که دائم یاد سلمان فارسی میکنید.
ایشان فرمودند :
📋《لاَ تَقُلْ سَلْمَانَ اَلْفَارِسِيَّ وَ لَكِنْ قُلْ سَلْمَانَ اَلْمُحَمَّدِيَّ! أَ تَدْرِي مَا كَثْرَةُ ذِكْرِي لَهُ؟》
♦️سلمان فارسی نگو، سلمان محمدی! میدانی چرا زیاد از او یاد میکنم؟
منصور عرض کرد : خیر!
امام(ع) فرمود :
📋《لِثَلاَثِ خِصَاَلٍ :
۱)إِحْدَاهَا إِيثَارُهُ هَوَى أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ(ع) عَلَى هَوَى نَفْسِهِ
۲)وَ اَلثَّانِيَةُ حُبُّهُ اَلْفُقَرَاءَ
۳)وَ اِخْتِيَارُهُ إِيَّاهُمْ عَلَى أَهْلِ اَلثَّرْوَةِ وَ اَلْعُدَدِ وَ اَلثَّالِثَةُ حُبُّهُ لِلْعِلْمِ وَ اَلْعُلَمَاءِ》
♦️به سه دلیل!
۱)اولین شاخصهی سلمان، پیروی او از امیرالمؤمنین(ع) است.
۲)سلمان فارسی فقرا و مستضعفین را بر اهل عده و ثروت و پول و دنیا مقدم میداشته است.
۳)عاشق یادگیری علم و علما بود. همیشه با علما مینشست و همیشه با اهل علم مینشست.
و در ادامه فرمود :
📋《إِنَّ سَلْمَانَ كَانَ عَبْداً صَالِحاً حَنِيفاً مُسْلِماً وَ مٰا كٰانَ مِنَ اَلْمُشْرِكِينَ》
♦️سلمان آدمی بود که عبد صالح بود، حق گرا بود و مسلمان واقعی بود از مشرکین نبود.(۱)
📚منبع :
۱)بحار الأنوار مجلسی، ج۲۲، ص۳۲۷
👌شعر زیبای صلوات بر چهارده معصوم😍
تقدیم به شما عزیزان😊
گر تو خواهی که بیابی زجهان راه نجات
بر محمّد تو بگو از دل و از جان صلوات
✨🌼✨
هر چه خواهی تو طلب کن ز شهنشاه جهان
به علی حیدر صفدر شه خوبان صلوات
✨🌼✨
فاطمه بــاد شفیع خـواهِ تو اندر محشر
به قد سرو همان ماه درخشان صلوات
✨🌼✨
یــاد کــن از جگرِ پارۀ پُـر خون حَسن
به رُخ اَنور آن سرو خرامان صلوات
✨🌼✨
هـر کجا نوش کنی آب روان یـاد نما
به لَبِ خُشک حسین شاه شهیدان صلوات
✨🌼✨
گر تو بیمار نخواهی شوی اندر بر خلق
به علی ابن حسین عابد دانا صلوات
✨🌼✨
علـم باقـر بــرساند به تو از دین نبی
به همان باقر و آن علم فراوان صلوات
✨🌼✨
گر نشانی به خود از مذهب جعفر داری
به همان مذهب پاک از سرایمان صلوات
✨🌼✨
گـر به دل، هست تُرا آرزوی قبر رضا⚜
به غریب الغربا شاه خراسان صلوات
✨🌼✨
نــور بارد ز سر گنبد پُـر نـور تَـقی
بِه همان گنبد پُر نور زرافشان صلوات
✨🌼✨
یاد بنمــا تـو از آن قامـت زیبای نَـقی
عسکری را تو بلعل لب خندان صلوات
✨🌼✨
گر تو هستی به جهان مُنتظر حُجت دین
بِه همان مهدی غائب، شه خوبان صلوات
✨🌼✨
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
زائر کربلا
https://telegram.me/navayegharib110
ما زائر کوی توائیم، یا ثارالله(2)
مست گل روی توائیم یا ثارالله
یا سیدی یا سیدی یا ولی الله (2)
با نور ایمان آمدیم کربلای تو
از مرز مهران آمدیم نینوای تو
یا سیدی یا سیدی یا ولی الله
دل بر تو داده آمدیم یا ثارالله
پای پیاده آمدیم یا ثارالله
یا سیدی یا سیدی یا ولی الله
ما زائر کوی توائیم، جان به کف داریم
اذن دخول کربلا ، از نجف از داریم
یا سیدی یا سیدی یا ولی الله
پای پیاده آمدیم سر زمین تو
با مهدی زهرا شویم اربعین تو
یا سیدی یا سیدی یا ولی الله
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
|⇦•دیدی هرجوری بود...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دیدی هرجوری که بود این دفعه هم اومدم و
بین جمعیت این سینه زنا زانو زدم و
اومدم تا وسط گریه ی این گریه کنات
واکنم پیش خودت سفره ی دردِ دلم و
مگه میشُداین شبا رو توی خونه سر کرد؟
مگه میشُدبیخیال از غم تو گذر کرد؟
دست ما نیست کارِ عشقه
عشق ما رو در به در کرد
ما نباشیم هم باز روضه ات هست
پس تو این دو روزه که فرصت هست
واسه روضه ی تو جون باید داد
من دوست دارم به هر قیمت هست
«یا دافعِ البَلا ثارالله...»
کربلا دردِ و درمونِ دلِ دیوونمه
راز دلتنگی و چشمای پر از بارونمه
اولین باری که راهم دادی توی حرمت
قاب عکسش هنوزم روی دیوار خونه امه
مگه دنیا، چی برام داره جز دل شکستن
مگه دنیا، دلخوشیم داره واسه ی من
مگه دنیا، جز زیارت ارزشی هم داره اصلاً
راهی پیدا واسه تسکینم کن
فکری واسه بغضِ سنگینم کن
بَرات این دیوونگی چیزی نیست
من و دیوونه تر از اینم کن
«یا دافع البلا ثارالله...»
اومدم زیر همین نور الهی که تویی
دل بریدم که بیام سمت پناهی که تویی
یه نفر بی سر و پا مثل گدایی که منم
کجا راه داره به جز خونه ی شاهی که تویی
دیدی چیشد؟ یا حسین صحبت از آبرومه
دیدی چیشد؟ خاطراتم حالا آرزومه
هر طرف که خیره میشم عکس گنبد روبرومه
واسه بی قراریام کاری کن
تو بزرگی و بزرگ واری کن
اربعین تو راهه و من دلتنگ
بیا امسال آبرو داری کن
«یا دافع البلا ثارالله ...»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#ویژهٔ_ایام_محرم
#اربعین
#سید_رضا_نریمانی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄
Fadaeian_Haftegi_14000611_4.mp3
23.72M
|⇦•دیدی هر جوری که بود...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امام حسین علیه السلام:
هرگز سخن بيهوده مگوى؛ زيرا بيم گناه براى تو دارم و نيز هرگز سخن سودمند مگوى، مگر اين كه آن سخن به جا باشد
📚ميزان الحكمه جلد10 صفحه190
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
سفر رسیدم
از سفر رسیدم وای ، خونجگر رسیدم وای
دیده تر رسیدم وای ، خونجگر رسیدم وای
در به در رسیدم وای ، خونجگر رسیدم وای
از سفر رسیدم وای ، خونجگر رسیدم وای
**
زینب پریشانم آمدم حسین جانم
دیده خون و گریانم در غم عزیزانم
عاقبت رسیدم بر تربتت عزیز دل
دیده خونفشانست و سر نهاده ام بر گل
این چهل شب و روز غصّه بار و محنت زا
آه و ناله ام بوده همدمم به هر محفل
دیده تر رسیدم خونجگر رسیدم
عاقبت برادر از سفر رسیدم
ای نگار من بنگردیده خون و سرگشته
زینبت سرانجام از شام و کوفه برگشته
قامتی کمان گونه دیدگان اشک آلود
سهم خواهر زارت اندر این سفر گشته
از سفر رسیدم وای ، خونجگر رسیدم وای
**
آمدم نهم جانا سر دوباره بر دوشت
سفرة دل تنگم وا کنم به آغوشت
گویم از غم هجران در اسارت و غربت
تا شنیدن رنج این سفر برد هوشت
دیده تر رسیدم خونجگر رسیدم
عاقبت برادر از سفر رسیدم
هر کجا که می رفتم دل به یاد رویت بود
لحظه لحظة غربت دیده جستجویت بود
در تمام این مدّت کوفه و بلاد شام
خون به جان و قلبم از کینة عدویت بود
از سفر رسیدم وای ، خونجگر رسیدم وای
**
پرچم قیامت بر دوش خسته بنهادم
روبروی قوم کین با شهامت ایستادم
گر نبوده امّیدت مرده بودم آن دم که
پیکر گل نازت در خرابه جا دادم
دیده تر رسیدم خونجگر رسیدم
عاقبت برادر از سفر رسیدم
از کجای دل گویم از سه سالة پرپر
نقش تازیانه بر پیکر گل حیدر
در خرابه جان داده کودک پریشانت
پیش رأس خونینت در میان تشتی زر
از سفر رسیدم وای ، خونجگر رسیدم وای
**
خطبة فصیح من با شهامت سجّاد
كاخ كينه توزان را داده عاقبت بر باد
شانة ستم را بر خاک تیره مالیدیم
مانَد این شجاعت تا روز واپسین در یاد
دیده تر رسیدم خونجگر رسیدم
عاقبت برادر از سفر رسیدم
صبر زینبی کرده نهضت حسین کامل
پرچم و پیامش را بوده دوش او حامل
سروریست به این امّید تا به وادی محشر
لطف حضرت زینب حال او شود شامل
از سفر رسیدم وای ، خونجگر رسیدم وای
متن روضه اربعین امام حسین علیه السلام ـ
بنازم آنکه دائم گفتگوی کربلا دارد دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد
بیاد کاروان اربعین با گریه می گوید به هر جا هست زینب رو بسوی کربلا دارد
بیاد آن لب تشنه هنوز این عاشق خسته به کف جامی لبالب از سبوی کربلا دارد
اگر دست قضا مانع شد از رفتن به پابوسش همی بوسیم خاکی را که بوی کربلا دارد
اگر خاک رهش بنشست بر روی گنه کاری گرامی می شود چون آبروی کربلا دارد
بیاد آن قافله دل شکسته ای که روز اربعین آمد کربلا ، شما دیدید اربعین شهدا ، با چه عظمتی ، پدر و مادر و خانواده شهدا را کنار مزار می برند مراقب شان بودند ، دلداری می داند . اما دلها بسوزد برای این قافله ، تا چشم این زن و بچه به قبرها افتاد خودشان را از بالای شترها به زمین انداختند هر کسی قبری را بغل گرفت ، عمه سادات هم آمد کنار برادر ، یادش میاد خاطرات روز عاشورا ، یادش میاد آن روزی که وارد کربلا شد با چه عزت و احترامی علی اکبر ، قاسم ، عباس زینب را پیاده کردند ، حالا هر چه نگاه می کند نه قاسمی دارد ، نه عباس ، نه علی اکبری دارد ، حسین جان من زینبم ، برادر یادتِ آن روزی که آمدم گودی قتلگاه ، خیره خیره ، به بدنت نگاه می کردم نمی شناختم از روی تعجب گفتم آیا تو حسین منی ؟ حسین جان امروز تو زینب را نمی شناسی ، برادر اگر این جا نا محرم نبود اثر تازیانه را روی بدنم نشانت می دادم . برادر همه عزیزانت را آوردم اما سراغ رقیه ات را از خواهر نگیر ، که در خرابه شام جان داد .
مدینه را غم گرفت
مدینه را غم گرفت دوباره ماتم گرفت
سرای هر خانه را عزای خاتم گرفت
از این عزا در عزا گلوی آدم گرفت
از آسمان بر زمین فغان نم نم گرفت
حضرت خیرالنسا غم دمادم گرفت
غم حسن با رسول به سینه با هم گرفت
حبیب عرش و زمین
پیمبر آخرین
رسول مهر آفرین
محمّد مصطفی
میان آه و فغان
نگین پیغمبران
سفر نمود از جهان
به سوی عرش خدا
دم به دم از شهر مدینه رسد آوای غم
امّت واحد شده مستغرقِ دریای غم
شیون و غوغا رسد از نایِ زمین بر سما
بر در و دیوار زمان مانده به جا جای غم
مدینه را غم گرفت دوباره ماتم گرفت
درون این همهمه
شکسته قلب همه
علی الخصوص فاطمه
چنان دل مرتضی
عزا شده مستمر
خمیده مولا کمر
نهال اندوه ثمر
در این دیارِ عزا
قامت مولا به عزای شه والا خمید
روح عزا بر تنِ غم بستة زهرا دمید
اشک حسن ها شده از دیده روان روز و شب
پَر زده از خانة سلطان دوعالم امید
مدینه را غم گرفت دوباره ماتم گرفت
دوباره بزم محن
شده عزای حسن
غریب بیت و وطن
امام حق مجتبی
به زهر أسما شهید
شده امامی وحید
نزول غم ها مزید
به روی ارض و سما
کینة عمّال امیّه شده هردم شدید
می رسد از هرطرفی بارش داغی جدید
خاک بقیع مدفن سلطان کریمان شده
بدعت تیر و کفن و پیکرِ بی جان پدید
مدینه را غم گرفت دوباره ماتم گرفت
چه بوسِتان غمی
چه شیون و ماتمی
چه گریة نم نمی
چکیده بهر رضا
صفر به پایان رسد
غم امامان رسد
دو چشم گریان رسد
به سینه ای مبتلا
مشهد طوس و غم سلطان خراسان رضا
بُرده دگرباره قرار از تنِ اهل ولا
سروری از سوگ حسن ، داغ رضا ، نوحه گو
بهرِ تسلاّی دلِ حضرت خیر النسا
مدینه را غم گرفت دوباره ماتم گرفت
شاعر محمدرضا سروری
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
#روضه
#حضرت_رسول_اکرم_(ص)
⚫️⚫️⚫️
فرمود:علی جان، بیا عزیزم،كنار من بنشین، لب های پیغمبر تكان می خورد،امیرالمؤمنین گوش مبارك رو آوردند كنار ِ لب های رسول خدا،خانه آرام،رسول خدا آرام آرام حرف می زد، علی شونه هاش تكون می خوردند، زیر لب علی فرمود:چشم. شاید فرموده باشند:علی جان حق تو رو می برند باید صبر كنی، علی گفته:چشم. اشك جاری شد،یه چند لحظه ای رسول خدا صحبت كرد با علی،علی غم فراق پیغمبر، اینكه فاطمه می خواد یتیم۵ بشه،غم بچه هاش، غم این امت،دل ِ تنگ ِخودش،همین جور گریه می كرد؛حالا این بارها می خواد بیاد رو دوش علی،علی لنگر ِ زمین و آسمان ِ، هی میگه:چشم،ولی خوب دلش به درد میآْد؛ گوش كرد و گوش كرد وگوش كرد،صدای پیغمبر آرام آرام، یه صدای زمزمه داشت می اومد فاطمه داشت نگاه می كرد، دوباره علی فرمود:چشم،سر امیرالمؤمنین پایین ِ، اصلاً بالا رو نگاه نمی كرد، شاید رسول خدا فرموده باشن، علی جان درب خانه ات رو آتش می زنند، دوباره شروع كرد پیغمبر حرف زدن، اما این دفعه آروم آروم رنگ صورت ِ مولا تغییر كرد، برافروخته شد، صورت در هم رفت، رگ ِ غضب شیر خدا متورم شد، دستاش رو فشار می داد، سر بالا آورد به فاطمه اش نگاه كرد،گفت:چشم،چشم.شاید پیغمبر گفته باشن:علی جان فاطمه ات رو میزنند، هی نگاه به فاطمه می كرد، هی میگفت:چشم، شاید داره روضه می خونه برای علی، محسنتم می كشند.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
صلوات بر شهدای کربلا
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
-------------------------
بر قافله سالار شهیدان صلوات
بر خون خدا بالب عطشان صلوات
بر شبه رسول عربی سبط نبی
اول قمر رفته به میدان صلوات
بر غیرت سردار حسین ابن علی
بفرست مدام از دل و جان صلوات
ششماهه به میدان پسر شیر حنین
برطفل رضیع به روی دستان صلوات
چون عابِس و جونْ در ره دین خدا
جان دادن عاشقان به قرآن صلوات
پروانه به دور شمع می گردد آب
بر تشنه لبان راه جانان صلوات
ای خسته دلان موقع دلداری ماست
برنم نم اشک حضرت باران صلوات
بر ساجد عابد که به تب می سوزد
بر حکمت آن خالق سبحان صلوات
برشقایق بی سر و مجروح به دشت
بر حسین با پیکر عریان صلوات
زینب که بود قافله سالار حرم
براشک دوچشمِ طفلِ گریان صلوات
بر اهل خیام در سفر کوفه به شام
بر جمله غریبان و اسیران صلوات
---------------------------------
شاعر و ستایشگر اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
༺༺༻༻༻
*«بســــــمه تعالـــی»*
*«روضه پنج تن علیه السلام»*
ترکی..
به وقت عاشقی، میخوانم امشب
بسم ربّ الـمهـدی زهرا، عزیز حضرت طاها
به نام حضـرت طاها،به نام نامی پیغمبر خاتم، امیـــر عالم وآدم
به نام حضرت مولا، امیرالمـوئمنیـــن، شاهـنشـه والا،
به قدرو کـوثرو طاها،
به نام حضرت زهرا، فاطمه ام ابیــــها سیدة النساالعالمیـن.
به دستان کریم مجتبــی وبه نام نامــــی آقای دشت نـــیـنوا، که امضا گردد این شعر کیمیا به نام پنج تن حالا،
༺༺༻༻
*ان شاءالله مجلـس حضرت زهرا بِــیَــنَـن مجلس اولا، نظری اولا، عنایتی اولا، حاجـتلریـمیـز روا، دعالریمیـز مستـجاب اولا،*
༺༺༻༻
*السلام علیک یا مظلوم یا رسول الله صلوات الله علیه*
*السلام عیلک یاامیرالموئمنیـن یاعلی بن ابیطالب ع*
*السلام علیکِ یافاطمة الزهرا، سیدةالنساالعالمین*
*السلام علیک یاابامحمد یاحسن بن علی یامظلوم*
*السلام علیک یاسید الشهدا یامظلوم یا حسبن بن علی ایها الشباب اهل جنة*
༺༺༻༻
شمس دین غروب ایلین زمان
دوره سین آلوبدی ستاره لر
برج عصمتین بدری فاطمه
مجتبی کیمی ماهپاره لر
سس سسه ویروب ایتدیلر نوا
بال و پر شکسته هزاره لر
وای بابا دیوب گوزیاشین توکر
گل یوزه شه کربلا بوگون
༺༺༻༻
*«ناگهان قاپو دوگولدی»*
*«گئت قزیم آچ قاپونی مهماندی عزرائیل منه»*
قاپی دوگولدی گیدوب گلدی آچدی فاطمه اول جلالتلی قاپونی
گوروبدی بیر عرب آماده اولوپ عرض حاجتینه
جهانِ جسمینی ترک ایتدی روحِ پیغمبر
یومولدی نرگس مخموری تک ،گوزل گوزلر
علی اگلدی دوداقلارینی قویوب گوزینه
صورا عباسینی چکدی او حضرتین یوزینه
سرشگ حسرتیلن دولدوروب گوزین چکوب آه
دئدی قوتاردون اوزون ایندی یا رسول الله
سنوبدی سّد دلیم داشلانور جماله سئلیم
دیزیمده قالمادی طاقت عم اوغلی سیندی بلیم
بو سیل خونـیــــدی دیلدن جماله باغلــــیورام
شکسته دیل قیزون اوخشور سنی، من آغلیورام
غرض اینکه ائیتدیگین وصیت نظرلردن دوشجاخ
فدک اوسته فاطمه نین سینسی اودان یاناجاخ
درگه آل رسوله اوت سالیپ قوم ظلم
عزرائیل اذن ایستیـن درگهیوی یاندیراجاخ
༺༺༻༻
*زهرا دیـور باباجان*
نه روا مجلس شورا قـورالار
رأی آلوپ درگهیـــمی یاندیرالار
نیلمیشدیم آی بابا، منه کوچه ده سیلی ویرالار
چون یاندی قاپی بیتیده غم ناله سی گلدی
ظلم عرشه چاتوپ، عرشیده ماتم سسی گلدی
یاندوخجا قاپی توسدو داغیلدی گوی اوزونده
مظلوم امامین باشینا غم سایه سی گلدی
غمون عـلینی ایلدی غم آشناسی فاطمه
گتوردی تنگه سیـنمی سینون یاراسی فاطمه
نه اولدی دردیوه دوا نه قالدی محسنون سنه
الیم بئلیمده قالدی ای الیم عصاسی فاطمه
༺༺༻༻
گلدی اووقت اولدی که کوفَــده سس دوشدی محرابیده بیــــر باش یارالاندی
طبیب عالمه بستر سالیندی
پرستاری کمکـسیـز زینب اولدی
اولدی بابا جان زینبیوین غصه نصیبی
احوالیـوه یانام یاره ویـن یوخدی طبیبی
یوردو بو غریبلیک سنی ای کوفه غریبی
قویدون آتاسیز زینبی ماه رمضــاندا
سن ملاقات ائدوسن خالق سبحانـی بابا
بس کیمه تاپشوروسان زینب نالانی بابا
بولوسن یوخدی آنام قلبیمی آرام ایلیه
آتاسیز قویما قیزون زینب نالانی بابا
༺༺༻༻
لبالب ائتدی ساقی زمانه زهر ساغرین
که پاره پاره زهریله ائدوب حسن جگرلرین
نصف شبیدی یاتـمیـشیـدی اهل مدیــنه
بیـرفاجعه اولدی که اوایش تازه دن اولماز
مظلوم آقا آهیله همان کـوزه نی گوتدی
سو ادینه عالمده بئله زهر ایــچن اولماز
ایشجک دیدی زینب جگریم گل اوتا دوندی
قارداشه باجی اولماسا تســکیـن ویرن اولماز
هئچ کیمسه غریبلیکده امام حسن اولماز
آند اولسون حسینه بیله مظلوم اولن اولماز
*دئدی حسین، قارداش*
سن باخوب بو طشته یانما، توکمه چوخ اشک بصر
من باخوب بوطشته یانّام، سالّام آفاقه شَـرر
سن گورورسن طشت ایچینده لخته خون جگر
اما من بیــر کسیـک باش، قانـلی لب دندانـی قارداش آغلاما
༺༺༻༻
اولسون سلام فاطمه بوسه ووران باشا
نوک جداده شام یولوندا دوران باشا
یاامام زمان عذر ایستورم آقاجان سن دی تامنده دیــــوم
اولسون سلام آلنینی داش سیندیران باشا
اولسون سلام مجلس ابن زیادیده طشت طلا ایچینده
قانلی گوزیــن آچیپ اوسرایه باخان باشا
حسین قارداش
نه باخان وار پوزولان حالیمه نه گوز یاشیما
یوخدور کمگیـــم چاتمور الیم حیف ابالفضل قارداشیـما
سسلورم داده گله قمچی ویریلار باشیــما
یدی قارداشی اولن زینب غم دیده منم
قلبی قانلان دولی ال باشدا حسینیم دینم
حسیــــــن ۳
روضه پنج تن آلعبا ع
التماس دعا 🙏
نبی در بستر و زهرا كنارش
عزیز قلب او شد بی قرارش
بگوید دخترم كمتر نوا كن
برای رفتن بابا دعا كن
شب رحلت پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله و شب یتیمی جهان اسلام است. امشب همه ی جهان اسلام عزادار و در واقع مصیبت دیده اند . از همه بیشتر ، بر تنها یادگارش زهرای مرضیه سلام الله علیها سخت بود. بر امیرالمؤمنین علیه السلام و بر نوادگان پیغمبر علیهم السلام ، حسن و حسین علیهما السلام و زینب كبری سلام الله علیها و ام كلثوم سلام الله علیها سخت بود. چون یك اُنس عجیبی بین پیغمبر صلی الله علیه و آله و فاطمه ی زهرا سلام الله علیها بود. فاطمه ی زهرا پنج سال داشت كه مادرش را از دست داد. فاطمه برای پیغمبر هم دختری كرد و هم مادری. پیامبر اكرم خطاب به فاطمه می فرمود:اُم ابیها؛ تو مادر من هستی. یك روز شخصی در كنار مسجدالحرام شكمبه ای روی پیغمبر انداخت، بدن و لباس آن حضرت قدری كثیف شد،پیامبر منزل آمدند{ پیغمبر خیلی رئوف بود،خیلی صبور بود،خیلی مهربان بود،همه ی آنها را با این جرم هایشان بخشید} فاطمه ی زهرا همین كه این وضع را مشاهده كرد بلافاصله پدر را تطهیر كرد،لباسی برای او آورد. پیغمبر لباسش را عوض كرد و فرمود:انت اُمّ ابیها؛ تو مادر پدرت هستی. پیامبر این تعبیر را چند جا به كار برده است. روزی كه پیغمبر مدینه بود و فاطمه را نمی دید به او خیلی سخت می گذشت، حتماً باید زهرا را می دید. پدر و دختر خیلی ارتباط شان با هم صمیمی بود؛خانه شان نزدیك هم بود حتی بعد از ازدواج،رفت و آمد می كردند. اما این دو سه روزی كه پیغمبر حالش خوب نبود دیگر فاطمه خانه ی خودش نرفت،خانه ی پیامبر ماند. نوشته اند همین كه پیامبر حالش بد می شد و رنگش تغییر می كرد؛ زهرا گریه می كرد و می فرمود: وَاكَرْباهُ لِكَرْبِكَ یا اَبَتاهْ؛( آه وفغان ازرنج ومصیبت تو ای پدرجان) 1 همین كه پیغمبر متأثر می شد، اشك فاطمه جاری می گشت. خیلی این پدر و دختر صمیمی بودند. با این ارتباط وسیعی كه با هم داشتند. فاطمه امشب و فردا از بالای سر بابا تكان نخورد، نشسته بود و صورت بابا را نگاه می كرد{ یا بقیة الله، ان شاءالله یك شب ِ بیست و هشتم، مدینه ی منوّره عرض ارادت كنیم} فاطمه ی زهرا،امیر المؤمنین،امام حسن و حسین علیهم السلام همگی دور پیغمبر بودند. در نهج البلاغه آمده است:امیرالمؤمنین فرمود: لَقَد قُبِضَ رسولُ اللهِ و اَنَّ رأسَهُ علی صَدری؛2 پیامبر در حالی جان دادن كه سرش روی سینه ی من بود. در حالی جان داد كه سرش را به سینه چسبانده بودم، در این حالت از دنیا رفت.پیغمبر در خانه غسل داده شد،كفن شد،ولی تشییع نشد،در همان خانه ی خودش به خاك سپرده شد.اَنس بن مالك می گوید: وقتی پیغمبر را به خاك سپردیم،سنگ لحد را چیدیم و قبر را پوشاندیم، من از حجره بیرون آمدم،دیدم یك خانم كنار دیوار ایستاده و گریه می كند. از صدای گریه اش فهمیدم فاطمه است. شب بود،تاریك بود،جلو آمد،عرض كرد:اَنَس پیغمبر را به خاك سپردید؟ عرض كردم بله خانم. فرمود:چه طور طاقت آوردید جسم پیغمبر را زیر خاك كنید؟! چه طور گُل مرا زیر گِل قرار دادید؟ چطور خاك بر بدنش فشاندید؟3 اتاق را خلوت كردیم، فاطمه وارد اتاق شد، فرمود: بابا بلند شو، دخترت تنها مانده است.
صُبَّتْ عَلَیَّ مصائِبُ لَو اَنَّها
صُبَّتْ عَلَی الاَیّام صِرْنَ لَیالِیا 4
بابا، روز ِ فاطمه شب شد. بابا،خوشی فاطمه تمام شد.بابا،احترام فاطمه پایان پذیرفت.بابا بلند شو ببین آماده شده اند به خانه ی دخترت حمله كنند.بابا بلند شو ببین دخترت تنها مانده.یا فاطمة الزهراء طاقت نیاوردی بر بدن بابا خاك بریزند.شما را احترام كردند. وارد اتاق شدی كنار قبر پیامبر اشك ریختی.اما نبودی ببینی چگونه جلوی چشم قاسم بن الحسن،جنازه ی بابا را تیر باران كردند! به خدا امام حسن غریب است.امام غریب زیست و غریب مُرد.امروز هم قبرش زائر ندارد.یا فاطمةالزهرا،جلوی چشم صغیرهایش بدن را تیر باران كردند. فاطمه جان،طاقت نیاوردی خاك بر بدن بابا بریزند. شما هم یك دختری و دختر اباعبدالله هم یك دختر است. وارد قتلگاه شد،دید بابا سر در بدن ندارد،بدن قطعه قطعه،خودش را روی بدن بابا انداخت. خانم شما را كنار قبر بابا آزاد گذاشتند كه اشك بریزید،گریه كنید،اما دختر اباعبدالله را با تازیانه از بدن بابا جدا كردند!
1-مستدرك ج2،ص451،بحارالانوارج22،ص458،منتهی الآمال،ص148
2-نهج البلاغه،خطبه197،غررالحكم،ص120،ح2103
3-سوگنامه آل محمد،ص23
4-بحارالانوار،ج79،ص106؛مناقب ج1،ص242؛مسكن الفؤاد،ص112
منبع كتاب مقتل" روضه های استاد رفیعی " ص15-13
#روضه_حضرت_رسول_اکرم(ص)
🌴🌴🌴🌴🌴