eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
346 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6008236132695803345.mp3
1.67M
🎼 🔘🔘۹۰۵🔘🔘 ☑️بنداول شب پنجم شد می خونم با اشک و اه شب پنجم شد می خونم از داغ شاه شب پنجم شد دل میره تا قتلگاه شب پنجم شد شبه بی قراریه شب پنجم شد شبه گریه زاریه شب پنجم شد چشمامون بهاریه شب پنحم شد«۲» مسیر روضه میره گودال و می ره به سمت تنه پا مال و می خونیم از دست بریده ی ابن کریم این شب و هر سال و السلام علی یابن المجتبی«ع» •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بنددوم نگاه کن عمه نفس عمو برید نگاه کن عمه شمر بی حیا رسید نگاه کن‌ عمه تیغ زیر گلوش رسید نگاه کن عمه رهام کن عمه که کنارش رسیدن رهام کن عمه اَمونش رو بریدن رهام کن عمه گیسوهاشو کشیدن چکمه به پهلوش می زنه ببین نیزه به بازوش می زنه ببین یه پیر مرد قد خمیده ای عصا به ابروش می زنه ببین السلام علی یابن المجتبی«ع» •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بندسوم رهام کن عمه یه کاری کنم براش رهام کن عمه بزار تا بشم فداش رهام کن عمه که رمق ندارن پاش رهام کن عمه«۲» شلوغه گودال نفس اخرشه شلوغه گودال غرق خون پیکرشه شلوغه گودال روضه خون مادرشه شلوغه گودال«۲» ...... ببین که خنجر کشیده عدو میزنم تا پاره بشه گلو سرم بره نمی‌زارم دیگه کم بشه یک مو از سرعمو السلام علی سیدالشهداء«ع» 💠💠9⃣0⃣5⃣💠💠
مستم مستم از روی ماه تو.mp3
2.14M
✅بند اول مست مستم از روی ماه تو عمری هستم عبد نگاه تو سائل هستم به سر راه تو عبدالله  عبدالله قربون اون صولت حیدریت جانم به اون صورت مادریت مرحبا به جنم اکبریت عبدالله عبدالله (ع) هستیه حسینی روحم ضربانم با هر رجز تو عمه میگه  جانم با هر رجزت میلرزه عدوت شیری اخه چون عباسه عموت ✅بنددوم مثل بابات باوقار و ساده تو هر میدون با عزم و اراده با تاکتیک خاص و فوق العاده عبدالله عبدالله (ع) با سن کم تا میشی رجز خون مردای یل از تیغت گریزون متواری میشن توی میدون عبدالله عبدالله (ع) خون حسنی توو رگ هاته دلاور محشر میکنی تو مثل جدت حیدر طوفان میکنی تا  قرص قمر دشمن میکنه از تیغت حذر 💠1⃣3⃣3⃣3⃣💠 .
☑️بند اول من یادگار حسنم. بدونید من افتخار حسنم بدونید جاریه خونه علی توی رگهام من ذوالفقار حسنم بدونید مثل بابا شجاعم و دلیرم مثل بابام شیرم و بی نظیرم آرزومه به پای عشق. عموم سر بدم و دست. بدم و بمیرم برا عموم حسین منم یه سردار بی مثَلم تو لحظه های پیکار اگه بده عمو حسین اجازه دشمنا با تیغم میشن تار و مار عموحسین عموحسین عموجان ☑️بنددوم عمه ببین عموم و تنها شده دوره بر عموم چه غوغا شده عمه ببین تو گودیه قتلگاه غریب و تنها گل زهرا شده عمه ببین توو عمق شیب گودال انگار عمومه داره میره از حال بزار برم یه وقت خدا نکرده جلو چشام هی نزنه پرو بال عمه دلم داره براش میجوشه تنها شده لشگری روبه روشه بزار برم اون لحظه رو نبینم دست لعینِ شمر میونه موشه عموحسین عموحسین عموجان ☑️بند سوم عمه ببین چقد شدم هراسون عمه بذار برم به سمت میدون ببین عموم غریب و تنها شده میون وحشیای این بیابون عمه ببین چه بغضی توو گلومه دیر برسم کاره عموم تمومه بزار برم تا وقت دارم کنارش جونم و پاش بزارم آرزومه بابام منو دست عموم سپرده میرم کنارش تا هنوز نمرده میرم کنارش نبینم ی وقتی خنجر کند به حنجرش نخورده عموحسین عموحسین عموجان ☑️بند چهارم توو قتلگاه که اومدی عموجان وقتی که بال و پر زدی عموجان ای یادگاره مجتبی عزیزم جلو چشام پرپر زدی عموجان یه عمر برام پسر شدی عموجان برام تو بال و پر شدی عموجان اما حالا این نفسای آخرم برا تنم سپر شدی عموجان حرومیایی که به من رسیدن عموحسین از لب تو شنیدن وقتی دیدن زاده ی مجتبایی سر تو رو مقابلم بریدن عموحسین عموحسین عموجان
. شده مظلومم بی یار و حبیب شده توو خاک غربت غم نصیب توی دشت و صحرا مونده غریب حسین جانم۲ نداره دیگه یار و یاوری نداره سقای آب آوری نداره دیگه حتی لشکری حسین جانم مونده به زیر نیزه ها بال و پرش هلهله  می کشن  یه عده روو سرش هجوم آوردن همه روی پیکرش (روی پیکرش) برادرم ای غریب من عزیز مادرم برادرم ای پناه و تکیه گاه آخرم غریب من یا شیب الخضیب من غریب من یا خدالتریب من بمیرم واست شاه کم سپاه همه رفتند و موندی بی پناه شدی آماده واسه قتلگاه حسین جانم۲ خبر داری بی تابن بچه هام یه کاری کن تا آروم شن گلام براشون اذن میدون و میخام حسین جانم۲ بذار برن راهیه قتلگا بشن مثه علیه اکبرم فدا بشن برای غربت تو سرجدا بشن (سرجدا بشن) وای اخا میمیرن اگه نرن توو قتلگا وای اخا ناامید نکن منو تو رو خدا غریب من یا شیب الخضیب من غریب من یا خدالتریب من نگاهی کن به چشمای ترم ببین که خیلی زارو مضطرم قسم میدم به حق مادرم حسین جانم نکن زینب رو زار و نا امید بذا پیش مادر شَم روو سفید قبول کن زینب شِه ام الشهید حسین جانم بذار برن تا نبینن اسارت و یا لحظه ای که میشه خیمه غارت و روزایی که به من میشه جسارت و (میشه جسارت و) وای حسین میشکنن حرمتمو تو شام حسین  وای حسین می‌ره خواهرت توو ازدهام حسین غریب من یا شیب الخضیب من غریب من یا خدالتریب من ✍ 👇
. دارایی زینب فدای تو جان می‌دهم حتی برای تو چیزی ندارم جز پسرهایم آن‌هم فدای بچه های تو بر نیزه‌ی تنهایی خود تکیه نزن آتش به دلم می‌زند آه تو حسین من کوه تحملم ولی صبر مرا برده است غریبی نگاه تو حسین این دو قربانی خواهرت را بپذیر هدیه‌‌های مرا هم بگیر یاحسین یاحسین یاحسین بند دوم شیران زینب مرد پیکارند سربازهای نسل کرارند بگذار قربان سرت گردند اینها امید و آرزو دارند خواهر به فدای دل تو، غصه نخور دیدی اگر افتاده تن بی سرشان شرمندگی تو می‌کشد زینب را ای کاش نیاید به حرم پیکرشان کاش کسی پیش من پا نزند بر بدنت پیشم از هم نپاشد  تنت یاحسین یاحسین یاحسین ✍ .
. من به تاب و در تبم،در غمت جان بر لبم ای گل زهرا نگر،زینبم من زینبم ای برادرجان فدایت یا حسین هدیه آوردم برایت یا حسین ای برادر یا حسین۲ یا حبیبی یا حبیب،ای به درد من طبیب با دو هدیه آمدم،سوی تو یار غریب من که هستم دختر بنت رسول این دو هدیه یا حسین جان کن قبول ای برادر یا حسین۲ من گرفتار توام،خسته بیمار توام ای امید عالمین،با دو گل یار توام ای که هستی بر علی نور دو عین کن قبول این هدیه هایم یا حسین ای برادر یا حسین۲ این دو فرزندان من،جانفدای اکبرند تا دم آخر حسین،ریزه خوار اصغرند ای که هستی بر همه عالم امیر این گلانم را حسین از من بگیر ای برادر یا حسین۲ این دو گل در راه تو،یا حسین پرپر شوند در میان بحر خون،غرق خون بی سر شوند گرچه هستند هر دو بر زینب امید نزد زهرا روسپیدم روسپید ای برادر یا حسین۲ .
4_5879817125941492795.mp3
2.04M
یا و حسینم ببین از غمه تو پریشونه زینب حسینم به قربونه چشمای تو جونه زینب حسینم بریزه به پای تو کاش خونه زینب حسینم آوردم به همرام دوتا گل پسر من آوردم به همرام دوتا شیره نر من آوردم به همرام دوتا با جگر من  حسینم.    حسینم حسینم حسینم.  حسینم قبول کن نزن جون زهرا زمین روی خواهر قبول کن درسته که ناقابل هستند برادر قبول کن برن تا بشن نذر چشمای اکبر قبول کن نگو نه می  بینی داداش گریه هاشون می خوان که  بدی اذن برن تا که میدون برن تا بدن پای عشقت داداش جون حسینم.   حسبنم. حسینم. حسینم.  بمیرم چقدر خاک و خونی شده گیسوهاشون بمیرم که خون می چکه. از لای ابروهاشون بمیرم زدن با نوک نیزه به پهلوهاشون بمیرم تنشون خدایا چقدر خورده شمشیر چقدر شد سهم این دوتا. نیزه و تیر داییشون شده از غمشون زمینگیر
✅ شب پنجم: عبدالله بن حسن (ع) 🔻 1️⃣ بند اول عموی مهربانم/ من یتیم حسنم به فدای سر تو/ جان و تنم دل زخیمه بریدم/ سوی مقتل دویدم ناله غربتت را/ تا شنیدم یابن زهرا عموجان3/ یابن زهرا 2️⃣ بند دوم پیش رویت عموجان/ می‌کنم دستم سپر جان عبدالله تو/ نذر اصغر سینه‌ات قتله‌گاهم/ دست تو تکیه‌گاهم جای بابا ببوسم/ کن نگاهم یابن زهرا عموجان3/ یابن زهرا علیه السلام #
4_5906972206994294732.mp3
4.62M
🍃میخوام که یادی کنم از مرثیه های ماندگار 🍃که نوحه قدیمی ها تو سینه مونده یادگار مداح 🏴 🎧
از فدک تا فلک آیه الله مصباح (34).mp3
7.52M
✳️سلسله دروس آیه الله مصباح یزدی✳️ 🔅 (12 جلسه؛ جلسات 25-36) ☀️سخنران: (رضوان الله تعالی' علیه) 📖🎧 سي و چهارم: امنيت جسمي، رواني و مالي زمينه ساز رشد انسان ⏰ 30':31" 📁 7.17 MB
مداحی_آنلاین_اشتیاق_امام_برای_رسیدن_مردم_به_او_استاد_عالی.mp3
2.6M
🍃اشتیاق امام زمان عجل‌الله تعالی فرجه الشریف برای رسیدن مردم به او بسیار شنیدنی حجت الاسلام 🎧
. ابن الحسن علیه السلام 🎤 پرچم سبز افتخار حسن نور در نور یادگار حسن روح بی باک ذولفقار حسن مردِ رزمِ جملْ شکار حسن چون پدر از سقیفه بی زار است یازده ساله مرد پیکار است عزت مجتبی ست عبدلله روح قالو بلاست عبدلله سپر نیزه هاست عبدلله غرق خون خداست عبدلله از لبش یا حسین می بارد دست از این عشق بر نمی دارد ناگهان دید کربلا لرزید عمو افتاد خیمه ها لرزید دست عمه که بی هوا لرزید تن فرزند مجتبی لرزید عمو از صدر زین غریب افتاد گیر یک عده نا نجیب افتاد خسته از زخم ها عمویش شد نیزه ای تشنه ی گلویش شد هر چه شمشیر روبه رویش شد وای من پنجه پنجه مویش شد داد زد لا اُفارِقُ عَمي تا ابد لا اُفارِقُ عَمي گفت بر نسل خویش می نازم جملی از دوباره می سازم نیزه ها، من هنوز سربازم دست ها را سپر می اندازم تا عمو لحظه ای بیاساید یا ز گودال پا شود شاید سنگ ها بگذرید از سر او نیزه ها پاشوید از بر او جای سالم بود به پیکر او؟ رفته از حال،عمه خواهر او بدنش را به خاک ها نکشید رمقی نیست در تنش بروید من یتیمم پسر نمی خواهی؟ من که هستم سپر نمی خواهی؟ دست من را مگر نمی خواهی؟ عکسی از پشت در نمی خواهی؟ پدرم بغض های خود را برد حسرت کوچه را فقط می خورد استخوان های دست وا اُمّا لحظه اي كه شكست وا اُمّا تنش از هم گسست وا اُمّا حرمله حاضرست وا اُمّا هدف تیر سهمگین گردید با عمو نقش بر زمین گردید ✍ .
متن روضه 1 🔸ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم زبانحال باب الحوائج عبدالله بن الحسن... 🔸ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم 🔸از حرم تا قتلگه با شور جانبازی دویدم قربون غریبیش برم... مثل باباش امام حسن خیلی غریب بوده... روضه ی جانسوزی داره... دل هر شیعه ای رو آتیش میزنه... آخه روضه ی این آقازاده گره خورده به روضه ی اربابمون حسین... 🔸آنچنان دل بُرد از من بانگ هَل مِن ناصِر تو عموی غریبم حسین... 🔸کآستینم را ز دست عمّه‌ام زینب کشیدم ابی عبدالله یتیمان برادر رو خیلی دوست داشت... خیلی مواظبشون بود... مخصوصا عبدالله اش رو ... صدا زد خواهرم... زینبم ... مواظب عبدالله ام باش... خواهرم مواظب یادگار برادرم باش... زینب جان این نانجیبها رحم ندارن... دیدی قاسمم شهید کردن... علی اکبرم قطعه قطعه کردن... ‌روی دستهام علی اصغرم رو پرپر کردن... خواهرم اینا رحم ندارن... زینب ‌مواظب یادگار حسنم باش... دستهاش رو گذاشت توی دست عمه... 🔸دست او در دست های عمّه بود 🔸گوش او پر از صدای عمّه بود اما... 🔸شیون زن ها دلش را پاره کرد 🔸دید شه تنهاست فکر چاره کرد دستش به دست عمه جانش زینبه... بالای تل زینبیه... یکدفعه نگاه کرد دید عمو جانش حسین داخل گودی قتلگاه است... دور تا دور عمو رو گرفتن... شمشیرها بالا میره پایین میاد... دیگه طاقت نیاورد... دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه 🔸دست او از دست عمّه شد جدا 🔸می دوید و بر لبش واویلتا هی صدا میزد ای وای... آقای غریبم حسین... 🔸می دوید و گاه می افتاد او 🔸از جگر فریاد می زد ای عمو (وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي) به خدا از عموم جدا نمیشم. ‌تا رسید کنار ابی عبدلله دید یه نانجیبی هم شمشیر به دست... داره نزدیک میشه... خودش رو انداخت روی عمو جانش حسین... نمیذارم آقام رو به شهادت برسونی... نانجیب شمشیر بلند کرد ... یاصاحب الزمان... عبدالله دست رو جلو آورد ... ‌مبادا شمشیر به بدن عمو اصابت کنه نانجیب آنچنان با شمشیر بر دست عبدالله زد... ‌‌دیدن دست به پوست آویزان شد... صدای ناله اش بلند شد... يَا عَمَّاهُ (روضة الواعظين ص ٢٠٨) عموجان حسین به ‌دادم برس... خدا...حالا ابی عبدالله چکار کنه... لحظات آخره... عبدالله اش رو در آغوش گرفت... به سینه چسباند... داره نجوا میکنه. .. اما حرمله ملعون هم کمین کرده بود... یاصاحب الزمان.... نانجیب تیر از کمان رها کرد... (فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ فَذَبَحَهُ) سادات منو ببخشید... دونفر تو کربلا رو سینه ی حسین... جان دادن... یکی ششماهه اش علی اصغر بود... یکی هم عبدالله بن الحسن... دیدن عبدالله داره روی سینه حسین دست و پا میزنه... هر کجا نشستی صدا بزن یا حسین... 🔸ضربۀ محکم یک تیغ که پایین آمد 🔸نذر لبخند عمو کرد یتیمی ‌پر خویش 🔸آخرین تیر خودش را به کمان حرمله برد 🔸گردنش شد سپرش باهمۀ حنجر خویش الا لعنت الله علی القوم الظالمین مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام: خادم آل الله
🏴💔 روضه شب جمعه اگر چه نوکری نکردم هوایِ کربلاتُ کردم یه بار دیگه بگو بیامُ دوباره دورِ تو بگردم از این زمونه سیر شدم یه برات امضاء کن حالا که سر به زیر شدم یه برات امضاء کن تو روضه ی تو پیر شدم یه برات امضاء کن تو دنیا آروزم زیارتِ آقامِ هر کی کربلا نره ناکامِ حَرَمِت قشنگ ترین رؤیامِ ای آقا…. *شب جمعه، شب زیارتیِ سید الشهداء، کاشکی با امام زمان صدایِ مادرمون رو می شنیدیم،کاشکی با آقامون صدای مادرِ قد خمیده مون رو می شنیدیم،عرش رو بهم ریخته،هی به سینه می کوبه…: “بُنَیَّ! قَتَلوکَ، ذَبَحوکَ، وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ” بذار یه مقدمه بسازم،یهو نبرمت اون جایی که امام زمان مثل ابر بهار باریده…لحظه هایِ آخر،لحظه های احتضار،امیرالمؤمنین همه رو ساکت کرد،اما هر کاری کرد دید حسین داره گریه میکنه،اونقدر گریه کرده،چشماش مجروح شده،صدا زد:باباجان! هیچ روزی مانند مصیبتِ تو نیست،مگر روزی که جدم پیغمبر از دنیا رفت… آقا دید حسین آرام نمیگیره،صدا زد:بیا جلو حسین جان! با این دستایِ بی رمقش اشکای حسین رو پاک کرد،یادش اومد پیغمبر خیلی به صدای امام حسین حساس بود،یادِ شبِ آخری افتاد که زهرا گفت: علی جان! خیلی مراقبِ حسینم باش… دید حسین آرام نمی گیره،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلبِ سیدالشهداء،حسین جان! خدا صبرت بده..میگن: فرزند هرکاری بزرگترش کنه یاد میگیره،دست که افتاد رو قلبِ سیدالشهداء،آقا آرام شد…. کربلا که رسید،هرچی خواست زینب رو آروم کنه،وداعِ آخر دید حسین رو رها نمیکنه،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلب زینب،زینب آرام شد،اهل خیمه دارن عمه جانِ رو می بینن،برو خدا به همرات،برو دعایِ مادرم پشتِ سرت،اهل خیمه میگن: زینب آروم شد،اما لحظاتی گذشت،دیدن خانوم از خیمه اومد بیرون،چادرش رو به کمرش بست،از بالایِ تل سرازیر شد،دید دورِ گودال حلقه زدن…* خاک به سَرِ من از غم حسین شکست کَمَرِ من زدنش جلویِ چشایِ تَرِ من خاک به سَرِ من مادرش صدا می زد:پسرِ من تشنگی کشید و سوخت جِگرِ من نا نداشت،سقا نداشت برایِ دست و پا زدن تو قتلگاه جا نداشت جون نداشت،سامون نداشت طاقتِ زخمشُ گرگِ بیابون نداشت *هر کجا نشستی صدا بزن:حسین…..
روضه جانسوز حضرت سیدالشهدا در شب جمعه😭😭😭 👈🏻بانوای جانسوز:استاد پرویزی🎙️ 👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻 لبها مُعطر است سلامٌ علی الحسین ساعاتِ آخر است سلامٌ علی الحسین این خاک رستخیزِ تمامِ مصایب است صحرای محشر است سلامٌ علی الحسین آن گلویی که بوسه زد بر آن پیغمبر فرداش خنجر است سلامٌ علی الحسین والعصر عصر اگر برسد چشمِ زینبش حیران یکسر است سلامٌ علی الحسین ◾شبِ جمعه س شبِ زیارتی اباعبدالله ست، امشب بی بی فاطمه ی زهرا خودش میاد دست میکشه رو سرِ عزادارِ حسینش، اما امان از لحظه ای که حسین تکیه بر نیزه ی بی کسی زده ، دیگه هیچ یاری براش نمونده خدایا امان از غریبی، اومد به میدان با اینکه داغ دیده همه لشکر رو پراکنده میکرد، صدا زد لا حول و لا قوة الا بالله یعنی خواهرم زینب هنوز بی برادر نشدی، هنوز سایه م رو سرته، اما امان از اون لحظه ای که اومدن دوره حسینِ زهرا رو گرفتن، خدایا یکی با نیزه میزنه یکی با شمشیر میزنه هر کی وسیله نداشت با سنگ میزد😭😭😭 امان‌از دل زینب(این روضه خیلی حق داره عزیزان خودتو ببر یه لحظه کربلا ببین حسین و زینب چی کشیدن)ای وای سنگی بر پیشانیِ مولا اثابت کرد الله اکبر خون جلوی چشمای آقا رو گرفت پیراهن عربی شو بالا گرفت خونه پیشانیشو پاک کنه اما یه وقت تیر سه شعبه ای بر قلبِ آقا زدن ای وای این تیر دیگه امید زینب رو ناامید کرد😭😭😭اما زینب حالا منتظره خدایا چرا دیگه صدای لا حول ولای برادرم نمیاد الله اکبر کربلا به لرزه در اومده زینب دوید بالای تل زینبه ای وای خدایا آنچه زینب دید هیچ خواهری نبینه یه وقت دید شمر رو سینه ی برادرش نشسته(اونی که کربلا رفته میدونه تلِ زینبیه با حرم زیاد فاصله نیست)بی بی زینب چی کشید خدایا یه وقت دید شمر هر کاری کرد خنجر از جلو گلوی حسین رو نمی برید (وای میدونی چرا؟) آخه جایی که پیغمبر بوسه زده، تا یه لحظه پیش زینب اون جا رو بوسه زده، زهرا بوسه زده😭😭😭یه وقت شمر خدا لعنتش کنه بدن حسین رو برگردوند، سجده بر خاکِ کربلا گذاشت، لحظات آخر میگه دیدم زینب اومد بالای تل زینبیه ، حسین صدا زد زینب برگرد به خیمه نمی تونی ، طاقت نداری این صحنه رو ببینی برو خواهر جون مادر ، نبینی بریدنِ سر بروخواهر جون مادر نبینی خنجر وحنجر برو خواهر ، یه وقت بمیرم زینب دستاش رو رو سرش گذاشت خدا لعنت کنه شمرو با ۱۲ ضربه ی شمشیر سر حسین رو از بدن جدا کرد، آی امان از دل زینب😭😭😭 او می بُرید و من می بریدم او از حسین سر من از حسین دل یه وقت دید سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سرِ برادرِ زینب ◾مارضایی👇🏻👇🏻👇🏻◾ عزیزُم وُ نصیب هیچ کس مبا آولا هیچ فرد مسلمون وُ بی برارُم کُردنه ای مردم گردُم می بیابون عزیزم وُ دَس به ایی دلُم مَوِنیت ای مردم زخمم زخم ماره وُ زخم مار داغِ براره مرهمی نداره عزیزم وُ گفت مردم مردم می کُلِ جهون کسی ندیده وُ سر برارشه بُرن نهلِنش گریوه عزیزم وُ ره برون رَتون بُرا کُردیمِ زِمین گیر وُ ره به هی جا نَم بَرُم بووِسُم اَ جون سیر علی لعنة اللهِ علی القوم الظالمین
سلام علیکم بزرگوار گفتم کجا گفتا به خون گفتم چه وقت گفتا کنون گفتم چه وقت گفتا کنون گفتم سبب گفتا جنون گفتم نرو خندید و رفت گفتم سبب گفتا جنون گفتم نرو خندید و رفت گفتم که بود گفتا که یار گفتم چه گفت گفتا قرار گفتم چه گفت گفتا قرار گفتم چه زد گفتا شرار گفتم بمان نشنید و رفت گفتم چه زد گفتا شرار گفتم بمان نشنید و رفت   آندم بریدم از زندگی دل که آمد به مسلخ شمر سیه دل او می دوید و من می دویدم او سوی مقتل من سوی قاتل او می دوید و من می دویدم او سوی مقتل من سوی قاتل او می نشست و من می نشستم او روی سینه من در مقابل او می کشید و من می کشیدم او از کمر تیغ من آه باطل او می برید و من می بریدم او از حسین سر من غیر از او دل او می برید و من می بریدم او از حسین سر من غیر از او دل   آندم بریدم از زندگی دل که آمد به مسلخ شمر سیه دل او می دوید و من می دویدم او سوی مقتل من سوی قاتل او می دوید و من می دویدم او سوی مقتل من سوی قاتل او می نشست و من می نشستم او روی سینه من در مقابل او می کشید و من می کشیدم او از کمر تیغ من آه باطل او می برید و من می بریدم او از حسین سر من غیر از او دل او می برید و من می بریدم او از حسین سر من غیر از او دل او می برید و من می بریدم او از حسین سر من غیر از او دل شهادت جانسوز سالار شهیدان امام حسین  (ع) را به همگان تسلیت می گویم .  اللهم عجـــل لولیک الفـــرج سال ۱۴۰۰
گفتم کجا گفتا به خون گفتم چه وقت گفتا کنون گفتم چه وقت گفتا کنون گفتم سبب گفتا جنون گفتم مرو خندید و رفت گفتم سبب گفتا جنون گفتم مرو خندید و رفت گفتم که بود گفتا که یار گفتم چه گفت گفتا قرار گفتم چه گفت گفتا قرار گفتم چه زد گفتا شرار گفتم بمان نشنید و رفت گفتم چه زد گفتا شرار گفتم بمان نشنید و رفت آن دم بریدم از زندگی دل کامد به مسلخ شمر سیه دل او می دوید و من می دویدم او سوی مقتل من سوی قاتل او می دوید و من می دویدم او سوی مقتل من سوی قاتل او می نشست و من می نشستم او روی سینه من در مقابل او می کشید و من می کشیدم او از کمر تیغ من آه باطل او می برید و من می بریدم او از حسین سر من غیر از او دل او می برید و من می بریدم او از حسین سر من غیر از او دل👆