#عرفه
#مناجات_و_روضه
#مناجات_با_خدا
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
و لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ
حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ
بازم مثل همیشه تو کمکم کردی که تونستم بیام باهات حرف بزنم
أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ..
به خودت قسم دیگه روم نمیشد
استغفار کنم
من به تو ماه رمضان قول داده بودم ...
من به تو عرفه سال گذشته قول داده بودم...
اما بازم بدتر از سال گذشته دارم میام...
أفرَطَ بِی سوءُ حالِی...
حالم بده
اما به خونه امام زمان پناه آوردم
ما بدین درد نه پی حشمت و جاه آمدهایم
از بد حادثه اینجا به پناه آمدهایم
همه با هم
چقدر قشنگ میشه همه زمزمه کنند
به یه نفر اگه امروز نظر کنه ، تمومه...
أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ
الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ
الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ
ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام
مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي
وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ
دست گداییتو بالا بیار
مثل پیغمبر که وقتی میخواست دعا کنه
ابتهال میکرد
یعنی دستاشو میآورد بالا
مثل مسکینی که داره غذا طلب میکنه
دست گداییت رو بیار بالا
ارباب ما هم امروز اینجوری مناجاتش رو شروع میکنه
راوی میگه اینقدر دستاش رو آورد بالا ، اون دستایی که چند روز دیگه از بدن جدا میشه....
اون دستایی که هرچی زینب تلاش کرد توی گودال نتونست پیدا کنه
تو که دستات سالمه دستاتو بیار بالا
بالحسین الهی العفو....
باز هم آمده ام تا کنم اقرار که دستم خالیست...
ساکت نباشیا
هر جای این مسجد شرف حضور داری
یادت نره همه معصومین فرمودند امروز
در دعا و مناجات با خدا تلاش کنید
هرچقدر میتونید دعا کنید
باز هم آمده ام تا کنم اقرار که دستم خالیست
در گذر از منِ مسکین و گرفتار که دستم خالیست
دست من پیش همه رو شده و آبرویم در خطر است
ای خدا آبرویم را نبر این بار که دستم خالیست
من بیچاره و بدحال فقط توبه شکستن بلدم
باز تقوام شده محرم اسرار که دستم خالیست
هیزم آتش دوزخ شده ام بس که هوس باز شدهام
رحم کن بر من عاصی گنهکار که دستم خالیست
کجا اومدی داری باهاش حرف میزنی
پسر فاطمه دنبال من و من پی سرگرمی خویش ...
مگه علی بن مهزیار اهوازی نگفت
آقا چرا ۱۹ سفر حج دارم میام
سفر آخر قاصدت رو فرستادی
فرمود پسر مهزیار
تو فقط سفر حج که به دنبال منی
اما
کُنّا نَتَوَقَّعُک َ لَیلاً و نهاراً
من مهدی شب و روز منتظر توام
تو دیر اومدی
پسر فاطمه دنبال من و من پی سرگرمی خویش
ترس دارم من از آن وعده دیدار که دستم خالیست
قیمت یوسف زهرای تو بالاست و من خاک نشین
من چگونه بروم بر سر بازار که دستم خالیست
تو عزیز همه عالم و من خارترین بنده تو
کار من را به گل فاطمه بسپار که دستم خالیست
من به امید عطای عرفه از رمضان جا ماندم (۲)
عرفه آمده انگار نه انگار که دستم خالیست
با کی شروع کنیم سفره مناجات امسالمون رو...
عرفه آمده و دست به دامان اباالفضل زدهام(۲)
وا مکن مشت مرا پیش علمدار که دستم خالیست
از علمای نجف بود
اومد توی مسجد جمکران
هر هفته میآمد
نماز مسجد رو میخواند
با امام زمانش نجوا میکرد
یه هفته خسته شد ،
اومد توی مسجدی که مشغول مناجات بود
گفت آقا جان شما که جواب من رو نمیدید
خوبه تو این خونه شما متوسل به یکی دیگه بشم ،
میخوام برم عمو جانت رو صدا بزنم
بلافاصله توبه کرد
گفت بیادبیه
جلوی صاحب خونه به کس دیگهای رو بزنم ، خلاف ادبه...
یه مرتبه حضرت رو زیارت کرد
حضرت فرمود
کی گفته خلاف ادبه
میخوای بهت یاد بدم
اگه خواستی به عمو جان ما متوسل بشی چی بگی؟!
هر وقت خواستی حاجتی از عمو جان ما بگیری ،
سه مرتبه بگو
یا أبا الغَوث ادرکنی
کار داری باهاش یا نه
یا أبا الغَوث ادرکنی ...
یعنی ای پناه همه
به داد ما بیپناهان برس
آقایی که ابی عبدالله هم در کربلا بهش پناه آورد...
اول مناجات داری میری سر سفره علمدار ابی عبدالله
به گمانم که دعای دل حساس گرفت
دست خالی مرا روضه عباس گرفت
روضه در علقمه جا ماند و سپهدار افتاد
همه گفتند بیایید علمدار افتاد
یک نفر با نوک نیزه دگری با شمشیر
لشکر کوفه به جان سر سردار افتاد
یا صاحب الزمان
خم نمیشد سر او، نیزه ولی خم میشد
آنقدر نیزه زدند تا سر او از کار افتاد...
ابی عبدالله اومد کنار بدن
تا رسید علقمه و سینه ی زخمی را دید
پسر فاطمه یاد در و دیوار افتاد...
ساقی خیمه چرا تشنه ، ذبیحت کردند
آنقدر نیزه زدند ، شکل ضریحت کردند
حسین...
کار نداری باهاش..
حسین...
سقای دشت کربلا دلواپسم کردی
یک خیمه گاه چشم انتظارت برنمیگردی
حالا که آبی نیست پس احساس را برگردون
پاشو علمدارم خودت عباس رو برگردون
2_1152921504620713075.mp3
22.14M
#عرفه
#مناجات_و_روضه
#مناجات_با_خدا
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
باز هم آمده ام تا کنم اقرار که دستم خالیست
در گذر از منِ مسکین و گرفتار که دستم خالیست
دست من پیش همه رو شده و آبرویم در خطر است
ای خدا آبرویم را نبر این بار که دستم خالیست
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
====================
✍متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
#عرفه
#مناجات_و_روضه
#مناجات_با_خدا
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
و لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ
حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ
بازم مثل همیشه تو کمکم کردی که تونستم بیام باهات حرف بزنم
أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ..
به خودت قسم دیگه روم نمیشد
استغفار کنم
من به تو ماه رمضان قول داده بودم ...
من به تو عرفه سال گذشته قول داده بودم...
اما بازم بدتر از سال گذشته دارم میام...
أفرَطَ بِی سوءُ حالِی...
حالم بده
اما به خونه امام زمان پناه آوردم
ما بدین درد نه پی حشمت و جاه آمدهایم
از بد حادثه اینجا به پناه آمدهایم
همه با هم
چقدر قشنگ میشه همه زمزمه کنند
به یه نفر اگه امروز نظر کنه ، تمومه...
أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ
الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ
الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ
ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام
مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي
وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ
دست گداییتو بالا بیار
مثل پیغمبر که وقتی میخواست دعا کنه
ابتهال میکرد
یعنی دستاشو میآورد بالا
مثل مسکینی که داره غذا طلب میکنه
دست گداییت رو بیار بالا
ارباب ما هم امروز اینجوری مناجاتش رو شروع میکنه
راوی میگه اینقدر دستاش رو آورد بالا ، اون دستایی که چند روز دیگه از بدن جدا میشه....
اون دستایی که هرچی زینب تلاش کرد توی گودال نتونست پیدا کنه
تو که دستات سالمه دستاتو بیار بالا
بالحسین الهی العفو....
باز هم آمده ام تا کنم اقرار که دستم خالیست...
ساکت نباشیا
هر جای این مسجد شرف حضور داری
یادت نره همه معصومین فرمودند امروز
در دعا و مناجات با خدا تلاش کنید
هرچقدر میتونید دعا کنید
باز هم آمده ام تا کنم اقرار که دستم خالیست
در گذر از منِ مسکین و گرفتار که دستم خالیست
دست من پیش همه رو شده و آبرویم در خطر است
ای خدا آبرویم را نبر این بار که دستم خالیست
من بیچاره و بدحال فقط توبه شکستن بلدم
باز تقوام شده محرم اسرار که دستم خالیست
هیزم آتش دوزخ شده ام بس که هوس باز شدهام
رحم کن بر من عاصی گنهکار که دستم خالیست
کجا اومدی داری باهاش حرف میزنی
پسر فاطمه دنبال من و من پی سرگرمی خویش ...
مگه علی بن مهزیار اهوازی نگفت
آقا چرا ۱۹ سفر حج دارم میام
سفر آخر قاصدت رو فرستادی
فرمود پسر مهزیار
تو فقط سفر حج که به دنبال منی
اما
کُنّا نَتَوَقَّعُک َ لَیلاً و نهاراً
من مهدی شب و روز منتظر توام
تو دیر اومدی
پسر فاطمه دنبال من و من پی سرگرمی خویش
ترس دارم من از آن وعده دیدار که دستم خالیست
قیمت یوسف زهرای تو بالاست و من خاک نشین
من چگونه بروم بر سر بازار که دستم خالیست
تو عزیز همه عالم و من خارترین بنده تو
کار من را به گل فاطمه بسپار که دستم خالیست
من به امید عطای عرفه از رمضان جا ماندم (۲)
عرفه آمده انگار نه انگار که دستم خالیست
با کی شروع کنیم سفره مناجات امسالمون رو...
عرفه آمده و دست به دامان اباالفضل زدهام(۲)
وا مکن مشت مرا پیش علمدار که دستم خالیست
از علمای نجف بود
اومد توی مسجد جمکران
هر هفته میآمد
نماز مسجد رو میخواند
با امام زمانش نجوا میکرد
یه هفته خسته شد ،
اومد توی مسجدی که مشغول مناجات بود
گفت آقا جان شما که جواب من رو نمیدید
خوبه تو این خونه شما متوسل به یکی دیگه بشم ،
میخوام برم عمو جانت رو صدا بزنم
بلافاصله توبه کرد
گفت بیادبیه
جلوی صاحب خونه به کس دیگهای رو بزنم ، خلاف ادبه...
یه مرتبه حضرت رو زیارت کرد
حضرت فرمود
کی گفته خلاف ادبه
میخوای بهت یاد بدم
اگه خواستی به عمو جان ما متوسل بشی چی بگی؟!
هر وقت خواستی حاجتی از عمو جان ما بگیری ،
سه مرتبه بگو
یا أبا الغَوث ادرکنی
کار داری باهاش یا نه
یا أبا الغَوث ادرکنی ...
یعنی ای پناه همه
به داد ما بیپناهان برس
آقایی که ابی عبدالله هم در کربلا بهش پناه آورد...
اول مناجات داری میری سر سفره علمدار ابی عبدالله
به گمانم که دعای دل حساس گرفت
دست خالی مرا روضه عباس گرفت
روضه در علقمه جا ماند و سپهدار افتاد
همه گفتند بیایید علمدار افتاد
یک نفر با نوک نیزه دگری با شمشیر
لشکر کوفه به جان سر سردار افتاد
یا صاحب الزمان
خم نمیشد سر او، نیزه ولی خم میشد
آنقدر نیزه زدند تا سر او از کار افتاد...
ابی عبدالله اومد کنار بدن
تا رسید علقمه و سینه ی زخمی را دید
پسر فاطمه یاد در و دیوار افتاد...
ساقی خیمه چرا تشنه ، ذبیحت کردند
آنقدر نیزه زدند ، شکل ضریحت کردند
حسین...
کار نداری باهاش..
حسین...
سقای دشت کربلا دلواپسم کردی
یک خیمه گاه چشم انتظارت برنمیگردی
حالا که آبی نیست پس احساس را برگردون
پاشو علمدارم خودت عباس رو برگردون
غصه نخور عیبی نداره زده رقیه قید آب رو
خودم جوابشون رو میدم مخور تو غصه رباب رو
داداش
مردونگی کن پاشو میدونم که بی دستی
بی دست هم باشی میگند پشت حسین هستی
مردونگی کن پاشو اینا خیلی نامردند
دور و ور خیمه دارند از صبح می گردند
چی میخواد
پاشو نذار هر بیحیایی به اشک ناموسم بخنده
پاشو نذار هر کی بیاد و دست رقیه رو ببنده
حسین....
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
====================
✍ متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
2_1152921504655021674.mp3
20.41M
🔊 مناجات ابتدایی
#عرفه
#مناجات_با_خدا
#مناجات_و_روضه
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
چون خدا طالب گدا شد باز
در رحمت به روی ما شد باز
بنده شرمنده ی خدا شد باز
او خریدار اشک ما شد باز
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
====================
✍متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
#عرفه
#مناجات_با_خدا
#مناجات_و_روضه
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
و لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ
حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ
بهترین زمان، بهترین مکان، بهترین اجتماع ،
برای استغفار همین الانه
پیغمبر فرمود
هر که بعد از نماز عصر ، این ذکر استغفار رو بر زبانش جاری بکنه ، خدا به اون دو ملکی که مامور همیشگی آدمی هستند دستور میده ، اعمال زشت و نامه کردارش را هر چقدر که سیاهه، پاره کنید، از بین ببرید...
أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ
الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ
الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ
ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام
وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيَّ تَوْبَةَ عَبْدٍ ذَلِيلٍ خَاضِعٍ فَقِيرٍ بَائِسٍ مِسْكِينٍ مُسْتَكِينٍ مُسْتَجِيرٍ
لاَ يَمْلِكُ لِنَفْسِهِ نَفْعاً وَ لاَ ضَرّاً وَ لاَ مَوْتاً وَ لاَ حَيَاةً وَ لاَ نُشُوراً
دست گدایی تو رو بیار بالا
ابی عبدالله فرمود
یغمبر هر موقع میخواست استغفار کنه
دستانش رو بالا میآورد مثل مسکینی که طعامی طلب میکنه
بالحجة الهی العفو...
چون خدا طالب گدا شد باز
در رحمت به روی ما شد باز
بنده شرمنده ی خدا شد باز
او خریدار اشک ما شد باز
خبر آمد ، گناه می بخشد
کوه عصیان به کاه میبخشد
عجب خبری
روز الطاف کبریا، عرفه
مژدۀ بخشش و عطا، عرفه
روز مهمانی خدا عرفه
السّلام علیک یا عرفه
منِ از ماه توبه جا مانده...
اونایی که از ماه رمضان جا موندند
منِ از ماه توبه جا مانده
بندهای دور از خدا مانده
حالا میخواهی خودت رو معرفی کن
به سرم آمده بلا چه کنم؟
گشتهام سخت مبتلا، چه کنم؟
بر خودم کردهام جفا چه کنم؟
نپذیری اگر مرا چه کنم؟
هیچ کس همچو من نمیخواهد
عبد توبه شکن نمیخواهد
من زمین خوردهام مرا نزنی...
تو خوب میدونی زمین خورده رو دیگه نمیزنند
من زمین خوردهام مرا نزنی
عبد افسردهام مرا نزنی
در گنه مردهام مرا نزنی
آبرو بردهام مرا نزنی
تو ببین عذر اشتباه مرا
به روی من نزن گناه مرا
بهترین نحوه مناجات با خدا رو معصومین فرمودند ، زین العابدین در دعای عرفهاش ، امروز یه تعبیری دارند ، فرمود
اللهم اِنَّک َ تَجِدُ مَن تُعَذِّبُه غَیرِی
خدایا تو غیر من خیلیا رو پیدا میکنی عذاب کنی
اما من
لا اَجِدُ مَن یَرحَمُنِی سِواک
به خدا من غیر تو کسی رو پیدا نمیکنم به من رحم کنه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
نشود تا که بندهات رسوا
خوب و بد را ز هم مساز جدا
دَرهم این بار هم بخر ما را
تو و رد کردن گدا؟ حاشا
ورنه من از خجالت آب شوم
مپسند ،پیش حسین خراب شوم
امروز زین العابدین دید
یکی داره گدایی میکنه
فرمود مگه نمیدونی امروز چه خبره
حتی به بچههایی که در رحم مادرند ، امید رحمت خدا هست
تو گدایی از خدا رو رها کردی اومدی از خلق خدا گدایی میکنی
کجا نشستی...
گر ندارم بها، نگه دارم...
امروز بهش بگو
بگو امروز از این جلسه برم بیرون دوباره همون شیطان و هوای نفس،
تو نگه بدار منو
گر ندارم بها، نگه دارم
گوشۀ این سرا نگه دارم
تو بیا از خطا نگه دارم
تا روم کربلا نگه دارم
(قسمت میدهم به این بانو
خاندان رضا ، نگه دارم)
چرا ؟!
بلکه روزی به کار تو آیم
با شهادت کنار تو آیم
به خدا توی همین سه چهار سال اخیر،
بچههایی که دعای عرفه میومدند
الان پیش ابی عبدالله متنعمند
شهید محمد حسن دهقانی ،تا همین سال گذشته دعای عرفه رو میامد
شهید مصطفی نبیلو ، دیگر مدافعین حرم ، اینا همین جا اذن شهادتشون رو گرفتند
بلکه روزی به کار تو آیم
با شهادت کنار تو آیم
حالا بریم جبلُ الرحمة
جبلُ الرحمة کوه عشق و صفاست
عرفات از حضور تو زیباست
ای دل آرام، خیمۀ تو کجاست...
الان کجا داری عرفه میخوانی
ای دل آرام، خیمۀ تو کجاست
وعدۀ ما به روضۀ سقّاست
نرسیدم اگر به مهمانی
کن قبولم مرا به قربانی
حالا با امام زمان صاحب امروز
بریم دعامون رو شروع کنیم
آقا نظرمون کنه
گداتو حلال کن
اگه لحظه هام پر شد از گناه
گداتو حلال کن
اگه از گناه شد دل من سیاه
گداتو حلال کن
نشد آخرش نوکرت سر براه
کارت نیومد دعاهای من ،
گداتو حلال کن
به غفلت گذشت روز و شب های من
گداتو حلال کن
به درد نخوردم من آقای من
گداتو حلال کن
می بینی چه تاریکه اقبال من
که شیطانه اینجا به دنبال من
گناهش رو من کردم اما آقا
شما گریه کردی برا حال من
گداتو حلال کن
دلم غرق آهه
برا کاروانی که افتاده راه...
آها
دیروز حرکت کرد کاروان ابی عبدالله
دلم غرق آهه
برا کاروانی که افتاده راه
برا اون زن و بچه ی بی گناه
برا اهل بیت بی پناه
کیا دارن میاند
اونا که کسی سایه شون رو ندید...
آفرین
مرحبا به این مستمع
اونا که کسی سایه شون رو ندید
همشون به دنبال شاه شهید
امان از اسیری امان از ستم
می افتند به دست یه عده پلید
حالا آقا میخواد روضه بخوانه
بخون روضه آقا بخون از حسین و بریده گلوش(۲)
بخون از سکینه ، که رفته عموش
بخون از اباالفضل که ریخت آبروش
بخون روضه آقا
بخون از رقیه چی اومد سرش
بخون روضه آقا
بگو که چی اومد سر معجرش
بخون روضه آقا
بگو از حسین و غم دخترش
دیگه چه روضهای بخونه
یاد همه شهدا بخیر
بخون ارباً ارباً شده اکبرش
بمیرم که غارت شد انگشترش
بمیرم که ذبح شد علی اصغرش
جلو چشم بارونی مادرش
نشستند با چکمه روی پیکرش...
حسین....
وَ الشّمر جٰالسٌ عَلی صَدرِه....
====================
✍ متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
▪️امان نامه به حضرت مسلم (ع)
در مورد پذیرش امان نامه به حضرت مسلم (ع) دو قول است:
یک بار ابن اشعث او را امان داد ولی مسلم (ع) در جوابش گفت: قول شما کوفیان را اعتماد نشاید و از منافقان بی دین وفا نمی آید. اما وقتی بر اثر جراحات فراوان ضعف و ناتوانی بر او غالب گردید به ناچار تن در داد.
دوم اینکه به روایت سید بن طاووس هر چند به او امان دادند قبول نکرد تا آنکه جراحات زیادی بر داشت و نامردی از عقب نیزه بر پشت او زد و او را به روی انداخت آن کافران هجوم آوردند و او را دستگیر کردند.
📚منبع
منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج ۱، ص ۶۵۶
#شهادت_حضرت_مسلم_ع
#حضرت_مسلم_ع
▪️قدرت و شجاعت حضرت مسلم (ع)
نقل می کنند: مسلم (ع) مانند شیر بوده و چنان نیرویی داشت که دست مردی را می گرفت و او را به پشت بام پرت می کرد. تا اینکه بکر ابن حمران ملعون ضربتی بر روی مسلم زد و لب بالا و دندان او را افکند اما باز مسلم به هر طرف رو می کرد کسی در برابرش نمی ایستاد. وقتی دیدند حریف مسلم نمی شوند رفتند بالای بامها سنگ و چوب بر او می زدند. نی ها را آتش می زدند و بر سر مسلم می ریختند.
📚منبع
نفس المهموم، شیخ عباس قمی، ص ۱۴۵
#شهادت_حضرت_مسلم_ع
#حضرت_مسلم_ع
▪️ وجه شباهت حضرت مسلم (ع) با امام حسين (ع)
وبَقِيَ وَحدَهُ وقَد اُثخِنَ بِالجِراحِ في رَأسِهِ وبَدَنِهِ فَجَعَلَ يُضارِبُهُم بِسَيفِهِ وهُم يَتَفَرَّقونَ عَنهُ يَمينا وشِمالاً
امام حسين عليه السلام از زخم هاى تن و سرش سنگين شده و تنها مانده بود، آنان را با شمشير مى زد و آنها، از چپ و راستِ او مىگريختند (۱)
فَوَقَفَ [الحُسَينُ عليه السلام ] وقَد ضَعُفَ عَنِ القِتالِ، أتاهُ حَجَرٌ عَلى جَبهَتِه هَشَمَها ثُمَّ أتاهُ سَهمٌ لَهُ ثَلاثُ شُعَبٍ مَسمومٌ فَوَقَعَ عَلى قَلبِهِ ...
امام حسين عليه السلام كه بر اثر نبرد كم توان شده بود ايستاد. سنگى به پيشانى اش خورد و آن را شكست. سپس تير سه شاخه مسمومى آمد و بر قلبش نشست (۲)
وجَعَلَ يُقاتِلُ حَتّى اُثخِنَ بِالجِراحِ و ضَعُفَ عَنِ القِتالِ، وتَكاثَروا عَلَيهِ فَجَعَلوا يَرمونَهُ بِالنَّبلِ وَالحِجارَةِ، فَقالَ مُسلِمٌ: وَيلَكُم! ما لَكُم تَرمونَني بِالحِجارَةِ كَما تُرمَى الكُفّارُ، وأنَا مِن أهلِ بَيتِ الأَنبِياءِ الأَبرارِ؟! وَيلَكُم! أما تَرعَونَ حَقَّ رَسولِ اللّه ِصلى الله عليه و آله وذُرِّيَّتِهِ
مسلم بن عقيل به نبرد ادامه داد تا جراحت هاى سنگينى بر او وارد شد و از جنگيدن ناتوان شد. جمعيت بر او يورش بردند و با تير و سنگ بر او مىزدند. مسلم (ع) گفت: واى بر شما! آيا به سويم سنگ پرتاب مى كنيد (آن گونه كه به كفّار ، سنگ مى زنند) در حالى كه من از خانواده پيامبرانِ ابرارم؟ آيا حقّ پيامبر را در باره خاندانش پاس نمى داريد؟ (۳)
📚منبع
(۱) الإرشاد، شيخ مفيد، ج ٢، ص ١١۱
اعلام الورى، طبرسی، ج ١، ص ۴۶۸
روضة الواعظين، ابن فتال نيشابوری، ص ۲۰۸
(۲) مثير الأحزان، ابن نما حلی، ص ٧٣
(۳) الفتوح ابن اعثم كوفی، ج ۵، ص ۵۳
#شهادت_حضرت_مسلم_ع
#حضرت_مسلم_ع
▪️حضرت امام حسين عليه السلام و نوازش از دختر حضرت مسلم عليه السلام
آورده اند كه حضرت مسلم عليه السلام را دختری صغيره بود كه او را بسيار دوست می داشت، ولی دائم بهانه پدر را می گرفت و اهل بيت او را تسلّی می دادند. آن گاه كه خبر شهادت مسلم عليه السلام را گفتند، امام حسين عليه السلام آن طفل را طلبيد و دست محبّت بر سر و روي او می كشيدند و با او ملاطفت می فرمودند.
آن طفل عرض كرد:
يابن رسول الله! با من ملاطفتی می فرمايی كه مناسب حال يتيمان است، مگر پدرم را شهيد كرده اند؟
حضرت طاقت و تحمل نياورده بی اختيار گريان شدند، سيلاب اشک از ديدگان شريفش فرو ريخت و فرمود: [دخترم!] غم مخور كه من به جای پدر تو می باشم، خواهرم به جای مادرت، دخترانم به جای خواهرت و فرزندانم به جای برادرت. آن طفل بی اختيار ناله آتشبار از سينه برآورده و اشک از ديدگانش ريخت.
از گريه آن طفل صدای گريه از مخدّرات سراپرده عصمت و پرده نشينان سرادق طهارت بلند شد و حاضران همه گريه نمودند.
📚منبع
المنتخب طريحی، فخرالدین طریحی نجفی، ج ۲، ص ۳۶۴
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#شهادت_حضرت_مسلم_ع
.
|⇦•ای نامه که می روی...
#سینه_زنی وتوسل به حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیها ویژهٔ روز #عرفه اجرا شده به نفسِ حاج
●━━━━━━───────
به اسم رب الوفا
از مسلم نامه ای
به زاده ی مرتضی
آقا سلامٌ علیک
اما بعد از سلام
جانم فدای شما
«ای نامه که می روی به سوی حسین
از جانب من ببوس روی حسین»
کاشکی میشد که نامه ام،پیک رهایی باشه
وقتی رسید به دستت، هنوز یه راهی باشه
کاشکی میشد ببینی الان کجای کارم
شبیه یک غریبه تو کوچه ها آواره ام
اینجا دلی نمونده همه شبیه سنگن
بجز من و پسرهام همه توفکر جنگن
یه حرفهایی شنیدم که تو خبر نداری
کاشکی میشد حسین جان دختر ها تو نیاری
دلبر آشنا اینجا مسلم شده آواره کوچه ها
غریب و تنها شدم فردا من میشوم جانم فدای شما
«ای نامه که میروی به سوی حسین
از جانب من ببوس روی حسین »
از قول من به عباس بگو که ای علمدار
تا میتونی سر راه مشک اضافی بردار
اونم باید بدونه دشمن ها بیشمارن
حتی برا گلوی شش ماهه نقشه دارن
ای عزیز خدا دستم بر دامنت
به سمت کوفه نیا من از تو دورم ولی
همراه نامه ام جانم فدای شما
«ای نامه که میروی به سوی حسین
از جانب من ببوس روی حسین»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#شب_اول_محرم
#روز_عرفه
#حاج_محمود_کریمی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
مداحی آنلاین - ای نامه که میروی بسوی حسین - کریمی(1).mp3
5.61M
|⇦•ای نامه که می روی ...
#سینه_زنی و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه ویژهٔ روز عرفه اجرا شده به نفس حاج محمود کریمی
.
🏴روضه ی حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام
#ببین_غریب_و_بی_کسم
🏴بنداول
ببین غریب و بی کسم
تو کوچه های کوفه آقا
حرمتمو شکستن و
میگم نیا به کوفه حالا
حرف اینا دروغه و
به فکر قتل و غارتن
یه جو حیا ندارن و
اینجا همه بی غیرتن
جایی برای تو آقا (ندارن)۳
خنجر برای حنجرت (میارن)۳
سرت رو اینجا به حراج (میذارن)۳
کوفیا کور و کر شدن
از خدا بی خبر شدن
اسیر سیم و زر شدن
(کوفه میا_کوفه میا)
🏴بند دوم
تو رو قسم به مادرت
راهی رو که میایی برگرد
اینجا برای کشتنت
نقشه دارن یه عده نامرد
از بس که بی حیا شدن
تو فکر غصب معجرن
رسمشونه دخترارو
واسه کنیزی میبرن
نیا که خواهرت میره (اسارت)۳
نیا به دخترت میشه (جسارت)۳
گوشواره میره از گوشش (به غارت)۳
کوفیا کور و کر شدن
از خدا بی خبر شدن
اسیر سیم و زر شدن
(کوفه میا_کوفه میا)
📒مناسبت:شهادت حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام #روز_عرفه
🎤 حاج غلامحسین مردانی
🎪هیئت محترم قتلگاه امام حسین ع تهران_اتوبان محلاتی
✍️کربلایی امیرحسین سلطانی
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها